جمع بندی ازدواج با فامیل پولدار

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ازدواج با فامیل پولدار
سلام. من پسری 25ساله هستم. میخواستم ببینم با شرایط من آیا زمان مناسب ازدواج من هست یا خیر. آیا گزینه ای که مطرح میکنم مناسب من میباشد یا خیر ؟با تشکر. شرایط من: 1. سربازی رفته ام(اموزشی به شکل امریه)  2.اشتغال: فعلا مشغول کاراموزی هستم با حقوق تقریبی2میلیون تومن و سر کار بروم حقوق اولیه 5تومن و بعدا7.8تومن #امکان دارد با توجه به نوع کارم(دولتی) به شهرستان ها هم بروم برای کار( احتمالش کم هست ولی هست) کارم ممکن هست یک سری محدودیت ها و سختی ها داشته باشد( اگه کارم رو بگم و ایشون این پست رو بخونن میفهمه من کی هستم. شرمنده نمیگم.) 3.هم نیاز عاطفی هم نیاز جنسی به ازدواج دارم. تقریبی بخوام بگم 70درصد عاطفی و نیاز به همراه و تشکیل خانواده30درصد نیاز جنسی(فعلا به خانواده مطرح نکردم بحث ازدواج رو) 4.همسر مورد نظرم: از اقوام هستند نه خیلی نزدیک نه خیلی دور( از نوه های عمه ام).هم رشته من هست(حقوق) 5. مسکن: میتوانم اجاره ای تهیه کنم یک مسکن معمولی در تهران 6.مشکلات اصلی و دغدغه فکری ام: اولا خانواده دختر به شدت پولدار هستند.( خانواده ما سطح متوسط جامعه. پدرم بازاری هست) ولی ملاک من برای انتخاب اصلا و ابدا پول نیست(بیا و ثابت کن!!!) و ویژگی های اخلاقی طرف و خانواده او...زیبایی.. غرور وعفت...(خلاصه بگم دوسش دارم و تاثیری که تو من گذاشته تمرکزم رو از دست دادم برا کار یاد گرفتن و درس خوندنم... واقعا فقط به اون فکر میکنم و شرایطی که گفتم و از وقتی عاشقش شدم واقعا به هیچ دختری نظر ندارم (البته بگم قبلا هم نگاه هوس الود نکردم به کسی.کلا به قول بچه ها پاستوریزه هستم تو اینجور مسایل) در مورد مسایل مالی:1. من میترسم با توجه به سطح زندگی اونها نتونم توقعات رو براورده کنم.(حتما باید طرف مقابلم مسایل مادی براش مهم نباشه و اگر باشه واقعا فکر کنم تا مدت زیادی نتونم هضمش کنم) 2. اگر خونواده اونها خودشون بخوان کمک کنن برا من عار نیست چونکه گفتم مسایل مالی برا من مطرح نیست( در حد نیاز لازم میدونم ما بقیش رو نه) مهم عشق و صداقت و صمیمیت و گذشت و جذاب و باهوش بودن و حس درک متقابل داشتن طرفم هست.اونها هم خونواده ای نیستن که کلاس بزارن ولی خوب شناختم تو مسایل مالی نسبت به خود دختر تقریبا ناچیزه. ببخشید زیاد نوشتم... پس شدش انگیزه هام:1. عشق و دوست داشتن2. احساس نیاز به همراه و همدم و مقداری هم نیاز جنسی 3. زیبایی نسبی... شعور خانوادگی و فردی طرف.... باهوش و جذاب بودن البته از نظر مجنون!!! اخلاق و درک متقابل و صداقت   موانع و حساسیت هام 1. مسائل مالی و طرز نفکر طرف(چون فامیل هست امکان گفتگوی خارج از خانواده ندارم و همین ترس من را برای مطرح کردن و جواب رد شنیدن بیشتر میکنه) 2.بحث مسکن... میتونم مسکن عرفی اجاره ای تهیه کنم ولی خوب برا اونا که تو خونه اعیانی هستن نمیدونم قبول کنن یا نه 3. طرز تفکرشون حس میکنم اینه که دنبال پسر کاری و مثبت و با اخلاق و اهل زندگی و کار و تلاش و مودب و اینها باشه... تا اینکه دنبال پول باشن... چون خودشون خیلی دارن ... درگیرممم شدیدد... راهنمایی کنین ممنون میشم یکم آروم بگیرم
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد امیـد
سلام دوست گرامی لطفا حرف های مرا تااااا آخر بخوانید. شما مردی متدیّن، سالم و زحمتکش هستید که دوست دارید با همسری مهربان، قدردان و شایسته ازدواج کنید تا بتوانید ان شاءالله در کنارش احساس آرامش داشته باشید. در ازدواج علاوه بر بلوغ شرعی و جنسی، دختر و پسر باید به بلوغ عقلی و فکری، اجتماعی و اقتصادی رسیده باشند. شما در حال گذراندن دوره سربازی هستید؛ دوره کارآموزی را طیّ می کنید و اگر شغلتان اقتضا نماید، حاضرید به شهر دیگری بروید. اینها نشان می دهند که شما برای آینده خود برنامه دارید و به بلوغ فکری، عقلی، اجتماعی و اقتصادی رسیده اید. پس اکنون زمان ازدواج شماست. اما در مورد اختلاف طبقاتیِ شما به خاطر سطح اقتصادی خانواده ها باید بگویم:  تفاوت طبقاتی ممکن است اختلافات و مشکلات دیگری را در زندگی زناشویی برای زوجین به وجود آورد که گاهی زندگی آن‌ها را به نابودی و جدایی سوق می‌دهد. مثلا ممکن است با وجود اختلاف طبقاتی، «نقش های زن و شوهر در خانواده» به صورت های متفاوتی در ذهن دختر و پسر حکّ شده باشند. به عبارت روشن تر ممکن است شوهری از یک طبقه دیگر، نقش زن را در خانواده به «نقش مدیریت تربیتی در خانه و رسیدگی به کارهای منزل» محدود سازد و زنی که از طبقه اجتماعیِ دیگری است، نقش زن را در خانه وسیع تر در نظر بگیرد و معتقد باشد که زن باید پا به پای شوهرش در همه امور زندگیِ مشترک حضوری پر رنگ داشته باشد و کلیشه های سنّتی در مورد نقش زن را ردّ کند. یا با وجود اختلاف طبقاتی امکان دارد شوهر معتقد باشد که مرد باید مدیریّتِ همه مسائلِ زندگی را بر عهده داشته باشد و حرفِ آخر را او بگوید؛ اما زنی از طبقه دیگر معتقد باشد که شوهر وظیفه دارد اسباب و وسایل زندگیِ راحت را برای اعضای خانواده فراهم سازد و در مسائل دیگر نظرش بر اعضای خانواده هیچ برتری ندارد و صرفا می تواند اظهار نظر کند و تصمیم گیری باید بر اساس موافقت همه اعضای خانواده انجام شود. اختلاف طبقاتیِ دختر و پسر حتی در شیوه های فرزندپروری و روش های گذراندن اوقات فراغت تأثیر دارد. بعضی خانواده های متموّل از زمان کودکی برای پرکردن اوقات فراغت فرزندان شان برنامه منظّمی دارند؛ در صورتی که به احتمال زیاد فردِ بزرگ شده در خانواده ای متوسّط چنین برنامه منظّمی نداشته باشد. اجازه دهید به صورتی ملموس تر مشکلات اختلاف طبقاتی را برای تان توضیح دهم. وقتی پسری که از خانواده متوسط است، با دختری از خانواده پولدار ازدواج می کند و با دقتْ تناسب در ویژگی های اخلاقی، رفتاری و شخصیّتی را مورد بررسی قرار نمی دهد، امکان دارد در ابتدای زندگی به خاطر عشق و علاقه تصور کنند که با مشکلی مواجه نخواهند شد؛ اما بعد از مدتیْ مشکلات مختلفی احتمالا پیش می آید. وقتی به تدریج و با رفت و آمدِ پسر با خانواده و اقوام دختر، تفاوت ها آشکارتر می شوند، احتمال زیادی وجود دارد که مقایسه ها شروع شود. چرا تو ماشینت مدل بالا نیست؟ چرا مثل فلانی مراسمِ عروسی را برگزار نکردی؟ چرا در فلان محلّه خانه نگرفتی؟ اصلا چرا می خواهی منو از تهران به شهرستان ببری؟ همچنین با وجود اختلاف طبقاتی میان دختر و پسر و خدای نکرده بی محلّیِ خانواده ای که از طبقه اقتصادی بالاتر است، ممکن است طرف دیگر دچار احساس حقارت شود.     ادامه دارد...
اگر دوست دارید با این دختر ازدواج کنید، باید او را در جریان وضعیت اقتصادیِ خود و برنامه هایتان برای زندگی قرار دهید. همچنین باید نظرِ خود دخترخانم و خانواده اش را در موردِ زندگیِ مطلوبشان بپرسید. مشاوری می گفت:«دختر و پسر جوانی به من مراجعه کردند. آنها تصور می کردند که در همه موارد با یکدیگر توافق دارند. وقتی از دخترخانم پرسیدم در چه خانه ای حاضرید زندگی کنید، گفت می توانم در خانه ای اجاره ای در محلّه یِ پدر و مادرم زندگی کنم. اما پسر گفت:من اگر تمام پس اندازِ خودم و خانواده ام را جمع کنم، نمی توانم اجاره خانه ای در محله پدر این خانم را پرداخت کنم. چون پدر و مادر این خانم در یکی از محلّه های پولدارنشین تهران زندگی می کنند».   گفته اید:«طرز تفکرشون حس میکنم اینه که دنبال پسر کاری و مثبت و با اخلاق و اهل زندگی و کار و تلاش و مودب و اینها باشه... تا اینکه دنبال پول باشن... چون خودشون خیلی دارن». این تنها حدس و گمان شماست. شاید آنها به دنبال جوانی از طبقه اجتماعیِ خودشان هستند و نمی توانند فردی با درآمد و داراییِ کمتر را تحمل کنند. شاید بعد از ازدواج، آنها با استفاده از تهدید به اجراگذاشتنِ مهریه، شما را وادار کنند که شغلتان را عوض کنید و از هر راهِ دیگری درآمدِ بیشتری کسب به دست آورید. تصور نکنید به خاطر عشق و علاقه ای که به این خانم دارید، این مشکلات هرگز برای شما به وجود نمی آید. در اولین فرصت سری به دادگاه خانواده بزنید. ورود به مجتمع های قضاییِ خانواده برای همه آزاد است. هیچ فردی مانع ورود شما نخواهد شد. به آنجا بروید و یک ساعت به زوج هایی که به آنجا آمده اند نگاه کنید. بسیاری از آنها زندگیِ شان را با شور و عشق وصف ناپذیر آغاز کرده اند. اما به خاطر کوتاهی در بررسیِ تناسب و سازگاریِ ویژگی های شخصیّتی به نقطه ای رسیده اند که راهی جز متارکه و طلاق نیافته اند و برای همین به دادگاه مراجعه نمودند تا از یکدیگر جدا شوند. به همین دلیل، روانشناس مشهور آمریکایی، "آرون تی بِک" کتابی نوشته به نام «عشق هرگز کافی نیست». پس از صحبت با دخترخانم و خانواده اش درباره وضعیتِ مالیِ خودتان و برنامه های تان برای آینده و جویاشدنِ نظراتشان درباره یک زندگیِ مطلوب، برای بررسیِ دقیق ترِ تناسب میان خودتان و این دخترخانم به همراه ایشان و مادر یا پدرش به یک روانشناس و مشاور خانواده خبره مراجعه کنید و از او بخواهید تناسب میان شما را بررسی کند و بگوید آیا این ازدواج به صلاح است یا اینکه با ریسک زیادی همراه خواهد بود. یک روانشناسِ خبره با گرفتنِ آزمون های روانشناختیِ معتبری، همچون پرسشنامه شانزده عاملیِ شخصیّتِ کَتِل(1)، می تواند میزان تشابه میان ویژگی های شخصیّتی را با دقت مشخص سازد و احتمال موفقیتِ ازدواج را به شما بگوید. پی نوشت: 1: Cattell's 16 personality factor test  
پس به نظر شما باید اقدام کنم به خواستگاری ولی ویژگی های اخلاقی و رفتاری و شخصیتی رو از طریق مشاوره روانشناسی دقیق بررسی کنیم؟ و اینکه دوما در مورد جزییات مسایل مالی صحبت کنیم؟ مشکل اصلی در ازدواج فامیلی همین موارد هست که امکان گفتگوهای قبل از ازدواج و توافق نهایی خیلی کمتر از ازدواج هایی است که اشتایی ات در سر کار با محل تحصیل ایجاد میشه... ترس از برهم خوردن روابط فامیلی و این داستان ها.....   به هرحال خیلی ممنون که وقت گزاشتین و جواب دادین.متشکرم
آشنایی آن در سر کار یا محل تحصیل(غلط تایپی)
پس به نظر شما باید اقدام کنم به خواستگاری ولی ویژگی های اخلاقی و رفتاری و شخصیتی رو از طریق مشاوره روانشناسی دقیق بررسی کنیم؟ و اینکه دوما در مورد جزییات مسایل مالی صحبت کنیم؟ مشکل اصلی در ازدواج فامیلی همین موارد هست که امکان گفتگوهای قبل از ازدواج و توافق نهایی خیلی کمتر از ازدواج هایی است که اشتایی ات در سر کار با محل تحصیل ایجاد میشه... ترس از برهم خوردن روابط فامیلی و این داستان ها.....
 دوست عزیز در آشنایی در محل کار هم نمی توان زیاد روی حرف های طرف مقابل حساب کرد. گاهی طرف مقابل در گفتگوها حرفی می زند و در ذهنش مطالب دیگری را برنامه ریزی می کند. از آنجایی که بررسیِ تناسب میان دختر و پسر کاری تخصصی است و امروزه متأسفانه اوضاع به گونه ای شده که با کوچک ترین اختلاف، ممکن است زندگی به ایستگاه طلاق ختم شود، لازم است یک روانشناس و مشاور خانواده آگاه و خبره با شما و این دخترخانم به صورت تخصصی مشاوره انجام دهد و ویژگی های شخصیّتیِ هر دو را به صورت علمی به دست آورد و میزان تناسب میان شما دو نفر را مشخص سازد. توصیه می کنم ابتدا با دخترخانم صحبت کنید و حرف هایتان را در مورد «وضعیت شغلی، برنامه هایتان برای آینده و وضعیت مالی تان» بگویید و بعد اگر شما نظرات دختر خانم را قبول داشتید و او هم نظرات و شرایط تان را پذیرفت، «با هم» به یک روانشناس خبره مراجعه کنید. اگر صحبت با این دخترخانم بدون خواستگاری امکان پذیر نیست، مجبورید ابتدا از او خواستگاری کنید و سپس با او گفتگو نمایید و نظرش را در مورد ویژگی ها و برنامه هایتان جویا شوید. توجه داشته باشید که هر فردی که در رشته روانشناسی تحصیل کرده، روانشناس خبره نیست. تحقیق کنید و یک روانشناس واقعاااا آگاه، باتجربه و خبره بیابید. متأسفانه در رشته ما هم افرادی کم سواد یافت می شوند که باعث به دردسر افتادن مُراجعان می شوند. از برهم خوردنِ روابط فامیلی به خاطر یک خواستگاری نترسید. اگر دخترخانم با برنامه ها و وضعیت شما مخالفت کرد یا شما متوجه شُدید که با یکدیگر تناسب ندارید، یا روانشناس به شما گوشزد کرد که تناسب کمی دارید، هیچ اشتباهی در خواستگاری مرتکب نشده اید. بالاخره قرار نیست همه خواستگاری ها به ازدواج منتهی شود. 
خیلی ممنون از راهنمایی کامل و جامع شما خیلی جای خوشحالی داره که همچین سایت خوبی برای طرح دغدغه های جوانان ایرانی وجود داره و ادمین ها با دقت و ظرافت جواب سوال ها رو میدن ممنونم
خیلی ممنون از راهنمایی کامل و جامع شما
خواهش می کنم. موفق باشید. در مراحل مختلف زندگی از مشاوره با روانشناسان و مشاوران خبره بهره ببرید.  
جمع بندی پرسش: من پسری 25 ساله هستم که در حال گذراندن دوره سربازی به شکل امریّه می باشم. در ضمن سربازی، مشغول گذراندنِ دوره کارآموزی با حقوق تقریبیِ دو میلیون تومان در ماه هستم. امکان دارد با توجه به کارم، در آینده مجبور شوم به شهرستان بروم. احساس می کنم که نیاز به ازدواج دارم. دختر خانمی را در نظر گرفته ام که نوه عمّه ام می باشد. مسأله من این است که خانواده دختر خیلی پولدار هستند. اما خانواده ما در سطح متوسّط جامعه می باشند. من می ترسم با توجه به سطح زندگیِ شان، نتوانم توقعاتِ آنها را برآورده کنم. احساس می کنم آنها به دنبال مردی اهلِ کار و تلاش و بااخلاق می باشند. چون خودشان پول زیادی دارند. آیا با شرایطِ مذکور، این ازدواج به صلاح است؟   پاسخ: شما جوانی متدیّن، سالم و زحمتکش هستید که دوست دارید با همسری مهربان، قدردان و شایسته ازدواج کنید تا بتوانید ان شاءالله در کنارش احساس آرامش داشته باشید. در ازدواج علاوه بر بلوغ شرعی و جنسی، دختر و پسر باید به بلوغ عقلی و فکری، اجتماعی و اقتصادی رسیده باشند. شما در حال گذراندن دوره سربازی هستید؛ دوره کارآموزی را طیّ می کنید و اگر شغلتان اقتضا نماید، حاضرید به شهر دیگری بروید. اینها نشان می دهند که شما برای آینده خود برنامه دارید و به بلوغ فکری، عقلی، اجتماعی و اقتصادی رسیده اید. پس اکنون زمان ازدواج شماست.    در مورد اختلاف طبقاتیِ شما به خاطر سطح اقتصادی خانواده ها باید بگویم:  تفاوت طبقاتی ممکن است اختلافات و مشکلات دیگری را در زندگی زناشویی برای زوجین به وجود آورد که گاهی زندگی آن‌ها را به نابودی و جدایی سوق می‌دهد. مثلا ممکن است با وجود اختلاف طبقاتی، «نقش های زن و شوهر در خانواده» به صورت های متفاوتی در ذهن دختر و پسر حکّ شده باشند. به عبارت روشن تر ممکن است شوهری از یک طبقه دیگر، نقش زن را در خانواده به «نقش مدیریت تربیتی در خانه و رسیدگی به کارهای منزل» محدود سازد و زنی که از طبقه اجتماعیِ دیگری است، نقش زن را در خانه وسیع تر در نظر بگیرد و معتقد باشد که زن باید پا به پای شوهرش در همه امور زندگیِ مشترک حضوری پر رنگ داشته باشد و کلیشه های سنّتی در مورد نقش زن را ردّ کند. یا با وجود اختلاف طبقاتی امکان دارد شوهر معتقد باشد که مرد باید مدیریّتِ همه مسائلِ زندگی را بر عهده داشته باشد و حرفِ آخر را او بگوید؛ اما زنی از طبقه دیگر معتقد باشد که شوهر وظیفه دارد اسباب و وسایل زندگیِ راحت را برای اعضای خانواده فراهم سازد و در مسائل دیگر نظرش بر اعضای خانواده هیچ برتری ندارد و صرفا می تواند اظهار نظر کند و تصمیم گیری باید بر اساس موافقت همه اعضای خانواده انجام شود. اختلاف طبقاتیِ دختر و پسر حتی در شیوه های فرزندپروری و روش های گذراندن اوقات فراغت تأثیر دارد. بعضی خانواده های متموّل از زمان کودکی برای پرکردن اوقات فراغت فرزندان شان برنامه منظّمی دارند؛ در صورتی که به احتمال زیاد فردِ بزرگ شده در خانواده ای متوسّط چنین برنامه منظّمی نداشته باشد. اجازه دهید به صورتی ملموس تر مشکلات اختلاف طبقاتی را برای تان توضیح دهم. وقتی پسری که از خانواده متوسط است، با دختری از خانواده پولدار ازدواج می کند و با دقتْ تناسب در ویژگی های اخلاقی، رفتاری و شخصیّتی را مورد بررسی قرار نمی دهد، امکان دارد در ابتدای زندگی به خاطر عشق و علاقه تصور کنند که با مشکلی مواجه نخواهند شد؛ اما بعد از مدتیْ مشکلات مختلفی احتمالا پیش می آید. وقتی به تدریج و با رفت و آمدِ پسر با خانواده و اقوام دختر، تفاوت ها آشکارتر می شوند، احتمال زیادی وجود دارد که مقایسه ها شروع شود. چرا تو ماشینت مدل بالا نیست؟ چرا مثل فلانی مراسمِ عروسی را برگزار نکردی؟ چرا در فلان محلّه خانه نگرفتی؟ اصلا چرا می خواهی منو از تهران به شهرستان ببری؟ همچنین با وجود اختلاف طبقاتی میان دختر و پسر و خدای نکرده بی محلّیِ خانواده ای که از طبقه اقتصادی بالاتر است، ممکن است طرف دیگر دچار احساس حقارت شود.     اگر دوست دارید با این دختر ازدواج کنید، باید او را در جریان وضعیت اقتصادیِ خود و برنامه هایتان برای زندگی قرار دهید. همچنین باید نظرِ خود دخترخانم و خانواده اش را در موردِ زندگیِ مطلوبشان بپرسید. مشاوری می گفت:«دختر و پسر جوانی به من مراجعه کردند. آنها تصور می کردند که در همه موارد با یکدیگر توافق دارند. وقتی از دخترخانم پرسیدم در چه خانه ای حاضرید زندگی کنید، گفت می توانم در خانه ای اجاره ای در محلّه یِ پدر و مادرم زندگی کنم. اما پسر گفت:من اگر تمام پس اندازِ خودم و خانواده ام را جمع کنم، نمی توانم اجاره خانه ای در محله پدر این خانم را پرداخت کنم. چون پدر و مادر این خانم در یکی از محلّه های پولدارنشین تهران زندگی می کنند».     گفته اید:«احساس می کنم آنها به دنبال مردی اهلِ کار و تلاش و بااخلاق می باشند. چون خودشان پول زیادی دارند». این تنها حدس و گمان شماست. شاید آنها به دنبال جوانی از طبقه اجتماعی- اقتصادیِ خودشان هستند و نمی توانند فردی با درآمد و داراییِ کمتر را تحمل کنند. شاید بعد از ازدواج، آنها با استفاده از تهدید به اجراگذاشتنِ مهریه، شما را وادار کنند که شغلتان را عوض کنید و از هر راهِ دیگری درآمدِ بیشتری به دست آورید. تصور نکنید به خاطر عشق و علاقه ای که به این خانم دارید، این مشکلات هرگز برای شما به وجود نمی آیند. در اولین فرصت سری به دادگاه خانواده بزنید. ورود به مجتمع های قضاییِ خانواده برای همه آزاد است. هیچ فردی مانع ورود شما نخواهد شد. به آنجا بروید و یک ساعت به زوج هایی که به آنجا آمده اند نگاه کنید. بسیاری از آنها زندگیِ شان را با شور و عشق وصف ناپذیر آغاز کرده اند. اما به خاطر کوتاهی در بررسیِ تناسب و سازگاریِ ویژگی های شخصیّتی به نقطه ای رسیده اند که راهی جز متارکه و طلاق نیافته اند و برای همین به دادگاه مراجعه نمودند تا از یکدیگر جدا شوند. به همین دلیل، روانشناس مشهور آمریکایی، "آرون تی بِک" کتابی نوشته به نام «عشق هرگز کافی نیست».    پس از صحبت با دخترخانم و خانواده اش درباره وضعیتِ مالیِ خودتان و برنامه های تان برای آینده و جویاشدنِ نظراتشان درباره یک زندگیِ مطلوب، برای بررسیِ دقیق ترِ تناسب میان خودتان و این دخترخانم به همراه ایشان و مادر یا پدرش به یک روانشناس و مشاور خانواده خبره مراجعه کنید و از او بخواهید تناسب میان شما را بررسی کند و بگوید آیا این ازدواج به صلاح است یا اینکه با ریسک زیادی همراه خواهد بود. یک روانشناسِ خبره با گرفتنِ آزمون های روانشناختیِ معتبری، همچون پرسشنامه شانزده عاملیِ شخصیّتِ کَتِل(1)، می تواند میزان تشابه میان ویژگی های شخصیّتی را با دقت مشخص سازد و احتمال موفقیتِ ازدواج را به شما بگوید. پی نوشت: 1: Cattell's 16 personality factor test  
موضوع قفل شده است