سلام به دوستان
منم می خوام 2تا سوال طرح کنم اجازه هست ؟
.
.
.
.
.
1-خداوند در سوره ی مدثر تعداد نگهبانان جهنم را چند فرشته اعلام کرده ؟
.
.
بهترین توشه ی آخرت در سوره ی بقره چیست ؟
سلام به شما خواهر خوبم..قانون اینجا اینه که هر کی به معمایی که دوستی مطرح میکنه
پاسخ درست بده اون کسیکه پاسخ معمارو درست گفته معما ی بعد رو مطرح میکنه..:ok:
سلام
نشانه ای که بر روی کتف پیامبر بود(البته اگر اشتباه نکنم)
سلام
بله درست هست
آن مسیحی پیامبر را دید که بروی زمین نشسته بود و طرف راستش هم امام علی هست
وقتی از ایشان علامتی که از گذشته گان نشان پیامبری او رو خبر میدادن پرسید پیامبر پیراهن خود را بالا کشیدن و مهر یا نوشته ای که در قسمت کتف ایشان حک شده بود نشان او دادن اینگونه صدق پیامبری بر قیصر روم اثبات شد
نه اسم خاص مد نظر نیست.
راهنمایی:در زمان پیامبر بود.
البته حر اهل نماز بود اونجا که امام حسین علیه السلام به ایشان میگه با یارانت می تونی بری نماز بخونی ولی حر و یارانش به امام اقتدا می کنند (اگر اشتباه نکنم)
1. مثنوی معنوی: نوشتار اصلی مولانا مثنوی معنوی است. مولانا کتاب معروفش مثنوی معنوی را با بیت معروف «بشنو از نی چون حکایت میکند/از جداییها شکایت میکند» آغاز میکند. در مقدمه کاملاً عربی مثنوی معنوی نیز که به انشای خود مولانا است، این کتاب به تأکید «اصول دین» نامیده میشود («هذا کتابً المثنوی، و هّو اصولُ اصولِ اصولِ الدین»).مثنوی حاصل پربارترین دوران عمر مولاناست. چون بیش از پنجاه سال داشت که نظم مثنوی را آغاز کرد. اهمیت مثنوی از آن رو نیست که یکی از آثار قدیم ادبیات فارسی ایران است بلکه از آن جهت است که برای بشر سرگشته امروز پیام رهایی و وارستگی دارد. مثنوی فقط عرفان نظری نیست بلکه کتابی است جامع عرفان نظری و عملی.
2.دیوان شمس: غزلیات و «دیوان شمس» (یا دیوان کبیر)، محبوبیت فراوانی کسب کردهاند. درصد ناچیزی از این غزلیات به زبان های عربی و ترکی بوده ، عمده غزلیات موجود در این دیوان به زبان پارسی سروده شدهاند.
3.رباعیات: مولانا در کنار «دیوان شمس» و شعرهایش در «مثنویمعنوی»، رباعیات عاشقانهای نیز سروده است که میگویند پس از خیام از بیپردهترین رباعیات به زبان فارسی است. پژوهندگان به گمان قوی بسیاری از رباعیات وی را از او نمیدانند.
4. فیه ما فیه.
5. مجالس سبعه.
1. مثنوی معنوی: نوشتار اصلی مولانا مثنوی معنوی است. مولانا کتاب معروفش مثنوی معنوی را با بیت معروف «بشنو از نی چون حکایت میکند/از جداییها شکایت میکند» آغاز میکند. در مقدمه کاملاً عربی مثنوی معنوی نیز که به انشای خود مولانا است، این کتاب به تأکید «اصول دین» نامیده میشود («هذا کتابً المثنوی، و هّو اصولُ اصولِ اصولِ الدین»).مثنوی حاصل پربارترین دوران عمر مولاناست. چون بیش از پنجاه سال داشت که نظم مثنوی را آغاز کرد. اهمیت مثنوی از آن رو نیست که یکی از آثار قدیم ادبیات فارسی ایران است بلکه از آن جهت است که برای بشر سرگشته امروز پیام رهایی و وارستگی دارد. مثنوی فقط عرفان نظری نیست بلکه کتابی است جامع عرفان نظری و عملی.
2.دیوان شمس: غزلیات و «دیوان شمس» (یا دیوان کبیر)، محبوبیت فراوانی کسب کردهاند. درصد ناچیزی از این غزلیات به زبان های عربی و ترکی بوده ، عمده غزلیات موجود در این دیوان به زبان پارسی سروده شدهاند.
3.رباعیات: مولانا در کنار «دیوان شمس» و شعرهایش در «مثنویمعنوی»، رباعیات عاشقانهای نیز سروده است که میگویند پس از خیام از بیپردهترین رباعیات به زبان فارسی است. پژوهندگان به گمان قوی بسیاری از رباعیات وی را از او نمیدانند.
4. فیه ما فیه.
5. مجالس سبعه.
آن چه کسی بود که بدون اینکه حتی یک رکعت نماز بخونه شهید شد و راهی بهشت خواهد شد؟
عمرو بن ثابت ملقب به اصیرم :
عمرو، از انصار و ملقب به «اصیرم» بود. وی پیوسته از قبول اسلام امتناع می ورزید
تا اینکه رسول خدا (ص) تصمیم به جنگ احد گرفت،
هنگامیکه سپاه اسلام به قصد احد حرکت کرد، دل عمرو نسبت به این دین نرم شده،
اسلام آورد و به همراه لشکر به احد رفت، در آنجا آنقدر جنگید تا به شهادت رسید.
mahiin;688017 نوشت:
در شعر زیر نام محمد (صلوات الله علیه) بصورت معما ذکر شده است:
خم چو نگون گشت یکی قطره بریخت
هوش ز مدهوش دو عالم بگریخت!
دوستان که ان شاء الله متوجه شدند؟!
سلام خواهرم قوانین تاپیک رو مطالعه کنید.فعلا باید سوال جناب مکیال پاسخ داده بشه.
سلام
نمی دونم اسم اون شخص چی بود و من جزئیات رو نمی دونم و کلیات رو بیان میکنم البته به جواب شما خیلی شبیه هست.
یک یهودی که از علمای یهود بود(احتمالا) می دانست که محمد صلی الله و علیه و آله و سلم همان پیامبر آخرالزمانه ولی لجبازی می کرد. در روز در جنگ احد(که روز شنبه بود) ایمان آورد و به دیگر یهودیان گفت که شما هم ایمان بیاورید مگر من عالم یهودی نیستم؟ که آنها گفتند امروز شنبه است و تعطیله!!! ولی او به میدان جنگ رفت و شهید شد و اگر اشتباه نکنم حدیثی با این عنوان هست درباره ایشان : "و لم یصل صلوه" یک رکعت نماز نخواند ولی اهل بهشت شد (وسایل الشیعه.ج4.ص286) البته شاید در جزئیات کمی اشتباه کرده باشم ولی کلیت موضوع را بیان کردم.
ان شاءالله
مستعربه ها از نژاد عرب نبودند با عرب ها گشتن ، عرب شدن.
پیامبر اکرم و قبلیه قریش هم از این دسته بودند.
مستعربه یکی از همین طبقه هاست..ولی جواب من نیست..[/]
مستعربه ها از نژاد عرب نبودند با عرب ها گشتن ، عرب شدن.
پیامبر اکرم و قبلیه قریش هم از این دسته بودند.
مستعربه یکی از همین طبقه هاست..ولی جواب من نیست..
خواهر سوالی پرسیدی که کل اینترنتم بگردی جوابش پیدا نمیشه .
باریکلا ،
مورخوان اعراب رو به سه دسته تقسیم کردند : 1. اعراب بائده : این اعراب از میان رفتند مثل قوم عاد و ثمون 2. اعراب عاربه : که اینا شهر نشین بودند و تو همون شهر سبا ( یمن ) زندگی میکردند.خود عاربه یعنی اصیل.---» با فرهنگ ترین بودن بین این دو تا 3. اعراب مستعربه : که اینا از نژاد عرب نبودند با عرب ها گشتن و عرب شدند اینا از طریق عدنان و با چند واسطه از فرزندان حضرت اسماعیل شمرده میشن.
که قبیه قریش و قضاعه و تمیم هم جز همینا هستن.
اما سوال اخری چرا به اعراب عاربه با فرهنگ میگفتن؟
باغ بهشت;688228 نوشت:
خواهر سوالی پرسیدی که کل اینترنتم بگردی جوابش پیدا نمیشه .
خب یه راهنمایی دیگه کن
اول سرچ کردم دیدم تو نت نیست گذاشتم:khandeh!:ولی دارن حدس میزنن ..
با عرب ها گشتند و منسوب به اعراب دانسته شدند درستش شاید اینه.
تو کتب تاریخی عین جمله منو اورده :
با عرب ها گشتن ،خرما خوردند ، شتر سوار شدند و عرب شدند.
اینکه میگم عرب شدند نه اینکه نژادشون عرب شده همینی که شما میگی ، به عرب نسبتشون دادند.[/]
یه کم دقت کنید به این سه تا دسته بعد تفاوتشون چی بود؟
اولی که هیچ
دومی اهل یمن بودند و عرب اصیل
سومی ولی عرب نبودند و منسوب به اعراب شدند.
منسوب به تمدن یمن بودند و اینکه عرب بودند؟ ان شاءالله که درست باشه
ماشاءالله چه روحیه جستوجو گری...خوبه تا الان سر بر دیوار نکوبیدید..
ولی نه اینم نیست:khandeh!:
یه راهنمایی : وقتی چی تو خونه باشه خوشي از در و ديوار مي ريزد.؟[/]
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم__________ موجیم که آسودگی ما عدم ماست
البته به این چیزی که می خوام بنویسم زیاد اعتقاد ندارم: پول مال سرمایه منظورتون اینه؟
سلام به شما خواهر خوبم..قانون اینجا اینه که هر کی به معمایی که دوستی مطرح میکنه
پاسخ درست بده اون کسیکه پاسخ معمارو درست گفته معما ی بعد رو مطرح میکنه..:ok:
[="Navy"] گل گندم;687465 نوشت:
با سلام نه
قیصر روم وقتی شنید پیامبر جدید مبعوث شد یکی از مقامات خود را فرستاد تا سه چیز جهت درستی این ادعا را تحقیق کند!
1-پیامبر جدید بروی چه چیزی می نشیند؟
2-سمت راست پیامبر چه کسی می نشیند؟
3- مهر و علامت مخصوص پیامبر اخر الزمان را ببیند!
شما بگویید آن مهر چه بود؟[/]
سلام
نشانه ای که بر روی کتف پیامبر بود(البته اگر اشتباه نکنم)
سلام
بله درست هست
آن مسیحی پیامبر را دید که بروی زمین نشسته بود و طرف راستش هم امام علی هست
وقتی از ایشان علامتی که از گذشته گان نشان پیامبری او رو خبر میدادن پرسید پیامبر پیراهن خود را بالا کشیدن و مهر یا نوشته ای که در قسمت کتف ایشان حک شده بود نشان او دادن اینگونه صدق پیامبری بر قیصر روم اثبات شد
حالا شما بگید
آن چه کسی بود که بدون اینکه حتی یک رکعت نماز بخونه شهید شد و راهی بهشت خواهد شد؟
[="Navy"] مکیال;687600 نوشت:
حر نبود؟ اسم خاص منظور هست دیگه نه[/]
نه اسم خاص مد نظر نیست.
راهنمایی:در زمان پیامبر بود.
البته حر اهل نماز بود اونجا که امام حسین علیه السلام به ایشان میگه با یارانت می تونی بری نماز بخونی ولی حر و یارانش به امام اقتدا می کنند (اگر اشتباه نکنم)
آثار مولانا ؟
1. مثنوی معنوی: نوشتار اصلی مولانا مثنوی معنوی است. مولانا کتاب معروفش مثنوی معنوی را با بیت معروف «بشنو از نی چون حکایت میکند/از جداییها شکایت میکند» آغاز میکند. در مقدمه کاملاً عربی مثنوی معنوی نیز که به انشای خود مولانا است، این کتاب به تأکید «اصول دین» نامیده میشود («هذا کتابً المثنوی، و هّو اصولُ اصولِ اصولِ الدین»).مثنوی حاصل پربارترین دوران عمر مولاناست. چون بیش از پنجاه سال داشت که نظم مثنوی را آغاز کرد. اهمیت مثنوی از آن رو نیست که یکی از آثار قدیم ادبیات فارسی ایران است بلکه از آن جهت است که برای بشر سرگشته امروز پیام رهایی و وارستگی دارد. مثنوی فقط عرفان نظری نیست بلکه کتابی است جامع عرفان نظری و عملی.
2.دیوان شمس: غزلیات و «دیوان شمس» (یا دیوان کبیر)، محبوبیت فراوانی کسب کردهاند. درصد ناچیزی از این غزلیات به زبان های عربی و ترکی بوده ، عمده غزلیات موجود در این دیوان به زبان پارسی سروده شدهاند.
3.رباعیات: مولانا در کنار «دیوان شمس» و شعرهایش در «مثنویمعنوی»، رباعیات عاشقانهای نیز سروده است که میگویند پس از خیام از بیپردهترین رباعیات به زبان فارسی است. پژوهندگان به گمان قوی بسیاری از رباعیات وی را از او نمیدانند.
4. فیه ما فیه.
5. مجالس سبعه.
[="Tahoma"][="Navy"] صادق;687625 نوشت:
احسنتم ، واقعا مناسب احوالات این تاپیک بود..[/]
در شعر زیر نام محمد (صلوات الله علیه) بصورت معما ذکر شده است:
خم چو نگون گشت یکی قطره بریخت
هوش ز مدهوش دو عالم بگریخت!
دوستان که ان شاء الله متوجه شدند؟!
عمرو بن ثابت ملقب به اصیرم :
عمرو، از انصار و ملقب به «اصیرم» بود. وی پیوسته از قبول اسلام امتناع می ورزید
تا اینکه رسول خدا (ص) تصمیم به جنگ احد گرفت،
هنگامیکه سپاه اسلام به قصد احد حرکت کرد، دل عمرو نسبت به این دین نرم شده،
اسلام آورد و به همراه لشکر به احد رفت، در آنجا آنقدر جنگید تا به شهادت رسید.
سلام خواهرم قوانین تاپیک رو مطالعه کنید.فعلا باید سوال جناب مکیال پاسخ داده بشه.
سلام
نمی دونم اسم اون شخص چی بود و من جزئیات رو نمی دونم و کلیات رو بیان میکنم البته به جواب شما خیلی شبیه هست.
یک یهودی که از علمای یهود بود(احتمالا) می دانست که محمد صلی الله و علیه و آله و سلم همان پیامبر آخرالزمانه ولی لجبازی می کرد. در روز در جنگ احد(که روز شنبه بود) ایمان آورد و به دیگر یهودیان گفت که شما هم ایمان بیاورید مگر من عالم یهودی نیستم؟ که آنها گفتند امروز شنبه است و تعطیله!!! ولی او به میدان جنگ رفت و شهید شد و اگر اشتباه نکنم حدیثی با این عنوان هست درباره ایشان : "و لم یصل صلوه" یک رکعت نماز نخواند ولی اهل بهشت شد (وسایل الشیعه.ج4.ص286) البته شاید در جزئیات کمی اشتباه کرده باشم ولی کلیت موضوع را بیان کردم.
ان شاءالله
بسم الله الرحمن الرحیم
مورخان با فرهنگ ترین طبقه عرب را چه میدانستند و چرا؟
و نام کشوری که در آن بودند چه بود؟و هست؟
عدنانی ها
سبا = یمن
:Gig:
سوال سه قسمت هست ،
1. با فرهنگ ترین طبقه :
2. چرا با فرهنگ ترین بودن :
3. نام کشوری که بودن درش :
فقط اخری رو گفتید شما..
سبا= نام قدیم یمن
منظورم این بود
[="Tahoma"][="Navy"] مکیال;688216 نوشت:
سوال سه قسمت هست ،
1. با فرهنگ ترین طبقه :؟؟
2. چرا با فرهنگ ترین بودن : ؟؟
3. نام کشوری که بودن درش : سبا ، یمن امروزی
حالا دو سوال اول ؟
[/]
هاشمی نبود؟
[="Tahoma"][="Navy"] مکیال;688220 نوشت:
خیر ،
راهنمایی : کلا سه طبقه هستن اعراب.[/]
مستعربه؟:Gig:
که عدنان از زیر مجموعه اونه و قریش از زیر مجموعه عدنان درسته؟
[="Tahoma"][="Navy"] مکیال;688224 نوشت:
مستعربه ها از نژاد عرب نبودند با عرب ها گشتن ، عرب شدن.
پیامبر اکرم و قبلیه قریش هم از این دسته بودند.
مستعربه یکی از همین طبقه هاست..ولی جواب من نیست..[/]
پس احتمالا عاربه باید باشه درسته؟
[="Arial"][="Indigo"] رایحهٔ بهشت;688226 نوشت:
خواهر سوالی پرسیدی که کل اینترنتم بگردی جوابش پیدا نمیشه .
خب یه راهنمایی دیگه کن :Nishkhand:[/]
باریکلا ،
مورخوان اعراب رو به سه دسته تقسیم کردند :
1. اعراب بائده : این اعراب از میان رفتند مثل قوم عاد و ثمون
2. اعراب عاربه : که اینا شهر نشین بودند و تو همون شهر سبا ( یمن ) زندگی میکردند.خود عاربه یعنی اصیل.---» با فرهنگ ترین بودن بین این دو تا
3. اعراب مستعربه : که اینا از نژاد عرب نبودند با عرب ها گشتن و عرب شدند اینا از طریق عدنان و با چند واسطه از فرزندان حضرت اسماعیل شمرده میشن.
که قبیه قریش و قضاعه و تمیم هم جز همینا هستن.
اما سوال اخری چرا به اعراب عاربه با فرهنگ میگفتن؟
اول سرچ کردم دیدم تو نت نیست گذاشتم:khandeh!:ولی دارن حدس میزنن ..
با عرب ها گشتند و منسوب به اعراب دانسته شدند درستش شاید اینه.
و اما سوال آخری :Gig::Gig::Gig:
[="Tahoma"][="Navy"] مکیال;688233 نوشت:
تو کتب تاریخی عین جمله منو اورده :
با عرب ها گشتن ،خرما خوردند ، شتر سوار شدند و عرب شدند.
اینکه میگم عرب شدند نه اینکه نژادشون عرب شده همینی که شما میگی ، به عرب نسبتشون دادند.[/]
به خاطر همون شهر نشینی که نوشتید نبود؟
[="Tahoma"][="Navy"] مکیال;688236 نوشت:
خیر .. تلاش کنید اسونه..[/]
به خاطر اینکه دارای ملوک و دولت هایی بودند و اینکه ممالکی در شام و مصر داشتند درسته؟
به خاطر اینکه حضرت اسماعیل با اعراب عاربه ازدواج کرد نبود؟
[="Tahoma"][="Navy"] مکیال;688240 نوشت:
مکیال;688241 نوشت:
نه خیلی اسون تر از ایناست..[/]
و یا شاید چون اصیل بودند.
[="Tahoma"][="Navy"] مکیال;688243 نوشت:
نه نه ، خیلی راحته ، اصلا این ماجرا رو فراموش کنید
یه کم دقت کنید به این سه تا دسته بعد تفاوتشون چی بود؟
یه ذره دقت کنید میرسید به جواب..[/]
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
به خاطر تمدن سبا ؟(یا رفتار ملکه سبا با دیدن تختش در نزد حضرت سلیمان نبی(ع))
سلام تمدن سبا یعنی چی؟ بیشتر توضیح بدید..
خیر..
اولی که هیچ
دومی اهل یمن بودند و عرب اصیل
سومی ولی عرب نبودند و منسوب به اعراب شدند.
منسوب به تمدن یمن بودند و اینکه عرب بودند؟ ان شاءالله که درست باشه
[="Tahoma"][="Navy"] مکیال;688251 نوشت:
یه تفاوت اساسی دیگه داشتن..[/]
عاربه به حضرت هود علیه السلام نسلشون میرسه و مستعربه به حضرت ابراهیم خلیل الله علیه السلام. منظور شما اینه؟
[="Tahoma"][="Navy"] مکیال;688256 نوشت:
خیر اصلا حیلی ساده تر از این حرفاس..! به گذشته شون نگاه نکنید..[/]
[="Arial"][="Indigo"]به خاطر وجود حضرت سلیمان نبی است . بالاخره فرهنگ رو باید از یه آدم با فرهنگ یادبگیرن دیگه . نیست اینطور؟ :khandeh!:[/]
[="Tahoma"][="Navy"] باغ بهشت;688262 نوشت:
حضرت سلیمان که صد البته با فرهنگ هستن ولی با فرهنگشون یکی دیگه بوده که عقلش خوب کار میکرده..:Nishkhand:
این دیگه خیلی راهنمایی بود..[/]
[="Arial"][="Indigo"] رایحهٔ بهشت;688263 نوشت:
پس به خاطر وجود یه شخص بوده که با فرهنگ شدن . ملکه سبا نبوده ؟[/]
ملکه سبا بود درسته؟
عجب راهنمایی ای ...
احسنتم درسته :Kaf:
به خاطر تمدن عظیمش؟
نکنه منظورتون عرش بلقیسه؟
نه این یکی دیگه از اون قبلی هم اسون تره..
یک مشخصه هست..
به نظرتون با عقل میخونه این؟؟؟
نه نه..
اینکه همسر حضرت سلیمان علیه السلام شد و خداپرست؟
[="Tahoma"][="Navy"] مکیال;688276 نوشت:
ماشاءالله چه روحیه جستوجو گری...خوبه تا الان سر بر دیوار نکوبیدید..
ولی نه اینم نیست:khandeh!:
یه راهنمایی : وقتی چی تو خونه باشه خوشي از در و ديوار مي ريزد.؟[/]
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم__________ موجیم که آسودگی ما عدم ماست
البته به این چیزی که می خوام بنویسم زیاد اعتقاد ندارم: پول مال سرمایه منظورتون اینه؟