جمع بندی بررسی زمان بارداری در قرآن
تبهای اولیه
سلام
همه میدونیم که بارداری انسان بطور معمول 9ماهه هست و اگه کمتر باشه معمولا نوزاد ناقصه و هنوز زمان میخواد تا کامل بشه!(مثلا بچه ی 8 ماهه طول میکشه تا بتونه چشماشو باز کنه و...!)
البته بعضا میشنویم که 7ماهه هم بچه بدنیا میاد ولی خب این موارد خیلی خطرناکه و کم اتفاق میوفته! کمتر از 7 ماه که دیگه عملا بچه بدون دستگاه شانس زنده موندن خیلی کمی داره و این اتفاقم خیلی کم پیش میاد! حالا بیاید نظر قرانو ببینیم!
« ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند ، مادرش او را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد می گوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خشنود باشی ، و فرزندان مرا صالح گردان من به سوی تو بازمی گردم و توبه می کنم ، و من از مسلمانانم!» » آیه 15سوره احقاف
« و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد ( به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازه ای را متحمّل می شد ) ، و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان می یابد ( آری به او توصیه کردم ) که برای من و برای پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت ( همه شما ) به سوی من است! » آیه 14 سوره لقمان
اگه دو سال(24 ماه) رو از 30 ماه کم کنیم جواب میشه 6! یعنی زمان بارداری 6ماهه!! هر جوری که نگاه کنیم این مطلب یه اشتباهه!! توجیه قابل قبولی دارید!؟؟
اگه دو سال(24 ماه) رو از 30 ماه کم کنیم جواب میشه 6! یعنی زمان بارداری 6ماهه!! هر جوری که نگاه کنیم این مطلب یه اشتباهه!! توجیه قابل قبولی دارید!؟؟
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و احترام
قضاوت عجولانه در مورد آيات قرآن خلاف احترام به خداوند و پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) مي باشد. بنابراين بهتر است قبل از اشتباه معرفي كردن قرآن در مورد تفسير صحيح آيات سوال شود.
« وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً و[1]َ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً» (ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى كند و با ناراحتى بر زمين مى گذارد و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است)
در آيه 233 سوره بقره دوران شيرخوارگى دو سال كامل (24 ماه) ذكر شده، وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ:" مادران فرزندان خود را دو سال كامل شير مى دهند، آنها كه بخواهند دوران شير دادن را تكميل كنند".
در حالى كه مجموع" دوران حمل و شيرخوارگى" در آيه مورد بحث فقط سى ماه ذكر شده، مگر ممكن است دوران حمل شش ماه باشد؟
فقهاء و مفسران با الهام از روايات اسلامى در پاسخ گفته اند: آرى حد اقل دوران حمل 6 ماه و حد اكثر دوران مفيد رضاع 24 ماه است، حتى از جمعى از پزشكان پيشين همچون" جالينوس" و" ابن سينا" نقل شده كه گفته اند: خود با چشم شاهد چنين امرى بوده اند كه فرزندى بعد از شش ماه به دنيا آمده است.[2]
[/HR][1] - سوره احقاف،آيه15.
[2] - آيت الله مكارم شيرازي،تفسير نمونه، ج21، ص: 327.
سلامهمه میدونیم که بارداری انسان بطور معمول 9ماهه هست و اگه کمتر باشه معمولا نوزاد ناقصه و هنوز زمان میخواد تا کامل بشه!(مثلا بچه ی 8 ماهه طول میکشه تا بتونه چشماشو باز کنه و...!)
البته بعضا میشنویم که 7ماهه هم بچه بدنیا میاد ولی خب این موارد خیلی خطرناکه و کم اتفاق میوفته! کمتر از 7 ماه که دیگه عملا بچه بدون دستگاه شانس زنده موندن خیلی کمی داره و این اتفاقم خیلی کم پیش میاد! حالا بیاید نظر قرانو ببینیم!
[FONT=arial black]
« ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند ، مادرش او را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد می گوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خشنود باشی ، و فرزندان مرا صالح گردان من به سوی تو بازمی گردم و توبه می کنم ، و من از مسلمانانم!» » آیه 15سوره احقاف
[FONT=arial black]
« و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد ( به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازه ای را متحمّل می شد ) ، و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان می یابد ( آری به او توصیه کردم ) که برای من و برای پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت ( همه شما ) به سوی من است! » آیه 14 سوره لقماناگه دو سال(24 ماه) رو از 30 ماه کم کنیم جواب میشه 6! یعنی زمان بارداری 6ماهه!! هر جوری که نگاه کنیم این مطلب یه اشتباهه!! توجیه قابل قبولی دارید!؟؟
سلام
اگر مقصود از ذکر مدت دو سال شیردهی، حکم وجوبی باشد، این اشکال مطرح می شود که مجموع نه ماه بارداری، و 24 ماه شیردهی،33ماه است نه 30ماه که سخن قرآن است.
این مقدار زمان شیردهی، واجب نیست؛ بلکه برای مادرانی است که اراده دارند دورهُ شیردهی را تمام کنند.
بنابراین از شیر گرفتن کودک، با شرایطی که در ادامه آیه مورد بحث ذ کر شده جایز است.
پس زنی که نه ماهه زاییده، می تواند 21ماه شیر دهد (حداقل مجاز شیردهی) که مجموع بارداری و شیردهی،30ماه می شود و مصداقی برای آیه 15 سوره مبا رکه احقاف است.
برفرض وجوب دو سال شیر دهی، لازم نیست که دوره حمل، حتما نه ماه باشد، نه کمتر و نه بیشتر؛ زیرا زمان بارداری در زنان متفاوت است. بنابراین، زنی که شش ماهه وضع حمل کند و 24 ماه شیر دهد نمونه ای دیگر برای این آیهٔ شریفه است.
از قراردادن آیات 233سوره بقره؛ و 14سوره لقمان که مدت شیردهی را دو سال ذکر می کنند، در کنار آیه 15سوره احقاف که مجموع مدت بارداری و شیردهی را 30 ماه بیان می کند و کسر مدت دو سال (24 ماه) از (30 ماه)، (6 ماه) حاصل می شود که کم ترین زمان بارداری است.
اختلاف میان آیات، زمانی پدید می آید که دو سال شیردهی واجب باشد و مدت بارداری فقط نه ماه باشد.
برای اینکه بدانید امکان ۶ ماه به دنیا آمدن وجود دارد
میتوانید نگاهی به زمان به دنیا آمدن سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بیاندازید
[h=1]علت شش ماهه دنیا آمدن امام حسین (ع)[/h]
..
.
سلام
کوتاه ترین زمان حمل چند ماه است؟
شیخ مفید (ره) در کتاب ـ الارشاد ـ نقل می کند که در زمان خلافت عمر زنی را که شش ماه (بعد از ازدواج) وضع حمل کرده بود نزد او آوردند؛ عمر خواست او را سنگسار کند؛ امیرالمؤمنین علی (ع) مانع شدند و بر اسا س این آیات ثابت نمودند که ممکن است بچه از شوهر آن زن باشد و آن زن زنا نکرده باشد.
حضرت فرمود: "خدای تعالی دربارهٔ آغاز دوران بارداری زن تا از شیرگرفتن فرزند می فرماید: بارداریش و از شیرگرفتنش سی ماه است و درباره زمان شیردهی می فرماید: دو سال کامل است؛ پس آن گاه که زن دو سال تمام کودکش را شیر داد و (از آن سو) دوران حمل و فصال سی ماه باشد،(در نتیجه) زمان بارداری شش ماه خواهد بود، وقتی عمر این بیان را شنید آن زن را رها کرد و این حکم را در اسلام مقرر ساخت و اصحاب پیامبر (ص) و کسانی که پس از ایشان آمدند تا زمان ما به این حکم عمل نمودند.[۱]
علامهٔ طباطبائی در تفسیر خود این روایت را از ـ الدرالمنثورـ[۲] نقل می کند.
علامه از ملاحظهٔ آیات 15 سورهٔ احقاف با آیات 233 بقره و 14لقمان نتیجه می گیرد که حداقل حمل شش ماه است. بنابراین از کسر مقدار دو سال از سی ماه، بر می آید که حداقل دوران بارداری شش ماه و حد اکثر دوران شیردهی که حکم فقهی دارد، بیست و چهار ماه است؛ اگر کودک هفت، یا هشت، یا نه ماه در رحم مادر بماند، حداقل دوران شیر دهی پس از تولد، به ترتیب بیست و سه ماه، بیست و دو ماه، و بیست و یک ماه است.
شیخ طوسی و امین الاسلام طبرسی پس از ذکر قول ابن عباس می نویسند: روایاتی که علمای ما روایت نموده اند برمین مطلب دلالت می کنند؛ زیرا ایشان روایت نموده اند که شیر دادن کمتر از 21 ماه ستمی (جور) بر کودک است.[۳]
[۱] شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 197، ترجمهٔ سید هاشم رسولی محلاتی، ناشر: علمیهٔ اسلامیه؛ دیلمی، ارشادالقلوب، ج 2، ص6، چاپ نجف، المطبعة الحیدریة.
[۲] الدرالمنثور، ج 6، ص40، به نقل از المیزان.
[۳] مجمع البیان، ج 2، ص 171؛ تبیان، ج 3، ص 373.
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و احترامقضاوت عجولانه در مورد آيات قرآن خلاف احترام به خداوند و پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) مي باشد. بنابراين بهتر است قبل از اشتباه معرفي كردن قرآن در مورد تفسير صحيح آيات سوال شود.
« وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً و[1]َ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً» (ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى كند و با ناراحتى بر زمين مى گذارد و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است)
در آيه 233 سوره بقره دوران شيرخوارگى دو سال كامل (24 ماه) ذكر شده، وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ:" مادران فرزندان خود را دو سال كامل شير مى دهند، آنها كه بخواهند دوران شير دادن را تكميل كنند".
در حالى كه مجموع" دوران حمل و شيرخوارگى" در آيه مورد بحث فقط سى ماه ذكر شده، مگر ممكن است دوران حمل شش ماه باشد؟
فقهاء و مفسران با الهام از روايات اسلامى در پاسخ گفته اند: آرى حد اقل دوران حمل 6 ماه و حد اكثر دوران مفيد رضاع 24 ماه است، حتى از جمعى از پزشكان پيشين همچون" جالينوس" و" ابن سينا" نقل شده كه گفته اند: خود با چشم شاهد چنين امرى بوده اند كه فرزندى بعد از شش ماه به دنيا آمده است.[2]
[/HR][1] - سوره احقاف،آيه15.
[2] - آيت الله مكارم شيرازي،تفسير نمونه، ج21، ص: 327.
تعیین زمان باروری به عنوان 6 ماه غیر دقیق و بی معنیه.
اولا ما نوزادانی داشتیم که 128 روز بعد از لقاح به سلامت به دنیا اومدن که می شه کمتر از 5 ماه. اگر متوسط دوران بارداری رو بگیریم که 38 هفته بعد از لقاحه که می شه حدود 9 ماه. پس این حرف نه با حداقل نه با متوسط دوره بارداری مچ نیست.
ثانیا منظور قرآن از دوران حمل چه زمانیه؟ زمان تشکیل زیگوت تا تولد یا زمان اولین روز آخرین قاعدگی تا تولد؟
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و احترامقضاوت عجولانه در مورد آيات قرآن خلاف احترام به خداوند و پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) مي باشد. بنابراين بهتر است قبل از اشتباه معرفي كردن قرآن در مورد تفسير صحيح آيات سوال شود.
« وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً و[1]َ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً» (ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى كند و با ناراحتى بر زمين مى گذارد و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است)
در آيه 233 سوره بقره دوران شيرخوارگى دو سال كامل (24 ماه) ذكر شده، وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ:" مادران فرزندان خود را دو سال كامل شير مى دهند، آنها كه بخواهند دوران شير دادن را تكميل كنند".
در حالى كه مجموع" دوران حمل و شيرخوارگى" در آيه مورد بحث فقط سى ماه ذكر شده، مگر ممكن است دوران حمل شش ماه باشد؟
فقهاء و مفسران با الهام از روايات اسلامى در پاسخ گفته اند: آرى حد اقل دوران حمل 6 ماه و حد اكثر دوران مفيد رضاع 24 ماه است، حتى از جمعى از پزشكان پيشين همچون" جالينوس" و" ابن سينا" نقل شده كه گفته اند: خود با چشم شاهد چنين امرى بوده اند كه فرزندى بعد از شش ماه به دنيا آمده است.[2]
[/HR][1] - سوره احقاف،آيه15.
[2] - آيت الله مكارم شيرازي،تفسير نمونه، ج21، ص: 327.
سلام
مطمئنم عجولانه نبوده!!
مثال: چند ماه پیش یه جا درباره ی مردی که روزانه سنگ میخورد و مشکلی هم نداشت خوندم! با توجه به این مطلب اگه من کتابی بنویسم و داخلش بنویسم غذای انسان سنگ است، شما قبول میکنید!؟؟
همونطور که سنگ خوردن انسان نادره، زایمان 6ماهه هم نادره! و البته در حال حاظر که موردی ندیدم که بدون دستگاه زنده بمونه!
همینطور در مورد مدت شیرخوارگی هم که گشتم گفته بودن حداقل 2 سال!
با سلام
بیش ترین مدت حمل نیز، به حکم همین آیات و روایات، روشن میگردد.
از آن جایی که اصل در اخذ قیود احترازیت است، در کلام حکیم متعال و در آیه مبارکه: (لِمَنْ أَرادَ أن یُتِمَ الرَّضاعَةَ) نمی تواند در بر دارنده تعیین بیش ترین مدت حمل نبوده باشد، بدان جهت که اولاً:تحدید به (ثلاثون شهراً) در بیان مدت حمل و روزهای شیرخوارگی با در نظر گرفتن تعیین اختیاری بیست و چهار ماه برای روزهای شیرخوارگی، مشعر به همین نکته ظریفی است که در آیه مبارکه وجود دارد. به این بیان که دو سال شیر دادن برای کودکانی است که مدت حمل آنان شش ماه بوده باشد، که طبیعی است با در نظر گرفتن تحدید به ۳۰ ماه، حکم بیش ترین مدت حمل به ۹ماه و روزهای شیرخوارگی به ۲۱ماه تثبیت میگردد.
این بیان، در حقیقت نوعی مهربانی و ملاحظه حال ضعیف از سوی حکیم متعال است، که جنین تولد یافته در شش ماه بدان نیازمند است، که باید در جهت تغذیه به او توجه ویژه گردد.
تفسیر ینعیاس
نکته ای که ابن عباس در تفسیر این آیات یاد میکند، به طور دقیق در راستای همین معناست که متأسفانه در فهم آن غفلت شده است.
ابن عباس در ذیل آیه مبارکه (و حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُون شَهْراً.) گفته است:
(اذا حملت تسعة أشهر، أرضعت إحدی و عشرین شهراً، و ان حملت ستة أشهر أرضعت أربعة و عشرین شهراً.)
اگر مدت حمل جنین، نُه ماه باشد، مادر ، او را بیست و یک ماه شیر بدهد و اگر مدت حمل شش ماه شد، بیست و چهار ماه تمام شیر بدهد.
به خاطر اینکه در بیشتر موردها مدت حمل نه ماه است، و در این مدت جنین مراتب رشد خود را به گونه ای طبیعی گذرانده، در نتیجه مدت شیرخوارگی او نیز اگر کم تر از دو سال گردد، برای کودک مشکلی به وجود نمیآورد، همان طوری که در آیه مبارکه دوران شیرخوارگی را اختیاری گردانیده و سرانجام آن را دو سال قرار داده است.
در آیه اول فرمود:مدت شیر دادن کودکان ، در دو سال کامل میگردد.
در آیه دوم میفرماید:مجموع مدت حمل مادران و مدت شیر دادن آنان، روی هم، سی ماه است، بیست و چهار ماه، دوران شیرخوارگی و شش ماه باقی، مدت حمل به شمار میآید.
البته اگر مدت شیرخوارگی در قرآن به صورت قطعی بیان میشد و به عنوان یک حکم تکلیفی به شمار میآمد، هیچ جای بحث در تقسیم مدت حمل به کم ترین و بیش ترین باقی نمیماند، ولی با در نظر گرفتن آیات بالا معلوم میگردد که در قرآن، به خوبی نگهداشت دوران شیرخوارگی در بیش ترین مدت حمل و کم ترین آن به صورت علمی و دقیق بیان شده است.
زیباییهای آیات قرآنی و نکتهها و اشاره های این معجزه آسمانی را تنها اهل معانی و خواص از عالمان دینی میتوانند در یابند، نه هر عاصی و متعصب دور از حقیقت.
فرارسيدن ايام سالگرد وفات حضرت محمد مصطفي(ص) و شهادت مظلومانه سبط اکبر پيامبر، امام حسن مجتبي(ع) و شهادت غريبانه هشتمين پيشواي معصوم، حضرت امام علي بن موسي الرضا(ع)، بر تمامي مسلمان تسليت باد.
این مطلب البته سازگاره که اگه دوران شیردهی برای نوزادان 9 ماهه 21 ماه باشه این مدت با مدت 30 ماهه در تناقض نیست.
اما با این حساب دوران شیردهی برای کمترین مدت بارداری (5 ماه) 25 ماه خواهد بود. این با آیه دیگه که دوران شیردهی در اون 24 ماه ذکر شده سازگار نیست.
من فکر میکنم تئوری های مطرح شده تا اینجا توجیه کننده نبوده؛ و اگه موافقان به این چند تئوری اصرار داشته باشن، اصرار بیموردیه.
با درود
به ایه توجه کنید ایا خطاب انسان به هر انسانی است
ایا هر انسانی همان کلامی را میگوید که در ایه امده است
گفته شده است برخی اولیا از جمله امام حسین ع و حضرت یحیی شش ماهه متولد شده اند.
در یک روایت امام حسین ع به عنوان مصداق ایه ذکر شده است.
در فرهنگ دینی اولیا الهی ملاک و معیار قوانین الهی هستند.
لذا کمترین مقدار حمل از حمل انها تعیین شده است.
همچنین است قضیه دیه که صد شتر تعیین شده است. و اگر میزان به غیر این بود ممکن بود دیه هر فرد با دیگری تفاوت کند به جهت ارزش مادی که هر فرد داشته است. چنانکه در قیمت یا دیه برده این چنین مسئله ای امکان دارد به این صورت که ارزش یک برده بیش از یک انسان ازاد بشود.
تا به اینجا پاسخ در دایره دین و فرهنگ دینی بود.
اما از لحاظ عقلی تولد کمتر از این مدت نیز امکان دارد. اما ایا چنین حملی اتفاق افتاده است؟
دین و تاریخ این مدت را تایید میکند.
اما تجربه بشر امروزی شاید نه.
به ظرف حکم نیز دقت کنید که برای چه زمانی و تشخیص چه چیزی صادر شده است
در روایات این احکام جنبه قانونی و تبیینی از همین نوعی که گفته شد دارد نه تبیین علمی.
در یک جستاری در مورد ایه والقمر اذا تلها نکاتی به عرض خواننده رسید که باید در فهم قران لحاظ شود
بقیه رو هم به ذهن سلیم و مدبر میسپارم.
با درود
به ایه توجه کنید ایا خطاب انسان به هر انسانی است
ایا هر انسانی همان کلامی را میگوید که در ایه امده استگفته شده است برخی اولیا از جمله امام حسین ع و حضرت یحیی شش ماهه متولد شده اند.
در یک روایت امام حسین ع به عنوان مصداق ایه ذکر شده است.
در فرهنگ دینی اولیا الهی ملاک و معیار قوانین الهی هستند.
لذا کمترین مقدار حمل از حمل انها تعیین شده است.
همچنین است قضیه دیه که صد شتر تعیین شده است. و اگر میزان به غیر این بود ممکن بود دیه هر فرد با دیگری تفاوت کند به جهت ارزش مادی که هر فرد داشته است. چنانکه در قیمت یا دیه برده این چنین مسئله ای امکان دارد به این صورت که ارزش یک برده بیش از یک انسان ازاد بشود.
تا به اینجا پاسخ در دایره دین و فرهنگ دینی بود.
اما از لحاظ عقلی تولد کمتر از این مدت نیز امکان دارد. اما ایا چنین حملی اتفاق افتاده است؟
دین و تاریخ این مدت را تایید میکند.
اما تجربه بشر امروزی شاید نه.به ظرف حکم نیز دقت کنید که برای چه زمانی و تشخیص چه چیزی صادر شده است
در روایات این احکام جنبه قانونی و تبیینی از همین نوعی که گفته شد دارد نه تبیین علمی.
در یک جستاری در مورد ایه والقمر اذا تلها نکاتی به عرض خواننده رسید که باید در فهم قران لحاظ شود
بقیه رو هم به ذهن سلیم و مدبر میسپارم.
سلام
همونطور که گفتم، وقتی فزضا جمله ای میگه "انسان سنگ میخورد" اطلاق به همه ی انسانهاست! اون چیزی که تو آیه هم هست در واقع یه جور پیام اخلاقیه! اول گفته اینکارو بکن!
برده یا آزاد، هر دو انسانن!
همونطور که کاربر آورورا
گفتن کمتر از اینم هست! ولی موارد معدوده!
وقتی قانونی بگه نفس کشیدن کار بدیه، با علم تقابل داره یا نه!؟ اینجا هم همینه!
سلام
همه میدونیم که بارداری انسان بطور معمول 9ماهه هست و اگه کمتر باشه معمولا نوزاد ناقصه و هنوز زمان میخواد تا کامل بشه!(مثلا بچه ی 8 ماهه طول میکشه تا بتونه چشماشو باز کنه و...!)
البته بعضا میشنویم که 7ماهه هم بچه بدنیا میاد ولی خب این موارد خیلی خطرناکه و کم اتفاق میوفته! کمتر از 7 ماه که دیگه عملا بچه بدون دستگاه شانس زنده موندن خیلی کمی داره و این اتفاقم خیلی کم پیش میاد! حالا بیاید نظر قرانو ببینیم!
[FONT=arial black]
« ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند ، مادرش او را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد می گوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خشنود باشی ، و فرزندان مرا صالح گردان من به سوی تو بازمی گردم و توبه می کنم ، و من از مسلمانانم!» » آیه 15سوره احقاف
[FONT=arial black]
« و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد ( به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازه ای را متحمّل می شد ) ، و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان می یابد ( آری به او توصیه کردم ) که برای من و برای پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت ( همه شما ) به سوی من است! » آیه 14 سوره لقمان
اگه دو سال(24 ماه) رو از 30 ماه کم کنیم جواب میشه 6! یعنی زمان بارداری 6ماهه!! هر جوری که نگاه کنیم این مطلب یه اشتباهه!! توجیه قابل قبولی دارید!؟؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
آیهی ۱۵ سورهی احقاف دلالت خاص به تولد امام حسین علیهالسلام دارد که ایشان ۶ ماهه به دنیا آمدند و دلیل بر این امر روایاتی است که در این باره وارد شدهاند ...
وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْني أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لي في ذُرِّيَّتي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمين
وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً - خداوند به امام حسین علیهالسلام سفارش والدینش را کرده بوده است و ما چنین سفارشی را که پیش از نزول قرآن از ناحیهی خدا به ما شده باشد خاصّه به یاد نداریم ...
حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً - این کراهت به این خاطر بوده است که جبرائيل علیهالسلام نازل میشود که ای رسول خدا به تو از طریق فاطمه فرزندی داده میشود که امت تو او را به قتل خواهند رساند، حضرت هم به حضرت فاطمه خبر میدهند، حضرت فاطمه ناخشنود میشوند تا جبرائیل علیهالسلام باز میگردد با بیان اینکه خداوند وصایت و امامات و ولایت را در پشت این فرزند قرار میدهد، حضرت فاطمه سلاماللهعلیها میفرمایند که راضی شدند ولی باز با ناراحتی بچه را حمل کرده و در نهایت وضع حمل مینمایند ... کودکی را که میدانند با چنان مصیبتی کشته خواهد شد ...
حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً - حمل امام حسین علیهآلسلام ۶ ماه بوده است و جز برای ایشان ظاهراً فقط برای حضرت یحیی علیهالسلام یا حضرت عیسی علیهالسلام چنین چیزی را داشتهایم ... لااقل در گذشته ... پس باقیماندهی ۳۰ ماه که میشود دو سال را حضرت زهراء سلاماللهعلیها به ایشان شیر دادند ...
قالَ رَبِّ أَوْزِعْني أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ - آیا تمام انسانها چنین حالی دارند که خدا را چنان شکر کنند و چنان درخواستی از خدا کنند یا اینکه باید بقول کنیم که این آیه دلالت خاص دارد؟ ... دعای ایشان در مورد کدام نعمت است؟ چرا نفرمودهاند نعمات خدا؟ چرا گفتهاند همان نعمتی که به من و والدینم دادی؟ آیا به دیگران نداده است؟ ... بله این دعا صرفاً از طرف امام حسین علیهالسلام بوده است ...
أَصْلِحْ لي في ذُرِّيَّتي - مطابق روایت مبارکه تمام فرزندان ایشان امام میشدند و ولی خدا اگر حضرت این دعا را نمیکردند ... لفظ «في» در اینجا استثناء ایجاد میکند، ایشان نفرمودهاند که خدایا نسلم را اصلاح نما بلکه فرمودهاند برای من در نسلم اصلاح نما ... مگرنه از نسل ایشان جعفر کذاب و غیره هم بودهاند ...
بنابراین جایی برای اعتراض به اینکه چرا در قران اینطور آمده است نیست ...
اگرچه محدودیتی نداریم که کاربردهای دیگری هم برای آیه بیابیم ولی اگر کاربردش اشتباه باشد در هر صورت اشتباه متوجه این آیهی شریفه نیست و متوجه کسانی است که تفسیرهای خود را از غیر معصوم علیهالسلام گرفتهاند ... شیعه از همین نظر است که نسبت به اهل سنت جلوتر است، اگر بخواهد روی این امتیاز خود را سرپوش بگذارد و قدم در جای قدم اهل سنت بگذارد چندان جلوتر از ایشان نخواهد توانست که برود ...
اگرچه این امکان هم هست که اشتباهی که به این آیه گرفته شده است اشتباهاً طرح شده باشد و آن بیان معمول همچنان به قوت خود باقی باشد ... پس مهم است که همهی مفسران اگر میخواهند از خودشان نظری را به قران حمل کنند بفرمایند که این برداشت ما از آیهی شریفه است و البته قابل نقد نیز هست ... چنانکه ادعایشان جز این هم نبوده و همواره یکدیگر را در متن بحثهای علمی نقد کردهاند و مثلاً در تفسیر المیزان تعداد زیادی از این نقدها مطرح شده است، خود نظر المیزان هم به همان صورت قابل نقد و بررسی است و نمیتوان به استناد آن به قرآن ایراد وارد کرد ...
یا علی علیهالسلام
سلام
همونطور که گفتم، وقتی فزضا جمله ای میگه "انسان سنگ میخورد" اطلاق به همه ی انسانهاست!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
در متن آیه آمده که «[FONT=Franklin Gothic Medium]وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ»، انسان با ال آمده، اگر این ال همان ال جنسیه باشد حق با شماست، ولی اگر این ال در اصل ال عهدیه باشد که منظورش این باشد که یک انسان خاص در این صورت دیگر نظر شما درست نیست ... این تنها جایی هم نیست که در قرآن چنان بیانی آمده است ... در ابتدای سورهی الرحمن هم خداوند ابتدا فرموده که قرآن را آموزش داد و سپس فرمود که الانسان را خلق نمود، اگر منظور از الانسان هر انسانی باشد در این صورت قرآن آموزش داده شده است قبل از اینکه انسانی خلق شود و این مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد، حال آنکه منظور از انسان در همانجا هم شخص حضرت علی علیهالسلام است که خداوند علم بیان را به ایشان میآموزند که قران هم به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آموزش داده شده است که به قرینهی معنوی حذف شده است و تنها راسخون در علم میتوانند این قرینهها را به کمال دریابند، به همین دلیل هم به ما دستور داده شده است تا قرآن و هر سؤالی که داریم را از ایشان فرا بگیریم و باز به همین دلیل است که گفتهاند هیچ چیز از عقول مردم دورتر از فهم قرآن نیست ... بنابراین قضیه به این سادگی که شما میفرمایید نیست ... اگر میگویید هست اثبات کنید که ال در ابتدای انسان در این آیه ال جنسیه است ... در این صورت اصلاً لازم نیست راه دور بروید و محاسبهی پزشکی بکنید، همینکه در ادامه چنان دعاهایی از قول آن انسان آمده است کار را برای شما ساده میکند، همگان چنان دعایی نمیکنند در نتیجه آیه غلط است ... اما نیست ... فاعتبروا یا اولی الأبصار ...
یا علی علیهالسلام
سلام.
قال الله الحكيم:
اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَىٰ وَمَا تَغِيضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ ﴿الرعد: ٨﴾
خدا از جنینهایی که هر مادّهای حمل میکند آگاه است؛ و نیز از آنچه رحمها کم میکنند (و پیش از موعد مقرّر میزایند)، و هم از آنچه افزون میکنند (و بعد از موقع میزایند)؛ و هر چیز نزد او مقدار معینی دارد
همانطور که برادر گرامی جناب سین این نکته را متذکر شدند این آیا در شان حضرت امام حسین علیه السلام نازل شده است چنانچه در روایتی که هم ثقة الاسلام کلینی در کافی و هم مرحوم صدوق در علل الشرايع و هم ابن قولويه در كامل الزیارات آورده این معنا ذکر شده است:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى قَالَ حَدَّثَنَابَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ بُهْلُولٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَسَّانَ الْوَاسِطِيُّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ الْهَاشِمِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ مِنْ أَيْنَ جَاءَ لِوُلْدِ الْحُسَيْنِ الْفَضْلُ عَلَى وُلْدِ الْحَسَنِ وَ هُمَا يَجْرِيَانِ فِي شِرْعٍ وَاحِدٍ فَقَالَ لَا أَرَاكُمْ تَأْخُذُونَ بِهِ إِنَّ جَبْرَئِيلَ ع نَزَلَ عَلَى مُحَمَّدٍ ص وَ مَا وُلِدَ الْحُسَيْنُ بَعْدُ فَقَالَ لَهُ يُولَدُ لَكَ غُلَامٌ تَقْتُلُهُ أُمَّتُكَ مِنْ بَعْدِكَ فَقَالَ يَا جَبْرَئِيلُ لَا حَاجَةَ لِي فِيهِ فَخَاطَبَهُ ثَلَاثاً ثُمَّ دَعَا عَلِيّاً فَقَالَ لَهُ إِنَّ جَبْرَئِيلَ ع يُخْبِرُنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ يُولَدُ لَكَ غُلَامٌ تَقْتُلُهُ أُمَّتُكَ مِنْ بَعْدِكَ فَقَالَ لَا حَاجَةَ لِي فِيهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَخَاطَبَ عَلِيّاً ع ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ يَكُونُ فِيهِ وَ فِي وُلْدِهِ الْإِمَامَةُ وَ الْوِرَاثَةُ وَ الْخِزَانَةُ فَأَرْسَلَ إِلَى فَاطِمَةَ ع أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِغُلَامٍ تَقْتُلُهُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي فَقَالَتْ فَاطِمَةُ لَيْسَ لِي حَاجَةٌ فِيهِ يَا أَبَهْ فَخَاطَبَهَا ثَلَاثاً ثُمَّ أَرْسَلَ إِلَيْهَا لَا بُدَّ أَنْ يَكُونَ فِيهِ الْإِمَامَةُ وَ الْوِرَاثَةُ وَ الْخِزَانَةُ فَقَالَتْ لَهُ رَضِيتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَعَلِقَتْ وَ حَمَلَتْ بِالْحُسَيْنِ فَحَمَلَتْ سِتَّةَ أَشْهُرٍ ثُمَّ وَضَعَتْهُ وَ لَمْ يَعِشْ مَوْلُودٌ قَطُّ لِسِتَّةِ أَشْهُرٍ غَيْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ع فَكَفَلَتْهُ أُمُّ سَلَمَةَ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يَأْتِيهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَيَضَعُ لِسَانَهُ فِي فَمِ الْحُسَيْنِ ع فَيَمُصُّهُ حَتَّى يَرْوَى فَأَنْبَتَ اللَّهُ تَعَالَى لَحْمَهُ مِنْ لَحْمِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ لَمْ يَرْضَعْ مِنْ فَاطِمَةَ ع وَ لَا مِنْ غَيْرِهَا لَبَناً قَطُّ فَلَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِيهِ وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قالَ رَبِ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي فَلَوْ قَالَ أَصْلِحْ لِي ذُرِّيَّتِي كَانُوا كُلُّهُمْ أَئِمَّةً لَكِنْ خَصَّ هَكَذَا.
[FONT=Traditional Arabic]
علل الشرائع، ج1، ص: 206
ترجمه قسمت بولد شده:
پس اینچنین بود که خداوند این آیه را در مورد امام حسین نازل نمود که و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است؛ تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد میگوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و کار شایستهای انجام دهم که از آن خشنود باشی، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوی تو بازمیگردم و توبه میکنم، و من از مسلمانانم!» البته اگر به جاى «أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي» درخواست و سؤال با عبارت «اصلح لى ذريّتى» صورت مى گرفت تمام ذريّه آن جناب ائمّه و پيشوايان مى شدند منتهى چون سؤال به نحوى كه در آيه آمده صورت گرفت صرفا امامت اختصاص به ائمّه اثنى عشر از ولد امام حسین سلام اللَّه عليهم اجمعين پيدا كرد.
[FONT=Traditional Arabic]
[FONT=Franklin Gothic Medium]
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
آیهی ۱۵ سورهی احقاف دلالت خاص به تولد امام حسین علیهالسلام دارد که ایشان ۶ ماهه به دنیا آمدند و دلیل بر این امر روایاتی است که در این باره وارد شدهاند ...وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْني أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لي في ذُرِّيَّتي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمين
وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً - خداوند به امام حسین علیهالسلام سفارش والدینش را کرده بوده است و ما چنین سفارشی را که پیش از نزول قرآن از ناحیهی خدا به ما شده باشد خاصّه به یاد نداریم ...
حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً - این کراهت به این خاطر بوده است که جبرائيل علیهالسلام نازل میشود که ای رسول خدا به تو از طریق فاطمه فرزندی داده میشود که امت تو او را به قتل خواهند رساند، حضرت هم به حضرت فاطمه خبر میدهند، حضرت فاطمه ناخشنود میشوند تا جبرائیل علیهالسلام باز میگردد با بیان اینکه خداوند وصایت و امامات و ولایت را در پشت این فرزند قرار میدهد، حضرت فاطمه سلاماللهعلیها میفرمایند که راضی شدند ولی باز با ناراحتی بچه را حمل کرده و در نهایت وضع حمل مینمایند ... کودکی را که میدانند با چنان مصیبتی کشته خواهد شد ...
حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً - حمل امام حسین علیهآلسلام ۶ ماه بوده است و جز برای ایشان ظاهراً فقط برای حضرت یحیی علیهالسلام یا حضرت عیسی علیهالسلام چنین چیزی را داشتهایم ... لااقل در گذشته ... پس باقیماندهی ۳۰ ماه که میشود دو سال را حضرت زهراء سلاماللهعلیها به ایشان شیر دادند ...
قالَ رَبِّ أَوْزِعْني أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ - آیا تمام انسانها چنین حالی دارند که خدا را چنان شکر کنند و چنان درخواستی از خدا کنند یا اینکه باید بقول کنیم که این آیه دلالت خاص دارد؟ ... دعای ایشان در مورد کدام نعمت است؟ چرا نفرمودهاند نعمات خدا؟ چرا گفتهاند همان نعمتی که به من و والدینم دادی؟ آیا به دیگران نداده است؟ ... بله این دعا صرفاً از طرف امام حسین علیهالسلام بوده است ...
أَصْلِحْ لي في ذُرِّيَّتي - مطابق روایت مبارکه تمام فرزندان ایشان امام میشدند و ولی خدا اگر حضرت این دعا را نمیکردند ... لفظ «في» در اینجا استثناء ایجاد میکند، ایشان نفرمودهاند که خدایا نسلم را اصلاح نما بلکه فرمودهاند برای من در نسلم اصلاح نما ... مگرنه از نسل ایشان جعفر کذاب و غیره هم بودهاند ...
بنابراین جایی برای اعتراض به اینکه چرا در قران اینطور آمده است نیست ...
اگرچه محدودیتی نداریم که کاربردهای دیگری هم برای آیه بیابیم ولی اگر کاربردش اشتباه باشد در هر صورت اشتباه متوجه این آیهی شریفه نیست و متوجه کسانی است که تفسیرهای خود را از غیر معصوم علیهالسلام گرفتهاند ... شیعه از همین نظر است که نسبت به اهل سنت جلوتر است، اگر بخواهد روی این امتیاز خود را سرپوش بگذارد و قدم در جای قدم اهل سنت بگذارد چندان جلوتر از ایشان نخواهد توانست که برود ...
اگرچه این امکان هم هست که اشتباهی که به این آیه گرفته شده است اشتباهاً طرح شده باشد و آن بیان معمول همچنان به قوت خود باقی باشد ... پس مهم است که همهی مفسران اگر میخواهند از خودشان نظری را به قران حمل کنند بفرمایند که این برداشت ما از آیهی شریفه است و البته قابل نقد نیز هست ... چنانکه ادعایشان جز این هم نبوده و همواره یکدیگر را در متن بحثهای علمی نقد کردهاند و مثلاً در تفسیر المیزان تعداد زیادی از این نقدها مطرح شده است، خود نظر المیزان هم به همان صورت قابل نقد و بررسی است و نمیتوان به استناد آن به قرآن ایراد وارد کرد ...یا علی علیهالسلام
[FONT=arial]سلام
اول گذاشتم منبع این مطلبو پیدا کنم بعد نظر بدم! بعد از جستجو به کتاب "الهدایة الکبری" رسیدم و وقتی درباره ی نویسندش خوندم، نوشته بود از غلاته و تضعیفش کرده بودن! از طرفی یعنی امام حسین در40 سالگی توبه کرده و به سمت خدا برگشته!؟ چرا و چگونه!؟
در مورد قواعد عربی هم خیلی مطالعه ای نداشتم، به همین دلیل میذارم کسی که بیشتر میدونه نظر بده یا مطالعه کنم بعد!
سلام
اول گذاشتم منبع این مطلبو پیدا کنم بعد نظر بدم! بعد از جستجو به کتاب "[FONT=arial]الهدایة الکبری" رسیدم و وقتی درباره ی نویسندش خوندم، نوشته بود از غلاته و تضعیفش کرده بودن!
در مورد قواعد عربی هم خیلی مطالعه ای نداشتم، به همین دلیل میذارم کسی که بیشتر میدونه نظر بده یا مطالعه کنم بعد!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
این حدیث در کتب متعددی آمده که جناب رحمت هم لطف کردند از کتاب کافی و عللالشرایع برایتان شاهد مثال آوردند و البته یک حدیث هم نیست که این موضوع را بیان میکند ... حالا اگر دربارهی نویسندهی این دو کتاب بخوانید، متوجه میشوید که نویسندهی اولی شیخ کلینی است که کتاب او تحت عنوان اصول کافی هم جزء چهار کتاب اصلی شیعیان است، نویسندهی دومی هم شیخ صدوق است که او هم از بزرگترین علمای تشیع است ... نه به این معنا که هر چه حدیث ایشان در کتابهایشان آورده باشند حتماً از نظر سندی یا دلالت مطلقاً درست باشند ولی آنچه گفتم در مورد نویسندگان این دو کتاب بود با توجه به اینکه نویسندهی یک اثر برایتان اهمیت دارد ... در مورد خود آیهی قران هم اینکه این آیه دلالت خاص دارد از خود آیه فهمیده میشود ولی با این وجود اشکالی ندارد اگر بخشهایی از آن را با دلالت عام تفسیر نماییم، به شرط آنکه با قول و فعل خدا به تناقضی نرسیم مگر آنکه آن تناقض در جای خودش مستقر نگردد ...
در مورد قواعد عربی هم حقیر مانند شما اطلاعات زیادی ندارم، در واقع چون برایم واضح بود که کل آیه نمیتواند دلالت عام داشته باشد، با توجه به آن دعاهایی که در ادامهی آیه آمده است، نتیجهگیریاش برایم آسان بود که بگویم که ال قبل از انسان نمیتواند ال جنسیه باشد ... حالا با هم صبر کنیم تا کسی که بیشتر میداند نظر بدهد یا شما هم مطالعه کنید ببینیم نتیجه چگونه خواهد شد ... شما منتظر باشید و ما هم از منتظران باشیم ان شاء الله
یا علی علیهالسلام
آیهی ۱۵ سورهی احقاف دلالت خاص به تولد امام حسین علیهالسلام دارد که ایشان ۶ ماهه به دنیا آمدند و دلیل بر این امر روایاتی است که در این باره وارد شدهاند ...
بسمه العلیم
با سلام
این آیه نمی تواند اختصاص به ابا عبدالله الحسین علیه السلام داشته باشد و آنچه از روایات استفاده می شود
آن است که حضرت از مصادیق آیه اند،نه تنها مصداق آن.
به قرینه ی آیات قبل و بعدش که در وصف دو گروه ظالمان و محسنین و اوصاف آنهاست.
در آیه 15 سوره احقاف اوصاف محسنین و درخواستهای آنان آمده است.
این مورد را در تفسیر المیزان،نور و نمونه جستجو کردم در هیچیک،اختصاصی در این آیه شریفه بر امام حسین علیه السلام نیست.
امّا در مورد اشکال استارتر محترم مطلبی که در تفسیر المیزان به آن اشاره شده است:
کمترین مدت حمل شش ماه است که با دوران شیردهی سی ماه می شود.
در تفسیر نمونه هم اشاره شده که می توان نتیجه گرفت هر چه از مدت حمل کم گردد باید به مدت شیر دادن اضافه شود.
بسم الله الرحمن الرحيم
از حضرت صادق عليه السّلام نقل شده:
«جاء رجل الى النبي صلى اللَّه عليه و آله فقال يا رسول اللَّه من ابر؟ قال امك قال ثم من؟ قال امك، قال ثم من؟ قال: اباك»
منظور از حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً سختى و ناراحتيهايى است كه مادر در دوران حمل و وضع متحمل مى شود حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ... در بيان آنست كه: مادر حتى بعد از وضع حمل مدتى از شيره جانش را به او طعام مى دهد.
ناگفته نماند: شير دادن به بچه بايد كمتر از بيست و يك ماه نباشد و گرنه به بچه ظلم شده است.
امام صادق عليه السّلام فرموده:
«الرضاع واحد و عشرون شهرا فما نقص فهو جور على الصبى» در اينصورت اگر مدت حمل را نيز نه ماه به نظر آوريم مجموع آن سى ماه خواهد بود، پس منظور از حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً مدت حمل و شير دادن واجب است، آنچه در سوره بقره/ 233 گذشت كه مادران دو سال تمام شير مى دهند، آن شير دادن كامل است نه شير دادن واجب.[1]
[/HR] [1] - قرشى، سيد على اكبر، تفسير أحسن الحديث، ج10، ص: 145
بسمه العلیم
با سلام
این آیه نمی تواند اختصاص به ابا عبدالله الحسین علیه السلام داشته باشد و آنچه از روایات استفاده می شود
آن است که حضرت از مصادیق آیه اند،نه تنها مصداق آن.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله
خداوند در قرآنش فرموده است که[INDENT]
«وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا ﴿٣٤﴾ وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَن تَبِيدَ هَـٰذِهِ أَبَدًا ﴿٣٥﴾وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَىٰ رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِّنْهَا مُنقَلَبًا ﴿٣٦﴾قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا ﴿٣٧﴾لَّـٰكِنَّا هُوَ اللَّـهُ رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا ﴿٣٨﴾وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاءَ اللَّـهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّـهِ ۚ إِن تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنكَ مَالًا وَوَلَدًا ﴿٣٩﴾فَعَسَىٰ رَبِّي أَن يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِّن جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِّنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا ﴿٤٠﴾أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَن تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا ﴿٤١﴾وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَىٰ مَا أَنفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا ﴿٤٢﴾»
[/INDENT]
حالا آیا درست است که حقیر روایتی را بیاورم که در آن روایت گفته شود این آیات داستان یک پیامبر خاص است و شما بفرمایید که این آیه هیچ اختصاصی به آن پیامبر خاص ندارد و صرفاً یکی از مصداقهای آن میتواند آن پیامبر خاص باشد؟
در همین سورهی احقاف دو آیه بعد از آیهی ۱۵ ام فرموده است که[INDENT]
«وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَّكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِن قَبْلِي وَهُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّـهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ فَيَقُولُ مَا هَـٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ»،
[/INDENT]
آیا پس بگوییم که منظور از آن هم تمامی چنان افرادی هستند که آنچنان گویند و والدینشان آنچنان عمل کنند؟ مگر چند نفر دقیقاً همان را میگویند و والدینشان دقیقاً همان کارها را میکنند که بگوییم این آیات دلالت خاص به یک شخص ندارد؟
حالا شما بیاورید که چند نفر از محسنین وقتی به چهلسالگی میرسند دقیقاً همین دعاها را میکنند؟
اگر شخصی خودش محسن بود ولی والدینش کافر یا منافق بودند باز میگوید که خدایا شکرت بخاطر آن نعمت خاصی که به من و الدینم دادی؟
خداوند داستان یک نفر را نقل میکند ولی این داستان حکمت و اشاراتی دارد که برای دیگران هم قابل استفاده است ... این آیات جزء امثال و حکم قرآنی هستند ... جزئيات داستان ممکن است مختص یک شخص خاص باشد ولی درسهایی از آن برای همگان برقرار باشد، یا درسهای متفاوت در سطوح متفاوت برای طیفهای متفاوت از مردم برقرار باشد ... گرچه از آنجا که خداوند حکیم است در همان جزئيات هم علومی را قرار داده است برای کسانی که بتوانند از آنها استفاده کنند، ولی آن علوم دیگر لزوماً اینطور نیست که خیلی سهلالوصول باشد و مثلاً یک نفر راحت بتواند بگوید که اگر یک نفر پنج ماهه به دنیا آمد و ما با دستگاه جانش را نجات دادیم باید بیش از دو سال، یعنی دو سال و یک ماه، به او شیر داد تا بشود ۳۰ ماه! ... اشکالی ندارد اگر تلاشی در این زمینهها کنیم ولی برداشت خودمان را نباید به آیات قرآن تحمیل کنیم ... چیزی که قطعی است این است که آیهی مزبور به تمام و کمالش دلالت خاص به امام حسین علیهالسلام دارد، پس هیچ غلطی در آن نیست چون در جایگاه خودش درست است، حالا اینکه چه بخشی از این داستان را دیگر بتوانیم برای محسنین و چه بخشهایی از آن را برای تمام انسانها تعمیم دهیم دیگر غیرقطعی است، به علم شخصی که در قرآن تدبر میکند برمیگردد و البته علم همهی ما روی هم نیز یک قطره از دریای علم اهل بیت علیهمالسلام نمیشود ... شاید همینطوری ساده باشد که بگوییم بخش دعاهای آن آیه در مورد محسنین است و بخش مربوط به وضع حملش برای تمام انسانهاست ولی همیشه اینطور نیست که چیزی که به نظر درست میاید دقیقاً و مطلقاً هم درست باشد ... کمی احتیاط هم بد نیست ...
یا علی علیهالسلام
آیهی ۱۵ سورهی احقاف دلالت خاص به تولد امام حسین علیهالسلام دارد که ایشان ۶ ماهه به دنیا آمدند و دلیل بر این امر روایاتی است که در این باره وارد شدهاند ...
بسم الله الرحمن الرحيم
اخبار بسيارى داريم كه اين آيه شريفه در مورد حضرت حسين (عليه السلام) وارد شده كه چون خبر شهادت او را بپيغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) دادند و بامير المؤمنين(عليه السلام) و بصديقه طاهره حضرت زهراء(سلام الله عليها) بكراهت حمل او را برداشت و بكراهت زائيد و حمل او هم شش ماه بود مثل يحيى (عليه السلام) و مدت رضاعش دو سال.[1]
اگرچه در روايات مختلفي ذكر شد كه آيه« وَ وَصَّيْنَا الْانسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَ وَضَعَتْهُ كُرْهًا»[2] در مورد امام حسين(عليه السلام) نازل شد، اما شان نزول در آيات قرآن موجب اختصاص حكم به موضوع نمي شود. يعني نازل شدن اين آيه در شان امام حسين(عليه السلام) باعث اختصاص حكم سفارش احسان به والدين مختص آن حضرت نيست.
[/HR][1] - طيب سيد عبد الحسين،أطيب البيان في تفسير القرآن، ج12، ص: 144
[2] - سوره احقاف،آيه15.
بسم الله الرحمن الرحيم
اخبار بسيارى داريم كه اين آيه شريفه در مورد حضرت حسين (عليه السلام) وارد شده كه چون خبر شهادت او را بپيغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) دادند و بامير المؤمنين(عليه السلام) و بصديقه طاهره حضرت زهراء(سلام الله عليها) بكراهت حمل او را برداشت و بكراهت زائيد و حمل او هم شش ماه بود مثل يحيى (عليه السلام) و مدت رضاعش دو سال.[1]
اگرچه در روايات مختلفي ذكر شد كه آيه« وَ وَصَّيْنَا الْانسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَ وَضَعَتْهُ كُرْهًا»[2] در مورد امام حسين(عليه السلام) نازل شد، اما شان نزول در آيات قرآن موجب اختصاص حكم به موضوع نمي شود. يعني نازل شدن اين آيه در شان امام حسين(عليه السلام) باعث اختصاص حكم سفارش احسان به والدين مختص آن حضرت نيست.
[/HR][1] - طيب سيد عبد الحسين،أطيب البيان في تفسير القرآن، ج12، ص: 144
[2] - سوره احقاف،آيه15.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله
آیا میتوانید ثابت کنید که آن سی ماه که در این آیه مطرح شده است همگان را شامل میشود؟ فرمودید:[INDENT]
امام صادق عليه السّلام فرموده: «الرضاع واحد و عشرون شهرا فما نقص فهو جور على الصبى» در اينصورت اگر مدت حمل را نيز نه ماه به نظر آوريم مجموع آن سى ماه خواهد بود، پس منظور از حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً مدت حمل و شير دادن واجب است، آنچه در سوره بقره/ 233 گذشت كه مادران دو سال تمام شير مى دهند، آن شير دادن كامل است نه شير دادن واجب.
[/INDENT]
این یک پاسخ فقهی است که اگرچه حقیر متوجه منطق نتیجهگیری از حدیث در آن نشدم ولی تخصصی هم در این زمینه ندارم که بتوانم از آن حرف امام علیهالسلام چنان نتایجی را بگیریم یا نگیرم و فرض را میگیرم که درست باشد، اما یک چیز برایم واضح است و آن اینکه صحبت آغازگر تاپیک سر تکوین است و نه تشریع که در این نقل قول بیان شده است ... عنوان تاپیک هم مدت زمان بارداری است و ایشان سعی کردهاند از دو سال بودن شیردادن بچه در قرآن ۶ ماه بودن دوران بارداری مطابق قرآن را نتیجه بگیرند و به عنوان نظر اسلام مطرح کنند و بعد بگویند که غلط است ... یعنی اصلاً اینجا محلی برای یک بحث فقهی نیست ... در یک بحث فقهی میگویند فلان چیز واجب است یا مستحب است، دیگر لزوماً اینطور نیست که همه آن را انجام دهند یا ندهند، مردم مختار هستند، و البته هزار تبصره هم در این بین ظاهر میشود، مثل اینکه اگر کودکی به هر دلیلی ۵ ماهه متولد شد حکمش چیست؟ اگر کودکی به کل در آزمایشگاه و شرایط شبیه رحم رشد کرد چه؟ اگر مادری شیر نداشت و شیر خشک به کودکش میداد چه؟ اگر مادری ۷ ماهه باردار شد و ۲۱ ماه شیر داد آیا مرتکب حرام شده است؟ و ... بیان قرآن در این آیه یک بیان روایی است، اینکه اینطور شد، اگر بگوییم روایت در مورد همگان است یعنی شبههی آغازگر تاپیک را تصدیق کردهایم که وارد است، اما اگر بگوییم که نه(!) روایت در مورد یک نفر است ولی بخشهایی از آن برای دیگران هم قابل استفاده چه به صورت مستقیم (مثل بحث محسنین که سرکار حبیبه کردند) و چه غیرمستقیم (مثل بحث فقهی که شما میکنید) هست دیگر آن اشکال پیش نمیآید ... دیگر آن شبهه وارد نیست ...
وقتی روایت آیه را مختص یک نفر بگیریم با توجه به اینکه راوی شخصی حکیم است میتوانیم نتیجه بگیریم که لابد اشاراتی و حکمتی در تعریف کردن این روایت هست و مثلاً به صورت فرضی نتیجه بگیریم که شاید سی ماه عدد درستش هست که علم امروز یا به آن رسیده و یا هنوز نرسیده است، سپس این فرض و احتمال هم با روایات اهل بیت علیهمالسلام و احکام فقه استوار بر چهار منبع فقهی شیعه تقویت یا تضعیف میشود (مثل اینکه حضرت زهراء سلاماللهعلیها چنین کردهاند و قول و فعل معصوم علیهالسلام هم حجت است خاصّه اگر از طریق قرآن به ما رسیده باشد و در نتیجه لااقل اگر بچه ۶ ماهه به دنیا آمد باید یا لااقل بهتر است که دو سال تمام شیر داده شود، حالا اینکه چه احکام مستحب یا واجبی را بتوان از آن بیرون کشید دیگر منوط به اجتهاد علما دارد)، با علوم تجربی هم قابل راستیآزمایی است، اما دیگر اجازه ندادهایم که کسی بگوید نظر اسلام فلان چیز غلط است ... ولی اگر روایت آیه را عام در نظر بگیریم دیگر در این موضع نیستیم ... در روایات معصومین علیهمالسلام هم آمده که آیه روایت در مورد یک نفر است، حالا چرا ما از خودمان بگوییم که نه روایت داستان عام است و آن یک نفر تنها یک مصداق برای آن میباشد؟
اشتباه میکنم؟
در پناه خدا باشید
یا علی علیهالسلام
ولی همیشه اینطور نیست که چیزی که به نظر درست میاید دقیقاً و مطلقاً هم درست باشد ... کمی احتیاط هم بد نیست ...
بسمه العلیم
گرامی: بنده آنچه به نظرم آمد عرض نکردم بلکه برای عرایضم دو منبع ذکر نمودم:تفسیر قیّم المیزان و تفسیر نمونه!
سلام
هستن بچه هایی که شیش ماهه متولد میشن و بسلامتی هم رشد میکنن.. این لینک یک نمونه ی کوچیکشه.. نمونه های دیگه ای هم هست که تو اطرافیانمون کم و بیش شاهدش بودیم ... این لینک هم نشون میده که امکان زنده موندن در زایمان شیش ماهگی 50/50 هست یعنی دور از انتظار نیست . ( سایتش موثق و علمیهhttp://www.babycenter.com/about )
اینو نباید فراموش کنیم که قدرت بدنی و سیستم تغذیه و روش زندگی اون زمان خیلی متفاوت بوده با الان .. و قرآن مسائلی رو بیان میکنه که جامعیت داشته باشه .. اگر الان هستن بچه هایی که شیش ماهه متولد میشن و اکثرشون با دستگاه نجات پیدا میکنن و عده ای هم حتی نیازی به دستگاه ندارن ، اون زمان به دلیل قوای بدنی بالا و تغذیه ی بهتر ، مطمئنا وضعیت بچه و مادر بهتر بوده ...
اگر انگشت اتهام به سمت چنین زنانی نشونه بره به جرم اینکه نمیشه بچه شیش ماهه بیاد ، خب اون مادر چه گناهی کرده ؟
حق الناسه ! قرآن در مورد مسائل زناشویی و خصوصی زن و شوهر بسیار محتاطانه و ریزبینه ... اینجاخدا خواسته بگه که کمتر از شیش ماه دیگه نمیشه ... اما نباید تهمت زد به زنانی که شیش ماهه وضع حمل میکنن ...
این مورد نه تنها ایرادی به قرآن وارد نمیکنه بلکه نقطه ی قوت به حساب میاد ...
موفق باشید
بسمه العلیم
گرامی: بنده آنچه به نظرم آمد عرض نکردم بلکه برای عرایضم دو منبع ذکر نمودم:تفسیر قیّم المیزان و تفسیر نمونه!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
شما فرمودید که این مطلب را در دو تفسیر المیزان و نمونه نیافتید پس اینطور نیست و امام حسین علیهالسلام تنها یک مصداق از این آیه هستند، آیا در فلسفه هم به خود اجازه میدهید که چیزی را که نیافتید بگویید نیست؟ ... در این همه کتب حدیثی پس چه نوشتهاند؟ این همه کتب تفسیری روایی و کتب حدیثی ما را غیرعالمان نوشتهاند؟
بحث شما حداکثر میتواند فقهی باشد و نمیتوانید بگویید که روایت آمده در آن آیه از قرآن روایت زندگی تمام انسانها و یا تمام محسنین است ... اگر بفرمایید که هست حتی نیاز به محاسبات پزشکی هم نخواهد بود برای آنکه کسی نتیجه بگیرد که نعوذبالله آیه غلط است ... و سبحان الله عمّا یتفکّرون
احتمالاً قبول دارید که این بحث یک بحث بیمورد است که اساس آن بر مبنای سوء تفاهم شکل گرفته است، بنابراین با اجازهی شما حقیر دیگر این بحث را ادامه نمیدهم، نه علمای ما مقابل معصومین علیهمالسلام میایستند که معصوم بگوید هست و ایشان بگویند نیست، و نه شما کسی هستید که بخواهید چنان برداشتی از دین و قرآن را ترویج دهید، حقیر هم از اشتباه معصوم نیستم و نکتهای به ذهنم رسید که گفتم و شاید هم بعداً بفهمم که اشتباه بوده است، شما هم حلال کنید ... ان شاء الله در ادامهی بحث موفق باشید
خدا عاقبت همهامان را ختم به خیر کند ...
عرض تعزیت ایام شهادت امام الرئوف علیهالسلام
یا علی علیهالسلام
بنده چندسالی به شهرهای جنوبی رفت و آمد داشتم ... به چشم خودم دیدم که زنان عرب از لحاظ بدنی خیلی قوی هستن ، مثلا به عینه دیدم که خانمی با درد زایمان اومد ، بدون صدا زایمان کرد بعدم درجا ( یعنی تا جفت رو کشیدن بیرون و بچه رو تمیز کردن ) بلند شد بچه رو گرفت دست و از بیمارستان اومد بیرون !! شاد و خندون و سرحال ...:Moteajeb!:
بنظر میرسه که ما قصد داریم وضعیت الانمون رو با قبلا مقایسه کنیم ... نسل سوسیس و کالباس و مک دونالد کجا و شیرزنان قوی قدیم کجا! ... پس از همچون شیرزنانی بعید نیست که بچه های شش ماهه کاملا سالم متولد میشده خیلی بیشتر از الان ! الان هم متولد میشن اما قوت ندارن!
حتی نیاز به محاسبات پزشکی هم نخواهد بود برای آنکه کسی نتیجه بگیرد که نعوذبالله آیه غلط است ... و سبحان الله عمّا یتفکّرون
بسمه العلیم
با سلام و ادب
خیر سخن وحی غلط نیست،بلکه آیه کمترین مدت حمل را لحاظ فرموده است.مجمع البیان مرحوم طبرسی:
وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا و بار برداشتن مادر و به دنيا آوردن كودك و از شير گرفتن او سى ماه به طول مى انجامد، چرا كه كمترين مدت باردارى مادر و دوران كامل شيرخوارگى كودك سى ماه است. «ابن عباس» بر آن است كه: هرگاه دوران باردارى زن نُه ماه به طول انجامد، در آن صورت دوران شيرخوارگى كودك بيست و يك ماه خواهد بود؛ امّا اگر مادرى شش ماهه كودك خويش را به دنيا آورد، كودك او بيست و چهار ماه شير خواهد خورد.
و سبحان الله عمّا یتفکّرون
این کلام خودتان باشد که هیچ.
اما اگر به عنوان قسمتی از قران آورده باشید بفرمائید کدام آیه است؟
سلام.قال الله الحكيم:
اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَىٰ وَمَا تَغِيضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ ﴿الرعد: ٨﴾
خدا از جنینهایی که هر مادّهای حمل میکند آگاه است؛ و نیز از آنچه رحمها کم میکنند (و پیش از موعد مقرّر میزایند)، و هم از آنچه افزون میکنند (و بعد از موقع میزایند)؛ و هر چیز نزد او مقدار معینی داردهمانطور که برادر گرامی جناب سین این نکته را متذکر شدند این آیا در شان حضرت امام حسین علیه السلام نازل شده است چنانچه در روایتی که هم ثقة الاسلام کلینی در کافی و هم مرحوم صدوق در علل الشرايع و هم ابن قولويه در كامل الزیارات آورده این معنا ذکر شده است:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى قَالَ حَدَّثَنَابَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ بُهْلُولٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَسَّانَ الْوَاسِطِيُّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ الْهَاشِمِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ مِنْ أَيْنَ جَاءَ لِوُلْدِ الْحُسَيْنِ الْفَضْلُ عَلَى وُلْدِ الْحَسَنِ وَ هُمَا يَجْرِيَانِ فِي شِرْعٍ وَاحِدٍ فَقَالَ لَا أَرَاكُمْ تَأْخُذُونَ بِهِ إِنَّ جَبْرَئِيلَ ع نَزَلَ عَلَى مُحَمَّدٍ ص وَ مَا وُلِدَ الْحُسَيْنُ بَعْدُ فَقَالَ لَهُ يُولَدُ لَكَ غُلَامٌ تَقْتُلُهُ أُمَّتُكَ مِنْ بَعْدِكَ فَقَالَ يَا جَبْرَئِيلُ لَا حَاجَةَ لِي فِيهِ فَخَاطَبَهُ ثَلَاثاً ثُمَّ دَعَا عَلِيّاً فَقَالَ لَهُ إِنَّ جَبْرَئِيلَ ع يُخْبِرُنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ يُولَدُ لَكَ غُلَامٌ تَقْتُلُهُ أُمَّتُكَ مِنْ بَعْدِكَ فَقَالَ لَا حَاجَةَ لِي فِيهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَخَاطَبَ عَلِيّاً ع ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ يَكُونُ فِيهِ وَ فِي وُلْدِهِ الْإِمَامَةُ وَ الْوِرَاثَةُ وَ الْخِزَانَةُ فَأَرْسَلَ إِلَى فَاطِمَةَ ع أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِغُلَامٍ تَقْتُلُهُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي فَقَالَتْ فَاطِمَةُ لَيْسَ لِي حَاجَةٌ فِيهِ يَا أَبَهْ فَخَاطَبَهَا ثَلَاثاً ثُمَّ أَرْسَلَ إِلَيْهَا لَا بُدَّ أَنْ يَكُونَ فِيهِ الْإِمَامَةُ وَ الْوِرَاثَةُ وَ الْخِزَانَةُ فَقَالَتْ لَهُ رَضِيتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَعَلِقَتْ وَ حَمَلَتْ بِالْحُسَيْنِ فَحَمَلَتْ سِتَّةَ أَشْهُرٍ ثُمَّ وَضَعَتْهُ وَ لَمْ يَعِشْ مَوْلُودٌ قَطُّ لِسِتَّةِ أَشْهُرٍ غَيْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ع فَكَفَلَتْهُ أُمُّ سَلَمَةَ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يَأْتِيهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَيَضَعُ لِسَانَهُ فِي فَمِ الْحُسَيْنِ ع فَيَمُصُّهُ حَتَّى يَرْوَى فَأَنْبَتَ اللَّهُ تَعَالَى لَحْمَهُ مِنْ لَحْمِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ لَمْ يَرْضَعْ مِنْ فَاطِمَةَ ع وَ لَا مِنْ غَيْرِهَا لَبَناً قَطُّ فَلَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِيهِ وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قالَ رَبِ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي فَلَوْ قَالَ أَصْلِحْ لِي ذُرِّيَّتِي كَانُوا كُلُّهُمْ أَئِمَّةً لَكِنْ خَصَّ هَكَذَا.
[FONT=Traditional Arabic]
علل الشرائع، ج1، ص: 206ترجمه قسمت بولد شده:
پس اینچنین بود که خداوند این آیه را در مورد امام حسین نازل نمود که و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است؛ تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد میگوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و کار شایستهای انجام دهم که از آن خشنود باشی، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوی تو بازمیگردم و توبه میکنم، و من از مسلمانانم!» البته اگر به جاى «أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي» درخواست و سؤال با عبارت «اصلح لى ذريّتى» صورت مى گرفت تمام ذريّه آن جناب ائمّه و پيشوايان مى شدند منتهى چون سؤال به نحوى كه در آيه آمده صورت گرفت صرفا امامت اختصاص به ائمّه اثنى عشر از ولد امام حسین سلام اللَّه عليهم اجمعين پيدا كرد.
سلام
من با جستجو فقط همون کتابو پیدا کردم که گفتم! در این موردم اسم راویا شو جستجو کردم و فقط دوتاشو پیدا کردم! یکی "تمیم بن بهلول" که مجهول دونسته بودنش! و دیگه "احمد بن یحیی" که چند نفری به این اسم بودن! یکی که مربوط به قرن 2هجری بودو بررسی کردم و نوشته بود مترجم پارسی به سریانی(شاخه ای از عبری) بوده!(یعنی اگه همین باشه، اصلا عربی بلد نبوده که نقل کنه!!)
کمترین مدت حمل شش ماه است که با دوران شیردهی سی ماه می شود.
سلامهستن بچه هایی که شیش ماهه متولد میشن و بسلامتی هم رشد میکنن.. این لینک یک نمونه ی کوچیکشه.. نمونه های دیگه ای هم هست که تو اطرافیانمون کم و بیش شاهدش بودیم ... این لینک هم نشون میده که امکان زنده موندن در زایمان شیش ماهگی 50/50 هست یعنی دور از انتظار نیست . ( سایتش موثق و علمیهhttp://www.babycenter.com/about )
اینو نباید فراموش کنیم که قدرت بدنی و سیستم تغذیه و روش زندگی اون زمان خیلی متفاوت بوده با الان .. و قرآن مسائلی رو بیان میکنه که جامعیت داشته باشه .. اگر الان هستن بچه هایی که شیش ماهه متولد میشن و اکثرشون با دستگاه نجات پیدا میکنن و عده ای هم حتی نیازی به دستگاه ندارن ، اون زمان به دلیل قوای بدنی بالا و تغذیه ی بهتر ، مطمئنا وضعیت بچه و مادر بهتر بوده ...
اگر انگشت اتهام به سمت چنین زنانی نشونه بره به جرم اینکه نمیشه بچه شیش ماهه بیاد ، خب اون مادر چه گناهی کرده ؟
حق الناسه ! قرآن در مورد مسائل زناشویی و خصوصی زن و شوهر بسیار محتاطانه و ریزبینه ... اینجاخدا خواسته بگه که کمتر از شیش ماه دیگه نمیشه ... اما نباید تهمت زد به زنانی که شیش ماهه وضع حمل میکنن ...
این مورد نه تنها ایرادی به قرآن وارد نمیکنه بلکه نقطه ی قوت به حساب میاد ...
موفق باشید
سلام
در پست های ابتدایی این مورد رد شده! کمترین مدت حمل حدودا 5 ماهه!(کمتر)
بگوییم که نه(!) روایت در مورد یک نفر است ولی بخشهایی از آن برای دیگران هم قابل استفاده چه به صورت مستقیم (مثل بحث محسنین که سرکار حبیبه کردند) و چه غیرمستقیم (مثل بحث فقهی که شما میکنید) هست
سلام
به نظرم این نمیتونه درست باشه! یا کل آیه در شان یکیه یا کل آیه در شان همه ست! چون تا اونجا که میدونم آیه کوچکترین جزء صحیح قرانه!
سلام
در پست های ابتدایی این مورد رد شده! کمترین مدت حمل حدودا 5 ماهه!(کمتر)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
جناب مسعود آیا شما هم شک دارید که سؤالتان مربوط به نظر قرآن در مورد تکوین است و جواب بزرگواران در حیطهی تشریع است؟
آیا در قرآن جایی را سراغ دارید که بگوید کمترین مدت حمل ۶ ماه است و در این نتیجهگیری نظرهای امثال حقیر واسطه نشده باشند؟
آیا در قرآن آمده که همگان حتماً مدت حمل و شیردادنشان ۳۰ ماه است؟ اگر همین آیه را بگویید که در خود آیه (مستقل از احادیثی که آن را توضیح دادهاند) شرایطی آمده که دلالت آن را خاص میکند و نمیتوان کل آیه را به همگان نسبت داد ...
سؤال شما میتواند فقهی باشد و بپرسید که اگر کودکی پنج ماهه به دنیا آمد چه کنیم، آیا دو سال به او شیر بدهیم یا دو سال و یک ماه ... اما به وضوح این بحث با بحث تاپیک حاضر متفاوت است ...
آیا متوجه این موضوع هستید و باز بحث با دوستانی که آن آیه را به همه برمیگردانند را ادامه میدهید؟
آیا اگر ایشان را در بحث شکست دهید و به جایی برسانید که دیگر پاسخی نداشته باشند قرآن را شکست دادهاید یا صرفاً گروهی از مسلمین را شکست دادهاید و این پیروزی برای شخصی که به دنبال حق میگردد چه ارزشی دارد اگر هیچ پیروزی در قبال قران مسلمانان پیدا نکرده باشد؟ خودتان نمیدانید که به خودی خود در این آیه از قرآن لااقل در این زمینهی مورد سؤالتان هیچ غلطی وجود ندارد؟ لطفاً انصاف در بحث علمی را رعایت کنید ...
یا علی علیهالسلام
سلام
به نظرم این نمیتونه درست باشه! یا کل آیه در شان یکیه یا کل آیه در شان همه ست! چون تا اونجا که میدونم آیه کوچکترین جزء صحیح قرانه!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
اول اینکه کل این آیه در مورد امام حسین علیهالسلام است ... در نتیجه مشکل شما وارد نیست ... قرآن پر است از داستانهای یک نفر که برای دیگران هم قابل عبرت گرفتن است و البته میتوان از آنها حکمهای فقهی را نیز استخراج نمود ...
دوم اینکه ضرورتاً اینطور نیست که تمام یک آیه در مورد یک نفر باشد با این توجیه که کوچکترین جزء صحیح قرآن آیه است ... مثالش آیهی طهارت است که نصف اول آن خطاب به همسران پیامبر صلیاللهعلیهوآله است و بعد ناگهان مخاطب قرآن اهل بیت علیهمالسلام میشوند که حتی یکی از همسران پیامبر هم جزء ایشان به آن معنای خاصش نیست ... اینکه مخاطب جمله عوض شده است را هم میشود از روی قرائنی متوجه شد که چه بسا در یک نگاه سریع اصلاً متوجه آنها نشویم و گمان کنیم که منظور از ادامهی آیه نیز همان همسران پیامبر صلیاللهعلیهوآله باشد ... این مشکلی است که اهل سنت دارند و ما در مقام بحث با ایشان آن قرائن را به سمع و نظرشان میرسانیم ... خداوند فرموده که برای فهم قرآن به اهل بیت علیهمالسلام رجوع کنید ولی عدهای این کار را نمیکنند و گمان هم میکنند که راهشان درست است، سپس باید قرائن را از روایات اهل بیت علیهمالسلام به سمع و نظر ایشان رساند تا تازه متوجه بشوند که پشت آن جملات ساده چه دریایی از معانی دیگری است ... و تازه این سؤال مطرح میشود که چرا خداوند قرآن را به این صورت نازل کرده است و جواب آن هم برای خودش عالمی دارد ... کسی که از اهل بیت علیهمالسلام جا بماند یا بخواهد از ایشان جلو بزند در هر دو صورت هلاک میشود و قرآن نباید مانع از آن گردد ...
خدا عاقبت همهامان را ختم به خیر کند ... مسیر واقعاً لغزنده است ...
یا علی علیهالسلام
[FONT=Franklin Gothic Medium]
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
جناب مسعود آیا شما هم شک دارید که سؤالتان مربوط به نظر قرآن در مورد تکوین است و جواب بزرگواران در حیطهی تشریع است؟
آیا در قرآن جایی را سراغ دارید که بگوید کمترین مدت حمل ۶ ماه است و در این نتیجهگیری نظرهای امثال حقیر واسطه نشده باشند؟
آیا در قرآن آمده که همگان حتماً مدت حمل و شیردادنشان ۳۰ ماه است؟ اگر همین آیه را بگویید که در خود آیه (مستقل از احادیثی که آن را توضیح دادهاند) شرایطی آمده که دلالت آن را خاص میکند و نمیتوان کل آیه را به همگان نسبت داد ...
سؤال شما میتواند فقهی باشد و بپرسید که اگر کودکی پنج ماهه به دنیا آمد چه کنیم، آیا دو سال به او شیر بدهیم یا دو سال و یک ماه ... اما به وضوح این بحث با بحث تاپیک حاضر متفاوت است ...
آیا متوجه این موضوع هستید و باز بحث با دوستانی که آن آیه را به همه برمیگردانند را ادامه میدهید؟
آیا اگر ایشان را در بحث شکست دهید و به جایی برسانید که دیگر پاسخی نداشته باشند قرآن را شکست دادهاید یا صرفاً گروهی از مسلمین را شکست دادهاید و این پیروزی برای شخصی که به دنبال حق میگردد چه ارزشی دارد اگر هیچ پیروزی در قبال قران مسلمانان پیدا نکرده باشد؟ خودتان نمیدانید که به خودی خود در این آیه از قرآن لااقل در این زمینهی مورد سؤالتان هیچ غلطی وجود ندارد؟ لطفاً انصاف در بحث علمی را رعایت کنید ...
یا علی علیهالسلام
سلام
میدونم که نظر شما حداقلش به جواب نزدیکتره ولی در هر صورت لازمه که نظراتی که هر چند به نظر خودمم مشکل داره رو با دلیل رد کنم! دلیل اینکارمم فقط تجربه ایه که قبلا بدست آوردم!!(حتی اگه گفتن آبی چه رنگیه باید جواب داد وگرنه...!!)
[FONT=Franklin Gothic Medium]
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
اول اینکه کل این آیه در مورد امام حسین علیهالسلام است ... در نتیجه مشکل شما وارد نیست ... قرآن پر است از داستانهای یک نفر که برای دیگران هم قابل عبرت گرفتن است و البته میتوان از آنها حکمهای فقهی را نیز استخراج نمود ...
دوم اینکه ضرورتاً اینطور نیست که تمام یک آیه در مورد یک نفر باشد با این توجیه که کوچکترین جزء صحیح قرآن آیه است ... مثالش آیهی طهارت است که نصف اول آن خطاب به همسران پیامبر صلیاللهعلیهوآله است و بعد ناگهان مخاطب قرآن اهل بیت علیهمالسلام میشوند که حتی یکی از همسران پیامبر هم جزء ایشان به آن معنای خاصش نیست ... اینکه مخاطب جمله عوض شده است را هم میشود از روی قرائنی متوجه شد که چه بسا در یک نگاه سریع اصلاً متوجه آنها نشویم و گمان کنیم که منظور از ادامهی آیه نیز همان همسران پیامبر صلیاللهعلیهوآله باشد ... این مشکلی است که اهل سنت دارند و ما در مقام بحث با ایشان آن قرائن را به سمع و نظرشان میرسانیم ... خداوند فرموده که برای فهم قرآن به اهل بیت علیهمالسلام رجوع کنید ولی عدهای این کار را نمیکنند و گمان هم میکنند که راهشان درست است، سپس باید قرائن را از روایات اهل بیت علیهمالسلام به سمع و نظر ایشان رساند تا تازه متوجه بشوند که پشت آن جملات ساده چه دریایی از معانی دیگری است ... و تازه این سؤال مطرح میشود که چرا خداوند قرآن را به این صورت نازل کرده است و جواب آن هم برای خودش عالمی دارد ... کسی که از اهل بیت علیهمالسلام جا بماند یا بخواهد از ایشان جلو بزند در هر دو صورت هلاک میشود و قرآن نباید مانع از آن گردد ...
خدا عاقبت همهامان را ختم به خیر کند ... مسیر واقعاً لغزنده است ...
یا علی علیهالسلام
خب اون قسمتی که میگه در 40 سالگی به سمت خدا برمیگرده و توبه میکنه رو که فکر نکنم کسی به امام حسین نسبت بده!
آیه ی تطهیر خطاب میکنه به اهل بیت! و در نتیجه یعنی ضمایر عوض شدن!
در پست های ابتدایی این مورد رد شده! کمترین مدت حمل حدودا 5 ماهه!(کمتر)
بسمه العلیم
با سلام
ردّشد؟!با همان جمله ی جناب آورورا؟
معمولا رسم است در اینگونه مباحث منابع موثق علمی ارائه گردد،نمی شود با استناد به سخن کاربران گرامی که آنهم بدون منبع سخنی گفته اند
مطلبی تا این اندازه مهم را ردّ شده دانست.
به هر حال سخن شما و جناب آورورا نیاز به مستندات علمی و موثق دارد.
سلام
...
خب اون قسمتی که میگه در 40 سالگی به سمت خدا برمیگرده و توبه میکنه رو که فکر نکنم کسی به امام حسین نسبت بده!
آیه ی تطهیر خطاب میکنه به اهل بیت! و در نتیجه یعنی ضمایر عوض شدن!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
آیه اینطور هست:
[FONT=Franklin Gothic Medium]
وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْني أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لي في ذُرِّيَّتي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمين
آیا اینکه امام حسین علیهالسلام بگویند «[FONT=Franklin Gothic Medium]إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ» اشکال دارد وقتی خداوند در مورد خودش هم فرموده است «إِنَّ اللَّـهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ»؟ تواب از اسماء الله الحسنی است و انسان کامل باید این صفت را در خود زنده کند ... اینکه معنای دقیق توبه کردن چه باشد بحث خودش را دارد و اینکه کدام معنای آن در اینجا به امام حسین علیهالسلام منتسب شود هم بحث خودش را دارد، ولی صرفاً برای اینکه بدانید تنها در وصف ایشان چنین چیزی نیامده است کافی است دقت نمایید که توبه و انابه تقریباً بک معنا را میرسانند و لفظ انابه برای خیلیها آمده است از جمله برای حضرت ابراهیم علیهالسلام که خداوند فرمود «إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُّنِيبٌ» و برای حضرت داوود علیهالسلام که خداوند فرمود «وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ» و برای حضرت سلیمان علیهالسلام که باز فرمود «وَ وَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ» ... با خود لفظ توبه هم آیاتی داریم مانند اینکه حضرت ابراهیم علیهالسلام در دعای خود به درگاه خدا فرمودند «رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ» ... همچنین دقیقاً مشابه همین لفظ امام حسین علیهالسلام را حضرت موسی علیهالسلام هم داشتهاند وقتی در کوه طور از دیدن تجلی خداوند مردند و زنده شدند، پس فرمودند «قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ» و روایات زیادی هم هستند که در آنها اهل بیت علیهمالسلام را به کمک همان قرآن انبیاء علیهمالسلام را از هر گناهی مبرا دانسته و ساحت ایشان را از تهمتها پاک کردهاند، تهمتهایی که کسانی که ولایت اهل بیت علیهمالسلام را نپذیرفتهاند گاهی مطابق باز با خود قرآن و در واقع برداشتهای اشتباهشان از قرآن به انبیاء علیهمالسلام میزدهاند ... مباحثات مأمون علیهاللعنة و دانشمندانی که او جمع کرده بوده است با امام رضا علیهالسلام در این زمینه را ببینید خوب است، دید بهتری پیدا میکنید از اینکه اهل بیت علیهمالسلام چگونه قرائنی را استفاده میکردهاند تا داستان طور دیگری تعریف شود که در آنها انبیاء علیهمالسلام گناهکار نباشند و حتی کوچکترین گناهی هم نداشته باشند ...
در مورد آیهی تطهیر هم عوض شدن ضمایر شروع اثبات این است که لفظ اهل بیت به چه کسانی اشاره داشته باشد، نه آنطور که شما فرض کردهاید که عوض شدن ضمایر نتیجهی اثبات باشد! اصلاً مگر میشود اثباتی کرد که نتیجهی آن عوض شدن ضمایر باشد؟ یعنی متن قرآن عوض شود؟ متن قرآن ما و اهل سنت یکسان است ... بعید میدانم که ندانید ...
یا علی علیهالسلام
بسمه العلیمبا سلام
ردّشد؟!با همان جمله ی جناب آورورا؟
معمولا رسم است در اینگونه مباحث منابع موثق علمی ارائه گردد،نمی شود با استناد به سخن کاربران گرامی که آنهم بدون منبع سخنی گفته اند
مطلبی تا این اندازه مهم را ردّ شده دانست.
به هر حال سخن شما و جناب آورورا نیاز به مستندات علمی و موثق دارد.
سلام
این مطلب چیزی با اهمیتی نیست که تحقیقات علمی دقیقی در موردش شده باشه! اگه جستجو کنید "4 month birth" یا 5 ، مواردی رو خواهید دید!(عدد باید اول باشه!)
[FONT=Franklin Gothic Medium]
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
آیه اینطور هست:
[FONT=Franklin Gothic Medium]
وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْني أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لي في ذُرِّيَّتي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمين
آیا اینکه امام حسین علیهالسلام بگویند «[FONT=Franklin Gothic Medium]إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ» اشکال دارد وقتی خداوند در مورد خودش هم فرموده است «إِنَّ اللَّـهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ»؟ تواب از اسماء الله الحسنی است و انسان کامل باید این صفت را در خود زنده کند ... اینکه معنای دقیق توبه کردن چه باشد بحث خودش را دارد و اینکه کدام معنای آن در اینجا به امام حسین علیهالسلام منتسب شود هم بحث خودش را دارد، ولی صرفاً برای اینکه بدانید تنها در وصف ایشان چنین چیزی نیامده است کافی است دقت نمایید که توبه و انابه تقریباً بک معنا را میرسانند و لفظ انابه برای خیلیها آمده است از جمله برای حضرت ابراهیم علیهالسلام که خداوند فرمود «إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُّنِيبٌ» و برای حضرت داوود علیهالسلام که خداوند فرمود «وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ» و برای حضرت سلیمان علیهالسلام که باز فرمود «وَ وَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ» ... با خود لفظ توبه هم آیاتی داریم مانند اینکه حضرت ابراهیم علیهالسلام در دعای خود به درگاه خدا فرمودند «رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ» ... همچنین دقیقاً مشابه همین لفظ امام حسین علیهالسلام را حضرت موسی علیهالسلام هم داشتهاند وقتی در کوه طور از دیدن تجلی خداوند مردند و زنده شدند، پس فرمودند «قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ» و روایات زیادی هم هستند که در آنها اهل بیت علیهمالسلام را به کمک همان قرآن انبیاء علیهمالسلام را از هر گناهی مبرا دانسته و ساحت ایشان را از تهمتها پاک کردهاند، تهمتهایی که کسانی که ولایت اهل بیت علیهمالسلام را نپذیرفتهاند گاهی مطابق باز با خود قرآن و در واقع برداشتهای اشتباهشان از قرآن به انبیاء علیهمالسلام میزدهاند ... مباحثات مأمون علیهاللعنة و دانشمندانی که او جمع کرده بوده است با امام رضا علیهالسلام در این زمینه را ببینید خوب است، دید بهتری پیدا میکنید از اینکه اهل بیت علیهمالسلام چگونه قرائنی را استفاده میکردهاند تا داستان طور دیگری تعریف شود که در آنها انبیاء علیهمالسلام گناهکار نباشند و حتی کوچکترین گناهی هم نداشته باشند ...در مورد آیهی تطهیر هم عوض شدن ضمایر شروع اثبات این است که لفظ اهل بیت به چه کسانی اشاره داشته باشد، نه آنطور که شما فرض کردهاید که عوض شدن ضمایر نتیجهی اثبات باشد! اصلاً مگر میشود اثباتی کرد که نتیجهی آن عوض شدن ضمایر باشد؟ یعنی متن قرآن عوض شود؟ متن قرآن ما و اهل سنت یکسان است ... بعید میدانم که ندانید ...
یا علی علیهالسلام
سلام
در مورد انابه جستجو که کردم نوشته بودن حالتیه بالاتر از توبه و یجوری غافل شدن از هر چیزی غیر خداست!
در مورد داستان حضرت موسی تا اونجا که داستانشو خوندم ، این عبارت توبه که آورده میتونه منظورش این باشه که پی برده که اون کار خطرناکه و دیگه تکرارش نمیکنه!!
در مورد امام حسین هم باید این عبارتو باهاش بررسی کرد (که آیا گفته یا نه) و هم باید دید در اون سن(40 سالگی!) بوده یا نه!
منظورمو بد گرفتید در مورد آیه تطهیر! منظورم این بود که با تغییر ضمیر میشه فهمید که مخاطبش عوض شده!
سلام
این مطلب چیزی با اهمیتی نیست که تحقیقات علمی دقیقی در موردش شده باشه! اگه جستجو کنید "4 month birth" یا 5 ، مواردی رو خواهید دید!(عدد باید اول باشه!)
بسمه العلیم
سلام علیکم
اتفاقا اهمیت بسیار زیادی دارد.منبعی را که فرمودید مراجعه کردم و بیشتر موارد را بررسی نمودم نتیجه:
11 Answers
Page 1 of 1
I wasnt 5 months but i did go early..I went at 32 weeks and they stoped it till i was 33 weeks.. I had a little 4 pounder thats now a big 35 pounder.. the stuff they have these days are alot more upgraded.. i will keep her in my prayers..-brandy
سی و سه هفته=از هشت ماه بیشتر
A co-worker's wife went into labor at 25 weeks, they stopped it unitl 29 weeks. The twins are now 7 months old. I will hope for the best for her!
بیست و نه هفته=از هفت ماه بیشتر
a friend of mine had her first child at 26 weeks. He's small for his age but is a healthy 5 yr old!
26 هفته=از شش ماه بیشتر
Back in 1987, a family friend went into labor and delivered at 27 weeks. Survival of a baby that young was
27 هفته=نزدیک به هفت ماه
DH and I had friends that had a baby at 24 weeks, she was born at just over one pound and was in serious
24هفته=شش ماه
در این میان فقط دو مورد بود:که تعداد هفته ها بیان نشده و بطور کلی تولد را در پنج ماهگی ذکر کرده بود که اگر تعدا هفته ها ذکر می شد
قابل استنادتر بود چرا که گاهی اوقات اشتباه محاسبات بعید نیست!
سلام
من با جستجو فقط همون کتابو پیدا کردم که گفتم! در این موردم اسم راویا شو جستجو کردم و فقط دوتاشو پیدا کردم! یکی "تمیم بن بهلول" که مجهول دونسته بودنش! و دیگه "احمد بن یحیی" که چند نفری به این اسم بودن! یکی که مربوط به قرن 2هجری بودو بررسی کردم و نوشته بود مترجم پارسی به سریانی(شاخه ای از عبری) بوده!(یعنی اگه همین باشه، اصلا عربی بلد نبوده که نقل کنه!!)
سلام
در این کتب به اسناد مختلف مضمون همان قسمت نقل شده آمده که بنده منبع را قرار می دهم که خودتان مطالعه داشته باشید:
علل الشرائع، ج1، ص: 206
الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص:464
كامل الزيارات، ص: 56
تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص:562
(كه در اين کتاب یک سند دیگر برای روایت ذکر می کند از محمد بن عباس تا ...)
البته يك قاعده رجالی به شما عرض کنم که کارتان آسان شود و نخواهید بروید تک تک این منابع و سند های مختلف آن را بررسی کنید و آن اینکه اگر روایتی به چند طریق در کتب معتبر بیاید اصطلاحا به آن حدیث متضافر می گویند واز حیث سند مورد قبول است.
ضمنا ظاهر آیه قرآن از دید بنده هم عمومیتی ندارد که آیه بر بیش از یک نفر تطبیق داده شود مگر چند نفر هستند که زمان شیر دادن و حملشان 30 ماه باشد دقیقاً و در سن دقیقاً چهل سالگی نیز دعا کنند آنهم به این شکل خاص و اینگونه باشد مثل همان قضیه ای که قرآن بیان می کند انما ولیکم الله و رسوله و آنهایی که نماز را به پا می دارند و زکات می دهند در حال رکوع که آیه نمی تواند عام باشد با توجه به خصوصیاتی که ذکر می کند و روایات وارده در شان نزول،حتی من الان نگاه کردم دیدم برخی از تفاسیر اهل سنت هم این نکته را ذکر کرده اند که این آیه در شان امام حسین نازل شده است که البته با جستجوی بیشتر احتمالا به موارد دیگری هم می رسیم
قَالَ بَعْضُهُمْ: الآية نزلت في الحسن أو الحسين - رضي اللَّه عنهما - وضعته أمه على ما ذكر في المدة.
تفسیر الماتریدی،ج9،ص:245
سلام
در مورد انابه جستجو که کردم نوشته بودن حالتیه بالاتر از توبه و یجوری غافل شدن از هر چیزی غیر خداست!
در مورد داستان حضرت موسی تا اونجا که داستانشو خوندم ، این عبارت توبه که آورده میتونه منظورش این باشه که پی برده که اون کار خطرناکه و دیگه تکرارش نمیکنه!!
در مورد امام حسین هم باید این عبارتو باهاش بررسی کرد (که آیا گفته یا نه) و هم باید دید در اون سن(40 سالگی!) بوده یا نه!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
در اصل مسأله تفاوتی نمیکند، ولی اگر دقیقاً این مطلب را بخواهید پیگیر شوید بهتر است یک تاپیک مجزا در موردش باز کنید ... اما آیا جدای از این بحثها قبول دارید که سیاق آیه روایت داستان یک نفر خاص است و نه همگان؟ ... اشکالی ندارد که اصلاً در گام نخست فرض کنید که کل قضیه یک داستان حکمتآموز است و به شخص خاصی دلالت نمیکند، مثل اینکه کسی بگوید که جاء الرجل و هر کسی یک مرد را در ذهن خودش در نظر بگیرد، این مرد ممکن است که اصلاً واقعیت خارجی نداشته باشد ولی داستانی که در موردش گفته میشود میتواند درسهایی را برای مخاطبان آن داستان داشته باشد ... اگرچه میدانیم که در قرآن تمام داستانها عینیت داشته و رخ داده یا میدهند و یا خواهند داد ولی توجه کردن به این نکات برای آنکه بگوییم به هر حال آیه خالی از اشکال است ضرورتی ندارد ... یعنی همین مقدار که از آیه مشخص است که در این آیه داستان شخص خاصی، چه حقیقی و چه فرضی و داستانی، روایت شده است کافی است که اشکال مورد سؤال این تاپیک دیگر وارد نباشد ... آیا همین مقدار برایتان کفایت نمیکند تا ختم مذاکرات باشد؟
منظورمو بد گرفتید در مورد آیه تطهیر! منظورم این بود که با تغییر ضمیر میشه فهمید که مخاطبش عوض شده!
بله، ولی سیاق جمله طوری است که خیلیها تا به ایشان نگویند که چنین است و چنان است برداشت دیگری از آیه را میکنند ... مثال برای این مسائل خیلی زیاد است ... مثال دیگر آیهای است که حضور ابوبکر را در غار به همراه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بیان میکند، اهل سنت این آیه را تأییدی بر جایگاه ابوبکر میدانند که در قرآن هم از او یاد شده است و ما با دقائقی که از قلم ایشان افتاده است از همان آیه مؤمن نبودن ابوبکر را اثبات میکنیم ... و مثالهای دیگر ... منظور دست گذاشتن روی یک مثال نیست، دارم سعی میکنم سیاق را نشانتان بدهم ... و البته احتمالاً خودتان هم میدانید و در جریان هستید
یا علی علیهالسلام
در پست های ابتدایی این مورد رد شده! کمترین مدت حمل حدودا 5 ماهه!(کمتر)
خب اشتباه کردید !! من دارم صحبت علمی میکنم چجوری رد شد ؟
این مطلب چیزی با اهمیتی نیست که تحقیقات علمی دقیقی در موردش شده باشه! اگه جستجو کنید "4 month birth" یا 5 ، مواردی رو خواهید دید!(عدد باید اول باشه!)
بابا چرا اینجوری آخه ؟ اگر میخواید اینجوری پیش برید که اصلا همه چیزو میشه نقض کرد !!! الان واسه مرد هم رحم میزارن !! بارداری در حالت طبیعی کمتر از شش ماه نمیشه !! حالا اگر علم نوین اومده خانم رو بدون حتی نزدیکی باردار میکنه با لقاح مصنوعی ! این دیگه از حالت نرم خارجه !!
ما داریم صحبت نرم و استاندارد میکنیم یا صحبتِ دستکاری در طبیعت ؟؟
بسمه العلیمسلام علیکم
[SPOILER]اتفاقا اهمیت بسیار زیادی دارد.منبعی را که فرمودید مراجعه کردم و بیشتر موارد را بررسی نمودم نتیجه:
11 Answers
Page 1 of 1
I wasnt 5 months but i did go early..I went at 32 weeks and they stoped it till i was 33 weeks.. I had a little 4 pounder thats now a big 35 pounder.. the stuff they have these days are alot more upgraded.. i will keep her in my prayers..-brandy
سی و سه هفته=از هشت ماه بیشتر
A co-worker's wife went into labor at 25 weeks, they stopped it unitl 29 weeks. The twins are now 7 months old. I will hope for the best for her!
بیست و نه هفته=از هفت ماه بیشتر
a friend of mine had her first child at 26 weeks. He's small for his age but is a healthy 5 yr old!
26 هفته=از شش ماه بیشتر
Back in 1987, a family friend went into labor and delivered at 27 weeks. Survival of a baby that young was
27 هفته=نزدیک به هفت ماه
DH and I had friends that had a baby at 24 weeks, she was born at just over one pound and was in serious
24هفته=شش ماه[/SPOILER]
در این میان فقط دو مورد بود:که تعداد هفته ها بیان نشده و بطور کلی تولد را در پنج ماهگی ذکر کرده بود که اگر تعدا هفته ها ذکر می شد
قابل استنادتر بود چرا که گاهی اوقات اشتباه محاسبات بعید نیست!
سلام
ممکنه فیـلتـر باشن!
بچه 4 ماهه!
http://www.foxnews.com/health/2015/09/25/baby-born-four-months-premature-on-cruise-ship-wins-race-against-time-to.html
این یکی:
Born 16 weeks premature and weighing just 1lb 4oz, Charlie Jo Glover was so tiny her hand could fit inside a ring.
http://www.dailymail.co.uk/femail/article-512227/Miracle-baby-born-FOUR-months-premature-weighing-just-1lb-celebrates-birthday.html
و این: Baby Link weighed just 1 lb, 2 oz. when he was born 23 weeks into his mother's pregnancy
http://www.komonews.com/news/health/Identical-twins-could-be-born-four-months-apart-332573082.html
همونطور که گفتم این موارد اصلا به تحقیقات نیاز نداره! اگه مصداق آیه حداقل باشه، حتی یک نفرم این مطلبو به هم میزنه!!
سلام
ممکنه فیـلتـر باشن!
بچه 4 ماهه!
http://www.foxnews.com/health/2015/09/25/baby-born-four-months-premature-on-cruise-ship-wins-race-against-time-to.htmlاین یکی:
Born 16 weeks premature and weighing just 1lb 4oz, Charlie Jo Glover was so tiny her hand could fit inside a ring.
http://www.dailymail.co.uk/femail/article-512227/Miracle-baby-born-FOUR-months-premature-weighing-just-1lb-celebrates-birthday.htmlو این: Baby Link weighed just 1 lb, 2 oz. when he was born 23 weeks into his mother's pregnancy
http://www.komonews.com/news/health/Identical-twins-could-be-born-four-months-apart-332573082.htmlهمونطور که گفتم این موارد اصلا به تحقیقات نیاز نداره! اگه مصداق آیه حداقل باشه، حتی یک نفرم این مطلبو به هم میزنه!!
سلام علیکم
متشکر از زحمتی که برای ارائه لینکها کشیدید،اما باز نمی شوند.
اگر ممکن است متن را کپی پیست بفرمائید.
[FONT=Franklin Gothic Medium]
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
در اصل مسأله تفاوتی نمیکند، ولی اگر دقیقاً این مطلب را بخواهید پیگیر شوید بهتر است یک تاپیک مجزا در موردش باز کنید ... اما آیا جدای از این بحثها قبول دارید که سیاق آیه روایت داستان یک نفر خاص است و نه همگان؟ ... اشکالی ندارد که اصلاً در گام نخست فرض کنید که کل قضیه یک داستان حکمتآموز است و به شخص خاصی دلالت نمیکند، مثل اینکه کسی بگوید که جاء الرجل و هر کسی یک مرد را در ذهن خودش در نظر بگیرد، این مرد ممکن است که اصلاً واقعیت خارجی نداشته باشد ولی داستانی که در موردش گفته میشود میتواند درسهایی را برای مخاطبان آن داستان داشته باشد ... اگرچه میدانیم که در قرآن تمام داستانها عینیت داشته و رخ داده یا میدهند و یا خواهند داد ولی توجه کردن به این نکات برای آنکه بگوییم به هر حال آیه خالی از اشکال است ضرورتی ندارد ... یعنی همین مقدار که از آیه مشخص است که در این آیه داستان شخص خاصی، چه حقیقی و چه فرضی و داستانی، روایت شده است کافی است که اشکال مورد سؤال این تاپیک دیگر وارد نباشد ... آیا همین مقدار برایتان کفایت نمیکند تا ختم مذاکرات باشد؟یا علی علیهالسلام
سلام
با اطمینان نمیشه گفت ولی بطور میانگین میشه حتی به یه گروهم نسبت داد! مثلا بگیم کسایی که 6 ماهه بدنیا اومدن در 40 سالگی...!!
در این مورد فعلا نظری نمیدم تا وقتی که یا خودم به چیزی برسم یا کارشناس یا کس دیگه ای مطلبو روشن تر کنه!
اگه منابع اون روایتو بررسی کنم و درست باشه، دیگه بحثی ندارم!
سلام علیکممتشکر از زحمتی که برای ارائه لینکها کشیدید،اما باز نمی شوند.
اگر ممکن است متن را کپی پیست بفرمائید.
[SPOILER][FONT=Helvetica Neue]A Utah woman who gave birth to a one-and-a-half pound baby boy four months premature during a Caribbean cruise has revealed how she kept him alive with the help of the ship's medical staff and a makeshift incubator.[FONT=Helvetica Neue]Emily Morgan, 28, of Ogden, Utah, told the Associated Press her son was due in December, but contractions began Aug. 31 during a seven-day cruise around the eastern Caribbean. Her doctor approved the cruise to celebrate her daughter Chloe's third birthday, Morgan said.
[FONT=Helvetica Neue]The pregnancy had been uneventful, so she was shocked when the contractions began just past the halfway mark in her pregnancy. She initially thought they might be false labor, but she and her husband called medical staff when they saw blood. A doctor aboard the Royal Caribbean ship told her she couldn't give birth because they were still 14 hours from the nearest port in Puerto Rico. But holding back wasn't an option, Morgan said.
[FONT=Helvetica Neue]"I knew the baby was coming," she said.
[FONT=Helvetica Neue]After the delivery, she said the doctors told her she had miscarried and she should get some rest, but she insisted on seeing the baby. About 45 minutes later, medical staff said the baby had survived but wasn't expected to live long.
[FONT=Helvetica Neue]"I had felt him kicking. I felt the process of him getting bigger," she said. "I said, `I'm going to see him, I don't care if he's alive or if he's dead."'
[FONT=Helvetica Neue]They brought her to her newborn son, who was wrapped in towels wet from the birth. He was wearing a tiny oxygen mask on his face.
[FONT=Helvetica Neue]"He was crying, like a little feeble cry," she said. Along with his healthy pink coloring, it was a positive sign that his lungs were relatively strong.
[FONT=Helvetica Neue]As the hours went on, she insisted he be wrapped in fresh, dry towels, and she helped staff tuck microwaved saline packets around him to create a makeshift incubator. They used a sanitary napkin to keep his head warm and tried to avoid touching his sensitive skin.
[FONT=Helvetica Neue]Meanwhile, the captain was speeding the boat to Puerto Rico, and it arrived about two hours early. It was none too soon -- black spots were starting to appear on Haiden's fingers, indicating his circulation was starting to fade.
[FONT=Helvetica Neue]Two ambulances rushed the family to a hospital, and they were transferred to a children's hospital in Miami a few days later.
[FONT=Helvetica Neue]Haiden is making good progress, Morgan said Thursday. He's being fed breast milk through a syringe into a tube in his stomach -- 2 tablespoons at a time over the course of 90 minutes. The family hopes Haiden will be strong enough to be transported to a Utah hospital at the end of October, where the plan is for him to be hospitalized until his December 19 due date.
[FONT=Helvetica Neue]"On a daily basis they tell us he's a miracle baby and that he wants to be here," Morgan told Utah station KSL.
[FONT=Helvetica Neue]The mounting medical bills are an issue for the family, and they are accepting online donations to help pay for the cost of the baby's premature arrival.
[FONT=Helvetica Neue]It's not totally clear what caused Morgan to go into early labor, though doctors have said it might have been related to dehydration, an elevation change or the differing temperatures at sea, she said.
[FONT=Helvetica Neue]A baby like Haiden born so early and so far from a hospital has a less-than-10 percent chance of survival, said Dr. Bradley Yoder, medical director of the newborn intensive care unit at the University of Utah.
[FONT=Helvetica Neue]Babies born months premature are typically whisked into intensive care immediately and given medication to help them breathe.
[FONT=Helvetica Neue]"I'm surprised the baby survived, to be honest," Yoder said.
The Associated Press contributed to this report.[/SPOILER]
[SPOILER][h=1]Miracle baby born FOUR months premature weighing just 1lb celebrates her first birthday[/h]By JAYA NARAIN
Last updated at 09:54 05 February 2008
Born 16 weeks premature and weighing just 1lb 4oz, Charlie Jo Glover was so tiny her hand could fit inside a ring.Put on oxygen in an incubator, she clung on to life while doctors warned her worried parents she might not survive.
But now Janice Snalam, 39, and partner Michael Glover, 41, are preparing to celebrate the birthday they feared their daughter would never see.
Scroll down for more...
Despite the odds, she now weighs a healthy 15lb 3oz and will be one-year-old tomorrow.
Miss Snalam and her partner, a delivery driver, were told that Charlie Jo could die because she was so premature her lungs were not properly formed.
Her parents, who have been together for ten years and have another daughter Holly, four, were also told their baby had a 50 per cent chance of being physically or mentally disabled.
But after a battery of tests, she has finally been given the all-clear. Miss Snalam said: "Charlie Jo's fantastic. She's got two teeth, she's eating off a spoon and she's sitting up on her own.
Scroll down for more...
"She's had her eyes and her ears checked, she's absolutely perfect. Charlie Jo's first birthday is such a milestone for us. She was so very poorly when she was born, we didn't think she would survive.
"But she's such a little fighter. We feel so lucky to have both of our children."
Full-time mother Janice, who suffers from polycystic ovarian syndrome, took medication to increase ovulation before finally falling pregnant with the couple's first child Holly.
The couple, from Hindley in Wigan, Greater Manchester, were thrilled when she then fell pregnant with Charlie Jo three years later to complete their family. But this time the pregnancy was much more problematic.
Scroll down for more...
Charlie Jo was born last February 6 after her mother went into labour in the 24th week of pregnancy and was given steroid injections to increase her unborn baby's chance of survival.
Miss Snalam said: "I had the usual morning sickness at the beginning for about six weeks then I started feeling fantastic.
"Then at 14 weeks I had just been here and tidied up and I got quite a serious stabbing pain in my tummy. I didn't feel right, went to the loo and there was blood everywhere. I thought I had miscarried. I had miscarried aged 30, before I had Holly. I thought I had lost our baby, it felt the same."
Doctors hoped she wouldn't give birth until she reached 28 weeks, but just a few days later she was taken into the Royal Bolton Hospital.
Because she was bleeding heavily, doctors immediately decided to perform an emergency Caesarean section.
After she was born, Charlie Jo was placed in an incubator and could not he held by her parents until she was eight days old.
Miss Snalam said: "I was allowed to hold her for about ten minutes. It was like holding air. Her tiny body pretty much fit into my two hands lengthways."
Charlie Jo was kept in hospital on oxygen before finally being allowed to go home three months later.
Miss Snalam added: "We got her home three weeks before her due date and she went from strength to strength. She's a very smiley baby. Holly is great with Charlie, really fantastic, always playing with her."
[/SPOILER]
[SPOILER]KIRKLAND, Wash. -- Identical twin brothers are off to a very unusual start in life. One is in the Neonatal Intensive Care Unit, born extremely prematurely. The other is still in the womb and hopefully won't be born until January.
Baby Link weighed just 1 lb, 2 oz. when he was born 23 weeks into his mother's pregnancy. It's a gestational time considered to be on the cusp of viability. While Link has heart and lung issues, he is doing well considering his medical hurdles.
The tiny baby is an identical twin, and doctors originally expected to have both newborns in the NICU at EvergreenHealth Medical Center. But instead, brother Logan is still in their mother's womb.
"It's very surreal to be post partum and (pre) partum," mother Holli Gorveatt said. "Logan's good, so he's growing a lot and he's just kicking. He's got fluid, he can move around. He was stuck before."
"No contractions," added her husband Nick Gorveatt.
Dr. Martin Walker delivered Link, but first, he fixed a complication called Twin Twin Transfusion Syndrome. The babies shared a single placenta.
"It's rather like having two plants growing out of the same pot," explained Dr. Walker. "They send their umbilical cords down into the placenta, the 'roots' go out through the placenta, these are the blood vessels. And where they touch each other, they join together and they allow blood to flow freely between babies. All identical twins sharing a placenta have these connections. About 20% of them get into a situation where one baby gives the other baby more blood than he gets back. So you have a situation where one baby becomes anemic and weak from blood loss and the other baby becomes over stuffed with blood, bloated and goes into heart failure."
Dr. Walker was able to perform surgery, in utero, separating the babies blood vessels. It wound up saving their lives - twice. First, it solved the blood flow problem. And then, when Holli went into early labor a week later, the separation of the babies meant Link could be born and Logan could stay in.
"So far so good," Dr. Walker said of Holli. "She remains pregnant just about a week and a half since that procedure. And it's a real big week and a half for that baby that's in there. During that time the baby has grown, looks healthy."
Link is so fragile, his parents can't hold him. Their only contact is through the incubator where Link can reach out to touch he parent's finger, which dwarfs his tiny hands.
But they can be with him, celebrating his September birth while waiting for what they hope will be his twin brother's January birthday.
"I get emotional when I see him sometimes," Holli said. "Holding his hand, there's some times when it gets pretty tough in there. But you want to watch him and even sitting in the room with him is awesome."
Holli is on bed rest while awaiting Logan's birth. His due date is January 26, 2016, and while Holli might not go full term, that is the hope.
If the boys are born four months apart, Nick says they'll contact Guinness World Records. It might be the longest amount of time recorded between the births of twins. The delayed delivery is also particularly unusual since the boys are identical twins. Dr. Walker is only aware of it happening with fraternal twins in the past.
[/SPOILER]
سلام
در این کتب به اسناد مختلف مضمون همان قسمت نقل شده آمده که بنده منبع را قرار می دهم که خودتان مطالعه داشته باشید:علل الشرائع، ج1، ص: 206
الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص:464
كامل الزيارات، ص: 56
تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص:562
(كه در اين کتاب یک سند دیگر برای روایت ذکر می کند از محمد بن عباس تا ...)البته يك قاعده رجالی به شما عرض کنم که کارتان آسان شود و نخواهید بروید تک تک این منابع و سند های مختلف آن را بررسی کنید و آن اینکه اگر روایتی به چند طریق در کتب معتبر بیاید اصطلاحا به آن حدیث متضافر می گویند واز حیث سند مورد قبول است.
ضمنا ظاهر آیه قرآن از دید بنده هم عمومیتی ندارد که آیه بر بیش از یک نفر تطبیق داده شود مگر چند نفر هستند که زمان شیر دادن و حملشان 30 ماه باشد دقیقاً و در سن دقیقاً چهل سالگی نیز دعا کنند آنهم به این شکل خاص و اینگونه باشد مثل همان قضیه ای که قرآن بیان می کند انما ولیکم الله و رسوله و آنهایی که نماز را به پا می دارند و زکات می دهند در حال رکوع که آیه نمی تواند عام باشد با توجه به خصوصیاتی که ذکر می کند و روایات وارده در شان نزول،حتی من الان نگاه کردم دیدم برخی از تفاسیر اهل سنت هم این نکته را ذکر کرده اند که این آیه در شان امام حسین نازل شده است که البته با جستجوی بیشتر احتمالا به موارد دیگری هم می رسیم
قَالَ بَعْضُهُمْ: الآية نزلت في الحسن أو الحسين - رضي اللَّه عنهما - وضعته أمه على ما ذكر في المدة.
تفسیر الماتریدی،ج9،ص:245
سلام
مواردی توی کتابای معتبرم دیدم که بخاطر مجهول بودن راویاش مردود اعلام شده! به همین دلیل ترجیح میدم راویا رو بررسی کنم بجای کتابا! از اونجا که به این کتابا دسترسی ندارم، اگه دسترسی دارید، میتونید اسم سلسله راویاشو بفرستید!؟
during a Caribbean cruise has revealed how she kept him alive with the help of the ship's medical staff and a makeshift incubator.
After the delivery, she said the doctors told her she had miscarried and she should get some rest, but she insisted on seeing the baby. About 45 minutes later, medical staff said the baby had survived but wasn't expected to live long
and she helped staff tuck microwaved saline packets around him to create a makeshift incubator.
He was wearing a tiny oxygen mask on his face
با سلام
تنها فرصت کردم این داستان را ترجمه کنم،در مورد خانمی هست که در یک سفر دریایی یک فرزند زودرس را به دنیا می آورد.(موقعیت غیر طبیعی)
قسمتهای رنگی نشان دهنده این است که نوزاد در دستگاه و تحت مراقبتهای ویژه پزشکی بوده است.
در قسمتی از آن(قسمت آبی رنگ)پزشک این خانم معتقد بوده است که فرزندش مرده است.(حالا با تعبیر خاصی که بکار می برند در این مواقع).
پس شما نمی توانید این نوع تولد زود رس را که نوزاد ماهها باید در شرایطی شبیه به بطن مادرش و در دستگاه نگهداری شود را با آن حداقلی
که قران می فرماید مقایسه بفرمائید.
قران کریم از یک حداقل معمول سخن می گوید،نه حداقلی که در اثر حادثه پیش می آید و بعد هم مراقبتهای ویژه ی پزشکی می طلبد و البته بسیار نادر هم هست.
زنی طلاق گرفته و با مردی ازدواج میکند بعد از گذشت 5 ماه زن فرزندی به دنیا می اورد
فرزند متعلق به کیست
«الرضاع واحد و عشرون شهرا فما نقص فهو جور على الصبى» در اينصورت اگر مدت حمل را نيز نه ماه به نظر آوريم مجموع آن سى ماه خواهد بود، پس منظور از حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً مدت حمل و شير دادن واجب است، آنچه در سوره بقره/ 233 گذشت كه مادران دو سال تمام شير مى دهند، آن شير دادن كامل است نه شير دادن واجب.
سلام.
بنده سوالاتی پیرامون این مطلب دارم
اولاً این روایتی که شما ذکر کردید و فرمودید شیر دادن واجب بیست و یک ماه است فارغ از بحث سند که اگر نیاز شد بحث سندی نیز انجام می دهم چگونه با قرآن قابل جمع است زمانی که خداوند تبارک و تعالی می فرماید فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا (و اگر آن دو، با رضایت یکدیگر و مشورت، بخواهند کودک را (زودتر) از شیر بازگیرند، گناهی بر آنها نیست) به عنوان مثال پدر و مادر می خواهند با رضایت و مشورت هم کودک را در 12 ماهگی از شیر بگیرند اینجا قرآن می فرماید فلا جناح علیهما اما روایت می گوید فهو جور علی الصبی؟! بالاخره فلا جناح علیهما یا فهو جور علی الصبی؟! جوری هست یا جناحی نیست؟!
ثانیاً از نظر فقهی هم اغلب فقها فتوا داده اند که آن چند روز اول یا دفعه اول فقط بر مادر واجب است که به فرزند خود شیر بدهد مگر اینکه بچه در اختیارش نباشد یا نتواند که آن بحث دیگری دارد . اما بعد از آن چند روز یا دفعه اول دیگر واجب نیست ولی مستحب است که دوسال قمری بطور کامل بچه را شیر بدهد.
چنانچه در آیه 14 سوره لقمان که امده است وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ (و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان مییابد)
و یا آیه وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ (مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شیر میدهند. (این) برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل کند.)
پس اکثر فقها چنین فتوایی بر وجوب ندارند که 21 ماه شیر دادن واجب است که بین شیر دادن واجب و مستحب تفکیک بشود.
ثالثاً باز هم جواب به سوال نشد،فرضا فرزندی در شش یا هفت یا بیش از نه ماهگی به دنیا آمد بیست و یک ماه طبق گفته شما واجب است شیر بخورد باز هم مجموع می شود بیست و هفت یا بیست و هشت ماه و در مورد آخر بیش از سی ماه علاوه بر اینکه این گونه تفسیر با شان نزول آیه نیز همخوانی ندارد(ده ها روایت شان نزول آیه را امام حسین با حمل شش ماه می داند)،اگر هم بگوییم حداقل مدت زمان حمل شش ماه است باز هم اشکال دیگری مطرح است که حداقل مدت حمل نه ساعت هم بوده طبق روايتى از امام صادق علیه السلام نيز در کافی جلد 8 صفحه 332 نقل شده است كه حضرت فرمودند دوران حمل حضرت مريم 9 ساعت طول كشيد كه هر ساعت به عنوان يك ماه محسوب مىشد.البته زمانهای دیگری هم ذکر شده اما این زمان مطابقت بیشتری با ظاهر قرآن دارد زیرا قرآن مى فرمايد بعد از باردار شدنِ حضرت مريم، وى به مكان دور دستى كه از چشم مردم دور بود مىرود «فحملته فاتنبذت به مكانا قصيا»(مريم: 22) پس به او آبستن شد و او را با خود به مكانى دور دست برد و با فاء تفریع هم بین حامله شدن و به مکان دور دست رفتن آمده و از آنجا كه كناره گيرى از مردم نمىتوانسته مدت زيادى ادامه داشته باشد و بالاخره مردم جريان باردارى وى را مىفهميدند لكن قرآن سرزنش مردم را پس از تولد كودك ذكر مى كند و اين مطلب نظرى را كه مدت حمل را كوتاه و غير عادى مى داند، تقويت مى كند.
[FONT=Traditional Arabic][FONT=Traditional Arabic]
البته اشکالات دیگری هم می تواند وارد باشد و چاره ای نیست جز اینکه به روایات برگردیم و آیه را در مورد امام حسین بدانیم که این اشکالات دیگر وجود ندارد،من نمی دانم اصلا چرا باید آیه ای که می تواند ظهور در یک فرد داشته باشد و اتفاقا در روایات هم اشاره شده باشد ما اصرار داشته باشیم که بگوییم،خیر تمام افراد حمل و فصال برای آنها سی ماه است و بعد بخواهیم برای توجیه خودمان را به دردسر بندازیم و اشکالات مختلف را پاسخ دهیم؟!
زنی طلاق گرفته و با مردی ازدواج میکند بعد از گذشت 5 ماه زن فرزندی به دنیا می اورد
فرزند متعلق به کیست
سلام.
سوال خوبی کردید:
اگر بخواهیم عقلی بحث کنیم چهار احتمال وجود دارد،احتمال اول آنکه فرزند شوهر اول باشد،احتمال دوم اینکه فرزند شوهر دوم باشد،احتمال سوم اینکه فرزند شخص ثالثی باشد و نعوذ بالله از طریق نا مشروع به دنیا آمده باشد و احتمال چهارم اینکه بدون پدر چون عیسی به دنیا آمده باشد،این احتمالات که گفتم صرفا امکان عقلی وقوع بود و هر چهار مورد عقلا امکان پذیر است،اگر خواستید پیرامون امکان عقلی آنها صحبت می کنیم.
اما راه مطمئن امروزی همان آزمایش dna است البته من در یک روایتی دیدم در همین باب که گفته بود به شباهت فرزند نگاه می شود اما نظر شرعی و فقهی این است که می گویم:
فرض کنیم هزار سال گذشته هستیم و می خواهیم قضاوت کنیم باید برویم سراغ احتمالات که احتمال اینکه در هر ماهی فرزند متعلق به چه کسی باشد بیشتر است
و چون نمی توانیم نسبت عمل خلاف به کسی بدهیم و نمی توانیم بگوییم بدون پدر زاییده شده و سراغ موارد بعید برویم عملا دو احتمال از احتمالات عقلی را کنار می زنیم چون امکان وقوع کمتری دارد پس باید ببینیم که کدام یک از دو حالت باقی مانده معقول تر و به واقع نزدیک تر است
در روایات داریم که اگر کمتر از شش ماه بعد از ازدواج ولادت فرزندی بود فرزند متعلق به شوهر اول است (دلیلش واضح است چونکه زن باید در وقت طلاق از خون حیض و نفاس پاک باشد، و شوهرش در آن پاکی با او نزدیکی نکرده باشد و سپس طلاق جاری شود و بعد از طلاق سه ماه عده دارد (در صورتی که نمی داند حامله است و اگر می داند حامله است تا پایان وضع حمل باید عده نگه دارد) بعد ازدواج کند که تقریبا با آن شش ماه زمان حمل بعد از ازدواج و عده و طلاق در پاکی می شود نه ماه بارداری ،یعنی نرمال زمانی که فرزند به دنیا می آید پس تا این اندازه متعلق به شوهر اول است چون احتماش خیلی بیشتر است یعنی در این حالتی که شما گفتید (بعد از پنج ماه متولد شده) یا باید بگوییم این فرزند،فرزند هشت ماه متولد شده ی شوهر اول است یا پنج ماه متولد شده همسر دوم که اولی امکانش بیشتر است) اما چون مورد نادر است که فرزند در بیش از نه ماه به دنیا آید از مواردی که کمتر از نه ماه به دنیا بیاید در نتیجه هر چه از شش ماه بیشتر باشد احتمال اینکه متعلق به شوهر دوم باشد بیشتر می شود. مثلا فرض کنید در هفت ماه بعد از ازدواج دوم فرزندی به دنیا می آید احتمال دارد فرزند شوهر اول باشد به اندازه ای که احتمال دارد فرزند بیش از ده ما در بطن مادر باشد یا اینکه فرزند هفت ماه متولد شده شوهر دوم باشد که احتمال دوم بیشتر است پس شرعا فرزند را متعلق به شوهر دوم می دانند مگر با دلیل قطعی مثل dna خلافش ثابت شود.
یعنی دلیل این مسئله این نیست که می تواند بچه کمتر از شش ماه به دنیا بیاید بلکه این است که
احتمال اینکه بچه در هشت ماه به دنیا آید بیشتر است تا پنج ماهگی
احتمال اینکه بچه در نه ماه به دنیا بیاید بیشتر است تا شش ماهگی
احتمال اینکه بچه در ده ماه به دنیا بیاید کمتر است تا هفت ماهگی
احتمال اینکه بچه در یازده ماه به دنیا بیاید کمتر است تا هشت ماهگی
پس اگر تا شش ماه بعد از ازدواج دوم بچه به دنیا امد فرزند متعلق به شوهر اول است چون احتمالش بیشتر است و اگر بعد از شش ماهگی به دنیا آمد متعلق است به شوهر دوم چون احتمالش بیشتر است البته در برخی روایات هم به بررسی شباهت های ظاهری هم تاکید شده که اگر شبیه بودن انکار نکنند مگر خلافش با دلیل قطعی و یقینی ثابت شود.
سلام
مواردی توی کتابای معتبرم دیدم که بخاطر مجهول بودن راویاش مردود اعلام شده! به همین دلیل ترجیح میدم راویا رو بررسی کنم بجای کتابا! از اونجا که به این کتابا دسترسی ندارم، اگه دسترسی دارید، میتونید اسم سلسله راویاشو بفرستید!؟
سلام.
فعلا این نه مورد روایت را نقداً مد نظر داشته باشید اگر بعدا مورد جدیدی بود هم برایتان قرار می دهم،کثرت روایات به حدی است که شکی در صدور آنها نیست.
[1]- محمد بن يعقوب: عن محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن الوشاء و الحسين بن محمد، عن معلى بن محمد، عن الوشاء، عن أحمد بن عائذ، عن أبي خديجة، عن أبي عبد الله (عليه السلام)، قال: «لما حملت فاطمة بالحسين (عليهما السلام)، جاء جبرئيل إلى رسول الله (صلى الله عليه و آله)، فقال: إن فاطمة ستلد غلاما تقتله أمتك من بعدك، فلما حملت فاطمة بالحسين (عليهما السلام) كرهت حمله، و حين وضعته كرهت وضعه». ثم قال أبو عبد الله (عليه السلام): «لم تر في الدنيا أم تلد غلاما تكرهه، لكنها كرهته لما علمت بأنه سيقتل، و فيه نزلت هذه الآية:وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً».
[2]- و عنه: عن محمد بن يحيى، عن علي بن إسماعيل، عن محمد بن عمرو الزيات، عن رجل من أصحابنا، عن أبي عبد الله (عليه السلام)، قال: «إن جبرئيل (عليه السلام) نزل على محمد (صلى الله عليه و آله)، فقال له: يا محمد، إن الله يبشرك بمولود يولد من فاطمة تقتله أمتك من بعدك. فقال: يا جبرئيل، و على ربي السلام، لا حاجة لي في مولود يولد من فاطمة تقتله أمتي من بعدي، فعرج جبرئيل (عليه السلام) إلى السماء، ثم هبط و قال له مثل ذلك، فقال: يا جبرئيل، و على ربي السلام، لا حاجة لي في مولود تقتله أمتي من بعدي، فعرج جبرئيل (عليه السلام) إلى السماء، ثم هبط و قال: يا محمد إن ربك يقرئك السلام، و يبشرك بأنه جاعل في ذريته الإمامة و الوصية، فقال: قد رضيت.ثم أرسل إلى فاطمة: أن الله يبشرني بمولود يولد لك تقتله أمتي من بعدي. فأرسلت إليه: لا حاجة لي في مولود تقتله أمتك من بعدك. فأرسل إليها: أن الله قد جعل في ذريته الإمامة و الولاية و الوصية، فأرسلت إليه: اني قد رضيت، فحملته: كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي، فلو أنه قال: أصلح لي ذريتي، لكان ذريته كلهم أئمة.و لم يرضع الحسين (عليه السلام) من فاطمة (عليها السلام)، و لا من أنثى، كان يؤتى به النبي (صلى الله عليه و آله)، فيضع إبهامه في فيه، فيمص منها ما يكفيه اليومين و الثلاثة، فنبت لحم الحسين (عليه السلام) من لحم رسول الله (صلى الله عليه و آله)، و دمه من دمه، و لم يولد لستة أشهر إلا عيسي بن مريم (عليه السلام)، و الحسين بن علي (عليهما السلام)».
[3]- ابن بابويه، قال: حدثنا أحمد بن الحسين (رحمه الله) قال: حدثنا أحمد بن يحيى، قال حدثنا بكر بن عبد الله بن حبيب، عن تميم بن بهلول، قال: حدثنا علي بن حسان الواسطي، عن عبد الرحمن بن كثير الهاشمي، قال: قلت لأبي عبد الله (عليه السلام): جعلت فداك، من أين جاء لولد الحسين (عليه السلام) الفضل على ولد الحسن (عليه السلام)، و هما يجريان في شرع واحد؟ فقال: «لا أراكم تأخذون به، إن جبرئيل (عليه السلام) نزل على محمد (صلى الله عليه و آله) و ما ولد الحسين (عليه السلام) بعد، فقال له: يولد لك غلام تقتله أمتك من بعدك. فقال: لا حاجة لي فيه، فخاطبه ثلاثا، ثم دعا عليا (عليه السلام) فقال له: إن جبرئيل (عليه السلام) يخبرني عن الله عز و جل أنه يولد لك غلام تقتله أمتك من بعدك. فقال: لا حاجة لي فيه يا رسول الله. فخاطب عليا (عليه السلام) ثلاثا، ثم قال: إنه يكون فيه و في ولده الإمامة و الوارثة و الخزانة.فأرسل إلى فاطمة (عليها السلام): أن الله يبشرك بغلام تقتله أمتي من بعدي. فقالت فاطمة (عليها السلام): ليس لي فيه يا أبت حاجة. فخاطبها ثلاثا، ثم أرسل إليها: لا بد أن يكون فيه الإمامة و الوراثة و الخزانة، فقالت: رضيت عن الله عز و جل، فعلقت و حملت بالحسين (عليه السلام)، فحملت ستة أشهر، ثم وضعت.و لم يولد مولود قط لستة أشهر غير الحسين بن علي و عيسى بن مريم (عليهم السلام)، فكفلته أم سلمة، و كان رسول الله (صلى الله عليه و آله) يأتيه كل يوم فيضع لسانه في فم الحسين (عليه السلام)، فيمصه حتى يروي، فأنبت الله عز و جل لحمه من لحم رسول الله (صلى الله عليه و آله)، و لم يرضع من فاطمة (عليها السلام)، و لا من غيرها لبنا قط.فلما أنزل الله تبارك و تعالى فيه: وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي، فلو قال: أصلح ذريتي، كانوا كلهم أئمة، لكن خص هكذا».
[4]- الشيخ في (مجالسه)، قال: أخبرنا أبو عبد الله الحسين بن إبراهيم القزويني، قال: أخبرنا أبو عبد الله محمد بن وهبان الهنائي البصري، قال: حدثني أحمد بن إبراهيم بن أحمد، قال: أخبرني أبو محمد الحسن ابن علي بن عبد الكريم الزعفراني، قال: حدثني أحمد بن محمد بن خالد البرقي أبو جعفر، قال: حدثني أبي، عنمحمد بن أبي عمير، عن هشام بن سالم، عن أبي عبدالله (عليه السلام)، قال: «حمل الحسين (عليه السلام) ستة أشهر و أرضع سنتين، و هو قول الله عز و جل: وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً».
[5]- أبو القاسم جعفر بن محمد بن قولويه، في (كامل الزيارات)، قال: حدثني أبي، عن سعد بن عبدالله، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن الحسن بن علي الوشاء، عن أحمد بن عائذ، عن أبي سلمة سالم بن مكرم، عن أبي عبدالله (عليه السلام)، قال: «لما حملت فاطمة بالحسين (عليهما السلام) جاء جبرئيل (عليه السلام) إلى رسول الله (صلى الله عليه و آله) فقال: إن فاطمة ستلد ولدا تقتله أمتك من بعدك. فلما حملت فاطمة الحسين (عليه السلام) كرهت حمله، و حين وضعته كرهت وضعه». ثم قال أبو عبد الله (عليه السلام): «هل في الدنيا أم تلد غلاما فتكرهه؟! و لكنها كرهته لأنها تعلم أنه سيقتل» قال: «و فيه نزلت هذه الآية: وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً».
[6]- و عنه، قال: حدثني أبي (رحمه الله)، عن سعد بن عبد الله، عن محمد بن حماد، عن أخيه أحمد بن حماد، عن محمد بن عبد الله، عن أبيه، قال: سمعت أبا عبد الله (عليه السلام) يقول: «أتى جبرئيل (عليه السلام) رسول الله (صلى الله عليه و آله)، فقال: السلام عليك يا محمد، ألا أبشرك بغلام تقتله أمتك من بعدك؟ فقال: لا حاجة لي فيه. قال:فانتهض إلى السماء، ثم عاد إليه الثانية، فقال: مثل ذلك، فقال: لا حاجة لي فيه. [فانعرج الى السماء، ثم انقض إليه الثالثة، فقال مثل ذلك، فقال: لا حاجة لي فيه.] فقال: إن ربك جاعل الوصية في عقبه، فقال: نعم، أو قال ذلك.ثم قام رسول الله (صلى الله عليه و آله) فدخل على فاطمة (عليها السلام)، فقال لها: إن جبرئيل (عليه السلام) أتاني فبشرني بغلام تقتله أمتي من بعدي. فقالت: لا حاجة لي فيه. فقال لها: إن ربي جاعل الوصية في عقبة. فقال: نعم إذن. فأنزل الله تعالى عندك ذلك هذه الآية فيه: حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً، لموضع إعلام جبرئيل إياها بقتله فحملته كرها بأنه مقتول، و وضعته كرها لأنه مقتول».
[7]- و عنه، قال: حدثني محمد بن جعفر الرزاز، قال: حدثني محمد بن الحسين بن أبي الخطاب، عن محمد بن عمرو بن سعيد الزيات، قال: حدثني رجل من أصحابنا، عن أبي عبد الله (عليه السلام)، قال: «إن جبرئيل (عليه السلام) نزل على محمد (صلى الله عليه و آله)، فقال: يا محمد، إن الله يقرأ عليك السلام، و يبشرك بمولود يولد من فاطمة (عليهما السلام) تقتله أمتك من بعدك، فقال: يا جبرئيل، و على ربي السلام، لا حاجة لي في مولود يولد من فاطمة تقتله أمتي من بعدي». قال: «فعرج جبرئيل إلى السماء ثم هبط، فقال له مثل ذلك، فقال: يا جبرئيل، و على ربي السلام، لا حاجة لي في مولود تقتله أمتي من بعدي. فعرج جبرئيل إلى السماء ثم هبط، فقال له: يا محمد، إن ربك يقرئك السلام، و يبشرك أنه جاعل في ذريته الإمامة و الولاية و الوصاية، فقال: «قد رضيت.ثم أرسل إلى فاطمة (عليها السلام): أن الله يبشرني بمولود يولد منك تقتله أمتي من بعدي. فأرسلت إليه: أن لا حاجة لي في مولد يولد مني تقتله أمتك من بعدك، فأرسل إليها: ان الله عز و جل جاعل في ذريته الإمامة و الولاية و الوصاية، فأرسلت إليه: إني قد رضيت. فحملته: كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي، فلو أنه قال: أصلح لي ذريتي لكانت ذريته كلهم أئمة.و لم يرضع الحسين من فاطمة (عليها السلام) و لا من أنثى، و لكنه كان يؤتى به النبي (صلى الله عليه و آله)، فيضع إبهامه في فيه، فيمص منها ما يكفيه اليومين و الثلاثة. فنبت لحم الحسين (عليه السلام) من لحم رسول الله (صلى الله عليه و آله)، و دمه من دمه، و لم يولد مولود لستة أشهر إلا عيسى بن مريم و الحسين بن علي (صلوات الله عليهم)».
[8]- و عنه، قال: حدثني أبي (رحمه الله)، عن سعد بن عبد الله، عن علي بن إسماعيل بن عيسى، عن محمد بن عمرو بن سعيد الزيات، مثله.
[9]- محمد بن العباس، قال: «حدثنا محمد بن همام، عن عبد الله بن جعفر، عن الحسن بن موسى الخشاب، عن إبراهيم بن يوسف العبدي، عن إبراهيم بن صالح، عن الحسين بن زيد، عن آبائه (عليهم السلام)، قال: «نزل جبرئيل (عليه السلام) على النبي (صلى الله عليه و آله) فقال: يا محمد، إنه يولد لك مولود تقتله أمتك من بعدك، فقال:يا جبرئيل، لا حاجة لي فيه، فقال: يا محمد، إن منه الأئمة و الأوصياء».
قال: «و جاء النبي (صلى الله عليه و آله) إلى فاطمة (عليها السلام)، فقال لها: إنك تلدين ولدا تقتله أمتي من بعدي. فقالت لا حاجة لي فيه. فخاطبها ثلاثا، فقال لها: إن منه الأئمة و الأوصياء، فقالت: نعم يا أبت، فحملت بالحسين (عليه السلام) فحفظها الله و ما في بطنها من إبليس، فوضعته لستة أشهر، و لم يسمع بمولود ولد لستة أشهر إلا الحسين و يحيى بن زكريا (عليهما السلام)، فلما وضعته وضع النبي (صلى الله عليه و آله) لسانه في فمه[16] فمصه، و لم يرضع الحسين (عليه السلام) من أنثى حتى نبت لحمه و دمه من ريق رسول الله (صلى الله عليه و آله) و هو قوله عز و جل: وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً».