جمع بندی تحریف حدیث ثقلین

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تحریف حدیث ثقلین
سلام علیکم متن حدیث ثقلین به چه صورتی است. در کتابهای اهل سنت آمده : « إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي» در حالی که طبق روایت شیعه «ما ان تمسکتم بهما» است. که در معنا بسیار متفاوتند. آیا در متن صحیح اهل سنت عبارت شیعه آمده است. لطفا بررسی بفرمائید. متشکرم
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد صدرا
با سلام و عرض ادب حدیث ثقلین بیانگر مهمترین سفارش پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نسبت به دوام و استمرار امر هدایت مردم پس از حیات آنحضرت است. بر اساس این خبر که از اخبار متواتر بین فریقین بوده، آنحضرت دو چیز گرانبها را در میان امت خویش بجای گذارده که یکی بزرگتر از دیگری بوده و آن دو هیچگاه از یکدیگر جدا نشده و با تمسک به هدایت بخشی آن دو ضلالت و گمراهی از امت اسلام دفع می گردد. نام این حدیث آشکارا بیانگر آن است که آنحضرت دو چیز گرانبها (ونه یک چیز) را در امت خویش بجای گذاشته؛‌ و آن حضرت تمسک به هر دو ثقل را شرط رسیدن به هدایت دانسته؛ زیرا در غیر این صورت وجهی برای ذکر «ثقلین» و تأکید بر آن از سوی آن حضرت وجود نمی داشت. در نصوص روایی این خبر در منابع اهل سنت به «ثقلین»؛ «امرین»؛ «خلیفتین»؛ «شیئین» تصریح شده که لازمه آن وجوب تمسک به هر دو خواهد بود. حدیث ثقلین با تعبیر صحیح آن: «کتاب الله و عترتی»، از آنجا که بیانگر جایگاه ویژه ی اهل بیت (علیهم السلام) بوده، متن آن از سوی مخالفین مورد تحریف (1) و یا توجیه بوده که یکی از این توجیهات سخنی است که بر اساس برخی از نقلهای این خبر در منابع اهل سنت آمده است که بر اساس آن، آنچه مورد تمسک بوده تنها کتاب خد بوده؛ زیرا تنها در کتاب خدا هدایت و نور است و «اهل بیت» آن حضرت تنها مورد توصیه به احترام بوده اند.
  • توضیح اشکال:
سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله)‌ بر اساس روایت «ترمذی» اینچنین است:
  • «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ‏ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي، أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنْ الْآخَرِ؛ كِتَابُ‏ اللَّهِ‏ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنْ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ، وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي، وَ لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ، فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِي فِيهِمَا»؛ (2)
«من در ميان شما دو چيز به وديعت مى گذارم مادامى كه به آن تمسّك جستيد هرگز گمراه نمى شويد، يكى از ديگرى بزرگ تر است: كتاب خدا كه ريسمان رحمت آويخته از آسمان به سوى زمين است، وعترت و اهل بيت من. واين دو هرگز جدا نمى شوند تا در حوض به من بپيوندند؛ بنگريد چگونه با وديعتهاى من رفتار مى كنيد». بر اساس این نقل از آنجا که پیامبر (صلی الله علیه وآله)‌فرمودند: « مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ‏ بِهِ»؛ آنچه مورد تمسک بوده تنها کتاب خداست و اهل بیت آن حضرت مشمول این حکم نمی باشند. این امر با توجه به روایت «مسلم بن حجاج» روشن تر می گردد؛‌زیرا گزارش این روایت در کتاب «صحیح مسلم» بدین صورت است:
  • «أَلَا أَيُّهَا النَّاسُ! فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ يُوشِكُ أَنْ يَأْتِيَ رَسُولُ رَبِّي فَأُجِيبَ. وَ أَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ‏: أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ فِيهِ الْهُدَى وَ النُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ. وَ اسْتَمْسِكُوا بِهِ فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ رَغَّبَ فِيهِ. ثُمَّ قَالَ «وَ أَهْلُ بَيْتِي. أُذَكِّرُكُمْ‏ اللَّهَ‏ فِي أَهْلِ بَيْتِي. أُذَكِّرُكُمْ‏ اللَّهَ‏ فِي أَهْلِ بَيْتِي. أُذَكِّرُكُمْ‏ اللَّهَ‏ فِي أَهْلِ بَيْتِي‏»؛ (3)
«اى مردم من بشرى بيش نيستم ونزديك است فرستاده خدايم بيايد ومن دعوت او را اجابت كنم ومن در ميان شما دو چيز گرانبها مى گذارم ومى روم، يكى كتاب خدا كه در آن هدايت ونور است، كتاب خدا را بگيريد و به آن چنگ بزنيد. (و پيامبر بر عمل به كتاب تأكيد نمود آن گاه فرمود:) واهل بيت من، خدا را در باره اهل بيت خود متذكّر مى شوم، اين جمله را سه بار تكرار فرمود». که در این روایت نیز پیامبر (صلی الله علیه وآله) در مورد کتاب خدا فرمودند: « فِيهِ الْهُدَى وَ النُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ. وَ اسْتَمْسِكُوا به»،‌ و این در حالی است که نسبت به اهل بیت خود تنها سفارش نمودند.
  • پاسخ:
در حدیث ثقلین چه ضمیر به صورت مثنی (بهما) آمده باشد و چه به صورت مفرد (به)، تأثیری در مفاد حدیث نخواهد داشت؛ زیرا همچنان که گفته شد نام این خبر «ثقلین» است و در متن حدیث نیز آمده که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشده، بر این اساس مرجع و متعلق امر به تمسک، ثقلین خواهد بود و نه یک ثقل؛ لذا در اخباری که ضمیر آن به صورت مثنی آمده : «بهما»،‌ مشخصا مرجع آن «قرآن» و «عترت» خواهد بود و در اخباری که مرجع به صورت مفرد «به» آمده، مرجع و متعلق ضمیر «ثقلین» خواهد بود و چنین امری از واضحات است؛‌ چنانکه متن این خبر بر اساس روایت «کتاب الله و سنتی» در یکی از اسانید آن چنین است: «يا أيها الناس إني قد تركت فيكم ما إن اعتصمتم به فلن تضلوا أبدا: كتاب الله و سنة نبيه صلى الله عليه و سلم»؛ (4) ای مردم همانا من در میان شما چیزی را بجای گذاشتم که اگر بدان تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و سنت پیامبر (صلی الله علیه وآله). «عبدالرحمن دمشقیه» یکی از کسانی است که این اشکال سخیف را بر استفاده ی شیعه بر حدیث «ثقلین» بیان داشته و به گمان خود احادیثی که با تعبیر «تمسکتم بهما» وارد شده است از تحریفات شیعه است. (5) گویا وی به خود زحمت مراجعه به متون روایی اهل سنت را نیز نداده و یا آگاهانه بر شیعه دروغ می بندد. «حاکم نیشابوری» در کتاب «المستدرک» در بیان «حدیث ثقلین»، متن آن را اینگونه روایت نموده است:
  • «يا أيها الناس إني تارك فيكم أمرين لن تضلوا إن اتبعتموهما و هما كتاب الله و أهل بيتي عترتي ثم قال: أتعلمون إني أولى بالمؤمنين من أنفسهم ثلاث مرات قالوا: نعم فقال رسول الله صلى الله عليه و سلم: من كنت مولاه فعلي مولاه»؛ (6) «و حديث بريدة الأسلمي صحيح على شرط الشيخين».
ای مردم همانا من در میان شما دو چیز به جای گذاشتم که در صورتی که از آن دو تبعیت نمائید هرگز گمراه نخواهید شد و آن دو کتاب خدا و اهل بیت من می باشند. سپس فرمودند: ای مردم آیا می دانید که من اولی به مومنین نسبت به خودشان می باشم؟ و این جمله را سه مرتبه تکرار نمودند و مردم در پاسخ عرضه داشتند: بله. پس رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «هر کس که من مولای او هستم پس علی نیز مولای اوست».     در هر حال حدیث ثقلین با تمامی متون آن بیانگر امر به تمسک و پیروی از دو ثقل است و اختلاف الفاظ آن موجب اختلاف در معنای آن نیست. موفق باشید.
  • پی نوشت:
1. اهل سنت حدیث ثقلین را بر اساس نقل «کتاب الله و سنة نبیه» مقدم بر «کتاب الله و عترتی» داسنته؛‌و این در حالی است که شکی در وجوب مطابعیت از سنت صحیح پیامبر نیست؛ اما سخن آن است که این سنت صحیح از چه منبعی می تواند پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل و تبیین گردد. آنچه در این میان حایز اهمیت است آن است که جمیع طرق روایت «کتاب الله و سنة نبیه» ضعیف بوده که چنین امری حاکی از تحریف نص صریح و صحیح حدیث ثقلین به نقل «کتاب الله و عترتی» است. 2. ترمذى، محمد بن عيسى، الجامع الصحيح و هو سنن الترمذي، 6جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1419 ه.ق، ج5، ص479. قَالَ: هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ غَرِيبٌ. 3. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق، ج4، ص1873. 4. محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري، دار الكتب العلمية – بيروت،  المستدرك على الصحيحين، ج1، ص171،‌ح318. 5. الدمشقیة، عبدالرحمن،‌ الإستدلال بالسنة النبوية عند الشيعة في ميزان النقد العلمي، بی تا، بی جا،‌ ج1،‌ص5: «أحاديث يحرفونها لفظا مثل (تركت فيكم ما إن تمسكتم [به] لن تضلوا كتاب الله وعترتي). وجعلها الرافضة بالمثنى (بهما) وهناك فرق بين قوله (بهما) وقوله (به). فإن التمسك ورد مفردا ويعود على القرآن فقط». 6. محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري، دار الكتب العلمية – بيروت،  المستدرك على الصحيحين، ج3، ص118،‌ح4577.
جمع بندی: پرسش: متن حدیث ثقلین به نقل اهل سنت به صورت: « إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي». در این نقل آمده مادامی که به آن تمسک کنید که چنین امری تنها بیانگر تمسک به قرآن است و این در حالی است که طبق روایت شیعه متن حدیث: «ما ان تمسکتم بهما» است. که در معنا بسیار متفاوتند. آیا در متن صحیح اهل سنت عبارت شیعه آمده است. پاسخ: حدیث ثقلین بیانگر مهمترین سفارش پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نسبت به دوام و استمرار امر هدایت مردم پس از حیات آنحضرت است. بر اساس این خبر که از اخبار متواتر بین فریقین است، آنحضرت دو چیز گرانبها را در میان امت خویش بجای گذارده که یکی بزرگتر از دیگری است و آن دو هیچگاه از یکدیگر جدا نشده و با تمسک به هدایت بخشی آن دو ضلالت و گمراهی از امت اسلام دفع می گردد. نام این حدیث آشکارا بیانگر آن است که آن حضرت دو چیز گرانبها (ونه یک چیز) را در امت خویش بجای گذاشت و آن حضرت تمسک به هر دو ثقل را شرط رسیدن به هدایت دانست؛ زیرا در غیر این صورت وجهی برای ذکر «ثقلین» و تأکید بر آن از سوی آن حضرت وجود نمی داشت. در نصوص روایی این خبر در منابع اهل سنت به «ثقلین»؛ «امرین»؛ «خلیفتین»؛ «شیئین» تصریح شده که لازمه آن وجوب تمسک به هر دو خواهد بود. حدیث ثقلین با تعبیر صحیح آن: «کتاب الله و عترتی»، از آنجا که بیانگر جایگاه ویژه ی اهل بیت (علیهم السلام) بوده، متن آن همواره از سوی مخالفین مورد تحریف (1) و یا توجیه بوده که یکی از این توجیهات سخنی است که بر اساس برخی از نقلهای این خبر در منابع اهل سنت آمده است. به عنوان نمونه در نقل صحیح این روایت بر اساس روایت «ترمذی» آمده است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ‏ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي، أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنْ الْآخَرِ؛ كِتَابُ‏ اللَّهِ‏ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنْ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ، وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي، وَ لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ، فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِي فِيهِمَا»؛ (2) «من در ميان شما دو چيز به وديعت مى گذارم مادامى كه به آن تمسّك جستيد هرگز گمراه نمى شويد، يكى از ديگرى بزرگ تر است: كتاب خدا كه ريسمان رحمت آويخته از آسمان به سوى زمين است، وعترت و اهل بيت من. واين دو هرگز از یکدیگر جدا نمى شوند تا در حوض به من بپيوندند؛ بنگريد چگونه با وديعتهاى من رفتار مى كنيد». توجیهی که از سوی برخی مخالفین شیعه نسبت به این روایت آمده آن است که پیامبر (صلی الله علیه وآله)‌ فرمودند: «مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ‏ بِهِ»؛ «ما دامی که به آن تمسک نمائید» و آنچه مورد تمسک بوده تنها کتاب خداست و اهل بیت آن حضرت مشمول این حکم نمی باشند. این امر با توجه به روایت «مسلم بن حجاج» روشن تر می گردد؛‌ زیرا گزارش این روایت در کتاب «صحیح مسلم» بدین صورت است: «أَلَا أَيُّهَا النَّاسُ! فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ يُوشِكُ أَنْ يَأْتِيَ رَسُولُ رَبِّي فَأُجِيبَ. وَ أَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ‏: أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ فِيهِ الْهُدَى وَ النُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ. وَ اسْتَمْسِكُوا بِهِ فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ رَغَّبَ فِيهِ. ثُمَّ قَالَ «وَ أَهْلُ بَيْتِي. أُذَكِّرُكُمْ‏ اللَّهَ‏ فِي أَهْلِ بَيْتِي. أُذَكِّرُكُمْ‏ اللَّهَ‏ فِي أَهْلِ بَيْتِي. أُذَكِّرُكُمْ‏ اللَّهَ‏ فِي أَهْلِ بَيْتِي‏»؛ (3) «اى مردم من بشرى بيش نيستم ونزديك است فرستاده خدايم بيايد ومن دعوت او را اجابت كنم ومن در ميان شما دو چيز گرانبها مى گذارم ومى روم، يكى كتاب خدا كه در آن هدايت ونور است، كتاب خدا را بگيريد و به آن چنگ بزنيد. (و پيامبر بر عمل به كتاب تأكيد نمود آن گاه فرمود:) واهل بيت من، خدا را در باره اهل بيت خود متذكّر مى شوم، اين جمله را سه بار تكرار فرمود». که در این روایت نیز پیامبر (صلی الله علیه وآله) در مورد کتاب خدا فرمودند: « فِيهِ الْهُدَى وَ النُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ. وَ اسْتَمْسِكُوا به»،‌ و این در حالی است که نسبت به اهل بیت خود تنها سفارش نمودند. در پاسخ به این اشکال می گوئیم: در حدیث ثقلین چه ضمیر به صورت تثنیه (بهما) آمده باشد و چه به صورت مفرد (به)، تأثیری در مفاد حدیث نخواهد داشت؛ زیرا همچنان که گفته شد نام این خبر «ثقلین» است و در متن حدیث نیز آمده که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشده، بر این اساس مرجع و متعلق امر به تمسک، ثقلین خواهد بود و نه یک ثقل؛ لذا در اخباری که ضمیر آن به صورت تثنیه آمده : «بهما»،‌ مشخصا مرجع آن «قرآن» و «عترت» خواهد بود و در اخباری که مرجع به صورت مفرد «به» آمده، مرجع و متعلق ضمیر «ثقلین» خواهد بود و چنین امری از واضحات است؛‌ چنانکه متن این خبر بر اساس روایت «کتاب الله و سنتی» در یکی از اسانید آن چنین است: «يا أيها الناس إني قد تركت فيكم ما إن اعتصمتم به فلن تضلوا أبدا: كتاب الله و سنة نبيه صلى الله عليه و سلم»؛ (4) «ای مردم همانا من در میان شما چیزی را بجای گذاشتم که اگر بدان تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و سنت پیامبر (صلی الله علیه وآله)». که در این روایت که مورد اختیار اهل سنت نیز بوده ضمیر به صورت مفرد آمده که در نتیجه می بایست تنها به قرآن تمسک جست و نه سنت که بطلان چنین نتیجه ای واضح است؛ زیرا قرآن و سنت هر دو مورد تمسک است. «عبدالرحمن دمشقیه» یکی از کسانی است که این اشکال سخیف را بر استفاده ی شیعه بر حدیث «ثقلین» بیان داشته و به گمان خود احادیثی که با تعبیر «تمسکتم بهما» وارد شده است از تحریفات شیعه است. (5) گویا وی به خود زحمت مراجعه به متون روایی اهل سنت را نیز نداده و یا آگاهانه بر شیعه دروغ می بندد. «حاکم نیشابوری» در کتاب «المستدرک» در بیان «حدیث ثقلین»، که خود حکم بر صحت آن بر اساس شرط شیخین (بخاری و مسلم) نموده: «و حديث بريدة الأسلمي صحيح على شرط الشيخين».(6) چنین روایت نموده است: «يا أيها الناس إني تارك فيكم أمرين لن تضلوا إن اتبعتموهما و هما كتاب الله و أهل بيتي عترتي ثم قال: أتعلمون إني أولى بالمؤمنين من أنفسهم ثلاث مرات قالوا: نعم فقال رسول الله صلى الله عليه و سلم: من كنت مولاه فعلي مولاه»؛ (7) «ای مردم همانا من در میان شما دو چیز به جای گذاشتم که در صورتی که از آن دو تبعیت نمائید هرگز گمراه نخواهید شد و آن دو کتاب خدا و اهل بیت من می باشند. سپس فرمودند: ای مردم آیا می دانید که من اولی به مومنین نسبت به خودشان می باشم؟ و این جمله را سه مرتبه تکرار نمودند و مردم در پاسخ عرضه داشتند: بله. پس رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «هر کس که من مولای او هستم پس علی نیز مولای اوست». که در این روایت صحیح، وجوب تمسک به قرآن و عترت روشن است. در هر حال حدیث ثقلین با تمامی متون آن بیانگر امر به تمسک و پیروی از دو ثقل است و اختلاف الفاظ آن موجب اختلاف در معنای آن نیست. پی نوشت: 1. اهل سنت حدیث ثقلین را بر اساس نقل: «کتاب الله و سنة نبیه» مقدم بر نقل: «کتاب الله و عترتی» داشته اند؛‌ و این در حالی است که شکی در وجوب مطابعت از سنت صحیح پیامبر نیست؛ اما سخن آن است که سنت صحیح از چه طریقی می تواند پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل و تبیین گردد. آنچه در این میان حایز اهمیت است آن است که جمیع طرق روایت: «کتاب الله و سنة نبیه» ضعیف بوده که چنین امری حاکی از تحریف نص صریح و صحیح حدیث ثقلین به نقل «کتاب الله و عترتی» است. (ر.ک:‌ سید حسن آل مجدد شیرازی، مجموعه مقالات همایش علمی - تحقیقی مذاهب اسلامی، 1385-1384، موسسه مذاهب اسلامی،‌ص67) 2. ترمذى، محمد بن عيسى، الجامع الصحيح و هو سنن الترمذي، 6جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1419 ه.ق، ج5، ص479. قَالَ: هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ غَرِيبٌ. 3. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق، ج4، ص1873. 4. محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري، المستدرك على الصحيحين، دار الكتب العلمية – بيروت، ج1، ص171،‌ح318. 5. الدمشقیة، عبدالرحمن،‌ الإستدلال بالسنة النبوية عند الشيعة في ميزان النقد العلمي، بی تا، بی جا،‌ ج1،‌ص5: «أحاديث يحرفونها لفظا مثل (تركت فيكم ما إن تمسكتم [به] لن تضلوا كتاب الله وعترتي). وجعلها الرافضة بالمثنى (بهما) وهناك فرق بين قوله (بهما) وقوله (به). فإن التمسك ورد مفردا ويعود على القرآن فقط». 6. محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري،المستدرك على الصحيحين، دار الكتب العلمية – بيروت،ج3، ص118،‌ح4577. 7. همان.
موضوع قفل شده است