جمع بندی دلالت معجزه بر اثبات خدا

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دلالت معجزه بر اثبات خدا
با استاد سدید و کاربران بحث میکردیم که بحثمون رسید به دلالت معجزه بر اثبات خدا بحث خوبی هست و لطفا با استاد این سوال رو ایجاد کنین که آیا معجزه میتونه بر وجود خدا دلالت کنه چطوری بعضیا این استدلال رو مطرح کردن در فلسفه ما هم موافق داره؟
برچسب: 
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد قول سدید
سلام و عرض ادب دوست عزیز معجزه کار خارق العاده ای است که برای اثبات رابطه نبی با خدا، ارائه می شود. از این منظر، معجزه نشانه ای است برای اثبات نبوت خاصه. یعنی بعد از این که فهمیدیم خدایی هست و بر خدا لازم است نبی و پیامبری برگزیند تا با مردم از این طریق ارتباط داشته باشد، معجزه به ما کمک می کند مصداق آن نبی را بشناسیم.
متفکران مسلمان، دلالت معجزه بر اثبات رابطه نبی با خدا (یا به بیان دیگر، دلالت معجزه بر صدق نبی) را می پذیرند اما به این نکته نیز توجه می دهند که معجزه هیچ دلالتی بر تایید و تصدیق محتوای دعوت انبیاء ندارد. بله، با اضافه کردن مقدماتی به معجزه می توان برهانی به سود صدق محتوای دعوت انبیاء نیز ارائه کرد. مثلا با این بیان که معجزه دلالت دارد بر صدق نبی و ارتباط او با خدا؛ و چون خداوند خیرخواه و حکیم است هیچ وقت نبی را گمراه نمی سازد و به او دروغ نمی گوید و چون عالم و دانا است و هیچ جهلی ندارد هیچ وقت مردم را به نادانی سوق نمی دهد. بنابراین، آنچه نبی از خدا دریافت می کند عینِ حقیقت است. اما همانطور که مستحضرید نمی توان با این استدلال، منطقا اصل اعتقاد به خدا را اثبات کرد چرا که اعتقاد به خدا یکی از مقدمات این استدلال است.
اما با این حال، برخی از محققان غربی و مسلمان کوشیده اند تا از طریق معجزه، وجود خدا را اثبات کنند. از این برهان، تقریرهای مختلفی ارائه شده است از جمله این تقریر: مسلما معجزه و کارهای خارق العاده و امدادهای غیبی و غیره، در جهان رخ داده است. این امور توسط علل طبیعی توضیح دادنی نیستند. بنابراین، باید علت غیرطبیعی برای آنها در نظر گرفت. پس خدا ثابت می شود.
همانطور که پیداست این تقریر از برهان، خالی از اشکال نیست چرا که به تعبیر برخی از محققان، این برهان صرفا ثابت می کند که معجزات علل طبیعی ندارند اما ثابت نمی کند آن علت غیرطبیعی، حتما خداوند است. کاملا ممکن است موجودات غیرمادی دیگری وجود داشته باشند که وجودشان حادث و محتاج به علت باشد اما بواسطه قدرتی که دارند، معجزاتی را ایجاد می کنند و در قوانین و علل طبیعی تصرف می کنند. بگذریم از این که معجزه به معنای خرق عادت است و ایرادی ندارد که علتش طبیعی باشد. اصولا کسانی که از معجزه برای اثبات نبوت خاصه استفاده می کنند، معجزه را به معنای خرق عادت می دانند که حتی به باور برخی از آنها علتش نفس قوی پیامبران است؛ چنانچه در تاپیک سابق به این نظر اشاره کردیم. بنابراین، همین که این احتمال متصور باشد، برهان از قطعیت ساقط می شود.
اما با این حال، برخی از محققان مسلمان در آثارشان به دفاع از این برهان برای اثبات وجود خدا پرداخته اند. برای نمونه مرحوم ملا محمدمهدی نراقی در کتاب انیس الموحدین، به دفاع از این برهان پرداخته  و از وجود معجزات، وجود خداوند را نتیجه گرفته است. اما در هر صورت، دیدگاه اکثر متفکران مسلمان این است که وجود معجزه دلالت منطقی بر وجود خدا ندارد؛ جز این که بگوییم اگر قرار بر این باشد که از وجود حوادث و نظم طبیعی اشیاء به وجود خداوند برسیم و اشیای پیرامونی را نشانه و آیات خدا بدانیم، به طریق اولی، وجود حوادث خارق العاده، دلالت بیشتری بر وجود خدا دارد و اطمینان و یقین روانی بیشتری را به ارمغان می آورد.  
برای مطالعه بیشتر در این زمینه، این منابع پیشنهاد می شود: 1. خسروپناه، عبدالحسین، دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا، مجله قبسات، پاییز1385ش. 2. شمس آبادی، محمدعلی، برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا، فصلنامه علمی تخصصی فرهنگ پژوهش، تابستان و پاییز 1392ش. 3. جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، انتشارات اسراء، 1384ش، صص257-266.
با سلام  معجزه برای نبوت خاصه است. نهایتا شما میتوانید معجزه را یک معلول خارق العاده بدانید... یعنی همانطور که میگوییم خورشید و ماه و انسان و تمام ممکن الوجود ها نیاز به واجب الوجود دارند، اینجا می گوییم معجزه هم نیاز به واجب الوجود دارد... که این میشود همان استدلال های مشهور اثبات خدا و استدلال جدیدی نیست...
معجزه هم نبوت شخص مدعی رو اثبات میکنه هم میتونه یک نشانه خوب برای وجود خدای ادیان باشه   زیرا تنها در خدای ادیان از خدای قادر مطلق و ماورای طبیعی حرف زده میشه.وقتی شخصی کاری خارقا لعاده انجام میده بشرطی که ثابت بشه تردستی نمیکنه و بیاد تحدی هم بکنه خوب هر عقل سلیمی اینو قبول میکنه که این شخص با یک خدا رابطه داره.   الان همه افرادی که منکر وجود خدا هستند اگه میتونستن یک معجزه ای ببینند خیلیاشون دوباره خدا باور میشدن.در صورتی که همین افراد با استدلال خشک فلسفی اثبات خدا اشنایی دارن ولی این براهین نتونسته اونها رو به سمت باورمند بودن سوق بده   همین که نام دیگر معجزه آیت یعنی نشانه هست خودش میتونه هم نشانه راست بودن مدعی نبوت بشه هم رابطه اش با خدا و از این دو براحتی میشه نتیجه هم گرفت پس واقعا اعتقاد به خدا راسته که فردی تونسته معجزه بیاره
همانطور که سابقا عرض شد: اگر قرار بر این باشد که در برهان معجزه، این انتظار را پیش بکشیم که از وجود معجزه منطقا وجود خدا را بتوان نتیجه گرفت، باید پذیرفت این برهان چنین دستاوردی ندارد. اما اگر قرار بر این باشد که در برهان معجزه، این انتظار را پیش بکشیم که وجود معجزه، آیت و نشانه خوبی برای اطمینان به وجود خدا باشد، می توان با آن موافق بود؛ اما در این صورت، نباید آن را برهان نامید. همچنین اگر معجزات را دستمایه ای برای انتباه و بیدارسازی فطرت به حساب آوریم، می توانیم با آنها همراهی کرده و به نتایج مفیدشان دست یابیم. در واقع، معجزات بواسطه حیرتی که در آدمی ایجاد می کنند، برای لحظاتی آدمی را از زندگی روزانه منقطع کرده و فطرت آدمی را متنبّه می سازند.
جمع بندی   پرسش: آیا معجزه میتواند بر وجود خدا دلالت کند؟ چطوری بعضی ها این استدلال رو مطرح کردند؟ در فلسفه ما هم موافق دارد؟   پاسخ: دوست عزیز، معجزه کار خارق العاده ای است که برای اثبات رابطه نبی با خدا، ارائه می شود. از این منظر، معجزه نشانه ای است برای اثبات نبوت خاصه. یعنی بعد از این که فهمیدیم خدایی هست و بر خدا لازم است نبی و پیامبری برگزیند تا با مردم از این طریق ارتباط داشته باشد، معجزه به ما کمک می کند مصداق آن نبی را بشناسیم. متفکران مسلمان، دلالت معجزه بر اثبات رابطه نبی با خدا (یا به بیان دیگر، دلالت معجزه بر صدق نبی) را می پذیرند اما به این نکته نیز توجه می دهند که معجزه هیچ دلالتی بر تایید و تصدیق محتوای دعوت انبیاء ندارد. بله، با اضافه کردن مقدماتی به معجزه، می توان برهانی به سود صدق محتوای دعوت انبیاء نیز ارائه کرد. مثلا با این بیان که معجزه دلالت دارد بر صدق نبی و ارتباط او با خدا؛ و چون خداوند خیرخواه و حکیم است هیچ وقت نبی را گمراه نمی سازد و به او دروغ نمی گوید و چون عالم و دانا است و هیچ جهلی ندارد هیچ وقت مردم را به نادانی سوق نمی دهد. بنابراین، آنچه نبی از خدا دریافت می کند عینِ حقیقت است. اما همانطور که مستحضرید نمی توان با این استدلال، منطقا اصل اعتقاد به خدا را اثبات کرد چرا که اعتقاد به خدا یکی از مقدمات این استدلال است. اما با این حال، برخی از محققان غربی و مسلمان کوشیده اند تا از طریق معجزه، وجود خدا را اثبات کنند. از این برهان، تقریرهای مختلفی ارائه شده است از جمله این تقریر: مسلما معجزه و کارهای خارق العاده و امدادهای غیبی و غیره، در جهان رخ داده است. این امور توسط علل طبیعی توضیح دادنی نیستند. بنابراین، باید علت غیرطبیعی برای آنها در نظر گرفت. پس خدا ثابت می شود. همانطور که پیداست این تقریر از برهان، خالی از اشکال نیست چرا که به تعبیر برخی از محققان، این برهان صرفا ثابت می کند که معجزات علل طبیعی ندارند اما ثابت نمی کند آن علت غیرطبیعی، حتما خداوند است. کاملا ممکن است موجودات غیرمادی دیگری وجود داشته باشند که وجودشان حادث و محتاج به علت باشد اما بواسطه قدرتی که دارند، معجزاتی را ایجاد می کنند و در قوانین و علل طبیعی تصرف می کنند. بگذریم از این که معجزه به معنای خرق عادت است و ایرادی ندارد که علتش طبیعی باشد. اصولا کسانی که از معجزه برای اثبات نبوت خاصه استفاده می کنند، معجزه را به معنای خرق عادت می دانند که حتی به باور برخی از آنها علتش نفس قوی پیامبران است؛ چنانچه در تاپیک سابق به این نظر اشاره کردیم. بنابراین، همین که این احتمال متصور باشد، برهان از قطعیت ساقط می شود. اما با این حال، برخی از محققان مسلمان در آثارشان به دفاع از این برهان برای اثبات وجود خدا پرداخته اند. برای نمونه مرحوم ملا محمدمهدی نراقی در کتاب انیس الموحدین، به دفاع از این برهان پرداخته است و از وجود معجزات، وجود خداوند را نتیجه گرفت. در پایان، لازم به ذکر است اگرچه وجود معجزه منطقا وجود خدا را اثبات نمی کند، اما می تواند آیت و نشانه خوبی برای اطمینان به وجود خدا باشد. همچنین اگر معجزه را دستمایه ای برای انتباه و بیدارسازی فطرت به حساب آوریم، می توانیم با آن همراهی کرده و به نتایج مفیدش دست یابیم. در واقع، معجزات بواسطه حیرتی که در آدمی ایجاد می کنند، برای لحظاتی آدمی را از زندگی روزانه منقطع کرده و فطرت آدمی را متنبّه می سازند.   برای مطالعه بیشتر در این زمینه، این منابع پیشنهاد می شود: 1. خسروپناه، عبدالحسین، دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا، مجله قبسات، پاییز1385ش. 2. شمس آبادی، محمدعلی، برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا، فصلنامه علمی تخصصی فرهنگ پژوهش، تابستان و پاییز 1392ش. 3. جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، انتشارات اسراء، 1384ش، صص257-266.  
موضوع قفل شده است