جمع بندی همسرم خیلی بد دهن هست ، دیگر نمی توانم تحملش کنم

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
همسرم خیلی بد دهن هست ، دیگر نمی توانم تحملش کنم
سلام شوهرم خیلی بداخلاق و بد دهنه و اعصاب داغون و ضعیف اصلا نه منو نه دخترارو درک نمیکنه دختر بزرگم ۱۲ سالشه سنه بلوغ از اول عمرش همش دعوای مارو دیده ما ۱۴ سال با هم ازدواج کردیم اما زندگیمون خوب نمیشه ۲ بار هم تا پای طلاق رفتیم اما نتونستیم جدا بشیم برا زندگیم و بچه هام خیلی نگرانم همسرم به شدت عصبی و سریع از کوره در میره، وسیله پرت میکنه و موقع دعوا کتکمون میزنه خودش میگه دست خودم نیست تو رو خدا کمکم کنید
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد شفیق
هوالمحبوب با سلام و احترام به شما همراه گرامی: برای هر خانمی، داشتن آرامش در زندگی مهمترین مسأله هست و زمانی که ازدواج می کند امید به چنین زندگی ای دارد. حالاتی که از همسرتان شرح دادید؛ اگرچه کافی نیست و نیاز به این هست که توضیحات بیشتری درباره ایشان بدهید ولی همین مقدار گویای این موضوع هست که زندگی آرامی ندارید و حالتان از این زندگی خوب نیست. با توصیفاتی هرچند اندک از همسرتان کرده اید؛ نشان از این موضوع دارد که ایشان شرایط روحی مساعدی ندارند و نیاز است به یک روانشناس بالینی مراجعه نمایند. خوب است با هر زبانی که خودتان با توجه به روحیات همسرتان از ایشان سراغ دارید و به قول معروف رگ خوابشان را می دانید، به ایشان انگیزه بدهید که نزد یک رواشناس بروند. اگر موافقت نکردند؛ می توانید به بهانه اینکه دخترتان نیاز به روانشناس دارد ایشان را همراه خودتان با دخترتان بروید و از قبل با رواشناس هماهنگ باشید تا مشاور در ایشان ایجاد انگیزه نماید.  
اما در مورد خودتان؛ خوب است توجه داشته باشید که اگرچه یک خانم انرژی از همسرش می گیرد و از او تأثیر می پذیرد؛ اما شما شخصیتی مستقل و جدا از ایشان هستید و افکارتان متفاوت از ایشان است. اگر شما حال خودتان را نسبت به همسرتان خوب نمایید؛ فرزندانتان هم ارتباطشان با پدرشان بهتر خواهد شد.
  • - در زندگی زناشویی روابط به صورت علیت حلقوی است یعنی فکر منفی همسر احساس منفی می دهد و رفتار منفی بروز می دهد و این رفتار منفی در همسر متقابل فکر و احساس و رفتار منفی را نیز ایجاد می کند و باعث می شود این منفی ها همینطور گسترش یابد و پیچیده تر شود. برای مثال وقتی شما فکر می کنید همسرتان را دوست ندارید و به اجبار با ایشان ازدواج کرده اید از تقاضای رابطه جنسی همسر که معمولا برای خانم امری خوشایند است احساس منفی در شما ایجاد می شود و رفتاری که بروز می دهید به همسرتان منفی است. این رفتار منفی باعث افکار و احساسات منفی و درنتیجه رفتار منفی نسبت به شما در همسر شما شود که این چرخه همینطور به صورت معیوب ادامه می یابد. بنابراین فکر شما می تواند سرسلسله این چرخه معیوب باشد.
برای اینکه این چرخه معیوب قطع شود و افکارتان نسبت به همسرتان خوب شود؛ اولین و مهمترین راهکار این است که قضاوت و برچسبی که از همسرتان جلوی چشمانتان قرار داده اید را بردارید. منظورم این است که درست است که ایشان عصبی و پرخاشگر هستند و به طور ناخاسته رفتارهایی دارند که باعث ناراحتی شما و دخترانتان می شود ولی آیا همسرتان فقط همین ویژگی ها را دارد؟ اگر شما منصفانه بخواهید ویژگی های همسرتان را لیست کنید؛ چیز دیگری پیدا نمی کنید؟ شما تصویری از همسرتان کشیده اید و جلوی چشمان خود آویزان کرده اید و مشخص است وقتی تصویر شخصی فقط پرخاشگری و عصبانیت شود؛ انسان خوشایندی نیست و نمی شود به او احساس خوبی داشت و همین احساس را هم به همسرتان به صورت علیت حلقوی انتقال می دهید و خشم و پرخاشگری اش را اضافه می کنید و هم اینکه این احساس منفی را به فرزندانتان نسبت به پدرشان انتقال می دهید که رابطه خانوادگی تان را وخیم تر می کند. خواهشی که از شما دارم این است که با خود بیندیشید؛ چنددرصد خشم و پرخاشگری همسرتان به این قضاوت های شما و احساسات منفی ای که به ایشان منتقل می کنید ربط پیدا می کند؟ بخصوص اینکه گفتید همسرتان می گوید دست خودش نیست؛ بنابراین چنین فردی احتمالا بعد از پرخاشگری پشیمان می شود و درصدد جبران برمی آید. بنابراین به نقاط مثبت ایشان و ویژگی های خوب ایشان هم توجه داشته باشید و برای فرزندانتان هم بازگو نمایید. در ادامه اگر سوالی داشتید برای پاسخگویی درخدمتم.  
به نام خداوند بخشنده و مهربان من وضعیت شما را درک می کنم قبول می کنم که زنذگی سختی دارید ولی چشم ها راباید شست و جوری دیگر نگاه کرد. جایی خواندم یکی از علمای بزرگ زنی غرغرو و بددهن داشت . این عالم دینی که شاگردان و مریدان زیادی داشت ، مریدانش اصرار می کردند که به طریقی از شر این زن بددهن خلاصی یابد. آن مرد بزرگ می گفت این زن برای من یک فرصت است زیرا باعث می شود من به خود غره نشوم که فرد بزرگی هستم و شاگردان زیادی تربیت کرده ام.  هم وطن گرامی البته انسان ها همه یک جور فکر نمی کنند چون ظرفیت هایشان یکسان نیست. ولی می توان با مطالعه و مشورت کردن با افراد صالح روش های مختلفی را برای رفع این گونه مشکلات پیدا کرد. چند پیشنهاد. 1- متأسفانه در خانواده ها ی امروزی بین زن و شوهر گفتگو های مناسب کم رنگ تر شده سعی کنید نظرات شوهرتان را در باره کارهایی که در خانه انجام داده اید بپرسید و از او نظر بخواهید. مثلاً از او بپرسید جای گلدان را تغییر دادم به نظرت چطوره ؟ یا به نظرت کجا قرار بدهم؟ خوب در این وضعیت دو اتفاق خواهد افتاد یا شوهرتان عصبانی می شود یا با روی گشاده و لبخند نظرش را اعلام می کند . در هر دو صورت شما باید توانایی خود را در مواجهه با نوع رفتار همسرتان از خود بروز دهید. فرض کنیم شوهرتان فحش و ناسزاگویی را درپیش گیرد و به قول معروف شمارا سنگ روی یخ کند. آن وقت است که شما هنرمندانه باید کاری کنید که نظر شوهرتان نسبت به شما تغییر کند. این یعنی چه؟  خوب شما بایستی این گونه فکر کنید که شوهر شما مشکلاتی داشته و این مشکلات نباید بیشتر شودبنا براین با لب خندان به او بگویید برای من تو عزیزترین فردی نظرت برای من خیلی مهمه هرچه قدر هم بد اخلاقی کنی دوست دارم برام عزیزی و نظرت برام خیلی ارزش داره. البته این رویه را بایستی سرلوحه کار خود قرار دهی. 2- زمانی که شوهرت درب خانه را زد به پیشواز او بروی و سلام و خسته باشید را با لب خندان توأم با هنر را فراموش نکنی . اگر عصبانی است دلیلش را نپرس، فضای خانه را شاد و متنوع کنید البته این به این معنی نیست که برای این کار هزینه زیادی صرف کنید. بلکه نیاز به فکر و خلاقیت دارد. 3- مردان کم حرف تر از زنان هستند خاطرات زیبا ،کارهای قشنگ، جک های زیبا می تواند یخ حضور همسر را در خانه بشکند.  4- به هیچ وجه شوهرتان را با دیگران مقایسه نکنید این امر برای یک خانواده از کرونا هم بدتر و خطرناک تر است. سعی کنید به او امید دهید  5- هیچ وقت جدل با شوهرتان را شروع نکنید. برای او احترام قائل شوید به گونه ای که بر او مسجل شود در خانه احترام و ارزش دارد. این امر به هنر شما بستگی دارد و ...  ما مسلمان و شیعه هستیم واقعاً دردناک است که ما از راهکارهای دینی و مذهبی خود در خانواده استفاده نمی کنیم.  نقل است که روزی یک فرد شامی به مدینه می آید امام حسن (ع) را می بیند شروع می کند به ناسزا دادن به او و پدر بزرگوارش آن فرد شامی هر ناسزایی بلد بود نثار امام حسن (ع) و امیرالمومنین می کند. خسته می شود امام حسن (ع) می فرمایند: خسته ای از جای دوری آمده ای ، گرسنه ای بیا برویم منزل تا غذایی بخوری آن مرد تعجب می کند بعد از رفع خستگی و سیر شدن رو به امام حسن (ع) می کند و می گوید من به تو فحش دادم تو بهمن غذا دادی من در این شهر غریب بودم تو به من مکان برای استراحت دادی . امام حسن (ع) فرمودند: «توسط پدر و مادر این گونه این گونه تربیت شده ایم» آن مرد فهمید عجب غلطی کرده اظهار ندامت کرد و به حقانیت امام علی (ع) و امام حسن(ع) پی برد.  بنا براین اگر بدی رابا خوبی جواب دهیم قطعاً پشیمان نخواهیم شد.
جمع بندی پرسش: شوهرم خیلی بداخلاق و بددهن است و زود عصبانی می شود و موقع دعوا کتک کاری می کند. می گوید دست خودم نیست. اصلا من و دختر انم را درک نمی کند. دختر بزرگم 12 سالش است در سن بلوغ است و از ابتدای عمرش همیشه شاهد دعواهای ما بوده است. دو بار تا طلاق رفتیم اما نتوانستیم جدا شویم. برای زندگی ام و دخترانم نگرانم. پاسخ: با سلام و احترام به شما همراه گرامی: برای هر خانمی، داشتن آرامش در زندگی مهمترین مسأله هست و زمانی که ازدواج می کند امید به چنین زندگی ای دارد. حالاتی که از همسرتان شرح دادید؛ اگرچه کافی نیست و نیاز به این هست که توضیحات بیشتری درباره ایشان بدهید ولی همین مقدار گویای این موضوع هست که زندگی آرامی ندارید و حالتان از این زندگی خوب نیست. با توصیفاتی هرچند اندک از همسرتان کرده اید؛ نشان از این موضوع دارد که ایشان شرایط روحی مساعدی ندارند و نیاز است به یک روانشناس بالینی مراجعه نمایند. خوب است با هر زبانی که خودتان با توجه به روحیات همسرتان از ایشان سراغ دارید و به قول معروف رگ خوابشان را می دانید، به ایشان انگیزه بدهید که نزد یک رواشناس بروند. اگر موافقت نکردند؛ می توانید به بهانه اینکه دخترتان نیاز به روانشناس دارد ایشان را همراه خودتان با دخترتان بروید و از قبل با رواشناس هماهنگ باشید تا مشاور در ایشان ایجاد انگیزه نماید.  اما در مورد خودتان؛ خوب است توجه داشته باشید که اگرچه یک خانم انرژی از همسرش می گیرد و از او تأثیر می پذیرد؛ اما شما شخصیتی مستقل و جدا از ایشان هستید و افکارتان متفاوت از ایشان است. اگر شما حال خودتان را نسبت به همسرتان خوب نمایید؛ فرزندانتان هم ارتباطشان با پدرشان بهتر خواهد شد.
  • - در زندگی زناشویی روابط به صورت علیت حلقوی است یعنی فکر منفی همسر احساس منفی می دهد و رفتار منفی بروز می دهد و این رفتار منفی در همسر متقابل فکر و احساس و رفتار منفی را نیز ایجاد می کند و باعث می شود این منفی ها همینطور گسترش یابد و پیچیده تر شود. برای مثال وقتی شما فکر می کنید همسرتان را دوست ندارید و به اجبار با ایشان ازدواج کرده اید از تقاضای رابطه جنسی همسر که معمولا برای خانم امری خوشایند است احساس منفی در شما ایجاد می شود و رفتاری که بروز می دهید به همسرتان منفی است. این رفتار منفی باعث افکار و احساسات منفی و درنتیجه رفتار منفی نسبت به شما در همسر شما شود که این چرخه همینطور به صورت معیوب ادامه می یابد. بنابراین فکر شما می تواند سرسلسله این چرخه معیوب باشد.
  برای اینکه این چرخه معیوب قطع شود و افکارتان نسبت به همسرتان خوب شود؛ اولین و مهمترین راهکار این است که قضاوت و برچسبی که از همسرتان جلوی چشمانتان قرار داده اید را بردارید. منظورم این است که درست است که ایشان عصبی و پرخاشگر هستند و به طور ناخاسته رفتارهایی دارند که باعث ناراحتی شما و دخترانتان می شود ولی آیا همسرتان فقط همین ویژگی ها را دارد؟ اگر شما منصفانه بخواهید ویژگی های همسرتان را لیست کنید؛ چیز دیگری پیدا نمی کنید؟ شما تصویری از همسرتان کشیده اید و جلوی چشمان خود آویزان کرده اید و مشخص است وقتی تصویر شخصی فقط پرخاشگری و عصبانیت شود؛ انسان خوشایندی نیست و نمی شود به او احساس خوبی داشت و همین احساس را هم به همسرتان به صورت علیت حلقوی انتقال می دهید و خشم و پرخاشگری اش را اضافه می کنید و هم اینکه این احساس منفی را به فرزندانتان نسبت به پدرشان انتقال می دهید که رابطه خانوادگی تان را وخیم تر می کند. خواهشی که از شما دارم این است که با خود بیندیشید؛ چنددرصد خشم و پرخاشگری همسرتان به این قضاوت های شما و احساسات منفی ای که به ایشان منتقل می کنید ربط پیدا می کند؟ بخصوص اینکه گفتید همسرتان می گوید دست خودش نیست؛ بنابراین چنین فردی احتمالا بعد از پرخاشگری پشیمان می شود و درصدد جبران برمی آید. بنابراین به نقاط مثبت ایشان و ویژگی های خوب ایشان هم توجه داشته باشید و برای فرزندانتان هم بازگو نمایید.
موضوع قفل شده است