9 ربیع جهالتها، خسارتها
تبهای اولیه
√√√مطالعه این مطلب مهم رو از دست ندهید!:Gol:
به نام فاطمه زهرا(سلام الله عليها)، به كام دشمنان ايشان
ديدگاه مقام معظم رهبری درباره اينگونه اقدامات بر كسي پوشيده نيست، اما خالي از لطف نخواهد بود كه در ابتداي بحث، كلامي از ايشان آورده شود:
«بعضیها به نام شادکردن دل فاطمهزهرا، علیهاالسلام، این روزها و در این دوران ما کاری میکنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند! میفهمید چه میگویم؟ بهترین وسیلهای که دشمنان بزرگ انقلاب پیدا کردند برای اینکه نگذارند انقلاب به کشورهای اسلامی برود، میدانید چه بود؟
گفتند این انقلاب، اسلامی نیست! گفتند اینها دشمن شما-چند صد میلیون مسلمان- هستند! امام بزرگوارمان ایستاد و گفت این انقلاب، اسلامی است؛ شیعه و سنی در کنار همند؛ پهلوی همند. اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیای آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیلهای پیدا کند، دلیل پیدا کند. نواری پیدا کند، ببرد اینجا و آنجا بگذارد، بگوید کشوری که شما میخواهید انقلابش را قبول کنید، این است، میدانید چه فاجعهای اتفاق میافتد؟
بعضیها دارند به نام فاطمه زهرا، علیهاالسلام، این کار را میکنند. در حالیکه فاطمهزهرا، علیهاالسلام، راضی نیست. این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شد. آن مرد الهی، آن وارث واقعی فاطمهزهرا، علیهاالسلام، در زمان ما، آن همه زحمت کشید. این جوانهای پاک ما اینجور رفتند خونهایشان را ریختند تا انقلاب را بتوانند عالمگیر کنند. آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شادکردن دل فاطمه زهرا، کاری بکند که دشمنان حضرت فاطمهزهرا را شاد کند.»
اصلا خليفه دوم در اين روز كشته شد؟
روز نهمربیعالاوّل در فرهنگ عوام شیعه، به روز کشته شدن خلیفه دوّم شهرت یافته است. آنها این امر را مسلّم میدانند که در چنین روزی خلیفه دوّم به دست مردی ایرانی به نام ابولؤلؤ مجروح و مقتول میگردد.
اما با رجوع به کتابهای تاریخی و بررسی آنها به این حقیقت خواهیم رسید که تمامی آنها به اتفاق ماه ذیالحجه را به عنوان مَقْتَل خلیفه دوّم معرفی نمودهاند و با اندکی اختلاف در روز آن، دوشنبه یا چهارشنبه، 26 یا 27 ذیالحجه را به عنوان روز مجروح شدن خلیفه دوّم شناختهاند. بهگونهای که میتوان گفت وقوع این حادثه در این ماه از امور قطعی و متواتر در نزد تاریخنویسان بوده است. (برای مشاهده اسناد این کتابها نگاه شود به: کتاب نهم ربیع جهالتها خسارتها، مهدی مسائلی، ص 10-13.)
علاوه بر اجماع تاریخنویسان بر وقوع قتل خلیفه دوّم در ماه ذیالحجه، بسیاری از بزرگان و علمای شیعه نیز در هنگام بحث از کشته شدن خلیفه دوّم تاریخ آن را در ماه ذیالحجه دانستهاند به گونهای که حتی بعضی از آنان با تصریح به نادرست بودن نسبت روز نهمربیع به روز کشته شدن خلیفه دوّم، اجماع شیعه و سنی را بر وقوع این حادثه در ماه ذیالحجه یافتهاند. که تعدادی از این بزرگان عبارتند از: شیخ مفید، ابن ادریس حلی، سید بن طاووس، شیخ ابراهیم بن علی کفعمی و علامهی حلی و ...(قدس الله اسرارهم) (برای مشاهده عبارات این بزرگان نگاه شود به: کتاب نهم ربیع جهالتها خسارتها، مهدی مسائلی، ص 14-20)
روايتي جعلي براي بيبند و باري
آیتالله العظمی صافی گلپایگانی دربارهی این روایت میفرمایند: «روایت علی بن مظاهر[=همان روایت نهم ربیع]، از نظر متن و سند ضعیف است و آن را در کتب معتبر و اصیل شیعه نیافتیم، همچنانکه شناختی نسبت به علی بن مظاهر که از علماء شیعه به حساب آورده شده وجود ندارد، و وجود چنین روایات مجهولی در مجامع بزرگ حدیثی شیعه، که مؤلفِ آنها صرفاً برای جمعآوری اخبار و بدون بررسی اعتبار سند و متن آنها همت گماشته است، چندان بعید نیست» (نهم ربیع جهالتها خسارتها، مهدی مسائلی، ص 41
متأسفانه جاعلان این روایت برای نشان دادن فضیلت نهم ربیع مطلب دروغی را از زبان پیامبراکرم، صلیالله علیه وآله، به خدای متعال این چنین ساختهاند که:
«به فرشتگان نویسندهی اعمال دستور دادم به مدت سه روز قلم را از همهی مردم بردارند و چیزی از گناهان آنان را ننویسند».
این جمله که به وسیلهای به دست افراد لااُبالی تبدیل شده است تا حرمت بندگی خداوند را شکسته و هرآنچه میخواهند در این ایّام انجام دهند، علاوه بر آنکه با صریح آیاتی از قرآن مانند: «ومَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شراً یَرَهُ»؛ (و هر که هموزن ذرّهاى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید.) (زلزال:8.) مخالفت دارد، با قوانین و سنن الهی نیز مغایر بوده و مخالف حکم بدیهی عقل هم است.
نظر مراجع درباره اين روايت جعلي
جای شگفت و تأسف است که چگونه بعضی تمامی تعلیمات الهی قرآن و اهلبیت، علیهمالسلام، را به کناری مینهند و اینگونه با تمسک به این روایات جعلی، پردههای حیا را دریده و مرتکب اعمالی میشوند که از شأن و منزلت هر فرد مسلمان و مؤمن به خدا خارج است. امّا شگفتتر آنکه در این میان افرادی نیز یافت میشوند که درصدد توجیه این جهالتها برآمده و پردهدریهای دیگران را اینگونه توجیه مینمایند.
این نکتهای است که مورد هشدار بسیاری از بزرگان و مراجع قرار گرفته است.
همچنانکه آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پاسخ به استفتائی در مورد روز نهم ربیع میفرمایند: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایّام مخصوص در منابع معتبر نداریم. و ثانیاً بر فرض چنین چیزی باشد -که نیست- مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست همچنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر. و ثالثاً تولّی و تبرّی راههای صحیحی دارد نه این راههای خلاف.
همچنین آیت الله العظمی تبریزی(قدس سره) نیز در جواب سؤالی پیرامون این روایت میفرمایند: بسمهتعالى؛ روایت مزبور صحیح نیست و فرقى بین ایّام نیست و معصیت، معصیت است، والله العالم.
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(قدس سره) نیز در جواب سؤالی میفرمایند: حدیث رفع القلم صحیح نیست، بلکه هر مسلمانی موظف به انجام واجبات دینی بوده و فرقی در ایّام سال نسبت به آن وجود ندارد، و انجام اعمالی که موجب تفرقه مسلمین یا وهن شیعه شود جایز نیست. (برای مشاهده پاسخهای مراجع بزرگوار دیگر نگاه کنید به: نهم ربیع جهالتها خسارتها، مهدی مسائلی، ص 103-119)
لا تری الجاهلَ إلّا مُفرِطاً أو مُفَرِّطاً
جاهل را نمی بینی مگر در حال افراط یا تفریط
امیرالمؤمنین (ع)، حکمت 70 نهج البلاغه
با سلام: بترسیم از آن روزی که بمیریم بگن شما قاتل چند شیعه هستید . بگیم نه بگن چرا شما با رفتارتون کاری کردین که شیعه رو بگشن
انصافا تاپیک بجا و درس آموزی بود.از جناب من او فدرشناسی می کنیم.
ایضا پست های دیگر عزیزان هم بسیار زیبا بود.خیر ببینند
تمام انحرافات جامعه اسلامی را رهبر فرزانه تذکر داده اند.بگذریم که در بعضی موارد علمای پوسته ای مخالفت هایی دارند.
انحراف نهم ربیع الاول و قمه زنی و .... هم از این قبیل می باشد.
انحرافات در همه جا وجود دارد تعصبات بی مورد و کور کورانه نیز زیاد است اما در برخی مناطق نهم ربیع را روز بیزاری جستن از خط و مشی عمر می دانند ، عمر کشی یعنی راه و رسم عمر را دنبال نکردن یعنی آغاز امامت و ولایت حضرت صاحب الزمان(عج) مساوی است با پایان و نابودی خط و مشی و اندیشه عمری نه سالروز کشتن او
بهر حال خدا خیرتان بدهد مطالعه مطالب مفید همچون نشستن در محضر علما می باشد
امیر المومنین علی (ع) می فرماید:
یک لحظه نشستن در محضر عالم ،نزد خدا محبوب تر از هزار سال عبادت، نگاه به وی برتر از یک سال اعتکاف درخانه کعبه و دیدار علما ،نزد خدا محبوب تر از هفتاد طواف حج و عمره مقبول است خداوند مقام چنین شخصی را هفتاد درجه بالا می برد بر او رحمت خود را نازل می کند و فرشتگان وی شهادت می دهند که بهشت بر او واجب است.
بحار الانوار 1/205
رسول خدا (ص) می فرماید:
دشوارتر از سختی های یتیمی که پدر ندارد ، سختی های یتیمی است که از امام خود دور افتاده است ، نمی تواند وی را ملاقات کند و مسائل دینی خود را با او درمیان گذارد.
همانا هریک از شیعیان ما که علوم ما را بیاموزد و ایتامی که از دیدن ما محروم هستند را راهنمایی کرده و مسائل دینی را به آنها بیاموزد در بهشت با ما خواهد بود
بنظر بنده علاوه بر نظرات مراجع باید تقبیح عمومی صورت گیرد و به عنوان جرم مطرح گردد!!! تا هم نطفه اش خفه شود و هم علنی صورت نگیرد!
به نام علی اعلی
سلام علیکم
بنظر بنده علاوه بر نظرات مراجع باید تقبیح عمومی صورت گیرد و به عنوان جرم مطرح گردد!!! تا هم نطفه اش خفه شود و هم علنی صورت نگیرد!
ببخشید چی باید جرم اعلام بشه؟ :Gig:
پس اگر کسی بر خلاف نظر مرجع ما نظر داد باید تکفیرش کنیم دیگه
روز نهمربیعالاوّل در فرهنگ عوام شیعه، به روز کشته شدن خلیفه دوّم شهرت یافته است. آنها این امر را مسلّم میدانند که در چنین روزی خلیفه دوّم به دست مردی ایرانی به نام ابولؤلؤ مجروح و مقتول میگردد.
اما با رجوع به کتابهای تاریخی و بررسی آنها به این حقیقت خواهیم رسید که تمامی آنها به اتفاق ماه ذیالحجه را به عنوان مَقْتَل خلیفه دوّم معرفی نمودهاند و با اندکی اختلاف در روز آن، دوشنبه یا چهارشنبه، 26 یا 27 ذیالحجه را به عنوان روز مجروح شدن خلیفه دوّم شناختهاند. بهگونهای که میتوان گفت وقوع این حادثه در این ماه از امور قطعی و متواتر در نزد تاریخنویسان بوده است. (برای مشاهده اسناد این کتابها نگاه شود به: کتاب نهم ربیع جهالتها خسارتها، مهدی مسائلی، ص 10-13.)علاوه بر اجماع تاریخنویسان بر وقوع قتل خلیفه دوّم در ماه ذیالحجه، بسیاری از بزرگان و علمای شیعه نیز در هنگام بحث از کشته شدن خلیفه دوّم تاریخ آن را در ماه ذیالحجه دانستهاند به گونهای که حتی بعضی از آنان با تصریح به نادرست بودن نسبت روز نهمربیع به روز کشته شدن خلیفه دوّم، اجماع شیعه و سنی را بر وقوع این حادثه در ماه ذیالحجه یافتهاند. که تعدادی از این بزرگان عبارتند از: شیخ مفید، ابن ادریس حلی، سید بن طاووس، شیخ ابراهیم بن علی کفعمی و علامهی حلی و ...(قدس الله اسرارهم) (برای مشاهده عبارات این بزرگان نگاه شود به: کتاب نهم ربیع جهالتها خسارتها، مهدی مسائلی، ص 14-20)
نمی دونم منظور مولف از عوام شیعه چه کسی است؟:Gig:
اگر امثال مرحوم علامه مجلسی ها و سید بن طاووس ( نوه سید بن طاووس معروف ) و محدث نوری ( صاحب مستدرک ) جزء عوام هستند پس دیگر چه کسی جزء علمای شیعه است؟
و متاسفانه مولف کتاب مزبور حتی در نقل قول علما رعایت امانت را نکرده است.
از کجا می گوید که اجماع داریم بر قتل خلیفه دوم در ماه ذیحجه؟
خود اهل سنت در این امر اختلاف دارند آن وقت مساله را اجماعی معرفی می کنیم.
قابل توجه اینکه در میان شیع در این مورد دو قول وجود دارد:
قولی که بالا بیان شد و اینکه تاریخ به قتل رسیدن خلیفه دوم در ماه ذیحجه هست
و قول دوم همین روز نهم ربیع الاول است که قائلینی همچون علامه مجلسی ، علی بن طاووس و ... دارد.
پس ادعای اجماع در این مساله نادرست است.
روايتي جعلي براي بيبند و باري
آیتالله العظمی صافی گلپایگانی دربارهی این روایت میفرمایند: «روایت علی بن مظاهر[=همان روایت نهم ربیع]، از نظر متن و سند ضعیف است و آن را در کتب معتبر و اصیل شیعه نیافتیم، همچنانکه شناختی نسبت به علی بن مظاهر که از علماء شیعه به حساب آورده شده وجود ندارد، و وجود چنین روایات مجهولی در مجامع بزرگ حدیثی شیعه، که مؤلفِ آنها صرفاً برای جمعآوری اخبار و بدون بررسی اعتبار سند و متن آنها همت گماشته است، چندان بعید نیست» (نهم ربیع جهالتها خسارتها، مهدی مسائلی، ص 41
متأسفانه جاعلان این روایت برای نشان دادن فضیلت نهم ربیع مطلب دروغی را از زبان پیامبراکرم، صلیالله علیه وآله، به خدای متعال این چنین ساختهاند که:«به فرشتگان نویسندهی اعمال دستور دادم به مدت سه روز قلم را از همهی مردم بردارند و چیزی از گناهان آنان را ننویسند».
متاسفانه در اینجا نویسنده کتاب فوق با مطرح کردن این مطلب که روایت علی بن مظاهر همان روایت نهم ربیع است سعی میکند این مطلب را القا کند که در این زمینه تنها یک روایت وجود دارد که ان هم ضعیف است.
آیا این رسم امانتداری است؟
نظر راجع درباره اين روايت جعلياین نکتهای است که مورد هشدار بسیاری از بزرگان و مراجع قرار گرفته است.
همچنین آیت الله العظمی تبریزی(قدس سره) نیز در جواب سؤالی پیرامون این روایت میفرمایند: بسمهتعالى؛ روایت مزبور صحیح نیست و فرقى بین ایّام نیست و معصیت، معصیت است، والله العالم.
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(قدس سره) نیز در جواب سؤالی میفرمایند: حدیث رفع القلم صحیح نیست، بلکه هر مسلمانی موظف به انجام واجبات دینی بوده و فرقی در ایّام سال نسبت به آن وجود ندارد، و انجام اعمالی که موجب تفرقه مسلمین یا وهن شیعه شود جایز نیست. (برای مشاهده پاسخهای مراجع بزرگوار دیگر نگاه کنید به: نهم ربیع جهالتها خسارتها، مهدی مسائلی، ص 103-119)
و نکته دردناکتر اینکه از میان استفتائاتی که از محضر مراجع عظام شده است نیز به نوعی سوء استفاده کرده است.
استفتاءئی که ایة الله تبریزی (ره) پاسخ دادند در مورد روز نهم ربیع نیست بلکه در خصوص حدیث رفع است که بیان فرمودند معصیت همیشه معصیت است و فرقی در زمان انجام آن نیست.
استفتاء مرحوم آیة الله فاضل لنکرانی هم اصلا ناظر به این نیست که برپا کردن جشن در چنین روزی با حفظ تمام شوونات اسلامی حرام است.
این است رسم امانت داری؟؟
به نام علی اعلیسلام علیکم
ببخشید چی باید جرم اعلام بشه؟ :gig:
پس اگر کسی بر خلاف نظر مرجع ما نظر داد باید تکفیرش کنیم دیگه
عملی که موجب تحریک احساسات اهل تسنن و تفرقه بین مسلمین شود در نتیجه امنیت سنی و شیعه به خطر افتد بنظر بنده باید در حد جرم با آن برخورد شود تا از بروز دوباره آن جلوگیری شود!
چنین اعمالی است که بهانه دست وهابی و سلفی های ملعون میده و شیعه رو هم بدنام میکنه!
البته من هرگز کارهای خلاف شرع و منکری که بعضا در این مجالس انجام میشود را قبول ندارم و تایید نمی کنم
اما این باعث نمی شود که ما اصل صورت مساله را پاک کنیم و منکر چنین روزی در میان شیعیان بشویم.
بلکه باید سعی کنیم با فرهنگ سازی مجالسی را برپا کنیم که هم مایه شادی و سرور اهل بیت ( علیهم السلام ) شوند و هم مایه شناخت بیشتر فضائل اهل بیت ( علیهم السلام ) و هم باعث شناخت بیشتر مطاعن و کارهای ناشایست دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت.
و لذا این نکته رو باید دقت کرد:
که خدای ناکرده با انجام کارهایی که حرمت آنها در شرع مقدس ما ثابت شده ، خدای ناکرده موجبات نارضایتی حضرت زهرای مرضیه ( سلام االه علیها ) رو فراهم نکنیم.
به نام فاطمه زهرا(سلام الله عليها)، به كام دشمنان ايشان
ديدگاه مقام معظم رهبری درباره اينگونه اقدامات بر كسي پوشيده نيست، اما خالي از لطف نخواهد بود كه در ابتداي بحث، كلامي از ايشان آورده شود:
«بعضیها به نام شادکردن دل فاطمهزهرا، علیهاالسلام، این روزها و در این دوران ما کاری میکنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند! میفهمید چه میگویم؟ بهترین وسیلهای که دشمنان بزرگ انقلاب پیدا کردند برای اینکه نگذارند انقلاب به کشورهای اسلامی برود، میدانید چه بود؟
گفتند این انقلاب، اسلامی نیست! گفتند اینها دشمن شما-چند صد میلیون مسلمان- هستند! امام بزرگوارمان ایستاد و گفت این انقلاب، اسلامی است؛ شیعه و سنی در کنار همند؛ پهلوی همند. اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیای آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیلهای پیدا کند، دلیل پیدا کند. نواری پیدا کند، ببرد اینجا و آنجا بگذارد، بگوید کشوری که شما میخواهید انقلابش را قبول کنید، این است، میدانید چه فاجعهای اتفاق میافتد؟
بعضیها دارند به نام فاطمه زهرا، علیهاالسلام، این کار را میکنند. در حالیکه فاطمهزهرا، علیهاالسلام، راضی نیست. این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شد. آن مرد الهی، آن وارث واقعی فاطمهزهرا، علیهاالسلام، در زمان ما، آن همه زحمت کشید. این جوانهای پاک ما اینجور رفتند خونهایشان را ریختند تا انقلاب را بتوانند عالمگیر کنند. آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شادکردن دل فاطمه زهرا، کاری بکند که دشمنان حضرت فاطمهزهرا را شاد کند.»
پیروز و موفق باشید
یا علی
عملی که موجب تحریک احساسات اهل تسنن و تفرقه بین مسلمین شود در نتیجه امنیت سنی و شیعه به خطر افتد بنظر بنده باید در حد جرم با آن برخورد شود تا از بروز دوباره آن جلوگیری شود!چنین اعمالی است که بهانه دست وهابی و سلفی های ملعون میده و شیعه رو هم بدنام میکنه!
با سلام و تشکر از شما بزرگوار
ببخشید اما اگر ملاک تحریک احساسات باشه که باید همه شیعیان از اعتقادات شون دست بکشند
کدوم اهل تسننی هست که از اعتقادات شیعه نحریک نمیشه؟
شما یک اعتقاد شیعه که بر خلاف نظر اهل سنت هستش رو نام ببر که باعث تحریک نمیشه :Gig:
مواظب باشیم که از اصول و اعتقادات مون به اندک بهانه ای کوتاه نیاییم :ok:
یا علی
با سلام و تشکر از شما بزرگوار
ببخشید اما اگر ملاک تحریک احساسات باشه که باید همه شیعیان از اعتقادات شون دست بکشند
کدوم اهل تسننی هست که از اعتقادات شیعه نحریک نمیشه؟
شما یک اعتقاد شیعه که بر خلاف نظر اهل سنت هستش رو نام ببر که باعث تحریک نمیشه :gig:
مواظب باشیم که از اصول و اعتقادات مون به اندک بهانه ای کوتاه نیاییم :ok:
یا علی
باسلام
منظور بنده از اعمال محرک احساسات اهل تسنن، همان اعمال نامشروعی است که شما هم در پست قبلی به آن اشاره کردید!
خلفا در نظر اهل تسنن مثل ائمه نزد شیعه هستند و براشون بزرگ و محترم هستند! اونا با اعتقاداتشون بزرگ شدند و ما هم همینطور!
همانطور که ما نمیخواهیم ذره ای جسارت و توهین به ائمه نازنین شود آنها هم روی خلفا حساسند!
آنطوری که از زیارت عاشورا و.. درک میشود اینست که مشکل و دشمن اصلی ائمه، امویان و شیاطین هستند!
حضرت علی با خلفا در ارتباط بودند و تا بحال دشمنی با آنها از ائمه ذکر نشده اما خلاف بودن اعمالشان خصوصا در مساله خلافت محرز است!
اینکه بنده حضرت علی و اولادشان را بعنوان خلیفه و جانشین پیامبر قبول دارم موجب تحریک احساسات اهل تسنن غیر وهابی نمیشود! اگر هم بشود بخاطر اینست که همه جا گفته میشود که شیعه، خلفا را لعن میکند و... و دیدشان نسبت به ما بد شده!
عناد بین مسلمین نیست بین جاهلان و متعصبان است! وگرنه یک عالم سنی با یک عالم شیعه بارها شده که بحث کرده اند اما برخی افراد به ظاهر عالم، مثل مفتی های عربستان متعصب و جاهل به قرآن و اسلام هستند چون اسلام دین خشونت و عناد نیست!
ائمه برخی از کافران را با رفتارشان مسلمان کردند پس بهتر است ما در رفتار و کردار، آنها را الگو قرار دهیم نه اینکه چون دین یا عقایدی غیر دین ما دارد با وی عناد ورزیم!
در خصوص برخورد با اهل تسنن هم باید اینگونه عمل کنیم و آنها را با رفتار و کردارمان به سوی خود جذب کنیم!
سلام و درود
اينكه تاريخ مرگ عمر خطاب چه زمانی است به اندازهء فروان گفتگو شده و اطلاعات خوبی در جاهای گوناگون بويژه جستارهای زير ارائه شده است:
حديث نهم ربيع (رفع القلم)
http://porseman.org/showarticle.aspx?id=749
نهم ربیع الاول، جشن تاج گذاری یا جشن عیدالزهراء؟
http://www.askdin.com/thread3136-3.html
اما نكتهء مهم آنست كه جشن عمركشان يك جشن ملی بوده است نه مذهبی!
ما همواره «عمركشان» داشتهايم كه اگر موضوعی دينی و مذهبی و به اصطلاح جنگ شيعه با سنی بود، حتما بايد «عثمانكشان» و «ابوبكركشان» هم میداشتيم كه چنين نيست! پس بحث مذهب نيست كه عزيزان اهل سنت را آزرده كند.
مرحوم علامه جعفری مانند ديگر ايرانيان دربارهء چنگيز مغول بسيار بد گفته است. اكنون كه در مغولستان برای چنگيز جنايتكار مراسم بزرگداشت میگيرند، آيا ما هم بايد چنگيز را بد ندانيم يا خودسانسوری كنيم؟
در اوج تهاجم تازيان به ايران كه در زمان عمر بود، زنان ايرانی ديدند كه ديگر كاری از دست مردانشان برنمیآيد بنابراين با جشنها و سفرههای زنانه، غم و سوز دل خويش را با دعا و نيايش تسكين میدادند و پس از كشته شدن عمر خطاب چنان به وجد آمدند كه در خلوت خودشان عمركشان گرفتند و تا جاييكه میتوانستند آه و اندوه خود را با آرايش غليظ و گفتارهای هجو و هزل، خالی میكردند. فقط هم زنان چنين میكردند. بعدها اين سفرههای دعا و نيايش تبديل به سفرههای شيعی جلسات زنانه شد و جشن عمركشان نيز جنبهء ضد سنی پيدا كرد و در همين سدههای اخير برخی از مردان هم جشن عمركشان گرفتند!
پس در حقيقت اين سوز دل زنان ايرانی از ستم تازيان و ساميان بوده است نه يك موضوع مذهبی. بنده براستی شگفتزده هستم هنگامی كه میبينيم دوستان اهل سنت اين اندازه نسبت به عمر خطاب تعصب نشان میدهند بويژه آن دسته از ايشان كه ايرانی هستند بهتر است تجديد نظر كنند.
سپاس
ممكن است برخی بپرسند از كجا معلوم كه جشن عمركشان واقعا در صدر اسلام بوده و ارتباطی به زمانهای پسين و حتی صفويه نداشته است. پاسخ اين است كه برپايهء زبانشناسی درمیيابيم كه برخی از واژهها در اشعار هزل و هجوی كه در جشن عمركشان بر زبان میآيد، قدمتشان به آغاز اسلام میرسد!
بعدها اين جشن مخفی زنانه و ملی، تبديل به جشن مذهبی و عليه مذهب ديگر شد همچنان كه در دوران صفويه مرسوم بوده است.
شاد باشيد
پیام بدهید به علمای نجف و پیام این، که شما عُمَرکُشون کنید ما هم اینجور میکنیم، ما رسممان است یک شیعه را یک جایی پیدا میکنیم زندانیاش میکنیم غُل و زنجیر میکنیم و این بلا را به سرش میآوریم که تو دیدی.»
من این جنایت باورم نمی شه!
یعنی اگه قرار باشه باورم بشه تصورم راجع به سنی ها باید تغییر کنه!
کجای مذهب ما شیعیان ، سنی کشون وجود داره؟؟؟
ما اگر هم به فرض عمرکشون می گیریم... خب عمر که زنده نیست!
ما که به زنده هاشون کاری نداریم!!!
این دیگه چه توجیهیه... شما عمرکشون می گیرید... ما شیعه کشون!
این که شد عذر بدتر از گناه!!!
من واقعاً هنوز در عجبم از این توجیه!!!:Gig:
مرحبا و صد درود بر مذهب مقدس خودمون (شیعیان امیرالمؤمنین):Kaf:
این دیگه چه توجیهیه... شما عمرکشون می گیرید... ما شیعه کشون!
سلام
مراسم شیعه کشون یک توجیه اشتباهه و به قول شما عذر بدتر از گناه هست، اما حداقل وظیفه ما اینه که با انجام کارهای اشتباه بهونه به دست کسی ندیم.