حمایت از عظمت پیامبر

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حمایت از عظمت پیامبر

این هم تلاشی اندک از چشمک…

کمه، اما آقا جان شما بپذیر از ما….

قال رَسولُ الله( صلّی الله علیه و اله و سلّم ):

  • برترین شما،نیکوترین شما از نظر اخلاق است؛ آنان که خود را آماده خدمت کرده و همنشین نوازند؛ با مردم انس می گیرند و مردم با آنان انس می گیرند.
منبع : اصول کافی،ج٢/ص١٠٢، حدیث١۶.
در این تاپیک هر آنچه که از عظمت رسول الله و زیبایی های رفتاری و گفتاری ایشان می دانید بنویسید تا همگان بدانند که پیامبر اسلام چه شخصیتی است....

خدا خیرتان دهد


پرفسور ارنست هگل، یکی از بزرگترین و پرنفوذترین فلاسفه آلمانی الاصل قرن۱۹ در کتاب “زندگانی محمد” نوشته توماس کارلایل صفحه ۴۸ می گوید: «اسلامیت طرح خیلی جدید و در “عین حال، طرح غیرمخدوش و بسیار عالی توحید می باشد

هربرت جرج ولز، نویسنده و محقق انگلیسی در کتاب “سرمایه ” می نویسد: «اسلام تنها دینی است که هر بشر شرافتمند می تواند بداشتن آن افتخار ورزد… تنها دینی است که من دریافته ام و بارها گفته ام که از سر خلقت آگاه است و با راز آفرینش آشنا و همه جا با تمدن “.همراه است، دین اسلام می باشد

پروفسور ویل دورانت ،مورخ و نویسنده آمریکایی (۱۸۸۵-۱۹۸۱) که میلیونها نفر در جهان، آثار او را مطالعه می کنند ، در رابطه با شخصیت بزرگ پیامبر بزرگوار اسلام چنین اظهارنظر می کند:اگربه میزان اثر این مرد بزرگ در مردم بسنجیم ، باید بگوئیم که حضرت محمد(ص) از بزرگترین بزرگان تاریخ انسانی است. وی درصدد بود سطح معلومات و اخلاق قومی را که از فرط گرمای هوا و خشکی صحرا بتاریکی توحش افتاده بودند، اوج دهد در این زمینه توفیقی یافت که از توفیقات تمام مصلحان جهان بیشتر بود کمتر کسی را جز او میتوان یافت که همه آرزوهای خود را در راه دین انجام داده باشد، زیرا به دین اعتقاد داشت. محمد«ص» از قبایل بت پرست و پراکنده در صحرا امتی واحد به وجود آورد. برتر و بالاتر از دین یهود و دین مسیح و دین قدیم عربستان آئینی ساده و دینی روشن و نیرومند با معنویاتی که اساس آن شجاعت و مناعت قومی بود پدید آورد، که در طی یک نسل در یکصد معرکه نظامی پیروز شد و در مدت یک قرن یک امپراتوری عظیم و پهناور بوجود آورد و در روزگار ما نیروی مهمی است که بر یک نیمه جهان نفوذ دارد.
اینها تنها بخشی از اظهار نظرات متفکرین و اندیشمندان غرب درباره رسول مکرم اسلام است . ولی متاسفانه علیرغم این حقایق انکار ناپذیر و مهمتر از همه ، حقانیت دین و آیینی که در طول بیش از ۱۴۰۰ سال علیرغم تمامی دشمنی ها و دشواری ها و تحریفات ، اینک خود را در برابر هیمنه و غوغای دین ستیزان و سلطه جویان جهانی زنده و پویا و پایدار نگه داشته است ، برخی دست به چه کارهایی می زنند…..
گوته در آن بخش از نمایشنامه اش از زبان رسول گرامی اسلام چنین می سراید:
ای قلب عاشق
خویش را به سوى آفریدگارت روانه‏ساز
اینک اى پروردگار من تو را میپرستم
تویى که همگان را دوست دارى‏ و آنان را عاشقى
‏ تویى که خورشید و ماه و ستارگان را آفریدى
‏و زمین را و آسمان را و هستی را
کاملاً روشن است که گوته مفهوم این نیایش را به زیباترین شکل از قرآن برداشت و از زبان حضرت محمد-صلوات الله علیهم- بیان کرده است. به راستی چگونه گوته به چنین دانشى درباره قرآن و چنان عشق و محبتی نسبت به خاتم پیامبران دست یافته بود.
به نقل از کتاب “عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن

خاقانی

امید رحمت است آری، خصوص آن را که در خاطر

ثنای سید مرسل، نبی محترم گردد

محمّأ کز ثنای فضل او برخاک هر خاطر

که بارد قطره‌ای، در حال، دریای نعم گردد

چو دولت بایدم، تحمید ذات مصطفی گویم

که در دریوزه، صوفی، گِرد اصحاب کرم گردد

اگر تو حکمت آموزی به دیوان محمّد رو

که بو جهل آن بُوَد کو خود به دانش، بوالحکم گردد

نمونه‏ هایى از اخلاق پیامبر (ص)

مهربانى و اخلاق نیکو
مهربانى و اخلاق نیکوى پیامبر (ص) در حدى بود که امام صادق (ع)فرمود:روزى رسول خدا (ص) نماز ظهر را با جماعت‏خواند، مردم بسیارى به‏او اقتدا کردند، ولى آن‏ها ناگاه دیدند آن حضرت بر خلاف معمول‏دو رکعت آخر نماز را با شتاب تمام کرد (مردم از خودمى‏پرسیدند، به راستى چه حادثه مهمى رخ داده که پیامبر (ص)نمازش را با شتاب تمام کرد؟!) پس از نماز از پیامبر (ص)پرسیدند: «مگر چه شده؟ که شما این گونه نماز را (با حذف‏مستحبات) به پایان بردى؟» پیامبر (ص) در پاسخ فرمود:«اما سمعتم صراخ الصبى; آیا شما صداى گریه کودک رانشنیدید؟» معلوم شد که کودکى در چند قدمى محل نمازگزاران‏گریه مى‏کرده، و کسى نبود که او را آرام کند، صداى گریه او دل‏مهربان پیامبر (ص) را به درد آورد، از این رو نماز را با شتاب‏تمام کرد، تا کودک را از آن وضع بیرون آورده، و نوازش نماید.
در فرازى از گفتار حضرت على (ع) در شان اخلاق پیامبر (ص) چنین‏ آمده:

«رفتار پیامبر (ص) با همنشینانش چنین بود که دائما خوش‏رو،خندان، نرم و ملایم بود، هرگز خشن، سنگدل، پرخاشگر، بدزبان،عیبجو و مدیحه‏گر نبود، هیچ کس از او مایوس نمى‏شد، و هر کس به‏در خانه او مى‏آمد، نومید باز نمى‏گشت، سه چیز را از خود دورکرده بود; مجادله در سخن، پرگویى، و دخالت در کارى که به اومربوط نبود، او کسى را مذمت نمى‏کرد، و از لغزش‏هاى پنهانى مردم‏جستجو نمى‏نمود، جز در مواردى که ثواب الهى دارد سخن نمى‏گفت،در موقع سخن گفتن به قدرى گفتارش نفوذ داشت که همه سکوت نموده‏و سراپا گوش می‏شدند… .»

ای دل بیچاره ام آسان شکستی
تا زمان حق فقط محکوم هستی
ای دل بیچاره ام این اولین است
که رسم روزگار بد همین است
ای دل من بشکن و چشمم بگریان
از درون خود برآور آه سوزان
ای دل من چه سختی هاست در راه
چو عمریست که تنها مانده آن شاه
شه من مهدی من شاه حقی
تو ای دنیا به پستی مستحقی
چراغ حق شده خاموش خاموش
چرا یاد خدا گشته فراموش
چرا آهی نمی آید صدایی
خداوندا خداوندا کجایی....................

یک سلام بعدد مااحاط به علم الله به مولای ما (عج) ، مولای تو و به تو یا مسیح (ع) .

قبل تر ها که نه ، خیلی خیلی قبل تر ها…..همان وقت که نوزاد بودی…..یادت هست ؟

تازه به نیا آمده بودی. پاک و طاهر.از زنی طاهره …… از مریم (س) .

یادت هست وقتی با مریم (س) وارد شهر شدی را .

وقتی تو را در آغوش مریم (س) دیدند …. آنقدددددر حرف ها زدند که نگو و نپرس …...

اهانت ها کردند به مادرت یا مسیح …..

و تو…هرچند زبان گشودی و دفاع کردی از مریم (س) اما ببینم حضرت روح الله ، شما کشیده ای این درد را خودت.....تو بگو

سخت است نه ؟ خیلی هوای چشمان آدم ابری می شود وقتی به مادرش اهانت کنند.

اصلا دل ازعمق وجان از ژرفا آزرده می شود درست است ؟ ببینم یا مسیح (ع) خیلی غمگین شدی نه؟دلت سوخت حسابی ؟

راستی ببینم چشمهایت هم خییس شد مثل ما ؟

و حالا ماییم و باز ابوجهل .....

پیامبر نازنینمان……. همان که او را دوستش داری از عمق قلب .

هم او گفت : انا و علی أبوا هذه الامه.....گفت : من و علی پدران شماییم .

وما حالا....

حالا دیگر غممان مشترک شده یا روح الله به پدر ما هم اهانت کرده اند همان هایی که میگویند :

ما از دوستان مسیحیم ، معتقدیم به عیسی (ع) ، روح الله را پیروی می کنیم اصلا .

خب ….. بله می دانم دروغ می گویند اما به تو متصل می دانند خودشان را .

می گویند رسولمان عیسی بن مریم (ع) است.

***

حال و روز هیچ کداممان خوش نیست اصلا ..... خیلی سخت است یا عیسی (ع) . ما هم مثل آنوقت های تو ناراحتیم الان ،از عمق دل و از ژرفای جان . ما هم ابریه ی ابری شده آسمان چشمهامان . خییییییلی ابری . دل هامان هم شکسته راستی …. شکسته ی شکسته ی شکسته

ودل مولایمان (عج) را که دیگر نگو ….. .

و باز ابوجهل اهانت کرد به پیامبر نازنینمان و کتابش . انگار دوباره داستان زباله و پشت بام و سر توست یا رحمه للعالمین من

کاری که از دستمان بر نمی آید ….. این ذره را بپذیر لااقل .

دوستت دارم رسول الله......خیلی زیاد

به رغم مدعیانی که منع عشق کنند *** جمال چهره تو حجت موجه ماست

[="times new roman"]

بسم الله الرحمن الرحيم

دستهاي پر مهر پيامبر

پیامبر، هم زنان و هم مردان را توصیه به طهارت نفس و حفظ سلامت آن با تقوي و توكل به خداي رحمان و دوري از محرمات ميفرمود

در حدیث است که پیامبر، فضل بن عباس را در روز عید قربان، پشت سر خویش بر مرکبْ سوار کرده بود. رسول خدا ایستاد که پاسخ پرسش های مردمان را بدهد. زنی خوش سیما از قبیله خَثعم برای پرسش به نزد پیامبر آمد. فضل، زن را می نگریست و از او خوشش آمده بود. رسول خدا وقتی این منظره را دید، با دستان مباركشان صورت فضل را برگرداند.

الکافی، ج 5، ص 534.

اي كاش دستانت به بهانه اي ..[/]

بسم الله الرحمن الرحيم

پيامبر رحمت و محبت

از نمودهاي تواضع و فروتني در رفتار و گفتار نبى اكرم اين كه
خودش لباسش را وصله ميكرد، كفشش را پينه مى‏نمود، گوسفندش را ميدوشيد، با غلامان بروى زمين مى‏نشست
و بر الاغ سوار ميشد و كسى را در رديف خود سوار ميكرد
و ابائي بر اين نداشت كه خودش از بازار چيزى بخرد و بخانه بياورد،
با دارا و نادارا دست مى‏داد دستش را از دست كسى رها نميكرد تا وقتى كه طرف مقابل دستش را رها مينمود
و بر هر كس از مقابلش مى‏آمد چه كوچك و چه بزرگ چه فقير و غنى سلام ميفرمود.
هر كس آن حضرت را دعوت به مهمانى ميكرد مى‏پذيرفت اگر چه
بچند دانه خرما دعوت ميشد، كم خرج بود از نظر زندگى طبيعتى گرامى داشت با مردم خوش برخورد بود چهره‏اى بشاش و لبخندى بر لب داشت اما نه اينكه خندان باشد، غمگين بود ولى چهره‏اش گرفته نبود، فروتن بود نه اينكه اظهار ذلت و پستى كند، بخشنده بود نه اينكه زياد روى كند.
دلى نازك و مهربان داشت غذاي او قوت غالب مسلمانان بود،و غذاى زياد نميخورد كه باد گلو كند دست طمع بسوى كسى دراز نميكرد، در ستايش او همين بس كه خداى تعالى ميفرمايد: «وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ» ( ترا خلقى بزرگ است - رفتاري كريمانه و بزرگوارنه )

ارشاد القلوب-ترجمه رضايى، ج‏1، ص: 276



بهترین کتابی که من خواندم و کامل هم خواندم پس از قرآن کریم "سنن النبی" بود از علامه طاطبائی تمام حرف من اینه که این کتاب رو برای هرچه بهتر اسلامی شدن مطالعه فرمائید

موضوع قفل شده است