در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم
به پشت سرم نگاه کردم
جاهایی که از خوشی ها حرف زده بودیم دو ردپا بود
و
جاهایی که از سختی ها حرف زده بودیم جای یک ردپا بود
به خدا گفتم در سختی ها کنارم نبودی؟
گفت آن ردپایی که میبینی من هستم؛
تو را در سختی ها به دوش می کشیدم!!
خدایاااااااا بی نظیری
خدایا از همه چیز در این دنیا خسته ام
هر آنچه روزی برایم ارزش محسوب میشد، امروز به بی ارزش تبدیل شده
دیگر نمی دانم به چه چیز در این دنیا دل خوش کنم...
از آسمن تو هم که ندایی برای مرحم دل خسته ام فرا نمی رسد...
خدایا مرا دریاب...
خدایا میبینی ؟ یک دست صدا ندارد.
تو دستم میشوی؟
خدایا تو شاهدی که چقدر دستم را تکان دادم و چقدر از تک تک سلولهایم مایه گذاشتم تا با یک دست همه چیز را سامان دهم . شاهد بودی....
تا ....
همه چیز را وانهاده م ....
حالا بعد از آن همه خستگی ،دوباره با یک دست ....
خدایا میدانی که نمیشود.
از نشستن خسته ام . به بزرگی ات قسمت میدهم که دستم باش.
همین الان الان دستم باش .نمی خواهم صبر کنم.نمی توانم. تمام جهانت در گذر است. اینجا کسی منتظر من نمی ماند .
همه رفتند و حتی نگاه هم نمیکنند که چه کسی مانده است.
تاخدا هست،،،
کسی تنهانیست،،،
من اگر گم شده ام،،،
تو اگر خسته شدی،،،
در پس پرده ی اشک من وتو،،،
مأمن گرم خداست،،،
او همین جاست،،،
کنار من و تو،،،
سال ها منتظراست؛
تا به سویش بدویم از سرشوق،،،
تا صدایش بزنیم ازسر عجز،،،
و بفهمیم که او مونس واقعی خلوت ماست....
بارالها بر هر دلی نوری رسان از رحیق رحمتت شبنم عشقت چکان بارالها هر دلی بر انجمن سو حق کشان در دیار عشقبازان ان حقیقت بر دل رسان بارالها هر دل عاشق به عشق حق رسان هر دلی در انجمن بر حوض کوثر بر رسان
کافی است خداوند نظر رحمتش را از بنده ای بر دارد و او را به خودش واگذارد.
شما استاد من هستید .
اما : لا یغیر ما بقومٍ حتی یغیروا ما بانفسهم . بزرگوار.
آن واگذاشتن و یا حتی عذاب کردن نتیجه درخواست بنده است نه خواست خدا .
او هیچگاه (نعوذ بالله ) بدخواه بنده بدون اصرار خود بنده نیست . تازه آنقدر به او یاد آوری می کند تا خوب شود و از راه بد بیرون آید .
خدا دوست دارد بنده اش همیشه در مسیر خوب باشد . پافشاری بنده است که او را ملعبه ی دست شیطان و شیطانها قرار می دهد .
خداوند هیچگاه کسی را ملعبه دست شیطان یا هر کس دیگر قرار نمیدهد .
خداوند همیشه راه سعادت را برای بنده اش آرزو دارد . اگر بنده ای راه بد برود او دلگیر است و ناراحت . او خلقت را برای اینکه در مسیر نیک باشند بر ملائک عرضه کرد آنگاه که بر این خلقت خشنود نبودند .
هر کسی را سیرتی بنهادهام
هر کسی را اصطلاحی دادهام
سلام
ببینید استاد عزیز ...
در همان اشعار شبان و خطاب به موسی (ع) شما یک مطلبی را مستور خواهید یافت : میزان معرفت شبان . این چیزی است که موجب گشت خداوند به موسی تذکر بدهند .
نباید این مطلب ما را از آنچه اصل است و آن « عبادت حسب معرفت » میباشد دور سازد . من معتقدم اینجا باید اصل : «ظرف و مظروف » توجه عمیق شود . سئوال میکنم : آیا آنچه بر پیامبر واجب شد بر همگان این چنین بود ؟ من و تو اگر خداوند را در نماز شب نخوانیم به جهنم میبرندمان ؟ پس ظرف پیامبر اقتضا می کند آنگونه عبادت کند و ظرف ما هم همین را بیشتر نمی پذیرد .
اگر شناخت و معرفت شما بالا باشد و ارباب خویش را با کلمات کودکانه و دور از شأن او خطاب کنی چگونه توجیه میکند که چرا با زبانی در خور او صدایش نکردی ؟ او شبانی بود بدون شناخت از عبارات معرفتی والا . عذری نداشت و از اینکه موسی چیزی بیش از دارائی او انتظار داشت خداوند تذکر دادند ( لا یکلف نفساً الاّ وسعها ) . کلمه ی وسعها یعنی چه ؟ چارچوب و حدودی که متصور است بر این کلمه تا کجاست ؟ . اما آنکس که می تواند خداوند را به بهترین صورت ادبی بستاید آیا بی انصافی نیست که شبان گونه او را بخواند ؟
من معذرت میخواهم . من اینطور برداشت کردم .
شما استاد من هستید .
اما : لا یغیر ما بقومٍ حتی یغیروا ما بانفسهم . بزرگوار.
آن واگذاشتن و یا حتی عذاب کردن نتیجه درخواست بنده است نه خواست خدا .
او هیچگاه (نعوذ بالله ) بدخواه بنده بدون اصرار خود بنده نیست . تازه آنقدر به او یاد آوری می کند تا خوب شود و از راه بد بیرون آید .
خدا دوست دارد بنده اش همیشه در مسیر خوب باشد . پافشاری بنده است که او را ملعبه ی دست شیطان و شیطانها قرار می دهد .
خداوند هیچگاه کسی را ملعبه دست شیطان یا هر کس دیگر قرار نمیدهد .
خداوند همیشه راه سعادت را برای بنده اش آرزو دارد . اگر بنده ای راه بد برود او دلگیر است و ناراحت . او خلقت را برای اینکه در مسیر نیک باشند بر ملائک عرضه کرد آنگاه که بر این خلقت خشنود نبودند .
بنده چیزی نمی دانم بنابراین استاد عنوان مناسبی نیست و البته این از تواضع حضرتعالی است.
در مورد بقیه فرمایشاتتان هم درست می فرمائید،قطعا همینطور است.
اما: "و من یعش عن ذكر الرّحمن نقیّض له شیطاناً فهو له قرین. "
هر كس از یاد خدا رویگردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم و همواره قرین او باشد.«زخرف ، 36»
"الم تر انَا ارسلنا الشیاطین علی الکافرین تؤزهم أزّا"
آیا ندیدی که شیاطین را بر کافرین مسلط ساختیم تا سخت آزارشان دهند
انسان اگر حواسش را جمع نکند ممکن است از ولایت خدا خارج شده و تحت ولایت شیطان قرار گیرد.
انسان اگر حواسش را جمع نکند ممکن است از ولایت خدا خارج شده و تحت ولایت شیطان قرار گیرد.
هم من و هم شما بریک نقطه اشتراک پا میفشاریم
اینکه خداوند تا انسان خود راه کج را پانفشارد ، سوق نمی دهد .
آیاتی که فرمودید و ولایت شیطان ... همه خواست خداوند بدون اصرار بنده است ؟
حرف من اینست که خداوند بدون اصرار بنده هیچوقت او را وانمی گذارد تا از این واماندن در کید ابلیس قرار گیرد .
خدايا همين نعمت مرا بس كه من بنده ي تو و تو خداي مني /
خدایا تو انچنانی که دوستت دارم پس مرا انچنان کن که دوست می داری ...
خدایادوستت دارم به قدربزرگیت...
در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم
به پشت سرم نگاه کردم
جاهایی که از خوشی ها حرف زده بودیم دو ردپا بود
و
جاهایی که از سختی ها حرف زده بودیم جای یک ردپا بود
به خدا گفتم در سختی ها کنارم نبودی؟
گفت آن ردپایی که میبینی من هستم؛
تو را در سختی ها به دوش می کشیدم!!
خدایاااااااا بی نظیری
خدایا از همه چیز در این دنیا خسته ام
هر آنچه روزی برایم ارزش محسوب میشد، امروز به بی ارزش تبدیل شده
دیگر نمی دانم به چه چیز در این دنیا دل خوش کنم...
از آسمن تو هم که ندایی برای مرحم دل خسته ام فرا نمی رسد...
خدایا مرا دریاب...
خدایا میبینی ؟ یک دست صدا ندارد.
تو دستم میشوی؟
خدایا تو شاهدی که چقدر دستم را تکان دادم و چقدر از تک تک سلولهایم مایه گذاشتم تا با یک دست همه چیز را سامان دهم . شاهد بودی....
تا ....
همه چیز را وانهاده م ....
حالا بعد از آن همه خستگی ،دوباره با یک دست ....
خدایا میدانی که نمیشود.
از نشستن خسته ام . به بزرگی ات قسمت میدهم که دستم باش.
همین الان الان دستم باش .نمی خواهم صبر کنم.نمی توانم. تمام جهانت در گذر است. اینجا کسی منتظر من نمی ماند .
همه رفتند و حتی نگاه هم نمیکنند که چه کسی مانده است.
"حسبنا الله و نعم الوکیل"
خدا ما رو کفایت میکنه و بهترین وکیله برای تمام پرونده های زندگیمون
خدایا منو ببخش و کمکم کن :hamdel:
خدایا ...
خدایا کمکم کن.........
الهی وربی من لی غیرک :Gol:
مهم نیست قفل ها دست کیست، مهم این است که کلیدها دست خداست
مهم نیست چی میشه !! اما خدایا من فقط تو را دارم.
[FONT=arial black]دارم کم میارم ...
میشه نگام کنی؟؟؟
گیج و منگ موندم
سلسله اتفاقات زنجیره ای که استارتشو از مهر ماه پارسال زدیو
الان منو گیر انداختی وسطش
نه اینکه بدم بیاد
نه
فقط به شدت غیرمنتظره بود و من موندم که دقیقن باید چه خاکی تو سرم بکنم
اینترنتم که ندارم سرم گرم شه:khandeh!:
صب تا شب میشینم فکر و خیال
خدا دقیقن داری چه آشی برام میپزی ایندفه ؟:khandeh!:
خودمو سپردم به خودت
بعده هر نماز صب خودمو میسپرم بهت
هر روز بعده هر 5 صفه قرآنی که عهد کردم باهات خودمو میسپرم بهت
مواظبم باش
لطفن
تاخدا هست،،،
کسی تنهانیست،،،
من اگر گم شده ام،،،
تو اگر خسته شدی،،،
در پس پرده ی اشک من وتو،،،
مأمن گرم خداست،،،
او همین جاست،،،
کنار من و تو،،،
سال ها منتظراست؛
تا به سویش بدویم از سرشوق،،،
تا صدایش بزنیم ازسر عجز،،،
و بفهمیم که او مونس واقعی خلوت ماست....
سلام خداجونمممممممممممم:hamdel:خداجونم خودت کمکم کن تاکم نیارم وهمش امیدم فقط به توباشه.اول دعاهای دوستان اسک دینی وبقیه دوستامواگه مصلحت میدونی براورده کن بعدم اگه مصلحت دونستی دعاهای منو:Gol:
شکرت خداجونم:hamdel:
بارالها بر هر دلی نوری رسان
از رحیق رحمتت شبنم عشقت چکان
بارالها هر دلی بر انجمن سو حق کشان
در دیار عشقبازان ان حقیقت بر دل رسان
بارالها هر دل عاشق به عشق حق رسان
هر دلی در انجمن بر حوض کوثر بر رسان
.
به حال«خادم» درمانده پرداز
به گِرد شمع خود پروانه تر ساز
خدایا هرچی صلاحه پیش بیاد....
شکرت خدا:Doaa:
خدایا آثار گناه رو از سرنوشت و زندگیم پاک کن و منو ببخش:geryeh:
خدایا برای همه راهی قرار بده و برای من هم راهی
خدایا از خودم به تو شکایت دارم...
از این من که حریف خودم نمی شود...
هر روز مغلوبش می شوم و چشم امیدم به فرداست...
آخر تا کی؟؟
الهی
ما را ملعبه ی دست شیطان مفرما
خدایا چگونه انسان می تواند ترا نبیند و لطف و رحمت و سابقه ی عنایاتت را به فراموشی بسپارد؟
پروردگارا ما را در راه هدایت و محبت خویش استقامت عنایت فرما و روح و جانمان را از دستبرد ابلیس
محافظت کن یا خیر الحافظین بحق محمد و اله الطاهرین.
خدایا...!
تو چقدر بین ما غریبی ...:Sham:
چقدر غرق در دنیا شدیم و تو را فراموش کردیم ...:Sham:
کم به یادت گریه کردیم ... کم قرآن خواندیم ... کم در نمازهامون متوجه بودیم چه میخوندیم ...:Sham:
خدایا وقتشه ... وقتشه بیایم سمتت .. ... جز تو کسی نمیتونه کمکی کنه به ما ... خودت .. فقط خودت کمک کن ....:Sham:
:hamdel:[FONT=arial]یا الله:hamdel:
می خواد قیمتتو بدونه بزرگوار .
یا غریب الغربا - یا معین الضعفا و الفقرا .
استغفرالله . از خداوند بعید است بزرگوار .
کافی است خداوند نظر رحمتش را از بنده ای بر دارد و او را به خودش واگذارد.
[SPOILER]این یعنی هرچه می خواهد دل تنگت بگو....:okey:....[/SPOILER]
شما استاد من هستید .
اما : لا یغیر ما بقومٍ حتی یغیروا ما بانفسهم . بزرگوار.
آن واگذاشتن و یا حتی عذاب کردن نتیجه درخواست بنده است نه خواست خدا .
او هیچگاه (نعوذ بالله ) بدخواه بنده بدون اصرار خود بنده نیست . تازه آنقدر به او یاد آوری می کند تا خوب شود و از راه بد بیرون آید .
خدا دوست دارد بنده اش همیشه در مسیر خوب باشد . پافشاری بنده است که او را ملعبه ی دست شیطان و شیطانها قرار می دهد .
خداوند هیچگاه کسی را ملعبه دست شیطان یا هر کس دیگر قرار نمیدهد .
خداوند همیشه راه سعادت را برای بنده اش آرزو دارد . اگر بنده ای راه بد برود او دلگیر است و ناراحت . او خلقت را برای اینکه در مسیر نیک باشند بر ملائک عرضه کرد آنگاه که بر این خلقت خشنود نبودند .
سلام
ببینید استاد عزیز ...
در همان اشعار شبان و خطاب به موسی (ع) شما یک مطلبی را مستور خواهید یافت : میزان معرفت شبان . این چیزی است که موجب گشت خداوند به موسی تذکر بدهند .
نباید این مطلب ما را از آنچه اصل است و آن « عبادت حسب معرفت » میباشد دور سازد . من معتقدم اینجا باید اصل : «ظرف و مظروف » توجه عمیق شود . سئوال میکنم : آیا آنچه بر پیامبر واجب شد بر همگان این چنین بود ؟ من و تو اگر خداوند را در نماز شب نخوانیم به جهنم میبرندمان ؟ پس ظرف پیامبر اقتضا می کند آنگونه عبادت کند و ظرف ما هم همین را بیشتر نمی پذیرد .
اگر شناخت و معرفت شما بالا باشد و ارباب خویش را با کلمات کودکانه و دور از شأن او خطاب کنی چگونه توجیه میکند که چرا با زبانی در خور او صدایش نکردی ؟ او شبانی بود بدون شناخت از عبارات معرفتی والا . عذری نداشت و از اینکه موسی چیزی بیش از دارائی او انتظار داشت خداوند تذکر دادند ( لا یکلف نفساً الاّ وسعها ) . کلمه ی وسعها یعنی چه ؟ چارچوب و حدودی که متصور است بر این کلمه تا کجاست ؟ . اما آنکس که می تواند خداوند را به بهترین صورت ادبی بستاید آیا بی انصافی نیست که شبان گونه او را بخواند ؟
من معذرت میخواهم . من اینطور برداشت کردم .
بنده چیزی نمی دانم بنابراین استاد عنوان مناسبی نیست و البته این از تواضع حضرتعالی است.
در مورد بقیه فرمایشاتتان هم درست می فرمائید،قطعا همینطور است.
اما: "و من یعش عن ذكر الرّحمن نقیّض له شیطاناً فهو له قرین. "
هر كس از یاد خدا رویگردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم و همواره قرین او باشد.«زخرف ، 36»
"الم تر انَا ارسلنا الشیاطین علی الکافرین تؤزهم أزّا"
آیا ندیدی که شیاطین را بر کافرین مسلط ساختیم تا سخت آزارشان دهند
انسان اگر حواسش را جمع نکند ممکن است از ولایت خدا خارج شده و تحت ولایت شیطان قرار گیرد.
هم من و هم شما بریک نقطه اشتراک پا میفشاریم
اینکه خداوند تا انسان خود راه کج را پانفشارد ، سوق نمی دهد .
آیاتی که فرمودید و ولایت شیطان ... همه خواست خداوند بدون اصرار بنده است ؟
حرف من اینست که خداوند بدون اصرار بنده هیچوقت او را وانمی گذارد تا از این واماندن در کید ابلیس قرار گیرد .
سلام به همه خوبان خدا كه به حرف شما گوش ميكنه شما واسطه بشن بگين به من هم نظري كنه به خدا ديگه خسته ام خيلي صداش كردم جواب نداده ديگه كم اوردم
من که همینجوریشم تمایل ندارم برای حرف زدن با خدا بیام تو صفحات یه سایت تو اینترنت تایپ کنم....
ولی امان از دست این کاربرای مومن:Gol: و پر معنویت:Doaa:... همه رو با خودشون
مقایسه می کنن و توقع دارن همه در سطح اونا باشن.... الامان.... .gif)
[SPOILER]الهی...
راز دل با تو چه گویم که تو خود راز دلی
دانه و لانه و بال و پر پرواز دلی
[/SPOILER]
خدا ... تنها تنهاييست ...
... كه هيچ تنهايي را تنها نميگذارد ...
فرمودند : خدایا من در کلبه ی فقیرانه (یا حقیرانه ) ی خویش چیزی دارم
که تو در عرش کبریائیت نداری ...
من توئی دارم که تو چون خود نداری .
[FONT=arial]الهی عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک یا کریم:Doaa:
خدایا ما توانشو نداریم با عدالتت با ما رفتار کنی ... خدایا ... یا کریم ... با فضل و رحمتت با ما رفتار کن:Gol::Gol::Gol:
بارالها دانشم افزون نمــا
از وجودم جهل را بیرون نما
علم طیّب را به من تعلیـم دِه
ظلمتم را نیک از آن ترمیم دِه
تا ز مصباح تو بینم راه پیش
تو نشانم دِه حریم و گاه خویش
یاریَم دِه تا نلرزم من در آن
با تو باشم خود نلغزم من در آن
خدايا همين نعمت مرا بس كه من بنده ي تو و تو خداي مني /
خدایا تو انچنانی که دوستت دارم پس مرا انچنان کن که دوست می داری ...
خدایادوستت دارم به قدربزرگیت...
مغزم تا به سر حد انفجار پره
انقدر داغون و آشفته که 3 بار واسه استاد حامی مشورت نامه نوشتم بعد انقدر درهم بود نفرستادم
آخر سر فقط رفتم تو پروفایلشون یه دور گریه کردم اومدم :khandeh!:
خدا ؟؟؟؟؟
دقیقن قراره از این مخمصه ای که الان توشم چجوری درم بیاری؟؟؟
با عقل ناقص من که هیچ راهه در روویی نیس
یا سیخ میسوزه یا کباب یا هر دوش
خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خدایا برای خوب شدن و خوب ماندن ،
اراده کرده ام
اما
بی عنایت تو، بال پرواز نخواهم گشود
یاری ام ده تا همانی باشم که
از خلقتم بر خود ببالی...
خدایا چشمام بستم و دیگه بی حس شدم !!!
فقط نشستم تماشا ببینم اخرش چی میشه ؟! تحملش بازم میدی یا همه چی درست میشه :Ghamgin: فقط میدونم دیگه طاقت ندارم راهی هم جز خونه تو ندارم !! لطفا راهم بده
خدایا میخواستم بدونم تو هم وقتی مثل خودم از دستم کلافه میشی شروع میکنی از اون ور به این ور عرشت به قدم زدن !؟
خدایا فقط خواستم بگم اگه به نتیجه ای رسیدی من رو هم خبر کن.
یا ارحم الراحمین :hamdel: شکرت
یا ستارالعیوب
♡❤