توبه چیست؟
تبهای اولیه
توبه در لغت به معنای رجوع و بازگشت است .
توبه در اصطلاح دینی باز گشت واقعی عبد گنه کار از مسیر اشتباه به سوی خداوند است ، به گونه ای که با این برگشت تمام چیزهایی که به او منسوب است ، تغییر اساسی خواهد کرد ، فکر و اخلاق و رفتار و اموال و دوستان او و........
عبارتند از بریدن نفس از تعلق به ماده و نفی علاقه و گرایش به عالم اجسام ، به طوری که این عمل برایش ملکه گردد ، و به سرای تطهیر و همراهی با قدسیان وصول یابد . و بدین ورطه حجاب و بعد ، به سبب التفات به معقولات و تعلق به مجردات ، به کنار رود ، چه دوری از یکی از این دو روی ، موجب نزدیکی به روی دیگر است ، و از این رو ، حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند :
الدنیا و الآخرة ککفتی میزان ایهما رجحت ، نقصت الاخری .
یعنی دنیا و آخرت مانند دو کفه ترازویند که هرکدام سنگینی یابد ، دیگری سبک شود .
یا به قول حکما : دنیا و آخرت به مانند دو هوویند که انس گرفتن با هرکدام موجب بیزاری دیگری و از دیگریست .
جان کلام در حقیقت توبه عبارتند از ترجیح واقعی آخرت بر دنیاست .
الدنیا محرمة علی اهل الآخرة و الآخرة محرمة علی اهل الدنیا و هما معاَ محرمتان علی اهل الله . ( جامع صغیر ، ج2ص16) .
یعنی : دنیا بر اهل آخرت و آخرت بر اهل دنیا و دنیا و آخرت بر اهل الله حرام است .
( الاوبة الی التوبة من الحوبة – حضرت آیت الله حسن زاده آملی حفظه الله )
توبه می بایست به کیفیت نصوح باشد یعنی کامل و دائمی و غیر قابل برگشت باشد ، توبه ای که توبه کننده در راه خیر و صلاح خویش قدم گذارد و موجب عبرت دیگران شود .
در ویژگی توبه نصوح حضرات اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین فرموده اند :
ألتوبة الّنصوح الندم علی الذنب : حین یفرط منک فتستغفر الله تعالی ثمّ لما تعود الیه ابداَ .
توبه نصوح ، پشیمانی از گناه است که وقتی گناه از تو سر زد از خدا آمرزش طلبی و دیگر هرگز مرتکب آن نشوی .
أن یتوب التّائب ، ثم لایرجع فی ذنب ، کما لایعود اللّبن الی الضّرع .
اینکه توبه کننده توبه کند سپس به طرف گناه برنگردد آنگونه که شیر به پستان برنمیگردد .
ان یتوب العبد ثمّ لایرجع فیه .
اینکه عبد توبه کند سپس رجوع نکند در معصیت .
هو ان یتوب الرجل من ذنب و ینوی ان لایعود الیه ابداَ .
توبه نصوح آنست که مرد از گناه خود توبه می کند و نیت می کند که ابدا به طرف گناه بر نگردد .
1 – پاکسازی و طهارت کامل روح :
قال النبی صلی الله علیه و آله :
التائب من الذنب کمن لاذنب له .
توبه کننده از گناه مانند کسیست که اصلا گناه نکرده است .
امام حسن عسگری سلام الله علیه :
أن یکون الباطن کالظاهر و افضل من ذلک .
باطن با ظاهر یکسان می شود بلکه بهتر از ظاهر .
عبد گنه کار با زبان دعا و طلب مغفرت از خداوند تبارک و تعالی درخواست عفو و بخشش می نماید و بدین گونه است که ذکر شریف استغفار در لسان روایت به عنوان ذکر نجات بخش و ضروری ترین دعای فردی و جمعی سهم به سزایی در تطهیر و تهذیب نفوس و رشد و کمال معنوی انسان ایفا می نماید ، که در اهمیت این ذکر گفتنی های بسیار است .
1 – اعتراف نامه : استغفر الله ( ربی ) . خداوندا به خطای خود اعتراف می نمایم و از محضر با عظمتت در خواست مغفرت و آمرزش دارم .
با توفیقات الهی این مبحث ادامه دارد ...
( مصباح کفعمی - فرازی از دعای سریع الاجابة امام موسی بن جعفر سلام الله علیه )
خداوندا تحقیقا اطاعتت نمودم در محبوب ترین چیزها در نزدت که آن توحید است ، و عصیان و نافرمانیت را ننمودم در مبغوضترین چیزها در نزدت که آن کفر است . پس ببخش برایم آن چه در میان دو است ، ای آن که مفر و پناه من به سوی توست ، مرا از هر چه می ترسم ، ایمن گردان .
و آن هنگام که معصیت الهی را مرتکب می گردد و در بیراهه عصیان و نافرمانبرداری الهی سرگردان و غافل است ، در حقیقت کافر است .
این انسان گاهی عابد است و گاهی عاصی است ، یعنی نه توحید خالص و نابی دارد مانند : توحیدی که اولیای الهی و حضرات معصومین علیهم السلام دارند و نه کفر محض دارد که کافر مطلق به او اطلاق شود . بلکه اعمال او بین توحید و کفر قرار دارد ، از این جهت مولانا موسی بن جعفر سلام الله علیه به زبان دعا به ما تعلیم می فرمایند که از خداوند بخواهیم آن چه از اعمال ما که بین توحید و کفر است را بیامرزد . تا اینگونه از طریق توبه و انابه خود را به جبهه توحید و موحدان حقیقی ملحق نماییم ، تا با این الحاق سعادت ابدی ما تضمین گردد .
التوبة ندم بالقلب واستغفار باللسان وترك بالجوارح واضمار اءن لايعود؛
توبه پشيمانى با دل است و آمرزش خواهى با زبان و ترك گناه در عمل و مصمم شدن بر تكرار نكردن آن .
غررالحكم 2/126/2072.
عاص يقر بذنبه خير من مطيع يفتخر بعمله
گنهكارى كه به گناه خود اعتراف كند، بهتر است از
اطاعت كننده اى كه به كار خويش ببالد.
غررالحكم 4/363/6334.
اءوحى الله عزوجل الى داود (عليه السلام): يا داود ان عبدى المومن اذا اءذنب ذنبا ثم رجع وتاب من ذلك الذنب واستحيى منى عند ذكره غفرت له واءنسيته الحفظة و اءبدلته الحسنة ولاابالى واءنا اءرحم الراحمين
خداى عزوجل به داود پيامبر (عليه السلام) وحى كرد: اى داود هر گاه بنده مومن من گناهى كند و سپس از آن بر گردد و توبه نمايد و به هنگام ياد كردن از آن گناه از من شرم كند، او را بيامرزم و آن گناه را از ياد فرشتگان نگهبان اعمال ببرم و آن را به نيكى بدل كنم . و از اين كار مرا باكى نيست كه من مهربان ترين مهربانانم .
امام سجاد سلام الله علیهدر دعای سی و یکم از صحیفه نورانی خویش خطاب به حضرت حقّ اینگونه انشاء فرموده است :
« اللهم ...فاجعل توبتی هذه توبة لا احتاج بعدها الی توبة ، توبة موجبة لمحو ما سلف و السلامة فیما بقی » . ( صحیفه سجادیه21/31)
خداوندا ...پس این توبه ی مرا توبه ای قرار ده که پس از آن ( هنگام تذکّر و یاد آوردن گناه ) به توبه ای نیازمند نباشم . توبه ای که باعث نابود شدن ( گذشت ) آنچه (گناهان) گذشته و سلامتی( از معاصی ) در آنچه ( از زندگی ) باقی و مانده است باشد .
مرحوم سید علی خان مدنی شارح صحیفه سجادیه در ذیل این فرازنورانی اینگونه می نگارند :
قد یستفاد من قوله علیه السلام :فاجعل توبتی هذه توبة لااحتاج بعدها الی توبة عدم وجوب تجدید التوبة عند تذکر الذنب خلاف لمن ذهب الی ان المتذکر للذنب کالمقارب له فیجب علیه تجدید التوبة .
( ریاض السالکین ج4 ص 447چاپ انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم )
از کلام حضرت علیه السلام فاجعل ...استفاده میشود عدم وجوب توبه هنگام یادآوری گناه ، بر خلاف نظر کسی که قائل به وجوب تجدید توبه تائب شده هنگام یادآوری گناه .
عالم ربّانی مرحوم فیض الاسلام مترجم و شارح صحیفه سجادیه نیز در ذیل این فراز می نگارند که :
از این جمله ( حضرت ) استفاده میشود که هنگام تذکّر گناه ، تجدید توبه واجب نیست .
حضرت آیة الله حسن زاده آملی هم در این باب بعد از ذکر آرای علما ، چنین می نگارند :
بی شکّ توبه ، تنها در جایی محقق است که گناهی انجام پذیرد ، حال اگر از کسی گناهی سر زند و سپس توبه کند ، و پس از آن گناه را به یاد آورد ، به اتفاق متکلمان نمی توان چنین عملی را قبیح دانست و اساساَ گناهی به وقوع نپیوسته تا توبه نیز لازم شود .
( الاوبة الی التوبة من الحوبة فصل هفتم ص 158-159)
الحمد لله الّذی دلّنا علی علی التوبة الّتی لم نفدها الّا من فضله » . (صحیفه سجادیه( 1/22
و سپاس خدا را که ما را به توبه ای ره نمود که جز به فضل او ، آن را به دست نیاوردیم .
یا من عوّد عباده قبول الانابة .(صحیفه سجادیه 10/12)
ای آن که بندگانش را به قبول پشیمانی عادت داده است .
این مبحث همچنان ادامه دارد ..
ومن الله التوفیق
*******************خواندنیست بخوانید*****************
توبه جوان فاسق
گروهى در دريا گرفتار طوفان شدند، كشتى ايشان شكست و همه غرق شدند، جز زنى كه بر روى تخته شكسته اى قرار گرفت و نجات يافت ، و خود را به جزيره اى رساند. در آن جزيره جوان راهزن فاسقى بود. چون آن زن را بديد، گفت : تو انسانى يا پرى ؟
گفت : انسان هستم .
هنگامى كه آن فاسق به قصد كامجوئى به آن زن نزديك شد و دست تجاوز به سوى او دراز كرد، زن مضطرب گشت و بر خود لرزيد.
جوان پرسيد: چرا مضطرب شدى ، و وحشت كردى ؟
زن با ايمان گفت : از خداى خويش بر اين عمل مى ترسم .
جوان فاسق پرسيد: آيا تا كنون چنين گناهى مرتكب گشته اى ؟
گفت : هرگز.
جوان فاسق يك لحظه به خود آمد، و خطاب به آن زن پاكدامن گفت : تو هرگز در تمام مدت عمر، چنين گناهى نكرده اى ، و چنين از خداى خويش مى ترسى ، و حال آنكه ارتكاب اين عمل به اختيار تونيست و من تو را مجبور ساخته ام . پس من به ترس از خدا سزاوارترم كه تاكنون بارها مرتكب چنين عمل زشتى شده ام .
پس از قصد خود منصرف شد و از نزد آن زن برخاست ، و از اعمال زشت گذشته خويش پشيمان گشت و توبه نمود، و به سوى خانه خود برگشت .
در ميان راه به راهبى بر خورد. با او همراه شد. آفتاب سوزان بر آنها مى تابيد.
راهب : آفتاب خيلى گرم است . دعا كن خدا ابرى بفرستد تا بر ما سايه افكند.
جوان : من بواسطه اعمال زشتى كه انجام داده ام و هيچ كار نيكى نكرده ام ، نزد خدا آبروئى ندارم كه دعايم مستجاب شود.
راهب : پس من دعامى كنم ، تو آمين بگوى . چنين كردند.
پس از مدت كوتاهى ابرى ظاهر شد و بر سر آنها سايه افكند و آن دو در سايه ابر مسافتى طولانى راه پيمودند، تا اينكه به دو راهى رسيدند.جوان از راهى ، و راهب به راهى ديگر رفت . و آن ابر در مسير حركت جوان قرار گرفت و راهب در آفتاب سوزان ماند.
راهب : اى جوان ، تو از من بهتر بودى ، زيرا دعاى تو مستجاب شد. بگوچه كرده اى كه مستحق اين كرامت شده اى ؟
جوان قصه خود را براى راهب نقل كرد.
راهب گفت : اى جوان ، چون تو از خوف خدا ترك معصيت نمودى و توبه كردى ، خداوند گناهان گذشته ترا آمرزيده است ، و بايد سعى كنى در آينده خوب باشى و هرگز مرتكب گناه نشوى
(کتاب کشکول جبهه-موسسه فرهنگی نور):Gol:
اندرز های لقمان
اى فرزند، اگر بهشت را دوست دارى ، بدان كه خداوند طاعت را دوست دارد. پس دوست بدار آنچه را خدا دوست دارد،تا آنچه را دوست دارى به تو عطا نمايد. و اگر دوزخ را دوست ندارى ، بدان كه پروردگار تو معصيت را دوست ندارد. پس دوست مدار آنچه را خداوند دوست ندارد، تا خداوند ترا از آنچه دوست ندارى نجات بخشد.
اى فرزند :توبه را به تاءخير مينداز كه مرگ ناگهان مى رسد.
غنايت را در قلب نگهدار، و فقرت را براى ديگران بازگو مكن .
آتش آتش را خاموش نكند و شرشر را ، پس آتش بدى را با نيكى خاموش ساز.
با سه كس مدارا كن : مريض ، سلطان ،همسر.
قانع باش تا غنى باشى ، و متقى باش تا عزيز باشى .
از زنان بد، به خدا پناه ببر ، و از خوبان ايشان نيز بر حذر باش .
آنچه را نمى دانى بياموز، و آنچه را مى دانى بياموزان .
بى نيازترين مردم كسى است كه به آنچه دارد قناعت كند، و نيازمندترين مردم كسى كه چشمش به دست مردم باشد.
بكوش امروزت از ديروزت بهتر، و فردايت از امروزت نيكوتر باشد. زيرا هركس كه دو روزش مساوى باشد زيان ديده ، وكسى كه امروزش از ديروزش بدتر باشد ملعون است .
از مردم پند گير پيش از آنكه از تو پند گيرند.
(کتاب کشکول جبهه-موسسه نور)
خداوند در عین رحمانیت، حکیم نیز هست. خود، کار بیهوده نمیکند و بندگان را نیز به کار بیهوده تشویق نمیکند اگر میخواست توبه را نپذیرد به آن امر و تشویق نمیکرد. پس هر کس به خدا اعتماد کند و برای فرار از غضب او به خودش پناه ببرد رستگار خواهد شد.
در پارهای از احادیث، توبه مساوی با پشیمانی ذکر شده است. که در این صورت بسیار آسان خواهد بود زیرا بسیار اتفاق میافتد که انسان علی رغم میلش مرتکب گناه شده سپس پشیمان میشود اما باز هم تکرار میکند آیا این پشیمانی هم توبه محسوب میشود؟
شاید نفع توبه در دفع گناهان است مانند منفعت واکسیناسیون در برابر بازگشت بیماریها. یعنی توبه میتواند اثری بر روح انسان بگذارد که حساسیت و نفرت او را از گناهان بیشتر نماید؛ این فایده و منفعت کمّی نیست. لذا کسی که بخاطر ناامیدی از اراده خود در ترک گناهان، از ابراز پشیمانی و رفتن به سمت توبه ابا میورزد خود را از نیروهای معنوی توبه محروم میکند.
حقیقت این است که ذات توبه همان پشیمانی است. پشیمانی یک نیروی معنوی فوقالعاده دارد که میتواند نیروی مخرب و شیطانی حاصل از گناه را از بین ببرد. پشیمانی نه تنها به کمک تلقین، تحکیم اراده و تقویت تقوا موجب ترک گناه میشود، بلکه با حرارت معنویاش گناهان را در خود ذوب میکند. گناه همچون درد و عفونت روحی است که در کوره سوزان پشیمانی ذوب میشود.
حضرت در خطبه 16 در مورد توبه میفرماید: التوبة من ورائکم؛ توبه از پشت سرتان میآید. با آن که توبه حرکتی مثبت و روبه جلو محسوب میشود اما حضرت آن را موجود زندهای میداند که از پشت سر، انسان را تعقیب میکند. ناگزیر برای پیوستن با این موجود معنوی و بهره گرفتن از نیروی آن، بازگشت به سمت عقب لازم است. گویا گناه حرکتی رو به بیراهه داشته که باید از آن، بازگشت. بنابراین توبه همان بازگشت از راه خطا است هر چند دوباره حرکت به خطا تکرار شود.
توبه و منفعت
به جهت آن که توبه جبران و بازگشت است منطقی نیست که برای آن سود و فایدهای در نظر بگیریم بلکه دفع ضرر نهایت فایده آن است اما حضرت آن را صاحب منفعت دانسته و میفرماید: اعملوا والعمل یرفع والتوبة تنفع؛ عمل کنید که عمل به سمت خدا بالا میرود و توبه نفع میرساند.(خطبه، 230/2)
شاید نفع توبه در دفع گناهان است مانند منفعت واکسیناسیون در برابر بازگشت بیماریها. یعنی توبه میتواند اثری بر روح انسان بگذارد که حساسیت و نفرت او را از گناهان بیشتر نماید؛ این فایده و منفعت کمّی نیست. لذا کسی که بخاطر ناامیدی از اراده خود در ترک گناهان، از ابراز پشیمانی و رفتن به سمت توبه ابا میورزد خود را از نیروهای معنوی توبه محروم میکند.
با توجه به تشویق زیاد برای توبه و پرهیز دادن از یاس نسبت به خدا، میتوان گفت که اصرار بر این است که بندگان خدا دائما به توبه روی آورند هر چند فقط در حد پشیمانی قلبی و اقراری ساده نزد خودشان باشد.
اگر توبه قرار بود یک مرتبه صورت گیرد خداوند در قرآن نمیفرمود: ان الله یحب التوابین؛ توابین صیغه مبالغه است و به معنای زیاد توبه کنندگان است. پس توبه بعد از هر غفلتی سودمند است و موجب تقویت اعتقادات میگردد.
توبه از 2 کس به فرموده قرآن قبول نیست
ولیست التوبه للذین یعملون السیات حتی اذا حضر احدهم الموت قال انی تبت الان ولا الذین یموتون وهم کفار
1. کسی که دم مرگ می خواهد از گناهان یک عمر توبه کند
2 . کسی که با حالت کفر (عمدا) از دنیا رفته است
حالا بگو گنه کارم خدا می بخشه