آيا زنان طبق نظر اسلام مي توانند ولي فقيه يا رهبر جامعه باشند؟؟!!!

تب‌های اولیه

755 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و خسته نباشید

نکته ی جالبی که در پستهای این کاربر میبنیم اصرار ایشان به نارستگار نشدن مردم این کشورهاست. گویا ایشان از قبر و قیامت آنها هم خبر دارند. حالا اینکه در این دنیا مردمشون چقدر خوشبخت بودند بماند....

در مجموع از پستهای کاربرانی که با عنوان دفاع از حقوق زنان، به مخالفت با این سنت الهی برخواسته اند ، میتوان نتیجه گرفت که هیچ یک شیعه مذهب نیستند و یا اگر هستند از سر ناآگاهی چنین مخالفتی دارند.

ایشان هر چند سعی میکنند از خود قرآن و اسلام دلیل بیاورند و چهره مخالف با اسلام خود را در پشت نقاب مخالفت با مردان و مخالفت با تبعیض پنهان کنند

اما از حرفهایشان (بعنوان نمونه فقط ما مسلمونها میریم بهشت و خارجیها نمیروند. یا دفاع از یهودیان ) کاملا واضح است که طلبشان احقاق حقوق زنان نیست بلکه اساسا برچیده شدن نظام اسلامی است.


دوست عزیز من نمیدونم چطور شماها اینقدر سریع هم نتیجه گیری میکنید هم حکم میدید
اولاً ما مسلمانیم مثل شما طرفدار یهود هم نیستیم محض اطلاع شما گفتم هرچند اصلا دیگه برام مهم نیست امثال شما درباره ما چطور فکر میکنند
این شماها هستید که با پررنگ کردن مسائل بی اهمیت انقدر ظاهر دین رو زشت نشون میدید که باعث ایجاد شبهه در جوونها میشید
فکر میکنید وقتی به یک دختر نوجوان بگی نباید رویایی غیر از خانه داری و شوهر داری و تربیت بچه داشته باشی چه حسی پیدا میکنه اون هم به دخترهای این دوره و زمونه که دیگه هیچی از پسرها کم ندارند چه در درس و چه در شغل
این شماها هستید که برای زن مسلمان جز چارچوب خانه جای دیگه ایی سراغ ندارید و هنوز در 1400 سال پیش مونده اید
یه کم منعطف باشید
یه کم به دور و برتون نگاه کن جوامع دیگر رو ببین ما هنوز تو مسائل ساده خودمون مونیدم هنوز سر مدیر شدن زن مشکل داریم هنوز نمیتونیم بپذیریم برای زن ارزش انسانی قائل شیم
البته تقصیر هم ندارید وقتی دوروبرمون کسانی که بعنوان بزرگ براشون ارزش قائلیم میان حرفهایی میزنن که ادم شاخ درمیاره از شما دیگه چه انتظاری میشه داشت
وقتی مرجع تقلید میاد میگه زنها وزیر بشوند که چه بشود اونم بجای تبریکش، دیگه توقعی از شماها نیست راحت باشید

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
با وجود برادر ملاصدرا،بنده فکر نمی کنم نیازی به حضور حقیر در بحث باشد.

با سلام خدمت شما بردار فرهیخته و بزرگوار بن موسی
از شرکت شما در این تاپیک خوشحال شده و از نظرات دقیق و متین شما بزرگوار مثل همیشه استفاده می کنم.
جناب امام عشق و ملاصدرا منظور من کاربرانی بودند که با شما مخالفت میکردند

با عرض معذرت از اینکه سخن شما را اشتباه برداشت کردم.مطلب اصلاح شد

خطاب به تمام خواهر گرامی.

در این تاپیک کسی زن را محدود به چهارچوب خانه نکرده است.کسی هم تا کنون ادعا نکرد زن نمیتواند وارد سیاست و کار شود.

در این تاپیک فقط برسی شده است که زن نمیتواند رهبر و لی فقیه شود.همین.
در در این تاپیک بحث شد زن نمیتواند به رسالت برسد.همین.

کما اینکه در همین کشور ما هم وزیر زن داشیتم و هم نمایندگان زن.کسی هم به جایگاه ولای زن توهین نکرد.
تمام خواهران ، مادران و زنان این کشور قابل احترام هستند.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

داستانی واقعی و بسیار عبرت اموز از قرون وسطی

جلسه ای علمی متشکل از دانشمندان و مذهبیون در قرون وسطی

موضوع جلسه : اسب چند تا دندان دارد

بحث بسیار داغ و هرکس با استناد به روایات می کوشد تعداد دندانهای اسب را تعیین کند

در این میان دانشمندی بر می خیزد و می گوید به جای این همه بحث و جدل و استناد به این کتاب و ان کتاب
بیایید برویم و با تجربه به این واقعیت برسیم یعنی اینکه دندانهای یک اسب را بشماریم

دانشمند مذکور از طرف اهالی جلسه کافر اعلام شده و محکوم به اعدام می شود

بیایید کمی بیندیشیم


1-نام کسی که این حرف را زده،فرانسیس بیکن بوده.فرانسیس بیکن دانشمند نبوده و می گویند که فیلسوف است.
2-فرانسیس بیکن اعدام نشده است.محکوم به اعدام هم نشده.بر خلاف نقل شما.به علت سینه پهلو فوت کرده است.
3-در مسیحیت،چیزی به نام روایات به معنای روایاتی که در اسلام استفاده می شود،نداریم.پس نگویید می خواستند به روایت توسل جویند.داستان را عوض نکنید.کلمه روایت را اضافه نکنید.اگر واقعاً توسل به متنی بوده،با فرض مسیحی بودن و دینی بودن این متن،این متن الهی نبوده.
4-اصلاً داستان را کامل عوض کرده اید.فرانسیس بیکن و چند فیلسوف دیگر داشتند بحث می کردند هر اسب چند دندان دارد.هر کدامشان آرای فلاسفه دیگر را نقل می کردند.وقتی نوبت به بیکن رسید،گفت برویم در طویله ببینیم اسب ها چند دندان دارند.پس اولاً داستان در یک محیط دینی نبوده و ارتباطی با کلیسا نداشته و همه فیلسوف یا دانشمند بوده اند،نه مذهبی.بر خلاف داستان غیرواقعی شما.هیچ کسی به متن مذهبی توسل نکرده است.
5-حرف بیکن درست است.چون ما راه حلمان در این مسئله تجربه است.ولی درباره حکومت زن خیر،اصلاً اینطور نیست.قیاستان مع الفارق است.

پس اولاً داستان شما غیر واقعی است و داستانی به این صورت اتفاق نیافتاده است.ثانیاً داستان شما موضوعیت ندارد.ثالثاً داستان ربطی به روایات ندارد.رابعاً داستان ربطی به توسل به متون مذهبی و مذهب ندارد.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

عاقبت این تاپیک هم مانند سایر تاپیک ها با این محتوا و مضمون شد!
چون برخی نمی توانند در بحث علمی شرکت کنند و به جای ارایه بحث علمی و نقد آن روی به کار هایی می آورند که در اسلام از آنها نهی شده مثل توهین و تمسخر و ... و با تعصب جنسیتی به موضوع نگاه می کنند به همین دلیل نمی توان این موضوعات را برای این افراد مطرح کرد

دیگر در این تاپیک شرکت نخواهم کرد...
بحث واضح بود و مشخص و ادله هم مطرح شد و جوابی هم در خور نقد وجود نداشت...

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

نتیجه گیری از تاپیک

پس طبق آیات و روایات

زن نمیتواند ولی فقیه و یا رهبر مسلمانان شود.


خدا را شکر که یک تاپیک بالاخره به نتیجه رسید.در تاپیک های قبلی،قبل از نتیجه گیری بحث به جدل و دعوا تبدیل می شد.ولی در این تاپیک بعد از نتیجه گیری و تحمل نکردن نتیجه گرفته شده توسط برخی،بحث به دعوا کشیده شد.
یک چیزی که در این بحث ها سخت آزاردهنده است،این است که کشور های دیگر را ملاک قرار دهیم.مانند کاری که سرکار بی نظیر کردند.در حالی که ما معتقدیم تمامی کشور های دیگر حکومتشان طاغوتی است و با ظهور حضرت ولی عصر (عج) تمامی این حکومت ها دشمن حضرت محسوب می شوند و حضرت با این ها خواهد جنگید تا طاغوت را از دنیا ریشه کن کند.

سرکار بی نظیر،کشور های دیگر هیچ کدام حکومتشان الهی نیست.لذا همگی حکومت های طاغوتی هستند و مسلمان باید به طاغوت کافر باشد.پس اصلاً نباید آن ها را معیار قرار داد.دنیای امروز بر خلاف تصور عوام،یک دنیای پیشرفته نیست.انسان بیشترین پس رفت ها را کرده است.آن چه که کشور های دیگر دارند انجام می دهند،دور شدن از مسیر حق است.شما دنبال آن هستید که اسلام را با این امور سازگار کنید.در حالی که این امور پسرفت هستند نه پیش رفت.سعادت زن و مرد در این نیست که آن ها را یکی بدانیم.بلکه در آن است که هر کدام را آنچه هست بدانیم،نه آنچه که نیست.
این مسائل همیشه باعث شده است که بین کاربران سایت از همان ابتدا،یک اختلاف مبنایی در بحث های مربوط به حقوق زن وجود داشته باشد.اکثر بانوانی که برایشان این شبهات مطرح می شود،دنیای امروز را یک دنیای خوب می دانند و می خواهند کاری کنند که جامعه ما هم به این سمت برود.در حالی که سعادت زن در این نیست.پس تقاضا دارم ابتدا نسبت به غرب و دنیای امروز مشکوک باشید،بعد ببینید آیا واقعاً ما حرف حق را می زنیم یا نه.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

با توجه به اینکه زنان از گذشته تاکنون به هر آنچه که حقشون بوده رسیدن و هیچ مانعی نتونسته اونا رو از رسیدن به اهدافشون منع کنه

اشتباه می کنید.اتفاقاً به زن ها چیز هایی تحمیل شده که حقشان نبوده است،ولی فکر می کنند حقشان است.چیز هایی که به آن ها ضرر می رساند.وقتی یک نفر متوجه صلاح خود نمی شود،چه می شود کرد؟
مانند آن است که یک بچه مدام تقاضای شکلات کند و پدر و مادرش هم مدام به او بدهند.آیا این حق بچه است؟خیر نیست.سلامتی هم حق اوست که با این کار پدر و مادر،به خطر می افتد.عدالت به معنای تشابه نیست.

به امید خدا با گذشت زمان به این یکی هم میرسن

نظر معصومین (ع) این است که نباید چنین اتفاقی بیافتد.پس نظر خدا هم این است که نباید چنین اتفاقی بیافتد.لذا انتظار یاری و مساعدت از خداوند نداشته باشید.اگر واقعاً جهان به چنین مرحله ای رسید،مطمئن باشید در زمان ظهور امام زمان (عج) همه این حکومت های طاغوتی از بین خواهند رفت.

شاید یه زمانی تحصیل و اشتغال حق رای و خیلی از چیزهای دیگه برای دختران آروز بود ولی دیدیم که با تلاش بهش رسیدن

اسلام هیچ وقت از تحصیل و اشتغال و حق رای زنان را منع نکرده است.ولی درباره این موضوع کاملاً منع کرده است.

اینم مطمئن باشید یه روز بهش میرسن حالا ممکنه برای بعضی ها خیلی دردناک باشه ولی روزی میرسه که مجبور میشن بپذیرن

یک روزی هم همه حقوق بشریون و طرفداران غرب و طاغوت،پیروزی حضرت مهدی (عج) را خواهند دید،هر چند برایشان دردناک باشد.روزی که بنده از آن حرف میزنم،بعد از روزی است که شما از آن حرف می زنید.پس پیروزی نهایی با ماست نه با شما.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

به نتیجه رسید
خیلی وقت پیش چنین بحث هایی به نتیجه رسیده بود اصلاً لازم نبود برخی دوستان به خودشون زحمت بدن دوباره چنین بحث هایی رو باز کنند
عمر این بحث و جدل ها گذشته
فقط کافیه یه نگاه به دورو برامون مینداختید
هر چیزی که یک زمانی برای زنان ناپسند و زشت تلقی میشد الان در دنیای کنونی جایی نداره
هر کی توانست خودش رو با این واقعیت وفق بده چه خوب، نتونست هم مشکل از خودشه البته نمی تونند کاری هم از پیش ببرند

معیارتان دنیای کنونی است.در دو پست قبلی بنده اشاره کردم به این مسئله.دنیای کنونی،دنیای طاغوتی است.وقتی معیار را دنیای کنونی قرار می دهید،یعنی معیار را طاغوت و دنیای طاغوتی قرار داده اید.یعنی معیار را ضداسلام قرار داده اید.مسلمان باید نسبت به طاغوت کافر باشد.پس معیارتان ضددینی و کاملاً غلط است و ارزشی نسبت به دین ندارد.نظر دین واضح است،حال قبول نکنید.
اصلاً همین پست ها نشان می دهد که اکثر زنان نمی توانند ولی فقیه یا رهبر جامعه باشند،چون نظر معصومین (ع) را قبول نمی کنند.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

معیارتان دنیای کنونی است.در دو پست قبلی بنده اشاره کردم به این مسئله.دنیای کنونی،دنیای طاغوتی است.وقتی معیار را دنیای کنونی قرار می دهید،یعنی معیار را طاغوت و دنیای طاغوتی قرار داده اید.یعنی معیار را ضداسلام قرار داده اید.مسلمان باید نسبت به طاغوت کافر باشد.پس معیارتان ضددینی و کاملاً غلط است و ارزشی نسبت به دین ندارد.نظر دین واضح است،حال قبول نکنید.
اصلاً همین پست ها نشان می دهد که اکثر زنان نمی توانند ولی فقیه یا رهبر جامعه باشند،چون نظر معصومین (ع) را قبول نمی کنند.

من حرفم رو در پست های قبلی زدم دوست هم ندارم مجدد تکرار کنم پس دیگه چیزی برای گفتن نمی مونه هر جور دوست دارید فکر کنید واقعیت رو نمی شه تغییر داد :Gol:

فقط کافیه یه نگاه به دورو برامون مینداختید
هر چیزی که یک زمانی برای زنان ناپسند و زشت تلقی میشد الان در دنیای کنونی جایی نداره

چه زیبا فرمود حضرت علی علیه السلام
سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ‏ يُسَمَّوْنَ بِهِ‏ وَ هُمْ أَبْعَدُ النَّاسِ مِنْه‏

بر مردم زمانى آيد كه از قرآن جز نامى نماند و از اسلام و مسلمانى جز اسمى نيست مردم خود را مسلمان نامند و از مسلمانى دورترین كسان باشند.

چه زیبا توصیف نمود زنان آخر الزمان را
مَائِلَاتٌ إِلَى الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلَّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِدَات
! به سوی لذت ها می شتابند، حرام های الهی را حلال می شمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود.

و چه زیبا فرمودند که:
رأيت النّساء قد غلبن على الملك و غلبن على كلّ امر لا يؤتى الّا ما لهنّ فيه هوى‏
و می بینی كه زنان بر دولت و سلطنت و هر چيزى كه ميل بآن دارند غلبه يافته و مسلط گشته‏ اند!

خدایا ظهور امام زمان را نزدیک فرما...

واقعیت موجود در کشور جمهوری اسلامی ایران هم در این بخش همانند نظر اسلام است.

طبق دستور اللهی و قانون جمهوری اسلامی زنان نمیتوانند سکان دار ریاست جمهوری و رهبری شوند.

وسلام.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

من حرفم رو در پست های قبلی زدم دوست هم ندارم مجدد تکرار کنم پس دیگه چیزی برای گفتن نمی مونه هر جور دوست دارید فکر کنید واقعیت رو نمی شه تغییر داد

واقعیت را می شود تغییر داد اولاً.ثانیاً واقعیت باید حقیقت باشد.شما طوری دارید حرف می زنید که انگار هر واقعیت موجود در جهان حقیقت است.یعنی شرک و ظلم هم حقیقت و کار درست است.واقعیت باشد،مهم این است که حقیقت نیست و انشاء الله تغییر خواهد کرد.وقتی انسان حرف های شما و هم فکرانتان را می بیند،یک جمله خیلی مهم و مقدس به ذهنش می رسد:اللهم عجل لولیک الفرج.
در ضمن پاسخ این حرف های شما توسط خود امام علی (ع) داده شده است:
و چه زیبا فرمودند که:
رأيت النّساء قد غلبن على الملك و غلبن على كلّ امر لا يؤتى الّا ما لهنّ فيه هوى‏
و می بینی كه زنان بر دولت و سلطنت و هر چيزى كه ميل بآن دارند غلبه يافته و مسلط گشته‏ اند!

شما می توانید غرب و طاغوت را معیار قرار بدهید.مهم این است که:

طبق دستور اللهی و قانون جمهوری اسلامی زنان نمیتوانند سکان دار ریاست جمهوری و رهبری شوند.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

شتباه می کنید.اتفاقاً به زن ها چیز هایی تحمیل شده که حقشان نبوده است،ولی فکر می کنند حقشان است.چیز هایی که به آن ها ضرر می رساند.وقتی یک نفر متوجه صلاح خود نمی شود،چه می شود کرد؟

خدایی خودت قضاوت کن یه بچه دو ساله رو میشه اینجوری گول زد :khandeh!:

نظر معصومین (ع) این است که نباید چنین اتفاقی بیافتد.پس نظر خدا هم این است که نباید چنین اتفاقی بیافتد.لذا انتظار یاری و مساعدت از خداوند نداشته باشید.اگر واقعاً جهان به چنین مرحله ای رسید،مطمئن باشید در زمان ظهور امام زمان (عج) همه این حکومت های طاغوتی از بین خواهند رفت.

انتظار یاری از خدا رو داریم چون تو ادیان دیگه رهبر داشتیم اگه خدای ما و اونا یکی هست پس انتظار کمکش رو داریم :ok:

اسلام هیچ وقت از تحصیل و اشتغال و حق رای زنان را منع نکرده است.ولی درباره این موضوع کاملاً منع کرده است.

ما هم هیچ وقت نمیگیم اسلام زنان رو منع کرده بلکه کسانی که براشون افت داره رهبر زن داشته باشن منعش میکنن

ک روزی هم همه حقوق بشریون و طرفداران غرب و طاغوت،پیروزی حضرت مهدی (عج) را خواهند دید،هر چند برایشان دردناک باشد.روزی که بنده از آن حرف میزنم،بعد از روزی است که شما از آن حرف می زنید.پس پیروزی نهایی با ماست نه با شما.

کسی منکر پیروزی امام زمان نشده مطمئنا همینطور هم هست ولی اینکه کی درست میگه ( در زمینه رهبری زنان ) رو فقط خدا میدونه

ما هم هیچ وقت نمیگیم اسلام زنان رو منع کرده بلکه کسانی که براشون افت داره رهبر زن داشته باشن منعش میکنن

ما هم با سند و روایات ثابت کردیم اسلام مخالف رهبری زنان است.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

خدایی خودت قضاوت کن یه بچه دو ساله رو میشه اینجوری گول زد

همه انسان ها را می شود اینطور گول زد.مانند زنان.

انتظار یاری از خدا رو داریم چون تو ادیان دیگه رهبر داشتیم

در این تاپیک ثابت شد که طبق آیات و روایات،ما رهبر زن نداشته ایم.شما معیارتان ادیان دیگر است اصلاً.پس بروید پیرو آن ها شوید.اسلام می گوید اینطور.بعد می گویید ادیان دیگر.ادیان دیگر همگی تحریف شده اند.این هم از آن تحریف هاست.

اگه خدای ما و اونا یکی هست پس انتظار کمکش رو داریم

خدای ما با خدای یهودیان و مسیحیان و زرتشتیان اسمی یکی نیست.خدای ما خدای تلمود و تورات و انجیل جعلی نیست.اتفاقاً لا اله الا الله که شعار هر مسلمان واقعی است،یعنی این که خدای حقیقی فقط الله است.بقیه خدای حقیقی نیستند.

ما هم هیچ وقت نمیگیم اسلام زنان رو منع کرده بلکه کسانی که براشون افت داره رهبر زن داشته باشن منعش میکنن

اسلام زنان را در این امر منع کرده و این مسئله ثابت شد.شما می توانید تکرار مکررات کنید و دوباره همه ادعاهایتان را تکرار کنید.مهم این است که دلیلی برای حرف هایتان ندارید و ما دلایل متعدد در رد و ابطال حرف هایتان آورده ایم.
ضمناً اگر اینطور است،پس از نظر شما برای معصومین (ع) افت داشته که زنان رهبر شوند!لطفاً ابتدا به جمله ای که بیان می کنید فکر کنید.

کسی منکر پیروزی امام زمان نشده مطمئنا همینطور هم هست

این که زنان دارای حق رهبری و ولایت باشند،کاملاً انکار پیروزی امام زمان (عج) است.چون حضرت مهدی (عج) همان روشی را در پیش می گیرد که اجداد مطهرش (ع) در پیش گرفته اند.یعنی منع رهبری و ولایت زنان.

ولی اینکه کی درست میگه رو فقط خدا میدونه

حرفتان غلط است.معصومین (ع) هم می دانند.

هر کس از تلمود و انجیل و توراتی که در حال حاضر دست ماست مطلب بیاورد،به متون غیروحی توسل جسته است.ما می خواهیم نظر اسلام و قرآن و معصومین (ع) را بررسی کنیم،نه نظر پیروان سایر ادیان.هیچ گونه حجیتی ندارد ادله ارائه شده از این کتب.هر کس دوست دارد می تواند خودش را گول بزند و به کتب غیرآسمانی توسل جوید.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

انتظار یاری از خدا رو داریم چون تو ادیان دیگه رهبر داشتیم اگه خدای ما و اونا یکی هست پس انتظار کمکش رو داریم

با ارائه سند از معصومین(ع) و آیات قرآن ادعای خویش را ثابت کنید.

کسی منکر پیروزی امام زمان نشده مطمئنا همینطور هم هست ولی اینکه کی درست میگه رو فقط خدا میدونه

قطعا دین حق دین اسلام است نه ادیان دیگر.

بعضی ها میگویند بعد از ظهور حضرت مهدی(عج) زنان به هدفشان که رهبری باشد میرسند.

یه سوال برایم پیش آمد.

اونوقت خوده حضرت مهدی(عج) دقیقا چه کاری میکنند.
یعنی ایشان کنار می ایستند و یک زن رهبر میشود.:Gig:

ر این تاپیک ثابت شد که طبق آیات و روایات،ما رهبر زن نداشته ایم.شما معیارتان ادیان دیگر است اصلاً.پس بروید پیرو آن ها شوید.اسلام می گوید اینطور.بعد می گویید ادیان دیگر.ادیان دیگر همگی تحریف شده اند.این هم از آن تحریف هاست.

دوست عزیز شما میتونی شخصیت هایی که در ادیان دیگه هستن بگین همشون ساختگی اند اونا حتی از کوروش هم به نیکی یاد بردن حالا ما میایم میگیم همه اشخاصی که اونا نام میبرن ساختگی هستند ؟؟؟ رهبر زن داشتیم که رهبری مردان رو در جنگ بر عهده داشته که از نظر خودشون قدیسه بوده حالا شما میای میگی چون دین شما تحریف شده همه شخصیت هاتون ساختگی هستند؟؟؟

قطعا دین حق دین اسلام است نه ادیان دیگر.

درسته ما هم همین رو میگیم ولی اگه مثال از زنانی توی ادیان دیگه میزنیم منظورمون رد اسلام نیست دارم میگم تو دین های دیگه رهبر زن بوده پس نمیشه ما کلی بگیم اصلا چنین چیزی محاله در حالی که ممکنه تفسیرها غلط باشه

درسته ما هم همین رو میگیم ولی اگه مثال از زنانی توی ادیان دیگه میزنیم منظورمون رد اسلام نیست دارم میگم تو دین های دیگه رهبر زن بوده پس نمیشه ما کلی بگیم اصلا چنین چیزی محاله در حالی که ممکنه تفسیرها غلط باشه

ما هم با آیه 7 سوره انبیاء ثابت کردیم تمام پیغمبران قبل از اسلام همگی مرد بودند و اسلام گفته هیچ پیغمبر زنی نفرستادیم.
حال به نظر شما حق با تورات و انجیل است یا قرآن!؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

سند از کتوب اناجیل اربعه ، تورات ، تلمود و امثالهم غیر قابل قبول است.زیرا تمام متن کتوب ذکر شده کاملا تحریف شده است.

متاسفانه اکثر افرادی که در این تاپیک مخالفت می کنند با نظر اسلام،آشنایی خاصی با علوم اسلامی و منطق ندارند.طبق منطق،فقط و فقط در یک صورت می توانند از انجیل و تورات و تلمود و اوستا و ... مطلب برای تایید حرفشان بیاورند،در صورتی که گزاره:هر چه در این کتاب ها آمده،درست است.در غیر اینصورت استدلال زیر کاملاً باطل است:
1-هر آن چه در این کتاب ها آمده صحیح است.
2-رهبری زنان در این کتاب ها آمده.
نتیجه:این که زنانی رهبر بوده اند،صحیح است.
فقط و فقط با استدلال بالا،می شود از این کتب به صورت مستقیم دلیل آورد.حال آن که استدلال بالا مشکل دارد.چون گزاره یک غلط است پس ماده استدلال مشکل دارد.گزاره یک به این دلیل غلط است که در این کتب قائل بودن به جسمانیت خدا،خدا بودن حضرت مسیح (ع)،تثلیث و ... را داریم.
هر کس از استدلال بالا استفاده کند،پذیرفته که حضرت مسیح (ع) خدا است و و خدا جسمانی است و ... .چون گزاره 1 را لزوماً پذیرفته است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست عزیز شما میتونی شخصیت هایی که در ادیان دیگه هستن بگین همشون ساختگی اند اونا حتی از کوروش هم به نیکی یاد بردن حالا ما میایم میگیم همه اشخاصی که اونا نام میبرن ساختگی هستند ؟؟؟

شاید ساختگی باشند.معلوم نیست.شما نمی توانید برای تعیین ساختگی بودن یا نبودن به خود این کتاب ها متوسل بشوید.ضمناً ما نظر اسلام را گفتیم.چرا پاسخی به آن نمی دهید؟ما برویم روایات معصومین (ع) و آیات قرآن را ملاک قرار بدهیم که بیانگر این هستند که زن حق رهبری ندارد یا کتب تحریف شده ادیان دیگر؟!مگر ما مسیحی یا یهودی هستیم؟!واقعاً این ها چه استدلال هایی است.

رهبر زن داشتیم که رهبری مردان رو در جنگ بر عهده داشته که از نظر خودشون قدیسه بوده حالا شما میای میگی چون دین شما تحریف شده همه شخصیت هاتون ساختگی هستند؟؟؟

از نظر خودشان.از نظر خدا معلوم نیست.این که یک عده ای عقیده داشته باشند فلان زن رهبر ماست و قدیس است چه ارتباطی دارد با این که واقعاً رهبری این زن مورد تایید خداوند و معصومین (ع) و اسلام باشد؟!

درسته ما هم همین رو میگیم ولی اگه مثال از زنانی توی ادیان دیگه میزنیم منظورمون رد اسلام نیست

شما وقتی حرفی خلاف روایات و آیات قرآن می زنید و بجای توسل به روایات و آیات،به کتب تحریف شده و غیرآسمانی که توسط حواریون یا یک عده خاخام یهودی نوشته شده استناد می کنید،منظورتان رد اسلام نیست؟
لابد می گویید روایات متواتری که در منع رهبری و ولایت زنان آمده صحیح نیستند،ولی متن تحریف شده و بشری و غیرالهی تورات و انجیل و تلمود صحیح و قابل استناد است.واقعاً این ها چه استدلال هایی است؟!

دارم میگم تو دین های دیگه رهبر زن بوده پس نمیشه ما کلی بگیم اصلا چنین چیزی محاله در حالی که ممکنه تفسیرها غلط باشه

در دین حقیقی که اسلام است،رهبری زن نیست.حال ادیان تحریف شده و بشری و غیرالهی هر چه می خواهند بگویند.

لطفاً بفرمایید وجود روایات متواتر و صحیح السند از معصومین (ع) در منع رهبری زنان را چطور با وجود رهبری زنان در متن تحریف شده و ضعیف السند تورات و انجیل و تلمود توجیه می کنید؟
غیر از این است که برای فرار از حقیقت،به جای توسل به روایات متواتر و صحیح السند به متن تحریف شده کتب ادیان دیگر (آن هم نه کتب دین خودتان،کتب ادیان دیگر!) و ضعیف السند آن ها توسل می جویید؟

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ما هم میگیم چطور در همه جای قران رجل بر زن و مرد دلالت داره ولی اینجا مختص مردان است؟؟؟؟

در تمام قرآن رجل هم بر مرد دلالت می کند هم بر زن؟!!
اولاً آیه می گوید رجال.با ذکر یک مثال،به راحتی ثابت می کنیم که گزاره شما باطل است.شما می گویید در تمامی آیات قرآن رجال (یا رجل) هم بر زن و هم بر مرد دلالت دارد.مثال نقض:
«هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَن يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَلَوْلَا رِجَالٌ مُّؤْمِنُونَ وَنِسَاء مُّؤْمِنَاتٌ لَّمْ تَعْلَمُوهُمْ أَن تَطَؤُوهُمْ فَتُصِيبَكُم مِّنْهُم مَّعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا»
آنها بودند كه كفر ورزيدند و شما را از مسجد الحرام بازداشتند و نگذاشتند قربانى [شما] كه بازداشته شده بود به محلش برسد و اگر [در مكه] مردان و زنان با ايمانى نبودند كه [ممكن بود] بى ‏آنكه آنان را بشناسيد ندانسته پايمالشان كنيد و تاوانشان بر شما بماند [فرمان حمله به مكه مى ‏داديم] تا خدا هر كه را بخواهد در جوار رحمت‏خويش درآورد اگر [كافر و مؤمن] از هم متمايز مى‏ شدند قطعا كافران را به عذاب دردناكى معذب مى‏ داشتيم.
آیه 25،سوره الفتح (سوره 48)
در این آیه به وضوح واژه رجال از نساء جدا شده است.پس این حرف شما که در هر جا رجال آمده،منظور هم زن است و هم مرد،کاملاً باطل است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

اگر شما عربی خونده باشی در میابید که رجل صفت و اسم مذکر است نه مونث.
صفت مذکر آمده است تا ثابت شود زنان را شامل نمیشود.هزاربار گفتم بازم میگم.
در این باره به پست 92 ، 93 ، 94 ، 95 مراجعه شود.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

بزرگوار کلمه ی رجل در عربی و man درانگلیسی و مردم در فارسی گرچه اسم جنس مذکر است اما درعرف ولغت بر عموم هم صدق میکند . یعنی لفظ عام برای نوع هم میباشد البته کلمه ی مرد در فارسی به صورت مرد+م عمومیت نوعی پیدا میکند

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

بزرگوار کلمه ی رجل در عربی و man درانگلیسی و مردم در فارسی گرچه اسم جنس مذکر است اما درعرف ولغت بر عموم هم صدق میکند . یعنی لفظ عام برای نوع هم میباشد البته کلمه ی مرد در فارسی به صورت مرد+م عمومیت نوعی پیدا میکند

البته فکر می کنم معادل مردم در زبان انگلیسی People باشد نه man.ولی به هر حال حرف شما صحیح است.رجل لفظ عام برای نوع هم می آید.اما در اینجا درباره آیه دو حالت داریم:
1-آیه قصد دارد بگوید همه پیامبران مرد بوده اند.
2-آیه قصد دارد بگوید همه پیامبران بشر بوده اند.
عقیده ما اولی است.ما فرض می کنیم گزاره دوم منظور آیه بوده است.حال چرا به جای رجل،از بشر استفاده نشده است؟چرا از واژه انسان استفاده نشده است؟
بالفرض آیه بخواهد بگوید همه پیامبران بشر بوده اند (گزاره دوم).اما این فرض باطل است.چون داریم:
«يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ»
اى گروه جن و انس آيا از ميان شما فرستادگانى براى شما نيامدند كه آيات مرا بر شما بخوانند و از ديدار اين روزتان به شما هشدار دهند گفتند ما به زيان خود گواهى دهيم [كه آرى آمدند] و زندگى دنيا فريبشان داد و بر ضد خود گواهى دادند كه آنان كافر بوده‏ اند.
آیه 130،سوره الانعام (سوره 6)
طبق این آیه ما پیامبر جن هم داشته ایم.از آنجا که آیات قرآن با هم سازگاری ندارند،لذا برداشتی که گزاره 2 از آیه می کند باطل است.چون گزاره 2 می گوید فقط انسان ها پیامبر هستند،حال آن که آیه بالا می گوید اجنه هم پیامبرانی از جنس خودشان دارند.
نتیجه این که گزاره 1 صحیح است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

ر شما عربی خونده باشی در میابید که رجل صفت و اسم مذکر است نه مونث.

در این آیه به وضوح واژه رجال از نساء جدا شده است.پس این حرف شما که در هر جا رجال آمده،منظور هم زن است و هم مرد،کاملاً باطل است.

والا من که هر وقت رسیدم به رجل گفتم چرا خدا فقط با مردان صحبت میکنه بهم گفتند این اشاره به زن و مرد داره بعدش که رسدیم به این آیه فکر کردم اینم به هر دو اشاره میکنه که بهم گفتند نه این تو عربی نمیدونی اینجا رجل فقط مختص مردان هست :geryeh:

ا برویم روایات معصومین (ع) و آیات قرآن را ملاک قرار بدهیم که بیانگر این هستند که زن حق رهبری ندارد یا کتب تحریف شده ادیان دیگر؟!مگر ما مسیحی یا یهودی هستیم؟!واقعاً این ها چه استدلال هایی است.


سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

دوست گرامی اینها را که مرقوم نمودید میفرمایید یکی دو مورد را بنا بر صحت متن وتفسیر معتبر مستندا" بیان کنید ؟ البته بنده از دیدگاه فقهی با موضوع تاپیک موافقم ودر پستهای قبلی در تایید مطالب هم تاکیداتی داشته ام . در ضمن اگر بحث منطقی است که هراسی نیست از استناد به کتب دیگر در هر مقام ! زیرا بحث منطقی محض در سیتره ی عقل است وعقل نیز در حد توان خود میتواند خیرات را از شریات تشخیص بدهد ! البته بنده اجماع را بر این حکم اسلامی غالب میدانم .

وبعد people در زبان عرفی انگلیسی زبانان معنی عام میدهد اگر به متون علمی مراجعه کنید میبینید که از کلمه یman برای لفظ عام نوع انسان استفاده میشود

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

بزرگوار کلمه ی رجل در عربی و man درانگلیسی و مردم در فارسی گرچه اسم جنس مذکر است اما درعرف ولغت بر عموم هم صدق میکند . یعنی لفظ عام برای نوع هم میباشد البته کلمه ی مرد در فارسی به صورت مرد+م عمومیت نوعی پیدا میکند
سلام
با اینکه قصد شرکت در بحث را نداشتم اما این نکته را عم عرض کنم که

كلمه رجل گاهي از باب تغليب در معناي اعم از زن و مرد به كار مي رود،

ولي نكته اينجاست كه تغليب، مجاز است و مجاز فقط با وجود دليل (قرينه) پذيرفته مي شود . در موضوع مورد بحث ،نه تنها قرينه اي براي اين تجوز (مجازگويي) وجود ندارد ، بلكه قرائني برخلاف آن موجود است مانند عدم وجود اسم یک زن پیامبر در آیات و روایات.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

اثبات این که پیامبر زن نداشته ایم

آیه 130 سوره الانعام می گوید:
«يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ»
اى گروه جن و انس آيا از ميان شما فرستادگانى براى شما نيامدند كه آيات مرا بر شما بخوانند و از ديدار اين روزتان به شما هشدار دهند گفتند ما به زيان خود گواهى دهيم [كه آرى آمدند] و زندگى دنيا فريبشان داد و بر ضد خود گواهى دادند كه آنان كافر بوده‏ اند.
آیه 130،سوره الانعام (سوره 6)

نتیجه:اجنه ای داشته ایم که به آن ها وحی می شده است.پس اینطور نیست که همه پیامبران،انسان باشند.یعنی اجنه ای داشته ایم که به آن ها وحی می شده است.

از طرفی در آیه 7 سوره الانبیاء داریم:
«وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»
و پيش از تو [نيز] جز مردانى را كه به آنان وحى مى ‏كرديم گسيل نداشتيم اگر نمى ‏دانيد از پژوهندگان كتاب هاى آسمانى بپرسيد.
آیه 7،سوره الانبیاء (سوره 21)

واژه رجل یا به معنای مرد به کار رفته است یا به طور کلی به معنای بشر است،از این دو حالت خارج نیست.حال اگر به معنای بشر باشد،این آیه به معنی آن خواهد بود که:فقط و فقط به انسان ها وحی شده است و به اجنه وحی نشده است که این با آیه قبلی در تناقض است.نتیجه این که فرض خلف باطل و حکم ثابت است.یعنی حالت اول برقرار است و مقصود مرد بوده نه بشر.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی اینها را که مرقوم نمودید میفرمایید یکی دو مورد را بنا بر صحت متن وتفسیر معتبر مستندا" بیان کنید ؟ البته بنده از دیدگاه فقهی با موضوع تاپیک موافقم ودر پستهای قبلی در تایید مطالب هم تاکیداتی داشته ام . در ضمن اگر بحث منطقی است که هراسی نیست از استناد به کتب دیگر در هر مقام ! زیرا بحث منطقی محض در سیتره ی عقل است وعقل نیز در حد توان خود میتواند خیرات را از شریات تشخیص بدهد ! البته بنده اجماع را بر این حکم اسلامی غالب میدانم .

وبعد people در زبان عرفی انگلیسی زبانان معنی عام میدهد اگر به متون علمی مراجعه کنید میبینید که از کلمه یman برای لفظ عام نوع انسان استفاده میشود


بزرگوار،شما به مطلب اصلی و بن مایه پست بنده پاسخ ندادید.درباره روایات هم می توانید به پست های سایر کاربران رجوع کنید.اثبات این که پیامبر زن نداشته ایم هم حقیر در پست قبلی خودم آوردم.
دوم این که استناد به کتب دیگران دو حالت دارد.یکی این که کل متن را بپذیریم،یکی دیگر این که متن را بررسی کنیم.در صورتی که تکیه کاربران کاملاً بر این است که کل متن را بپذیریم.بر این است که بگوییم چون تورات گفته،پس اینطور بوده که چون دلیلی بر درستی مطالب موجود در این کتاب نداریم،این یک مغالطه محسوب می شود.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

اثبات این که پیامبر زن نداشته ایم

آیه 130 سوره الانعام می گوید:
«يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ»
اى گروه جن و انس آيا از ميان شما فرستادگانى براى شما نيامدند كه آيات مرا بر شما بخوانند و از ديدار اين روزتان به شما هشدار دهند گفتند ما به زيان خود گواهى دهيم [كه آرى آمدند] و زندگى دنيا فريبشان داد و بر ضد خود گواهى دادند كه آنان كافر بوده‏ اند.
آیه 130،سوره الانعام (سوره 6)

نتیجه:اجنه ای داشته ایم که به آن ها وحی می شده است.پس اینطور نیست که همه پیامبران،انسان باشند.یعنی اجنه ای داشته ایم که به آن ها وحی می شده است.

از طرفی در آیه 7 سوره الانبیاء داریم:
«وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»
و پيش از تو [نيز] جز مردانى را كه به آنان وحى مى ‏كرديم گسيل نداشتيم اگر نمى ‏دانيد از پژوهندگان كتاب هاى آسمانى بپرسيد.
آیه 7،سوره الانبیاء (سوره 21)

واژه رجل یا به معنای مرد به کار رفته است یا به طور کلی به معنای بشر است،از این دو حالت خارج نیست.حال اگر به معنای بشر باشد،این آیه به معنی آن خواهد بود که:فقط و فقط به انسان ها وحی شده است و به اجنه وحی نشده است که این با آیه قبلی در تناقض است.نتیجه این که فرض خلف باطل و حکم ثابت است.یعنی حالت اول برقرار است و مقصود مرد بوده نه بشر.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

با تشکر ازشما:Gol:

اما بنده نص صریح از این آیات درمورد عدم رهبری وولایت بانوان نمی بینم وهیچ استنباط ظاهری نیز ازمنطوق آیه به نظر نمیرسد واز مفهوم آیه نیز باید قطع به یقین صاحبان تخصص درامر تفسیر مستندا" مطلبی را ارایه داده باشند ، ایا شما چنین سند تخصصی را دارید ؟

البته باز هم عرض میکنم که از نظر اجماع فقها بنده حکم را صد در صد قبول دارم .

سلام علیکم و رحمه الله

بسیار خب

تا اینجا دلیل از قران و روایت و قول علماء آورده شد که زنان نمی توانند ولایت و رهبری جامعه اسلامی را به عهده بگیرند.

شرط بحث دینی این است که طرف مخالف دلایل دینی بر رد آن بیاورد از همان مصادر که عرض شد . پس بسم الله

اما بعد ؛

1 - طبیعی است قیاس جامعه اسلامی با غیر اسلامی در این مقوله بی ربط است چراکه تعریف جامعه اسلامی و غیر اسلامی و دکترین آنها ارتباطی با هم ندارند و صد البته تعئین مصادیق جوامع غیر اسلامی دلالت بر چیزی نمی کند و باز بی ارتباط با موضوع است.

2- از دلایل اسلامی بیاورید دندان اسب بالدار یا بدون بال نشمرید .

3 - حرمت هر بحثی به شرکت کنندگان آن بحث بستگی دارد . و شان هر شخص هم به سخنی است که از او صادر میشود . لطفا حرمت و ادب مباحثه را حفظ کنید والا دلیلی برای ادامه بحث باقی نمی ماند.

یاحق

[FONT=arial]اینکه پیامبران همه مرد هستند براي اين است که نبوت و رسالت کارهاي اجرايي دارد و خصوصيات بدن و جسم مردها به گونه اي است که کارهاي اجرايي وظيفه مردهاست از طرف ديگر پشتوانه نبوت و رسالت مقام ولايت است. کمال انسان در آن است که بشود ولي الله و اين مقام اختصاصي به مرد يا زن ندارد زنان بزرگي نظير آسيه ، مريم ، حضرت زهرا ، زينب کبري و حضرت معصومه در عالم بوده اند و اين ها هر کدام با حفظ مرتبه و درجه خاص خود مي توانند به ولايت رسيده باشند نبوت و رسالت امر اجرايي است اينکه زني پيامبر نشده است براي اين است که زن بايد با همه افراد جامعه تماس بگيرد در جنگ و صلح فرماندهي جنگ را بعهده بگيرد. اين کار واجرايي براي زنان دشوار است اين چنين نيست که اگر پيامبران همه از جنس مرد بودند معنايش اين است که کمال معنوي مخصوص مرد است بلکه کمال معنوي مربوط به ولايت است و در ولايت الهي بين زن و مرد تفاوتي نيست زن و مرد هردو مي توانند ولي الله بشوند.
1. توصيه ها و پرسش ها و پاسخ ها در محضر حضرت آيت الله جوادي آملي .صفحه 90-89 .

قرآن كریم ،كمالات علمی را ناظر به مقام انسانیت می داند و آن مقام، منزه از ذكورت و انوثت است. چه بسا مردانی كه سقوط نموده و مصداق آیه اولئك كالانعام بل هم اضل

(5)شوند و چه بسا زنانی كه مشمول «یا أیتها النفس المطمئنه إرجعی إلی ربك راضیه مرضیه شوند.»(6)افراد زیادی در كتب خود، مواردی را ذكر كرده اند كه دال بر این است كه زنان نبی هم در طول تاریخ بشریت بوده اند، از جمله كتب آسمانی قبل از قرآن كه بیانگر نبوت زنانی چون: دبوره، حلده، حنا و مریم (ص).ابن حزم 0348-456 ه.ق) در (الفصل فی الملل و الاهواء و النحل) معتقد است كه زن می تواند به مقام نبوت نایل آید.

(7)نكته قابل ذكر این است كه بحث بر روی نبوت زن است و نه رسالت او و تفاوتش در این است كه بین نبوت و رسالت، عموم و خصوص مطلق وجود دارد، یعنی هر رسول، نبی هست ولی هر نبی ای رسول نمی باشد پس نبی، اعم از رسول است. نبی كسی است كه از طرف خداوند یكتا به یكی از طرق معروف به وحی، اطلاع بر امور غیب پیدا می كند. ولی رسول كسی است كه به عنوان نماینده و سفیر از سوی كسی مأمور به ابلاغ قول یا تنفیذ عملی بشود.

نبی اخبار را دریافت می كند، ولی مأمور و مبعوث به تبشیر و انذار آن نیست، لكن رسول ،مأمور به تبلیغ و تبشیر و انذار است. در قرآن و روایات، هر كجا كلمه نبی آمده است منظور از آن این است كه آن شخص به لحاظ دریافت و تحمل انباء از سوی خدای متعال به این عزت و مكنت اختصاص یافته است و هر جا خداوند از پیامبر خواستار تبلیغ و یا ایجاد عملی بوده است، او را با یا ایها الرسول مخاطب كرده است مثل:

«یا أیها الرسول بلغ ما أنزل ألیك»(8

امام صادق(ع) فرمود: پیغمبران و رسولان چهار طبقه اند:

1- پیغمبری كه تنها برای خودش پیغمبر است و به دیگران كاری ندارد.


2- پیغمبری كه در خواب می بیند و آواز و صدای گوینده را می شنود ولی خود او را در بیداری نمی بیند و بر هیچكس مبعوث نیست. بلكه خود او نیز امام و پیشوایی دارد، مانند ابراهیم(ع) كه بر لوط امام بود.


3- پیغمبری كه در خواب می بنید و صدا را می شنود و فرشته را هم می بیند و به سوی گروهی كم یا زیاد مبعوث شده است. مانند حضرت یونس، خدا درباره اش فرمود: ما او را به سوی صد هزار نفر، بلكه بیشتر از آن فرستادیم امام(ع) فرمود: مقدار بیشتر سی هزار نفر بود و یونس نیز امام داشت (امام حضرت یونس(ع)، حضرت موسی(ع) بود.)



4- كسی كه درخواب می بیند و صدا را می شنود و در بیداری هم او را می بیند و او خودش امام است. مانند پیغمبران اولوالعزم، ابراهیم مدتی پیغمبر بود و امام نبود، تا این كه خدا فرمود:

من تو را امام مردم قرار دادم. ابراهیم(ع) گفت: از فرزندان من هم؟ خداوند فرمود: پیمان من به ستمكاران نمی رسد كسی كه بت یا غیر خدا را می پرستد، امام نمی شود. (9)

قابل ذكر است كه روایت بالا كه در مقام بیان است، عنوانی از قید رجولیت نكرده است و تنها با كلماتی: پیغمبری كه ... و كسی كه ... ، از الفاظ عموم فراگیر بوده و نسبت به زن و مرد، یكسان اطلاق می شوند، بسنده كرده است.

در این مقام، ما به اثبات نبوت حضرت مریم(ع) می پردازیم:

در قرآن كریم آیاتی وجود دارد كه ظاهر آنها دلالت بر نبوت مریم می كند. بعضی از آیات مزبور را در اینجا می آوریم:

-«إن الله إصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین ذریه بعضها من بعض و الله سمیع علیم»(10)

خداوند، آدم و نوح، آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برگزید (انتخاب و اختیار كرد) منظور ما در این آیه فعلا كلمه «آل عمران» است كه شامل مریم، مادر مریم و پسر مریم می شود.

2- و إذ قالت الملائكه یا مریم إن الله إصطفیك و طهرك و إصطفیك علی نساء العالمین.

(11)و زمانی كه ملائكه گفتند ای مریم! همانا خداوند ترا بر گزید و پاك گردانید و تو را بر زنان عالم، انتخاب كرد . در آیه فوق ملائكه با مریم سخن گفته اند و بلاواسطه و مستقیم علاوه بر آن، خبر اصطفاء و برگزیدنش را از طرف خداوند برایش آورده اند ،كه در مجموع می تواند مؤید نبوت وی باشد، چنانكه بسیاری از پیامبران الهی نیز به همین شكل برایشان وحی نازل می شده است. و خصوصاً كه خداوند او را برگزیده است و این گزینش به علت ویژگی و خصیصه ای كه در او وجود دارد ،چنانكه آدم و نوح را به همین علت مورد اصطفاء قرار داده است.

دلیل ما بر نبوت مریم(ع) این است كه در آیه شریفه 33 آل عمران، كلمه اصطفا در مورد حضرت آدم و نوح و آل ابراهیم، قطعاً به معنای اختیار برای نبوت است، وحدت سیاق ایجاب می كند كه در مورد آل عمران (مریم و مادر مریم و پسر مریم) نیز، همین معنا باشد، و گرنه باید مرتكب خلاف ظاهر آیه بشویم كه دلیل بر این كار نیست. و از طرفی چون در آل عمران حضرت عیسی(ع) هم وجود دارد، نمی شود گفت اصطفاء حتی در باره خود آل عمران هم به یك معنا نیست، زیرا در این صورت در مورد حضرت عیسی(ع) كه یكی از آل عمران است حتماً باید به معنای دیگری باشد كه نزد اهل ادب به ویژه از خدای حكیم، بعید بلكه قبیح به نظر می آید.

و شاید از این آیه كه می فرماید:فمنهم مهتد و كثیر منهم فاسقون»بتوان استفاده كرد كه تنها ذریه ( به مذكر و مؤنث اطلاق می شود) فاسقان نمی توانند و نباید در رأس امور و در مصادر عامه قرار بگیرند، چنانكه در مورد حضرت ابراهیم(ع) خداوند فرمود كه ستمكاران نمی توانند عهده دار این مسئولیت مقدس شوند بنابراین، در پیام آوری و تصدی عهد خدا كه یكی از مصادیق امور عامه است، معیار هدایت یافتگی و عدالت و مقبولیت مردمی است ،نه ذكورت و انوثت (چرا كه اگر چنین بود در آیه استثناء زده می شد) از همه موارد فوق گذشته به اضافه مطالب بسیار دیگر، با توجه به سیاق و روند آیات فوق كه حدود پانزده نفر از انبیاء را برای پیغمبر و امت اسلامی ذكر می كند، بیان نام مبارك حضرت مریم در كنار نام مقدس پانزده نفر پیغمبر مسلم، به چه منظوری می تواند باشد؟! آیا همانطور كه روال بحث نشان می دهد كه: او نیز جزء انبیاء بوده و به همین مناسبت نامش در كنار نام آنها برده شده است تا توازن میان مذكر و مؤنث حفظ شود (ذریه)، آیا مناسبت دیگری كه قابل استدلال باشد وجود دارد؟!


اگر این وحدت سیاق كه حكایت از نبوت او می كندف دلیل بر مدعا نباشد، به نظر شما قرینه بسیار قوی و متینی بر آن نخواهد بود؟ و آیا ظهور مذكور ، از وحدت سیاق به انضمام نص تورات به نبوت حضرت مریم(س) (در سفر خروج باب 15 آیه 20 تا 22) (12) برای اثبات مدعا بسنده نخواهد كرد؟!

و خلاصه چرا پس از بیان نام انبیای یاد شده كه آخرینشان مریم(س) و فرزندش بود، این جمله را فرمود:

[FONT=arial black]«إن هذه أمتكم أمه واحدة و أنا ربكم فاعبدون»

[FONT=arial black]به تحقیق اینها كه امت واحده ای هستند، اینها دین شما و ملت و الگوی شمایند و من هم ارباب و صاحب اختیار شما، پس مرا عبادت كنید.

[FONT=arial black]آیا غیر از اینكه می خواهد نمونه هایی از انبیاء و صفات حسنه آنها را نشان دهد تا مردم تنها با الگو قرار دادن آنها، رهروان خط شان را بشناسد و تنها از آنان پیروی نماید، و از هیچكس دیگر فرمان نبردند؛ چه ارتباطی میان دین و دین آور و دین فرستنده، می تواند وجود داشته باشد؟

[FONT=arial black]آیا از این جمله استفاده نمی شود كه مریم جزء دین آوران و منذران و مبشران بوده است؟

[FONT=arial black]وگرنه می بایست به نحوی از جمع آنان استثنا می شد تا موهم این معنا نشود!

[FONT=arial black]لذا علی بن ابراهیم – رضوان الله تعالی علیه – ذیل آیه 12 سوره تحریم كه در توصیف حضرت مریم (س) آمده و او را از «قانتین» دانسته، فرموده است: منظور از قانتین، داعین است. (13) بنابراین حضرت مریم از دعوت كنندگان به سوی حق تعالی (پیامبران) بوده است.

در ولايت الهي بين زن و مرد تفاوتي نيست زن و مرد هردو مي توانند ولي الله بشوند.
1. توصيه ها و پرسش ها و پاسخ ها در محضر حضرت آيت الله جوادي آملي .صفحه 90-89 .

احسنتم . این ولایت منسوب من الله و تکوینی است . شما زنی را معرفی بفرمائید چنین خصوصیاتی داشته باشد تا بعنوان رهبر جامعه اسلامی او را اصلح و شایسته تر بدانیم.

[FONT=arial black]نبوت مادر مریم

[FONT=arial black]از كتب عهد عتیق بر می آید كه حنه(14) مادر حضرت مریم(س) پیامبر بوده است. چنانچه هاكس(15) وی را در شمار زنانی كه نبوت داشته اند، آورده است.

[FONT=arial black]اما در قرآن نیز می توانیم بر نبوت حنه استدلال كنیم:

[FONT=arial black]الف:إن الله إصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین»

[FONT=arial black]خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر همه جهانیان اصطفاء كرد.

[FONT=arial black]گفتیم آل عمران عبارتند از: 1- مریم 2- مادر مریم 3- پسر مریم (عیسی بن مریم)

[FONT=arial black]بنابراین وقتی می فرماید: آل عمران را اصطفا كردیم، یعنی عمران و همسر عمران و دختر عمران و دخترزاده عمران (عیسی «ع») را اصطفا كردیم و همسر عمران همان حنه مادر حضرت مریم(س) است كه جزء مصطفین و برگزیدگان قرار گرفته است.

[FONT=arial black]ب: علاوه بر آن كه حنه همسر عمران و از آل او به شمار می رود و از این طریق جزء برگزیدگان محسوب می شد. در آیات قرآن(16) نیز تعبیراتی آمده كه هر كدام از آنها می تواند اشاره ای بر مطلب مورد نظر داشته باشد. مانند:

[FONT=arial black]1- إذ قال إمراة عمران ...
[FONT=arial black]2- رب انی نذرت لك ما فی بطنی محررا
[FONT=arial black]3- فتقبل منی ...
[FONT=arial black]4- إنی سمیتها مریم...
[FONT=arial black]5- و إنی اعیذ بك من ذریتها من الشیطان الرجی

[FONT=arial black]ملاحظه می شود كه در تمام موارد فوق، تصمیم گیرنده خود همسر عمران است به قسمی كه:


[FONT=arial black]1- شخصاً فرزند در شكمش را نذر می كند، بدون اینكه به همسر خود كه ولی طفل است مراجعه نماید. (17)


[FONT=arial black]2- فرزند در رحم را ملك خود می داند و حتی هیچ كس دیگر را در این امر شریك نمی داند و لذا "فتقبل منی "می گوید و از خدا میخواهد از او قبول بفرماید نه از غیر او.


[FONT=arial black]3- شخصاً نوزاد را نامگذای می كند و این كار نیز بر اساس ولایت یا براساس وحی و الهام بوده است كه مانعه الجمع هم نیست و لذا نیازی به استجازه یا استشاره دیگران نداشته است.


[FONT=arial black]4- از این كه مریم نوزاد و ذریه او را اعاذه به خدا كرده معلوم می شود حنه از طریق وحی می دانسته كه مریم دارای فرزند خواهد شد كه مبادا شیطان در او طمع كند. لذا او و ذراری آینده اش را با اعاذه به خدا از شیطان؛ در امان قرار می دهد.

[FONT=arial black]ج: علاوه بر آنچه گفته شد در آیات مزبور، مشتركاتی بین حنه و زكریا وجود دارد، كه از آنها همین رایحه استشمام می شود، مانند این كه: حنه همسر عمران، از خداوند تقاضای فرزند می كند خداوند هم مریم را به او می بخشد. حضرت زكریا هم از خداوند تقاضای فرزندی می كند، خداوند یحیی را به وی می دهد.

[FONT=arial black]بنابراین حنه و زكریا مشابه و مریم هم با یحیی همانند است. علاوه بر همه اینها تمام مقامات و درجات و اصطفاء و طهارت مریم به خاطر دعای مادرش حنه بوده است كه از خداوند درخواست كرد و به اجابت رسید.

احسنتم . این ولایت منسوب من الله و تکوینی است . شما زنی را معرفی بفرمائید چنین خصوصیاتی داشته باشد تا بعنوان رهبر جامعه اسلامی او را اصلح و شایسته تر بدانیم.

وقتی رسیدن به مقام ولی الله ی هم برای مرد و هم زن ممکن است حتما بوده اند زنان زیادی که به این مقام رسیده باشند

در ادامه مقاله نبی بودن حضرت مریم و مادرش و چند زن دیگه ثابت میشه

در ادامه مقاله نبی بودن حضرت مریم و مادرش و چند زن دیگه ثابت میشه

بسیار خب
میتوانید بفرمائید
کدام یک از ایشان ولایت تشریعی داشتند ؟
یعنی
خداوند متعال به کدامیک از ایشان ولایت بر تشریع داده اند ؟

بسیار خب
میتوانید بفرمائید
کدام یک از ایشان ولایت تشریعی داشتند ؟
یعنی
خداوند متعال به کدامیک از ایشان ولایت بر تشریع داده اند ؟

درمقام پیامبری انچه که مهم است و اصل ولی الهی بودن است و در مقام تشریع فقط جنبه اجتماعی اهمیت پیدا می کند

و اینکه ولایت تشریعی به هیچ کدام از این بزرگان محول نشده به طور قطع بخاطر شرایط حاکم بر اجتماع بوده است
بخاطر اینکه دران زمانها مرد بر اجتماع حاکم و سالار بوده است
زنها در حاشیه بوده و قدرت و تمام مراودات اجتماعی در دست مردان بوده
حتما هم می دانید که چه عقاید خرافی در باره زنها در ان دوران وجود داشته

خداوند حکیم کار بی حکمت نمی کند در چنین جوی فرستادن پیامبر زن نتیجه ای ندارد
و کار یک حکیم نیست

اما اگر اوضاع برعکس بود یعنی زنها حاکم بر اجتماع بودند و زنها سالار بودند
ایا خداوند حکیم از فرستادن پیامبر زن امتناع می کرد ؟
زنی که به مقام ولی الهی رسیده ایا برای خداوند عار بود که او را به مقام تشریع در رسالت برساند ؟
ایا نعوذ بالله خداوند با جنس زن لج است ؟؟؟!!!!!

برای خدا چه فرق دارد پیامبر زن باشد یا مرد ؟
جز اینکه از روی حکمت تصمیم بگیرد زن باید بفرستد یا مرد ؟
اگر جامعه مرد سالار است هر کسی که ذره ای عقل داشته باشد می فهمد در چنین جامعه ای حرف مرد بیشتر کارایی دارد
ان وقت خداوند قادر و حکیم ان را نمی فهمد ؟؟!!!
برای خداوند جنس زن و مرد فرقی ندارد با هیچ جنسی خصومت ندارد و لج نیست

بلکه بر طبق اقتضای حال و جامعه عمل می کند

و چه بسا اگر جامعه زن سالار بود حتما همه پیامبران زن بودند
و این عین حکمت خداوندیست

موفق باشید

بسیار خب

ایشان بنا بر برداشت شما نه ولایت بر تشریع داشته اند و نه ولایت در تشریع .

ما هم همین را میگوئیم .
این تفاوت بین زن و مرد است.

یعنی آنچه که خداوند میداند و حکمت اوست این است که ولایت و فقاهت و قضاوت جزو توانائی و وظائف زن نیست و این مساله در نبوت هم قابل اثبات است.

و السلام

با سلام و درود

با تشکر فراوان از دوستان گرامی که با حضور فعالشان به این تاپیک نشاط خاصی بخشیده اند.

و با عرض معذرت از این که موقتا تاپیک را می بندم زیرا سرعت ارسال پست ها زیاد است و لازم است بنده فرصت کافی داشته باشم تا پست هایی که نیاز به توضیح یا پاسخ دارد را بررسی کنم.

مجددا و بزودی تاپیک باز می شود.


جناب میقات در این مورد اشکالی به ذهن بنده میرسه که ممنون میشم در موردش توضیح بدین:
نفی سپردن رهبری مجموعه ای که هم مردان و هم زنان درش هستند به زنان در صورتی که استثنایی نباشد و یا در شرایط خاص و ضرورت نباشد واضح است که مورد تایید دین نیست . البته فکر میکنم از نظر اولا بودن نه وجود حرمت و دلایل عقلی هم براش زیاد است...و بنده از این نظر با شما موافقم. اما فکر میکنم در مورد ایه ی محل بحث که فرمودین مربوط به روابط زناشویی باشد و نه بین هر زن و هر مرد.واضح است که خداوند ولایت هر زنی رو به هر مردی نسپرده(و ولایت هر زنی رو بر هر مردی نفی نکرده) و یا به هر مردی بر هر زنی درجه قرار نداده.مثلا در همان نظام خانواده بین مادر و پسرش میشود گفت تا حدودی شرایط به عکس هم هست و یا موارد زیاد دیگر....در نتیجه فکر نمیکنم این رو بشه به باقی نظام های اجتماعی نسبت داد.چرا که وقتی بحث رابطه ی زناشویی است دیگه زن رو با عنوان جنسیتش مورد بررسی قرار نمیدیم.بلکه زن و مرد به عنوان افرادی که نقش همسر و شوهر رو پذیرفتند بررسی میشن.و مسلم است که حقوق و وظایف متناسب با این نقش به انها داده شده.ولی در نظام اجتماعی این نقشها عوض میشه.در نتیجه قوانین هم تغییر میکنه.. همان طور که مثلا هر مردی مسئول نفقه ی هر زنی نیست هر مردی هم بر هر زنی ولایت ندارد وووو...

اشکال دیگه ی بنده هم این است که ایا مثلا میشود گفت حضرت زهرا سلام الله بر زنان و مردان جامعه ولایت ندارند؟!یا امثال این؟(اولا این است که فردی به غیر ایشان حاکم باشد اما فرض کنیم وضع به گونه ای بود که امام معصوم در دسترس نبود و ایشان بودند.ایا شخصی شایسته تر از ایشان برای این مسئله هست؟!)

با سلام و درود

قسمت اول مطلبتان را متوجه نشدم و عرائض بنده هم در این زمینه نبود.

اما در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها باید عرض کنم که خیر، ایشان ولایت فقهی و اعتباری نداشتند.

البته ولایت معنوی داشته اند یعنی مثلا به گونه ای که علم غیب و دانش خود را در اختیار دیگران قرار دهند و یا ولایت تکوینی نمایند؛ ولی ولایت اعتباری و فقهی نداشته اند.

سلام و عرض ادب خدمت شما

و ممنون از جوابی که منطقی دادید

حالا بزرگوار طبق حدیثی که نادررستی ان قطعا روشن است
ولی بعضی ها بدان استاد می کنند
پیامبر فرموده ملتی که رهبریش را به زن بدهد رستگار نخواهد شد :Moteajeb!::Gig:

گویا پیامبر حتی دختر خودش را هم قبول نداشته :Moteajeb!::Gig:

حالا وقتی وجود دهها رهبر زن و رییس جمهور و نخست وزیر و هزاران قاضی و حتی دادستان کل در امریکا
نشان از رهبری قدرتمند زنان می دهد
ایا وجود این حدیث و قبول ان هم گوینده ان هم استناد کنندگان به ان را زیر سوال نمی برد ؟

ایا ملت المان رستگار نخواهد شد ؟ ولی ملت فرانسه رستگار می شود ؟:Gig:

از اینها گذشته برگردیم به قران
ایا ملت ملکه سبا رستگار نشد ؟مگر تدبیر ملکه سبا نبود که تسلیم سلیمان شدند ؟
ایا پیامبر حرفی می گوید که در قران خلاف ان کاملا امده است ؟؟؟؟!!!!!! :Moteajeb!:

با سلام و درود

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ولایت فقهی و اعتباری نداشته اند؛ و این منافاتی با جایگاه رفیع و والای ایشان ندارد.

اما مراد از رستگاری می تواند حیات و هدایت همه جانبه باشد نه تنها هوش و استعداد.

منظور این است که زمام امور مهمه را به دست زن و روحیه زنانه ندهید.

در مورد برخی کشورها که اشاره کرده اید هم باید عرض کرد که آن ها رستگار نیستند.

در ثانی، وضع احکام الهی به حسب مورد و شخصی نیست بلکه نوعی است.

چه بسا صلاح بشر این نباشد که زن زمام امور مهمه اش را در دست بگیرد.

افزون بر این که جهات معنوی برای ما روشن نیست و چه بسا در همین کشورها، آن جهات معنوی از دست می رود.

ضمنا این افراد هم ماشین امضا هستند و در واقع حزب آن ها است که تصمیم گیری می کند و آن حزب هم مردانه اداره می شود.

صحیح میفرمایید -در اسلام کلا همه چیز برای مرد هست ، چیزی هم مورد اختلاف نیست . اون ورد اختلاف ها همش برای زنه و میتونم هزارتا سند رو کنم با اون همه احادیث ضد و نقیض و عجیب بر ضد زن -ولی در هر صورت زن هم میتونه امام جماعت باشه با اختلاف بین علما

در پست های قبل هم آیه مردان سرپرست زنان هستند رو برای مثال بیان کردید ، و گفتید به همین دلیل زن نمیتونه . این آیه که برتری هر مردی بر هر زنی رو نشون نمیده تا اینکه بتونیم تعمیمش بدیم به مسائل بزرگتر .در باره مرد هست که سرپرستی زن رو به عهده داره ، همین و دلیلی نیست که بگیم چون اینجوریه پس در مقیاس بزرگتر هر مردی قوام هر زنی هست و پس مردها فقط میتونن مدیر باشن و زن نباید مدیر باشه وگرنه قوام بودن مرد زیر سوال میره (یا امام جماعت بودن ، یا وزیر شدن ، یا رئیس جمهور شدن ، یا هر چیزی ). به نظرم این آیه اصلا برای نشان دادن این موضوع مناسب نیست

صحبت ما در این آیه در باره ولایت مرد نیست بلکه ناظر به ولایت زن است و استدلال این است که زن وقتی در خانه اش ولایت ندارد، چگونه می توان پذیرفت که بر مسلمانان جهان ولایت داشته باشد.

لذا کاری به محدوده ولایت مرد نداریم بلکه سخن بر روی ولایت زن در خانه است.

من هم نگفتم همه زنان شایستگی رهبری رو دارند همانطور که همه مردان هم لیاقت و شایستگی رهبری رو ندارند
ولی هستند زنانی که می توانند از هده این مسئولیت برآیند نباید و نمی توانید منکر انها شوید.

این رو قبول دارم ولی صفات روحی زنان از نظر شما چیه ؟ هخمون بچه درای و خدمت بی قید و شرط شوهر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ در صحبت تمام فقها و علما تنها چیزی که برای زن ارزش شمرده شد همین بود و بس

با نظرتون مخالفم به نظر من حقوق زنان در اون جوامع خیلی بهتر و بیشتر از جامعه ی ما رعایت میشه

محدودیتهایی که علما برای زن مسلمان قائل شده اند انقدر زیاده که آدم شک میکنه واقعا خدا چنین چیزی خواسته باشه.
مشکل من رهبری زن و مدیریت زن نیست چون دیدم زنانی تو همین ایران هم بوده اند و هستند که هم به مدیریت دست پیدا کرده اند و هم زمانی هم میرسد که به مقامتر بالاتر از این هم دست پیدا می کنند
مشکل ما طرز برخورد مردان مسلمان با زنان است متاسفانه در نحوه برخوردشان حتی در این سایت هم دیده ام خیلی تحقیرآمیز برخورد می کنند نعوذباله فکر میکنند خدا روی زمین هستند
میگیم مدیریت زن میگن زشته
میگیم رهبری زن میگن زشته و ........................
فکر کرده اید مرد آفریده شده اید خیلی هنر کردید این همه غرور و تکبر معلوم نیست از کجا آومده ( طرف صحبت من شما کارشناس محترم نیستید بلکه کلی صحبت کردم )
ودر آخر هم خیلی زشته که بعضی ها مدام کلیک کردن بر روی مسائل زنان وبرای هر موضوعی هم سریع یه حدیث ( جعلی و واقعیش رو خدا میدونه) پیدا میکنند اگر تو زندگی هم اینقدر پشتکار داشتند وضع ایران ما خیلی بهتر از این بود

با سلام و درود

چند نکته عرض می شود:

1. زنان وجدان اخلاقی و عواطف بیشتری دارند، در حالی که مدیریت نیاز به غایت انگاری جدی و بیشتری دارد.

مراد از عقل و نقص آن در زنان نیز همین عقل دور اندیش و غایت انگار است نه عقل وجدانی.

توجه: به همین خاطر است که زن و مرد مکمل یکدیگر هستند؛ یکی عقل دور اندیش و غایت انگار قویتری دارد و دیگری عقل وجدانی و عواطفش قویتر است.

2. این محدودیت که زن نمی تواند ولایت بر مسلمانان داشته باشد توسط علماء قرار داده نشده بلکه توسط خداوند که قانون ساز و صاحب دین است می باشد.

3. زن و مرد هر کدام روحیه ای دارند که بایستی روحیه خود را تقویت کنند تا بتوانند مکمل یکدیگر باشند.

تربیت فرزند و مدیریت داخلی خانه بر عهده زن است و این از اموری است که مرد از عهده آن بر نمی آید و نیاز به عواطف قویتر و محبت مادرانه دارد.

4. این گونه نیست که در جوامع غربی، حقوق زنان بیشتر مراعات شود. همین که نظام خانواده از هم پاشیده و معنویت کمرنگ شده است، از آثار همین مدیریت ها است.

5. برخورد ناصحیح مردان با زنان، دلیل بر مشکل دار بودن حکم الهی نیست. هر کدام دارای حقوقی هستند که از طرف مقابل بایستی رعایت شود.

اولا اگه این حکم اسلامه.دارم میپرسم چرا اینجوریه؟این عاقلانس که یک انسان با وجود داشتن تخصص و مهارت لازم برای انجام یه کار در صورتی که در اون زمینه ممتازم باشه فقط به خاطر جنسیتش کنار گذاشته بشه؟

با سلام و درود

قرار نیست زنان دانشمند و متخصص را کنار گذاشت. سخن بر سر ولایت و رهبری است؛ و الا اسلام با کار کردن زن و کسب تخصص او مخالفتی ندارد.

استفاده و کمک از نظرات کارشناسی و مشاوره از آن ها هیچ اشکالی ندارد.

موضوع قفل شده است