آیا انيشتين شيعه شد؟!

تب‌های اولیه

75 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام مجدد
جناب محب فاطمه
من هم يك سوالي از شما دارم

كتاب تورات را مطالعه كنيد سپس قضاوت كنيد
شبيه ترين كتاب به قرآن است
ما در قرآن آيه اي داريم كه در ترجمه چنين نقل ميشود كه اي رسول خدا ما اين كتاب را به سوي تو فرستاديم كه جز تذكري براي عالميان نيست
از اين آيه مشخص ميشه كه قرآن همون تورات و انجيل و زبور و... قديم هست اما با سخناني تازه تر

به كلمه تذكر فكر كنيد -خداوند چيزي رو تذكر نميده كه از قبل اصلا عنوانش نكرده باشه
پس قرآن همون تورات و انجيله اما به زباني ساده تر و بهتر

در ضمن جوابم رو هم بديد كه تكليف آيه 62 سوره بقره چي ميشه هموني كه با ان الذين آمنو والذين هادو... شروع ميشه

ممكنه شماره آيه رو اشتباه گفته باشم -حضور ذهن ندارم

arezo;214821 نوشت:
سلام

پس آيه 63 سوره بقره چي ميشه ؟ خداوند ميفرمايد همانا كساني كه ايمان آورده اند و كساني كه يهودي هستند و نصارا و كساني كه ستاره پرستند(توضيح داره) و هر كسي كه به خدا و روز آخرت ايمان داره و عمل صالح ميكنه هيچ خوف و اندوهي بر آنان نيست.



خدمت خانم arezo سلام علیکم

يك سؤال مهم.

بعضى از افراد آيه فوق را دستاويزى براى افكاری از قبيل صلح كل و اينكه پيروان هر مذهبى بايد به مذهب خود عمل كنند قرار داده‏اند، آنها مى‏گويند بنا بر اين آيه لازم نيست يهود و نصارى و پيروان اديان ديگر اسلام را پذيرا شوند، همين قدر كه به خدا و آخرت ايمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهند كافى است.
پاسخ: به خوبى مى‏دانيم كه آيات قرآن يكديگر را تفسير مى‏كنند، قرآن در آيه 85 سوره آل عمران مى‏گويد: وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ:" هر كس دينى غير از اسلام براى خود انتخاب كند پذيرفته نخواهد شد".


بعلاوه آيات قرآن پر است از دعوت يهود و نصارى و پيروان ساير اديان به سوى اين آئين جديد اگر تفسير فوق صحيح باشد با بخش عظيمى از آيات قرآن تضاد صريح دارد، بنا بر اين بايد به دنبال معنى واقعى آيه رفت.

در اينجا دو تفسير از همه روشنتر و مناسبتر به نظر مى‏رسد.

1- اگر يهود و نصارى و مانند آنها به محتواى كتب خود عمل كنند مسلما به پيامبر اسلام ص ايمان مى‏آورند چرا كه بشارت ظهور او با ذكر صفات و علائم مختلف در اين كتب آسمانى آمده است كه شرح آن در ذيل آيه 146 سوره بقره خواهد آمد.
مثلا قرآن در آيه 68 سوره مائده مى‏گويد: قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ:
" اى اهل كتاب شما ارزشى نخواهيد داشت مگر آن زمانى كه تورات و انجيل و آنچه را از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده بر پا داريد" (و از جمله به پيامبر اسلام ص كه بشارت ظهورش در كتب شما آمده است ايمان بياوريد).


2- اين آيه ناظر به سؤالى است كه براى بسيارى از مسلمانان در آغاز اسلام مطرح بوده، آنها در فكر بودند كه اگر راه حق و نجات تنها اسلام است، پس تكليف نياكان و پدران ما چه مى‏شود؟، آيا آنها به خاطر عدم درك زمان پيامبر اسلام و ايمان نياوردن به او مجازات خواهند شد؟

در اينجا آيه فوق نازل گرديد و اعلام داشت هر كسى كه در عصر خود به پيامبر بر حق و كتاب آسمانى زمان خويش ايمان آورده و عمل صالح كرده است اهل نجات است، و جاى هيچگونه نگرانی نیست بنا بر اين يهوديان مؤمن و صالح العمل قبل از ظهور مسيح، اهل نجاتند، همانگونه مسيحيان مؤمن قبل از ظهور پيامبر اسلام.

_______________________________________________
تفسير نمونه، ج‏1، ص: 284 و 285


arezo;214821 نوشت:
سلام
پس آيه 63 سوره بقره چي ميشه ؟ خداوند ميفرمايد همانا كساني كه ايمان آورده اند و كساني كه يهودي هستند و نصارا و كساني كه ستاره پرستند(توضيح داره) و هر كسي كه به خدا و روز آخرت ايمان داره و عمل صالح ميكنه هيچ خوف و اندوهي بر آنان نيست.

و این هم پاسخی دیگر به سوال شما بزرگوار

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصارى‏ وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (62) سوره بقره

در اين آيه مسئله ايمان تكرار شده، و منظور از ايمان دومى بطورى كه از سياق استفاده ميشود، حقيقت ايمان است، و اين تكرار می ‏فهماند: كه مراد از (الَّذِينَ آمَنُوا)، در ابتداى آيه، كسانى هستند كه ايمان ظاهرى دارند، و باين نام و باين سمت شناخته شده‏اند، بنا بر اين معناى آيه اين ميشود: (اين نامها و نامگذاريها كه داريد، از قبيل مؤمنين، يهوديان، مسيحيان، صابئيان، اينها نزد خدا هيچ ارزشى ندارد، نه شما را مستحق پاداشى می ‏كند، و نه از عذاب او ايمن ميسازد).


هم چنان كه يهود و نصارى بنا بحكايت قرآن مى‏گفته‏اند: (لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ، إِلَّا مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصارى‏، داخل بهشت نميشود، مگر كسى كه (بخيال ما يهوديان) يهودى باشد، و يا كسى كه (بزعم ما مسيحيان)، نصارى باشد) «1»، بلكه تنها ملاك كار، و سبب احترام، و سعادت، حقيقت ايمان بخدا و روز جزاء است، و نيز عمل صالح است.

و بهمين جهت در آيه شريفه نفرمود: (من آمن منهم، هر كس از ايشان ايمان بياورد)، يعنى ضميرى بموصول (الذين) بر نگرداند، با اينكه در صله برگرداندن ضمير بموصول لازم بود، تا آن فائده موهومى را كه اين طوائف براى نامگذاريهاى خود خيال می ‏كردند، تقرير نكرده باشد، چون اگر ضمير بر می ‏گرداند، نظم كلام، اين تقرير و امضاء را مى‏رسانيد.

و اين مطلب در آيات قرآن كريم مكرر آمده، كه سعادت و كرامت هر كسى دائر مدار و وابسته بعبوديت است، نه بنام‏گذارى، پس هيچ يك از اين نامها سودى براى صاحبش ندارد، و هيچ وصفى از اوصاف كمال، براى صاحبش باقى نمی ‏ماند، و او را سود نمى‏بخشد، مگر با لزوم عبوديت.

و حتى اين نامگذاريها، انبياء را هم سود نميدهد، تا چه رسد بپائين‏ تر از آنان هم چنان كه می ‏بينيم: خداى تعالى در عين اينكه انبياء خود را با بهترين اوصاف می ‏ستايد مع ذلك در باره آنان می ‏فرمايد: (وَ لَوْ أَشْرَكُوا، لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما كانُوا يَعْمَلُونَ، انبياء هم اگر شرك بورزند، اعمالى كه كرده‏ اند بى اجر ميشود). «2»

و در خصوص اصحاب پيامبر اسلام، و كسانى كه به وى ايمان آوردند، با آنكه در جاى ديگر از عظمت شان و علو قدرشان سخن گفته، می ‏فرمايد: (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا، وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ: مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً، خدا به بعضى از كسانى كه ايمان آورده، و عمل صالح كرده‏ اند، وعده مغفرت و اجر عظيم داده است)، «3» كه كلمه (منهم)، وعده نامبرده را مختص به بعضى از ايشان كرده، نه همه آنان.

و نيز در باره ديگران كه آيات خدا بسويشان آمده، فرموده: (وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها، وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ، وَ اتَّبَعَ هَواهُ، و اگر ميخواستيم او را با آيات خود بلند مى‏كرديم، ولى او بزمين‏ گرائيد، و از هواى خود پيروى كرد)، و از اين قبيل آيات ديگرى كه تصريح دارد: بر اينكه كرامت و سعادت مربوط بحقيقت است، نه بظاهر.
*********************
1- سوره بقره آيه 111
2- سوره انعام آيه 88
3- سوره فتح آيه 29
____________________________________________________

ترجمه الميزان، ج‏1، ص: 293 و 294

با سلام

اینکه انیشتین شیعه شد یا نه برایم اصلا مهم نیست.

محب فاطمة;80320 نوشت:

اگر قانع نشدید می توانید با مدیر سایت حضرت آیت الله بروجردی تماس گرفته و از اصل نامه مذکور و تفصیل ماجرا اطلاع کسب کنید.در ضمن داماد ایشان حضرت آیت الله علوی بروجردی هم در قم تشریف دارند.اگر ماجرا اینقدر برای شما ثقیل است می توانید از ایشان حضورا بپرسید.برادر همیشه سخن بزرگ سنگین است.
آدرس فایلpdfنامه مذکور :http://broujerdi.org/index2.php?option=com_content&do_pdf=1&id=27
آدرس مدیر سایت آیت الله بروجردی:

به جهت تحقیق بیش از یک سال پیش به همین آدرس ایمیل زدم ولی متاسفانه پاسخی ندادند.

قسمتی از ایمیل بنده:

نقل قول:

.
.
.

در سایت های مختلفی صحبت از شیعه شدن و نامه انیشتین به حضرت آیت الله بروجردی(ره) می شود, که متن آن نامه در مطالب برگزیده کاربران سایت شما هم موجود است. سوال بنده از شما این است که آیا چنین نامه ای حقیقت دارد؟ آن نامه موجود است؟ و مطالب مطروحه در نامه صحیح است یا خیر. .
.
.

التماس دعا

بنده ی خدا;214813 نوشت:
آيا انیشتین مسلمان و شیعه بود؟ published on 04/17,2010 انیشتین مسلمان و شیعه بود اما از بیان آن منع شده بود! يكی از روحانیان منبری تهران می گوید: انيشتين دانشمند بزرگ جهان توسط آيت الله بروجردي مسلمان و شيعه شده بود، اما ايشان اجازه بيان آن را به وي نداده بود. به گزارش البرز، او که از وعاظ بنام تهران است گفت: از خدمات بزرگ آيت الله بروجردي مجتهد بزرگ شيعه اين بوده كه انيشتين را به اسلام فراخواند و او هم با آغوش باز مسلمان و شيعه شد. وي با اعلام اينكه اين خبر را از قول فرزند پروفسور حسابي شنيده است، افزود: من براي دريافت صحت و سقم اين خبر، نزد یکی از مراجع تقلید در قم رفتم و ايشان نيز با تاييد اين خبر گفتند، آيت الله بروجردي ايشان را از اظهار علني مسلماني منع كرده بودند، چون احتمال قتل وي را مي دادند. گفتني است، پرفسور محمود حسابي از بزرگترين شاگردان انيشتين فيزيكدان مشهور جهان به حساب مي آيد. گفتنی است برخی مدارک و مستندات موجود حکایت از یهودی بودن آلبرت انیشتین دارد. شما چه نظري داريد؟ منبع خبر: http://www.alborznews.net/fa/pages/?cid=9492

سلام و عرض ادب
هر چند گرایش افراد با هر سابقه ای به یک عقیده دال بر صحت یا کدب آن عقیده نمیشود
بلکه فقط پیام و کنه عقیده مبین راست یا ناراستی خود است
ولی با سابقه ای که از گفتار و رفتار انشتین وجود دارد ادعای شیعه شدن ایشان یا اینکه ایشان پیرو یکی از ادیان ابراهیمی باشد بسیار بعید است
ولی بسیار جالب توجه است اگر مدارک و اسناد اصیل چنین ادعایی منتشر شود
جالا که نزدیک به شصت سال از مرگ انشتین میگذرد و دیگر احتمال قتل ایشان نمیرود
لطفاً درخواست کنید اصل نامه ها را انتشار دهید تا در معرض واکاوی کارشناسان و عموم قرار گیرد
مادام که از ارائه اصل مدارک ابه هر نحو امتناع میشود شک بر کذب چنین مطالبی بیش از پیش است .
موفق باشید

عبد الحجج;214874 نوشت:

شاید ایمیل به دستشون نرسیده یا فراموش کرده اند و...

تماس می گرفتید؟
تلفنی

احتمالش کم هست.

با روابط عمومی شان تماس می گیرم.

البته چون بخش خاصی برای همین موضوع ایجاد کرده اند تایید خواهند کرد:

http://broujerdi.org/content/blogsection/17/137

بنده ی خدا;214813 نوشت:

انیشتین مسلمان و شیعه بود اما از بیان آن منع شده بود!

يكی از روحانیان منبری تهران می گوید:

انيشتين دانشمند بزرگ جهان توسط آيت الله بروجردي مسلمان و شيعه شده بود، اما ايشان اجازه بيان آن را به وي نداده بود.

به گزارش البرز، او که از وعاظ بنام تهران است گفت:


این روحانی چه کسی بوده است؟

اگر از روحانیون مورد اعتماد باشد خوب حرفشان حجت است, ولی همینطوری نمیشه که قبول کرد.

تشکر

سلام بر شما جناب آقاي رحيق مختوم

اينكه آيات قرآن همديگر رو تفسير ميكنن شكي نيست اما خودتان هم خوب ميدانيد كه خدا در قرآن حرف آخر رو اول ميزنه.درسته كه در آيه هاي ديگر قرآن اهل كتاب سرزنش شدند اما به نظر من اونها فقط به خاطر ايمان نياوردن به پيامبر آخرالزمان سرزنش شدند اما درباره ايمان و عملشون توبيخ نشدند-پس تكليف عمل هاي صالح اونها چي ميشه؟

جناب آقاي رحيق مختوم
چيز ديگه اي رو هم بايد عرض كنم و اونم اينه كه تو شان نزول اين آيه اومده كه در صدر اسلام گروهي از مسلمانان از رسول خدا پرسيدند كه اگر فقط مسلمانان به سعادت ميرسند پس تكليف پيروان اديان ديگه چي ميشه و سپس اين آيه نازل شد-علاوه بر اون اين آيه زماني رو براي پيروان اديان ديگه ذكر نكرده-همونطور كه ميدونيد آيات قرآن براي هر زماني مناسب تفسيره و فقط مختص يك زمان خاصي نميشه مگر اينكه حالت عبرت داشته باشه مثل داستان هاي پيامبراني از جمله لوط و ....

پاسخ : به خوبى مى دانيم كه آيات قرآن يكديگر را تفسير مى كنند، قرآن در آيه 85 سوره آل عمران مى گويد: و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه : ((هر كس دينى غير از اسلام براى خود انتخاب كند پذيرفته نخواهد شد)).
بعلاوه آيات قرآن پر است از دعوت يهود و نصارى و پيروان ساير اديان به سوى اين آئين جديد اگر تفسير فوق صحيح باشد با بخش عظيمى از آيات قرآن
تضاد صريح دارد، بنابراين بايد به دنبال معنى واقعى آيه رفت .
در اينجا دو تفسير از همه روشنتر و مناسبتر به نظر مى رسد.
1 اگر يهود و نصارى و مانند آنها به محتواى كتب خود عمل كنند مسلما به پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) ايمان مى آورند چرا كه بشارت ظهور او با ذكر صفات و علائم مختلف در اين كتب آسمانى آمده است كه شرح آن در ذيل آيه 146 سوره بقره خواهد آمد.
مثلا قرآن در آيه 68 سوره مائده مى گويد: قل يا اهل الكتاب لستم على شى ء حتى تقيموا التورات و الانجيل و ما انزل اليكم من ربكم :((اى اهل كتاب شما ارزشى نخواهيد داشت مگر آن زمانى كه تورات و انجيل و آنچه را از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده برپا داريد)) (و از جمله به پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) كه بشارت ظهورش در كتب شما آمده است ايمان بياوريد).
2 - اين آيه ناظر به سؤ الى است كه براى بسيارى از مسلمانان در آغاز اسلام مطرح بوده ، آنها در فكر بودند كه اگر راه حق و نجات تنها اسلام است ، پس تكليف نياكان و پدران ما چه مى شود؟، آيا آنها به خاطر عدم درك زمان پيامبر اسلام و ايمان نياوردن به او مجازات خواهند شد؟
در اينجا آيه فوق نازل گرديد و اعلام داشت هر كسى كه در عصر خود به پيامبر بر حق و كتاب آسمانى زمان خويش ايمان آورده و عمل صالح كرده است اهل نجات است ، و جاى هيچگونه نگرانى نيست .
بنابراين يهوديان مؤ من و صالح العمل قبل از ظهور مسيح ، اهل نجاتند، همانگونه مسيحيان مؤ من قبل از ظهور پيامبر اسلام .
جناب آقاي رحيق مختوب بهتر است به جاي كپي پيس كردن از منابع ديگر اينترنت با تئجه به دانش علمي خودتان پاسخگو باشيد

arezo;215659 نوشت:
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=18395&ayeid=69&ltr2=5
شما جواب من را از اين سايت كپي پيس كرديد و به عنوان پاسخ بر من عرضه كرديد

ساير كاربران دقت كنند كه متاسفانه مسايل ديني آنها از جاي ديگر كپي پيس ميشود-

جناب آقاي مختوم شما كه كارشناس ديني هستيد از شما بعيد است

با سلام و درود بر شما خواهر گرامی
یک حرف استاد بزرگوارم جناب حامی همون اولین روز ورودم به سایت به من فرمودند که حاجی کپی پست در این سایت محلی از اعراب نداره و حقیر هم این فرمایش حکیمانه ایشون رو آویزه ی گوشم قرار دادم
بنده تمامی مطالبی را که در اینجا در جواب کاربران می آورم از دو سی دی نرم افزاری بنام
1- جامع تفاسیر نور
2- جامع فقه اهل البیت

سروران گرانقدر میدانند که این دو سی دی از محصولات مرکز تحقیقاتی کامپیوتری علوم اسلامی که در کتابخانه ملی (جامع تفاسیر )به شماره 9468 و (جامع فقه اهل البیت) به شماره 8713 به ثبت رسیده است

دوستان میتوانند به همان آدرسهایی که پائین پست حقیر قرار داره مراجعه بفرمایند تا صدق مطلب آشکار بشود

از شما خواهر محترمم هم خواهشمندم بجای این فرمایشات به فکر پیدا کردن راه راست و حقیقت باشید این فرمایشات حضرتعالی دردی را درمان نخواهد کرد پس زیبنده این است که با طمانینه و آرامش مسائل را پیگیری بفرمائید

وفقکم الله فی الدارین

arezo;215657 نوشت:
جناب آقاي رحيق مختوب بهتر است به جاي كپي پيس كردن از منابع ديگر اينترنت با تئجه به دانش علمي خودتان پاسخگو باشيد

با سلام بر سرکار گرامی arozo
[SPOILER] خانم آرزو امیر المومنین ما میفرماید : تکلموا، تعرفوا فان المرء مخبوء تحت لسانه» (سخن بگویید تا شناخته شوید، چرا که انسان در زیر زبان خود پنهان است. البته اگه ایراد نگیرید اینو از جائی کپی کردم :khandeh!:[/SPOILER]
حقیر بعید میدانم حتی در بین مدیران انجمن هم کسی باشد که بتواند مستقلا مفسر قرآن باشد همه ما شاگردان مکتب جعفری و تلامذه علماء اعلام قدس الله انفاسهم الزکیه هستیم و مطالبی که برای کاربران محترم ارائه میدهیم مبتنی بر تفاسیر مختلفی است که آن بزرگواران به رشته تحریر در آورده اند

[SPOILER]شما دعا بفرمائید که آنقدر علممان به درجات متعالی برسد که بتوانیم مفسر قرآن بشویم :ok::ok::ok:
[/SPOILER]

موفق باشید انشاالله

arezo;215651 نوشت:
سلام بر شما جناب آقاي رحيق مختوم

اينكه آيات قرآن همديگر رو تفسير ميكنن شكي نيست اما خودتان هم خوب ميدانيد كه خدا در قرآن حرف آخر رو اول ميزنه.درسته كه در آيه هاي ديگر قرآن اهل كتاب سرزنش شدند اما به نظر من اونها فقط به خاطر ايمان نياوردن به پيامبر آخرالزمان سرزنش شدند اما درباره ايمان و عملشون توبيخ نشدند-پس تكليف عمل هاي صالح اونها چي ميشه؟

خانم آرزو سلام علیکم

بعضی از آیات قرآن کریم بنا بر مصالح و مقتضیات و عدم آمادگی تازه مسلمانان برای پذیرفتن حکم اصلی و واقعی نازل گردیدند و بعد از اینکه موانع مفقود و مقتضی موجود شد خداوند متعال حکم صریح و واقعی را بیان کرده است پس این عقیده که خداوند حرف آخر را اول میزند بیشتر به مزاح شبیه هست تا جواب

اما درباره اعمال صالحی که اهل کتاب قبل از بعثت خاتم الانبیاء انجام داده بودند اگر بر طبق موازین دین خودشان بوده باشد شکی نیست که خداوند متعال آنرا می پذیرد اما باید توجه داشت که با نزول آیه شریفه وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِين‏ تمام پیروان ادیان دیگر موظف به پذیرش دین جدید شدند همچنانکه مطلعید لن جازمه افاده نفی ابد می کند یعنی از این تاریخ به بعد کسی که غیر از اسلام دین دیگری را بپذیرد هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و با آمدن جمله آخر که و هو فی الاخره من الخاسرین که در حقیقت تاکید بیشتری بر عدم قبول دین های قبلی هست میفرماید که علاوه بر اینکه هیچ دینی غیر از دین جدید پذیرفته نمی شود در آخرت نیز از زیانکاران خواهید بود .

موفق باشید

سلام

عبد الحجج;214874 نوشت:
شاید ایمیل به دستشون نرسیده یا فراموش کرده اند و...

تماس می گرفتید؟
تلفنی

رحیمی;214877 نوشت:
احتمالش کم هست.

با روابط عمومی شان تماس می گیرم.

با روابط عمومی موسسه حضرت آیت الله العظمی بروجردی تماس گرفتم.

شماره تلفن: 00982517839898

که به فردی به نام جناب آقای رحیمی متصل کردند.

آقای رحیمی گفتند که پیگیری ها و نامه نگاری های زیادی برای دسترسی به اسناد در آلمان شده و میشه....

درکل اینکه سند محکمی برای این سخن وجود ندارد.

در مورد گفته های بزرگان هم مثلا آیت الله صافی گلپایگانی این نامه نگاری ها را دیده اند.(احتمالا اشاره به این خبر دارد که دو تن از مراجع تقلید شیعه این رابطه را تایید کرده اند)

همین

التماس دعا

متحیر;214873 نوشت:
سلام و عرض ادب
هر چند گرایش افراد با هر سابقه ای به یک عقیده دال بر صحت یا کدب آن عقیده نمیشود
بلکه فقط پیام و کنه عقیده مبین راست یا ناراستی خود است
ولی با سابقه ای که از گفتار و رفتار انشتین وجود دارد ادعای شیعه شدن ایشان یا اینکه ایشان پیرو یکی از ادیان ابراهیمی باشد بسیار بعید است
ولی بسیار جالب توجه است اگر مدارک و اسناد اصیل چنین ادعایی منتشر شود
جالا که نزدیک به شصت سال از مرگ انشتین میگذرد و دیگر احتمال قتل ایشان نمیرود
لطفاً درخواست کنید اصل نامه ها را انتشار دهید تا در معرض واکاوی کارشناسان و عموم قرار گیرد
مادام که از ارائه اصل مدارک ابه هر نحو امتناع میشود شک بر کذب چنین مطالبی بیش از پیش است .
موفق باشید

دوست عزیز سلام
من از اول تا حالا کل تاپیک رو مطالعه کردم و خوب اخیراً دارم در این باره تحقیقاتی رو انجام میدم.
در مورد سوال یا بهتر بگم شبهه شما در مورد مسلمان بودن انیشتین این فرضیه عملاً غیر قابل اثبات هست زیرا که هیچ کس جز خدا به دلهای ما آگاهی ندارد و نمیتوان قضاوت را بر اساس نظریات و یا کتب اشخاص گرفت زیرا شخص در حال حاضر زنده نمیباشد و هر نظریه ای میتواند اشتباه یا صحیح باشد.
اگر شما با نظریه فراماسونری آشنا باشید قطعاً این موضوع را خواهید فهمید که چون انیشتین یک یهودی بوده قطعاً این تعصب و برنامه هست که شیعه بودن وی رد شده و حتی کتابهای ایشان اگر هم به شیعه شدن اشاره نمایند حذف خواهد شد مثل اینکه کسی بخواهد بگوید ابوعلی سینا یک غیر ایرانی بوده که قطعاً ما ایرانی ها در این خصوص جبهه گرفته و هرگونه دلیلی رو رد خواهیم کرد.
پس این نظریه بستگی دارد به جبهه شما و اینکه اعتقاد بر چه دارید.
اگر دلیل قاطع تاریخی در مورد نامه های ایشان به آیت الله بروجردی می خواهید باید یک مسیر تاریخی رو طی کنید و تمام این مسائل بازهم می گویم بستگی به اعتقاد شما و جبهه شما دارد.
پیرو استاد خودم که از آخرین یار و شاگردان دکتر شعبان طاووسی بودن و ایشان در آن زمان تمام دست نوشته های ایشان را مطالعه کردند و پیرو حرف ایشان(کابوک) که از دوستان حمید رضا پهلوی بوده مطالبی را عنوان میکنند که به صورت مشکوکی مدتی بعد فوت و دست نوشته ها ناپدید می شود اما اینکه ارتباط حمیدرضا پهلوی، کابوک و انیشتین در چیست میتونید وبلاگ زیر رو مطالعه کنید که اشاره به کتابهای ایشان (حمید رضا پهلوی) دارد و ارتباط آنها را پیدا کنید.
http://www.islam-einstein.com (وارد فهرست مطالب شوید و روی( *** حوادث سال 1371 شمسی: استاد کابوک، انگلیسیها را قاتلان حمید رضا پهلوی و دکتر حسابی و جمعی از دانشمندان ایرانی شیعه در سال 1371 شمسی/1992 میلادی معرّفی کرده است…/ ) کلید کنید تا ابتدا آقای حمیدرضا پهلوی و آثار وی را بهتر بشناسید.
سپس میتوانید مابقی نامه های انیشتین به آیت الله بروجردی به همراه رفرنس های موجود در زیر متون را مشاهده کنید.
[ATTACH]13934[/ATTACH]
آدرس کتاب هم نوشته شده که میتونید برای تحقیقات بیشتر به مصر سفر کنید و از صحت موضوع آگاه شوید.
اما برای بار چندم میگویم در پایان این قضاوت بستگی به جبهه ما دارد و اینکه تحقیقاتمان از کجا ها صورت می گیرد بطور مثال من به عنوان یک شیعه روی حرف آیت الله بروجردی هرچند به عدله ضعیف بیشتر از یک متن یا نوشته یهودی از این دانشمند معتقدم و چیزی که مهمتر از آن است این است که گاه دستی اشاره دارد به ماه اما آنقدر من آنقدر مجذوب آن انگشت اشاره می شوم که فراموش میکنم به اصل بنگرم به استناد به این ضرب المثل اگر شما کلیه نامه های ایشان (بطور مثال آقای انیشتین) را مطالعه کنید جدای از یک داستان تاریخی متوجه می شوید که یک عالم عالی قدر حال ایشان انیشتین باشند یا شخص دیگر نظریه تئوری نسبیت را که اسلام و شیعه 12 امامی نسبت به تمام ادیان ترجیح داده شده است اثبات می شود و این برای من مسلمانی که امروزه در دنیای مدرنیته زندگی میکنم میتونه خیلی موثر و عدله محکمی بر حق بودن شیعه بودنم داشته باشه.
پس لطفاً بجای نقد و بحث در زمینه اون انگشتی که اشاره به ماه داره با نگرش و نگاه جهان بینی و وسیعتری بیایم و راه رسیدن به حق را بهتر بیاموزیم.

هُوَ الَّذي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ لا يَزيدُ الْكافِرينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتاً وَ لا يَزيدُ الْكافِرينَ كُفْرُهُمْ إِلاَّ خَسارا(39فاطر)
كسى است كه شما را جانشينان در زمين قرار داد، هر كس كافر شود به زيان خودش خواهد بود و كافران را كفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چيزى نمى‏افزايد، و (نيز) كفرشان جز زيان و خسران چيزى بر آنها اضافه نمى‏كند.

" خلائف" در اينجا خواه به معنى جانشينان و نمايندگان خدا در زمين باشد، خواه به معنى جانشينان اقوام پيشين (هر چند معنى دوم در اينجا نزديكتر به نظر مى‏رسد) دليل بر نهايت لطف خداوند بر انسانهاست كه همه امكانات زندگى را در اختيار آنها گذاشته است.
او عقل و شعور و فكر و هوش داده، او انواع نيروهاى جسمانى را به انسان ارزانى داشته، او صفحه روى زمين را مملو از انواع نعمتها كرده، و او طريقه استفاده كردن از اين امكانات را به انسان آموخته است، با اينحال چگونه ولى نعمت اصلى خود را فراموش كرده، دست به دامن معبودهاى خرافى و ساختگى مى‏زند؟! در حقيقت اين جمله بيان" توحيد ربوبيت" است كه خود دليلى بر" توحيد عبادت" مى‏باشد.
اين جمله در ضمن هشدارى است به همه انسانها كه بدانند دوران آنها ابدى و جاودانى نيست، همانگونه كه آنها جانشين اقوام ديگر شدند پس از چند روزى آنها نيز مى‏روند و اقوام ديگرى جانشين آنها خواهند شد، لذا درست بايد بنگرند كه در اين چند روز زندگى چه مى‏كنند؟ چه آينده‏اى را براى خود رقم مى‏زننداوست كه شما را در روى زمين جانشين پيشينيان كرد. پس هر كس كه ناسپاسى كند، ناسپاسى‏اش بر زيان اوست، و كفر كافران جز بر دشمنى پروردگارشان با آنها، نيفزايد. نيز كفر كافران جز به خسرانشان نيفزايد

گاهی اوقات، ارائه ی مدرک یک تکه کاغذ نوشته شده است و گاهی هم شهادت مستقیم دو نفر عادل. در اینکه انیشتین با آیت الله بروجردی در مورد قضیه معراج، تماس داشته شکی نیست. چون چند نفر عادل شهادت داده اند.

سلام خدمت همه
من یه نقل از استاد درس فیزیک مدرن خودم بکنم. می دونید که نظریه ی نسبیت و کوانتوم از یک نقطه ی مهم شروع شد و اون هم "نور" بود.
استادمون می گفت که تنها چیزی هم که خدا خودش رو با اون توصیف کرده نوره. - الله نور السماوات و الارض * مثله کمشکاه و ... -
به نظر من هر کی این جیزها رو یاد بگیره ( نسبیت و کوانتوم ) و حداقل خدا رو با تمام وجودش حس نکنه ( پیامبر ها و امام ها و تفکر شیعه پیشکشش ) هیچ ارزشی نداره. می خواد انشتین باشه ، می خواد هاوکینز باشه ، می خواد انشتین شیعه باشه می خواهد نباشه یا حتی کافر باشه.
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار

اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في‏ زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ (35نور)
خدا نور (وجودبخش) آسمانها و زمين است، داستان نورش به مشكاتى ماند كه در آن روشن چراغى باشد و آن چراغ در ميان شيشه‏اى كه از تلألؤ آن گويى ستاره‏اى است درخشان، و روشن از درخت مبارك زيتون كه (با آنكه) شرقى و غربى نيست (شرق و غرب جهان بدان فروزان است) و بى‏آنكه آتشى زيت آن را برافروزد خود به خود (جهانى را) روشنى بخشد، پرتو آن نور (حقيقت) بر روى نور (معرفت) قرار گرفته است. و خدا هر كه را خواهد به نور خود (و اشراقات وحى خويش) هدايت كند و (اين) مثلها را خدا براى مردم (هوشمند) مى‏زند (كه به راه معرفتش هدايت يابند) و خدا به همه امور داناست!

اصل حدیث بحار الانوار در مورد معراج جسمانی رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه وسلم) بسیار قابل تامل است. منظور آن بخشی است که نظریۀ نسبیت زمان را برای پدر فیزیک جهان ثابت کرده است!!! پرسش این است که اینگونه روایات!! شاگردان انیشتین و صدها و هزاران دانشمندی که هر ساله مسلمان می شوند را چرا شیعه نمی کند؟!
بهای خرید این رساله را شرکت «بنز» و «فورد» پرداخته اند؟!! آیا به دلیل این است که انها نیز مخفیانه شیعه شده اند و سر فرصت اعلان خواهند کرد؟!!
باتوجه به گسترش رسانه های تصویری و قابلیت مستند سازی آیا به همین زودی پرفسور ابراهیم مهدوی! مقیم لندن! که این عتیقه به اسم ایشان در صندوق سری امانات انگلیس!!! درج شده است مصاحبه مفصلی با شبکه پرس تی وی یا سلام و امام حسین و ثامن و غیره انجام خواهد داد تا تمام هفت میلیارد انسان کره زمین در یک روز شیعه شوند؟!
خرافات برای کسانی آورده می شود که بیشتر خریدار دارد وگرنه چرا برای مسیحیان کنونی از این دست خرافات نداریم؟
نمی دونم سن شما به خرافه پیدا شدن کشتی نوح و پیدا شدن لوحی که در آن نوح، خدا را به 5 تن قسم می دهد؛ قد می دهد یا نه ولی بعد از مرگ کاشف کشتی نوح خیلی زود دروغ بودن آن مشخص شد (با استفاده از دلایل محکم علمی). دروغ بودن این خرافات هم با یک کم فکر (دقت کنید فقط یک کم فکر) معلوم میشه مثلا بخش مربوط به مثلث برمودا و رابطه اون با جزیره خضرا که در این مقاله سراسر دروغ اومده رو نمی گم فقط برید ببینید اصلا یه همچین چیزی درسته و یه همچین جایی در دنیا با یک چنین خصوصیاتی هست یا نه. همین

نقل قول:
سلام خدمت همه
من یه نقل از استاد درس فیزیک مدرن خودم بکنم. می دونید که نظریه ی نسبیت و کوانتوم از یک نقطه ی مهم شروع شد و اون هم "نور" بود.
استادمون می گفت که تنها چیزی هم که خدا خودش رو با اون توصیف کرده نوره. - الله نور السماوات و الارض * مثله کمشکاه و ... -

سلام

خدا نوری از جنس موج الکترو مغناطیسی نیست!

مثال زد که مردم یک ذهنیتی داشته باشن و تصوری از خدا در ذهنشون بوجود بیاد که تخیلات واهی نکنن!

در حقیقت یک هویت سفیدی (روشن) در قلب انسان هست!
که از درون ما رو نظاره میکنه و بر اعمال ما آگاه هست

هر چیزی درباره خدا غیر این باشه مردود هست!

موفق باشید

سلام
خیلی ساده میشه فهمید فکر زیاد درباره خدا باعث گمراهی میشه چون داخل علم فلسفه بعد از کلی توضیح دادن درمورد ماهیت خدا آخر کار میگه زیاد فکر نکنید چون باعث گمراهی میشه
حتی خود قران داخل آیه 26 سوره بقره میفرماید که وقتی نشانه ای رو به بندگانمان نشون میدیم افراد مومن تایید می کنند و افراد غیر متفکر چرا و اگر می کنند و به سبب همین آیات خیلی ها گمراه و خیلی ها هدایت می شوند .

[="Tahoma"]شما ادعا کردید که سایت های معتبر که درباره انیشتین ایجاد شده این مسئله (شیعه شدن آلبرت انیشتین) رو تایید نمیکنن، فکر نمیکنید که ممکن است این سایت ها دست کسانی باشد که نمیخواهند خبر شیعه شدن آلبرت انیشتین منتشر شود ؟ فکر نمیکنید که شاید کاسه ای زیر نیم کاسه باشه و عمدا این خبر رو منتشر نمیکنن ؟
[="RoyalBlue"] احتمالاً این گونه سایت ها دست یهودیان فراماسون هست . اگر اطلاعاتی درباره فراماسونری ندارید بهتره فیلم مستند The Arrivals رو ببینید که توسط چند جوان آمریکایی آزاده تهیه شده[/]

از آثار و تفکرات انیشتین برمیاد Atheist تمام جانبه باشه، مثل 99.99 درصد دانشمند های دنیا.

ما که هر جا اسم فراماسونر میومد اسم انیشتن هم نوشته بودن پس این مطلب چیه ؟ :soal:

آلبرت اینشتین در رساله­ی پایانی عمر خود با عنوان : دی ارکلرونگ"، یعنی : بیانیه" ، که در سال 1954 ( =1333ش ) آن را در آمریکا و به آلمانی نوشته است اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح می­دهد و آن را کامل­ترین و معقول­ترین دین می­داند. این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه­ی اینشتین با آیت­الله العظمی بروجردی (فوت 1340 ش = 1961 م) است که توسط مترجمین برگزیده­ی شاه ایران و به صورت محرمانه صورت پذیرفته است.
اینشتین در این رساله "نظریه نسبیت" خو درا با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از نهج­البلاغه و بیش از همه بحارالانوار علامه­ی مجلسی (که از عربی به انگلیسی و ... توسط حمیدرضا پهلوی (فوت 1371 ش) و ... ترجمه و تحت نظر آیت الله بروجردی شرح می­شده تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی­شود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه پیچیده "نسبیت" را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیده­اند. از آن جمله حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل می­کند که : هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی می­خورد و آن ظرف واژگون می­شود. اما بعد از این که پیامبر اکرم (ص) از معراج جسمانی باز می­گردند مشاهده می­کنند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است ... اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه­ی "انبساط و نسبیت زمان" دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن می­نویسد....
همچنین اینشتین در این رساله "معاد جمسانی" را از راه فیزیکی اثبات می­کند (علاوه بر قانون سوم نیوتون = عمل و عکس العمل .) او فرمول ریاضی "معاد جسمانی " را عکس فرمول معروف "نسبیت ماده و انرژی" می­داند: E=M.C2>>M=E:C2 یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عینا" به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد.
اینیشتین در این کتاب همواره از آیت­ الله بروجردی با احترام و بارها به لفظ "بروجردی بزرگ" یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ "حسابی عزیز"...
000/000/3 دلار بهای خرید این رساله توسط پروفسور ابراهیم مهدوی (مقیم لندن) با کمک برخی از اعضاء شرکت­های اتومبیل بنز و فورد و .. از یک عتیقه­ دار یهودی بوده و دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خط شناسی رایانه­ای چک شده و تأیید گشته که او این رساله را به دست خود نوشته است. هم اکنون این کتاب ارزشمند در حال ترجمه از آلمانی به پارسی – توسط دکتر عیسی مهدوی (برادر دکتر ابراهیم مهدوی) و توأم با تحقیق و ارائه منابع مذکور در متن (توسط اینجانب) می­ باشد و بسیاری از متن آن ترجمه و تحقیق فنی شده است . اصل نسخه این رساله اکنون جهت مسائل امنیتی به صندوق امانات سری لندن – بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی – سپرده شده و نگهداری می­شود. توضیحات بیشتر و شماره ثبت آن را برای اطلاع خوانندگان در آغاز برگزیده این کتابچه ارائه خواهیم داد.
گزده­ای از آخرین رساله اینشتین: (DIE ERKLA"RUNG دی ارکلرونگ = بیانیه) ترجمه: دکتر عیسی مهدوی، تحقیق و پیشگفتار و پاورقی: اسکندر جهانگیری
پیشگفتار
در اوائل سال 1382 شمسی (=2003م) پروفسور ابراهیم مهدوی ( تولد 1310 ش ) – مقیم لندن پس از سفری به آمریکا و آلمان و فرانسه و دیدار با برخی سرمایه­ داران شرکت اتومبیل سازی "فورد" در آمریکا و "بنز" در آلمان و "کنکورد" در فرانسه و جلب رضایت برخی از اعضاء آنها جهت کمک مالی برای خریداری این رساله گران­قیمت بالاخره موفق شدند قرار داد خرید آن را از یک عتیقه­ دار یهودی را به امضاء برسانند. بهای این رساله که تماماً به خط خود انیشتین می­باشد سه میلیون دلار تمام شد که به این ترتیب سرشکن شده پرداخت گردید:
1/000/000 $ BENZ به افتخار این که اینشتین آلمانی بود.
1/000/000 $ FORD به افتخار این که در آمریکا میزیست و نیز به افتخار جان . اف. کندی . رئیس جمهور آمریکا ( مقتول 1963 م ) که در این رساله بارها اینشتین از وی نام برده و او را رئیس جمهور آینده آمریکا دانسته است حال آن که در 1954 م ( سال نگارش این اثر ) هنوز 7 سال به زمان انتخاب وی مانده بود! و این از پیشگویی­های اینشتین به شمار می­رود. نیز شاید سرنخ­هایی از معمای حیرت­انگیز ترور زنجیره­ای خاندان کندی در این رساله موجود باشد که بتوانیم دریابیم چرا کندی کشته شد؟ راز این معما کجاست؟ چرا خانواده او نیز قربانی شدند؟ و چرا ... ؟
500/000 $ : CONCORDE به افتخار جناب لاوازیه – مقتول 1794 م در انقلاب / یا شورش / فرانسه – و نیز قانون بقای ماده او که در این رساله بارها یاد شده است.
500/000 $: TITANICبه یاد بود کشته شدگان حادثه اندوهبار کشتی "تایتانیک" انگلیسی و نیز الکساندر فلمینگ انگلیسی (فوت 1955م) – کاشف پنیسیلین و از یاری کنندگان اینشتین در نگارش این رساله – بخش­هایی که مربوط به اسرار علم پزشکی و زیست شناسی و داروشناسی آن می­شود.
شخصیت­های اصلی این رساله : آلبرت اینشتین (فوت مشکوک 1955 م) / الکساندر فلمینگ (فوت 1955م) آیت­الله العظمی سید حسین بروجردی (فوت 1961میلادی) / نیلز بور (بوهر) شیمیدان و فیزیکدان دانمارکی که او نیز با اینشتین در نگارش این اثر همکاری می­کرد (فوت 1962م) / جان . اف . کندی ( مقتول 1963م) / علیرضا پهلوی ( مترجم و رابط ) (کشته شده بر اثر سقوط هواپیما توسط عناصر سازمان «کا. گ. ب» شوروی در 1954م (= 1333 ش – سال نگارش این رساله) / حمیدرضا پهلوی (مترجم و رابط فوت 1371 ش = 1992م ) که نیلز بور او را به اینشتین معرفی کرده و در آن زمان 22 ساله بود.
سؤالی که اینجا مطرح می­شود این است که چرا سه تاریخ مرگ ( 1954 – 1955 و باز 1955م ) و نیز سه تاریخ مرگ (1961 – 1962 – 1963 م ) دقیقاً پشت سر هم واقع شده؟ و چرا نویسنده (اینشتین) با همکار اصلی او در این نگارش (الکساندر فلمینگ) هر دو در یک سال (1955 م ) مرده­اند ؟ و چرا یکی از مترجمین و رابط­ها ( ع ... پ ... ) در همان سال نگارش راسله بر اثر سقوط هواپیما جان داده است؟ و باز چرا همین چند سال قبل دو فرزند مترجم و رابط دیگر (ح ... پ ... ) به نام­های بهزاد و نازک در سن جوانی به طرز مشکوکی در خارج از ایران مسموم شده و مرده­اند؟
و بالاخره چرا باید این رساله از چنین شخصیتی (اینشتین) حدود نیم قرن (!!) مخفی بماند و چرا "صندوق امانات سری انگلیس" به بهانه پرهیز از ایجاد "یک رولوشن (= انقلاب خطرناک مذهبی" اجازه تکثیر این اثر علمی – مذهبی را تحت هیچ شرایطی به ما نمی­دهد؟
سرآغاز متن کتاب، اولین عبارت کتابچه اینشتین / خطاب به آیت ­الله بروجردی این عبارت آلمانی است : Herzliche Gru``&e von Einstein هرتسلیش گروشس فن آینشتاین = با صمیمانه­ترین سلام­ها از اینشتین محضر شریف پیشوای جهان اسلام جناب سید حسین بروجردی. پس از 40 مکاتبه که با جنابعالی بعمل آوردم اکنون دین مبین اسلام و آئین تشیع 12 امامی (*1) را پذیرفته ام / که اگر همه دنیا بخواهند من را از این اعتقاد پاکیزه پشیمان سازند هرگز نخواهند توانست حتی من را اندکی دچار تردید سازند! اکنون که مرض پیری مرا از کار انداخته و سست کرده است ماه مرتس ( مارس) (*2) از سال 1954 ( *3*) است که من مقیم آمریکا و دور از وطن هستم.
به یاد دارید که آشنایی من با شما از ماه آگوست (اوت) (*4*) سال 1946 یعنی حدود 8 سال قبل بود ( *5) . خوب به یاد دارم که وقتی در 6 آوگوست 1945 آن مرد ناپاک پلید (*6*) اکتشاف فیزیکی من را – که کشف نیروی نهفته در اتم بود – همچون صاعقه­ای آتشبار و خانمانسوز بر سر مردم بی دفاع هیروشیما فرو ریخت من از شدت غم و اندوه مشرف به مرگ شدم و در صدد برآمدم که موافقتنامه­ای بین المللی به امضاء و تصویب جهانی برسانم.
گر چه در این راه برای من توفیقی حاصل نشد ولی ثمره آن آشنایی با شما مرد بزرگ بود که هم تا حدی من را از آن اندوه عظیم خلاص نمود و هم بالاخره سبب مسلمان شدن پنهانی من شد. و چون این آخرین یادداشت من در جمع­بندی این چهل نامه است / برای خوانندگان گرامی ( بعدی ) نیز می­نویسم همانگونه که آقای بروجردی – مقیم شهر قم / در ایران – می­دانند : من در آوگوست 1939 (*7) طی نامه­ای به روزولت – رئیس جمهور وقت آمریکا – او را از پیشرفت آلمان نازی – که در ابتدای جنگ جهانی دوم بود – در مسئله شکافتن اتم و آزاد کردن و مهار انرژی عظیم آن جهت کشتار و نابود کردن آنی برخی شهرها مطلع ساختم و اکیداً به او (روزولت ) گفتم که برای بازداشتن آلمان نازی از این نقشه جنایت امیز ... باید ابرقدرتی چون آمریکا – که به نظر من عاقل­ترین و ... خونسردترین ابرقدرت­های دنیای فعلی است – سریعاً گروهی را مأمور بررسی و تحقیق علمی – در شکافتن هسته اتم – بنماید و به سرعت باید بمب اتم را بسازد چون دیر یا زود این سگ از زنجیر در رفته – یعنی آدولف هیتلر نژآدپرست خوانخوار – آن (بمب اتم) را ساخته و چون ببیند از راه جنگ متعارف حریف تمامی دنیا نمی­شود – حتماً متوسل به آن شده و لااقل چندین شهر بزرگ را هدف بمب اتمی خود قرار می­دهد. اما وقتی آمریکا ... آن را از قبل ساخته و اعلان نموده باشد یدگر امثال هیتلر دیوانه نمی­توانند دنیا را به آتش بکشند! پس جناب پاپ پیوس دوازدهم نیز – که آغاز دوره پاپی وی برا مسیحیان کاتولیک جهان / از همان سال 1939 بود – فتوا به این امر صادر کرد و فقط اکیداً قید نمود که : هرگز نباید از این سلاح اتمی برای جنگ – حتی با خود نازی­های آلمان – استفاده شود سپس من نامه­ای به محضر شریف پیشوای اسلامی آن زمان سید ابوالحسن (ابوالحسن اصفهانی – که مقیم نجف بودند – نوشتم / ایشان نیز در جواب گفتند که : از باب ناچاری لازم است که بمب اتم ساخته شود تا آلمانی­ها بهراسند و دست به حمله اتمی به هیچ کشوری نزنند . ولی استعمال این سلاح مرگبار در قانون اسلام بطور کلی ممنوع است و هرگز نباید از آن – به نحو ابتدایی – استفاده شود حتی علیه خود آلمان نازی باز تأکید می­کنم . تا آنجا که امکان دارد نباید سلاح اتمی بکار گرفته شود و باید با اسلحه متعارف با آلمان نازی مقابله کرد"
آری ! جهان در آن روزها وضعی اضطراری پیدا کرده بود . به حکم چنین بزرگ­مردانی (از ادیان و مذاهب مختلف) من (اینشتین) ناچار بودم که روولت را در جریان ساخت بمب اتم قرار دهم و این اقدام مانع عملکرد آلمان نازی شد و با این عمل من جان بسیاری از مردم دنیا نجات داده شد / اما افسوس که این فرمول به دست آن مرد دیوانه دیگر (*6 افتاد و توصیه­های من و روزولت را از یاد برده / دچار وسوسه شیطانی شد و در حال مستی دستور داد که خلبان احمق و جنایتکار او در 6 اوگوست 1945 که دنیا تازه داشت طعم تلخ جنگ دوم را از یاد برده و صلح جهانی در حال استقرار بود – این بمب خطرزا را در هیروشیما فرو افکند !! بمبی که بقدر یک توپ بیشتر اندازه نداشت و به زمین نرسیده در آسمان شهر منفجر و شهری را مبدل به خاکستر کرد !! احساس می­کنم که هر گاه به یاد این حادثه می­افتم چند ماه و یا چندین سال از عمرم کاسته می­شود و پیرتر می­شوم!! و من همان طور که در جنگ اول جهانی بین سال­های 1914 – 1918 در صدد ارائه طرح صلح جهانی بودم و موفق نشدم / در این 6 سال سیاه جنگ دوم 1939 – 1918 نیز دائماً در تکاپو بودم که بنحوی بتوانم طرح صلح جهانی را ارائه بدهم / باز هم نتیجه نگرفتم!! گویا شکافتن هسته اتم بسیار آسان­تر بود از شکافتن قلب سخت و سیاه انسان!! براستی که این موجود دوپا (!) سرسخت­ترین موجودات جهان است !! ... و در مقیاس­های کوچک­تر نیز همواره ناکام بوده­ام / هنگامی که ورزش­ های رزمی از جمله کاراته / جودو/ و کنگ فو و مانند این چیزها {...} از شرق وحشی بی­تمدن و خرچنگ خوار – یعنی چین و ژاپن و کره – به وسیله اروپا و آمریکا آمد / من از جمله مخالفان این گونه ورزشها بودم و تأکید می­کردم که چنین آداب و رسول وحشیانه­ای خشونت را در جامعه رواج می­دهد ... ولی همه مانند دیوار گچی (!) به من نگاه کردند و هیچ نگفتند و چنان که خود حضرتعالی (= آقای بروجردی برای من در جواب نامه ((ایکس – 25)) مرقوم فرموده­اید // در اسلام ... حتی کندن یک مو یا ایجاد یک خراش سطحی و یا حتی اندک ناراحت ساختن یک انسان – غیر مجاز و ممنوع است !!// . آری ! سیاست فقط فکر لحظه­های هیجان­آور را در سر می­آورد / حال آن که این عملکردهای سیاسی همچون قوانین معادلات ریاضی نتایج و عواقبی جبران ناپذیر و غیر قابل دفع را در پی می­آورد!! و اکنون ای جناب ... بروجردی، ای پیشوای خردمند و ای پدر مهربان بسیار از شما سپاسگزارم که در 1952 در پی مرگ (وایتسمن) – رئیس جمهور وقت اسرائیل هنگامی که من از شما تقاضای مشاوره کردم که / آیا ریاست جمهوری اسرائیل را – که رسماً و علناً به من (اینشتین) پیشنهاد شد و همگان مرا یک یهودی دنیا دیده و مهاجر از وطن می­دانستند – بپذیرم؟ / خود در جواب نامه ((ایکس – 32)) فرمودید: انسان خداترس و خردمند چنین پیشنهادی را هرگز نمی­پذیرد. هر کس به دنبال سیاست رفته آلوده شده است . پس شما خود را آلوده سیاست نکنید" لذا من (اینیشتن) نیز به بهانه اشتغالات علمی / این پیشنهاد را رد کردم.

*************************************
1- Zwo"Iffach
2 – Ma"rz
3 – برابر با اواخر سال 1332 ش / یا اوائل سال 1333 ش
4 – 5 – August تقریباً برابر با مرداد ماه 1325 شمسی
6 – احتمالاً منظور وی : هاری ترومن (1945 – 1953) است
7 – تقریباً برابر با مرداد 13

لینک اصلی در سایت آیت الله بروجردی

http://broujerdi.org/content/view/1195/5/

موضوع قفل شده است