جمع بندی آیا حضرت علی (ع) در کعبه متولد شدند؟

تب‌های اولیه

73 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

این مساله را در جای دیگری در صفحات قبل اگر مراجعه بفرمایید پاسخ دادم. اگر بنا بر این باشد که ما هر چه خواستیم به تاریخ اضافه کنیم و بعد مدعی شویم که بنی امیه نقل نکرده اند دیگر چگونه می توان در مورد تاریخ تحقیق کرد؟! هر کسی از فردا ادعایی می کند و می گوید بنی امیه نگذاشتند در تاریخ منعکس شود. همانگونه که قبلا هم بیان کردم هر انسان منحرفی از این پس هر تهمتی که بخواهد به پیامبر می زند و خواهد گفت که مسلمانان تاریخ را نوشته اند پس طبیعی است که فلان قضیه که بر ضد پیامبرشان است را منعکس نکنند!

با اینکه بنده می پذیرم که در طول تاریخ امکان تحریف و حتی از بین رفتن اسناد وجود داشته اما این به هیچ وجه دلیل مناسبی نیست برای اینکه هر چه می خواهیم به تاریخ نسبت دهیم. بهرحال آنچه به دست ما رسیده همین است و هر ادعایی در همین چارچوب مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

من نگفتم چیزی که در تاریخ نیست را بگوییم در تاریخ هست...

این جریان تولد در کعبه نقل تاریخی دارد...

شما گفتید چرا در میان مکیان منعکس نشده؟

من هم میگویم منعکس نشدنش نیاز به مدرک دارد...
شما مدرک دارید که در میان مکیان منعکس نشده؟

مثلا ماه توسط پیامبر شکافت
اما چرا در میان مردم زمین منعکس نشد؟ فقط در میان چند روایت اسلامی دیده میشود؟

( پست قبلی هم در جواب پست قبل ترتان)

آقا من هم یک سوال کوچولو دارم...به نظر می رسه از زمان تولد حضرت علی چندین بار کعبه خراب شده و بازسازی شده...پس چطوره که دوستان تاپیکی زده بودن و در اون تصویری گذاشته بودن که محل شکافته شده کعبه برای ورود مادر حضرت به تصویر هست؟

اگر کمی تامل فرمایید خواهید دید که می بایست در قرآن ذکر این واقعه حتما می آمد. آیا خداوند معجزه به این درجه از اهمیت را انجام داده که فقط یک مشرک به نام یزید بن قعنب آن را مشاهده کند؟! یا این باید حجتی باشد بر همگان که این کودک عادی نیست. بنابراین این جریان می بایست حتما در قرآن ذکر میشد دوست من (همانگونه که قضیه اصحاب فیل در قرآن آمده). نه تنها در قرآن نیامده که هیچ حدیثی از پیامبر وجود ندارد که از این قضیه حرفی زده باشند یا خود امام علی هیچ جا این قضیه را بیان نکرده است. از نظر من منطقی به نظر نمی رسد و این قضیه به قدری شگفت است که اگر اتفاق می افتاد در عرب و عجم به ضرب المثل بدل شده و همگان در مورد آن حرف میزدند. حضرت علی در نهج البلاغه بارها و بارها برای اثبات ویژگی های برترشان از نسبشان نام برده اند یا مثلا فرموده اند که من پسر فلانیم یا هاشمی ام یا پسر عموی ما بود که پیامبر شد در حالیکه اگر این قضیه اتفاق می افتاد می بایست حتما ذکر می فرمودند که من همانم که در کعبه متولد شدم. من همانم که کعبه بخاطر من شکافت! در حالیکه هیچ جا نداریم/
هیچ جا نداریم که امام حسین در کربلا فرموده باشند که من پسر مولود کعبه هستم!
دوست عزیز من قصد بنده زیر سوال بردن شخصیت امام علی نیست و تنها هدف رسیدن به حقیقت و زدودن خرافات است. موفق باشید

این همه معجزه در تاریخ از پیامبر نقل شده
چرا در قران نیامده؟
مگر به اعتراف شما قرار نیست حجت تمام شود؟
چرا این معجزات تبدیل به ضرب المثل و ... نشد؟
چرا متواتر نشد؟
چرا در قران نیامد؟

مثلا ماه توسط پیامبر شکافت
اما چرا در میان مردم زمین منعکس نشد؟ فقط در میان چند روایت اسلامی دیده میشود؟
خودمونیم ها...ولی پشت شکافته شدن ماه توسط پیامبر هم کلی حرف و حدیث هست...و خیلی از انتقاداتی که دوستمون به واقعه تولد وارد می کند فکر می کنم به شکافته شدن ماه هم وارده....فکر نکنم شکافته شدن ماه از حقایق مسلم و بدون خدشه اسلامیون باشه

خودمونیم ها...ولی پشت شکافته شدن ماه توسط پیامبر هم کلی حرف و حدیث هست...و خیلی از انتقاداتی که دوستمون به واقعه تولد وارد می کند فکر می کنم به شکافته شدن ماه هم وارده....فکر نکنم شکافته شدن ماه از حقایق مسلم و بدون خدشه اسلامیون باشه

در نقل تاریخی تنها چیزی که یقین اور است نقل متواتر است
پس یقین به این معنا فقط از قران یا روایات متواتر حاصل خواهد شد...

البته ان چیزی در قران مدنظرم است که جنبه تاریخی داشته باشد
اما داستانهایی که به خاطر خدایی بودنش میپذیریم داستانش فرق میکند..

پس دو حالت بیشتر متصور نیست :
فرزندان قصی بن کلاب که مسئول این کار بودند خودشان سقف را برداشته اند و کعبه را بدون سقف کرده اند که عاقلانه نیست.
بلایای طبیعی باعث تخریب بنا شده....

دوست عزیز من ... احتمالی سومی نیز هست و آن اینکه مرور زمان موجب از بین رفتن سقف کعبه شده باشد. در ضمن به فرض که بپذیریم که سیل یا آتش سوزی سقف کعبه را از بین برد! در کجا؟ در کدام تاریخ چنین آمده؟ به فرض که چنین باشد!!! شما از کجا اطمینان دارید که این سیل یا آتش سوزی بعد از تولد امام علی رخ داده است؟ نمی توانید بگویید چون این روایت می گوید که حضرت علی در کعبه به دنیا آمده! نمی توانید با حدیثی که اعتبارش زیر سوال است ادعایتان را اثبات کنید! من سوالم را دوباره مطرح می کنم و اینبار امیدوارم با دقت و تامل بیشتری پاسخ بفرمایید.
1- شما از کجا به این نتیجه رسیدید که سیل یا آتشی سقف و دیوارهای کعبه را خراب کرده؟ و مهمتر اینکه از کجا معلوم که این سیل و آتش سوزی قبل از تولد حضرت علی نباشد؟ یعنی در طول این 150 سال احتمال دارد اتفاق افتاده باشد و اگر قبل از تولد امام علی باشد بار داستان زیر سوال است.
2- شما بر چه اساس می فرماید که سیلی یا حادثه ای درست بعد از تولد امام علی رخ داد و کعبه خراب شد!
3-در ضمن من چند بار یک سوال را پرسیدم و باز جواب ندادید! چرا هیچ یک از مورخین در مورد این حادثه طبیعی هیچ حرفی نزده اند! قبلا هم گفتم اگر چنین بود که شما فرمودید می بایست در کتب تاریخی قبل از بازسازی کعبه حتما چند سطر در مورد این می نوشتند که در سال مثلا 32 عام الفیل یا 33 یا 34 بلایی آمد و کعبه را خراب کرد! در هیچ کجای تاریخ تا جایی که من تحقیق کرده ام چنین گزارشی وجود ندارد اگر دارد شما نشان دهید. نمی شود که هر جا به نفعمان نبود بگوییم اینجا مورخین یادشان رفته یا تحریف شده. اگر نیامده حداقل بپذیرید که در تواریخ موجود نیامده که در زمان پیامبر سیل یا آتش سوزی کعبه را خراب کرده باشد.

روایات شما مربوط به پنج سال بعد از تولد است...

چقدر جالب است که روایت 5 سال بعد قابل قبول نیست اما روایت 150 سال قبل مقبول! اگر گزارشی در دست نباشد که نشان دهد کعبه کی خراب شده کدام یک معقول تر است؟ اینکه کعبه در زمان تولد حضرت علی به شکل 5 سال بعدش باشد یا 150 سال قبل!؟ در ضمن چرا خدایی که 30 سال قبل کعبه را از سپاه ابرهه نجات می دهد دوباره خود کمر به نابودی کعبه می بندد!؟ مگر می شود خدایی سپاهی را نابود کند به جرم اینکه به خانه من نظر سوء داشتید بعد از 30 با یک سیل دوباره خودش همان خانه را ویران کند!؟

من نگفتم چیزی که در تاریخ نیست را بگوییم در تاریخ هست...

پس اگر چیزی که در تاریخ نیست را نمی گویید لطفا جواب سوال مرا بدهید که در کجای تاریخ آمده که سیل یا آتش سوزی بعد از تولد امام علی کعبه را خراب کرد؟

این جریان تولد در کعبه نقل تاریخی دارد...

نقل قول تاریخی تعریف مشخص دارد. کدام کتاب تاریخی معتبر از این واقعه گزارش داده اند؟ من بارها و بارها از شما خواستم نشان بدهید به غیر از نقل قول از علما هیچ چیزی ندیدم. در کدام کتاب تاریخی معتبر (شیعه یا سنی) آمده که حضرت علی در کعبه متولد شدند؟

من هم میگویم منعکس نشدنش نیاز به مدرک دارد...
شما مدرک دارید که در میان مکیان منعکس نشده؟

8-| من هیچ حرفی ندارم. این حرفتون اونقدر عجیبه که آدم میمونه! مثل این میمونه که یه شخصی بگه پیامبر به هند سفر کرده بگیم در کجا؟ پس چرا هیچ جا نگفته؟برگرده بگه شما ثابت کنید نرفته باشه! اینکه نگفته که دلیل نمیشه! دوست عزیز من اگر اتفاقی را تاریخ ذکر نکرده باشد فرض رو بر اتفاق نیفتادن اون میگیریم چون غیر از این راهی نیست و اگر این باب باز بشه هر کسی میتونه هر ادعایی بکنه و بگه شما ثابت کن نشده! مثلا شما ثابت کن پیامبر نگفته که در آخر زمان شخصی به نام شهریار میاد که از دست شما دیونه میشه! من که میگم گفته! شما که میگی نگفته مدرک نشون بده!
مثل ملانصرالدین که میگفت اینجا وسط زمینه شما که میگی نیست دلیل بیار! دوست من شخصی که ادعایی مطرح میکنه بر خودشه که اثبات هم بکنه این یک اصل علمی پذیرفته شده هست.

مثلا ماه توسط پیامبر شکافت
اما چرا در میان مردم زمین منعکس نشد؟ فقط در میان چند روایت اسلامی دیده میشود؟

در مورد ماه شک و شبهه فراوان است و خود قرآن هم وجود هیچ معجزه ای برای حضرت محمد به غیر از قرآن را ثابت نمیکند. ولی چون به بحث ما ربطی نداره واردش نمیشم.

آقا من هم یک سوال کوچولو دارم...به نظر می رسه از زمان تولد حضرت علی چندین بار کعبه خراب شده و بازسازی شده...پس چطوره که دوستان تاپیکی زده بودن و در اون تصویری گذاشته بودن که محل شکافته شده کعبه برای ورود مادر حضرت به تصویر هست؟

دوست عزیز من هر کسی هر ادعایی میتونه مطرح کنه. شنونده باید عاقل باشه.

این همه معجزه در تاریخ از پیامبر نقل شده
چرا در قران نیامده؟
مگر به اعتراف شما قرار نیست حجت تمام شود؟
چرا این معجزات تبدیل به ضرب المثل و ... نشد؟
چرا متواتر نشد؟
چرا در قران نیامد؟

پاسخش خیلی راحته چون هیچ کدام واقعیت نداره و همشو میشه رد کرد! چه جوری؟ هر چند که ربطی نداره به بحثمون ولی چون چند بار مطرح کردید مجبورم جواب بدم ...
علمای بزرگ برای پیامبر اسلام فقط دو معجزه نام بردن: 1- قرآن 2- متحد کردن عرب
بقیه مسائل حالت افسانه داره که مردم خودشون درست کردن. به چه دلیل این حرفو میزنم؟ مثلا فرض کنید در قضیه شکافتن ماه: اگر چنین اتفاقی رخ میداد آیا فقط ماه در مدینه شکافته میشد یا در مکه هم؟ آیا در طائف نیز مردم ماه را سالم میدیدند یا شکافته شده؟ نه تنها در مکه و طائف و شبه جزیزه عرب که یک نیمکره زمین می بایست این واقعه را میدیدند. امشب ماه ایران با یک مقدار اندک اختلاف در افق همان ماه عربستان است. یعنی اگر ماه را وسط آسمان تهران ببینیم همان ماهی است که ترک ها و کردها و عرب ها از سمت غرب و افغان ها از سمت مشرق ما می نگرند. بنابراین اگر چنین اتفاقی رخ میداد قطعا می بایست ایرانیان و مصریان و رومیان و ... این واقعه را می دیدند و در کتب خود گزارش می کردند که در چنین روزی ماه به ناگهان شکافته شد. علم تاریخ علم ادعاها نیست. ادعاها بر اساس مستندات مورد بررسی قرار می گیرد و صحت و سقم آن مشخص می شود. بنابراین اگر کسی ادعا کند که من دیدم پیامبر ماه را دو تکه کرد باید شک کنیم که پس چرا در هیچ کشور و شهر دیگری این واقعه را ندیده و گزارش نکرده اند.
چند سال پیش خبری مطرح شد مبنی بر اینکه ابو علی سینا در کتاب خود به ما گزارشی داده مبنی بر مشاهده یک ابرنواختر. و ادعا کرده که در آسمان یک ستاره به شدت نورانی را در فلان نقطه دیده. من این روایت را می پذیریم. چرا؟ چون یک منجم چینی هم عین همین گزارش را در کتابش آورده . یک منجم از اروپا هم وجود همچین ستاره ای در آسمان در آن تاریخ را ذکر کرده. چندین سال بعد حتی نام ستاره و مکان آن مشخص شد و ناسا نیز وجود آن را تایید کرد. با این شواهد ما به اطمینان می رسیم نه به صرف ادعای یک نفر.
حال اگر در مورد شکافته شدن ماه نیز چنین گزارشهایی موجود است نشان دهید لطفا. البته این موضوع مربوط به تاپیک نیست و اگر در تاپیک جدیدی مطرح بفرمایید بهتر است بنده نیز مشارکت خواهم کرد.

در نقل تاریخی تنها چیزی که یقین اور است نقل متواتر است
پس یقین به این معنا فقط از قران یا روایات متواتر حاصل خواهد شد...

البته ان چیزی در قران مدنظرم است که جنبه تاریخی داشته باشد
اما داستانهایی که به خاطر خدایی بودنش میپذیریم داستانش فرق میکند..

داستان تولد حضرت علی متواتر است با قرآنی؟

به نظر شما چرا وقتی مطلب یا روایتی عنوان می شود که در آن به ظاهر مطلبی وجود دارد که به مذاق روحانیون خوش نمی آید آنها سریع واکنش نشان داده و میگویند که راوی حدیث کیست؟ چه کسی این روایت رو نقل کرده؟ درجه صحت حدیث چییست؟ ما که هر روایتی رو نمی پذیریم! باید بررسی بشه سلسله راویان تا مشخص بشه که اون بین آدم مجهول یا دروغگو یا شیادی وجود نداشته باشه. هر حدیثی که محل اطمینان نیست! ولی در اینجا چون روایت به نفع عقایدشان است بدون هیچ چون و چرایی می پذیرند! از ابتدای بحث تا اینجا دیدید که کارشناس یا دوستان دیگر حتی یک نفر نبود که بخواهد سند روایت تولد امام علی رو بررسی کنه؟ حتی یک نفر پیدا شد که حرف از عمل رجال و اینکه علمای اسلام هر روایتی رو نمیپذیرن بزنه؟ خیر! چونکه اینجا به نفعه که پذیرفته بشه. من روایاتی رو از کافی کلینی و بحارالانوار به روحانیون نشان داده ام ولی آنها گفته اند که در سند این روایت فلان شخص هست که مثلا کذاب است یا یهودی است یا فلان است پس روایتش را نمی پذیریم. خیلی خب! در سند این روایت یزید بن قعنب هست که یا مشرک هست یا مجهول! پس چگونه این روایت را می پذیرید؟! این روایت واحد است یعنی فقط یک نفر آن را نقل کرده. روایت واحد آن هم از یک مشرک. کارشناس در جایی گفته بودن که یزید بن قعنب مجهول هستن یعنی در کتب رجالی اسمی از ایشون نیومده. خب دیگه بدتر! من از دوستانی که لطف کردن مشارکت کردن تشکر میکنم. و ازشون میخوام برای بار آخر اگر کسی غیر از یزید بن قعنب شاهد ماجرای تولد حضرت علی بوده است لطفا بیان کنند. برای بار چندم از شما خواهش میکنم تمام روایاتی که بیان میکند که ما این ماجرا را دیدیم بیاورید و از لحاظ سندی بر طبق علم رجال شیعه بررسی کنید. اگر روایتی غیر از این که یزید بن قعنب وجود نداره یعنی هیچ شاهد عینی غیر از ایشون وجود نداره پس قضیه کاملا روشنه و فک کنم نیاز به بحث بیشتری نیست. موفق باشید

داستان تولد حضرت علی متواتر است با قرآنی؟

همانطور که گفتم و همه میدانند
داستان تولد که سهل است
اکثر تاریخ و روایات نه در قران امده و نه متواتر است.

انتقاد من شیوه غلط شما در استدلال است.
شما اگر بگویید روایت قابل قبول نیست چون سندش اعتبار ندارد
قابل قبول است
اگر بگویید تنها روایات متواتر را قبول دارید قابل قبول است
زیرا محل اشکال معلوم و منطقی است
اما انچه در مورد سقف و ... میگویید منطقی نیست...

بنده خیلی سعی کردم که روال بحث مستدل پیش رود اما نشد و به جدل تبدیل شد اگر دوستان اصرار بر ادامه بحث به این روش دارند که چاره ای جز بستن تاپیک نیست اما اگر دوستان اجازه می دهند که بحث منطقی، علمی و منظم پیش رود بفرمایند تا بحث را ادامه دهیم
علمی یعنی هر نص تاریخی که می آوریم با سند قابل مراجعه باشد یعنی کدام کتاب کدام انتشارات و ... که قابل مراجعه باشد مگر مسائلی که از اهمیت کمتری بر خوردارند
منطقی یعنی بحث طوری پیش رود که عقلا قبول کنند
منظم یعنی تا یک بحث تمام نشده سراغ بحث دیگر نرویم
ابتدا بحث سال 35 را مطرح می شود سپس مباحث دیگر را یکی یکی مطرح می کنم و به پاسخ می رسیم
اگر موافقید بفرمائید
در صورتیکه دوستان موافق بودند اگر پستی خارج از ضوابط باشد حذف می شود اگر داخل یک پست مطالب بی ربط گفته شود ابتدا با پیام خصوصی اعلام می کنیم که ویرایش کند اگر نکرد کل پست حذف می شود
موافقین بفرمایند

نده خیلی سعی کردم که روال بحث مستدل پیش رود اما نشد و به جدل تبدیل شد اگر دوستان اصرار بر ادامه بحث به این روش دارند که چاره ای جز بستن تاپیک نیست اما اگر دوستان اجازه می دهند که بحث منطقی، علمی و منظم پیش رود بفرمایند تا بحث را ادامه دهیم
علمی یعنی هر نص تاریخی که می آوریم با سند قابل مراجعه باشد یعنی کدام کتاب کدام انتشارات و ... که قابل مراجعه باشد مگر مسائلی که از اهمیت کمتری بر خوردارند
منطقی یعنی بحث طوری پیش رود که عقلا قبول کنند
منظم یعنی تا یک بحث تمام نشده سراغ بحث دیگر نرویم
ابتدا بحث سال 35 را مطرح می شود سپس مباحث دیگر را یکی یکی مطرح می کنم و به پاسخ می رسیم
اگر موافقید بفرمائید
در صورتیکه دوستان موافق بودند اگر پستی خارج از ضوابط باشد حذف می شود اگر داخل یک پست مطالب بی ربط گفته شود ابتدا با پیام خصوصی اعلام می کنیم که ویرایش کند اگر نکرد کل پست حذف می شود
موافقین بفرمایند

بنده موافقم به شرط اما اگر آقای کریمی به خاکی زد وا نیز به خاکی می زنیم

من هم اگر موافقتم اهمیت داره موافقم ای کاش می گفتید چند پست پشت سر هم ، هم از یک نفر ممنوع است

با تشکر از کاربران گرامی کریم اردکانی، چرا؟ 3992 و وطاها

جناب آقای کریمی اگر شما نیز موافقید

شروع کنیم

ابتدا روایت سال 35 را با متن عربی دارای سند ، ترجمه فارسی قرار دهید و نیز اگر از کتابی سند ارائه می دهید دقیق و با کتابنامه بفرمائید
تشکر دارم از اینکه فعلا تحلیلات و نظرات خودتان را بیان نمی کنید

خب اگر دوست گرامی رفت یکی دیگر روایت را بزاره

جمع بندی

پرسش:

آیا حضرت علی (علیه السلام) در کعبه متولد شدند؟ با توجه به اینکه بر اساس برخی گزارشهای تاریخی، کعبه در زمان تولد امام علی در سال 30 عام الفیل مسقف نبوده و به راحتی می شد داخل آن رفت، چگونه می توان پذیرفت که دیوار کعبه شکافته شده و شخصی چند روز در آن مانده و هیچ کس از چگونگی زندگی آن شخص در آن چند روز اطلاعی نداشته است؟

پاسخ:
تولد حضرت علی (علیه السلام)در کعبه از اموری است که شیعه و حتی برخی از اهل سنت نیز آن را نقل کرده اند
از شیعه شیخ مفید(1) و بسیاری دیگر
و از اهل سنت مسعودی و ابن عساکر(2) و نیز افراد دیگر
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى … قَالَ قَالَ يَزِيدُ بْنُ‏ قَعْنَبٍ‏ كُنْتُ جَالِساً مَعَ الْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ ... إِذْ أَقْبَلَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدٍ أُمُّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ كَانَتْ حَامِلَةً بِهِ لِتِسْعَةِ أَشْهُرٍ ...‏ فَرَأَيْنَا الْبَيْتَ وَ قَدِ انْفَتَحَ عَنْ ظَهْرِهِ وَ دَخَلَتْ فَاطِمَةُ فِيهِ وَ غَابَتْ عَنْ أَبْصَارِنَا وَ الْتَزَقَ الْحَائِطُ فَرُمْنَا أَنْ يَنْفَتِحَ لَنَا قُفْلُ الْبَابِ فَلَمْ يَنْفَتِحْ فَعَلِمْنَا أَنَّ ذَلِكَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ...(3)

جریان تولد حضرت علی علیه السلام در کعبه چنین گزارش شده است: يزيد بن‏ قعنب‏ می گويد من با عباس بن عبد المطلب و جمعى از قبلیه عبدالعزى برابر خانه كعبه نشسته بوديم كه فاطمه بنت اسد مادر امير المؤمنين (ع) كه نه ماه باو آبستن بود آمد و درد زائيدن داشت گفت خدايا من بتو ايمان دارم و بدان چه از نزد تو آمده است از رسولان و كتابها مؤمنم و بسخن جدم ابراهيم خليل تصديق دارم و او است كه اين بيت عتيق را ساخته بحق آنكه اين خانه را ساخته و بحق مولودى كه در شكم منست ولادت را بر من آسان كن، يزيد بن‏ قعنب‏ گويد ما بچشم خود ديديم كه خانه از پشت شكافت و فاطمه بدرون آن رفت و از ديده ما نهان شد و ديوار بهم آمد و خواستيم قفل در خانه را بگشائيم گشوده نشد و دانستيم كه اين امر از طرف خداى عز و جل است و پس ازچهار روز بيرون آمد و امير المؤمنين را در دست داشت و سپس گفت من بر همه زنان گذشته فضيلت دارم زيرا آسيه بنت مزاحم خدا را بنهانى پرستيد در آنجا كه خوب نبود پرستش خدا جز از روى ناچارى و مريم دختر عمران نخل خشك را بدست خود جنبانيد تا از آن خرماى تازه چيد و خورد و من در خانه محترم خدا وارد شدم و از ميوه بهشت و بار و برگش خوردم و چون خواستم بيرون آيم يك هاتفى آواز داد اى فاطمه نامش را على بگذار كه او على است و خداى اعلى ميفرمايد من نام او را از نام خود گرفتم و بادب خود تاديبش نمودم و غامض علم خود را باو آموختم و اوست كه بت‏ها را در خانه من ميشكند و او است كه در بام خانه‏ام اذان ميگويد و مرا تقديس و تمجيد ميكند خوشا بر كسى كه او را دوست دارد و فرمان بردار و بدا بر كسى كه او را دشمن دارد و نافرمانى كن
شیخ طوسی همین داستان را با کمی تفاوت از امام جعفر صادق علیه السلام نقل کرده است البته طرق دیگری نیز وجود دارد

قَالَ ابْنُ شَاذَانَ: وَ حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَلِيٍّ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ)، عَنْ آبَائِهِ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)(4)

بنابراین اصل داستان قطعی است لذا برفرض که اشکالات نوشته بالا وارد باشد به حواشی آن وارد است نه اصل آن
اما تمام اشکالات آمده در نوشته بالا به این بر می گردد که کعبه سقف نداشته است و میشده از بالای کعبه احوال فاطمه بنت اسد را جویا شد. در مورد سقف کعبه گزارشها متفاوت است برخی از گزارشها حاکی از آن است که کعبه در زمان قصی بن کلاب مسقف شد(5) حتی پس از آن طبق برخی از گزارشها دیوار را تا 25 متر بالا برده اند(6) با توجه به این مطلب، گزارشهای مخالفی نیز وجود دارد که برطبق آنها کعبه سالها پیش از تولد حضرت علی علیه السلام مسقف بوده است. البته در جمع بین دو نوع از گزارشها می توان گفت که کعبه در زمان قصی مسقف شده تا تولد حضرت علی علیه السلام این سقف بر جا بوده و پس از آن به هر علتی تخریب شده است داستان سقف دار شدن زمان پیامبرصلی الله علیه و اله به بعد از تخریب بر می گردد
لذا با این داستان نمی توان تولد حضرت علی علیه السلام در کعبه و حتی حواشی آن را رد کرد.
داستان تخریب سقف خانه کعبه چنین است که: بعد گذشت سالیان از تجدید بنا خانه کعبه توسط قصی بن کلاب در جریان خوشبو کردن خانه کعبه توسط زنی با عود خانه کعبه آتش گرفت و آسیب جدی به خانه کعبه وارد شد به گونه ای که در اثر این آتش سوزی دیوار خانه کعبه سست شد و ترک برداشت و آنچه از پارچه بر آن آویزان بود سوخت و سقف خانه کعبه نیز ازبین رفت و خانه خدا چندین وقت به همین حال بود تا اینکه سیل ویرانگری در مکه آمد که در اثر آن نزدیک بود خانه کعبه به کلی تخریب شود لذا بزرگان قریش به این فکر افتادند تا خانه را تعمیر کنند(7)
با توجه به احترامی که قریش و دیگر قبایل برای کعبه قائل بودند این جریان نمی تواند سالیان بسیار طول کشیده باشد از طرفی داریم در سال 35 عام الفیل کعبه را باز سازی کردند لذا می توان گفت بازسازی کعبه بعد از این جریان بوده است اگر چه سیل هم کعبه را ویران نمود اما تولد حضرت علی علیه السلام پیش در زمانی بوده که دارای سقف بود.

 

پی نوشت ها:
1.شیخ مفید، الارشاد في معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص ۵
2.حافظ نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۵۹۳؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، ج ۲، ص ۳۵۸
3. ابن بابويه، محمد بن على معروف به شیخ صدوق، الامالی، كتابچى‏، تهران‏،1376،چاپ ششم، ص132؛ همان، علل الشرائع‏، كتاب فروشى داورى‏، قم، 1385ش، ج1، ص135.
4. الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 706
5.علی‌بن ماوردی، الاحکام‌السلطانیة والولایات‌الدینیة، ج۱، ص۴۱۸ـ۴۱۹، چاپ محمدجاسم حدیثی، بغداد ۱۴۲۲/۲۰۰۱؛ محمدبن حسن ابن‌درید، کتاب‌الاشتقاق، ج۱، ص۱۵۵، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.
6.یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۴۰.قلقشندی، ج۴، ص۲۵۰ـ۲۵۱.
7. الازرقى، ابو الوليد محمد بن عبد الله بن احمد(زنده تا 241هق)، اخبار مكة و ما جاء فيها من الآثار، دار الاندلس‏، بيروت‏، 1416هق، ج1، ص 160. فكانت على ذلك من امرها ثم ان امرأة ذهبت تجمر الكعبة فطارت من مجمرتها شرارة فاحترقت كسوتها و كانت الكسوة عليها ركاما بعضها فوق بعض فلما احترقت‏ الكعبة توهنت جدرانها من كل جانب و تصدعت و كانت‏ الخرف‏ الاربعة عليهم مظللة و السيول متواترة، و لمكة سيول عوارم فجاء سيل عظيم على تلك الحال فدخل الكعبة و صدع جدرانها.

 

موضوع قفل شده است