جمع بندی کمک الهی در سختی ها

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کمک الهی در سختی ها

سلام وقت بخیر
من در مورد امداد های الهی در زندگی بشر علی الخصوص مومنین سوال دارم
در حدیثی در کتاب غیبت نعمانی دیدم که نوشته:
از جعفر بن محمد و آنحضرت از پدرش عليهما السلام كه فرمود: مومنان گرفتار خواهند شد و سپس خداوند آنان را در گرفتاري از هم جدا ميسازد، همانا خداوند مومنين را از گرفتاري دنيا و تلخي‌ها آن در امان نگذاشته بلكه آنان را از كوري و بدبختي در عالم آخرت در امان نگهداشته است. سپس فرمود: كه علي بن الحسين كشته گانش را رويهم ميگذاشت و سپس ميفرمود كشتگان ما همچون كشتگان پيامبران ميباشند.
استنباطی که من از این حدیث میکنم اینه که ما در سختی ها روی کمک و یاری خدا نباید حساب کنیم چون اگر خدا قرار بود مومنین را در سختی ها کمک کند خب به انبیا و اولیا و ائمه معصومین علیهم السلام کمک می کرد ولی خیلی موارد داریم که اینطور نبوده و مومنین و انبیا و اولیا به شدید ترین بلاها گرفتار شده اند و حتی شکنجه و قطعه قطعه شده اند.
از طرفی چقدر در قرآن و روایات توصیه به توکل بر خدا در سختی ها داریم یا آیه قرآن هست که میفرماید " ان الله یدافع عن الذین آمنوا" یا چقدر دعا داریم که به ما می آموزند که در سختی ها و نا ملایمات به درگاه خدا برید و از خدا کمک بخواهید .
حالا سوال من اینه که اگر بخواهیم حدیث بالا و تجارب تاریخی انبیا و اولیا را که خدا کمکشون نکرده و قرار نیست در دنیا کمکشون کند را معیار قرار بدیم دیگه این توکل بر خدا و دعا و استغاثه به درگاه خدا در سختی ها چه جایگاهی داره ؟ و خلاصه تکلیفمون توی مواقع مواجهه با سختی ها آیا اینه که روی کمک خدا حساب نکنیم و روی تلاش و فکر خودمون حساب کنیم یا نه هم تلاش کنیم هم دعا کنیم خدا کمک کنه در عبور سختی ها .
اینجا مطالب یکم باهم مغایرت داره
سپاسگذارم

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد مشکور

[TD][/TD]

hosain.nor;1027728 نوشت:
سلام وقت بخیر
من در مورد امداد های الهی در زندگی بشر علی الخصوص مومنین سوال دارم
در حدیثی در کتاب غیبت نعمانی دیدم که نوشته:
از جعفر بن محمد و آنحضرت از پدرش عليهما السلام كه فرمود: مومنان گرفتار خواهند شد و سپس خداوند آنان را در گرفتاري از هم جدا ميسازد، همانا خداوند مومنين را از گرفتاري دنيا و تلخي‌ها آن در امان نگذاشته بلكه آنان را از كوري و بدبختي در عالم آخرت در امان نگهداشته است. سپس فرمود: كه علي بن الحسين كشته گانش را رويهم ميگذاشت و سپس ميفرمود كشتگان ما همچون كشتگان پيامبران ميباشند.
استنباطی که من از این حدیث میکنم اینه که ما در سختی ها روی کمک و یاری خدا نباید حساب کنیم چون اگر خدا قرار بود مومنین را در سختی ها کمک کند خب به انبیا و اولیا و ائمه معصومین علیهم السلام کمک می کرد ولی خیلی موارد داریم که اینطور نبوده و مومنین و انبیا و اولیا به شدید ترین بلاها گرفتار شده اند و حتی شکنجه و قطعه قطعه شده اند.
از طرفی چقدر در قرآن و روایات توصیه به توکل بر خدا در سختی ها داریم یا آیه قرآن هست که میفرماید " ان الله یدافع عن الذین آمنوا" یا چقدر دعا داریم که به ما می آموزند که در سختی ها و نا ملایمات به درگاه خدا برید و از خدا کمک بخواهید .
حالا سوال من اینه که اگر بخواهیم حدیث بالا و تجارب تاریخی انبیا و اولیا را که خدا کمکشون نکرده و قرار نیست در دنیا کمکشون کند را معیار قرار بدیم دیگه این توکل بر خدا و دعا و استغاثه به درگاه خدا در سختی ها چه جایگاهی داره ؟ و خلاصه تکلیفمون توی مواقع مواجهه با سختی ها آیا اینه که روی کمک خدا حساب نکنیم و روی تلاش و فکر خودمون حساب کنیم یا نه هم تلاش کنیم هم دعا کنیم خدا کمک کنه در عبور سختی ها .
اینجا مطالب یکم باهم مغایرت داره
سپاسگذارم

سلام و ادب@};-

با تشکر از سؤال خوبتان، در پاسخ نکاتی را تقدیم شما می کنیم:
اولاً منظور روایت مذکور بر خلاف برداشت شما اینست که مؤمنان گمان نکنند همین که اظهار کردند ما ایمان آوردیم به حال خود رها می شوند و مورد امتحان و ابتلاء قرار نمی گیرند و با سختی ها و مشکلات مواجه نمی شوند بلکه ما همچون گذشتگان (انبیاء و اقوام ایشان) آنها را در بوته ابتلائات و دشواری ها می آزماییم تا مؤمن واقعی و راستین از مدعی دروغین مشخص شود. چنانکه خداوند در قرآن می فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ*وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۖ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ؛ آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟!*ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان می‌کنیم)؛ باید علم خدا درباره کسانی که راست می‌گویند و کسانی که دروغ می‌گویند تحقق یابد!»(1)

ثانیاً وقتی به تاریخ زندگی انبیاء الهی و مؤمنین راستین می نگریم سرشار است از امدادهای الهی چه امدادهای ظاهری و مادی و چه باطنی و معنوی! درست است که سختی ها و دشواری های زیادی را بعنوان امتحان و ابتلاء الهی متحمل شدند اما در نهایت به امداد الهی از آن همه سختی و مشکلات رهایی یافته و یا نام و راه و هدف انبیاء الهی و امامان و مؤمنان باقی مانده و ظالمان مقهور اراده الهی گردیده و جز زشتکاری و بدنامی در خاطر تاریخ، چیزی از ایشان باقی نمانده است. که در این مجال به چند نمونه اشاره می کنیم:
- نجات حضرت نوح و مؤمنان از عذاب الهی و رساندن آنها به ساحل امن.
- امداد خداوند به حضرت ابراهیم و گلستان شدن آتش.
- امداد خداوند به حضرت لوط و مؤمنان، رهایی از سختی ها و نجات ایشان از عذاب قوم.
- امداد خداوند به حضرت صالح و مؤمنان، رهایی از سختی ها و نجات ایشان از عذاب قوم.
- امداد الهی به قوم یونس در پی دعا و توبه و استغاثه ایشان و رفع عذاب الهی.
- امداد خداوند به حضرت یوسف در حالیکه برادران اراده سوء داشتند و او را در چاه افکندند.
- امداد خداوند به حضرت یوسف در رهایی از فتنه زلیخا و زنان.
- امداد خداوند به حضرت یوسف در زندان و در دوران عزیزی مصر.
- حفظ و حمایت خداوند از حضرت موسی در گهواره و سپری شدن دوران رشد در دامان فرعون.
- نجات حضرت موسی و بنی اسرائیل از دست فرعونیان، عبور از رود نیل و نابودی فرعون و همراهان.
- امدادهای خاص الهی به حضرت سلیمان و داوود نبی و دیگر انبیاء عظام الهی (علیهم السلام).
- امداد خداوند به حضرت عیسی و حفظ جان او از توطئه دشمنان.
- حفظ جان پیامبر اسلام از خطرات و توطئه های بیشمار کفار و منافقین.
- امدادهای الهی در پیروزی پیامبر اکرم و مسلمانان بر کفار و مشرکان در جهت اعتلای پرچم اسلام.
- حفظ اسلام و قرآن و راه و مکتب ثقلین علیرغم دشمنی های بسیار کفار و مشرکان و منافقین تا به امروز.
- امدادهای خداوند به امامان معصوم (علیهم السلام) در مسیر رسالت الهی شان و حفظ جان مؤمنان.
- امدادهای الهی به امام عصر (عجل الله فرجه) در جهت حفظ جان آخرین ذخیره الهی و در مسیر رسالت غایبانه ایشان.
- و ...

ثالثاً اینکه انبیاء و اوصیاء الهی و مؤمنان همراه ایشان در برابر سنگ اندازی ها و فتنه گری های کفار و مشرکان و دشمنان دین و در جهت اعتلای دین الهی سختی ها و دشواری های بسیاری را متحمل شده اند سنت الهی و یک قاعده طبیعی بوده، طبق سنت الهی باید انبیاء و اوصیاء به تبلیغ و دعوت دین الهی بپردازند و طبیعی است که دنیاطلبان و هواپرستان در برابر این دعوت، مقاومت و مخالفت می کنند و از هیچ اذیت و آزاری نسبت به حق مداران دریغ نمی ورزند. زیرا قرار بر این بوده که مردم با اختیار خود راه سعادت و یا شقاوت را برگزینند وگرنه اگر خدا می خواست می توانست همه بشر را به اجبار دیندار و مؤمن کند. آنچه در این میدان اهمیت دارد اینکه انبیاء و اوصیاء الهی و مؤمنان حقیقی با ایمان راسخ و صبر و بردباری در مسیر احیاء و تحقق دین الهی تلاش کنند، این تلاش یا به پیروزی و شکست کفار و مشرکین می انجامد چنانکه در مقاطعی چنین بوده و یا به شهادت اوصیاء و مؤمنان می انجامیده و در هر حال بر اساس وعده حق خداوند، امداد الهی برای حفظ و اعتلای راه دین و اسلام محفوظ است چنانکه در جریان قیام اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در کربلا گرچه به حسب ظاهر امام و همه یارانش مظلومانه به شهادت رسیدند اما نام و راه و هدف مقدس آنها باقی مانده و تا قیام قیامت نیز باقی خواهد ماند، قیام خونینی که اگر نبود دیگر از اسلام اثری باقی نمی ماند چنانکه حضرت در عبارتی فرموده اند: «انا لله و اناالیه راجعون و علی الاسلام والسلام، اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید»... آن گاه که امت محمد(صلی الله علیه و آله) گرفتار رهبری چون یزید شود باید فاتحه اسلام را خواند.»(2)

رابعاً قول و وعده خداوند حق است و همو فرموده در کارها به او توکل کنیم که او کفایت مان می کند.(3) و باید بدانیم که حوائج و خواسته های مان را از او بخواهیم و در سختی ها و مشکلات از او مدد بگیریم زیرا سررشته امور هستی تنها در دستان اوست.(4) و تنها و تنها در امور او را بخوانیم تا اجابت کند.(5) و نیز در اهمیت و ضرورت دعا و خواستن از درگاه خداوند فرمود: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا؛ بگو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى ‏كند در حقيقت‏ شما به تكذيب پرداخته‏ ايد و به زودى [عذاب بر شما] لازم خواهد شد.»(6) بنابراین دعا و توکل و توسل به خدا و اهل بیت (علیهم السلام) در زندگی انسان یک ضرورت انکارناپذیر است چون همه امور از خدا سرچشمه می گیرند و همه چیز تحت اختیار حضرت اوست و ما بندگان سراسر احتیاج و نیاز به حضرت اوییم. با این وجود، دعا و توکل و توسل، شرط لازم هستند اما صرف تمسک به آنها برای محقق شدن خواسته ها و دستیابی به توفیقات کفایت نمی کند به قول معروف: اینها شرط لازمند اما شرط کافی نیستند. فلذا گفته شده: «از تو حرکت از خدا برکت». و نیز خداوند در آیات کریمه فرموده: «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعي؛ و اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست.»(7) بی شک، دعا و توکل و توسل باید با تدبیر و تلاش و کوشش ما همراه باشد تا با لطف و عنایت الهی بهترین مقدرات برای ما رقم بخورد.

موفق باشید ...@};-

پی نوشت ها:
1. سوره عنکبوت/آیات 2 و 3.
2. بحارالانوار، ج 44، ص 326.
3. «و من یتوکل علی الله فهو حسبه»، طلاق/آیه 3.
4. لا مؤثر فی الوجود الا الله، هیچ مؤثر و ایجاد کننده ای جز او نیست.
5. «وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ...؛ و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم.»، غافر/آیه 60.
6. فرقان/آیه 77.
7. نجم/آیه 39.

بسیار ممنونم از جواب شما

جمع بندی پرسش: احادیث و تجارب تاریخی گواهی می دهند که خداوند انبیاء و اولیاء الهی را کمک و امداد نکرده و قرار نیست در دنیا کمک شان کند بنابراین، توکل بر خدا و دعا و استغاثه به درگاه خدا در سختی ها چه جایگاهی دارد؟ به عبارتی تکلیف ما در مواقع مواجهه با سختی ها چیست؟ آیا روی کمک و امداد خدا حساب کنیم یا فقط به تلاش و تدبیر خودمان دلخوش باشیم؟   پاسخ: با تشکر از سؤال خوبتان، در پاسخ، نکاتی را تقدیم شما می کنیم: اولاً منظور روایت مذکور بر خلاف برداشت شما اینست که مؤمنان گمان نکنند همین که اظهار کردند ما ایمان آوردیم به حال خود رها می شوند و مورد امتحان و ابتلاء قرار نمی گیرند و با سختی ها و مشکلات مواجه نمی شوند بلکه ما همچون گذشتگان (انبیاء و اقوام ایشان) آنها را در بوته ابتلائات و دشواری ها می آزماییم تا مؤمن واقعی و راستین از مدعی دروغین مشخص شود. چنانکه خداوند در قرآن می فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ*وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۖ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ؛ آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟!*ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان می‌کنیم)؛ باید علم خدا درباره کسانی که راست می‌گویند و کسانی که دروغ می‌گویند تحقق یابد!»(1) ثانیاً وقتی به تاریخ زندگی انبیاء الهی و مؤمنین راستین می نگریم سرشار است از امدادهای الهی چه امدادهای ظاهری و مادی و چه باطنی و معنوی! درست است که سختی ها و دشواری های زیادی را بعنوان امتحان و ابتلاء الهی متحمل شدند اما در نهایت به امداد الهی از آن همه سختی و مشکلات رهایی یافته(2) و یا نام و راه و هدف انبیاء الهی و امامان و مؤمنان باقی مانده و ظالمان مقهور اراده الهی گردیده و جز زشتکاری و بدنامی در خاطر تاریخ، چیزی از ایشان باقی نمانده است.(3) که در این مجال به چند نمونه اشاره می کنیم: - نجات حضرت نوح و مؤمنان از عذاب الهی و رساندن آنها به ساحل امن. - امداد خداوند به حضرت ابراهیم و گلستان شدن آتش. - امداد خداوند به حضرت لوط و مؤمنان، رهایی از سختی ها و نجات ایشان از عذاب قوم. - امداد خداوند به حضرت صالح و مؤمنان، رهایی از سختی ها و نجات ایشان از عذاب قوم. - امداد الهی به قوم یونس در پی دعا و توبه و استغاثه ایشان و رفع عذاب الهی. - امداد خداوند به حضرت یوسف در حالیکه برادران اراده سوء داشتند و او را در چاه افکندند.، نیز امداد وی در رهایی از فتنه زلیخا و زنان و امداد یوسف در زندان و در دوران عزیزی مصر. - حفظ و حمایت خداوند از حضرت موسی در گهواره و سپری شدن دوران رشد در دامان فرعون، نجات موسی و بنی اسرائیل از دست فرعونیان، عبور از رود نیل و نابودی فرعون و همراهان. - امدادهای خاص الهی به حضرت سلیمان و داوود نبی و دیگر انبیاء عظام الهی (علیهم السلام). - امداد خداوند به حضرت عیسی و حفظ جان او از توطئه دشمنان. - حفظ جان پیامبر اسلام از خطرات و توطئه های بیشمار کفار و منافقین. - امدادهای الهی در پیروزی پیامبر اکرم و مسلمانان بر کفار و مشرکان در جهت اعتلای پرچم اسلام. - حفظ اسلام و قرآن و راه و مکتب ثقلین علیرغم دشمنی های بسیار کفار و مشرکان و منافقین تا به امروز. - امدادهای خداوند به امامان معصوم (علیهم السلام) در مسیر رسالت الهی شان و حفظ جان مؤمنان. - امدادهای الهی به امام عصر (عجل الله فرجه) در جهت حفظ جان آخرین ذخیره الهی و در مسیر رسالت غایبانه ایشان. - و ... ثالثاً اینکه انبیاء و اوصیاء الهی و مؤمنان همراه ایشان در برابر سنگ اندازی ها و فتنه گری های کفار و مشرکان و دشمنان دین و در جهت اعتلای دین الهی سختی ها و دشواری های بسیاری را متحمل شده اند سنت الهی و یک قاعده طبیعی بوده، طبق سنت الهی باید انبیاء و اوصیاء به تبلیغ و دعوت دین الهی بپردازند و طبیعی است که دنیاطلبان و هواپرستان در برابر این دعوت، مقاومت و مخالفت می کنند و از هیچ اذیت و آزاری نسبت به حق مداران دریغ نمی ورزند..(4) زیرا قرار بر این بوده که مردم با اختیار خود راه سعادت و یا شقاوت را برگزینند وگرنه اگر خدا می خواست می توانست همه بشر را به اجبار دیندار و مؤمن کند.(5) آنچه در این میدان اهمیت دارد اینکه انبیاء و اوصیاء الهی و مؤمنان حقیقی با ایمان راسخ و صبر و بردباری در مسیر احیاء و تحقق دین الهی تلاش کنند، این تلاش یا به پیروزی و شکست کفار و مشرکین می انجامد چنانکه در مقاطعی چنین بوده و یا به شهادت اوصیاء الهی و مؤمنان می انجامیده که فیض و فوز عظیم است و در هر حال بر اساس وعده حق خداوند، امداد الهی برای حفظ و اعتلای راه دین و اسلام محفوظ است چنانکه در جریان قیام اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در کربلا گرچه به حسب ظاهر امام و همه یارانش مظلومانه به شهادت رسیدند اما نام و راه و هدف مقدس آنها باقی مانده و تا قیام قیامت نیز باقی خواهد ماند، قیام خونینی که اگر نبود دیگر از اسلام اثری باقی نمی ماند چنانکه حضرت در عبارتی فرموده اند: «انا لله و اناالیه راجعون و علی الاسلام والسلام، اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید»... آن گاه که امت محمد(صلی الله علیه و آله) گرفتار رهبری چون یزید شود باید فاتحه اسلام را خواند.»(6) رابعاً قول و وعده خداوند حق است و همو فرموده در کارها به او توکل کنیم که او کفایت مان می کند.(7) و باید بدانیم که حوائج و خواسته های مان را از او بخواهیم و در سختی ها و مشکلات از او مدد بگیریم زیرا سررشته امور هستی تنها در دستان اوست.(8) و تنها و تنها در امور او را بخوانیم تا اجابت کند.(9) و نیز در اهمیت و ضرورت دعا و خواستن از درگاه خداوند فرمود: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا؛ بگو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى ‏كند در حقيقت‏ شما به تكذيب پرداخته‏ ايد و به زودى [عذاب بر شما] لازم خواهد شد.»(10) بنابراین دعا و توکل و توسل به خدا و اهل بیت (علیهم السلام) در زندگی انسان یک ضرورت انکارناپذیر است چون همه امور از خدا سرچشمه می گیرند و همه چیز تحت اختیار حضرت اوست و ما بندگان سراسر احتیاج و نیاز به حضرت اوییم. با این وجود، دعا و توکل و توسل، شرط لازم هستند اما صرف تمسک به آنها برای محقق شدن خواسته ها و دستیابی به توفیقات کفایت نمی کند به قول معروف: اینها شرط لازمند اما شرط کافی نیستند. فلذا گفته شده: «از تو حرکت از خدا برکت». و نیز خداوند در آیات کریمه فرموده: «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعي؛ و اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست.»(11) بی شک، دعا و توکل و توسل باید با تدبیر و تلاش و کوشش ما همراه باشد تا با لطف و عنایت الهی بهترین مقدرات برای ما رقم بخورد.   پی نوشت ها: 1. سوره عنکبوت/آیات 2 و 3. 2. «وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلى ما کُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتّى أَتاهُمْ نَصْرُنا وَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِ اللّهِ وَ لَقَدْ جاءَکَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلینَ ؛ پیش از تو نیز پیامبرانى تکذیب شدند; و در برابر تکذیب ها، صبر و استقامت کردند; و (در این راه،) آزار دیدند، تا هنگامى که یارى ما به آنها رسید. و هیچ چیز نمى تواند سنن خدا را تغییر دهد; و اخبار پیامبران به تو رسیده است .»، انعام/ایه 34. 3. انعام/آیات 42 - 45. 4. انعام/آیه 34. 5. همان/آیه 35. 6. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار الحیاء التراث العربی، بیروت-لبنان، بی تا، ج 44، ص 326. 7. «و من یتوکل علی الله فهو حسبه»، طلاق/آیه 3. 8. لا مؤثر فی الوجود الا الله، هیچ مؤثر و ایجاد کننده ای جز او نیست. 9. «وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ...؛ و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم.»، غافر/آیه 60. 10. فرقان/آیه 77. 11. نجم/آیه 39.
موضوع قفل شده است