سر مبارک امام حسین(ع) وتلاوت این آیه: افحسبتم ان اصحاب الكهف ...
تبهای اولیه
چرا سر مبارک امام حسین (ع) این آیه را تلاوت نمود:افحسبتم ان اصحاب الكهف و الرقیم كانوا من آیاتنا عجبا؟
در مناقب ابن شهر آشوب چ 4 ص 61 آمده ست که سر مبارک امام حسین علیه السلام بر سر نیزه آیه 9 سوره کهف که همان ام حسبت ان اصحاب .... باشد را خوانده است . از منابعی که این جریان را نقل کرده اند می توان به كتابهاي ارشاد شیخ مفید ج 2 ص 117 به نقل از زید بن ارقم ؛ الثاقب فی المناقب از ابن حمزه طوسی ص 333 به نقل از منهال بن عمرو ؛ الخرائج و الجرائح از قطب الدین راوندی ، ص 557 اشاره کرد . به نظر می آید از انجا که این آیه بیانگر نوعی اعجاب در داستان اصحاب کهف است که درباره امام حسین هم اتفاق خواهد افتاد . یعنی همانطور که رخداد اصحاب کهف نشان داد ظلم چه ها می کند و خداوند برای خاموش کردن ظلم ستمگران چه می کند ، لذا از زبان مبارک امام حسین علیه السلام صادر شده است تا نشان دهد خداوند در پایان ماجرا چگونه ظالمین را از بین خواهد برد . شاید هم علت دیگرش این باشد که با توجه به پایان داستان کهف و پیروزی آنها( مردان آنجلس ) ، امام این آیه را خوانده تا پروزی نهایی خود را به گوش آنان که اهل درک هستند برساند ، کما آنکه این چنین هم شد و امام حسن علیه السلام نامش به خیر ماندگار شد .
من دقت نظر شما را دربررسی سند این روایت می ستایم.
شما دو اشکال وارد کردید 1- اشکال نقلی 2- اشکال عقلی
در باره اشکال نقلی اگر گفته های شما راصحیح فرض کنیم (که جای تحقیق دارد) برمبنای گفته شما؛ مشهور بین رجالیون شیعه وسنی این است که شهرت جبران ضعف سند می کند.نهایت چیزی که شما در بالا در پی اثبات ان بودید ضعیف بودن سند این روایت بود که ان هم با این قاعده که شهرت جبران ضعف سند می کند حل است واین قاعده هم که مورد قبول همه رجالیون است و قران خواندن سر حضرت از مشهورات مسلم است.
گفته اید این کاربا قوانین خداوند در طبیعت مغایر است،بله با قوانین عادی سازگار نیست اما با قوانین خداوندی و معجزه سازگار است.اگر این مطلب (معجزه)برایتان حل نشده باشد می توان روی ان بحث کرد.قران خواندن سر حضرت جز مشهورات ومعجزه الهی است وجای هیچ تردیدی نیست
سلام
زیرا محتوای اصلی سوره توبه:علان بیزاری از مشرکان،جنگ با مشرکان میباشد
امام در کربلا سوره ای رو خوندن که آیه36 مصداق خودشونه جابر حغفی می گوید: از امام باقر(ع) درباره تاویل قول خدای عزوجل: « انٌ عدة الشهور عندالله اثنا عشر شهراً فی کتاب الله یوم خلق السماوات و الارض منها اربعة حرم ذلک الدین القیم فلاتظلموا فیهن انفسکم »توبه آیه 36 سؤال کردم .
حضرت آهی کشید و فرمود: ای جابر، اما سنه « سال » جدٌم رسول خدا است و ماههای آن 12 ماه است که از امیرالمومنین(ع) شروع می شود تا من و تا امام دوازدهم حضرت مهدی.
در روایتی دیگر آمده است که چهار شهر حرام، علی و حسن وحسین و قائم علیهم السلام هستند به دلیل «ذلک الدین القیم»
هنگامیكه امام از ناحيه «بطن الرمه» حركت میكردند، اباعبدالله با «عبدالله بن مطيع» برخورد كرد كه از سوی عراق میامد،
او به امام سلام كرد و عرض كرد: «پدرم فدای شما ای پسر رسول خدا (ع)، چه چيز سبب شده كه شما حرم خدا و حرم جدت رسولالله را رها كنی و اين گونه به سوی صحرا و بيابانهای عراق قدم بگذاری؟
امام حسين (ع) فرمود: اهل كوفه برايم نامهها نوشته و از من خواستهاند كه به آنجا بروم. آنان اميدوارند كه با رفتن من نشانههای حق و ارزشهای الهی احيا شود و بدعتها از ميان برود.
«عبدالله بن مطيع» ملتمسانه به امام حسين (ع) عرض كرد: تو را به خدا قسم میدهم كه به كوفه ميا! به خدا سوگند اگر به آنجا بيايی؛ قطعا كشته خواهی شد!
امام (ع) در اين لحظه، اين آيه شريفه را تلاوت فرمودند: «قُل لَّن یُصِيبَنَا إِلاَّ مَا كَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (بگو جز آنچه خدا براى ما مقرر داشته هرگز به ما نمىرسد او سرپرست ماست و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند) (توبه، 51).
هر شخصی مكلف به وظيفهای است و ضامن نتيجه نيست؛ چرا كه مقدرات در دست خداوند متعال است. انسانهای متوكل، با همه وجود مقدرات الهی را میپذيرند؛ چراكه خداوند به غير خير مقدر نمیكند. امام حسين (ع) نيز با تلاوت اين آيه شريفه از قرآن كريم، اوج توكل و خشنودی خود را در حماسه جاودان بیان فرمود.
ده
شرکت در مبارزه علیه امام حسین سرچشمه از جهل کوفیان و طمع اونها بوده والحق که کوفه شهر نفرین شده است
زید بن ارقم روایت کرده که گفت: در وقتی که سر مکرم امام حسین «علیهالسلام» را در کوچههای کوفه میگردانیدند، سر آن سرور برابر من رسید، شنیدم که این آیه را میخواند:
«أم حسبت أن أصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا».
از هیبت این سخن و اعجاز این سر بریده و تلاوت قرآن، موی بر بدن من راست شد، گفتم: والله سر تو اعجب از کار کهف و رقیم است. " 1 ".
از تعحب زید بن ارقم می توان نتیجه گرفت که علت تلاوت آیه نیز همین است که سر مطهر با تلاوت این آیه می خواستند بفمایند که فکر کردید فقط کار اصحاب کهف عجیب است بلکه کار من از آن عجیب تر است حل چه قرآن خواندن بر سر نی باشد چه کل حماسه عاشورا
اگر اصحاب کهف 309سال خوابیدند وبیدار شدند و وبعد رحلت کردند کار امام حسین علیه السلام عجیبتر است که بعد از موقعیکه به شهادت رسید همچنان زنده است و باعث بیداری دلهای مسلمانان تا ابدالدهر می شود این عجیب تر است یا جریان اصحاب کهف
ممکن است که مى خواستند به اهل کوفه آن خفتگان و خواب آلودگان بگویند، داستان اصحاب کهف براى شما تعجب آور و حیرت زاست. اکنون بنگرید که آیا آن عجیب است یا داستان من که پس از شهادت، آیات الهى را مى خوانم!
شاید هم سرّ تلاوت این آیه مشتركات میان اصحاب كهف و امام حسین (ع) واصحاب امام (علیه السلام) است. اما با وجود این مشتركات ، خداوند، داستان حسین (ع) را شگفتتر ساخته است
من و یارانم با اصحاب کهف وجه مشترکى داریم. آنان در راه عقیده و ایمان خود استقامت ورزیدند; چنان که ما هم در مسیر ایمان و عقیده ثبات قدم داشتیم. ولى آنان از شرّ پادشاه کافر ظالم فرار کرده و به غار پناه بردند و بالمآل به خواب رفتند و آرمیدند; امّا من و یارانم در برابر حاکم ستمگر ایستادگى کردیم و فریاد خود را به گوش جهانیان رسانیدیم و از شمشیر و نیزه هاى آتشبار و از باران تیرهاى کشنده آنان نهراسیدیم و در برابر دشمنان دین، صف آرایى کرده، ضربت تیر و نیزه و شمشیرها را به جان خریدیم و آن گاه به شهادت رسیدیم و اینک این سر من است که از بدن جدا شده; تنم روى زمین و سرم بالاى نیزه هاست. اکنون بگویید که داستان اصحاب کهف شگفت انگیزتر است یا داستان اصحاب کربلا و کدام یک در خور شگفتى است و بهت انگیزتر مى باشد و ممکن است انتخاب این آیه و این سوره به لحاظ نکته اى باشد که بعضى از شعراى نغز گفتار بدان اشاره کرده است:
بود بر لب، آیه کهفش سخن *** یعنى اى دشمن، تو در خوابى نه من
و چه بسا ده ها نکات ظریف تر در این مقام نهفته باشد که ما از آن آگاهى نداریم.
1- حبیب السیر ص 202 ج 2؛ طبقات ابنسعد؛ تذکرهی ابنجوزی ص 149؛ چهارده معصوم؛ دمعة الساکبه ص 363
تشبیه به اصحاب کهف
«إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ ءَامَنُواْ بِرَبِّهِمْ وَ زِدْنَـهُمْ هُدًى; راستى که آنان (اصحاب کهف) جوانان یا جوانمردانى بودند که به پروردگارشان ایمان آورده بودند و ما بر هدایتشان افزودیم.»
این قسمت از آیه، آغاز نقل داستان اصحاب کهف است که خداوند خود عهده دار بیان آن شده و مقدّم بر هر چیزى از آنان با عنوان «فِتْیَةٌ ءَامَنُواْ بِرَبِّهِمْ» یاد فرموده است; یعنى جوان مردانى که با اراده خود ایمان به خداى آوردند; و بعد اضافه مى کند که ما هم بر هدایت آنان افزودیم و لازمه این که خود هدایت یافته باشند و خداوند هم بر هدایت آنان بیفزاید این است که به اسرار و رموز جهان هستى پى ببرند و حجاب ها براى آن ها کنار برود و با عالم غیب در رابطه باشند و همواره از راهنمایى هاى آسمانى برخوردار باشند.
حضرت سیدالشهدا، حسین بن على(علیه السلام) پس از شهادت، این آیه را در انظار عموم تلاوت کرده اند.
عالم بزرگ و تهذیب کننده نفوس، مرحوم حاج شیخ جعفر شوشترى(رحمه الله) (1)در ارتباط امام حسین با سوره هاى قرآن مجید هنگامى که به سوره کهف مى رسند مى گویند:
«از سر مطهّر هنگامى که بر نیزه بود، شنیده شد که سوره کهف را قرائت مى کند. پس زید بن ارقم شنید که آیه أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَـبَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کَانُواْ مِنْ ءَایَـتِنَا عَجَبًا و دیگران در شام شنیدند که این آیه را تلاوت مى کرد: إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ ءَامَنُواْ بِرَبِّهِمْ وَ زِدْنَـهُمْ هُدًى.»
به نظر مى رسد که در قرائت این آیه کریمه، عنایتى بوده و سر مطهّر به لحاظ آن جهت، آیه یاد شده را قرائت مى کردند.
تصوّر ما این است که با تلاوت این آیه مى خواستند حرکت خود و یاران گرانقدرش را یادآورى نموده، مصداق روشنى براى آیه کریمه در زمان خود ارائه کنند.
آرى، امام حسین و برادران و فرزندان و برادرزادگان و دیگر عزیزان و دلدادگان خود را مصداق آیه، قلمداد کردند و از رهگذر قرائت آیه شریفه، شرح حال خود را مى داد که عزیزان سرافرازى که در حادثه خونین کربلا جان دادند و به مقام رفیع شهادت نایل گردیدند، جوانان و جوانمردان برومندى بودند که سرلوحه کارشان ایمان به خدا بود و خداوند متعال هم بر هدایت آنان افزود و به بالاترین درجات هدایت، رسیدند و به مقام والاى شهادت در راه خدا دست یافتند.
اگر آن چنان که آن عالم بزرگوار فرموده سر مطهّر، این آیه را در شام خوانده باشند نکته بسیار لطیف و مهمّى را اشاره فرموده اند; زیرا مردم شام نوعاً بلکه قریب به اتفاق در مدرسه گمراهى آل ابى سفیان، آن شجره خبیثه بار آمده بودند و امام حسین و یاران او را خروج کنندگان بر خلیفه مسلمین مى دانستند; چنان که مرد محاسن سفیدشان آمد مقابل امام زین العابدین و از قتل امام حسین و اسارت خاندان او و پیروزى یزید شادمانى نمود و از این رو سر مطهّر امام حسین(علیه السلام) در شام این آیه را قرائت کرده اند تا به آن بدبخت مردم فریب خورده و نادان بگویند: کدام خارجى و چه خروجى؟ بیچاره مردم بدبخت و گمراه، آنانى که در کربلا به دست شما مردم به شهادت رسیدند و امروز سرهاى از تن جداى آن ها را به شهر شما آورده اند، جوانمردانى باصفا و باوفا بودند که ایمان به خداى متعال آوردند و او هم علاوه بر آن نورانیت ایمان که خود داشتند بر هدایت آنان افزود و نورانیتشان را چند برابر نمود. آنان مؤمنان به خدا بودند که ایمانشان مورد تصدیق و امضاى حضرت رب العالمین قرار گرفت و علاوه بر آن مورد لطف خاص خداوندى قرار گرفتند و عنایات ویژه پروردگار شامل حالشان گردید.
صلى الله على مولانا الحسین بن على سیدالشهداء من الاولین و الآخرین الذى هو شریک القرآن و تالى القرآن و ترجمان القرآن.
1.خصائص الحسین، ص 1500 / مناقب امیرالمؤمنین، ج 2، ص 267 / الارشاد، ج 2، ص 117.
بر گرفته شده از بیانات آیه الله
آیت الله کریمی جهرمی در کتاب امام حسین آیینه آیه های قرآن