جمع بندی روش پیدا کردن عالم دینی دلسوز

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
روش پیدا کردن عالم دینی دلسوز
با عرض سلام و خسته نباشید در حدیث داریم که بخشی از روز خود را به آموختن علم و گوش دادن به نصیحت های عالمان دینی صرف کنید میخواستم بدونم که مصداق این عالمان دینی کیستند و به چه کسانی باید اعتماد کرد و این که چگونه بایذ عالم دینی مورد اعتماد را تشخیص داد؟  
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: جناب استاد
Homam said in روش پیدا کردن عالم دینی دلسوز
با عرض سلام و خسته نباشید در حدیث داریم که بخشی از روز خود را به آموختن علم و گوش دادن به نصیحت های عالمان دینی صرف کنید میخواستم بدونم که مصداق این عالمان دینی کیستند و به چه کسانی باید اعتماد کرد و این که چگونه بایذ عالم دینی مورد اعتماد را تشخیص داد؟  
  سلام علیکم عالمان دینی دلسوز یا عالمان ربانی نشانه هایی دارند که در این فرصت، برخی از اوصاف عالمان راستین را از منظر امام خمینی رحمه الله بررسی می کنیم: پرهیز از تجمل گرایی یکی از ویژگیهای لازم برای عالمان دینی پرهیز از تجمل گرایی است؛ چرا که عالمان اشراف گرا نمی توانند دغدغه خاطر محرومان و مستمندان جامعه را درک کنند و درد آنان را بفهمند. اساسا علاقه به تشریفات، یک عالم را از انجام وظایف انسانی و اسلامی باز می دارد و او را از مردم جدا می کند و بزرگ ترین آفت و مانع کمال انسانهاست. امام خمینی رحمه الله در این زمینه می فرمود: «من اکثر موفقیتهای روحانیت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامی، در ارزش عملی و زهد آنان می دانم و امروز هم این ارزش نباید به فراموشی سپرده شود که باید بیشتر از گذشته به آن پرداخت. هیچ چیزی به زشتی دنیا گرایی روحانیت نیست و هیچ وسیله ای هم نمی تواند بدتر از دنیا گرایی، روحانیت را آلوده کند. چه بسا دوستان نادان یا دشمنان دانا بخواهند با دلسوزیهای بی مورد مسیر زهد گرایی آنان را منحرف سازند.» آن بزرگوار با دلسوزی تمام از علما و روحانیون درخواست می کرد که: «من متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود می خواهم که در زمانی که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است، از زیّ روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز کنند و بر حذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست.» «آن روزی که توجه اهل علم به دنیا شد و توجه به این شد که خانه داشته باشم چطور، و زرق و برق دنیا خدای نخواسته در آنها تأثیر بکند، آن روز است که باید ما فاتحه اسلام را بخوانیم.» امام نه تنها عالمان، بلکه تمام مسئولین حکومت اسلامی را از تجمل گرایی و تشریفات بر حذر می داشت و می فرمود: «مصیبتهایی که ملتها می کشند، از این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان جامعه بوده و به دنبال این هستند که ثروتشان را زیاد کنند.» آن بزرگوار در فراز دیگری از سخنانش خطاب به دولتمردان و روحانیون صاحب منصب کشور می فرماید: «اگر روزی از نظر زندگی از مردم عادی بالاتر رفتید، بدانید که دیر یا زود مطرود می شوید. شما گمان نکنید که اگر با چندین اتومبیل بیرون بیایید، وجهه تان پیش مردم بزرگ می شود. آن چیزی که مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است، اینکه زندگی شما ساده باشد؛ همان طوری که سران اسلام و پیغمبر اسلام و امیر المؤمنین و ائمه ما زندگی شان ساده و عادی بود، بلکه پایین تر از عادی.» ساده زیستی مدرس رحمه الله امام خمینی رحمه الله در مورد ساده زیستی شهید مدرّس می گوید: «منزلش یک منزل محقر از حیث ساختمان و زندگی یک زندگی مادون عادی که در آن وقت لباس کرباس ایشان زبانزد بود؛ کرباسی که باید از خود ایران باشد، می پوشید.» همین نکته موجب آزادگی و پایداری مدرّس در راه هدف بود. او آزادانه سخن می گفت و از هیچ مقام و منصبی واهمه نداشت. فقط برای خدا می گفت و عمل می کرد؛ چنان که خود در این زمینه اظهار می دارد: «اگر من نسبت به بسیاری از اسرار آزادانه اظهار عقیده می کنم و هر حرف حقی را بی پروا می زنم، برای آن است که چیزی ندارم و از کسی هم نمی خواهم. اگر شما هم بار خود را سبک کنید و توقع را کم نمایید، آزاد می شوید.» مدرّس خود در مورد توانایی پایداری اش در مقابل استبداد داخلی و استعمار خارجی می گوید: «از مال دنیا چیزی جز پیراهن ژنده کرباس ندارم تا نگران از دست دادنش باشم.» امام می فرمود: «اگر خدای نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده اند، عمارت درست کرده اند و رفت و آمدهایشان مناسب شأن روحانیت نیست و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است، از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان.»
الگو پذیری از اهل بیت علیهم السلام رهبر کبیر انقلاب در رهنمودهایش عالمان دینی را به الگو پذیری از اهل بیت علیهم السلام توصیه کرده، می فرماید: «انسان گمان می کند سعادتش به این است که چند تا باغ داشته باشد، چند تا ده داشته باشد، در بانکها سرمایه داشته باشد، درتجارت چه باشد. شاید انسان این گمان را می کند؛ لکن ما وقتی که ملاحظه می کنیم و سعادتها را سنجش می کنیم، می بینیم که سعادتمندها آنهایی بودند که در کوخها بودند. آنهایی که در کاخها هستند، سعادتمند نیستند. آن مقداری که برکات از کوخها در دنیا منتشر شده است، هیچ در کاخها پیدا نمی شود. ما یک کوخ چهار پنج نفری در صدر اسلام داشتیم و آن کوخ فاطمه زهرا علیهاالسلام است. از این کوخها هم محقرتر بوده، لکن برکات این چی است؟ برکات این کوخ چند نفری آن قدر است که عالم را پر کرده است از نورانیت و بسیار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد. این کوخ نشینان در کوخ محقر، در ناحیه معنویات آن قدر در مرتبه بالا بودند که دست ملکوتیها هم به آن نمی رسد و در جنبه های تربیتی آن قدر بوده است که هر چه انسان می بیند برکات در بلاد مسلمین هست و خصوصا در مثل بلاد ماها، اینها از برکت آنهاست. خود رسول اکرم صلی الله علیه و آله که در رأس همه واقع است، زندگی کوخ نشینی داشته است. خیال نشود که یک اتاق، حتی یک اتاق نظیر اتاق متوسط این جامعه داشته اند. چند تا حجره داشته اند، حجره های محقر.»
علماء راستین، رهروان اهل بیت علیهم السلام «طبع کاخ نشینی منافات دارد با تربیت صحیح، منافات دارد با اختراع و تصنیف و تألیف و زحمت. اگر در سرتاسر دنیا هم بخواهید گردش کنید و پیدا کنید، اگر موفق بشوید، یکی دو تا و چندتاست. تمام مصنفین از این کوخ نشینان بودند تقریبا و تمام مخترعین از همین کوخ نشینان بودند تقریبا. ما وقتی که در مذهب خودمان ملاحظه می کنیم که فقه ما آن طور غنی است و فلسفه ما آن طور غنی است، آن اشخاصی که این فقه را به این غنا رساندند و آن اشخاصی که این فلسفه را به این غنا رساندند، کاخ نشینان نبودند، کوخ نشینان بودند. «شیخ طوسی» که مبدأ این امور و ارزنده ترین اشخاص در جامعه تشیع بوده است، یک کاخ نشین نبوده است. اگر کاخ نشین بود، نمی توانست این کتبی که تحویل جامعه داده است و این شاگردهایی که تحویل جامعه داده است، تحویل بدهد. در قشر مرفه نمی شود یک همچو کاری انجام بگیرد. وقتی که در متأخرین از علما ملاحظه می کنیم می بینیم که «صاحب جواهر» یک همچو کتابی نوشته است که اگر صد نفر انسان بخواهند بنویسند، شاید از عهده برنیایند و این کاخ نشین نبوده. آن طور که نقل می کنند در آن وقتی که ایشان این کتاب را نوشته اند، سرداب در نجف نبوده، سرداب را «شیخ انصاری» از ایران برای نجف سوغات برده، یک منزل محقر داشتند و در یک اتاقشان باز بوده به یک دالانی ـ از قراری که نقل می کنند ـ که در آن هوای گرم نجف یک نسیمی، نسیم داغی می آمده است و ایشان مشغول تحریر «جواهر» بودند. از یک آدمی که علاقه به شکم و شهوات و مال و منال و جاه و امثال اینها دارد، این کارها نمی آید. طبع قضیه این است که نتواند. زندگی «شیخ انصاری» را همه شنیده یعنی بسیاری شنیده اند چه وضعی داشته است در زهد. اگر نبود آن وضع، نمی توانست آن شاگردهای بزرگ را تربیت کند و نمی توانست آن کتابهای ارزنده را تحویل جامعه بدهد.»
سنگربانان اسلام احیا و تقویت اجتماعات مذهبی در مساجد، یکی از سنتهای حسنه است که از صدر اسلام مورد توجه رهبران مذهبی، بوده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این زمینه می فرماید: «مَنْ مَشَی إِلَی مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ فَلَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّی یَرْجِعَ إِلَی مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ مُحِیَ عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ؛ هر کس به سوی یکی از مساجد خدا حرکت کند، برای هر قدمی که بر می دارد تا زمانی که به منزلش برگردد، ده حسنه نوشته می شود و ده گناه از او پاک می شود و ده درجه به وی داده می شود.» عالمان شیعه در طول تاریخ از این سنگر معنوی دفاع کرده و با حضور خود آن را به عنوان یک پایگاه نیرومند اعتقادی حفظ کرده اند. امام خمینی رحمه الله ، اهمیت حضور در مسجد و رونق بخشیدن به اجتماعات آن را مد نظر قرار داده و در مورد وظایف عالمان دینی فرمود: «مساجد و محافل دینیه را ـ که سنگرهای اسلام در مقابل شیاطین هستند ـ هر چه بیشتر گرم و مجهز نگه دارید!» یکی از یاران امام خمینی رحمه الله می گوید: «بعد از شهادت حاج آقا مصطفی رحمه الله ، همان روز تا صدای اذان بلند شد، امام نیز بلند شد و برای وضو آماده شد و به اطرافیان گفت: من به مسجد می روم. من به یکی از خادمها گفتم: زود برو و به خادم مسجد بگو: سجاده را پهن کند. او به مسجد رفت، اما خادم را پیدا نکرده بود. اصلاً کسی احتمال نمی داد که امام خمینی رحمه الله در آن روز با آن حال بحرانی که در شهادت فرزندش عزادار بود، به مسجد برود؛ امّا امام خمینی رحمه الله با آن مصیبت عظیمی که برایش رخ داده بود، برای اقامه نماز جماعت به مسجد رفت. وقتی مردم فهمیدند که امام خمینی رحمه الله به مسجد می آید، جمعیت یک دفعه از همه طرف به مسجد هجوم آوردند. ما وقتی به مسجد رسیدیم، مردم همه گریه می کردند؛ چه گریه ای! امام وارد مسجد شد، نماز را به جماعت اقامه کرد و بعد از نماز روضه خوانده شد و امام و همه حاضرین گریستند.»
راستی و امانتداری امام صادق علیه السلام به ابی کهمس فرمود: «إِذَا أَتَیْتَ عَبْدَ اللَّهِ فَأقْرَئْهُ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ إِنَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ یَقُولُ لَکَ انْظُرْ مَا بَلَغَ بِهِ عَلِیٌّ علیه السلام عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَالْزَمْهُ فَإِنَّ عَلِیّاً علیه السلام إِنَّمَا بَلَغَ مَا بَلَغَ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ؛ هر گاه پیش عبد الله [بن ابی یعفور] رفتی، سلام [مرا [به او برسان و بگو: جعفر بن محمد به تو می گوید: دقت کن در آن چیزی که به وسیله آن علی علیه السلام در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله سرافراز شد [و او را به آن مقامات عالی رساند]. پس [تو هم] آنها را [برای خودت] لازم بدان [و رفتار خویش را با آن اوصاف زیبا بیارای]. مطمئنا علی علیه السلام با راستگویی و امانتداری در نزد پیامبر صلی الله علیه و آله به آن درجه و عظمت رسید.» حضرت امام خمینی رحمه الله در شرح این حدیث می فرماید: «هان! ای عزیز! تفکر کن در این حدیث شریف! ببین مقام صدق لهجه و رد امانت تا کجاست که علی بن ابی طالب علیه السلام را بدان مقام بلند رسانید. از این حدیث معلوم می شود که رسول خدا صلی الله علیه و آله این دو صفت را از هر چیز بیشتر دوست می داشتند که در بین تمام صفات کمالیه مولی علیه السلام این دو او را مقرب کرده است و بدان مقام ارجمند رسانده است. جناب صادق علیه السلام نیز در بین تمام افعال و اوصاف، این امر را که در نظر مبارکشان خیلی اهمیت داشته، به ابن ابی یعفور که مخلص و جان نثار آن بزرگوار بوده، پیغام داده و سفارش فرموده به ملازمت آنها.» امام در گفتار دیگری عالمان دین را امانتدار ارزشهای الهی معرفی کرده، می فرماید: «اسلام امروز در دست ما امانت است؛ امانتی است که از دست رسول الله صلی الله علیه و آله اخذ کردیم و لازم است که او را حفظ کنیم و به این امانت خیانت نکنیم.»
توجه به امام زمان علیه السلام   عالمان راستین همیشه خود را علاوه بر حضور در محضر خداوند متعال، در معرض مراقبت امام زمان علیه السلام نیز احساس می کنند و اعمال و رفتار و کردار خود را با توجه به رضایت آن گرامی که همان رضایت خداوند متعال است، تنظیم می کنند. آنان می کوشند در اولین گام از رنجاندن دل آن حجت یگانه الهی خودداری کنند و با پیمودن صراط مستقیم و دوری از خطاها و گناهان، آزار و رنجشی به حضرت نرسانند و با زمزمه این فراز از دعای ندبه: «عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ تُحِیطَ بِکَ دُونِیَ الْبَلْوَی وَ لَا یَنَالَکَ مِنِّی ضَجِیجٌ وَ لَا شَکْوَی؛ آقای من! چقدر بر من سخت است که رنج و بلا تو را احاطه کند و ناله و شکوایی از من به تو نرسد!» بر خود نهیب می زنند که: آیا با این حال، رواست که ما خود با رفتارهای نادرستمان آن گرامی را بیازاریم و موانع غیبت حضرت را بیشتر کنیم؟ مسلما در این زمینه عالمان دینی تکلیف و مسئولیت مضاعفی بر عهده دارند. حضرت امام خمینی رحمه الله در این باره می فرماید: «نامه اعمال ما می رود پیش امام زمان علیه السلام هفته ای دو دفعه به حسب روایت. من می ترسم ما که ادعای این را داریم که تبع این بزرگوار هستیم، شیعه این بزرگوار هستیم، اگر نامه اعمال را ببیند و می بیند؛ تحت مراقبت خداست، نعوذ بالله شرمنده شود... من خوف آن را دارم که کاری بکنیم که امام زمان علیه السلام پیش خدا شرمنده بشود که اینها شیعه تو هستند، این کار را می کنند! نکند یک وقت خدای نخواسته یک کاری از ماها صادر بشود که وقتی نوشته برود، نوشته هایی که ملائکة الله مراقب ما هستند، رقیب هستند، هر انسانی رقیب دارد و مراقبت می شود، ذره هایی که بر قلبهای شما می گذرد، رقیب دارد، چشم ما رقیب دارد، گوش ما رقیب دارد، زبان ما رقیب دارد، قلب ما رقیب دارد. کسانی که مراقبت می کنند اینها را، نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان علیه السلام یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان علیه السلام باشد! مراقبت کنید از خودتان!»
اینها بخشی از نشانه های عالمان حقیقی و دلسوز هستند ، لازم است مومنینی چون شما این خصائص را تا جایی که امکان دارد در علمایی که مد نظرتان هست بررسی کرده و به هر میزانی که این نشانه ها را یافتید از آن عالم حرف شنوی داشته باشید. سوالی بود در خدمتم. موفق باشید.
جمع بندی پرسش: در حدیث داریم که بخشی از روز خود را به آموختن علم و گوش دادن به نصیحت های عالمان دینی صرف کنید. می خواستم بدانم که مصداق این عالمان دینی کیستند و به چه کسانی باید اعتماد کرد و این که چگونه باید عالم دینی مورد اعتماد را تشخیص داد؟ پاسخ: عالمان دینی دلسوز یا عالمان ربانی نشانه هایی دارند که در این فرصت، برخی از اوصاف عالمان راستین را از منظر امام خمینی (رحمة الله علیه) بررسی می کنیم: الف: پرهیز از تجمل گرایی یکی از ویژگی های لازم برای عالمان دینی پرهیز از تجمل گرایی است؛ چرا که عالمان اشراف گرا نمی توانند دغدغه خاطر محرومان و مستمندان جامعه را درک کنند و درد آنان را بفهمند. اساسا علاقه به تشریفات، یک عالم را از انجام وظایف انسانی و اسلامی باز می دارد و او را از مردم جدا می کند و بزرگ ترین آفت و مانع کمال انسان هاست. امام خمینی (رحمة الله علیه) در این زمینه می فرمود: «من اکثر موفقیت های روحانیت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامی، در ارزش عملی و زهد آنان می دانم و امروز هم این ارزش نباید به فراموشی سپرده شود که باید بیشتر از گذشته به آن پرداخت. هیچ چیزی به زشتی دنیا گرایی روحانیت نیست و هیچ وسیله ای هم نمی تواند بدتر از دنیا گرایی، روحانیت را آلوده کند. چه بسا دوستان نادان یا دشمنان دانا بخواهند با دلسوزیهای بی مورد مسیر زهد گرایی آنان را منحرف سازند.»(1) ب: الگو پذیری از اهل بیت (علیهم السلام) رهبر کبیر انقلاب در رهنمودهایش عالمان دینی را به الگو پذیری از اهل بیت (علیهم السلام) توصیه کرده، می فرماید: «ما یک کوخ چهار پنج نفری در صدر اسلام داشتیم و آن کوخ فاطمه زهرا (علیها السلام) است. از این کوخها هم محقرتر بوده، لکن برکات این چی است؟ برکات این کوخ چند نفری آن قدر است که عالم را پر کرده است از نورانیت و بسیار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد. این کوخ نشینان در کوخ محقر، در ناحیه معنویات آن قدر در مرتبه بالا بودند که دست ملکوتی ها هم به آن نمی رسد و در جنبه های تربیتی آن قدر بوده است که هر چه انسان می بیند برکات در بلاد مسلمین هست و خصوصا در مثل بلاد ماها، اینها از برکت آنهاست. خود رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) که در رأس همه واقع است، زندگی کوخ نشینی داشته است. خیال نشود که یک اتاق، حتی یک اتاق نظیر اتاق متوسط این جامعه داشته اند. چند تا حجره داشته اند، حجره های محقر...، وقتی که در متأخرین از علما ملاحظه می کنیم می بینیم که «صاحب جواهر» یک همچو کتابی نوشته است که اگر صد نفر انسان بخواهند بنویسند، شاید از عهده برنیایند و این کاخ نشین نبوده. آن طور که نقل می کنند در آن وقتی که ایشان این کتاب را نوشته اند، سرداب در نجف نبوده، سرداب را «شیخ انصاری» از ایران برای نجف سوغات برده، یک منزل محقر داشتند و در یک اتاقشان باز بوده به یک دالانی ـ از قراری که نقل می کنند ـ که در آن هوای گرم نجف یک نسیمی، نسیم داغی می آمده است و ایشان مشغول تحریر «جواهر» بودند. از یک آدمی که علاقه به شکم و شهوات و مال و منال و جاه و امثال اینها دارد، این کارها نمی آید. طبع قضیه این است که نتواند. زندگی «شیخ انصاری» را همه شنیده یعنی بسیاری شنیده اند چه وضعی داشته است در زهد. اگر نبود آن وضع، نمی توانست آن شاگردهای بزرگ را تربیت کند و نمی توانست آن کتابهای ارزنده را تحویل جامعه بدهد.»(2) ج: سنگربانان اسلام عالمان شیعه در طول تاریخ از این سنگر معنوی دفاع کرده و با حضور خود آن را به عنوان یک پایگاه نیرومند اعتقادی حفظ کرده اند. امام خمینی (رحمة الله علیه)، اهمیت حضور در مسجد و رونق بخشیدن به اجتماعات آن را مد نظر قرار داده و در مورد وظایف عالمان دینی فرمود: «مساجد و محافل دینیه را ـ که سنگرهای اسلام در مقابل شیاطین هستند ـ هر چه بیشتر گرم و مجهز نگه دارید!»(3) د: راستی و امانتداری امام در گفتار دیگری عالمان دین را امانتدار ارزش های الهی معرفی کرده، می فرماید: «اسلام امروز در دست ما امانت است؛ امانتی است که از دست رسول الله (صلی الله علیه و آله) اخذ کردیم و لازم است که او را حفظ کنیم و به این امانت خیانت نکنیم.»(4) ه: توجه به امام زمان (علیه السلام) عالمان راستین همیشه خود را علاوه بر حضور در محضر خداوند متعال، در معرض مراقبت امام زمان (علیه السلام) نیز احساس می کنند و اعمال و رفتار و کردار خود را با توجه به رضایت آن گرامی که همان رضایت خداوند متعال است، تنظیم می کنند. حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) در این باره می فرماید: «نامه اعمال ما می رود پیش امام زمان (علیه السلام) هفته ای دو دفعه به حسب روایت. من می ترسم ما که ادعای این را داریم که تبع این بزرگوار هستیم، شیعه این بزرگوار هستیم، اگر نامه اعمال را ببیند و می بیند؛ تحت مراقبت خداست، نعوذ بالله شرمنده شود... من خوف آن را دارم که کاری بکنیم که امام زمان (علیه السلام) پیش خدا شرمنده بشود که اینها شیعه تو هستند، این کار را می کنند! نکند یک وقت خدای نخواسته یک کاری از ماها صادر بشود که وقتی نوشته برود، نوشته هایی که ملائکة الله مراقب ما هستند، رقیب هستند، هر انسانی رقیب دارد و مراقبت می شود، ذره هایی که بر قلبهای شما می گذرد، رقیب دارد، چشم ما رقیب دارد، گوش ما رقیب دارد، زبان ما رقیب دارد، قلب ما رقیب دارد. کسانی که مراقبت می کنند اینها را، نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان (علیه السلام) یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان (علیه السلام) باشد! مراقبت کنید از خودتان!»(5) پی نوشتها: 1.امام خمینی، صحیفه امام، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج21،ص99، بر اساس نرم افزار نور. 2.همان،ج17،ص373-375. 3.همان،ج2،ص451. 4.همان،ج15،ص8. 5.همان، ج8،ص392.    
موضوع قفل شده است