جمع بندی آیا خدا خالدین در جهنم را هم دوست دارد؟
تبهای اولیه
آیا خدا خالدین در جهنم را هم دوست دارد؟
بسم تعالی
آیا انسان میتواند به درجه ای سقوط کنید که خدا دیگر او را دوست نداشته باشد ؟
خالدین جهنم را چطور ؟
باتشکر
برچسب:
با سلام خدمت شما دوست گرامی
محبت داشتن و یا نداشتن خدا به مخلوقات خود دو معنا دارد:
"محبت" از ریشه "حب" است و در لغت به معنای دوستی، مهر و دلبستگی است. حب، یحب او را دوست داشت، بدان علاقه پیدا کرد.[ جبران مسعود، فرهنگ الرائد، ج ۲، ص ۱۵۵۱. ] بنابراین، محبوب؛ یعنی دوست داشته شده.
محبت یک رابطه وجودی است و یکی از مهم ترین اسباب محبت، حب ذات است که در هر موجودی وجود دارد. خداوند به ذات خود و کمالات خود آگاهی دارد و از این جهت به خود عشق می ورزد و خود را دوست دارد. همچنان که آفریده های خود را به جهت حب ذات دوست دارد؛ چرا که این آفریده ها از افعالی است که از ذات او نشأت می گیرد.
محبت خداوند به بندگان به معنای متفاهم عرفی آن نیست؛ زیرا که لازمه این معنای عرفی انفعال نفسانی است که خداوند از آن پاک و منزه است، بلکه حب خدا ناشی از حب او به ذات خویش است. حب خداوند به خویش همان ادراک خیر است. خداوند از آن رو که مدرک جمال خویش است، عاشق است و از آن رو که ذات او مدرک است به ذات، معشوق است و چون فعل خداوند از ذات او جدایی ندارد، آن نیز مورد محبت خداوند است. بدین معنا که خداوند افعال خویش را دوست دارد و چون مخلوقاتش، نتیجه فعل حضرتش هستند، آنها را نیز دوست دارد.[ کاشفی، محمد رضا، آئین مهرورزی، ص ۹۹ – ۱۰۲؛ ابن سینا، رساله عشق، ص ۴ – ۶. ]
پس همه موجودات جهان(حتی شیطان و خالدین فی النار)، محبوب خداوند متعال اند، لکن آنچه در این سوال پرسیده شده محبوب بودن و یا نبودن انسان هاست به معناى خاص آن است.
پس همه مخلوقات از جهت تکوینی محبوب خدا هستند و خدا آنها را دوست دارد ولی انسان از آن جهت که اختیار و عقل دارد و خدا تکالیفی از او خواسته است به صورت خاص مصداق حب و غضب الهی قرار می گیرد و جدای از آن مطلب بالا که خدا همه مخلوقات خود را تکوینا دوست دارد در مورد انسان حرف دیگری در میان است خدا در قرآن می فرماید انسان می تواند با کارهای خود به صورت مخصوص محبوب خدا قرار گرفته و یا مغضوب خدا قرار بگیرد.
کارهایی را خدا به عنوان نمونه در رابطه محبوب و یا مبغوض شدن درگاه الهی بیان می فرماید که در زیر به چند مورد از آنها اشاره می کنیم:
وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ(۱۹۵ بقره)
ترجمه : و در راه خدا انفاق کنید و خودتان را با دست خودتان به هلاکت نیندازید و نیکی کنید قطعا خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ(۱۹۵ بقره)
ترجمه : و در راه خدا انفاق کنید و خودتان را با دست خودتان به هلاکت نیندازید و نیکی کنید قطعا خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
چند نمونه دوست نداشتن خدا:
وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ(۱۹۰ بقره)
ترجمه : و در راه خدا بجنگید با کسانی که با شما میجنگند. و تجاوز و تعدّی نکنید. (شما جنگافروزی نکنید و بیگناهان و بیخبران و زنانی که نمیجنگند، و کودکان و پیرمردان و بیماران و امانخواهان را نکشید و خانهها و کشتزارها را ویران نسازید). زیرا خداوند تجاوزگران را دوست نمیدارد.
وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ(۲۰۵ بقره)
ترجمه : و هنگامی که پشت میکند و میرود (و یا به ریاست و حکومتی میرسد)، در زمین به تلاش میافتد تا در آن فساد و تباهی ورزد و زرع و نسل (انسانها و حیوانات) را نابود کند (و با فساد و تباهی خود، اقوات و اموال و ارواح را از میان ببرد)، و خداوند فساد و تباهی را دوست نمیدارد.
یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ(۲۷۶ بقره)
ترجمه : خداوند (برکت) ربا را (و اموالی را که ربا با آن بیامیزد) نابود میکند و (ثواب) صدقات را (و اموالی را که از آن بذل و بخشش شود) فزونی میبخشد، و خداوند هیچ انسان ناسپاس گنهکاری را دوست نمیدارد.
قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْکَافِرِینَ(۳۲ آل عمران)
ترجمه : بگو: از خدا و از پیغمبر اطاعت و فرمانبرداری کنید، و اگر سرپیچی کنند (ایشان به خدا و پیغمبر ایمان ندارند و کافرند و) خداوند کافران را دوست نمیدارد.
وَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ(۵۷ آل عمران)
ترجمه : و امّا کسانی که ایمان میآورند و کارهای شایسته انجام میدهند، خداوند پاداش آنان را به طور کامل خواهد داد، و خداوند ستمکاران را دوست نمیدارد.
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَهً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ(۵۸ انفال)
ترجمه : هرگاه (با ظهور نشانههائی) از خیانت گروهی بیم داشته باشی (که عهد خود را بشکنند و حملهی غافلگیرانه کنند، تو آنان را آگاه کن و) همچون ایشان پیمانشان را لغو کن (و بدون اطّلاع بدانان حمله مکن، چرا که این کار خلاف مروّت و شریعت است و خیانت بشمار است و) بیگمان خداوند خیانتکاران را دوست نمیدارد.
لَا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ(۲۳ نحل)
ترجمه : قطعاً خدا آگاه است از آنچه پنهان میسازند و از آنچه آشکار مینمایند (و هیچ چیزی از عقائد و اقوال و افعال آنان از دید خدا نهان نمیگردد و ایشان را در برابر همهی اینها بازخواست میکند، و مستکبران را عقاب مینماید) چرا که مستکبران را دوست نمیدارد.
پس همان گونه که از آیات مشاهده می شود گاهی انسان با عملکرد خود به جایی می رسد از دایره محبت خدا خارج شده و در جهنم که نماد غضب الهی وارد می شود. بدون شک کسانی که به این مرحله پلیدی روحی رسیده اند که در جهنم خالد می شوند خدا آنها را دوست نخواهد داشت.
باتشکر از شما کارشناس محترم و گرامی
کسانی که در جهنم خالد می شوند خدا انها را دوست نخواهد داشت.
جمله بسیار سنگینی است ...
کسانی که در جهنم خالد می شوند خدا انها را دوست نخواهد داشت. جمله بسیار سنگینی است ...با سلام همان گونه که در پست بالا گفتیم این دوست داشتن و یا نداشتن دو معنا دارد یکی در عالم تکوین خدا به همه چیز حتی شیطان نیز محبت دارد و آنها را نیز دوست دارد چون مخلوق او هستند و ریشه این محبت حب به ذات است. اما این که فردی از مدار دین داری خارج شود و به درجه ای از خباثت برسد که در جهنم خالد شود خدا او را به این گونه دوست ندارد که او را جز فیض وجود به فیض دیگری از مراتب قرب و نزدیکی به خود بهرمند و مزین نمی کند. و چون می توانسته به خدا نزدیک شود و مراتب کمال را طی کند و این کار را نکرده مورد غضب او واقع می شود که برخی از این مسائلی که موجب دوری از محبت خدا می شود را در قرآن بیان کرده است: وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ لَا یُحِبُّ الْکَافِرِینَ لَا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ
جمع بندی
پرسش:
آیا انسان می تواند به درجه ای سقوط کند که خدا دیگر او را دوست نداشته باشد؟ خالدین جهنم را چطور؟
پاسخ:
"محبت" از ریشه "حب" است و در لغت به معنای دوستی، مهر و دلبستگی است. حب، یحب او را دوست داشت، بدان علاقه پیدا کرد.(1) بنابراین، محبوب؛ یعنی دوست داشته شده.
محبت داشتن و یا نداشتن خدا به مخلوقات خود دو معنا دارد:
محبت یک رابطه وجودی است و یکی از مهم ترین اسباب محبت، حب ذات است که در هر موجودی وجود دارد. خداوند به ذات خود و کمالات خود آگاهی دارد و از این جهت به خود عشق می ورزد و خود را دوست دارد. همچنان که آفریده های خود را به جهت حب ذات دوست دارد؛ چرا که این آفریده ها از افعالی است که از ذات او نشأت می گیرد.
محبت خداوند به بندگان به معنای متفاهم عرفی آن نیست؛ زیرا که لازمه این معنای عرفی انفعال نفسانی است که خداوند از آن پاک و منزه است، بلکه حب خدا ناشی از حب او به ذات خویش است. حب خداوند به خویش همان ادراک خیر است. خداوند از آن رو که مُدرک جمال خویش است، عاشق است و از آن رو که ذات او مُدرک است به ذات، معشوق است و چون فعل خداوند از ذات او جدایی ندارد، آن نیز مورد محبت خداوند است. بدین معنا که خداوند افعال خویش را دوست دارد و چون مخلوقاتش، نتیجه فعل حضرتش هستند، آنها را نیز دوست دارد.(2)
پس همه موجودات جهان (حتی شیطان و خالدین فی النار)، محبوب خداوند متعال هستند، لکن آنچه در این سوال پرسیده شده محبوب بودن و یا نبودن انسان هاست به معناى خاص آن است.
پس همه مخلوقات از جهت تکوینی محبوب خدا هستند و خدا آنها را دوست دارد؛ ولی انسان از آن جهت که اختیار و عقل دارد و خدا تکالیفی از او خواسته است به صورت خاص مصداق حب و بغض الهی قرار می گیرد. پس جدای از آن مطلب بالا که خدا همه مخلوقات خود را تکوینا دوست دارد در مورد انسان حرف دیگری در میان است؛ انسان می تواند با کارهای خود به صورت مخصوص محبوب خدا قرار گرفته و یا مغضوب خدا قرار بگیرد.
کارهایی را خدا به عنوان نمونه در رابطه محبوب و یا مبغوض شدن درگاه الهی بیان می فرماید که در زیر به چند مورد از آنها اشاره می کنیم:
1- احسان انسان را محبوب خدا می کند.
«وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» : و در راه خدا انفاق کنید و خودتان را با دست خودتان به هلاکت نیندازید و نیکی کنید قطعا خداوند نیکوکاران را دوست دارد.(3)
2- تعدی از حق موجب مبغوض خدا شدن می شود:
«وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»: و در راه خدا بجنگید با کسانی که با شما میجنگند. و تجاوز و تعدّی نکنید. (شما جنگافروزی نکنید و بیگناهان و بیخبران و زنانی که نمیجنگند، و کودکان و پیرمردان و بیماران و امانخواهان را نکشید و خانهها و کشتزارها را ویران نسازید). زیرا خداوند تجاوزگران را دوست نمیدارد.(4)
3- فساد موجب مبغوض شدن انسان می شود:
«وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ» و هنگامی که پشت میکند و میرود (و یا به ریاست و حکومتی میرسد)، در زمین به تلاش میافتد تا در آن فساد و تباهی ورزد و زرع و نسل (انسانها و حیوانات) را نابود کند (و با فساد و تباهی خود، اقوات و اموال و ارواح را از میان ببرد)، و خداوند فساد و تباهی را دوست نمیدارد.(5)
4- اثم و گناهان اجتماعی موجب مبغوضیت انسان در ردگاه الهی می شود:
«یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ»: خداوند (برکت) ربا را (و اموالی را که ربا با آن بیامیزد) نابود میکند و (ثواب) صدقات را (و اموالی را که از آن بذل و بخشش شود) فزونی میبخشد، و خداوند هیچ انسان ناسپاس گنهکاری را دوست نمیدارد.(6)
5- ظلم انسان را از چشم خدا می اندازد:
«وَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ»: و امّا کسانی که ایمان میآورند و کارهای شایسته انجام میدهند، خداوند پاداش آنان را به طور کامل خواهد داد، و خداوند ستمکاران را دوست نمیدارد.(7)
6- خیانت موجب مبغوضیت انسان می شود:
«وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَهً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ»: هرگاه (با ظهور نشانههائی) از خیانت گروهی بیم داشته باشی (که عهد خود را بشکنند و حملهی غافلگیرانه کنند، تو آنان را آگاه کن و) همچون ایشان پیمانشان را لغو کن (و بدون اطّلاع بدانان حمله مکن، چرا که این کار خلاف مروّت و شریعت است و خیانت بشمار است و) بیگمان خداوند خیانتکاران را دوست نمیدارد.(8)
7- خدا مستکبرین را دوست ندارد:
«لَا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ» : قطعاً خدا آگاه است از آنچه پنهان میسازند و از آنچه آشکار مینمایند (و هیچ چیزی از عقائد و اقوال و افعال آنان از دید خدا نهان نمیگردد و ایشان را در برابر همهی اینها بازخواست میکند، و مستکبران را عقاب مینماید) چرا که مستکبران را دوست نمیدارد.(9)
پس همان گونه که از آیات مشاهده می شود گاهی انسان با عملکرد خود به جایی می رسد از دایره محبت خدا خارج شده و در جهنم که نماد غضب الهی وارد می شود. بدون شک کسانی که به این مرحله پلیدی روحی رسیده اند که در جهنم خالد می شوند خدا آنها را دوست نخواهد داشت.
پی نوشت ها:
1- جبران مسعود، فرهنگ الرائد، یادواره کتاب، 1395، ج ۲، ص ۱۵۵۱.
2- کاشفی، محمد رضا، آئین مهرورزی، بوستان قم، 1394، ص ۹۹ – ۱۰۲؛ به نقل از : ابن سینا، رساله عشق، ص ۴ – ۶.
3- بقره:195.
4- بقره:190.
5- بقره:205.
6- بقره:276.
7- آل عمران: 57.
8- انفال: 58.
9- نحل: 23.