جمع بندی آیا آب هم مثل آهن از فضای خارج از جو زمین نازل شده است؟ چگونه؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا آب هم مثل آهن از فضای خارج از جو زمین نازل شده است؟ چگونه؟

بسم الله الرحمن الرحیم

باسلام و عرض ادب خدمت اساتید محترم

برای بنده سوالی پیش آمد درباره نزول باران و اینکه چرا خدای متعال در قرآن کریم هیچگاه نفرموده باران را از آسمان نازل کردیم. چون آنچه مصطلح است اینست که باران از آسمان میبارد نه آب و در اینباره از لفظ مطر و فعل امطرنا باید استفاده شود

ولی در قرآن کریم از فعل انزلنا که برای نزول فرآن یا نزول حدید آمده استفاده شده است. برایم سوال شد که آیا ممکن است آب هم مثل آهن و بعضی از فلزات از خارج از جو زمین وارد آن شده باشد؟

سوال کردم آیا امکان این هست که آبهای کره زمین در جو ایجاد شده باشد، اینطور پاسخ گرفتم که آبهای کره زمین آنقدر زیاد است که ممکن نیست در جو زمین تشکیل شده باشند بلکه در اثر برخورد کرات آسمانی ایجاد گشته و بوسیله شهاب سنگها وارد کره زمین شده اند.

آیا این مطلب علمی است؟ اگر پاسخ مثبت است لطفا اصل آن را با منبع مربوطه برایمان قرار دهید.

با تشکر:Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدیقین

.امین.;600695 نوشت:
برای بنده سوالی پیش آمد درباره نزول باران و اینکه چرا خدای متعال در قرآن کریم هیچگاه نفرموده باران را از آسمان نازل کردیم. چون آنچه مصطلح است اینست که باران از آسمان میبارد نه آب و در اینباره از لفظ مطر و فعل امطرنا باید استفاده شود
ولی در قرآن کریم از فعل انزلنا که برای نزول فرآن یا نزول حدید آمده استفاده شده است.

سلام به شما پرسشگر گرامی

برخی از لغویین بزرگ، مثل ابن فارس در مقاییس اللغة و فیروز آبادی در القاموس المحیط و راغب در المفردات _در ذیل واژه مطر _با استناد به نظر گروهی (= قیلَ)_ گفته اند که «فعل «مَطَرَ» درباره خیر و رحمت استعمال می شود و فعل «اَمطَرَ» فقط درباره عذاب به کار می رود». کلام راغب چنین است: «و قيل: إنّ «مَطَر» يقال في الخير، و «أَمطَرَ» في العذاب» (1)

جناب آقای قرشی در قاموس قرآن می گوید:

در قرآن كريم واژه «مَطَر» فقط در يک آیه به معنى باران معمولى آمده: «لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كانَ بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى‏ أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ... (نساء/102). در آیه 24 احقاف هم اسم فاعل این واژه (= مُمطِر = باران دهنده) در باران معمولی استعمال شده است: قالُوا هذا عارِضٌ مُمْطِرُنا (احقاف/24) گفتند: اين ابر ظاهرى است كه به ما باران دهنده است.

اما در بقيه موارد، در باريدن عذاب سنگ استعمال شده، و فعل آن هم در همه موارد از باب إفعال است؛ مثل واژه ««اَمطَرنا» که در پنج آیه قرآن آمده و همگی درباره بارش عذاب سنگ بر قوم لوط است:

وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمينَ (اعراف/84)
و (سپس چنان) بارانى (از سنگ) بر آنها فرستاديم (كه آنها را در هم كوبيد و نابود ساخت.) پس بنگر سرانجام كار مجرمان چه شد

فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ (هود/82)
و هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد، آن (شهر و ديار) را زير و رو كرديم و بارانى از سنگ [گِلهاى متحجر] متراكم بر روى هم، بر آنها نازل نموديم

فَجَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ (حجر/74)
سپس (شهر و آبادى آنها را زير و رو كرديم) بالاى آن را پايين قرار داديم و بارانى از سنگ بر آنها فرو ريختيم

وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرينَ (شعراء/173)
و بارانى (از سنگ) بر آنها فرستاديم چه باران بدى بود باران انذارشدگان

وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرينَ (نمل/58)
سپس بارانى (از سنگ) بر سر آنها بارانديم (و همگى زير آن مدفون شدند) و چه بد است باران انذارشدگان

در آياتى مانند: وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ (نمل/58)، منظور از «مَطَراً» كه نكره آمده، مطر عجيب و بخصوصى است كه همان سنگ هاى باريده می باشد. (2)

-------------------------
1- المفردات في غريب القرآن، ص 770، ذیل واژه مطر
2- قاموس قرآن، ج‏6، ص: 261 و 262

.امین.;600695 نوشت:
در قرآن کریم از فعل انزلنا که برای نزول فرآن یا نزول حدید آمده استفاده شده است. برایم سوال شد که آیا ممکن است آب هم مثل آهن و بعضی از فلزات از خارج از جو زمین وارد آن شده باشد؟ سوال کردم آیا امکان این هست که آبهای کره زمین در جو ایجاد شده باشد، اینطور پاسخ گرفتم که آبهای کره زمین آنقدر زیاد است که ممکن نیست در جو زمین تشکیل شده باشند بلکه در اثر برخورد کرات آسمانی ایجاد گشته و بوسیله شهاب سنگها وارد کره زمین شده اند. آیا این مطلب علمی است؟ اگر پاسخ مثبت است لطفا اصل آن را با منبع مربوطه برایمان قرار دهید.

اینکه آهن از فضای خارج از زمین وارد کره زمین شده باشد، این را نمی دانم چقدر از نظر علمی قابل قبول است و _به توضیحی که در ادامه خواهد آمد_ نمی توانیم با قطع و یقین ادعا کنیم که قرآن کریم چنین مطلبی مطرح کرده است، اما اینکه باران از تبخیر آب های دریاها و اقیانوس ها و سرد شدن آنها در ارتفاعات بالا و تبدیل شدن به ابرها و بارش دوباره به زمین پدید می آید، فکر می کنم در این مطلب ساده تردیدی وجود ندارد. نظری که شما مطرح کرده اید و باران را حاصل برخورد با کرات آسمانی و شهاب سنگ ها عنوان کرده اید، عجیب و غریب است و چندان معقول و منطقی به نظر نمی رسد! اگر این برداشت را درباره آیه 26 اعراف که در ادامه می آید هم بیان کنیم، چیز عجیب و غریب‌تری خواهد شد!

در عین حال، نظر استاد مکارم شیرازی درباره کاربرد واژه «انزالنا» درباره باران و آهن و لباس _که در قرآن آمده_ را عرض می کنم. ایشان ذیل آیه 26 اعراف این توضیح را بیان کرده اند، بنابراین ابتدا آیه مورد نظر و ترجمه آن، و سپس توضیح استاد مکارم را نقل می کنم:


يا بَني آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (اعراف 26)
اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه اندام شما را مى ‏پوشاند و مايه زينت شماست، اما لباس پرهيزگارى بهتر است! اينها (همه) از آيات خداست، تا متذكّر (نعمت هاى او) شوند

فرود آمدن لباس!

در آيات متعددى از قرآن مجيد، به جمله «انزلنا» (فرو فرستاديم) برخورد مى‏ كنيم كه ظاهرا با مفهوم فرستادن از طرف بالا به سمت پایين، سازش ندارد مانند آيه مورد بحث؛ زيرا خداوند در اين آيه مى‏ فرمايد: «لباسى براى شما فرو فرستاديم كه اندام شما را مى‏ پوشاند»، در حالى كه مى‏ دانيم لباس يا از پشم حيوانات گرفته مى‏ شود و يا از مواد گياهى و مانند اينها كه همه از زمين است. در آیه 6 از سوره زمر نيز مى‏ خوانيم: وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ (براى شما هشت زوج از چهار پايان فرو فرستاد)، و در آیه 25 از سوره حديد مى‏ خوانيم: وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ... (آهن را فرو فرستاديم...).

بسيارى از مفسران، اصرار دارند كه اين گونه آيات را به معنى نزول مكانى، يعنى از طرف بالا به پایين، تفسير كنند و مثلا بگويند چون آب باران از بالا به زمين نازل مى‏ شود و گياهان و حيوانات از آن سيراب مى‏ گردند، بنابراين مواد لباس ها به يک معنى از آسمان به زمين فرستاده شده است! در مورد آهن نيز سنگ هاى عظيم آسمانى كه تركيبات آهن در آن وجود داشته به سوى زمين جذب شده است، ولى با توجه به اينكه «نزول»، گاهى به معنى نزول مقامى آمده است، و در استعمالات روزانه نيز زياد به كار مى‏ رود و مثلا مى‏ گويند: از طرف مقام بالا چنين دستورى صادر شده، و يا مى‏ گویيم: رفعت شكواى الى القاضى (شكايتم را به سوى قاضى بالا بردم)، بنابراین هيچ لزومى ندارد كه ما اصرار بر تفسير اين آيات به نزول مكانى داشته باشيم!

از آنجا كه نعمت هاى پروردگار از طرف مقام والاى ربوبيت به بندگان ارزانى شده، تعبير به نزول درباره آن، كاملا مفهوم و قابل درک است. نظير اين موضوع، در الفاظ اشاره به دور و نزدیک نيز ديده مى‏ شود كه گاهى از يک موضوع مهم كه از نظر مكانى در دسترس ما است ولى از نظر مقامى بسيار بلندپايه و بلندمرتبه است را با «اسم اشاره دور» تعبير مى‏ كنيم، مثلا در فارسى مى‏ گویيم: به آن جناب چنين معروض مى‏ دارم (با اينكه آن فرد، نزديک ما نشسته است). در قرآن کریم هم مى‏ خوانيم: ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ (آن كتاب پُرعظمت بلند پايه (يعنى قرآن) جاى شک و ترديدى ندارد).*

------------------
* تفسير نمونه، ج ‏6، ص 133 و 134

صدیقین;602701 نوشت:
اینکه آهن از فضای خارج از زمین وارد کره زمین شده باشد، این را نمی دانم چقدر از نظر علمی قابل قبول است و _به توضیحی که در ادامه خواهد آمد_ نمی توانیم با قطع و یقین ادعا کنیم که قرآن کریم چنین مطلبی مطرح کرده است، اما اینکه باران از تبخیر آب های دریاها و اقیانوس ها و سرد شدن آنها در ارتفاعات بالا و تبدیل شدن به ابرها و بارش دوباره به زمین پدید می آید، فکر می کنم در این مطلب ساده تردیدی وجود ندارد. نظری که شما مطرح کرده اید و باران را حاصل برخورد با کرات آسمانی و شهاب سنگ ها عنوان کرده اید، عجیب و غریب است و چندان معقول و منطقی به نظر نمی رسد! اگر این برداشت را درباره آیه 26 اعراف که در ادامه می آید هم بیان کنیم، چیز عجیب و غریب‌تری خواهد شد!


بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و تشکر از شما

درمورد نزول آهن از دیگر کرات خدمت شما عرض شود که این یک مساله علمی و ثابت شده است و در لیست معجزات علمی قرآن ثبت شده است.

و اما درباره نزول آب از آسمان هم گویا این یک مستند علمی بوده که از تلوزیون پخش شده.

خوشبختانه من توانستم همین الان پاسخ سوالم را با جستجو در اینترنت پیدا کنم. البته نمیدانم این فیلم همان فیلم باشد یا خیر. چون توضیحاتی که به من داده شده بود در این فیلم ندیدم و اتفاقا این فیلم خود ، مساله نازل شدن باران را از معجزات علمی قرآن دانسته است.


نحوه پیدایش آب موجود در زمین

صدیقین;602701 نوشت:
يا بَني آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (اعراف 26)
اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه اندام شما را مى ‏پوشاند و مايه زينت شماست، اما لباس پرهيزگارى بهتر است! اينها (همه) از آيات خداست، تا متذكّر (نعمت هاى او) شوند

فرود آمدن لباس!

در آيات متعددى از قرآن مجيد، به جمله «انزلنا» (فرو فرستاديم) برخورد مى‏ كنيم كه ظاهرا با مفهوم فرستادن از طرف بالا به سمت پایين، سازش ندارد مانند آيه مورد بحث؛ زيرا خداوند در اين آيه مى‏ فرمايد: «لباسى براى شما فرو فرستاديم كه اندام شما را مى‏ پوشاند»، در حالى كه مى‏ دانيم لباس يا از پشم حيوانات گرفته مى‏ شود و يا از مواد گياهى و مانند اينها كه همه از زمين است. در آیه 6 از سوره زمر نيز مى‏ خوانيم: وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ (براى شما هشت زوج از چهار پايان فرو فرستاد)،

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب خدمت شما

همانطور که مستحضرید قرآن کریم ظاهری دارد و باطنی و هیچگاه باطن قرآن نفی کننده ظاهر آن نیست.

خدای متعال در قرآن کریم میفرماید "وان من شی الا عندنا خزائنه و ما ننزله ال بقدر معلوم" هیچ چیزی نیست مگر آنکه خزائن آن نزد ماست و ما آن را نازل نمیکنیم مگر به مقدار معین شده.

پس مساله نزول چیزی هست که درباره همه ی اشیائی که سیر نزولی از عالم معنا داشته اند صدق میکند از جمله لباس یا انعام.

نکته دوم اینکه نفرموده لباس و انعام را از آسمان نازل کردیم ولی نزول آب را از آسمان دانسته است.

و پس از نزول مساله ساکن شدن آن را در زمین عنوان میکند و این بدان معناست که آب قبل از نزولش در زمین ساکن نبوده یعنی زمین خشک و بی آب بوده است. و انزلنا من السماء ماء فاسکنه فی الارض وانا علی ذهاب به لقادرون.

و اما در مورد حدید ، نزول را به آن نسبت داده اما اسمی از آسمان نیاورده است شاید دلیلش این باشد که اگر میفرمود آهن را از آسمان نازل کردیم، انسانهای ظاهر بینی که وجود هر چیزی را فقط در صورتی میپذیرند که با چشم خود آن را دیده باشند همین مساله را ملعبه دست میکردند تا دروغین بودن دین اسلام را ثابت کنند و همین مساله کوچک قرآن کریم را آسیب پذیر میکرد. ضمن اینکه نزول حدید چیزی نیست که بطور طبیعی صورت بگیرد تا ظاهر قرآن با آن تطابق پیدا کند.

[="Tahoma"][="Navy"]

.امین.;600695 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

باسلام و عرض ادب خدمت اساتید محترم

برای بنده سوالی پیش آمد درباره نزول باران و اینکه چرا خدای متعال در قرآن کریم هیچگاه نفرموده باران را از آسمان نازل کردیم. چون آنچه مصطلح است اینست که باران از آسمان میبارد نه آب و در اینباره از لفظ مطر و فعل امطرنا باید استفاده شود

ولی در قرآن کریم از فعل انزلنا که برای نزول فرآن یا نزول حدید آمده استفاده شده است. برایم سوال شد که آیا ممکن است آب هم مثل آهن و بعضی از فلزات از خارج از جو زمین وارد آن شده باشد؟

سوال کردم آیا امکان این هست که آبهای کره زمین در جو ایجاد شده باشد، اینطور پاسخ گرفتم که آبهای کره زمین آنقدر زیاد است که ممکن نیست در جو زمین تشکیل شده باشند بلکه در اثر برخورد کرات آسمانی ایجاد گشته و بوسیله شهاب سنگها وارد کره زمین شده اند.

آیا این مطلب علمی است؟ اگر پاسخ مثبت است لطفا اصل آن را با منبع مربوطه برایمان قرار دهید.

با تشکر


سلام
تعبیر قرآن کریم از نزول باران با عنوان نزول آب برای تطابق با حقایق باطنی و تفسیر انفسی است
چه اینکه آب مظهر علم است لذا آیه با همین لفظ ناظر بر نزول آب علم از آسمان جان به زمین فکر و ذهن و سریان در اقوال و افعال است
و البته نزول حدید همان خلقت و آفرینش حدید است چه اینکه بر اساس یک اصل قرآنی تمام مخلوقات اینسویی تنزل حقایق ماورایی هستند :
ان من شی الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم (حجر 21)
هیچ چیز نیست مگر اینکه خزائن آن در نزد ماست و ما جز به اندازه مشخص آنرا نازل نمی کنیم
پس آهن را حقیقتی است در خزائن الهی که در بعد مادیش اینگونه و در این ساختار تنزل و جلوه کرده و اصطلاحا آفریده شده است
یا علیم[/]

در تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 373 آمده است:
تعبیر به" انزال" در اینگونه موارد اشاره به مواهبى است كه از مقام بالایى به مقامات پائینتر داده مى ‏شود،
و از آنجا كه خزائن همه چیز نزد خدا است و او است كه آهن را براى منافع گوناگونش آفریده تعبیر به انزال شده است.
همچنین علامه طباطبایی می فرمایند:
اگر خلقت مخلوقات زمینى را انزال نامیده، به این اعتبار است كه خداى تعالى ظهور اشیا در عالم هستى را بعد از عدم انزال خوانده، به این اعتبار كه هر موجودى از موجودات نزد خدا و در عالم غیب خزینه‏ ها دارد، و آن موجود پس از آنكه اندازه‏ گیرى شده، و در خور عالم شهادت شده به ظهور پیوسته است، و این خود نوعى نزول است‏.
(ترجمه المیزان، ج‏۱۹، ص: ۳۰۲)

پرسش:
1- درباره نزول باران در قرآن از لفظ مطر یا امطرنا باید استفاده شود در حالی که از لفظ انزلنا استفاده شد.
2- آیا ممکن است باران هم مثل آهن و فلزات دیگر از خارج از جو زمین وارد آن شده باشد.
به نظرم آب های زمین خارج از جو زمین بودند که به وسیله شهاب سنگ ها و برخورد کرات آسمان وارد کره زمین شدند.

پاسخ:
درباره واژه مطر و امطرنا که اشاره فرمودید، برخی از لغویین بزرگ، مثل ابن فارس در "مقاییس اللغة" و فیروز آبادی در "القاموس المحیط" و راغب در "المفردات" _در ذیل واژه مطر _با استناد به نظر گروهی (= قیلَ)_ گفته اند که «فعل «مَطَرَ» درباره خیر و رحمت استعمال می شود و فعل «اَمطَرَ» فقط درباره عذاب به کار می رود». کلام راغب چنین است: «و قيل: إنّ «مَطَر» يقال في الخير، و «أَمطَرَ» في العذاب.»(1)

جناب آقای قرشی در "قاموس قرآن" می گوید:
در قرآن كريم واژه «مَطَر» فقط در يک آیه به معنى باران معمولى آمده: «لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كانَ بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى‏ أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ... .(2)
در آیه 24 احقاف هم اسم فاعل این واژه (= مُمطِر = باران دهنده) در باران معمولی استعمال شده است: «قالُوا هذا عارِضٌ مُمْطِرُنا»؛ گفتند: اين ابر ظاهرى است كه به ما باران دهنده است.(3)

اما در بقيه موارد، در باريدن عذاب سنگ استعمال شده، و فعل آن هم در همه موارد از باب إفعال است؛ مثل واژه ««اَمطَرنا» که در پنج آیه قرآن آمده و همگی درباره بارش عذاب سنگ بر قوم لوط است:
ـ «وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمينَ»؛
و (سپس چنان) بارانى (از سنگ) بر آن ها فرستاديم (كه آن ها را در هم كوبيد و نابود ساخت.) پس بنگر سرانجام كار مجرمان چه شد.(4)
ـ «فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ»؛ و هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد، آن (شهر و ديار) را زير و رو كرديم و بارانى از سنگ [گِل هاى متحجر] متراكم بر روى هم، بر آن ها نازل نموديم.(5)
ـ «فَجَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ»؛ سپس (شهر و آبادى آن ها را زير و رو كرديم) بالاى آن را پايين قرار داديم و بارانى از سنگ بر آن ها فرو ريختيم.(6)
ـ «وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرينَ»؛ و بارانى (از سنگ) بر آن ها فرستاديم چه باران بدى بود باران انذارشدگان.(7)
ـ «وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرينَ»؛ سپس بارانى (از سنگ) بر سر آن ها بارانديم (و همگى زير آن مدفون شدند) و چه بد است باران انذار شدگان.(8)
در آياتى مانند: «وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ»(9)؛ منظور از «مَطَراً» كه نكره آمده، مطر عجيب و بخصوصى است كه همان سنگ هاى باريده می باشد.(10)

اما درباره موضوع دیگر که اشاره داشتید و فرمودید آهن از فضای خارج از زمین وارد کره زمین شده است، این را نمی دانم چقدر از نظر علمی قابل قبول است و _به توضیحی که در ادامه خواهد آمد_ نمی توانیم با قطع و یقین ادعا کنیم که قرآن کریم چنین مطلبی مطرح کرده است، اما این که باران از تبخیر آب های دریاها و اقیانوس ها و سرد شدن آن ها در ارتفاعات بالا و تبدیل شدن به ابرها و بارش دوباره به زمین پدید می آید، فکر می کنم در این مطلب ساده تردیدی وجود ندارد. نظری که شما مطرح کرده اید و باران را حاصل برخورد با کرات آسمانی و شهاب سنگ ها عنوان کرده اید، عجیب و غریب است و چندان معقول و منطقی به نظر نمی رسد! اگر این برداشت را درباره آیه 26 سوره اعراف که در ادامه می آید هم بیان کنیم، چیز عجیب و غریب‌تری خواهد شد!.

در عین حال، نظر استاد مکارم شیرازی درباره کاربرد واژه «انزالنا» درباره باران و آهن و لباس _که در قرآن آمده_ را عرض می کنم. ایشان ذیل آیه 26 اعراف این توضیح را بیان کرده اند، بنا بر این ابتدا آیه مورد نظر و ترجمه آن، و سپس توضیح استاد مکارم را نقل می کنم: «يا بَني آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ»؛ اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه اندام شما را مى ‏پوشاند و مايه زينت شماست، اما لباس پرهيزگارى بهتر است! اينها (همه) از آيات خداست، تا متذكّر (نعمت هاى او) شوند.(11)

ـ فرود آمدن لباس!
در آيات متعددى از قرآن مجيد، به جمله «انزلنا» (فرو فرستاديم) برخورد مى‏ كنيم كه ظاهرا با مفهوم فرستادن از طرف بالا به سمت پایين، سازش ندارد مانند آيه مورد بحث؛ زيرا خداوند در اين آيه مى‏ فرمايد: «لباسى براى شما فرو فرستاديم كه اندام شما را مى‏ پوشاند»، در حالى كه مى‏ دانيم لباس يا از پشم حيوانات گرفته مى‏ شود و يا از مواد گياهى و مانند اين ها كه همه از زمين است. در آیه 6 از سوره زمر نيز مى‏ خوانيم: «وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ»؛ براى شما هشت زوج از چهار پايان فرو فرستاد، و در آیه 25 از سوره حديد مى‏ خوانيم: «وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ...»؛ آهن را فرو فرستاديم... .

بسيارى از مفسران، اصرار دارند كه اين گونه آيات را به معنى نزول مكانى، يعنى از طرف بالا به پایين، تفسير كنند و مثلا بگويند چون آب باران از بالا به زمين نازل مى‏ شود و گياهان و حيوانات از آن سيراب مى‏ گردند، بنا بر اين مواد لباس ها به يک معنى از آسمان به زمين فرستاده شده است! در مورد آهن نيز سنگ هاى عظيم آسمانى كه تركيبات آهن در آن وجود داشته به سوى زمين جذب شده است، ولى با توجه به اينكه «نزول»، گاهى به معنى نزول مقامى آمده است، و در استعمالات روزانه نيز زياد به كار مى‏ رود و مثلا مى‏ گويند: از طرف مقام بالا چنين دستورى صادر شده، و يا مى‏ گویيم: "رفعت شكواى الى القاضى"؛ شكايتم را به سوى قاضى بالا بردم، بنا بر این هيچ لزومى ندارد كه ما اصرار بر تفسير اين آيات به نزول مكانى داشته باشيم!

از آن جا كه نعمت هاى پروردگار از طرف مقام والاى ربوبيت به بندگان ارزانى شده، تعبير به نزول درباره آن، كاملا مفهوم و قابل درک است. نظير اين موضوع، در الفاظ اشاره به دور و نزدیک نيز ديده مى‏ شود كه گاهى از يک موضوع مهم كه از نظر مكانى در دسترس ما است ولى از نظر مقامى بسيار بلند پايه و بلند مرتبه است را با «اسم اشاره دور» تعبير مى‏ كنيم، مثلا در فارسى مى‏ گویيم: به آن جناب چنين معروض مى‏ دارم (با اين كه آن فرد، نزديک ما نشسته است.) در قرآن کریم هم مى‏ خوانيم: «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ»؛ آن كتاب پُر عظمت بلند پايه (يعنى قرآن) جاى شک و ترديدى ندارد.(12)

ـــــــــــــــــــــــــ
(1) المفردات في غريب القرآن، ص 770، ذیل واژه مطر.
(2) نساء/ 102.
(3) احقاف/ 24.
(4) اعراف/ 84.
(5) هود/ 82.
(6) حجر/ 74.
(7) شعراء/ 173.
(8) نمل/ 58.
(9) نمل/ 58.
(10) قاموس قرآن، ج‏6، ص 261 و 262.
(11) اعراف/ 26.
(12) تفسير نمونه، ج ‏6، ص 133 و 134.

موضوع قفل شده است