سلام بر همه گی زود برم سر اصل مطلب! اقا برای چی توی قران میگه که تمام وحوش محشور میشن؟ و اذالوحوش حشرت (هنگامی که وحوش محشور شوند) حالا این یه طرف! سورا انعام آیه ۳۸ که میگه "نه تنها تمام وحوش حشرت! بلکه تماااااام جنبندگان هم حشرت" .. سوال اینه که حیوانات که نه دین و نه اختیار و نه راه دومی برای زندگی داشتن برای چی باید محشور بشن؟؟؟؟؟!!!!! البته قبلا این سوال رو پرسیدم و بهم گفتن که احتمالا برای شهادت دادن محشور میشن!!!! ولی حتی دایناسور ها و ماموت ها هم مصداق آیه ۳۸ انعام هستن!!!! اخه دایناسور چی دیده که بخواد شهادت بده!!!! پس شهادت دادن نمی تونه دلیل محشور شدنشون بشه!!
سلام بر همه گی زود برم سر اصل مطلب! اقا برای چی توی قران میگه که تمام وحوش محشور میشن؟ و اذالوحوش حشرت (هنگامی که وحوش محشور شوند) حالا این یه طرف! سورا انعام آیه ۳۸ که میگه "نه تنها تمام وحوش حشرت! بلکه تماااااام جنبندگان هم حشرت" .. سوال اینه که حیوانات که نه دین و نه اختیار و نه راه دومی برای زندگی داشتن برای چی باید محشور بشن؟؟؟؟؟!!!!! البته قبلا این سوال رو پرسیدم و بهم گفتن که احتمالا برای شهادت دادن محشور میشن!!!! ولی حتی دایناسور ها و ماموت ها هم مصداق آیه ۳۸ انعام هستن!!!! اخه دایناسور چی دیده که بخواد شهادت بده!!!! پس شهادت دادن نمی تونه دلیل محشور شدنشون بشه!!
تا آن جا که حتی اگر از حیوانی به حیوان دیگر ظلم شده باشد،حیوان ظالم موردسوال قرار خواهد گرفت و این یعنی حکمت الهی.
درود بر کارشناس محترم و عرض تشکر بابت پاسختون،
هضم این موضوع برای بنده یکم.مشکله. حیوانات چه طور به هم ظلم.میکنن؟؟ ما زمانی میتونیم بگیم یک حیوان بر حیوان دیگر ظلم.کرده که اگر یک حیوان دیگر جای اون حیوان ظالم بود چنین کاری نمی کرد!! که بنده بعید میدونم چنین چیزی باشه! لذا حیوانات ویژگی ها و اخلاق های مشابه دارن! مثلا یک ببر رو در نظر بگیرد که در حال خوردن یک آهو هست! و یک ببر دیگه از دور به این ببر نزدیک میشه و قصد همسفره شدن با این ببر رو داره! ولی این ببر مقاومت میکنه و اجازه همسفره شدن رو نمیده!!! و شاید این از نظر ما ظلم باشه ولی هر ببر دیگه ای هم اگه بود همین کارو میکرد! پس بر ببر خاطی ایرادی وارد نیست! البته این فقط یه مثال برای رسوندن منظورم بود .. خلاصه همه حیوانات هم جنس در شرایط خاص رفتار های مشابهی نشون میدن! .. پس نمی تونیم بر رفتار هاشون ایراد بگیریم ... مثلا شما سگ هارو مثال زدید و فرمودید که سگ ها نسبت به صاحبشون وفادار هسسستن! خب این خصوصیت تمام سگ هاست و نمیشه بابت این در قیامت بهشون پاداش داد!
[FONT=arial]هر چیزی که موجود شدهرگز نابود نخواهد شد [FONT=arial]
از برخی آیات قرانی بر می آید که همه ی جهان در آستانه ی قیامت به حالت جمع درآمده و از کثرت و چندگانگی خارج می شود.انجا که می فرماید:کوه ها متلاشی می شوند یا خورشید تاریک می شود،آسمان شکافته می شود،دریاها منفجر می شوند و...و یا می فرماید:روزی که آسمان در هم پیچیده و جمع می شود مانند جمع شدن کتاب در دو جلدش( ).این ها نشان می دهد که از حالت کثرت خارج می شوند
[FONT=arial]
ولی آیاتی نیز وجود دارد که می توان تا حدودی از آن ها حشر موجودات به صورت انفرادی را برداشت کرد: هیچ جنبنده ای و هیچ پرنده ای که با دو بال پرواز می کند نیست مگر اینکه امت هائی مانند شما هستند هیچ چیز را در کتاب فرو گذار نکرده ایم سپس به سوی پروردگارشان محشور می شوند(انعام 38)این ایه جنبندگان زمینی و پرندگان را مانند انسان دانسته و در آخر آیه به حشر آنان اشاره می کند که البته تصریح آن به حشر انفرادی چندان هم روشن نیست.[FONT=arial]
منبع
شك نيست كه نخستين شرط حساب و جزا مسئله عقل و شعور و بدنبال آن تكليف و مسئوليت است، طرف داران اين عقيده مىگويند مداركى در دست است كه نشان مىدهد حيوانات نيز به اندازه خود داراى درك و فهمند، از جمله:
زندگى بسيارى از حيوانات آميخته با نظام جالب و شگفتانگيزى است كه روشنگر سطح عالى فهم و شعور آنها است كيست كه درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجيب آن ها و نظام شگفتانگيز لانه و كندو، سخنانى نشنيده باشد، و بر درك و شعور تحسين آميز آنها آفرين نگفته باشد؟ ...چه مانعى دارد كه اين اعمال همانطور كه ظواهرشان نشان مىدهد ناشى از عقل و درك باشد؟ ...علاقه اى كه بسيارى از حيوانات تدريجا به صاحب خود پيدا مىكنند شاهد ديگرى براى اين موضوع است، بسيارى از سگ هاى درنده و خطرناك نسبت به صاحبان خود و حتى فرزندان كوچك آنان مانند يك خدمت گزار مهربان رفتار مىكنند... مسلم است آن ها را به آسانى نمىتوان ناشى از غريزه دانست، زيرا غريزه معمولا سرچشمه كارهاى يك نواخت و مستمر است، اما اعمالى كه در شرائط خاصى كه قابل پيش بينى نبوده بعنوان عكس العمل انجام مىگردد به فهم و شعور شبيه تر است تا به غريزه.
مورچه ها و زنبور ها دارای هوش خاصی نیستن؛ از یک سری قواعد ساده پیروی می کنن که این قواعد در اجتماع به خوبی کار می کنن.
سگها هم طوری انتخاب شدن که هنگام دیدن دوستانشون اکسی توسین بیشتری ترشح کنن که روی رفتارشون تاثیر می ذاره. چیزی به نام «رفتار غیر غریزی» در جانداران وجود نداره.
اصلا ملتفت نمیشم که چه ارتباطی بین تربیت شدن و شعور هست! اون حیوان نمی فهمه کاری که برای انجامش تربیت شده کار خوبیه یا کار بدی!!! و فقط اون کارو همینجوری الکی الکی انجام میده! که میشه گفت این مربوط به حافظه میشه نه شعور!
اگر به پست های قبلی بازگردید عرض شد حیوانات درد و لذت را ادراک می کنند این یعنی به خویش آگاهند و این از صفات نفس مجرد است
تصاویری که از اشیاء یا وقایع در ذهن ترسیم می شوند مادیند؟
یعنی عین آن شیء یا صحنه به ذهن منتقل می شود؟
در اینکه تصاویر ساخته شده در ذهن ماده هستن یا نه رو نمی دونم!
ولی خب در این جهان هر چیزی یا ماده س یا اثری از یک ماده س! و خارج از این دوحال تا به حال چیزی به ثبت نرسیده! تصاویر ذهنی هم نباید از این دو حال خارج باشن! ولی متوجه ربطش به موضوع نشدم!
با عرض سلام
نه تنها حیوانات شعور دارند بلکه جمادات و نباتات هم شعور دارند.
بر اساس حکمت و مبانی دین اسلام تمامی موجودات عالم هدفمند خلق شدهاند و بر اساس همین آموزهها حیوانات به عنوان تشکیل دهنده بخش عظیمی از موجودات آفرینش دارای ویژگیهایی هستند.
به گزارش ایسنا، آیه 38 از سوره «انعام» در مورد این موضوع سخن میگوید که در ادامه به متن، ترجمه و بخشی از مفاهیم مرتبط با آن پرداخته میشود: متن آیه:
"هیچ جنبندهای در زمین و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز میکند، نیست مگر اینکه امتهایی همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم، سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور میگردند."
قرآن توجه خاصی به زندگی حیوانات دارد و از یادآوری خلقت، شعور و صفات آنها در راه هدایت مردم استفاده میکند:
«و فی خلقکم و ما یبث من دابة آیات لقوم یوقنون»(جاثیه آیه 4)
"و در آفرینش خودتان و آنچه از (انواع) جنبنده(ها) پراکنده میگرداند، برای مردمی که یقین دارند نشانههایی است."
در روایات و تجارب انسانی هم نمونههای فراوانی دربارهی شعور و درک حیوانات به چشم میخورد و برای یافتن شباهتها و آشنایی با زندگی حیوانات، باید اندیشه و دقت داشت.«امم امثالکم»
از آیات و روایات و تجارب برمیآید که شعور، ویژه انسان نیست. از جمله:
1- حضرت سلیمان(ع) همراه با سپاهیانشان از منطقهای عبور میکردند، مورچهای به سایر مورچگان گفت: "فوری به خانههایتان بروید، تا زیر پای ارتش سلیمان له نشوید."(سوره «نمل» آیه 18)
شناخت دشمن، جزو غریزهی مورچه است، ولی اینکه میفهمد این شخص نامش سلیمان و همراهانش ارتش اویند، این بالاتر از غریزه است.
2- هدهد در آسمان از شرک مردم زمینی مطلع شده و نزد سلیمان(ع) گزارش میدهد که مردم منطقهی "سبأ"، خداپرست نیستند، آنگاه ماموریت ویژهای مییابد، شناخت توحید و شرکت و زشتی شرک و ضرورت گزارش به سلیمان پیامبر(ع) و ماموریت ویژهی پیامرسانی، مسالهای بالاتر از غریزه است.
3- این که هدهد در جواب بازخواست حضرت سلیمان(ع) از علت غایب بودنش عذری موجه و دلیلی مقبول میآورد، نشانه شعوری بالاتر از غریزه است.
4- اینکه قرآن میگوید:
"همه موجودات، تسبیحگوی خدایند ولی شما نمیفهمید"، (سوره «اسراء» آیه 44) تسبیحی تکوینی نیست، زیرا آن را ما میفهمیم، پس قرآن تسبیح از نوع دیگری را میگوید.
5- در آیات قرآن، سجده برای خدا، به همه موجودات نسبت داده شده است:
«ولله یسجد ما فیالسموات و ما فیالارض»(«نحل» آیه 49)
"تمام آنچه در آسمانها و زمین از جنبندگان وجود دارد، و همچنین فرشتگان، برای خدا سجده میکنند"
6- پرندگان در نمایش نظامی حضرت سلیمان(ع) شرکت داشتند:
«و حشر لسلیمان جنوده من الجن و الانس و الطیر»(«نمل» آیه17)
7- حرف زدن پرندگان با یکدیگر و افتخار حضرت سلیمان(ع) به اینکه خداوند، زبان پرندگان را به او آموخته است. «علمنا منطق الطیر»(«نمل» آیه16)
8- آیه:
«و اذا الوحوش حشرت»(سوره «تکویر» آیه 5) محشور شدن حیوانات را در قیامت مطرح میکند.
9- آیه «و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه»(سوره «نور» آیه 41) نشانهی شعور و عبادت آگاهانهی حیوانات است.
10- وجود وفا در برخی حیوانات، از جمله سگ نسبت به صاحبخانه و فرزندانش.
11- تعلیم سگ شکاری و سگ پلیس برای کشف قاچاق، یا خرید جنس، نشانهی آگاهی خاص آن حیوانات است.
12- اسلام از ذبح حیوانات در برابر چشم حیوان دیگر، نهی کرده است که این نشانه شعور حیوان نسبت به ذبح و کشتن است.
منابع:
کتاب دقایقی با قرآن، تالیف حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی، ناشر: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، نوبت چاپ پانزدهم زمستان سال 1390
از آيات متعدد قرآن مجيد استفاده مىشود كه جمادات، نوعى شعور دارند. اما شعور آنها براى انسانها قابل درك نيست.
حقيقت اين است كه تمام موجودات جهان از انسان و حيوان گرفته تا گياه و جماد هر كدام از آنها در مرتبه وجودى خود داراى شعور مخصوص به خود هستند و شعورِ هر نوعى براى نوع ديگر قابل فهم نيست. البته اين شعور مراتبى دارد. انسان داراى عاليترين نوع شعور است و در ميان انسانها هم شعور، مراتب مختلفى دارد. شما ببينيد از شعور يك پيغمبر تا شعور يك كودك نوزاد تا چه حد فاصله وجود دارد؟
حيوانات نيز شعور دارند ولى مرتبه شعور آنها از انسان پائينتر است و در عين حال ميان خود آنها نيز مراتبى دارد. گياهان نيز در مرتبههاى نازلتر از حيوانات شعور دارند و امروز اين مطلب از مسلمات است كه گياهان نوعى شعور دارند و جاى ترديد نيست و در زيستشناسى گياهى به ثبوت رسيده است تا مىرسيم به عالم جماد. آنها نيز شعور مخصوص به خود را دارند منتها براى ما قابل درك نيست. اينكه جمادات انواع و اقسامى دارند، خود قابل تأمل است. بعضى از آنها را سنگها تشكيل مىدهند كه خود داراى انواعى هستند.
بعضى از آنها را فلزات و يا معادن ديگر تشكيل مىدهند و بعضى از آنها مايعات هستند و عوامل گوناگون در آنها تغييراتى مىدهند و گاهى عناصر تشكيل دهنده آنها دگرگون مىشوند و شكلهاى مختلفى به خود مىگيرند مايعات گاهى تبديل به بخار و گاهى تبديل به يخ مىشوند. فلزات و معادن با تركيبهاى جديد، موجودات جديدى مىشوند و خاصيتهاى گوناگونى مىيابند و بعضى ازعناصر با فعل و انفعالهاى خاصى عكسالعملهاى عجيبى از خود نشان مىدهند كه يك نمونه آن انفجار مهيبى است كه از شكافتن اتم به وجود مىآيد و انرژىعظيمى آزاد مىشود.
اين تغييرات و فعل و انفعالات و فراوانى و تنوع خواص جمادات، نشانگر اين حقيقت است كه در عالم جماد هم نوعى شعور وجود دارد كه براى ما قابل لمس و درك نيست ولى آثار و خواص آن را مىبينيم.
در اينجا به سراغ قرآن مىرويم و مىبينيم كه قرآن در آيات متعددى به جمادات نسبت شعور مىدهد و حتى خاطرنشان مىسازد كه آنها خدا را تسبيح مىگويند ولى تسبيح گفتن آنها به صورتى است كه براى انسانها قابل فهم نيست و انسان ابزار لازم را در جهت فهم و درك تسبيح گويى جمادات ندارد. به اين آيات توجه كنيد:
«وَ اِنْ مِنْ شَىءٍ الاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِ رَبِّهِ و لكنْ لاتَفْقَهونَ تَسْبيحَهُم». (اسراء /44)
«چيزى وجود ندارد مگر اينكه به عنوان سپاس پروردگار او را تسبيح مىگويد ولى شما تسبيحگويى آنها را نمىفهميد».
«و يُسَبِّحُ الرَّعْدَ بِحَمْدِهِ و المَلائِكَةِ مِنْ خيفَتِهِ». (رعد / 13)
«رعد به عنوان سپاس او را تسبيح مىگويد و نيز فرشتگان از بيم او».
«لَوْ اَنْزَلْنا هذَا القرآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَاَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ الله». (حشر / 21) «اگر اين قرآن را بر كوه نازل مىكرديم آن را از ترس خداوند در حال خشوع مىديدى».
«و اِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ الله». (بقره /74) «همانا بعضى از سنگها از خوف خداوند فرو مىريزند».
«انّا سَخَّرْ نَا الجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالعَشىِّ و الاشْراق». (ص /18) «ما كوهها را براى او (داوود) تسخير كرديم آنها هر شبانگاه و بامداد تسبيح مىگويند».
در اين آيات و نظاير آنها نوعى درك و شعور براى موجودات عالم از جمله جمادات نسبت داده شده كه موجب تسبيح گويى و خشيت آنها در برابر خداوند است. البته منظور از تسبيح آنها اين نيست كه اين موجودات به وجود صانع دلالت دارند زيرا كه ما اين معنا را درك مىكنيم درحالى كه قرآن اظهار مىدارد كه شما تسبيح آنها را درك نمىكنيد معلوم مىشود كه آنها نوعى شعور دارند كه براى ما قابل درك نيست.
همچنين در آيات متعددى جمادات مورد خطاب قرار داده شدهاند و از اينكه آنها چيزى را پذيرفتند يا نپذيرفتند، سخن به ميان آمده است.
هر چند كه اين آيات را مىتوان حمل بر عالم تكوين كرد ولى در عين حال بيانگر اين معنا هستند كه آنها هم ولو در عالم تكوين قابل خطاب هستند و يا حتى مىتوانند چيزى را نپذيرند به چند آيه در اين زمينه توجه فرماييد:
«انّا عَرَضْنَا الاَمانَةَ على السّمواتِ و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان» (احزاب / 72) «ما امانت (تكليف) را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم آنها از حمل كردن آن امتناع كردند و از آن روى برتافتند و انسان آن را حمل نمود».
«و لقد آتينا داود منّا فضلا يا جبال اوّ بى معه و الطير» (سبأ/10) «هر آينه داوود را از جانب خود برترى داديم اى كوهها و اى مرغان با او (در تسبيح خدا) همنوا شويد».
«و قيل يا ارض ابلعى ماءك و يا سماء اقلعى» (هود /44) «و گفته شد اى زمين آب خود را فرو ببر و اى آسمان باز ايست (مربوط به پايان طوفان نوح)».
«فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها قالتا اتينا طائعين» (فصلت /11) «پس به آسمان و زمين گفت: خواه و ناخواه بياييد گفتند: با رغبت آمديم».
ونيز در آياتى از قرآن مجيد به جمادات نسبتهايى داده شده كه مستلزم داشتن نوعى شعور است هر چند كه مىتوان آنها را نوعى مجاز دانست كه در محاورات مردم هم از آن استفاده مىشود. ولى اگر حقيقتى وجود داشته باشد و ما بتوانيم در جمادات هم نوعى شعور قايل شويم، لزومى ندارد كه آنها را حمل بر مجاز كنيم. در اين زمينه نيز چند آيه را به عنوان نمونه مىآوريم:
«تكاد السموات يتفطّرن منه و تنشق الارض و تخرّ الجبال هدّاً»(مريم /90). «نزديك است از اين سخن آسمانها شكافته شوند و زمين نيز شكافته شود و كوهها فرو ريزند».
«فما بكت عليهم السماء و الارض و ما كانوا منظرين» (دخان /29). «آسمان و زمين بر آنها گريه نكرد و آنها مهلت داده نشدند».
همچنين در معجزات پيامبران مواردى وجود دارد كه در آنها جمادات كارهاى آگاهانه انجام دادهاند و يا حتى احساس خود را ظاهر كردهاند كه نمونه آن داستان ستون حنّانه يكى از ستونهاى مسجد پيامبر است كه در فراق رسول خداصلى الله عليه وآله ناليد.(1)
با توجه به مجموع مطالبى كه گفته شد از لحاظ عقلى هيچ بعيد نيست كه جمادات نيز از نوعى شعور و احساس برخوردار باشند كه با معيارها و مقياسهايى كه ما به آنها عادت كردهايم و محدوديتهايى كه داريم، وجود آن را درك نكنيم و به حقيقتِ آن پىنبريم بخصوص اينكه از ظاهر آيات قرآنى وجود چنين شعورى قابل دريافت است.پینوشت:
با عرض سلام
نه تنها حیوانات شعور دارند بلکه جمادات و نباتات هم شعور دارند.
بر اساس حکمت و مبانی دین اسلام تمامی موجودات عالم هدفمند خلق شدهاند و بر اساس همین آموزهها حیوانات به عنوان تشکیل دهنده بخش عظیمی از موجودات آفرینش دارای ویژگیهایی هستند.
به گزارش ایسنا، آیه 38 از سوره «انعام» در مورد این موضوع سخن میگوید که در ادامه به متن، ترجمه و بخشی از مفاهیم مرتبط با آن پرداخته میشود:
"هیچ جنبندهای در زمین و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز میکند، نیست مگر اینکه امتهایی همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم، سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور میگردند."
قرآن توجه خاصی به زندگی حیوانات دارد و از یادآوری خلقت، شعور و صفات آنها در راه هدایت مردم استفاده میکند:
«و فی خلقکم و ما یبث من دابة آیات لقوم یوقنون»(جاثیه آیه 4)
"و در آفرینش خودتان و آنچه از (انواع) جنبنده(ها) پراکنده میگرداند، برای مردمی که یقین دارند نشانههایی است."
در روایات و تجارب انسانی هم نمونههای فراوانی دربارهی شعور و درک حیوانات به چشم میخورد و برای یافتن شباهتها و آشنایی با زندگی حیوانات، باید اندیشه و دقت داشت.«امم امثالکم»
از آیات و روایات و تجارب برمیآید که شعور، ویژه انسان نیست. از جمله:
1- حضرت سلیمان(ع) همراه با سپاهیانشان از منطقهای عبور میکردند، مورچهای به سایر مورچگان گفت: "فوری به خانههایتان بروید، تا زیر پای ارتش سلیمان له نشوید."(سوره «نمل» آیه 18)
شناخت دشمن، جزو غریزهی مورچه است، ولی اینکه میفهمد این شخص نامش سلیمان و همراهانش ارتش اویند، این بالاتر از غریزه است.
2- هدهد در آسمان از شرک مردم زمینی مطلع شده و نزد سلیمان(ع) گزارش میدهد که مردم منطقهی "سبأ"، خداپرست نیستند، آنگاه ماموریت ویژهای مییابد، شناخت توحید و شرکت و زشتی شرک و ضرورت گزارش به سلیمان پیامبر(ع) و ماموریت ویژهی پیامرسانی، مسالهای بالاتر از غریزه است.
3- این که هدهد در جواب بازخواست حضرت سلیمان(ع) از علت غایب بودنش عذری موجه و دلیلی مقبول میآورد، نشانه شعوری بالاتر از غریزه است.
4- اینکه قرآن میگوید:
"همه موجودات، تسبیحگوی خدایند ولی شما نمیفهمید"، (سوره «اسراء» آیه 44) تسبیحی تکوینی نیست، زیرا آن را ما میفهمیم، پس قرآن تسبیح از نوع دیگری را میگوید.
5- در آیات قرآن، سجده برای خدا، به همه موجودات نسبت داده شده است:
«ولله یسجد ما فیالسموات و ما فیالارض»(«نحل» آیه 49)
"تمام آنچه در آسمانها و زمین از جنبندگان وجود دارد، و همچنین فرشتگان، برای خدا سجده میکنند"
6- پرندگان در نمایش نظامی حضرت سلیمان(ع) شرکت داشتند:
«و حشر لسلیمان جنوده من الجن و الانس و الطیر»(«نمل» آیه17)
7- حرف زدن پرندگان با یکدیگر و افتخار حضرت سلیمان(ع) به اینکه خداوند، زبان پرندگان را به او آموخته است. «علمنا منطق الطیر»(«نمل» آیه16)
8- آیه:
«و اذا الوحوش حشرت»(سوره «تکویر» آیه 5) محشور شدن حیوانات را در قیامت مطرح میکند.
9- آیه «و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه»(سوره «نور» آیه 41) نشانهی شعور و عبادت آگاهانهی حیوانات است.
10- وجود وفا در برخی حیوانات، از جمله سگ نسبت به صاحبخانه و فرزندانش.
11- تعلیم سگ شکاری و سگ پلیس برای کشف قاچاق، یا خرید جنس، نشانهی آگاهی خاص آن حیوانات است.
12- اسلام از ذبح حیوانات در برابر چشم حیوان دیگر، نهی کرده است که این نشانه شعور حیوان نسبت به ذبح و کشتن است.
منابع:
کتاب دقایقی با قرآن، تالیف حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی، ناشر: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، نوبت چاپ پانزدهم زمستان سال 1390
از آيات متعدد قرآن مجيد استفاده مىشود كه جمادات، نوعى شعور دارند. اما شعور آنها براى انسانها قابل درك نيست.
حقيقت اين است كه تمام موجودات جهان از انسان و حيوان گرفته تا گياه و جماد هر كدام از آنها در مرتبه وجودى خود داراى شعور مخصوص به خود هستند و شعورِ هر نوعى براى نوع ديگر قابل فهم نيست. البته اين شعور مراتبى دارد. انسان داراى عاليترين نوع شعور است و در ميان انسانها هم شعور، مراتب مختلفى دارد. شما ببينيد از شعور يك پيغمبر تا شعور يك كودك نوزاد تا چه حد فاصله وجود دارد؟
حيوانات نيز شعور دارند ولى مرتبه شعور آنها از انسان پائينتر است و در عين حال ميان خود آنها نيز مراتبى دارد. گياهان نيز در مرتبههاى نازلتر از حيوانات شعور دارند و امروز اين مطلب از مسلمات است كه گياهان نوعى شعور دارند و جاى ترديد نيست و در زيستشناسى گياهى به ثبوت رسيده است تا مىرسيم به عالم جماد. آنها نيز شعور مخصوص به خود را دارند منتها براى ما قابل درك نيست. اينكه جمادات انواع و اقسامى دارند، خود قابل تأمل است. بعضى از آنها را سنگها تشكيل مىدهند كه خود داراى انواعى هستند.
بعضى از آنها را فلزات و يا معادن ديگر تشكيل مىدهند و بعضى از آنها مايعات هستند و عوامل گوناگون در آنها تغييراتى مىدهند و گاهى عناصر تشكيل دهنده آنها دگرگون مىشوند و شكلهاى مختلفى به خود مىگيرند مايعات گاهى تبديل به بخار و گاهى تبديل به يخ مىشوند. فلزات و معادن با تركيبهاى جديد، موجودات جديدى مىشوند و خاصيتهاى گوناگونى مىيابند و بعضى ازعناصر با فعل و انفعالهاى خاصى عكسالعملهاى عجيبى از خود نشان مىدهند كه يك نمونه آن انفجار مهيبى است كه از شكافتن اتم به وجود مىآيد و انرژىعظيمى آزاد مىشود.
اين تغييرات و فعل و انفعالات و فراوانى و تنوع خواص جمادات، نشانگر اين حقيقت است كه در عالم جماد هم نوعى شعور وجود دارد كه براى ما قابل لمس و درك نيست ولى آثار و خواص آن را مىبينيم.
در اينجا به سراغ قرآن مىرويم و مىبينيم كه قرآن در آيات متعددى به جمادات نسبت شعور مىدهد و حتى خاطرنشان مىسازد كه آنها خدا را تسبيح مىگويند ولى تسبيح گفتن آنها به صورتى است كه براى انسانها قابل فهم نيست و انسان ابزار لازم را در جهت فهم و درك تسبيح گويى جمادات ندارد. به اين آيات توجه كنيد:
«وَ اِنْ مِنْ شَىءٍ الاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِ رَبِّهِ و لكنْ لاتَفْقَهونَ تَسْبيحَهُم». (اسراء /44)
«چيزى وجود ندارد مگر اينكه به عنوان سپاس پروردگار او را تسبيح مىگويد ولى شما تسبيحگويى آنها را نمىفهميد».
«و يُسَبِّحُ الرَّعْدَ بِحَمْدِهِ و المَلائِكَةِ مِنْ خيفَتِهِ». (رعد / 13)
«رعد به عنوان سپاس او را تسبيح مىگويد و نيز فرشتگان از بيم او».
«لَوْ اَنْزَلْنا هذَا القرآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَاَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ الله». (حشر / 21) «اگر اين قرآن را بر كوه نازل مىكرديم آن را از ترس خداوند در حال خشوع مىديدى».
«و اِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ الله». (بقره /74) «همانا بعضى از سنگها از خوف خداوند فرو مىريزند».
«انّا سَخَّرْ نَا الجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالعَشىِّ و الاشْراق». (ص /18) «ما كوهها را براى او (داوود) تسخير كرديم آنها هر شبانگاه و بامداد تسبيح مىگويند».
در اين آيات و نظاير آنها نوعى درك و شعور براى موجودات عالم از جمله جمادات نسبت داده شده كه موجب تسبيح گويى و خشيت آنها در برابر خداوند است. البته منظور از تسبيح آنها اين نيست كه اين موجودات به وجود صانع دلالت دارند زيرا كه ما اين معنا را درك مىكنيم درحالى كه قرآن اظهار مىدارد كه شما تسبيح آنها را درك نمىكنيد معلوم مىشود كه آنها نوعى شعور دارند كه براى ما قابل درك نيست.
همچنين در آيات متعددى جمادات مورد خطاب قرار داده شدهاند و از اينكه آنها چيزى را پذيرفتند يا نپذيرفتند، سخن به ميان آمده است.
هر چند كه اين آيات را مىتوان حمل بر عالم تكوين كرد ولى در عين حال بيانگر اين معنا هستند كه آنها هم ولو در عالم تكوين قابل خطاب هستند و يا حتى مىتوانند چيزى را نپذيرند به چند آيه در اين زمينه توجه فرماييد:
«انّا عَرَضْنَا الاَمانَةَ على السّمواتِ و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان» (احزاب / 72) «ما امانت (تكليف) را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم آنها از حمل كردن آن امتناع كردند و از آن روى برتافتند و انسان آن را حمل نمود».
«و لقد آتينا داود منّا فضلا يا جبال اوّ بى معه و الطير» (سبأ/10) «هر آينه داوود را از جانب خود برترى داديم اى كوهها و اى مرغان با او (در تسبيح خدا) همنوا شويد».
«و قيل يا ارض ابلعى ماءك و يا سماء اقلعى» (هود /44) «و گفته شد اى زمين آب خود را فرو ببر و اى آسمان باز ايست (مربوط به پايان طوفان نوح)».
«فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها قالتا اتينا طائعين» (فصلت /11) «پس به آسمان و زمين گفت: خواه و ناخواه بياييد گفتند: با رغبت آمديم».
ونيز در آياتى از قرآن مجيد به جمادات نسبتهايى داده شده كه مستلزم داشتن نوعى شعور است هر چند كه مىتوان آنها را نوعى مجاز دانست كه در محاورات مردم هم از آن استفاده مىشود. ولى اگر حقيقتى وجود داشته باشد و ما بتوانيم در جمادات هم نوعى شعور قايل شويم، لزومى ندارد كه آنها را حمل بر مجاز كنيم. در اين زمينه نيز چند آيه را به عنوان نمونه مىآوريم:
«تكاد السموات يتفطّرن منه و تنشق الارض و تخرّ الجبال هدّاً»(مريم /90). «نزديك است از اين سخن آسمانها شكافته شوند و زمين نيز شكافته شود و كوهها فرو ريزند».
«فما بكت عليهم السماء و الارض و ما كانوا منظرين» (دخان /29). «آسمان و زمين بر آنها گريه نكرد و آنها مهلت داده نشدند».
همچنين در معجزات پيامبران مواردى وجود دارد كه در آنها جمادات كارهاى آگاهانه انجام دادهاند و يا حتى احساس خود را ظاهر كردهاند كه نمونه آن داستان ستون حنّانه يكى از ستونهاى مسجد پيامبر است كه در فراق رسول خداصلى الله عليه وآله ناليد.(1)
با توجه به مجموع مطالبى كه گفته شد از لحاظ عقلى هيچ بعيد نيست كه جمادات نيز از نوعى شعور و احساس برخوردار باشند كه با معيارها و مقياسهايى كه ما به آنها عادت كردهايم و محدوديتهايى كه داريم، وجود آن را درك نكنيم و به حقيقتِ آن پىنبريم بخصوص اينكه از ظاهر آيات قرآنى وجود چنين شعورى قابل دريافت است.پینوشت:
سلام عزیزم
سپاس گزارم بابت مشارکت در بحث و ..
.ولی اثباتی که شما کردید یک اثبات درون دینی هست ولی ما دنبال یک اثبات برون دینی هستیم
ما میخوایم بفهمیم علت اصلی حشر موجودات چیه تا به منظور قرآن پی ببریم و شما از قرآن استفاده میکنید تا ثابت کنید حیوانات محشور میشن! ینی شما جای فرض و حکم رو عوض کردید! به عبارت عامیانه تر داریم چرخ و فلک میزنیم!
ولی شما گفتید گیاهان و حیوانات شعور دارن! و گفتید ما نمی تونیم شعورشونو درک کنیم ! فرض میکنیم که این حرف صحیحه و ما نمی تونیم شعور موجودات دیگه رو درک کنیم ولی ینی گیاهانم در قیامت بازخواست میشن!؟ (O_o)
یعنی یک موجود جاندار را با یک شیء بی جان مقایسه می کنید؟!
به چنین ابزاری برنامه می دهند،مستقلا که عمل نمی کند.
خب شما فرمودید که ثبت شدن تصویر در ذهن نشانی بر وجود نفس مجرده (که نمی دونم چی هست) چراکه تصویر غیر مادی هست و جسم مادی قابلیت ثبتشو نداره!
منم گفتم موبایلم تصاویر رو ثبت میکنه! در سراسر ماده بودن موبایل که شکی نیست
سلام عزیزم
سپاس گزارم بابت مشارکت در بحث و ..
.ولی اثباتی که شما کردید یک اثبات درون دینی هست ولی ما دنبال یک اثبات برون دینی هستیم
ما میخوایم بفهمیم علت اصلی حشر موجودات چیه تا به منظور قرآن پی ببریم و شما از قرآن استفاده میکنید تا ثابت کنید حیوانات محشور میشن! ینی شما جای فرض و حکم رو عوض کردید! به عبارت عامیانه تر داریم چرخ و فلک میزنیم!
ولی شما گفتید گیاهان و حیوانات شعور دارن! و گفتید ما نمی تونیم شعورشونو درک کنیم ! فرض میکنیم که این حرف صحیحه و ما نمی تونیم شعور موجودات دیگه رو درک کنیم ولی ینی گیاهانم در قیامت بازخواست میشن!؟ (O_o)
سلام دوست عزیز شما تا اینجا پذیرفتید، به این دلیل که شعور دارند محشور میشوند. سوال بعدیتان این بود که چگونه میشود فهمید شعور دارند. شما این مساله را هم از نظر علمی میتوانید تحقیق کنید هم اینکه خود قرآن از این مساله پرده برداشته است. با پیچاندن کاربران به جواب مورد نظر نخواهید رسید...
اگه منظور از شعور داشتن ادراک صور محسوسه یا داشتن کیفیات ذهنی هست، نه اثباتی براش نداریم. این مساله تو فلسفه امروز مطرح هست و «ایده» های فلسفیی حولش شکل گرفته. البته بدون در نظر گرفتن مشکلات فلسفی، به کمک علم می تونیم استنباط کنیم که حیوانات مشترکاتی با ما دارن.
اما اگر شعور داشتن موجودات برایتان ثابت نشد پاسخ شما همان است که در پست 7 آوردم. بازگشت موجودات بسوی خدا برای اینست که هر موجودی که هست شد دیگر نابود نمیشود پس پایان این دنیا مساوی با نابودی موجودات ، برای ابد نیست.
خدا در قرآن میفرماید: با همان طلا و نقره ای که در راه خدا خرج نمیکردند پیشانی و پشت و پهلوهایشان داغ زده میشود.
حالا اینکه برون دینیش چی میشه بنده در این مورد حرفی ندارم، این کار عقل است که تحقیق کند و به این نتیجه برسد که معادی هست و وعده های قرآن به وقوع میپیوندد
ولی شما گفتید گیاهان و حیوانات شعور دارن! و گفتید ما نمی تونیم شعورشونو درک کنیم ! فرض میکنیم که این حرف صحیحه و ما نمی تونیم شعور موجودات دیگه رو درک کنیم ولی ینی گیاهانم در قیامت بازخواست میشن!؟ (O_o)
درمورد گیاهان خیر بازخواست نمیشوند کلمه حشر فقط برای آن دسته بکار رفته که مورد بازخواست واقع میشوند. یعنی همه موجودات بسوی خدا باز میگردند ولی برای آن دسته که مورد بازخواست قرار میگیرند کلمه حشر بکار رفته و میفرماید آنها امتهایی مانند شما هستند.
با پیچاندن کاربران به جواب مورد نظر نخواهید رسید...
اسمشو پیچوندن نذار!
هر کس توی تاپیک بنده به اندازه سطح علم خودش سعی در مشارکت و کمک کردن برای رسیدن به یک نتیجه داره! و قدم روی چشمای بنده میزاره .. حالا اینکه من قانع بشم یا نشم مسعلش جداس! گویا سوالی که بنده پرسیدم جواب قاطعی نداره! شاید باید منتظر باشیم تا علم به نتایجی برسه!
بنده اگه توی انجمن فقط سعی در نقد و چالش برانگیزی دارم به خاطر اینه که بنده یک شعار دارم! اونم اینه که قبل از اینکه یک کافر جلوی من سبز بشه و عقایدم رو به چالش بکشه من خودم این کارو کنم تا بعد بتونم جوابشو بدم.
درمورد گیاهان خیر بازخواست نمیشوند کلمه حشر فقط برای آن دسته بکار رفته که مورد بازخواست واقع میشوند. یعنی همه موجودات بسوی خدا باز میگردند ولی برای آن دسته که مورد بازخواست قرار میگیرند کلمه حشر بکار رفته و میفرماید آنها امتهایی مانند شما هستند.
ولی خداوند کلمه حشر رو برای تمام جنبندگان بکار برده!
نمی دونم ایا گیاهان هم جز جنبندگان محسوب میشن یا نه!
فرض میکنیم که گیاهان جزو جنبندگان نباشن و فقط جانوران محشور بشن!
به نظرم طبق این فرض مرجان ها بلاتکلیف موندن!
مرجان ها حیوانات گیاه مانند هستن .. یه جورایی مرز بین گیاه و جانورن که در کف دریا ها زندگی میکنن!
یه نظرم این بحث با سطح علم روز فایده نداره .. شاید علم باید بیشتر پیشرفت کنه تا از زندگی جانوران پرده های بیشتری برداشته بشه ...
[ ولی خداوند کلمه حشر رو برای تمام جنبندگان بکار برده!
نمی دونم ایا گیاهان هم جز جنبندگان محسوب میشن یا نه!
فرض میکنیم که گیاهان جزو جنبندگان نباشن و فقط جانوران محشور بشن!
به نظرم طبق این فرض مرجان ها بلاتکلیف موندن!
مرجان ها حیوانات گیاه مانند هستن .. یه جورایی مرز بین گیاه و جانورن که در کف دریا ها زندگی میکنن!
یه نظرم این بحث با سطح علم روز فایده نداره .. شاید علم باید بیشتر پیشرفت کنه تا از زندگی جانوران پرده های بیشتری برداشته بشه ...
منظور از دابه، جنبنده ای است که هم شعور داشته باشد و هم مسوولیت . چون در آیه شریفه میفرماید ان شرالدواب عندالله الصم لبکم الذین لایعقلون. پس دابه به اندازه درک و شعوری که دارد مورد حساب قرار میگیرد .
و اگر فرموده تعقل نمیکنند به این دلیلست که روی سخن با انسانهاست
وَلِلَّهِ یسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا یسْتَكْبِرُونَ«النحل/49»
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است برای خدا سجده میکنند و تکبر نمیورزند
سلام
جنبندگان مانند فرشتگان تکلیف خود را میدانند و به آن عمل میکنند پس دلیلی ندارد که موردبازخواست قرار گیرند لذا اینجا حشر به معنی جمع آوری است نه به معنی قیامت چرا که خداوند در نهایت همه چیز حتی فرشتگان را جمع اوری خواهد نمود .
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَیهِ فِی یوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ«المعارج/4»
فرشتگان و روح در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوی او بالا میروند
وَلِلَّهِ یسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا یسْتَكْبِرُونَ«النحل/49»
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است برای خدا سجده میکنند و تکبر نمیورزند
سلام
جنبندگان مانند فرشتگان تکلیف خود را میدانند و به آن عمل میکنند پس دلیلی ندارد که موردبازخواست قرار گیرند لذا اینجا حشر به معنی جمع آوری است نه به معنی قیامت چرا که خداوند در نهایت همه چیز حتی فرشتگان را جمع اوری خواهد نمود .
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَیهِ فِی یوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ«المعارج/4»
فرشتگان و روح در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوی او بالا میروند
سلام عزیزم
خب چرا باید جمعشون کنه؟؟ باید دلیلی داشته باشه ... خدای حکیم کار بیهوده انجام.نمیده
سلام عزیزم
خب چرا باید جمعشون کنه؟؟ باید دلیلی داشته باشه ... خدای حکیم کار بیهوده انجام.نمیده
سلام
اینجا بحث چرائی در جمع شدن نیست که خود بحث مفصلی است اینجا بحث محشور شدن به معنی زیر سئوال رفتن است . زیر سئوال موجودی میرود که اختیار داشته باشد موجودی که عملش از روی غریزه است دلیلی ندارد که زیر سئوال برود .
اما ما یک حیوان وحشی داریم که عمل او یک عمل غریزی و برای بقا است و یک انسان وحشی که عمل او توجیه انسانی ندارد مانند گروه داعش و امثال ان در واقع وحشیان واقعی که حشر به معنی سئوال دارند این وحشی ها هستند که باید جمع و محاکمه شوند و جمع هم میشوند.
اینجا بحث چرائی در جمع شدن نیست که خود بحث مفصلی است اینجا بحث محشور شدن به معنی زیر سئوال رفتن است . زیر سئوال موجودی میرود که اختیار داشته باشد موجودی که عملش از روی غریزه است دلیلی ندارد که زیر سئوال برود .
اما ما یک حیوان وحشی داریم که عمل او یک عمل غریزی و برای بقا است و یک انسان وحشی که عمل او توجیه انسانی ندارد مانند گروه داعش و امثال ان در واقع وحشیان واقعی که حشر به معنی سئوال دارند این وحشی ها هستند که باید جمع و محاکمه شوند و جمع هم میشوند.
بله حق با شماس
منم هدفم از ایجاد این تا پیک این بود که بفهمیم دلیل جمع شدن حیوانات در قیامت چی هست ...
که تا اینجای بحث در این باره به این نتیجه رسیدیم که نمیشه (از دید برون دینی) به نتیجه ای رسید ...
ینی علم هنوز به بلوغ کافی نرسیده ...
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام مجدد خدمت کاربران عزیز و گرامی
موضوع حشر موجودات غیر انسانی که در کتاب خدا بدان اشاره شده است،اثباتش جز با مباحث درون دینی و تایید آیات با مباحث علمی یا تحلیل عقلی مقدور نیست.
و البته قرار هم نیست که ما با ابزارعلمی یا تجربی مسایل مربوط به معاد خصوصا حشر حیوانات را تحلیل کنیم که قابل تحلیل نیست همان طور که بسیاری از مسایل عالم آفرینش قابل تفسیر نیست.و ما باید بسیاری از مسایل دینی را باید از روی تعبد و بندگی بپذیریم زیرا حیطه فهم و دانش ما آن اندازه نیست که بتوانیم همه چیزها را ادراک کنیم.
به همین جهت تحلیلی که ما در بسیار از مواقع از رفتار حیوانات ارائه می کنیم،بر اساس تجربیات بر خاسته از ظواهر رفتاری آن موجودات است که نامش را غریزه،عادت، ادراک یا هر چیز دیگر می گذاریم زیرا
بشر با این همه پیشرفت های علمی و دست یابی به
فناوری های گسترده اما در تحلیل رفتاری به نظر ساده از یک موجود عاجز است و در برابر درک بسیاری از کنش ها یا کشف بسیاری از مجهولات با بن بستی بلند روبرو می شود.
نگاه به ظاهر موجودات و نوع رفتار موجودات حیوانی، نباتی و حتی جمادی غیر از واقع وجود آن ها است.
مثلا اگر از ما بپرسند منشا حرکات حیوانات و نباتات چیست یا چه عاملی باعث می شود حیوان به جنب و جوش در آید، غیر از این که پاسخ دهیم ما فقط می دانیم زنده اند پاسخ دیگری نداریم!
علم انسان اندک است.
انسان در برابر اسرار هستی علمی اندک دارد.
از پیامبر خدا در باره حقیقت روح سوال می کنند. خدای متعال به حضرت خطاب می کند:
بگو: روح از فرمان پروردگار من است و جز اندكى از دانش، به شما داده نشده است.!
ما از همه علت های حشر حیوانات بی خبریم
این که خدای متعال در کتابش فرمود حیوانات هم محشور می شوند اما به چه منظور شاید برخی از علل آن در روایات بیان شده باشد.مثلا اگر حیوانی به حیوان دیگر ظلم کرده باشد، باید بر اساس قدرت درکش پاسخ دهد. اما شاید این فقط یکی از علت های آن باشد تا ما قانع شویم وعلت های دیگر آن بیان نشده یا به دست ما نرسیده است.پس ما نمی توانیم بر اساس درک خودمان افعال حیوانات را تحلیل کنیم و بر اساس شرایط زیست محیطی آن موجودات و رفتار به ظاهر روی عادت یا غریزه آن ها به ارائه تحلیل بپردازیم مگر که یا به زبان آن ها آشنا یا از اسرار زندگی شان با خبر باشیم.
حضرت سلیمان یکی از پیامبرانی بود که خدای متعال مطابق با حکمتش زبان حیوانات را به ایشان آموخته بود.
در داستان زندگی آن حضرت شگفتی های عجیبی ذکر شده است. به عنوان مثال وقتی که حضرت با لشکرش وارد صحرایی شدند متوجه هشدار مورچه ای شدند که به دیگر مورچه ها هشدار می داد که مواظب باشند در مسیر عبور لشکریان پای مال نشوند.
قرآن این حکایت را چنین نقل کرده است:
"حَتَّى إِذا أَتَوْا عَلى وادِ النَّمْلِ قالَتْ نَمْلَةٌ يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ"(2)
آن ها(لشکر سلیمان) حركت كردند تا به سرزمين مورچگان رسيدند مورچه اى گفت: به لانههاى خود برويد تا سليمان و لشكرش شما را پای مال نكنند در حالى كه نمى فهمند.
این آیه شریفه به روشنی گواهی می دهد که حیوانات حتی در مقیاس مورچه ها با هم سخن می گویند و مورچه از آن میان هشدار می دهد که مواظب باشید تا در مسیر لشکر سلیمان پای مال نشوید.
حقایق پس از مرگ آشکار می شود.
این نکته اضافه شود صحرای محشر سالن سینما نیست که انسان بنشیند تا برایش فیلم پخش کنند و فقط نگاه کند. عالم قیامت عالمی کاملا متفاوت با دنیا است.
آن جا عالم کشف حقایق است.حقایقی که هیچ گاه در دنیا نمایان نمی شود، مگر که بعد از مرگ بتوانیم آن را ببینیم.
درروایت داریم که پیامبر صلوات الله علیه فرمود:
"النَّاسُ نِيَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا"(3)
مردم همه در خواب اند،وقتى مردند بيدار مىشوند.
پس باید باور کنیم که همه صحنه هایی که ما در عالم دنیا می بینم در ورای آن واقعیتی وجود دارد که جز بعد از مرگ آن را نخواهیم دید زیرا مگر بیداری انسان از عالم غفلت است.
نتیجه این که هر تحلیلی از موضوعاتی شبیه پرسش مذکور(حشر حیوانات و نحوه آن) بیان کنیم، بر اساس تجربیات یا فرضیاتی است که به نگاه ما می آید حتی اگر بر پایه های علمی نیز استوار باشد که باز هم ریشه در تجربه دارد و تجربه بشری در بسیاری از مواقع راهی برای ورود به اسرار عالم هستی ندارد. والله العالم.