جمع بندی سند حدیث کساء

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سند حدیث کساء
با سلام یکی از مواردی که در کتاب مفاتیح الجنان نیامده و بعدها به آن توسط افرادی دیگر اضافه شده، حدیث کساء است. خب وقتی مولف این کتاب، این حدیث را در کتابش نیاورده یعنی آن را معتبر نمی داند آن هم فرد عالم و دانشمندی همچون حاج شیخ عباس قمی ولی متاسفانه می بینیم امروزه مجالس ختم حدیث کساء می گیرند آن هم برای حدیثی که معتبر نیست! چرا به این حدیثی که معلوم شده هیچ سندی نداره اینقدر پر و بال می دهید؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد میقات
با سلام و درود در ابتدا باید گفت در اصل این که واقعه ای به نام کساء (عبا)، اتفاق افتاده است، هیچ شک و شبهه ای نیست و شیعه و سنی بالاتفاق، این موضوع را قبول دارند و روایات آن بسیار زیاد است.   واقعه بدین قرار است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در منزل حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و یا منزل خودشان، زیر پارچه ای شبیه عبا قرار گرفتند و حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) را زیر آن جای دادند و از آنان به عظمت و بزرگی یاد کردند و آن جمع را مصداق آیه شریفه تطهیر دانستند و چنین دعا کردند: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِيَ الَّذِينَ وَعَدْتَنِي فِيهِمْ مَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ أَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً»؛ خدایا! اینان اهل بیت من هستند، کسانی که در مورد آن ها وعده دادی آن چه وعده دادی؛ خدایا! پلیدی و رجس را از آنان دور بدار و آنان را پاک و مطهر گردان.( تفسیر قمی، ج 2، ص 193)   دعای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با تفاوت اندکی، این گونه نیز آمده است: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِيَ وَ عِترَتي [و حامتي] [و خاصتي] فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً»(مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏8، ص 559؛ الدر المنثور فى التفسير بالماثور، ج ‏5، ص 198)   روایات متعدد را می توان ذیل آیه تطهیر «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ‏ تَطْهيراً»؛ خداوند فقط مى ‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملًا شما را پاک سازد(احزاب: 33/ 33) پیگیری کرد. بنابر این؛ ماجرایی به نام ماجرای کساء (عبا) که مربوط به پنج تن آل عبا و مرتبط با آیه تطهیر است اتفاق افتاده و شیعه و سنی در این زمینه اختلافی ندارند.   اما حدیث کساء حدیث کساء با این کیفیت و تفصیلی که در انتهای کتاب «مفاتیح الجنان» آمده است، در منابع و مصادر روایی نیست و اولین بار در کتاب «المنتخب في جمع المراثي و الخطب المشتهر بـ (الفخري)» شیخ طریحی (متوفای 1085) (صفحه 35 – 37) بدون سند روایی آمده و بقیه نیز از ایشان نقل کرده اند. البته برخی نیز برای آن، اسنادی نقل کرده اند که این سندها چون دارای اشکال و ضعف است و اطمینان و وثوق حاصل نمی شود نمی توان این حدیث را به معصوم نسبت داد.   مرحوم شیخ عباس قمی، صاحب «مفاتیح الجنان» در کتاب «منتهی الآمال» در شرح لقب «خامس اصحاب کساء» برای امام حسین (علیه السلام) پس از این که حدیث اجتماع خمسه طیبه (علیهم السلام) تحت کساء را از احادیث متواتره دانسته، می گوید: «و امّا حديث معروف به حديث كساء كه در زمان ما شايع است به اين كيفيّت در كتب معتبره و معروفه و اصول حديث و مجامع متقنه محدّثين، ديده نشده، مى توان گفت از خصائص كتاب (منتخب) است»(منتهی الآمال، جلد اول، مقصد چهارم، فصل نهم، قسمت دوم) به همین دلیل، مرحوم شیخ عباس قمی، این حدیث را در کتاب «مفاتیح الجنان» نیاورده است و ناشران بعدا آن را به مفاتیح اضافه کرده اند.   نکته: از آن جا که مضمون و متن این حدیث کساء، مشکلی ندارد و علماء و متدینین نیز به قرائت آن اهتمام می ورزیدند و از طرفی برای رفع حوائج، مجرب است، می توان به قصد رجاء و امید ثواب، آن را خواند و از این جهت هیچ منعی وجود ندارد.   نتیجه گیری: اصل موضوع کساء و رفتن خمسه طیبه (علیهم السلام) تحت کساء، واقعیت دارد و مورد اتفاق نظر شیعه و سنی است و روایاتش متواتر است؛ ولی این حدیث مفصلی که به نام حدیث کساء معروف شده است، به دلیل اشکال در سند، ضعیف محسوب می شود و نمی توان آن را به معصوم نسبت داد. البته این به معنای ممنوع بودن خواندن آن نیست زیرا مضمون حدیث، بدون اشکال است و توسل کردن با این مضمون به خمسه طیبه (علیهم السلام) اشکالی ندارد؛ خواندن آن هم به قصد رجاء، صحیح و مشمول ثواب است.  
وقتی حدیثی سند ندارد، باید گفت نمی توان آن را به قصد قربت خواند؛ نمی توان گفت معصوم چنین گفته است؛ نمی گفت چنین اتفاقی افتاده است و ما وقتی آن را می خوانیم، نذر می کنیم، مجلس می گیریم یعنی چیزی که خدا و معصوم انجام آن را دستور نداده عمل می کنیم و به معصوم نسبت می دهیم و این کار درستی نیست   به نظر باید کارشناسان پاسخ را بدون ملاحظه جو حاکم بر جامعه عوام بدهند؛ چگونه ممکن است روایتی که تا قرن یازدهم در هیچ کتابی نیامده اما خواندنش ثواب داشته باشد زیرا ثواب یعنی دستوری معتبر در قرآن یا روایات وجود دارد در حالی که کارشناس محترم خود تصریح بر نبود این دستور می کند
فرج اله عباسي said in وقتی حدیثی سند ندارد، باید
وقتی حدیثی سند ندارد، باید گفت نمی توان آن را به قصد قربت خواند؛ نمی توان گفت معصوم چنین گفته است؛ نمی گفت چنین اتفاقی افتاده است و ما وقتی آن را می خوانیم، نذر می کنیم، مجلس می گیریم یعنی چیزی که خدا و معصوم انجام آن را دستور نداده عمل می کنیم و به معصوم نسبت می دهیم و این کار درستی نیست به نظر باید کارشناسان پاسخ را بدون ملاحظه جو حاکم بر جامعه عوام بدهند؛ چگونه ممکن است روایتی که تا قرن یازدهم در هیچ کتابی نیامده اما خواندنش ثواب داشته باشد زیرا ثواب یعنی دستوری معتبر در قرآن یا روایات وجود دارد در حالی که کارشناس محترم خود تصریح بر نبود این دستور می کند
  با سلام و درود درست است که در نسبت دادن به دین و به معصوم، باید محتاط بود و نمی توان هر چیزی را به معصوم و به دین نسبت داد؛ ولی این معنایش چنین نیست که پس انجام برخی اعمال با سند ضعیف، خلاف شرع و خلاف دستور دین باشد. ما روایات متعددی داریم که به «أخبار مَن بَلَغ» معروف و مشهور هستند. در این روایات آمده که اگر روایتی از معصوم رسید که مثلا برای عملی ثوابی معین کرده است و شخصی به اعتماد به این روایت و برای رسیدن به آن ثواب، آن عمل را انجام دهد، ثواب برایش منظور می شود، ولو در واقع، آن روایت از معصوم صادر نشده باشد.   به روایات ذیل توجه فرمایید: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَنْ بَلَغَهُ عَنِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) شَيْ‏ءٌ مِنَ‏ الثَّوَابِ‏ فَعَمِلَهُ‏ كَانَ‏ أَجْرُ ذَلِكَ لَهُ وَ إِنْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَمْ يَقُلْه‏»  امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که چیزی از ثواب (حدیثی که گفته باشد انجام چنین کاری ثواب دارد) از پیامبر (صلی الله علیه و آله) به او برسد و او آن را انجام دهد، آن ثواب برای او می باشد، ولو رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آن را نفرموده باشند.(المحاسن، ج ‏1، ص 25، ح 2)   «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَنْ بَلَغَهُ عَنِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) شَيْ‏ءٌ فِيهِ الثَّوَابُ فَفَعَلَ ذَلِكَ طَلَبَ قَوْلِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) كَانَ لَهُ ذَلِكَ الثَّوَابُ وَ إِنْ كَانَ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) لَمْ يَقُلْه‏»  امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) چیزی که در او ثواب است به او رسیده است، و آن شخص آن عمل را به خاطر گفته پیامبر انجام دهد، آن ثواب برای او می باشد، ولو رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آن را نفرموده باشند.(المحاسن، ج ‏1، ص 25، ح 1)   بنابر این: طبق این اخبار و روایات «مَن بَلَغ» اگر کسی به امید رسیدن به ثوابی که برای خواندن حدیث کساء نقل شده است، این حدیث را بخواند، مشمول ثواب الهی می شود. توجه داشته باشید که حدیث کساء از نظر مضمون و محتوا، ایراد و اشکالی ندارد.  
سلام
به همین دلیل، مرحوم شیخ عباس قمی، این حدیث را در کتاب «مفاتیح الجنان» نیاورده است و ناشران بعدا آن را به مفاتیح اضافه کرده اند.
درچاپ کتاب چرا نظارتی نیست وچرا اصل امانت در چاپ رعایت نمیشود آن هم در مورد کتابی که بعد قرآن در هرخانه ای یافت می شود اگر تا الان هم قصوری شده چرا بعد انتشار عمومی خبر این تحریف در کتاب نهاد یا مسئولی عکس العملی نشان نداده واقدامی برای اصلاح کتاب انجام نمیشه؟
Bee said in سلام
درچاپ کتاب چرا نظارتی نیست وچرا اصل امانت در چاپ رعایت نمیشود آن هم در مورد کتابی که بعد قرآن در هرخانه ای یافت می شود اگر تا الان هم قصوری شده چرا بعد انتشار عمومی خبر این تحریف در کتاب نهاد یا مسئولی عکس العملی نشان نداده واقدامی برای اصلاح کتاب انجام نمیشه؟
  متاسفانه در چاپ این کتاب و دیگر کتابها نظارت آن چنانی نمی شود و هر کسی به خود اجازه می دهد مطلبی را اضافه کند و بعد هم می گوید من که کار خلافی انجام نداده ام و اخیر یکی از آقایان خطبه فدکیه را به مفاتیح اضافه کرده و جالب اینه که روی جلد نوشته مفاتیح الجنان مستند!!!!!!!!!!!!! ای کاش حوزه علمیه اجازه اضافه کردن بر هیچ کتابی ندهد و اگر کسی خواست این حدیث را بخواند از کتابی بخواند که برای اولین در آن آمده است نه اینکه به مردم عوام گفته شود این دعا در کتاب شیخ عباس قمی است
درچاپ کتاب چرا نظارتی نیست وچرا اصل امانت در چاپ رعایت نمیشود آن هم در مورد کتابی که بعد قرآن در هرخانه ای یافت می شود
  با سلام و درود بله، با فرمایشان موافقم که باید رعایت امانت می شد و می دانم نظر بسیاری از اهل علم نیز چنین است. البته ناشران و کسانی که به این کار اقدام کرده اند ظاهرا قصدشان سهولت دسترسی به قرآن و ادعیه بوده است و می خواسته اند مجموعه ای از سوره های قرآن و ادعیه در یک کتاب و یکجا در دسترس باشد، به همین خاطر حدیث کساء که بین متدینین شایع و رائج بوده و یا برخی سوره هایی که زیاد مورد قرائت واقع می شدند مثلا سوره های که خواندن آن ها در شب جمعه توصیه شده و یا ثواب قرائت آن ها بیشتر بوده است را در ابتدای مفاتیح الجنان نیز اضافه کرده اند.    
جمع بندی   پرسش: یکی از مواردی که در کتاب مفاتیح الجنان نیامده و بعدها توسط دیگران اضافه شده، حدیث کساء است. وقتی شیخ عباس قمی این حدیث را نیاورده یعنی آن را معتبر نمی دانسته؛ ولی می بینیم امروزه مجالس ختم حدیث کساء می گیرند! چرا به این حدیثی که معلوم شده هیچ سندی ندارد این قدر پر و بال می دهید؟   پاسخ: در ابتدا باید گفت در اصل این که واقعه ای به نام کساء (عبا)، اتفاق افتاده است، هیچ شک و شبهه ای نیست و شیعه و سنی بالاتفاق، این موضوع را قبول دارند و روایات آن بسیار زیاد است. واقعه بدین قرار است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در منزل حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و یا منزل خودشان، زیر پارچه ای شبیه عبا قرار گرفتند و حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) را زیر آن جای دادند و از آنان به عظمت و بزرگی یاد کردند و آن جمع را مصداق آیه شریفه تطهیر دانستند و چنین دعا کردند: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِيَ الَّذِينَ وَعَدْتَنِي فِيهِمْ مَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ أَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً»؛ خدایا! اینان اهل بیت من هستند، کسانی که در مورد آن ها وعده دادی آن چه وعده دادی؛ خدایا! پلیدی و رجس را از آنان دور بدار و آنان را پاک و مطهر گردان.(1) دعای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با تفاوت اندکی، این گونه نیز آمده است: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِيَ وَ عِترَتي [و حامتي] [و خاصتي] فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً»(2) روایات متعدد را می توان ذیل آیه تطهیر «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ‏ تَطْهيراً»؛ خداوند فقط مى ‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملًا شما را پاک سازد(3) پیگیری کرد. بنابر این؛ ماجرایی به نام ماجرای کساء (عبا) که مربوط به پنج تن آل عبا و مرتبط با آیه تطهیر است اتفاق افتاده و شیعه و سنی در این زمینه اختلافی ندارند.   اما حدیث کساء حدیث کساء با این کیفیت و تفصیلی که در انتهای کتاب «مفاتیح الجنان» آمده است، در منابع و مصادر روایی نیست و اولین بار در کتاب «المنتخب في جمع المراثي و الخطب المشتهر بـ (الفخري)» شیخ طریحی (متوفای 1085) (صفحه 35 – 37) بدون سند روایی آمده و بقیه نیز از ایشان نقل کرده اند. البته برخی نیز برای آن، اسنادی نقل کرده اند که این سندها چون دارای اشکال و ضعف است و اطمینان و وثوق حاصل نمی شود نمی توان این حدیث را به معصوم نسبت داد. مرحوم شیخ عباس قمی، صاحب «مفاتیح الجنان» در کتاب «منتهی الآمال» در شرح لقب «خامس اصحاب کساء» برای امام حسین (علیه السلام) پس از این که حدیث اجتماع خمسه طیبه (علیهم السلام) تحت کساء را از احادیث متواتره دانسته، می گوید: «و امّا حديث معروف به حديث كساء كه در زمان ما شايع است به اين كيفيّت در كتب معتبره و معروفه و اصول حديث و مجامع متقنه محدّثين، ديده نشده، مى توان گفت از خصائص كتاب (منتخب) است»(4) به همین دلیل، مرحوم شیخ عباس قمی، این حدیث را در کتاب «مفاتیح الجنان» نیاورده است و ناشران بعدا آن را به مفاتیح اضافه کرده اند. نکته: از آن جا که مضمون و متن این حدیث کساء، مشکلی ندارد و علماء و متدینین نیز به قرائت آن اهتمام می ورزیدند و از طرفی برای رفع حوائج، مجرب است، می توان به قصد رجاء و امید ثواب، آن را خواند و از این جهت هیچ منعی وجود ندارد. نتیجه گیری: اصل موضوع کساء و رفتن خمسه طیبه (علیهم السلام) تحت کساء، واقعیت دارد و مورد اتفاق نظر شیعه و سنی است و روایاتش متواتر است؛ ولی این حدیث مفصلی که به نام حدیث کساء معروف شده است، به دلیل اشکال در سند، ضعیف محسوب می شود و نمی توان آن را به معصوم نسبت داد. البته این به معنای ممنوع بودن خواندن آن نیست زیرا مضمون حدیث، بدون اشکال است و توسل کردن با این مضمون به خمسه طیبه (علیهم السلام) اشکالی ندارد؛ خواندن آن هم به قصد رجاء، صحیح و مشمول ثواب است.   سؤال و جواب ممکن است گفته شود وقتی حدیثی سند ندارد نمی توان آن را به قصد قربت خواند یعنی خدا و معصوم انجام آن را دستور نداده لذا ثواب ندارد و ما هم نباید به آن عمل کنیم و عمل به آن، کار درستی نیست. در جواب می گوییم: درست است که در نسبت دادن به دین و به معصوم، باید محتاط بود و نمی توان هر چیزی را به معصوم و به دین نسبت داد؛ ولی این معنایش چنین نیست که پس انجام برخی اعمال با سند ضعیف، خلاف شرع و خلاف دستور دین باشد. ما روایات متعددی داریم که به «أخبار مَن بَلَغ» معروف و مشهور هستند. در این روایات آمده که اگر روایتی از معصوم رسید که مثلا برای عملی ثوابی معین کرده است و شخصی به اعتماد به این روایت و برای رسیدن به آن ثواب، آن عمل را انجام دهد، ثواب برایش منظور می شود، ولو در واقع، آن روایت از معصوم صادر نشده باشد. به روایات ذیل توجه فرمایید: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَنْ بَلَغَهُ عَنِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) شَيْ‏ءٌ مِنَ‏ الثَّوَابِ‏ فَعَمِلَهُ‏ كَانَ‏ أَجْرُ ذَلِكَ لَهُ وَ إِنْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَمْ يَقُلْه‏»؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که چیزی از ثواب (حدیثی که گفته باشد انجام چنین کاری ثواب دارد) از پیامبر (صلی الله علیه و آله) به او برسد و او آن را انجام دهد، آن ثواب برای او می باشد، ولو رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آن را نفرموده باشند.(5) «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَنْ بَلَغَهُ عَنِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) شَيْ‏ءٌ فِيهِ الثَّوَابُ فَفَعَلَ ذَلِكَ طَلَبَ قَوْلِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) كَانَ لَهُ ذَلِكَ الثَّوَابُ وَ إِنْ كَانَ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) لَمْ يَقُلْه‏»؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) چیزی که در او ثواب است به او رسیده است، و آن شخص آن عمل را به خاطر گفته پیامبر انجام دهد، آن ثواب برای او می باشد، ولو رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آن را نفرموده باشند.(6) بنابر این: طبق این اخبار و روایات «مَن بَلَغ» اگر کسی به امید رسیدن به ثوابی که برای خواندن حدیث کساء نقل شده است، این حدیث را بخواند، مشمول ثواب الهی می شود. توجه داشته باشید که حدیث کساء از نظر مضمون و محتوا، ایراد و اشکالی ندارد.   پی نوشت ها: 1. قمى، على بن ابراهيم‏، تفسير القمي‏، محقق: موسوى جزايرى، ناشر: دار الكتاب‏- قم‏، ج 2، ص 193. 2. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات: ناصر خسرو ـ تهران، ج ‏8، ص 559؛ سیوطی، الدر المنثور فى التفسير بالماثور، ناشر: كتابخانه عمومى حضرت آيت الله العظمى مرعشى نجفى(ره)- قم‏، 1404 ه. ق‏، چاپ: اول، ج ‏5، ص 198. 3. احزاب: 33/ 33. 4. شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، جلد اول، مقصد چهارم، فصل نهم، قسمت دوم. 5. برقى، المحاسن‏، محقق/مصحح: محدث، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ قم‏، 1371 ق‏، چاپ دوم‏، ج ‏1، ص 25، ح 2. 6. همان، ح 1.
موضوع قفل شده است