ابوبکر و عمر و عثمان، در جنگهای دوره پیامبر چه نقشی داشتند؟

تب‌های اولیه

83 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

arezo;216574 نوشت:
چه جالب نميدانستم كسي كه در جنگ هاي بدر و خندق و تبوك و... همراه پيغمبر ميجنگيد جزو سياهي لشكر محسوب ميشود نميدانستم كسي كه در جنگ با يهوديان قلعه هاي قمو و طبع و سلاسم را فتح كرد سياهي لشكر بود

برادر اين را بدان که ممکن است کساني با پيامبر صلي الله در جنگها بوده باشند و حتي سياهي لشکر نيز محسوب نشوند
خوب است جريان عبدالله بن ابي و جنگ بني مصطلق را يک بار ديگر مرور کنيد1
که بدانيد مي شود در سپاه اسلام بود و سياهي لشگر بود از اين عبدالله بن ابي ها خيلي بودند تاريخ گواه اين مطلب است و اسنادش موجود
1- جلد دوم تاريخ طبري صفحه 261 .
2- ناسخ التواريخ جلد دوم حضرت رسول صفحه 73 .

arezo;216582 نوشت:
شما براي ترسو نشان دادن عمر ابن خطاب به كتاب هاي خودما اهل تسنن مراجعه ميكنيد؟؟؟ خوب خودمان اين كتاب را خوانده ايم اگر قرار باشد به خاطر يك روايت (كه دليلي بر بي عرضگي كسي نميشود و دليلي هم نميشود كه بگوييم عمر ابن خطاب در جنگ ها نقشي نداشته) عقايدمان عوض بشود خب زودتر از اينها ما هم شيعه ميشديم .

اينکه ما به کتابهاي شما مراجع مي کنيم از آن باب است که اگر به کتابهاي خودمان آدرس دهيم شما آن را قبول نمي کنيد و مي گوييد ساختگي است
ولي به کتابهاي خودتان آدرس مي دهيم که شايد جرقه اي حقايق بر شما معلوم شود
ما مي خواهيم حقيقت معلوم شود
يا بايد به کتابهاي خودمان استناد کنيم که شما نمي پذيريذ
يا بايد به کتابهاي شما استناد کنيم که اين جوابمان است
لطفا بفرماييد براي معلوم شدن حقايق صدر اسلام به کدام کتابها مراجعه کنيم کتاب يهوديان ومسيحيان؟

اولا اینجا بی فکری شما اهل تسنن معلوم میشود که شما میگویی:خوب خودمان اين كتاب را خوانده ايم اگر قرار باشد به خاطر يك روايت (كه دليلي بر بي عرضگي كسي نميشود و دليلي هم نميشود كه بگوييم عمر ابن خطاب در جنگ ها نقشي نداشته) عقايدمان عوض بشود خب زودتر از اينها ما هم شيعه ميشديم.
پس شما که این روایات خودتان را قبول نداری چرا بر این فرقه استوار ماندی؟ جواب بده
شیعه هر چی گفته شما تکذیب کردید الان خودتان نیز به خودتان اعتماد ندارید. جواب بده

سلام عمر در جنگ های عصر رسول الله هیچ حرکت عظیمی نکرده است که روایت شود حتی هیچ قدم کوتاهی هم برنداشته است تا درکتب سنت {عامه}بیاید حتی از غلامان وتازه مسلمانان ونوجوانان هم کمتر دلاوری به خرج داده درجنگ ها

رضا;216586 نوشت:
با سلام

ای بابا !!چرا دقت ندارید این معتبر ترین کتاب شما و فرار جناب عمر


با سلام
ابوهريره را قبول نداريد چرا رواياتش را نقل ميكنيد؟
ترجمه فارسي يادتان نرود
من مثل شما عالم دهر نيستم

محسن حقیقت;216791 نوشت:
سلام عمر در جنگ های عصر رسول الله هیچ حرکت عظیمی نکرده است که روایت شود حتی هیچ قدم کوتاهی هم برنداشته است تا درکتب سنت {عامه}بیاید حتی از غلامان وتازه مسلمانان ونوجوانان هم کمتر دلاوری به خرج داده درجنگ ها


سلام
تاريخ را هم انكار ميكنيد؟

arezo;219895 نوشت:
با سلام
ابوهريره را قبول نداريد چرا رواياتش را نقل ميكنيد؟
ترجمه فارسي يادتان نرود
من مثل شما عالم دهر نيستم

سلام برادر / خواهر گرامی

درسته ما ابو هریره رو قبول نداریم . تو مناظرات اکثرا از جایی سند میدن که طرف مقابل قبول نداشته باشه . و اگه شما بازم بخواهید بهانه گیری کنید یعنی به کتب و موثوقات خودتونم شک دارید .

یا حق

arezo;219897 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : محسن حقیقت سلام عمر در جنگ های عصر رسول الله هیچ حرکت عظیمی نکرده است که روایت شود حتی هیچ قدم کوتاهی هم برنداشته است تا درکتب سنت {عامه}بیاید حتی از غلامان وتازه مسلمانان ونوجوانان هم کمتر دلاوری به خرج داده درجنگ ها سلام تاريخ را هم انكار ميكنيد؟

سلام خواهر محترم ، از کتابهای خودتان بفرمایید که خلفای ثلاثه در جنگ بدر و احد وخندق چه نقشی داشتند بعدا به جنگهای دیگر می پردازیم ولی خواهش می کنم مستدل، بدون کپی پیس با ذکر منبع بفرمایید

آن سه مهمترین و سخت ترین نقش را داشتند :فرار

سلام...
ببخشید....من اصلا نمیتونم توی جلسه شما شرکت کنم.....هرچند خیلی خیلی واسم جالب بود....

فقط یه نکته کوچولو بگم.....توی این بحث هم اهل تسنن هستند وهم اهل شیعه........هرچه قدر اختلاف

داشته باشیم باز برادر دینی هستیم...اگر دوستان سنی ما هم نخواهند برادر دینی ماباشند ما که

هستیم....پس خواهش میکنم با هم دیگر درهر اختلافی که هست هردو گروه رعایت کنیم..خصوصا احترام

برادری...میدونم این روهمه میدونستید بهتر ازخودم...فقط چون احساس کردم بعضی کلمات از شان دوطرف کم میکنه گفتم که بهتره بیشتر رعایت کنیم....

این بحثها خیلی خوبه.اما اتحاد ازش مهم تره...اگر قراره پیمانمون بهم بخوره بهتره این

بحثاروبذاریم کنار...درحال حاضردشمن درفکر بهم زدن این اتحاده..
موفق باشید.
یاحق..


پیامبر اکرم (صل الله علیه و اله) : یا علی هر کس بعد از من کسی را مقدم تر از تو بداند کافر است .

مصادر : مناقب ابن مغازلی ص 48 و مسند شمس الاخبار ج1 و ص 105

و نیز :

پیامبر اکرم (صل الله علیه و اله)
ای علی هر کس بعد از من بر تو تقدم بجوید کافر است و هر کس با تو مخالفت کند (در امر خلافت و غیره) کافر است.

مصادر : کنز الفوائد ص 185 ، ماءة منقبه ص 79 و کفایة الطالب ص 215 و مناقب ابن مغازلی ص 46 ح 69 و تاریخ بغداد ج 11 ص 102

این تنها یک نمونه از صد ها نمونه است.

سوال از دوستان اهل سنت؟؟

سوال؟؟؟

آیا این عقیده ابن تیمیه به نظر شما منطقی هست؟

شکّى نیست که ما در خلیفه و حاکم اسلام به لزوم وجود صفت شجاعت قائلیم، ولکن شجاعت بر دو قسم است:

1 ـ شجاعت قلبى
2 ـ شجاعت بدنى

و ابوبکر درست است از شجاعت بدنى بى بهره بوده، ولى او داراى شجاعت قلبى بوده، و همین مقدار از شجاعت براى حاکم اسلامى کافى است

و اگر شما مى گوئید على اهل جهاد و قتال بوده، ما مى گوئیم: عمر بن خطّاب نیز اهل قتال و جنگ در راه خداوند بوده است، ولى باید دانست که قتال بر دو قسم است:

1 ـ قتال با شمشیر
2 ـ قتال با دعاء

اگر اینجور تفسیرها را قبول کنیم فرق کسی که میترسد با فرد شجاع را چه جوری بشناسیم؟؟

و عمر بن خطّاب با دعاء، در راه خداوند قتال کرده است!!!

علی مع الحق;321201 نوشت:
سوال از دوستان اهل سنت؟؟ سوال؟؟؟ آیا این عقیده ابن تیمیه به نظر شما منطقی هست؟ شکّى نیست که ما در خلیفه و حاکم اسلام به لزوم وجود صفت شجاعت قائلیم، ولکن شجاعت بر دو قسم است: 1 ـ شجاعت قلبى 2 ـ شجاعت بدنى و ابوبکر درست است از شجاعت بدنى بى بهره بوده، ولى او داراى شجاعت قلبى بوده، و همین مقدار از شجاعت براى حاکم اسلامى کافى است و اگر شما مى گوئید على اهل جهاد و قتال بوده، ما مى گوئیم: عمر بن خطّاب نیز اهل قتال و جنگ در راه خداوند بوده است، ولى باید دانست که قتال بر دو قسم است: 1 ـ قتال با شمشیر 2 ـ قتال با دعاء اگر اینجور تفسیرها را قبول کنیم فرق کسی که میترسد با فرد شجاع را چه جوری بشناسیم؟؟

فرد ترسو آن هایی هستند که ترسیدند پیامبر را یاری کنند و خداوند به آن ها فرمود:إِلّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُود لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَرُوا السُّفْلى وَ كَلِمَةُ اللهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللهُ عَزيزٌ حَكيمٌ
یار غار پیامبر شد ترسو و شما شجاع!!!!

استدلال;321251 نوشت:
فرد ترسو آن هایی هستند که ترسیدند پیامبر را یاری کنند و خداوند به آن ها فرمود:إِلّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُود لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَرُوا السُّفْلى وَ كَلِمَةُ اللهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللهُ عَزيزٌ حَكيمٌ
یار غار پیامبر شد ترسو و شما شجاع!!!!

جدا متشکرم که ناصبی بودن خود را اثبات کردید

استدلال;321251 نوشت:
یار غار پیامبر شد ترسو و شما شجاع!!!!

شما حتی علی (ع) را از خود نمیدانید !!

آیا میدانید به اعتقاد شیعه و سنی ناصبی کافر و نجس است؟؟

علی مع الحق;321261 نوشت:
شما حتی علی (ع) را از خود نمیدانید

کجا این حرف را زدم؟؟؟؟؟
علی مع الحق;321261 نوشت:
جدا متشکرم که ناصبی بودن خود را اثبات کردید
:khandeh!:
علی مع الحق;321261 نوشت:
آیا میدانید به اعتقاد شیعه و سنی ناصبی کافر و نجس است

این هم به حساب سایر حرف ها و تهمت هاتون...اگر نصیحت من را قبول نمی کنی حداقل به این آیه عمل کن:يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ
و یا اینکه:
سبزينه ظهور;221301 نوشت:
فقط یه نکته کوچولو بگم.....توی این بحث هم اهل تسنن هستند وهم اهل شیعه........هرچه قدر اختلاف داشته باشیم باز برادر دینی هستیم...اگر دوستان سنی ما هم نخواهند برادر دینی ماباشند ما که هستیم....پس خواهش میکنم با هم دیگر درهر اختلافی که هست هردو گروه رعایت کنیم..خصوصا احترام برادری...میدونم این روهمه میدونستید بهتر ازخودم...فقط چون احساس کردم بعضی کلمات از شان دوطرف کم میکنه گفتم که بهتره بیشتر رعایت کنیم.... این بحثها خیلی خوبه.اما اتحاد ازش مهم تره...اگر قراره پیمانمون بهم بخوره بهتره این بحثاروبذاریم کنار...درحال حاضردشمن درفکر بهم زدن این اتحاده..

استدلال;321251 نوشت:
یار غار پیامبر شد ترسو و شما شجاع!!!!

اگر منظورتان از یار غار ابوبکر است:

اولا: توجه شما را به این حدیث از عایشه جلب میکنم:

[SPOILER]حدثنا مُوسَى بن إِسْمَاعِيلَ حدثنا أبو عَوَانَةَ عن أبي بِشْرٍ عن يُوسُفَ بن مَاهَكَ قال كان مَرْوَانُ على الْحِجَازِ اسْتَعْمَلَهُ مُعَاوِيَةُ فَخَطَبَ فَجَعَلَ يَذْكُرُ يَزِيدَ بن مُعَاوِيَةَ لِكَيْ يُبَايَعَ له بَعْدَ أبيه فقال له عبد الرحمن بن أبي بَكْرٍ شيئا فقال خُذُوهُ فَدَخَلَ بَيْتَ عَائِشَةَ فلم يَقْدِرُوا فقال مَرْوَانُ إِنَّ هذا الذي أَنْزَلَ الله فيه «وَالَّذِي قال لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُمَا أَتَعِدَانِنِي» فقالت عَائِشَةُ من وَرَاءِ الْحِجَابِ ما أَنْزَلَ الله فِينَا شيئا من الْقُرْآنِ إلا أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ عُذْرِي.
از يوسف بن ماهك نقل شده است كه معاويه بن أبى سفيان، مروان را به حكومت حجاز منصوب كرده بود، مروان خطبه خواند و در آن از يزيد بن معاويه نام برد تا براى حكومت بعد از پدرش از مردم بيعت بگيرد. عبد الرحمن بن أبى بكر چيزى گفت، مروان گفت: او را بگيريد. عبد الرحمن وارد خانه عائشه شد و آن‌ها نتوانستند او را دستگير كنند. مروان گفت: او كسى است كه خداوند اين آيه را در باره او نازل كرده است: « و آن كس كه به پدر و مادر خود گويد: «اف بر شما، آيا به من وعده مى‏دهيد كه زنده خواهم شد...».
عائشه از پشت پرده گفت: هيچ چيزى از قرآن در باره ما خاندان نازل نشده است؛ مگر اين كه خداوند [آيه] عذر مرا نازل كرده است (اشاره به آيه افك).
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (256هـ)، صحيح البخاري، ج 4، ص 1827، ح4550، كتاب التفسير، بَاب «وَالَّذِي قال لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُمَا...»، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.[/SPOILER]

عایشه گفته است هیچ آیع ای در حق خاندانش نازل نشده است لذا ایشان معتقدند که جنابعالی گزافه میگویید!

ثانیا: یک تخفیف به شما میدهیم و میگوییم عایشه اشتباه کرده و منظور از آیه ابوبکر بوده است:

حال سوال اینجاست: آیا این آیه نشان دهنده شجاعت ابوبکر است و یا اوج ترسش را نشان میدهد که پیامبر (ص) مکررا به او میگفت غم مخور خدا با ماست . غم مخور خدا با ماست. غم مخور خدا با ماست!!!

متن آیه:
[SPOILER]
لاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَرُوا السُّفْلى‏ وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَاللَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ. التوبه/40.

اگر او را يارى نكنيد، خداوند او را يارى كرد (و در مشكل‌ترين ساعات، او را تنها نگذاشت) آن هنگام كه كافران او را (از مكّه) بيرون كردند، در حالى كه دوّمين نفر بود (و يك نفر بيشتر همراه نداشت) در آن هنگام كه آن دو در غار بودند، و او به همراه خود مى‏گفت: «غم مخور، خدا با ماست!» در اين موقع، خداوند سكينه (و آرامش) خود را بر او فرستاد و با لشكرهايى كه مشاهده نمى‏كرديد، او را تقويت نمود و گفتار (و هدف) كافران را پايين قرار داد، (و آنها را با شكست مواجه ساخت) و سخن خدا (و آيين او)، بالا (و پيروز) است و خداوند عزيز و حكيم است‏.[/SPOILER]

راهی نمیماند جز اینکه بر گردیم به سخن ابن تیمیه که گفته است:

و ابوبکر درست است از شجاعت بدنى بى بهره بوده، ولى او داراى شجاعت قلبى بوده، و همین مقدار از شجاعت براى حاکم اسلامى کافى است!!!

استدلال;321396 نوشت:
کجا این حرف را زدم؟؟؟؟؟

جنابعالی بین علی (ع) و ابوبکر افتراق قائل شده اید آقای خوش استدلال!
بنده قبلا هم گفتم لبخند شما از نظر علم مکانیک غیر قابل توجیح است!

هنوز جواب سوال را ندادید: آیا سخن ابن تیمیه منطقی است و عمر با دعا قتال کرده؟؟ :Gol:

علی مع الحق;321405 نوشت:
یا اوج ترسش را نشان میدهد که پیامبر (ص) مکررا به او میگفت غم مخور خدا با ماست . غم مخور خدا با ماست. غم مخور خدا با ماست!!!

پس از نظر شما موسی هم ترسو است: أَخِي هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِساناً فَأَرْسِلْهُ مَعِي رِدْءاً يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ
یا مادر موسی:فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَ لاتَخافِي وَ لاتَحْزَنِي إِنّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ و یا حضرت مریم:فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيّاً یا خود پیامبر:وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلّا بِاللهِ وَ لاتَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لاتَكُ فِي ضَيْقٍ مِمّا يَمْكُرُونَ
این یعنی اوح ترس از نظر شما!!!!:khandeh!:

علی مع الحق;321405 نوشت:
آیا سخن ابن تیمیه منطقی است و عمر با دعا قتال کرده؟؟

به این لینک مراجعه کن بعد از خوندن این صفحه صفحات دیگرش را هم بخون!
http://forum.kalemeh.tv/thread-2667.html

استدلال جان ممنونم از استدلال شما!

شما که آیه حضرت موسی (ع) رو با این آیه یکی میدانید لطف کنید این قسمتش را ترجمه کنید ببینیم عربیتان در چه سطحی است

"""إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ"""

استدلال;321422 نوشت:
ه این لینک مراجعه کن بعد از خوندن این صفحه صفحات دیگرش را هم بخون!

این سایت همون کسی هست که در بررسی یک روایت 4 گاف داده؟

جواب بنده یک کلمست آیا با دعا میتوان قتال کرد یا خیر؟

جناب استدلال آیه را معنی کن تا برویم سراغ شجاعت خلفایتان

سوال از عزیزان اهل سنت؟؟ :Gol:

آیا فضیلت فرار عمر همانند بز کوهی بالاتر میباشد و یا فرار ابوبکر در جنگ احد؟؟

از ابن جرير از كليب وارد شده است كه كليب گفت : عمر در روز جمعه سخنراني كرد و سوره ( آل عمران ) را خواند ، عمر زماني كه سخنراني مي كرد و آيات را مي خواند تعجب مي كرد ، پس زمانيكه به اين قسمت از آيه رسيد ( ان الذين تولو منكم يوم التقي الجمعان ) گفت : ما در روز جنگ احد در ميدان جنگ بوديم و آنجا شلوغ بود ، پس من فرار كردم تا به بالاي كوه رسيدم ، پس ديدم كه مانند بز كوهي از كوه بالا مي روم ، و مردم مي گويند : محمد كشته شده است.

درالمنثور - چاپ مركز هجر للبحوث و الدراسات العربية و الاسلامية - جلد ۴ - صفحه ۸۱

تنها كسى كه در جنگ حنين با رسول خدا صلى اللّه عليه وآله ماند و استقامت كرد، علىّ بن ابى طالب عليهما السلام بود و همه پا به فرار گذاشتند.

المستدرك على الصحيحين:ج 3 /ص 111.

سوال از عزیزان عمری

آیا امر خدا این بوده که در جنگ حنین فرار کنید؟

ابوقتاده گوید : سالی که جنگ حنین اتفاق افتاد ، همراه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بودم ، وقتی که دو لشکر روبروی هم قرار گرفتند ، مسلمانان فرار می کردند ، سپس بر می‌گشتند .
مردی از مشرکان را دیدم که با یک مسلمان می‌جنگید ، آن دو را دور زدم تا از پشت شمشیری بین گردن و شانه‌اش وارد کردم ، آن مرد مشرک برگشت و مرا به خودش چسپاند و فشار داد ، بوی مرگ را احساس کردم ، مرا رها کرد و بر زمین افتاد و مرد . عمر را ملاقات کردم ، گفتم چرا مردم فرار می‌کنند ؟
گفت امر و دستور خداوند این است

عمر از کنار من در حال فرار بود ، گفتم : ای عمر این چه کاری است که می‌کنید ؟ عمر گفت : فرمان خدا است :Gig:

الصالحی الشامی ، محمد بن یوسف (متوفای۹۴۲هـ) ، سبل الهدى والرشاد فی سیره خیر العباد ، ج ۵ ، ص ۳۳۱

لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ في‏ مَواطِنَ كَثيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرين‏. التوبة / 25.
خداوند شما را در جاهاى زيادى يارى كرد (و بر دشمن پيروز شديد) و در روز حنين (نيز يارى نمود) در آن هنگام كه فزونى جمعيّتتان شما را مغرور ساخت، ولى (اين فزونى جمعيّت) هيچ به دردتان نخورد و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شده سپس پشت (به دشمن) كرده، فرار نموديد!»

سوال از دوستان اهل سنت؟؟

آیا این آیه اشاره به عمر و ابوبکر ندارد؟؟

يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفًا فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَار. وَ مَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئذٍ دُبُرَهُ إِلا مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيزًِّا إِلىَ‏ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ مَأْوَئهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ المَْصِير. الأنفال / 15 و 16.

اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه با انبوه كافران در ميدان نبرد رو برو شديد، به آن‌ها پشت نكنيد (و فرار ننماييد)!. و هر كس در آن هنگام به آن‌ها پشت كند، مگر آن كه هدفش كناره‏گيرى از ميدان براى حمله مجدد، و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد، (چنين كسى) به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جايگاه او جهنم، و چه بد جايگاهى است!.

علی مع الحق;321426 نوشت:
شما که آیه حضرت موسی (ع) رو با این آیه یکی میدانید لطف کنید این قسمتش را ترجمه کنید ببینیم عربیتان در چه سطحی است """إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ"""

خدا بگوید یا پیامبر بگوید فرقی دارد؟ مهم این است که می گوید نترس!
شما که در دعای رجبیه می گویید:لا فرق بینک و بینهم...فرقی بین خدا و پیامبر و امامان نیست!!!!
به نظر شما این شرک نیست؟

این سوالاتی که مطرح می کنید در سایت http://forum.kalemeh.tv جواب داده شده اگر نمی خونید کپیش کنم اینحا؟! که اگر جوابی دارید بدید کاری نداشته باشید که اینکه سایت مال کیه...ببینید چی گفته بعد نقدش کنید!

علی مع الحق;321440 نوشت:
آیا این آیه اشاره به عمر و ابوبکر ندارد؟؟

وَ السّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْري تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً ذالِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ
لَقَدْ رَضِيَ اللهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً
و ...

استدلال;321459 نوشت:
وَ السّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْري تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً ذالِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ لَقَدْ رَضِيَ اللهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً و ...



با سلام

در هیچ آیه قرآن خدای متعال اطلاق بکار نبرده در همین آیاتی که نوشتید فرمود : مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ : یعنی از مهاجرین و انصار نه همه ایشان .

عَنِ الْمُؤْمِنِينَ : یعنی از مومنین ، ودر سوره حجرات-15 هم مومنین را تعریف کرد که کسانی هستنددر ایمان به خدا ورسولش هیچ شک و ریبی ندارند نه مثل جناب عمر به ابوبکر در صلح حدیبیه بگوید آیا محمد براستی رسول خداست ، یا مثل عایشه به پیامبر بگوید آیا تو فکر میکنی پیامبری ؟!!!!!


{إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ }الحجرات15

ودر آخر سوره فتح هم که شما یک آیه اش را نوشتید با آوردن کلمه منهم ایشان را مستثنی کرد :

{مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيماً }الفتح29

ونه مثل بنی هند که 1000 ماه (الف شهر) بروایت صحیح بخاری ومسلم امیر المومنین (ع) را بر منابر ومساجد لعن وسب میکردند ؟

استدلال;321459 نوشت:
وَ السّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْري تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً ذالِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ
لَقَدْ رَضِيَ اللهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً
و ...

سلام علیکم

1-آیا مدرکی دارید که ابوبکر مشمول این آیه میشود (با توجه به حرف "من" به معنای از که نشان میدهد این آیه شامل همه محاجرین و انصار نیست)

2-آیا کسانی که مشمول این آیه اند شامل رضایت دائمی پروردگارند؟؟
پس آیه (هر کس بدی کند نتیجه اش را میبیند) را چه میکنید؟؟

3-آیا ابوبکر اصلا جز سبقت گیرندگان محسوب میشود؟؟
پس چرا در روایتتان آمده ابوبکر پنجاهمین نفر بوده؟!! آیا مسابقه ای سراغ دارید که تا نفر پنجاهم را جایزه بدهند؟؟

سوال از دوستان اهل سنت؟؟ :Gol:

آیا طبق حدیث صحیح پیامبر خلفای اهل سنت در حال سوختن در آتش جهنم میباشند؟؟

[SPOILER]عن أبي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه عن النبي صلى الله عليه وسلم قال اجْتَنِبُوا السَّبْعَ الْمُوبِقَاتِ قالوا يا رَسُولَ اللَّهِ وما هُنَّ قال الشِّرْكُ بِاللَّهِ وَالسِّحْرُ وَقَتْلُ النَّفْسِ التي حَرَّمَ الله إلا بِالْحَقِّ وَأَكْلُ الرِّبَا وَأَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ وَالتَّوَلِّي يوم الزَّحْفِ وَقَذْفُ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ الْغَافِلاتِ.[/SPOILER]

ابوهريره از رسول خدا (ص) نقل مى‌كند فرمود: از هفت چيز كه سبب ورود و بقاء در آتش مى‌شود بپرهيزيد. سؤال شد اين هفت چيز كدامند؟ فرمود: شرك به خداوند، كشتن انسانى كه خداوند ريختن خونش را حرام كرده است؛ مگر در صورت جرم باعث قتل، خوردن ربا و مال يتيم، فرار از جبهه جنگ و تهمت به زنان مؤمن كه دامن آنان از آلودگى پاك است.

[SPOILER]البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3، ص 1017، ح 2615، كتاب الوصايا، ب 23، باب قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى ( إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ... و ج 6، ص 2515، ح 6465، كتاب الحدود، ب 44، باب رَمْىِ الُْمحْصَنَاتِ، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
النيسابوري، مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج 1، ص 92، ح89، كتاب الإيمان، بَاب بَيَانِ الْكَبَائِرِ وَأَكْبَرِهَا، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.[/SPOILER]

موضوع قفل شده است