₪₪ ایــســتــگــاه مــعــمــای اســک دیــن ₪₪

تب‌های اولیه

1444 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بسم الله .

یک معمای ساده :

من شهر های بی سکنه و خانه دارم ، جنگلهایم درختی ندارند ، کوه هایم بی سنگ و سخره اند ، دریاهای بی آب دارم و بیابان های بی شن ...
من را میشناسید ؟

بسم الله .

آن فرشته کدام است که وقتی جبرئیل امین و حضرت محمد(ص) با یک دیگر در زمین سخن میگفتند ، برای اولین بار به زمین آمد و در این حین جبرئیل از دیدن آن فرشته به شدت خوف کرد و حتی پیامبر (ص) هم با دیدن آن علایم ترس در چهره ی جبریل ، او نیز نگران شد ؟

[="Navy"]

مَهـدی;917294 نوشت:
آن فرشته کدام است که وقتی جبرئیل امین و حضرت محمد(ص) با یک دیگر در زمین سخن میگفتند ، برای اولین بار به زمین آمد و در این حین جبرئیل از دیدن آن فرشته به شدت خوف کرد و حتی پیامبر (ص) هم با دیدن آن علایم ترس در چهره ی جبریل ، او نیز نگران شد ؟

گمونم اسرافیل بود ؟[/]

بسم الله .

اتمچه;917303 نوشت:
گمونم اسرافیل بود ؟

احسنت صحیح است . @};-=d>happy

وقتی خاتم پیامبران حضرت محمد مصطفی (ص) با جبرئیل امین (ع) در حال سخن گفتن بودند ، ناگهان جناب جبرئیل(ع) متوجه پایین آمدن فرشته ای بسیار با عظمت و بزرگ و بزرگوار شد ، و سریع متوجه شد که آن فرشته ، جناب اِسرافیل(ع) است . فرشته ای که تا آن لحضه ، هرگز از عالم ملاء اعلای ملکوت ، پایین نیامده بود ؛ و جبریل (ع) تصور کردند که آن ساعت قیامت کبری هم اکنون است و جناب اِسرافیل (ع) برای دمیدن در سورِ خود و اعلام آغاز و برپایی قیامت و یوم الدّین آمده است ! که (گویا) ناگهان چهره ی جبرئیل (ع) از تصور لحضه واقعه ی بزرگ و روز و ساعت موعود ، بسیار بیرنگ و هراسان شد .
که پیامبر عزیز ما حضرت محمد مصطفی (ص) هم با دیدن چهره ی جبرئیل(ع) نگران شدند و سپس متوجه شدند که آن فرشته ی عظیم و بزرگوار (یعنی جناب اسرافیل(ع) ) به نزد ایشان آمدند و چنین گفتند :

سلام پروردگار بر شما (حضرت حق باری تعالاسلام می رسانند) .
برای پرسیدن سوالی به نزد شما آمدم و سوال این است : کدام یک را انتخاب میکنید *-پادشاهی *-بندگی ؟
که جناب جبرئیل امین (ع) (و عالم به علوم عالم به فضل خدا) ، به پیامبر آخر زِّمان حضرت محمد مصطفی (ص) گفتند : بندگی را انتخاب نمایید ... و حضرت محمد مصطفی (ص) پاسخی کاملتر فرمودند که این بود : با عرض سلام به الله تبارک و تعالی ، بندگیِ الله (جلّ جلاله) را انتخاب میکنم .
وسپس جناب اسرافیل که پاسخ را دریافتند ، درود بر آن بزرگواران فرستاده و به ملاء اعلای ملکوت پرواز کردند و ... چنین مفروض است که اگر دگر بار در عالم زمین دیده شوند ، این بار ساعت موعود است و لحضه ی موعود و دمیدن او در سورش می باشد ... که البته اللهُ اعلم .

اهمیت این سوال و اینکه خداوند عزیز ، حضرت اسرافیل (ع) را مامور آوردن آن نمودند ، حاویِ پیام و نکات خاصی است که ، حتما مورد توجه بسیاری از عالمیان است .

و تو چه دانی که
ساعت قیامت چقدر نزدیک است ؟! ...
در پناه الله باشید و هرگز از یاد خدا غافل نشوید .

مَهـدی;917293 نوشت:
بسم الله .

یک معمای ساده :

من شهر های بی سکنه و خانه دارم ، جنگلهایم درختی ندارند ، کوه هایم بی سنگ و سخره اند ، دریاهای بی آب دارم و بیابان های بی شن ...
من را میشناسید ؟

خب ... پاسخ را خودم عرض می کنم : نقشه .

مَهـدی;917599 نوشت:
خب ... پاسخ را خودم عرض می کنم : نقشه .

ععععععه...من می خواستم بگم کتاب !...نمیشد نه؟


خب من یک سوال جدید بگم؟

در سوره مومنون آيه 77 اينطور آمده است:

حَتّي إِذا فَتَحْنا عَلَيْهِمْ بابًا ذا عَذابٍ شَديدٍ

تا اينکه ما يک دري را بر روي دشمنان باز کنيم که از آن درب، عذاب شديدي جاري شود.

شما بگین منظور از این چه چیز و برای چه حادثه ای هست؟

[="Navy"]

اتمچه;929093 نوشت:
شما بگین منظور از این چه چیز و برای چه حادثه ای هست؟

سلام
می دونم خیلی سخت بود

جواب:
این ایه به واقعه بزرگ خروج موجودی در آخر الازمان به نام دابة الارض اشاره داره که از زیر زمین بیرون میاد و وقتی مردم اونو می بینن متواری میشن و بسیار ی از مردم (شرور) رو خدا بویسیله اون میکشه یا داغ میکنه منظور از در همون دری است که از زمین ناگهان بیرون زده میشه و اون موجود از جهانی دیگر وارد عالم انسان ها میشه![/]

[="Navy"]خب سوال بعدی

رمز کنترل جنیان توسط انگشتر حضرت سلیمان (ع) چه بود که وقتی دست هر کسی می افتاد اون هم می تونست همه را کنترل کند؟[/]

اتمچه;929281 نوشت:
[="Navy"]خب سوال بعدی

رمز کنترل جنیان توسط انگشتر حضرت سلیمان (ع) چه بود که وقتی دست هر کسی می افتاد اون هم می تونست همه را کنترل کند؟

[/]

سلام
نام اعظم خدا بود.

[="Navy"]

روزنه;929282 نوشت:
سلام
نام اعظم خدا بود.

سلام
نزدیک شدین ولی اسم اعظم برای هر کس کار نمیکنه یعنی هر اسمی کار نمیکنه !
شمابگین چه اسمی بود ؟[/]

اتمچه;929283 نوشت:
[="Navy"]

سلام
نزدیک شدین ولی اسم اعظم برای هر کس کار نمیکنه یعنی هر اسمی کار نمیکنه !
شمابگین چه اسمی بود ؟

[/]

نمیدونم
فقط میدونم اسم اعظم خدا بود. یبارم یکی از دیو ها خودشو به شکل حضرت سلیمان درآورده بود و انگشتری و گرفته بود.

اتمچه;929283 نوشت:
[="Navy"]

سلام
نزدیک شدین ولی اسم اعظم برای هر کس کار نمیکنه یعنی هر اسمی کار نمیکنه !
شمابگین چه اسمی بود ؟

[/]

نمیدونم
فقط میدونم اسم اعظم خدا بود.

[="Times New Roman"][="Black"]

اتمچه;929283 نوشت:

سلام
نزدیک شدین ولی اسم اعظم برای هر کس کار نمیکنه یعنی هر اسمی کار نمیکنه !
شمابگین چه اسمی بود ؟


الرحمن
[SPOILER]
با تشکر از گوگل که ما را در رساندن به پاسخ صحیح یاری کردند.:khandeh!:
[/SPOILER][/]

Im_Masoud.Freeman;929286 نوشت:
با تشکر از گوگل که ما را در رساندن به پاسخ صحیح یاری کردند.

سلام
نه گوگل چی می دونه مال خارجی ها یه!:)

جواب این میشه

روی انگشتر حضرت سلیمان یه ذکری نوشته بود که از اسم های حضرت علی بود و هر وقت اونو می خوند همه جنیان عقلشون خل میشد و هی مثل غول چراغ جادو ازش اطاعت میکردن(غول های خیلی بزگ که می تونستن سنگ های صد تنی رو از اروپا و امریکا بکنن بیارن بیت المقدس) یا برن اعمق اقیانوس ها جواهران و مروارید ها و زبر جد های نورانی را رو جمع کنن بیارن قصر درست کنن!

[="Times New Roman"][="Black"]

اتمچه;929287 نوشت:

سلام
نه گوگل چی می دونه مال خارجی ها یه!:)

جواب این میشه

روی انگشتر حضرت سلیمان یه ذکری نوشته بود که از اسم های حضرت علی بود و هر وقت اونو می خوند همه جنیان عقلشون خل میشد و هی مثل غول چراغ جادو ازش اطاعت میکردن(غول های خیلی بزگ که می تونستن سنگ های صد تنی رو از اروپا و امریکا بکنن بیارن بیت المقدس) یا برن اعمق اقیانوس ها جواهران و مروارید ها و زبر جد های نورانی را رو جمع کنن بیارن قصر درست کنن!


صد دفعه گفتم از موتور جستجوی وطنی استفاده کنید.
دیدید این اجنبی ها چجوری منو ضایع کردند.:khandeh!:[/]

روزی حضرت علی داشت با یک یهودی مسافرت میکرد وقتی به رودخونه رسیدن به خاطر سیل پل خراب شد و جریان اب زیاد بود

اون یهودی یک وردی خوند و از روی اب رد شد!...حضرت علی خیلی تعجب کرد بهش گفت صبر کن همونجا باش بعد اون هم یک ذکری گفت و از روی اب رد شد

وقتی به اون طرف رسید یهودیه هم تعجب کرد گفت تو کی هستی؟
حضرت علی گفت تو اول بگو چطوری این کار و کردی >
یهودیه گفت در ایین یهود (آل داوود) ذکری هست که وقتی اون رو بخونیم همه عالم ماده مسخرت میشود
امام علی گفت اون ذکر (اسم اعظم) مربوط به چه کسی هست ؟
یهودی گفت وصی پیامبر اخر الزمان!
امام علی گفت می دانی او کیست؟
گفت نه!
امام علی گفت منم آن و
صی پیامبر اخر الزمان و ما (اولیا و پیامبران) و آن کسانی که اسم اعظمی که نام من در ان نهفته هست را بدانند می توانند از اب رد بشوند !

سوال بعدی رو شما بگین

[="Navy"]خب سلام

یک سوال دیگه بگم

روزی پیامبر (ص) برای سفری از کوهستانی رد میشدند

ناگهان روح بزرگی بر بالای کوهی ایستاده بود و به ایشان سلام و عرض ارادت کرد (البته فقط پیامبر دید )

پیامبر با تعحب لحظه ای به اون خیره شد و سپس به او سلام کرد!

شما بگویید اون شخص چه کسی بود؟[/]

سلام. کی میتونه معنای این جمله را بیان کنه؟

ح. ر. = س. ا. ب. ص.

[="DarkGreen"]

SHAHINN;933738 نوشت:
سلام. کی میتونه معنای این جمله را بیان کنه؟

ح. ر. = س. ا. ب. ص.

نمی دونم خیلی سخته[/]

من یکی میگم شما جواب بدین

اگه چهار انگشت دو دست را در هم قرار بدیم چند زاویه تشکیل میشه؟

اینو یکی از فیلسوفان ریاضی دان ایرانی اختراع کرد ....هیچ کس جوابش رو بلد نیست!

[="DarkGreen"]

اتمقلی;936775 نوشت:
من یکی میگم شما جواب بدین

اگه چهار انگشت دو دست را در هم قرار بدیم چند زاویه تشکیل میشه؟

اینو یکی از فیلسوفان ریاضی دان ایرانی اختراع کرد ....هیچ کس جوابش رو بلد نیست!

خب جواب میشه 28 زاویه[/]

سلام

کسی جواب این معما رو میدونه

یادش بخیر چند سال پیش با دوستان تو مرو دشت تفریح رفته بودیم که یکی این معما رو گفت منم نتونستم جوابش رو بدم.

یک کر با یک کور و یک لال میرن تو بیابون .

کر میمیره حالا لال چطور به کور بگه که کر مرده است ؟

یک جایی دیدم نوشته بود با خط بریل . ولی این جوابش نبود.

tariq.jameel;937131 نوشت:
سلام

کسی جواب این معما رو میدونه

یادش بخیر چند سال پیش با دوستان تو مرو دشت تفریح رفته بودیم که یکی این معما رو گفت منم نتونستم جوابش رو بدم.

یک کر با یک کور و یک لال میرن تو بیابون .

کر میمیره حالا لال چطور به کور بگه که کر مرده است ؟

یک جایی دیدم نوشته بود با خط بریل . ولی این جوابش نبود.

لال میتونه یه کاری بکنه ...
تا جایی که میتونه کور رو بزنه ... اینجوری کور به التماس کردن میوفته و از کر خواهش میکنه که بهش کمک کنه ...
ولی هیچ ندایی از کر بلند نمیشه ...

بعد از مدتی کور بلند بلند داد میزنه ... آخه کر کجا هستی ... مردی !!!
و لال به یک حالت تائیدی پیشته کور میزنه که یعنی آره ... کر مرده ....

[="Navy"]

نقل قول:
یک کر با یک کور و یک لال میرن تو بیابون . کر میمیره حالا لال چطور به کور بگه که کر مرده است ؟ یک جایی دیدم نوشته بود با خط بریل . ولی این جوابش نبود.
سلام...جنازه کر رو اون لال و قول بلند میکنه میندازه روی شونه کور و اونو با لا لالی اشتاره میکنه بریم خونه بریم خونه...بعد اون کور براش سوال میشه این چرا اصلا پایین نمیاد و تا خونه زوارش از خستگی درمیره لابد دیگه نه، اون وقت دوزاریش میفهمه که اون کره مرده!:))[/]

[="Navy"]الان من یک معما مطرح کنم ببینم کسی بـَلَته!

اون چیه که فقط پا داره و پا برهنه همه رو دنبال میکنه ؟[/]

[="Navy"]جواب...باد[/]

حُسنلی کالِفت;963404 نوشت:
اون چیه که فقط پا داره و پا برهنه همه رو دنبال میکنه ؟

عرض سلام و احترام

بنده اول فکر کردم چوابش شاید " سایه آدم " باشد!

اما حالا که چواب باد است به نظر باید کلمات چمله تغییر کند بهترمیشود چون اصلا آدم یاد باد نمی افتد!

اینطوری باشد : آن چیست که نه دست دارد نه پا اما همه رو دنبال میکند؟!

[="Navy"]

لبخند نگاه;963600 نوشت:
عرض سلام و احترام

بنده اول فکر کردم چوابش شاید " سایه آدم " باشد!

اما حالا که چواب باد است به نظر باید کلمات چمله تغییر کند بهترمیشود چون اصلا آدم یاد باد نمی افتد!

اینطوری باشد : آن چیست که نه دست دارد نه پا اما همه رو دنبال میکند؟!

سلام...خب هستی!...آره همون شما گفتی درست تره گمونم حالا اینو بگین....اون چیه که همه رو دنبال میکنه می خوره و نه پا داره نه دست؟[/]

سلام...خب جواب میشه آتیش ...همه ر و میخوره و سیر نمیشه!

سوال بعدی: بگین این دره در کجاست؟... یه حدسی بزنین

www.askdin.com/gallery/images/13288/1_5750068885_20d64c9538.jpg

سلام این سوال جوابش خیلی سخته

سوال.
کدامیک از اصحاب پیامبر باب الله بودند؟
1 خالدبن ولید 2 ابوذر 3جعفربن ابیطالب 4سلمان فارسی

یعسوب الدین لقب کدام امام بزرگوار است؟

1امام رضا ع 2امام باقر ع 3امام عسکری ع 4امام علی ع

[="Navy"]

رسول.الف;964935 نوشت:
سلام این سوال جوابش خیلی سخته
سلام الفی!...اره یکم سخت بود...این ترک در واقع هیچ دره ای نیست بلکه قسمت خمیدگی یک سوزن ته گرد هست که گذاشتن زیر میکروسکوپ الکترونی و چند هزار بار بزرگ ترش کردن ![/]

[="Navy"]سلام...شما بگین دیبای زرد لقب چه کسی بود؟[/]

[="Navy"]سلام...روزی معتصم حاکم ملعون عباسی دستور داد همه سادات علوی رو جمع کنند و به زندان بیفکنن ...در بین ان سادات مظلوم نوجوانی هم بود که بسیار زیبا بود و چهره ای بسیار نورانی و درخشان داشت !...حاکم ملعون پرسید ان پسر کیست؟...گفتن محمد بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب!...که به خاطر زیبایش در قوم سادات به دیبای زرد معروف هست!...معتصم گفت :عجب! پس دیبای زرد که میگویند تو هستی! پسر حسن بن علی ها؟... من امروز چنان تو را بکشم که در تاریخ به مانند ان کسی رو عقوبت نکرده باشند!...پس او را به کنار ستون نیمه تمامی کشاند و دستور داد ان جوان را دست بسته سربازان در بین ان ستون گذاشتن و سپس از بالای دیوار انقدر ساروج در داخل ستون ریختن تا اینکه ان نوجوان معصوم زنده زنده در میان دیوار حبس شد و انقدر تقلا کرد تا جان داد !!.......خدا لعنت کند همه عباسیان و یزیدیان و صدامیان را[/]

[="Navy"]سلام
یه معمای جدید یاد گرفتم یادم اومد اینجا بگم !:)

شما بگین اولین قوم شیعه دوازده امامی در ایران در کجا زندگی میکردن و شخصیت معروف باقی مانده از ان قوم در تاریخ چه کسی هست؟

خیلی هم داستان جالبی داره اگه بلد باشین میگم[/]

اتمقلی;989086 نوشت:
سلام
یه معمای جدید یاد گرفتم یادم اومد اینجا بگم !:)

شما بگین اولین قوم شیعه دوازده امامی در ایران در کجا زندگی میکردن و شخصیت معروف باقی مانده از ان قوم در تاریخ چه کسی هست؟

خیلی هم داستان جالبی داره اگه بلد باشین میگم

رسمی‌شدن مذهب شیعه در ایران به رسمی شدن مذهب شیعه در دربار صفوی در دهه 880ق و اجرای فقه آن در دستگاه قضایی اشاره می‌کند که سرانجام این مذهب را، مذهبِ رسمی ایران برگزید.
شاه اسماعیل یکم صفوی توانست در سال 880در تبریز تاجگذاری کند و مذهب شیعه دوازده امامی را در ایران رسمی کند. پس از حکومتهای محلی علویان (طبرستان)، اسماعیلیان، آل بویه وسربداران، سرانجام قزلباشها و ترکان صفوی توانستند تشیع را در ایران رسمی کنند

درسته ؟

[="Navy"]سلام...نه من منظورم این بود که اولین قوم شیعه کی بود!:) ....جواب هم میشه جد سید جمال الدین اسد آبادی همدانی که رفته بود حج گم شد امام زمان سوار فرستاد و اونو برد به جزیرة الخضرای معروف که بعد ناگهان وارد قصری طلایی در جنگلی اسرار آمیز و فانتزی شد (وسط بیابون!) و رفت داخل قصر با امام زمان ملاقات کرد و بعد از برگشتن از اون حالت یا سفر ما بعد طبیعه به دستور امام زمان (ع) اولین مکتب شیعه رو در ایران در همدان تشکیل داد....[/]

کدام زن است که هیزم‌کش آتش جهنم است و در قرآن به او اشاره شده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[="Navy"]

ماه تی تی;1009102 نوشت:
کدام زن است که هیزم‌کش آتش جهنم است و در قرآن به او اشاره شده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام...زن ابو لهب بود درسته!.... حالا من یک سوال دیگه مطرح میکنم![/]

[="Navy"]خب شما بگین از لحاظ مختصات مکانی هفت آسمان کجاست؟ و چرا هفت تا هست؟ و هر کدام از اسمان ها نسبتش به انسان چگونه است که خدا میگه ما برای شما هفت اسمان را خلق کردیم و سپس عرش را بعد از آسمان هفتم و بالای درخت صدر المنهی بنا کردیم!...از لحاظ تئوری و تعحلیلی (یعنی متافیزیکی) توضیح دهید این هفت اسمان منظور چیه؟![/]