جمع بندی چرا باید پیامبر از اصجاب کهف بترسد؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا باید پیامبر از اصجاب کهف بترسد؟

چه دليل منطقي براي ترس پيامبر و فرار او از اصحاب كهف در وضعيتي كه خوابيده اند وجود دارد؟
الكهف : 18 وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْيَمينِ وَ ذاتَ الشِّمالِ وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصيدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِراراً وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً

و (اگر به آنها نگاه مى‏ كردى) مى‏ پنداشتى بيدارند در حالى كه در خواب فرو رفته بودند! و ما آنها را به سمت راست و چپ ميگردانديم (تا بدنشان سالم بماند). و سگ آنها دستهاى خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانى مى‏ كرد). اگر نگاهشان مى‏ كردى، از آنان مى‏ گريختى و سر تا پاى تو از ترس و وحشت پر مى‏ شد!

با نام الله





کارشناس بحث: استاد یاسین

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام


خواب آنها يك خواب عادى و معمولى نبود، چهره آنها به گونه ای بود که اگر کسی آنها را می دید گمان می کرد بیدارند.
و اين نشان مى‏دهد كه چشمان آنها كاملا باز بوده است، درست همانند يك انسان بيدار، اين حالت استثنايى شايد براى آن بوده كه حيوانات موذى به آنان نزديك نشوند چرا كه از انسان بيدار مى‏ترسند، و يا به خاطر اينكه منظره رعب‏انگيزى پيدا كنند كه هيچ انسانى جرات ننمايد به آنها نزديك شود، و اين خود يك سپر حفاظتى براى آنها بوده باشد.[1]

خداوند در این آیات حالت و وضعیت اصحاب کهف را ترسیم می کند، که اگر هر انسانی آنها را در آن وضعیت می دید از آنها می ترسید، نه اینکه بخواهد ترس پیامبر(ص) را بیان کند. در حقیقت از باب به در می گویند تا دیوار بشنود است.


[/HR][1] - تفسير نمونه، ج‏12، ص369.


یاسین;367263 نوشت:

خداوند در این آیات حالت و وضعیت اصحاب کهف را ترسیم می کند، که اگر هر انسانی آنها را در آن وضعیت می دید از آنها می ترسید، نه اینکه بخواهد ترس پیامبر(ص) را بیان کند. در حقیقت از باب به در می گویند تا دیوار بشنود است.

همه تعابیر قرآن موجب فرهنگ سازی درباره مفهوم تعبیر شده می شود! وقتی کسی می خواهد در باره پیامبر از قرآن شناخت پیدا کند می بیند این پیامبر از یک صحنه «رعب آور» مثل همه آدمهای دیگر نه تنها می ترسد بلکه اولا فرار می کند و بعد هم قلبش پر از رعب و ترس می شود! اصلا انگار تفاوتی با دیگر آدمهای عادی نمیک ند حتی در صف شجاعان آنها هم قرار نمی گیرد چون این توصیف قرآن نهایت ترس یک انسان است که همه وجودش پر از ترس شود و بعد هم فرار را بر قرار ترجیح دهد!
این «به در گفتن و دیوار شنیدن»، تا به کی باید مورد استفاده قرآن باشد که بارها از آن به عنوان پاسخ در سؤال «چرایی استفاده قران از تعابیر زشت برای پیامبر »بر زبان پاسخ گویان می آید!
واژه های فرهنگ سازی می کنند! شخصی که قرآن می خواند و بارها هم می خواند کم کم در باره پیامبری که داری خلق عظیم است چه فکر می کند؟ یا توقعش را از خلق عظیم کاهش می دهد و یا قران را متهم به تناقض گویی می نماید و یا شیوه قرآن را در هدایت انسانها - همین به در گفتن و دیوار شنیدن - مورد انتقاد قرار می دهد!

جویا;377865 نوشت:
این «به در گفتن و دیوار شنیدن»، تا به کی باید مورد استفاده قرآن باشد که بارها از آن به عنوان پاسخ در سؤال «چرایی استفاده قران از تعابیر زشت برای پیامبر »بر زبان پاسخ گویان می آید!

این تعبیر از خود ائمّه روایت شده است.
برای نمونه، ثقة الإسلام کلینی در کافی 641/2 از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: «نزَل القرآن بإیّاکِ أعنی واسمَعی یا جارة» (قرآن به این نحو نازل شده که: دخترم به تو میگویم، عروسم تو بشنو)

در مورد ترسیدن پیامبران این چیزی نیست که استبعاد و استیحاش داشته باشه چون از زبان خود آن بزرگوار فرموده که: قل إنّما أنا بشرٌ مثلکم.

حضرت موسی(ع) هم وقتی عصا را به صورت مار دید پا به فرار گذاشت و پشت سرش را هم نگاه نکرد.

این نوع حالات در اولیای الهی به مقتضای طبع بشری بوده و ربطی به عظمت شخصیّت نداره.

موضوع قفل شده است