جمع بندی اوّلین کسی که علم دستور زبان عربی را ابداع نمود
تبهای اولیه
سلام
منبع روائی معتبر برای این مطلب رو میخواستم که مطلبی معروف ومشهور است
ابوالاسود دوئلی شاگرد امام علی (ع) اوّلین کسی است که به تعلیم امیر المومنین(ع) علم دستور زبان (صرف و نحو) را در زبان عربی ابداع نمود.
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"][/TD] | |
کارشناس بحث: استاد مقداد | |
[TD][/TD] | |
پرسش:
آیا این مطلب صحت دارد که: ابوالاسود دوئلی شاگرد امام علی (علیه السلام) اوّلین کسی است که به تعلیم آن حضرت، علم دستور زبان (صرف و نحو) را در زبان عربی ابداع نمود.
پاسخ:
اینکه ابوالاسود دوئلی واضع علم صرف و نحو است از مشهورات تاریخی است.توضیح بیشتر اینکه:
وی از شاگردان مکتب امام علی(علیه السلام) محسوب شده و امام علم نحو و رسم آن را به او آموخته است. برخی او را واضع حرکات و تنوین در نحو میدانند.(1) در تاریخ الاسلام آمده است که فاعل و مفعول، مضاف و حرف رفع و نصب و جر و جزم از ابداعات ابوالاسود است.(2)
در واقع ابوالاسود دوئلی نخستین کسی بود که در مورد نحو تألیف از خود به جا گذاشت و این دستوری بود که امام علی(علیه السلام) به او داده بود.(3)درباره علت این امر در الغارات آمده است: ابوالاسود میگوید: یکى از روزها خدمت على(علیه السلام) رسیدم و دیدم آن حضرت در حال تفکر و اندیشه است، عرض کردم یا امیرالمؤمنین(علیه السلام)؛ در چه موضوعى فکر میکنى؟
فرمودند: امروز یکى از نزدیکان من در هنگام محاوره و مکالمه مرتکب اغلاطى شد و الفاظ و کلمات را درست تلفظ نکرد و من از این جهت در فکر فرو رفتهام و باید براى این کار چارهاى بیندیشم. ابوالاسود گوید: در این هنگام على(علیه السلام) صفحهاى به من داد که در آن نوشته بودند: کلام بر سه قسم است. اسم، فعل و حرف و بعد از این اصول و قوانینى به من تعلیم دادند و اصل علم نحو از این جا پدید آمد.(4) وقتی ابوالاسود آن چه درباره نحو نوشته بود را خدمت امام آورد امام فرمود: «ما احسن هذا النحو الذی نحوت»؛ چه زیبا این نحو را ترتیب دادهای، و از این گفتار امام بود که این علم به علم نحو نامیده شد.(5)
پی نوشتها:
1. الزرکلی، خیر الدین؛ الاعلام قاموس تراجم لاشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، انتشارات دارالعلم للملایین، 1989م، ، ج 3، ص 236.
2. الذهبى، شمس الدین محمد بن احمد؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمرى، بیروت، دار الکتاب العربى، 1413، ج 5، ص 278.
3. ابن خلدون، العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبد المحمد آیتى، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1363ش، ج 2، ص 1160.
4. ثقفى کوفى، ابو اسحاق ابراهیم بن محمد؛ الغارات و شرح حال اعلام آن، ترجمه عزیز الله عطاردى، عطارد، 1373، ص 354 - 355.
5. ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان؛ سیر اعلام النبلاء، بیروت، دارالفکر، ج 5، ص 117.