لبخند = خداوند
تبهای اولیه
ستایش می کنم خدواند منان و دورد و سلام به پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) و آل محمد 14 معصوم و پیروان بر حق آن هنگامی که پروردگار ،انسان را بدرقه میکرد،به او گفت: به جایی میفرستمت که مردمانش میشکنند مبادا غم خوری،من همه جا با تو هستم. در کوله بارت عشق می نهم تا بگذری قلب به تو دهم تا جای دهی هر آنکه را دوست میداری به تو اشک میدهم تا همراهیت کند... در نهایت مرگ را که بدانی عاقبت بسوی خود من می خوانمت
حتی اگر همه چیز در این دنیا خوب و کامل بود،ما باز هم به خدا نیاز داشتیم زیرا خوبی و کمال خداست. کار من این نیست که به خودم فکر کنم. کار من این است که به خدا فکر کنم . خدا خودش به من فکر می کند.
هر چه روح به خداوند نزدیک تر باشد اشفتگی اش کم تر است زیرا نزدیک ترین نتقطه به مرکز دایره کمترین تکان را دارد.
هر اتفاقی که می افتد چه کوچک چه بزرگ وسیله ای است برای انکه خدا با ما حرف بزند و هنر زندگی دریافت این پیام هاست.
هر کجا محبت باشد خدا هم هست.
سرپیچی از فرمان ظالم اطاعت از امر خداست
خداوند هرگز به ما رویائی نمی دهد که توان تحقق بخشیدن به ان را نداشته باشیم
هر وقت احساس احترام به خود در شما کاهش یافت فکر کنید که خداوند شما را به صورت خودش افریده است.
ممکن است تعطیلات و دعاهای متفاوت داشته باشیم اما همگی دقیقا یک خدای واحد داریم. این نشان می دهد که شباهت های ما بیشتر از تفاوت های مان است
بگذار خداوند دیگران را به وسیله تو دوست بدارد و تو را به وسیله دیگران
خدا دعای ما را می فهمد حتی وقتی کلمه ای برای گفتنش پیدا نمی کنیم.
ایمان این نیست که باور کنیم خدا می تواند بکند،ان است که بدانیم او خواهد کرد
کسی که مهربان نیست،خدا را نمی شناسد،زیرا خدا مهر است.
تنهایی سرشار از موهبت است زیرا در سکوت درون خدا را خواهی یافت.
مردم هر روز خدا را می بینند،فقط او را تشخیص نمی دهند.
بعضی فکر می کنند منصفانه نیست که خدا کنار گل سرخ خار گذاشته است.
بعضی دیگر خدا را ستایش می کنند که کنار خارها گل سرخ گذاشته است.
خدا دندان داده است پس نان هم خواهد داد.
شفا را خدا می دهد و پزشک حق ویزیت می گیرد.
همه ازمون های خداوند هدفمند است روزی نور را خواهی دید.او فقط می خواهد که به او اعتماد کنی،با ایمانت راه برو نه با چشمت.
خدا می گذارد سختی های زندگی را تجربه کنیم تا درس هایی بیاموزیم که در هیچ شرایط دیگری نمی توانستیم یاد بگیریم. یاد گرفتن این درس ها به معنای انکار احساس ناراحتی نیست. بلکه یافتن مفهمومی است که در زیر ان احساس وجود دارد. امنیت در غیاب خطر نیست بلکه در حضور خداست.
يک کودک وقتي چيزي را مي خواهد ممکن است تا شب بهانه بگيرد
اما در انتها به خواب مي رود و خواسته را ناخواسته به خدا واگذار مي کند
بياييد خواسته هايمان را به او واگذار کنيم ....
خواسته هايمان را کاملا رها و بدون هيچگونه دغدغه اي به زيباترين بسپاريم
هر وقت عزمم را جزم کردم و آماده و مصمم ایستادم به نماز رو به روی تو و مناجات با تو ! خواب را فرستادی سراغم و حال مناجات را از من گرفتی . هر وقت گفتم دیگر بعد از این اوضاعم را درست می کنم. گفتم می روم آنجاهایی که اهل توبه و انابه می روند یک اتفاقی افتاد یک اتفاقی که نگذاشت به خدمت تو درآ یم خدای من ! شاید مرا از درت رانده ای شاید از بندگی ات دورم کری شاید دیدی من حق خدایی تو را به جای نمی آورم تبعیدم کرده ای شاید دیدی به تو پشت کرده ام خشمگین شده ای شاید دیدی حرفها و کارهایم مثل دروغگو ها شده مرا انداخته ای دور ! شاید دیدی شکر همان نعمتهایی که دادی هم نمی کنم دیگر محرومم کردی شاید دیدی دور و بر دانایان نمی گردم برای همین رهایم کردی شاید مرا میان بی خبرها و دنیادوست ها دیدی به همین دلیل ، از مهربانی ات نا امیدم کردی شاید دیدی دور و بر خوش گذران ها می پلکم حساب مرا هم با آنها یکی کردی شاید هم دورم کردی ، چون نمی خواهی صدایم را بشنوی شاید این مکافات گناهان من است یا مجازات بی حیایی هایم ولی اگر ببخشی ، چیزی نمی شود قبل از من خیلی ها را بخشیده ای
جناب امیر علی
تشکر از این همه مطالب خوب ، خیلی زیبا و دلنشین بود ، استفاده کردیم.
منتظر شنیدن ناگفته های دیگری از زبان شما هستیم.....:Gol: