جمع بندی آیا محمد بن نصیر، باب حضرت عسکری (ع) بوده ؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا محمد بن نصیر، باب حضرت عسکری (ع) بوده ؟

به نام خدای بخشنده و مهربان
با سلام بر دوستان می خواستم در تایپیک در مورد محمد بن نصیر بحث کنیم .
اول می خواهم دوستان نظرات خودشون و دلایل خودشون را بیاورند فقط خواهش می کنم چند چیز را رعایت کنید.

1- حتما خودتون تحقیق کرده باشید و از کپی کردن مطلب از نوشته های سایت ها جدا خودداری کنید

2- مطلبتون کوتاه باشه و بهتره تنها به ذکر یک دلیل محکم قناعت کنید

3- حتما دلیلتان سند داشته باشد

4- اگر حرف از عالمی می آورید باید بگویید که آن عالم چه دلیلی بر سخنش داشته وگرنه صرف اینکه چند عالم چیزی را فرمودند دلیل نیست زیرا معصوم نیستند برای همین آیت الله خویی در این مورد شک کردند

با تشکر


با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عماد


محمد بن نصیر یکی از رقبای محمّد بن عثمان بود و نیابت وی را قبول نداشت و خود مدّعی نیابت بود. شیخ طوسی در رجال خود، در اصحاب امام جواد (عليه‌السلام) دوبار از ایشان نام برده است و هیچ شرحی دربارۀ او نداده است. (1)
و همچنین شیخ، او را در اصحاب امام حسن عسکری (عليه‌السلام) نیز ذکر کرده و او را از غلات بشمار آورده است.(2)
علاّمه حلّی در رجال خود، در دو جا از ایشان نام می‌برد و می‌نویسد: «محمّد بن نصیر نمیری، کسی است که امام هادی (عليه‌السلام) او را لعن نموده است.
و در جای دیگر می‌گوید: این غضائری دربارۀ او گفته است که: محمّد بن نصیر از نظر علمی از فضلای بصره بود [و از نظر عقیدتی] ضعیف بود و فرقه «نصیریه» را ایشان تأسیس کرده و به او نسبت داده می‌شود.» (3)
در رجال «کشّی» نیز شرح حال ایشان مطرح شده است و به نظر ایشان امام هادی (عليه‌السلام) سه نفر را لعن کرده که یکی از آن‌ها محمّد بن نصیر نمیری است. (4)
و در جای دیگر از «عبیدی» نقل می‌کند که ایشان گفته است: «امام حسن عسکری (عليه‌السلام) بدون این که من سؤال از او بکنم، نامه ای به سوی من فرستاد و در آن نامه از محمّد بن نصیر نمیری و حسن بن محمّد بن بابا قمی، اعلان انزجار نموده بود و

بیان کرده بود که: تو و جمیع دوستداران ما از آن‌ها دوری جویید و من آنها را لعن می‌کنم و لعنت خدا نیز بر آنها باد؛ آنها از نام ما سوء استفاده کرد و اموال را می‌خورند و فتنه‌انگیزی می‌کنند؛ آنها ما را و شیعیان ما را اذیّت کردند، خداوند آن‌ها را اذیت بکند و آنها را در فتنه‌ای که ایجاد کرده‌اند مغلوب و نابود سازد.» (5)

__________________________________________________
منابع:
1. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص405، رقم7 و ص 407، رقم 23.
2. بنده در «رجال الطوسی» در اصحاب امام حسن عسکری (عليه‌السلام) او را پیدا نکردم، ولی «معچم رجال الحدیث»، ج17، ص 298، و همچنین «نقد الرجال»، ص 336، از شیخ طوسی چنین عبارتی را نقل کرده است، ولی در چاپی که در دست ما موجود است، یافت نشد.
3. حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، ص254 ـ 257.
4. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج 2، ص 805.
5. همان.

در صحت و سلامتی کامل، به یاد خداوند منان باشید.

با سلام

وي عقايد کفرآميز و الحادي داشت که سعي مي‏نمود آن را در بين عامّه مردم منتشر سازد.
محمدبن موسي‏بن حسن‏بن فرات نيز اسباب کار او را فراهم و او را تقويت مي‏کرد. [1] .
ابن فرات از خاندان معروف بنوفرات بود. وي در بغداد و کوفه محدثي معروف بود و به نظر مي‏رسد نخستين فرد از خاندان بنوفرات است که مقامي در حکومت عباسي به دست آورد. [2]
از اينجا نقش حکومت در حمايت و پشتيباني از خطوط انحرافي روشن مي‏شود. و عقايد نميري در کتاب الغيبة، رجال کشي و فرق الشيعه بيان شده است.
سعدبن عبداللّه اشعري گويد: «محمدبن نصير نميري مدعي بود که پيغمبر است و امام هادي‏ عليه السلام او را مبعوث کرده است.
عقيده به تناسخ داشت و معتقد به خدايي امام هادي‏(عليه السلام) بود، نزديکي با زنان محارم را جايز مي‏دانست و عمل همجنس بازي را حلال کرده بود! نميري اين را موجب تواضع، فروتني و تذلل مفعول و لذت و کامراني فاعل مي‏دانست و مي‏گفت: خدا هيچ يک از اينها را بر بندگانش حرام نکرده است!» [3] .
طرفداران او قومي بودند که عبادات و شرعيات را ترک کردند و منهيات و محرمات را حلال شمرده، گفتند: دين يهود بر حق است و ما از آنها نيستيم و دين نصارا برحق ‏است و ما ازآنها نيستيم!
سعدبن عبداللّه مي‏گويد: نميري در آخر عمر بيمار شد و در آن حال مرد. در آن بيماري از وي پرسيدند: جانشين تو کيست؟ او با زبان ضعيف و گرفته‏ اي گفت: احمد؛ ولي کسي نفهميد احمد کيست!
به همين جهت اين حرف موجب انشعاب پيروان او شد. عده‏اي گفتند: مقصود نميري، احمد فرزندش بوده است. جمعي گفتند: احمدبن محمدبن موسي بن فرات است و فرقه ‏اي گفتند: منظور وي احمدبن موسي بن فرات است و فرقه ‏اي گفتند: منظور وي احمدبن ابوالحسين بن بشربن يزيد است. اين انشعاب باعث پراکندگي اتباع او گرديد. [4] .

پی نوشت ها:

[1] کتاب الغيبة، ص 398.
[2] تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم، ص 169.
[3] کتاب الغيبة، ص 398، ح 371؛ اختيار معرفةالرجال، ج 2، ص 805؛ فرق الشيعه، ص 103؛ معجم‏الرجال الحديث، ح 17، ص 299.
[4] ر.ک: کتاب الغيبة، ص 399، ح 373.

سؤال:
آیا محمد بن نصیر، باب امام حسن عسکری (علیه السلام) بوده است؟

پاسخ:
محمد بن نصیر یکی از رقبای محمّد بن عثمان بود و نیابت وی را قبول نداشت و خود مدّعی نیابت بود. شیخ طوسی در رجال خود، در اصحاب امام جواد (عليه‌السلام) دوبار از ایشان نام برده است و هیچ شرحی دربارۀ او نداده است. (1)
و همچنین شیخ، او را در اصحاب امام حسن عسکری (عليه‌السلام) نیز ذکر کرده و او را از غلات بشمار آورده است.(2)
علاّمه حلّی در رجال خود، در دو جا از ایشان نام می‌برد و می‌نویسد: «محمّد بن نصیر نمیری، کسی است که امام هادی (عليه‌السلام) او را لعن نموده است.
و در جای دیگر می‌گوید: این غضائری دربارۀ او گفته است که: محمّد بن نصیر از نظر علمی از فضلای بصره بود [و از نظر عقیدتی] ضعیف بود و فرقه «نصیریه» را ایشان تأسیس کرده و به او نسبت داده می‌شود.» (3)
در رجال «کشّی» نیز شرح حال ایشان مطرح شده است و به نظر ایشان امام هادی (عليه‌السلام) سه نفر را لعن کرده که یکی از آن‌ها محمّد بن نصیر نمیری است. (4)
و در جای دیگر از «عبیدی» نقل می‌کند که ایشان گفته است: «امام حسن عسکری (عليه‌السلام) بدون این که من سؤال از او بکنم، نامه ای به سوی من فرستاد و در آن نامه از محمّد بن نصیر نمیری و حسن بن محمّد بن بابا قمی، اعلان انزجار نموده بود و

بیان کرده بود که: تو و جمیع دوستداران ما از آن‌ها دوری جویید و من آنها را لعن می‌کنم و لعنت خدا نیز بر آنها باد؛ آنها از نام ما سوء استفاده کرد و اموال را می‌خورند و فتنه‌انگیزی می‌کنند؛ آنها ما را و شیعیان ما را اذیّت کردند، خداوند آن‌ها را اذیت بکند و آنها را در فتنه‌ای که ایجاد کرده‌اند مغلوب و نابود سازد.» (5)

__________________________________________________
منابع:
1. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص405، رقم7 و ص 407، رقم 23.
2. بنده در «رجال الطوسی» در اصحاب امام حسن عسکری (عليه‌السلام) او را پیدا نکردم، ولی «معچم رجال الحدیث»، ج17، ص 298، و همچنین «نقد الرجال»، ص 336، از شیخ طوسی چنین عبارتی را نقل کرده است، ولی در چاپی که در دست ما موجود است، یافت نشد.
3. حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، ص254 ـ 257.
4. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج 2، ص 805.
5. همان.

در صحت و سلامتی کامل، به یاد خداوند منان باشید.

موضوع قفل شده است