جمع بندی چرا حق مرد بر زن اینقدر غیر قابل توصیف است؟

تب‌های اولیه

140 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بیت المعمور;1017540 نوشت:
فکر میکردم پاسخ همین سوال را دادم

یعنی حکمت برتری مردان بر زنان
قدرت تعقل آنها است

البته نباید انتظار داشته باشیم علت احکام صراحتا و بتمامه بیاید...
در این موارد بیشتر به حکمتهای مبتنی بر روایات و آیات یا حکمتهای عقلی اشاره میشود.

حالا اگر این حکمتهای برتری برای شما قانع کننده نیست میتوان درباره اش صحبت کرد

بله برای من قانع کننده نیست.

حتی اگر عاقل ترین فرد جهان را در کنار سفیه ترین فرد جهان قرار دهیم، برای من قانع کننده نیست که بگویند آن فرد عاقل ظلم کند و فرد سفیه نه تنها اطاعت کند، که حتی مراقب باشد ناراحتی هم به دل فردعاقل راه پید نکند.

بیت المعمور;1017538 نوشت:
واقعا اگر برای خودتان ارزش قائل هستید منطقی نقد کنید و اگر سوالی دارید بپرسید تا منطقی جوابتان را بدهم...

من واقعا نمی فهمم در بحث تبیین حقوق زن و مرد، و در جایی که خود مخاطب خانم تمرکزش روی حقوق است، چه ارتباطی دارد که هی بگوییم عقل مردان کامل است، عقل زنان ناقص است و جملاتی مانند آن که معنای واقعی آن تبیین نشده و مجال تبیین آن هم در این تاپیک نیست!! شما اگر ذره ای تدبیر داشته باشید می فهمید که طرح این مباحث موجب تحریک بیشتر مخاطب خواهد شد! براستی نمیدانید که طرح این مباحث هیچ نقشی در به نتیجه رسیدن بحث حقوق که ندارد که هیچ، بلکه قطعا رهزنی خواهد کرد!!
طرح این مباحث موجب میشود که فقط در چند صفحه بنشینیم و معنای این روایات و سند و دلالت آنها و مانند آن را بررسی کنیم در حالی که طرح آنها هیچ ارتباطی با موضوع تاپیک نداشته و ذکر آنها هیچ ضرورتی نداشت!!

یا اینکه هی مرتب تأکید کنیم که مردان برترند، مردان برترند!! خب یعنی چه؟! برگردید بی طرفانه لحنتان را بخوانید... من که مرد هستم بهم برمیخورد، خانم ها که دیگر واقعا حق دارند...!!!
انصافا سرکار خانم الیل و النهار خیلی صبورانه و با مدارای مثال زدنی تعابیر شما را پاسخ دادند!! برخی کاربران خانم دیگر که نام نمیبرم اگر در این تاپیک شرکت کرده بودند آن وقت نمیشد بحث را جمع کرد!!! من وقتی بعدا پست های شما را خواندم واقعا به هم ریختم!!! چه برتری ای در کار است در حالی که قرآن تصریح می فرماید برتری زن و مرد نه در جنسیت بلکه فقط در تقواست:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (حجارت:13)

خواهش می کنم اگر پاسخی که خانم ها را قانع کند ندارید، لااقل کار را سخت تر نکنید!!! این پاسخ ها که خدا گفته و باید بپذیرید اگر کفایت می کرد که دیگر این سایت لازم نبود، ما در ذیل هر سوال مینوشتیم: خدا چنین اراده کرده است... والسلام....!!

مسلم;1017542 نوشت:
با سلام و عرض ادب

البته باید دقت کرد که اینها توصیه های یک طرفه نیست، تأکیدات یک طرفه است، یعی احترام زن و حفظ حقوق جنسی زن هم واجب است، اما تأکید در این امور بری مرد بیشتر است. همانطور که توجه به نیازهای عاطفی مرد هم واجب است. اگر ما بدون نگاه به جنسیت خودمان، بی طرفانه و بدون دخالت دادن عواطف، و با دیدن تفاوت ها قضاوت کنیم خواهیم دید احکم به درستی متناسب با تفاوت هاست.. [/]

زن باید هر وقت مرد تمایل به رابطه جنسی دارد نیاز او را برطرف کند مگر اینکه زن عذر شرعی داشته باشد اما بر مرد واجب است که هر چهار ماه یکبار با همسرش آمیزش جنسی داشته باشد و فکر میکنم اگر در این چهار ماه بجز همان یکبار که حق واجب زن است مرد توجهی به نیاز جنسی همسرش نداشته باشد و زن هم به گناه بیفتد هیچ گناهی بر گردن مرد نیست ( نمیدونم میشه شرط ضمن عقد گذاشت در این خصوص که زن هم هر وقت تمایل به رابطه جنسی داشت مرد باید نیاز او را برطرف کند یا نه ) درباره نیاز عاطفی هم همین گونه است و فقط توصیه شده با زن مهربان باشد یعنی اگر مرد به همسرش محبتی نکرد اشکالی ندارد .

درباره نفقه هم باید بگویم اگر یک زن به دادگاه برود چندین ماه و حتی مورد دیدم به یکسال و یکسال خورده ای هم رسیده تا به دادخواست نفقه اش تازه رسیدگی شود !!

مسلم;1017542 نوشت:
از طرف دیگر تفاوت دیگر میان زن و مرد این است که آنچه که از سوی مردان بیشتر همسرشان را تهدید می کند خشونت و کتک زدن و همچنین تنگ گرفتن به لحاظ معیشت است، و آنچه از جانب زن، شوهرش را تهدید می کند عمدتا بی احترامی های نشأت گرفته از غلبه احساسات است؛ طبیعتا عمده توصیه های اسلام به مرد این است که علیه همسرش خشونت نداشته باشد، کتک نزند، و در معیشت بر او تنگ نگیرد و در مقابل به زن توصیه می کند به شوهرش بی احترامی نکرده و در امور زندگی از او اجازه بگیرد.

البته باید دقت کرد که اینها توصیه های یک طرفه نیست، تأکیدات یک طرفه است، یعی احترام زن و حفظ حقوق جنسی زن هم واجب است، اما تأکید در این امور بری مرد بیشتر است. همانطور که توجه به نیازهای عاطفی مرد هم واجب است. اگر ما بدون نگاه به جنسیت خودمان، بی طرفانه و بدون دخالت دادن عواطف، و با دیدن تفاوت ها قضاوت کنیم خواهیم دید احکم به درستی متناسب با تفاوت هاست.

و باز علاه بر اینکه این احکام تبیین خط قرمزهاست، نه اینکه اسلام دوست داشته باشد زن و مرد حقوقشان را بر سر یکدیگر بکوبند!! اسلام میخواهد زن و شوهر مانند علی(ع) و فاطمه(س) یک روح در دو بدن باشند، این احکام برای زن و شوهرهای ناسازگار و به عنوان کف کار است.

حقوقی که در این احادیث گفته شده خیلی بیشتر از حداقل و خط قرمز است. کلا خیلی زیاد است.
بیایید بدون نگاه به جنسیت این احادیث را بخوانیم. عبارت زن و مرد را حذف کنیم و بنده ای را در کنار بنده ای دیگر قرار دهیم. آیا برای شما قابل هضم است؟ آیا نتیجه گیری آن زن که تا آخر عمر ازدواج نکند منطقی ترین نتیجه نیست؟ برای چه خودش را در وادی بیندازد که هر لحظه ممکن است لعن ملائکه، حتی ملائکه رحمت را به جان بخرد. وارد بازی شود که لازم باشد از خانواده و همه چیزش بگذرد و در عین حال در برابر هر 100 حق مرد حتی یک حق هم نداشته باشد.

مسلم;1017542 نوشت:
هرگز نفقه از مرد ساقط نمیشود،

تا جایی که می دانم زنی که تمکین نمی کند استحقاق نفقه ندارد. قانونیش که این طوریه

ز نظر فقهی هم نظر آیت الله مکارم:
20- نفقه در فرض ادعای ناشزه بودن همسرسؤال:زنى ادّعا مى کند شوهرش او را از منزل بیرون کرده، و نفقه اش را در مدّت خاصّى نپرداخته است. شوهر ضمن اقرار به این که نفقه معوّقه همسرش را پرداخت نکرده، ادّعا مى کند که همسرش ناشزه است، و بدون اجازه او منزل مشترک را ترک کرده، و از اداى وظایف زناشویى امتناع نموده، و در نتیجه استحقاق نفقه ندارد. در فرض مذکور، با توجّه به این که زوجین جدا از یکدیگر زندگى مى کنند، قول کدام یک مقدّم و بیّنه بر عهده چه کسى است؟پاسخ:اگر جدا از هم زندگى مى کنند، و زن مجوّزى براى این کار ندارد، ناشزه است و حقّ نفقه ندارد


[/HR]نظر آیت الله فاضل
[=iransans]به طور کلى نفقه زوجه دائمه وقتى بر شوهر واجب است که از او اطاعت کند و در امور مربوط به زناشویى بدون عذر شرعى سرپیچى نکند، و اگر بدون اذن از خانه خارج شد، نفقه اش ساقط مى شود


مسلم;1017542 نوشت:
اسلام میخواهد زن و شوهر مانند علی(ع) و فاطمه(س) یک روح در دو بدن باشند، این احکام برای زن و شوهرهای ناسازگار و به عنوان کف کار است.

اسلام اصلا نمی خواهد زن و شوهر یک روح در دو بدن باشند. اسلام می خواهد زن مطیع محض مرد باشد.
مثل حضرت فاطمه(س) که در هیچ مساله ای با امیر المومنین(ع) مخالفت نمی کردند.

اینو قبلا یه جای دیگه گفته بودم. اینجام میگم:
در قسمتی از مقتل حضرت فاطمه(س) آمده:


ثُمَّ قَالَتْ يَا ابْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِي كَاذِبَةً وَ لَا خَائِنَةً وَ لَا خَالَفْتُكَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِي فَقَالَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَكْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَنْ أُوَبِّخَكِ غَداً بِمُخَالَفَتِي


سپس فرمود: اى پسر عمو! مى‏ دانى كه هرگز دروغ نگفته‏ ام و از هنگامى كه با يك ديگر زندگى مشترك داريم با تو مخالفتى نكرده‏ ام.

على فرمود: پناه بر خدا كه تو به احكام خدا داناتر و پرهيزكارتر و بهتر از آنى و بيشتر از آن از خدا مى ‏ترسى كه من فرداى قيامت بتوانم بگويم كه مخالفتى با من روا داشته‏ اى

حضرت زهرا(س) مخالفت با همسر رو هم ردیف دروغ و خیانت قرار داده اند، و واکنش امیرالمومنین(ع) هم شدیدتره حتی.

تو روایات حق شوهر بر زن هم داریم که حق مرد اینه که زن شبی رو سر نکنه در حالی که شوهرش ازش عصبانیه، حتی اگر ظالم باشه.

اینکه اطاعت از شوهر در حد توصیه و برای حفظ اقتدار مرد و حفاظت از کانون خانواده و... باشه قابل درکه ولی در این حد رو اصلا درک نمی کنم.

الرحیل;1017546 نوشت:
بله برای من قانع کننده نیست.

حتی اگر عاقل ترین فرد جهان را در کنار سفیه ترین فرد جهان قرار دهیم، برای من قانع کننده نیست که بگویند آن فرد عاقل ظلم کند و فرد سفیه نه تنها اطاعت کند، که حتی مراقب باشد ناراحتی هم به دل فردعاقل راه پید نکند.

مقدمتا عرض میکنم در تفاسیر و ترجمه ها نیز اشاره شده است.

کشاف :
( قوامون علی النساء ) یقومون علیهن آمرین ناهین ، کما یقوم الولاة علی الرعایا . و سموا قوما لذلک . و الضمیر فی ( بعضهم ) للرجال و النساء جمیعا ، یعنی إنما کانوا مسیطرین علیهن بسبب تفضیل الله بعضهم و هم الرجال ، علی بعض و هم النساء . و فیه دلیل علی أن الولایة إنما تستحق بالفضل ، لا بالتغلب و الا ستطالة و القهر . و قد ذکروا فی فضل الرجال : العقل ، و الحزم ، و العزم ، و القوة ، و الکتابة فی الغالب ، و الفروسیة ، والرمی ، و أن منهم الأنبیاء و العلماء و فیهم الإمامة الکبری و الصغری ، و الجهاد ، و الأذان ، و الخطبة ، و الاعتکاف ، و تکبیرات التشریق عند أبی حنیفة ، و الشهادة فی الحدود ، و القصاص ، و زیادة السهم ، و التعصیب فی المیراث ، و الحمالة ، و القسامة ، و الولایة فی النکاح و الطلاق و الرجعة ، و عدد الأزواج ، و إلیهم الانتساب ، و هم أصحاب اللحی و العمائم ( و بما أنفقوا ) و بسب ما أخرجوا فی نکاحهن من أموالهم فی المهور و النفقات .

المیزان
چون نوع مردان بر نوع زنان قیمومت دارند، مثلا حکومت و قضاوت که حیات جامعه بستگی به آن دارد ،قوام آنهابدست مردان است و علت آن هم یکی آنست که خداوند بنا بر مصالحی بعضی را بر بعضی دیگر برتری داده است و دیگر آنکه مردان از مال خود زنان رانفقه و مهریه می دهند

ترجمه مشکینی

مردان سرپرست زنانند به سبب آنکه خداوند برخی را بر برخی دیگر ( مردان را بر زنان در نیروی فکری و روانی و جسمی ) برتری بخشیده ( و از این رو ولایت امر جامعه را در رتبه نبوّت و امامت و ولایت انتصابی از جانب معصوم ، از آن مردان قرار داده است ) و نیز مردان سرپرست همسران خویش اند به خاطر آنکه از اموالشان ( برای زنان ) خرج می کنند. پس زنان شایسته مطیع و فرمانبرند و به پاس آنکه خداوند ( حقوق آنها را ) نگه داشته آنها هم ( در غیاب شوهر حقوق و اسرار و اموال او را ) نگه دارنده اند. و زنانی که از نافرمانی آنها ( نسبت به مسائل معاشرت ) می ترسید ( نخست ) آنها را موعظه کنید و ( بعد ) در خوابگاه از آنها دوری نمایید و ( اگر سود نبخشید ، در محدوده دستور شرع ) آنها را بزنید ، پس اگر از شما اطاعت نمودند ، دیگر بر ( آزار ) آنها راهی نجویید ، که همانا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است.

انصاریان :

مردان ، کارگزاران و تدبیرکنندگانِ [ زندگی ] زنانند ، به خاطر آنکه خدا مردان را [ از جهت توان جسمی ، تحمل مشکلات و قدرت روحی و فکری ] بر زنان برتری داده ، و به خاطر آنکه [ مردان ] از اموالشان هزینه زندگی زنان را [ به عنوان حقّی واجب ] می پردازند

مکارم :
مردان ، سرپرست و نگهبان زنانند ، بخاطر برتریهایی که خداوند ( از نظر نظام اجتماع ) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است ، و بخاطر انفاقهایی که از اموالشان ( در مورد زنان ) می کنند

بیت المعمور;1017551 نوشت:
( قوامون علی النساء ) یقومون علیهن آمرین ناهین ، کما یقوم الولاة علی الرعایا

آیا به رعایا هم در برابر والیانشان چنین توصیه هایی شده؟

اسلام برخلاف آنچه در تاریخ و فرهنگ قرن های پیشین غرب و شرق گذشته است، زن و مرد را در امتیازات تکوینی و تشریعی یکسان دانسته است . چند نمونه از این موارد، عبارتند از:
1 . تساوی در ماهیت انسانی و لوازم آن (نساء، آیه 1; حجرات، آیه 13; اعراف، آیه 189و . .). .
2 . تساوی در راه تکامل انسانی و قرب به خدا و عبودیت (نساء، آیه 124; نحل، آیه 97; توبه، آیه 72; احزاب، آیه 35) .
3 . تساوی در امکان انتخاب جناح حق و باطل و کفر و ایمان (توبه، آیه 67و68; نور، آیه 26; آل عمران، آیه 43و . .). .
4 . اشتراک در اکثر - قریب به اتفاق - تکالیف و مسؤولیت ها; گرچه به لحاظ فرهنگ محاوره ای، گاهی به صیغه مذکر بیان شده اند (بقره، آیه 183; نور، آیات 2، 31و32; مائده، آیه 38 و . .). .
5 . استقلال اجتماعی، سیاسی و اعتقادی زنان و حق مشارکت (ممتحنه، آیات 10، 12و . .). .
6 . استقلال اقتصادی زنان; حال آن که غرب تا چند دهه پیش، زن را مالک هیچ چیز نمی دانست (نساء، آیه 33) .
7 . برخورداری مادران از حقوق خانوادگی مساوی با پدران; بلکه حق مادر با توجه به زحمات و تکالیف و مسؤولیت هایش، گاهی بیش تر است (عنکوبت، آیه 8; اسراء، آیات 23و24; بقره، آیه 83; مریم، آیه 14; انعام، آیه 151; نساء، آیه 36; لقمان، آیه 14و15; احقاف، آیایه 15) و ده ها مورد دیگر .
[=IranSans]
با وجود این همانندی، تفاوت های جسمی و روحی زن و مرد قابل انکار نیست . از این رو مناسب است به تفاوت های ساختاری زن و مرد و تاثیر آن در قانون گذاری و نظام حقوقی و ملاک و معیار این تاثیرگذاری اشاره شود . دکتر «الکسیس کارل » باعمیق شمردن اختلافات آفرینش زن و مرد، می گوید: «به علت عدم توجه به این نکته اصلی و مهم است که طرفداران نهضت زن فکر می کنند که هر دو جنس می توانند یک قسم تعلیم و تربیت یابند و مشاغل و اختیارات و مسؤولیت یکسانی به عهده گیرند . . . .
[=IranSans]
زنان باید به بسط مواهب طبیعی خود در جهت و سرشت خاص خویش، بدون تقلید کورکورانه از مردان بکوشند .
[=IranSans]وظیفه ایشان در راه تکامل بشریت، خیلی بزرگ تر از مردهاست [=IranSans]و نبایستی آن را سرسری بگیرند و رها سازند . . .[=IranSans] » .
مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، قم: انتشارات صدرا، چ 14، سال 1369، ص 194 - 195 .

اللیل والنهار;1017555 نوشت:
اسلام برخلاف آنچه در تاریخ و فرهنگ قرن های پیشین غرب و شرق گذشته است، زن و مرد را در امتیازات تکوینی و تشریعی یکسان دانسته است . چند نمونه از این موارد، عبارتند از:
1 . تساوی در ماهیت انسانی و لوازم آن (نساء، آیه 1; حجرات، آیه 13; اعراف، آیه 189و . .). .
2 . تساوی در راه تکامل انسانی و قرب به خدا و عبودیت (نساء، آیه 124; نحل، آیه 97; توبه، آیه 72; احزاب، آیه 35) .
3 . تساوی در امکان انتخاب جناح حق و باطل و کفر و ایمان (توبه، آیه 67و68; نور، آیه 26; آل عمران، آیه 43و . .). .
4 . اشتراک در اکثر - قریب به اتفاق - تکالیف و مسؤولیت ها; گرچه به لحاظ فرهنگ محاوره ای، گاهی به صیغه مذکر بیان شده اند (بقره، آیه 183; نور، آیات 2، 31و32; مائده، آیه 38 و . .). .
5 . استقلال اجتماعی، سیاسی و اعتقادی زنان و حق مشارکت (ممتحنه، آیات 10، 12و . .). .
6 . استقلال اقتصادی زنان; حال آن که غرب تا چند دهه پیش، زن را مالک هیچ چیز نمی دانست (نساء، آیه 33) .
7 . برخورداری مادران از حقوق خانوادگی مساوی با پدران; بلکه حق مادر با توجه به زحمات و تکالیف و مسؤولیت هایش، گاهی بیش تر است (عنکوبت، آیه 8; اسراء، آیات 23و24; بقره، آیه 83; مریم، آیه 14; انعام، آیه 151; نساء، آیه 36; لقمان، آیه 14و15; احقاف، آیایه 15) و ده ها مورد دیگر .
[=IranSans]
با وجود این همانندی، تفاوت های جسمی و روحی زن و مرد قابل انکار نیست . از این رو مناسب است به تفاوت های ساختاری زن و مرد و تاثیر آن در قانون گذاری و نظام حقوقی و ملاک و معیار این تاثیرگذاری اشاره شود . دکتر «الکسیس کارل » باعمیق شمردن اختلافات آفرینش زن و مرد، می گوید: «به علت عدم توجه به این نکته اصلی و مهم است که طرفداران نهضت زن فکر می کنند که هر دو جنس می توانند یک قسم تعلیم و تربیت یابند و مشاغل و اختیارات و مسؤولیت یکسانی به عهده گیرند . . . .
[=IranSans]
زنان باید به بسط مواهب طبیعی خود در جهت و سرشت خاص خویش، بدون تقلید کورکورانه از مردان بکوشند .
[=IranSans]وظیفه ایشان در راه تکامل بشریت، خیلی بزرگ تر از مردهاست [=IranSans]و نبایستی آن را سرسری بگیرند و رها سازند . . .[=IranSans] » .
مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، قم: انتشارات صدرا، چ 14، سال 1369، ص 194 - 195 .

سلام
بله به عنوان زن و مرد مستقل، یا خواهر و برادر و پدر مادر و... خیلی تفاوتی بین زن و مرد نیست. تفاوت هایی هست ولی قابل پذیرش هستند.
اما در جایگاه زن و شوهر تفاوت از اینجا تا ثریاست.

مسلم;1017547 نوشت:

یا اینکه هی مرتب تأکید کنیم که مردان برترند، مردان برترند!! خب یعنی چه؟!

این برای بار دوم است که دارم پاسخ اتهامتان را میدهم.
لطفا احساسات را کنار بگذارید و با دقت بخوانید.

علت تکرار ، تاکید و توجه دادن مخاطب به ادعا است.

در مغالطه پهلوان پنبه، مخاطب ادعای دیگری را مطرح کرده و آن را نقد می کند.
در اینجا بنده مجبورم به مخاطب تاکید کنم که سخن ایشان ربطی به ادعای بنده ندارد.

لذا وقتی ایشان می گوید خانم ها خوشحال میشوند....
عرض کردم خوشحالی خانم ها ارتباطی به درستی یا نادرستی ادعای بنده ندارد.

چند پست دیگر ایشان نیز پذیرفته که ادعای بنده درست است لکن در اینکه برتری در چیست؟
تفاوت داشتیم
که این تفاوت در تقوا و اینها نبود چون هر دو قبول داشتیم زن و مرد میتوانند در تقوا از یکدیگر پیشی بگیرند...

الرحیل;1017557 نوشت:
اما در جایگاه زن و شوهر تفاوت از اینجا تا ثریاست.

اللیل والنهار;1017555 نوشت:
تفاوت های جسمی و روحی زن و مرد قابل انکار نیست . از این رو مناسب است به تفاوت های ساختاری زن و مرد و تاثیر آن در قانون گذاری و نظام حقوقی و ملاک و معیار این تاثیرگذاری اشاره شود .

باسلام دقت نفرمودید Smile

مطمئنا این تفاوتها با توجه به مصالح و منافع هر دو در نظر گرفته شده که اگر منصفانه نگاه بشه این تفاوتها خود خوشایند برای هر دو خواهد بود.

بیت المعمور;1017558 نوشت:
این برای بار دوم است که دارم پاسخ اتهامتان را میدهم.
لطفا احساسات را کنار بگذارید و با دقت بخوانید.

علت تکرار ، تاکید و توجه دادن مخاطب به ادعا است.

در مغالطه پهلوان پنبه، مخاطب ادعای دیگری را مطرح کرده و آن را نقد می کند.
در اینجا بنده مجبورم به مخاطب تاکید کنم که سخن ایشان ربطی به ادعای بنده ندارد.

لذا وقتی ایشان می گوید خانم ها خوشحال میشوند....
عرض کردم خوشحالی خانم ها ارتباطی به درستی یا نادرستی ادعای بنده ندارد.

چند پست دیگر ایشان نیز پذیرفته که ادعای بنده درست است لکن در اینکه برتری در چیست؟
تفاوت داشتیم
که این تفاوت در تقوا و اینها نبود چون هر دو قبول داشتیم زن و مرد میتوانند در تقوا از یکدیگر پیشی بگیرند...

جناب بیت المعمور

ممکنه لطفا این سمت قضیه رو تبیین کنید: فرض کنیم که بله همه مردان از همه زنان برتر هستند. خب که چی؟ اصلا گیرم جبرئیل در برابر باکتری. چطوری میشه این حقوق رو توجیه کرد؟

ضمنا برداشت جناب مسلم طبیعیه. لحن بعضی از پست هاتون طوریه که انگار می خواید حرص طرف مقابلتون رو در بیارید.

اللیل والنهار;1017559 نوشت:
باسلام دقت نفرمودید Smile

مطمئنا این تفاوتها با توجه به مصالح و منافع هر دو در نظر گرفته شده که اگر منصفانه نگاه بشه این تفاوتها خود خوشایند برای هر دو خواهد بود.

برای من یکی که خوشایند نبوده

نگاه منصفانه رو میتونید شرح بدید؟

الرحیل;1017562 نوشت:
میخواید نگاه منصفانه رو تبیین کنید شاید مشکل من و پرسشگر حل بشه

تو هر مورد مشکل باشه بفرمایید کارشناس محترم روشنگری میفرمایند.
بنده هم دست و پا شکسته مواردی رو باتوجه به مطالبی که خوندم عرض میکنم Smile

رسول اکرم (ص) می فرماید: «الناس کلهم سواء کاسنان المشط; مردم - اعم از زن و مرد - مانند دندانه های شانه با هم برابرند» ; اما لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی، تشابه صددرصد آن ها در حقوق نیست . زن و مرد در حقوق عمومی و حقوق انسانی، برابرند; اما آیا با توجه به تفاوت های موجود و غیر قابل انکار و غیر قابل زوال، نباید هیچ گونه تقسیم کار و وظیفه و اختصاص کارکردی در میان باشد؟ تساوی، غیر از تشابه است . تساوی، برابری است و تشابه، یکنواختی . اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی و ارزشی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست; اما با توجه به تلازم حق و تکلیف، ممکن است به دلیل تکالیف بیش تری که به عهده مردان گذاشته است، اختیارات بیش تری نیز برای آنان قائل شده باشد . اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست; اما با تشابه و یکنواختی حقوق آن ها مخالف است .

نظام حقوق زن در اسلام، ص 143 - 144 .

مسلم;1017547 نوشت:

واقعا به هم ریختم!!! چه برتری ای در کار است در حالی که قرآن تصریح می فرماید برتری زن و مرد نه در جنسیت بلکه فقط در تقواست

ببینید ! مشکل شما در همین به هم ریختگی و عدم کنترل احساسات است.
و الا چهار صفحه گذشت بنده یک کلمه از نواقص العقول نگفتم
تنها دلیلش پاسخ به سرکار لیل و نهار در صفحه چهارم بود. غلو در تعبیرات شما نمایان است که نشان دهنده خروج شما از دایره انصاف و غلبه احساسات است.

اما بعد

همان ابتدای بحث بنده دو مطلب را گفتم
1
برداشت ما گاهی اشتباه است اینکه تقصیر خدا و پیغمبر نیست.
2
برتری مردان بر زنان با تقوا و تقرب آنها به خدا منافاتی ندارد

جالب است شما این حرفهای ساده و واضح را متوجه نمیشوید و تهمت تخریب و نادانی و اینها می زنید...

باز هم باید تاکید کنم که برتری در کار است.
کافی است ترجمه آیات و تفاسیری که آوردم را نگاه کنید.
بحث بنده همین بود و به شما قبلا تذکر دادم مشکل کجاست...

نقل قول:
چه برتری ای در کار است

ترجمه :

به سبب آنکه خداوند برخی را بر برخی دیگر ( مردان را بر زنان در نیروی فکری و روانی و جسمی ) برتری بخشیده

آیا کلمه برتری را می بینید یا نمی بینید؟

اگر می بینید پس لزومی ندارد این قدر روی ادعای ساده بنده سرمایه گذاری کنید ....

همان ابتدا گفتم جهت اینکه سوء تفاهم نشود
بین تقوا و این برتری تفاوت گذاشتم...

[SPOILER]از نظر شما اگر کسی را متهم به قبول نداشتن قانون اساسی کنید
یا او را متهم به تخریب
تحریک احساسات
نادانی کنید
بی احترامی کنید و به هم بریزید
اشکالی ندارد
چون کارشناس هستید دیگر! از آن با انصاف هایش[/SPOILER]

اللیل والنهار;1017565 نوشت:
رسول اکرم (ص) می فرماید: «الناس کلهم سواء کاسنان المشط; مردم - اعم از زن و مرد - مانند دندانه های شانه با هم برابرند» ; اما لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی، تشابه صددرصد آن ها در حقوق نیست . زن و مرد در حقوق عمومی و حقوق انسانی، برابرند; اما آیا با توجه به تفاوت های موجود و غیر قابل انکار و غیر قابل زوال، نباید هیچ گونه تقسیم کار و وظیفه و اختصاص کارکردی در میان باشد؟ تساوی، غیر از تشابه است . تساوی، برابری است و تشابه، یکنواختی . اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی و ارزشی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست; اما با توجه به تلازم حق و تکلیف، ممکن است به دلیل تکالیف بیش تری که به عهده مردان گذاشته است، اختیارات بیش تری نیز برای آنان قائل شده باشد . اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست; اما با تشابه و یکنواختی حقوق آن ها مخالف است .

نظام حقوق زن در اسلام، ص 143 - 144 .


ببینید حقوق مردان از تکالیفشان بیشتر است. این را قرآن هم گفته، البته گفته درجه ای

الان چند پست است مرتب دارم یک مطلب را تکرار می کنم. چرا به زن فرمان «ظلم پذیری» داده شده است؟

در پست قبلی گفته بودید تفاوت های جسمی و روحی زنان با مردان منشا تفاوت در حقوق و تکالیف آن هاست. زنی که مستقل در جامعه زندگی می کند، یا هنگامی که مادر است یا دختر است یا خواهر است همان جسم و روح را دارد که در زندگی زناشویی دارد. پس چرا حق و تکلیفش در زندگی زناشویی تا این حد با حق و تکلیفش در سایر عرصه ها متفاوت است؟

اللیل والنهار;1017565 نوشت:
اما لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی، تشابه صددرصد آن ها در حقوق نیست .

روایت دارد می گوید که حتی تشابه یک درصدی هم ندارید. شما از تشابه صد در صدی حرف می زنید؟

الرحیل;1017561 نوشت:
جناب بیت المعمور

ممکنه لطفا این سمت قضیه رو تبیین کنید: فرض کنیم که بله همه مردان از همه زنان برتر هستند. خب که چی؟ اصلا گیرم جبرئیل در برابر باکتری. چطوری میشه این حقوق رو توجیه کرد؟

ضمنا برداشت جناب مسلم طبیعیه. لحن بعضی از پست هاتون طوریه که انگار می خواید حرص طرف مقابلتون رو در بیارید.

من فکر میکنم ادامه بحث به صلاح نباشد..
فقط عرض کنم که در تفسیر گفته شده نوع مردان برتر از نوع زنان هستند....
برداشت ایشان طبیعی نیست من هیچ وقت به خودم جرئت نمیدم به دیگران چنین تهمتهایی بزنم...
من نمیخواستم حرص کسی را در بیاورم
فقط خواستم روی ادعای خودم تاکید کنم تا طرف مقابل دچار مغالطه پهلوان پنبه نشود.
وقتی نگاهمان بد بینانه باشد نصیحت و تذکر دیگران میشود، گیر دادن و فضولی....

اینجانب بیت المعمور تنها و تنها از تحریف نشدن ادعای خویش، دفاع کردم... دوست نداشتم برداشت اشتباه دیگران ، ادعای مرا مخدوش سازد...
اگر گوش شنوایی نیست و تاکیدات مرا حمل بر حرص درآوردن می کند تقصیر من چیست؟!!
آیا رواست که بگذارم ادعایم را هر طور خواستند مطرح کنند؟!
به نظرم اگر بخواهیم اینطور که شما به این قضیه نگاه می کنید نگاه کنم، به نظرم سرکار لیل و نهار میخواستند حرص مرا دربیاورند... کاملا از لحن کلامشان مشخص بود...مدام ادعای مرا تحریف می کردند و آخرش یک خنده تحویل می دادند Smile
یا کارشناس مسلم که دیدند تقریبا متوجه صحبت من شدند و اختلاف جدی نیست رو آوردند به تهمت و تخریب....

آیا شما دوست دارید بنده اینطوری دیگران را قضاوت کنم؟!

یا حق

مسلم;1017547 نوشت:

این پاسخ ها که خدا گفته و باید بپذیرید اگر کفایت می کرد که دیگر این سایت لازم نبود،

من نگفتم خدا گفته و باید بپذیرید...

همان ابتدا به استارتر گفتم گاهی اوقات شبهات ما به واسطه برداشت ما از آیات و روایات ایجاد میشود

اما بعدا عرض کردم ، به نظرم برتری مردان بر زنان مستند قرآنی دارد و اینطور نیست که یک ادعای ''من درآوردی'' باشد.
و بعد توضیح دادم که این برتری با تقرب و تقوا منافات ندارد.

من نگفتم خدا گفته پس باید بپذیرید...
کاش این عینک بدبینی را از چشمانتان بر می داشتید....

عرضم این بود اصل این ادعا که در احادیث و قرآن، مردان برتر از زنان هستند، ادعای درستی است
اما این برتری با تقوا و تقرب الهی منافات ندارد.
یعنی زنها میتوانند در پیشگاه خدا مقرب تر باشند...

پس در عین اینکه بنده عرض کردم ممکن است مشکل از برداشت ایشان باشد که دچار شبهه شدند اما برتری در این زمینه، برداشت اشتباهی نیست.

او خـواهـد آمـد;1017548 نوشت:
فکر میکنم اگر در این چهار ماه بجز همان یکبار که حق واجب زن است مرد توجهی به نیاز جنسی همسرش نداشته باشد و زن هم به گناه بیفتد هیچ گناهی بر گردن مرد نیست ( نمیدونم میشه شرط ضمن عقد گذاشت در این خصوص که زن هم هر وقت تمایل به رابطه جنسی داشت مرد باید نیاز او را برطرف کند یا نه ) درباره نیاز عاطفی هم همین گونه است و فقط توصیه شده با زن مهربان باشد یعنی اگر مرد به همسرش محبتی نکرد اشکالی ندارد .

نه، قطعا اینطور نیست، این حکم برای شرایط عادی است، وگرنه در جایی که زن به گناه می افتد قطعا بر مرد واجب است که تمکین کند، علاوه بر اینکه این حکم به چهارماه یکبار به عنوان حق حنسی زن کف کار است، وگرنه هرگز به لحاظ اخلاقی صحیح نیست که مردی زنش را در این امور معطل بگذارد، این احکام کف کار را تعیین می کند، وگرنه هیچ توصیه ای به ماندن در این حد نیست!
همچنین محبت کردن مرد به زن در ابراز علاقه، هدیه دادن و پرهیز از خشونت و مانند آن در روایات دیده میشود! اصلا همین که حتی زن وظیفه ندارد کارهای منزل را انجام دهد خیلی پررنگ است و جای تأمل دارد. مرد باید هم کارهای بیرون را انجام دهد و مخارج زن را تأمین کند، هم کارهای داخل منزل هم بر عهده اوست!! منصفانه باید قضاوت کرد!!

او خـواهـد آمـد;1017548 نوشت:
درباره نفقه هم باید بگویم اگر یک زن به دادگاه برود چندین ماه و حتی مورد دیدم به یکسال و یکسال خورده ای هم رسیده تا به دادخواست نفقه اش تازه رسیدگی شود !!

این مشکل از اسلام نیست، در اجراست!

با سلام و احترام

الرحیل;1017549 نوشت:
تا جایی که می دانم زنی که تمکین نمی کند استحقاق نفقه ندارد. قانونیش که این طوریه

الرحیل;1017568 نوشت:
چرا به زن فرمان «ظلم پذیری» داده شده است؟

بله زنی که تمکین نمی کند استحقاق نفقه ندارد، اما این دلیل نمیشود که مردی که نفقه نمیدهد استحقاق تمکین داشته باشد!! همانطور که عرض کردم احکام با توجه به انسان شناسی زن و مرد طراحی شده اند!! اسلام میداند مرد می تواند در درون خانواده به حقوقش دست یابد، اما زن نمیتواند، اسلام به زن نمی گوید تو از حقت بگذر! میگوید حقت را بگیر اما در عین اینکه حقت را دنبال می کنی تمکین کن، چون گر به زن میگفت تو تمکین نکن قطعا کار به ضرر زن تمام میشد!!! خواهش می کنم همه چیز را با هم ببینید!! مرد زنش را کتک میزد!! برای ارضاء رو به جامعه می آورد!! و هزارتا مشکل دیگر!
بله اگر اسلام به زن گفته بود تو تمیکن کن و در برابر اینکه نفقه نمیگیری سکوت کن، حرف شما درست بود!

الرحیل;1017549 نوشت:
اسلام اصلا نمی خواهد زن و شوهر یک روح در دو بدن باشند. اسلام می خواهد زن مطیع محض مرد باشد.
مثل حضرت فاطمه(س) که در هیچ مساله ای با امیر المومنین(ع) مخالفت نمی کردند.

بله، اما مقابل آن چه؟ امیرالمومنین(علیه السلام) با فاطمه(علیها السلام) مخالفت می کردند؟ خواهش می کنم دو طرفه ببینید.


الرحیل;1017549 نوشت:
اینکه اطاعت از شوهر در حد توصیه و برای حفظ اقتدار مرد و حفاظت از کانون خانواده و... باشه قابل درکه ولی در این حد رو اصلا درک نمی کنم.

وقتی شما اصل مسئله را قبول دارید خب هر چقدر تأکید بیشتر که به جایی برنمیخورد!! شما اصل مسئله را که منکر نیستید!! وقتی اصل مسئله را قبول دارید چرا آن را یک طرفه میدانید؟ اما بسیاری از زنان هستند که با این تأکیدها به خودشان می آیند، شما اطرافتان را نگاه کنید معضل خانواده ها معمولا چیست؟
عدم توجه زن به نیازهای جنسی مرد؛ و عدم توجه مرد به نیازهای عاطفی زن
بی احترامی زن به مرد، و کتک زدن همسر از سوی مرد!
درست مواردی که اسلام بیشترین تأکید را بر آنها دارد، و این نشان از شناخت عمیق زن و مرد از سوی خالق آنهاست

الرحیل;1017557 نوشت:
بله به عنوان زن و مرد مستقل، یا خواهر و برادر و پدر مادر و... خیلی تفاوتی بین زن و مرد نیست. تفاوت هایی هست ولی قابل پذیرش هستند.
اما در جایگاه زن و شوهر تفاوت از اینجا تا ثریاست.

خدا پدر و مادرتان را بیامرزد، پس اسلام میان زن و مرد تفاوتی قائل نیست؛ این خودش بزرگترین دلیل بر این است که اگر میان زن و شوهر تفاوتی هم قائل شده است، این تفاوت حکیمانه و ناظر به یک هدف است، نه اینکه ذات شوهر بودن در نگاه خداوند ارجح نسبت به زن بودن باشد! اما تفاوت ها هم چشمگیر نیست که در ادامه همین پست بیشتر توضیح خواهم داد.

الرحیل;1017568 نوشت:
پس چرا حق و تکلیفش در زندگی زناشویی تا این حد با حق و تکلیفش در سایر عرصه ها متفاوت است؟


خواهش می کنم بی طرفانه ببینید:
اسلام از زن چه خواسته؟ تمکین در برابر شوهر، و اینکه با اجازه او از مزل خارج شود، و مسائلی مانند آن، در یک کلام مدیریت مرد بر خانواده را بپذیرد!!
اما از مرد چه خواسته؟ این که زنی را به خانه بیاورد، تمام کار بیرون از منزل بر عهده مرد است و تمام کار داخل خانه هم بر عهده اوست!! و باید تمام مخارج این زن را متناسب با شأنش از جمله لباس و خورد و خوراک و مسکن و مانند آن را فراهم کند. حتی برای شیر دادن ای خانم به بچه اش اگر زن مطالبه کرد باید هزینه بپردازد!!!

سایر حقوق هم برابر است: حفظ احترام هر دو واجب است، توهین و زدن هر کدام بر دیگری حرام است و...

انصافا آیا این دو مانند حقوق مدیر و آبدارچی است؟ یا غلام و ملکه؟

happy

مسلم;1017608 نوشت:
بله، اما مقابل آن چه؟ امیرالمومنین(علیه السلام) با فاطمه(علیها السلام) مخالفت می کردند؟ خواهش می کنم دو طرفه ببینید.

سلام علیکم
اطاعت کردن وظیفه زن است نه مرد

مسلم;1017608 نوشت:
وقتی شما اصل مسئله را قبول دارید خب هر چقدر تأکید بیشتر که به جایی برنمیخورد!! شما اصل مسئله را که منکر نیستید!! وقتی اصل مسئله را قبول دارید چرا آن را یک طرفه میدانید؟ اما بسیاری از زنان هستند که با این تأکیدها به خودشان می آیند، شما اطرافتان را نگاه کنید معضل خانواده ها معمولا چیست؟
عدم توجه زن به نیازهای جنسی مرد؛ و عدم توجه مرد به نیازهای عاطفی زن
بی احترامی زن به مرد، و کتک زدن همسر از سوی مرد!
درست مواردی که اسلام بیشترین تأکید را بر آنها دارد، و این نشان از شناخت عمیق زن و مرد از سوی خالق آنهاست

من اصلا همچین مساله ای راقبول ندارم.
چیزی که من قبول دارم این است که زمام کلی امور را به دست مرد بسپارد اما نظرش را بگوید. در بیشتر موارد دست مرد را برای تصمیم گیری باز بگذارد اما اگر جایی دید مرد دارد اشتباهی می کند که برایشان گران تمام خواهد شد مخالفت کند. اگر جایی با تصمیم مرد مخالف بود در جمع مخالفت نکند، اختلافشان را در خلوتشان حل کنند و نهایتا تصمیم نهایی را به مرد بسپارد.
به نظرم اگر هدف حفظ اقتدار مرد باشد، در همین حد هم اقتدارش حفظ خواهد شد. نه اینکه مخالفت کردن با او هم ردیف خیانت کردن باشد.

مسلم;1017608 نوشت:
خدا پدر و مادرتان را بیامرزد، پس اسلام میان زن و مرد تفاوتی قائل نیست؛ این خودش بزرگترین دلیل بر این است که اگر میان زن و شوهر تفاوتی هم قائل شده است، این تفاوت حکیمانه و ناظر به یک هدف است، نه اینکه ذات شوهر بودن در نگاه خداوند ارجح نسبت به زن بودن باشد! اما تفاوت ها هم چشمگیر نیست که در ادامه همین پست بیشتر توضیح خواهم داد.

تفاوت که قائل هست Smile
ببینید اصلا بحث ارجح بودن زن یا مرد نیست. بحث این است که وظایف سنگینی به عهده زن گذاشته شده که هم دنیایشان را ویران می کند هم آخرتشان. من واقعا نمی دانم شما چطور این تفاوت ها را چشمگیر نمی دانید؟ اینکه حق مرد بر زن حتی از حق پدر و مادرش بر او بیشتر است چشمگیر نیست؟ اینکه زن در همه حال باید مطیع مرد باشد و مخالفتی نکند چشمگیر نیست؟ اینکه حتی اگر مرد ظلم کرد، زن دنبال به دست آوردن دل او بشد و شبی را سر نکند که شوهر ظالمش از او عصبانی است چشمگیر نیست؟ اینکه زن باید پدر در حال مرگش را به حال خود رها کند و حتی برای تدفین و ترحیم او هم حاضر نشود و در خانه تنها بماند، چون اجازه خروج زن به دست شوهر است و شوهر گفته تا من نیامده ام از خانه خارج نشو چشمگیر نیست؟ اینکه اگر زن بدون اجازه از خانه خارج شود ملائکه آسمان و زمین و ملائکه غضب و ملائکه رحمت همگی او را لعن می کنند تفاوت چشمگیر نیست؟ اینکه اگر زن چیزی را بدون اجازه شوهر به دیگران بدهد (هدیه، انفاق، یا هر عنوان دیگری) بر زن گناه و بر مرد اجر بنویسند چشمگیر نیست؟ (گناه نوشتن برای زن که طبیعی است. ولی چرا مرد برای کار نکرده باید اجر ببرد؟ هم مخالف انفاق باشی و هم ثواب ببری). اینکه تنها حقوق زن این باشد که برای او لباس فراهم کنند و از گرسنگی نجات دهند و اگر خطایی کرد او را ببخشند و جز این حق دیگری نداشته باشد، اما حق مرد حتی قابل وصف نباشد و هر چه بگویند، در انتها بگویند باز هم بیش از این هاست چشمگیر نیست؟ اینکه خود رسول الله (ص) بگویند در برابر هر صد حق مرد، زن حتی یک حق هم ندارد چشمگیر نیست؟

می توانم بپرسم چه تفاوتی از نظر شما چشمگیر است؟

مسلم;1017608 نوشت:
اما از مرد چه خواسته؟ این که زنی را به خانه بیاورد، تمام کار بیرون از منزل بر عهده مرد است و تمام کار داخل خانه هم بر عهده اوست!!

البته می دانیم که این را هم از زن خواسته. حالا می گویند وظیفه اخلاقی است. خب نگر آخرت را همین وظایف اخلاقی نمی سازد؟

مسلم;1017608 نوشت:
و باید تمام مخارج این زن را متناسب با شأنش از جمله لباس و خورد و خوراک و مسکن و مانند آن را فراهم کند.

البته نه تمام مخارج. فقط نیازهای اولیه. نمی گویم کم است، اما وقتی اصلا به زن اجازه خروج از منزل داده نشده خب مخارجش باید از راهی تامین شود؟

مسلم;1017608 نوشت:
حتی برای شیر دادن ای خانم به بچه اش اگر زن مطالبه کرد باید هزینه بپردازد!!!

بحثمان در رابطه زن و شوهر است. وگرنه اگر بخواهیم پای بچه را به میان آوریم که مسائل دیگری هم هستند برای گفتن مثل مساله حضانت که حتی جد پدری بر مادر مقدم است.

مسلم;1017608 نوشت:
سایر حقوق هم برابر است: حفظ احترام هر دو واجب است، توهین و زدن هر کدام بر دیگری حرام است و...

زدن که حرام نیست. زدن به ناحق حرام است که حتی در آن صورت هم این وظیفه زن است که دل مرد را به دست آورد و او را از خودش راضی کند. احترام هم که... احترام مرد در گرو انجام بی چون و چرای همه اوامرش است، احترام زن چه؟ لابد دشنام ندادن.

مسلم;1017608 نوشت:
انصافا آیا این دو مانند حقوق مدیر و آبدارچی است؟ یا غلام و ملکه؟

انصافا کجای دنیا ملکه باید مطیع غلامش باشد؟ یا کجای دنیا به آبدارچی می گویند حتی اگر مدیرت ظلم کرد باز هم باید رضایت او را به دست آوری؟ نمی دانم، شاید یک برده مجبور باشد در برابر ظلم صاحبش ساکت بماند اما کدام انسان آزاد چنین اجباری دارد؟

در کدام یک از آموزه های اسلام به جز اینجا به ظلم پذیری توصیه شده است؟

مسلم;1017605 نوشت:
همچنین محبت کردن مرد به زن در ابراز علاقه، هدیه دادن و پرهیز از خشونت و مانند آن در روایات دیده میشود!

این همان قسمتی است که پرسشگر می گویند اگر مرد خوبی کرد لطف کرده، اما اگر زن خوبی کرد وظیفه او بوده

بیت المعمور;1017593 نوشت:
، به نظرم سرکار لیل و نهار میخواستند حرص مرا دربیاورند...

مسلم;1017547 نوشت:
برخی کاربران خانم دیگر که نام نمیبرم اگر در این تاپیک شرکت کرده بودند آن وقت نمیشد بحث را جمع کرد!!!

باسلام خداقوت
بنده همچین قصدی نداشتم فقط و فقط این بخش از فرمایش استاد مد نظرم بود که پستهای بنده کمکی شاید بکنه همین

اصلا علاقه ای هم به ادامه بحث و پاسخ دادن به پستهای شما نداشتم فقط وفقط همین مورد مد نظرم بود که ادامه دادم

باتشکر
یاحق

اللیل والنهار;1017641 نوشت:
باسلام خداقوت
بنده همچین قصدی نداشتم فقط و فقط این بخش از فرمایش استاد مد نظرم بود که پستهای بنده کمکی شاید بکنه همین

اصلا علاقه ای هم به ادامه بحث و پاسخ دادن به پستهای شما نداشتم فقط وفقط همین مورد مد نظرم بود که ادامه دادم

باتشکر
یاحق


1
کاش لااقل نقل قول ناقص نمی کردید.
من هم نگفتم شما چنین قصدی داشتید
عرض کردم تهمت تخریب و تحریک احساسات و نادانی و غیره،زدن به اینجانب ناشی از بدبینی و غلبه احساسات است.
لذا گفتم اگر نگاه بدبینانه باشد شما و کارشناس هم متهم میشوید.... نگفتم واقعا اینطور هستید....
بنده به خودم جرئت نمیدهم اینطوری مردم را متهم کنم.
فقط میدانم شما از من نقل قول گرفتید و بنده از ادعای خویش دفاع کردم.
بنده همین را می بینم.
شما قرآن را هم که نگاه کنید ، یکی برداشت خوبی دارد و یکی قرآن را خشک و بی رحم میداند....
ایا قرآن مشکل دارد؟ خیر

2

پس بهتر است به جای حمله به اشخاص ، به مطلب بیافزاییم. شما از من نقل نمی گرفتید بنده نیازی به دفاع از ادعایم نداشتم.

3

من کاری ندارم شما علاقه ای به ادامه بحث با من داشته اید یا نداشته اید؟
مهم این است که از من نقل گرفته اید و بحث را ادامه دادید
و بنده هم خود را موظف می دانم به نقل شما پاسخ داده و از ادعایم دفاع کنم

یا حق

با سلام
دوستان گرامی چرا اینقدر روی احادیث حساسیت نشون میدید؟
این رو نمیگم تا کسی خوشش بیاد اما بنده اینقدر این احادیث را جدی نمیگرم.اما نمیدونم چرا شما پایبند بودن به آن را کلید ورود به بهشت یا عامل رفتن به دوزخ میدانید؟
نزدیک ترین منبع حدیثی بعد از پیامبر(ص) حدود 200 سال بعد از ایشون جمع آوری شده که همون صحیح بخاریه.

200 سال میدونید شامل چند نسل میشه؟حدیث از پدر به فرزند نقل میشده حالا اگر فرزند حدیث را درست متوجه شده باشد یا نه،اون رو منتقل کردن به فرزندان بعدشون... بنظرتون در این 200 سال چقدر احتمال داره این احادیث سالم و با همان مفهومی که امامان یا پیامبر(ص) گفتن به ما رسیده باشه؟

حال یه عده نظرشون اینه پس از کجا فهمیدیم نماز صبح دو رکعته؟والا اگر احادیثی هم نبود چگونگی نماز از زمان آموزش پیامبر(ص) به مسلمانان،هر روز پنج نوبت انجام میشده و اکثر مسلمین شاهد چگونگی شکل نماز همدیگر بوده اند و کسی نمیتوانسته در آن تغییر زیادی ایجاد کند...

بعضی احادیث که به امامان نسبت میدهند، نه تنها با قرآن مطابقت ندارد بلکه گاهی اوقات متضاد با آن است.حتی آمیخته با شرک.

عزیزان... خود قرآن میفرماید:

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا
و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید، وپراکنده نشوید.(آل عمران/103)

وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ

و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است!(نحل/89)

دیگر حرفی باقی می ماند؟ آن چیز هایی که لازمه رفتن به بهشت بوده در همین کتاب گفته شده...حالا چرا اینقدر مذاهب مختلف از اسلام شکل گرفته؟ریشه این اختلاف ها کجاست؟
چرا تمام علمای اسلام جمع نمی شوند تا به یک نظر واحد برسند؟

من نمیگم حدیث بد هستش،مثل نهج البلاغه که عالیه... ولی اگر احساس کنم حدیثی با قرآن جور نیست دلیلی نمیبینم بپذیرم...

بنظرم بعضی احادیث نه تنها راهگشا نیست بلکه باعث گمراهی و بعضا کینه در دل مردم می شود...کسی که نتونسته توی دنیا از منیت های خودش دست بکشه گمان نکنم بتواند وارد بهشت شود...

سعی کنیم مثل حضرت ابراهیم (ع) باشیم که حتی برای قوم متجاوزی مثل لوط هم دلسوز بود...

با سلام و احترام

الرحیل;1017628 نوشت:
اطاعت کردن وظیفه زن است نه مرد


مطلق اطاعت از شوهر که واجب نیست خواهر من!! اطاعت فقط در امور زناشویی بر زن واجب است! وگرنه مرد میتوانست زنش را امر کند که مثلا ظرف ها را بشور! خب آیا اطاعت واجب است؟ اگر اطاعت واحب باشد که دیگر معنا ندارد بگوییم کار خانه بر زن واجب نیست!! چون مرد میتواند با امر کردنش هر کاری را بر زن واجب کند!!

الرحیل;1017628 نوشت:
من اصلا همچین مساله ای راقبول ندارم.
چیزی که من قبول دارم این است که زمام کلی امور را به دست مرد بسپارد اما نظرش را بگوید. در بیشتر موارد دست مرد را برای تصمیم گیری باز بگذارد اما اگر جایی دید مرد دارد اشتباهی می کند که برایشان گران تمام خواهد شد مخالفت کند. اگر جایی با تصمیم مرد مخالف بود در جمع مخالفت نکند، اختلافشان را در خلوتشان حل کنند و نهایتا تصمیم نهایی را به مرد بسپارد.
به نظرم اگر هدف حفظ اقتدار مرد باشد، در همین حد هم اقتدارش حفظ خواهد شد. نه اینکه مخالفت کردن با او هم ردیف خیانت کردن باشد.

خب مگر اسلام غیر از این را واجب دانسته؟ طبیعی است که اگر مرد به ناحق حرفی زد زن میتواند مخالفتش را ابراز کند و گناهی بر او نیست!!

الرحیل;1017630 نوشت:
این همان قسمتی است که پرسشگر می گویند اگر مرد خوبی کرد لطف کرده، اما اگر زن خوبی کرد وظیفه او بوده

قطعا این طور نیست، رابطه مودبانه و با حفظ احترام بر هر دو واجب است، و بیش از آن بر هر دو مستحب!!

الرحیل;1017628 نوشت:
البته می دانیم که این را هم از زن خواسته. حالا می گویند وظیفه اخلاقی است. خب نگر آخرت را همین وظایف اخلاقی نمی سازد؟

شما یا باید حقوق اخلاقی هر دو را با هم مقایسه کنید، یا حقوق احکامی هر دو را!! اینکه در خصوص یکی حقوق احکامی را ببینید و در خصوص دیگری، حقوق اخلاقی را رهزنی می کند. به عنوان مثال اگرچه اجازه خروج از منزل زن به مرد داده شده اما اگر مردی بی جهت زنش را از خروج از خانه منع کند قطعا گناه کرده است، و حتی اگر این مسئله موجب عُسر و حرج برای زن شود میتواند به لحاظ حقوقی آن را پی گیری کند.
همچنین اینکه زن توصیه به کار خانه شده است با این حال وظیفه او نیست، به همین خاطر اگر آن را ترک کند گناهی بر او نخواهد بود و مواخذه نمیشود، فقط از پاداش آن محروم میشود...

اینکه زن حتی اگر شوهرش در حق او ظلم کرد نباید بگذارد از دست او عصبانی باشد اولا روایتش به لحاظ سندی به خاطر وجود «جاموراني» و «ابن أبي حمزة» ضعیف هست، به همین خاطر هیچ کدام از مراجع هم فتوا نداده اند که مخالفت زن با شوهر در اموری که ناحق بوده و یا ظلم است، حرام است.
ثانیا: حتی اگر روایت را بپذیریم روشن است که معنایش عصبانی کردن شوهر است، نه مخالفت!! یعنی کل کل کردن با او، نه صرف ابراز مخالفت آن هم به تعبیر شما در خلوت و دوستانه!! قطعا این ممدوح هم هست! بالاخره زن و شوهر مکمل یکدیگرند اینکه زن در برابر انحرافات سکوت کند که هرگز مطلوبیتی ندارد. اما اگر دید با آرامی سخن گفتن و مهربانی در خلوت شوهر به راه نمی آید باید رها کند چرا که قطعا با دادو بیداد کردن هم شوهر به راه درست نخواهد آمد.

با سلام و احترام سعید عزیز

saeedrz1;1017673 نوشت:
دیگر حرفی باقی می ماند؟ آن چیز هایی که لازمه رفتن به بهشت بوده در همین کتاب گفته شده

saeedrz1;1017673 نوشت:
دوستان گرامی چرا اینقدر روی احادیث حساسیت نشون میدید؟
این رو نمیگم تا کسی خوشش بیاد اما بنده اینقدر این احادیث را جدی نمیگرم.ا

saeedrz1;1017673 نوشت:
نزدیک ترین منبع حدیثی بعد از پیامبر(ص) حدود 200 سال بعد از ایشون جمع آوری شده که همون صحیح بخاریه.

saeedrz1;1017673 نوشت:
من نمیگم حدیث بد هستش ولی اگر احساس کنم با قرآن جور نیست دلیلی نمیبینم بپذیرم...


قطعا بی اعتبار ساختن حدیث منجر به بی اعتباری اصل دین خواهد شد، آیات قرآن در خصوص احکام بسیار اندک است، فقط نماز نیست ه بگوییم امت شاهد آن بوده اند، همه احکام ما روی زمین میماند، نه احکام حج در قرآن آمده، نه حجاب، نه روزه، نه نماز، نه غسل، نه وضو، نه تیمم، نه احکام کفن و دفن، نه احکام ازدواج، و نه...
اینکه بخاری را به عنوان اولین کتاب حدیثی که 200 سال پس از پیامبر(ص) نوشته شده میدانید مخالف مبنای شیعه است که ائمه(ع) را تا نیمه قرن سوم حامل و حافظ علوم نبوی میداند، آنها هم معصوم بوده و طی قرن ها روایات مختلف در زمینه احکام و غیر آن را برای یاران خود بیان میکردند، و روایات بسیاری با سند معتبر از ایشان به جای مانده است.

البته این که اگر روایتی با قرآن در تعارض بود کنار گذاشته میشود درست است اما تشخیص این مسئله نیاز به دقت بسیاری دارد.

این نکاتی بود که لازم دانستم عرض کنم، البته میتوانید در این خصوص تاپیکی بگشایید و با تفصیل بیشتری در رابطه با آن سخن بگویید.@};-

مسلم;1017678 نوشت:
شما یا باید حقوق اخلاقی هر دو را با هم مقایسه کنید، یا حقوق احکامی هر دو را!! اینکه در خصوص یکی حقوق احکامی را ببینید و در خصوص دیگری، حقوق اخلاقی را رهزنی می کند.

سلام علیکم

بیایید همان احادیثی که حقوق زن و مرد را با هم مقایسه کرده بررسی کنیم. به هر حال همه حقوقی که گفته اند یا از حیث اخلاقی مقایسه شده‌اند یا احکامی

مسلم;1017678 نوشت:
اینکه زن حتی اگر شوهرش در حق او ظلم کرد نباید بگذارد از دست او عصبانی باشد اولا روایتش به لحاظ سندی به خاطر وجود «جاموراني» و «ابن أبي حمزة» ضعیف هست، به همین خاطر هیچ کدام از مراجع هم فتوا نداده اند که مخالفت زن با شوهر در اموری که ناحق بوده و یا ظلم است، حرام است.

بقیه احادیث چه؟ حداقل آن حدیث سجده را که سرکار اللیل و النهار شرحش را گذاشته اند که سندش مشکل ندارد.
تازه اگر اخلاقی باشد، که دیگر سندش ضعیف هم که باشد باز هم توصیه می شود.
اصلا از کجا می فهمید یک حدیث در مقام بیان حکم اخلاقی است یا فقهی؟ و احادیثی که در مقام بیان احکام اخلاقی هستند، و در آن‌ها فرضا از لعن ملائکه گفته شده، یعنی چه؟ یعنی فرشتگان اخلاقا آن شخص را لعن می‌کنند؟

مسلم;1017678 نوشت:
ثانیا: حتی اگر روایت را بپذیریم روشن است که معنایش عصبانی کردن شوهر است، نه مخالفت!! یعنی کل کل کردن با او، نه صرف ابراز مخالفت آن هم به تعبیر شما در خلوت و دوستانه!! قطعا این ممدوح هم هست! بالاخره زن و شوهر مکمل یکدیگرند اینکه زن در برابر انحرافات سکوت کند که هرگز مطلوبیتی ندارد. اما اگر دید با آرامی سخن گفتن و مهربانی در خلوت شوهر به راه نمی آید باید رها کند چرا که قطعا با دادو بیداد کردن هم شوهر به راه درست نخواهد آمد.

مسلما وقتی داره از ظلم صحبت میشه دعوایی هم احتمالا در کار هست و یه سمت قضیه عصبانی کردن طرف مقابل هست. رها کردن هم یعنی راضی به ظلم شدن.
شما امکان دیگه ای هم براش میتونید تصور کنید؟ مثلا مرد خواسته ای دارد که ظلم به زن است، زن ابتدا به آرامی با او صحبت م یکند و مرد راضی نمی شود. زن هم رها می کند تا مرد به خواسته اش برسد. ولی در عین حال دیگر ظلمی اتفاق نمی افتد؟

مسلم;1017605 نوشت:
نه، قطعا اینطور نیست، این حکم برای شرایط عادی است، وگرنه در جایی که زن به گناه می افتد قطعا بر مرد واجب است که تمکین کند، علاوه بر اینکه این حکم به چهارماه یکبار به عنوان حق حنسی زن کف کار است، وگرنه هرگز به لحاظ اخلاقی صحیح نیست که مردی زنش را در این امور معطل بگذارد، این احکام کف کار را تعیین می کند، وگرنه هیچ توصیه ای به ماندن در این حد نیست!
همچنین محبت کردن مرد به زن در ابراز علاقه، هدیه دادن و پرهیز از خشونت و مانند آن در روایات دیده میشود! اصلا همین که حتی زن وظیفه ندارد کارهای منزل را انجام دهد خیلی پررنگ است و جای تأمل دارد. مرد باید هم کارهای بیرون را انجام دهد و مخارج زن را تأمین کند، هم کارهای داخل منزل هم بر عهده اوست!! منصفانه باید قضاوت کرد!!

این مشکل از اسلام نیست، در اجراست!

سلام

استاد مسلم در کدام روایت یا حدیث یا فتوای مرجع تقلید گفته شده که اگر هر وقت زن نیاز جنسی داشت و احتمال به گناه افتادن هم وجود داشت و شوهر بی توجه به نیازجنسی همسرش بود شوهر هم در این گناه شریک میشود که گفتین قطعا بر مرد واجب است که تمکین کند ؟

با سلام و احترام

الرحیل;1017712 نوشت:
حداقل آن حدیث سجده را که سرکار اللیل و النهار شرحش را گذاشته اند که سندش مشکل ندارد.
تازه اگر اخلاقی باشد، که دیگر سندش ضعیف هم که باشد باز هم توصیه می شود.

خب این که فرمان به سجده نیست، بیان اوج احترام است!! می فرماید: اگر سجده بر غیر خدا جایز بود...
علاوه بر اینکه اصل این مسئله احترام در خصوص ارتباط مرد با همسرش نیز هست، منتهی بر عکسش موردتأکید بیشتری قرار گرفته است.

الرحیل;1017712 نوشت:
اصلا از کجا می فهمید یک حدیث در مقام بیان حکم اخلاقی است یا فقهی؟

آن دسته از احکامی که از سوی مراجع و در رساله های فقهی به عنوان حقوق مرد و زن بیان شده است حکم فقهی است، فراتر از آن هر چه هست احکام اخلاقی است.

الرحیل;1017712 نوشت:
احادیثی که در مقام بیان احکام اخلاقی هستند، و در آن‌ها فرضا از لعن ملائکه گفته شده، یعنی چه؟ یعنی فرشتگان اخلاقا آن شخص را لعن می‌کنند؟


کدام حدیث؟
آن حدیثی که در مورد لعنت ملائکه اشاره فرمودید در خصوص احکام فقهی است:

الرحیل;1017518 نوشت:
وَ لاَ تَخْرُجُ مِنْ بَيْتِهَا إِلاَّ بِإِذْنِهِ، فَإِنْ خَرَجَتْ بِغَيْرِ إِذْنِهِ لَعَنَتْهَا مَلاَئِكَةُ اَلسَّمَاءِ وَ مَلاَئِكَةُ اَلْأَرْضِ وَ مَلاَئِكَةُ اَلْغَضَبِ وَ مَلاَئِكَةُ اَلرَّحْمَةِ حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى بَيْتِهَا

بحث خروج از منزل بدون اذن شوهر است که یک حق فقهی است، نه اخلاقی!

الرحیل;1017712 نوشت:
مسلما وقتی داره از ظلم صحبت میشه دعوایی هم احتمالا در کار هست و یه سمت قضیه عصبانی کردن طرف مقابل هست. رها کردن هم یعنی راضی به ظلم شدن.
شما امکان دیگه ای هم براش میتونید تصور کنید؟ مثلا مرد خواسته ای دارد که ظلم به زن است، زن ابتدا به آرامی با او صحبت م یکند و مرد راضی نمی شود. زن هم رها می کند تا مرد به خواسته اش برسد. ولی در عین حال دیگر ظلمی اتفاق نمی افتد؟

سرکار خانم الرحیل برای روشن تر شدن بحث میشود از شما خواهش کنم که ظلم را برای بنده معنا بفرمایید؟ یعنی ابتدا کاملا آن را از دیدگاه خودتان تعریف کنید، و سپس یک مصداق از ظلم مرد به زن بیان کنید که اسلام آن را جایز شمرده است، البته مصداق شفاف و جزئی، نه کلی
به نظرم بحث اینطوری بهتر پیش میرود
ممنونم

Bahar_Mj;1017719 نوشت:
استاد مسلم در کدام روایت یا حدیث یا فتوای مرجع تقلید گفته شده که اگر هر وقت زن نیاز جنسی داشت و احتمال به گناه افتادن هم وجود داشت و شوهر بی توجه به نیازجنسی همسرش بود شوهر هم در این گناه شریک میشود که گفتین قطعا بر مرد واجب است که تمکین کند ؟

سلام و احترام
اگر در میان احکام جستجو کنید آن را خواهید یافت، من به دو نمونه اشاره می کنم:

نظر آیت الله سیستانی:
«واگر زن نتواند که تا چهار ماه صبر کند به طوری که شوهر بترسد چنانچه با همسرش نزدیکی نکند در حرام بیافتد پس بنابر احتیاط واجب باید با همسر قبل از این مدت همبستر شود یا اینکه او را طلاق دهد»
پرسش و پاسخ سوم در این آدرس: https://www.sistani.org/persian/qa/0966/#13233

نظر آیت الله مکارم شیرازی:
«مرد نمی تواند بیش از چهار ماه نزدیکی با همسر دائمی خود را ترک کند، بلکه اگر زن جوان باشد و در این مدت بیم آن می رود که به گناه بیفتد احتیاط واجب آن است که طوری رفتار کند که او به گناه نیفتد.(رساله آیت الله مکارم شیرازی، بخش احکام عقد دائم مساله 2067)

البته روایت هم برای توجه و اهمیت دادن به نیاز جنسی زن زیاد است

سلام

دیدم این متن قشنگه گفتم این جا هم بذارم بحث حقوق زنها و مردهاست و ظاهرا زنها خیلی نگران حقوقشون هستن :

نامه یک بانو به بانوان عزیز ایران
(خیلی قشنگه از دستش ندین)

مهربانوی عزیز سلام! روز مرد نزدیکه.
به نظرم اومد، چند جمله ای هم از مردها بگیم...
کلی عکس و متن دیدم اینروزا برای روز مرد... خانمی که کیکی به شکل جوراب درست کرده یا دسته گلی از جوراب... جملاتی مثل جوراب پاره هاتو تحمل کن روز مرد نزدیکه همسرم. در ظاهر شاید تمام اینا شوخی به نظر برسن اما...
توی این زمونه مرد بودن جرات میخواد. واقعا مردانگی میخواد که برای رفاه حال زن و بچه صبح زود بزنی بیرون و تو تاریکیه شب برگردی... مردهای این دوره جوانی و زندگی کردن رو فراموش کردند، فشار مخارج و مسئولیت زندگی، بی سر و صدا دونه دونه موهای تیره شون رو سفید میکنه...
راستی خانما، تا حالا همسراتون از آرزوهاشون براتون گفتن؟
بی انصافیه که اینهمه گذشت و مظلومیت و تلاش مردها رو نبینیم.
بانو....! گاهی نگاهی به دستهای همسرت بنداز... و به خطوطی که در اطراف چشم ها و پیشونی همسرت داره عمیق میشه... گاهی به جای اینکه تو آغازکننده باشی، سکوت کن و اجازه بده که لحظاتی او هم گوینده باشه و از خودش بگه...
بانو..! گاهی عکسهاشو از جوانی تا الان کنار هم بچین و باور کن فقط تو جوانیتو توی این خونه نذاشتی...
مرتب تلاششو در ترازو قرار نده و باعرضه بودن و نبودنش رو با کمتر و بیشتر داشتن دارائیهاش قیاس نکن...
سعیش رو ببین... و تغییراتشو بخاطر تو و زندگی مشاهده کن...
موهای سفیدش را ببین...
بانو! باور کن جهان هرگز به صلح نمیرسه اگر ما غرق مظلومیت خودمون باشیم...
تربیت کامل نمیشه، اگر یاد نگیریم که تمسخر مردان و زنان، در حقیقت تمسخر بخش مهمی از خودمونه...
کاش یاد بگیریم بزرگ کردن و بزرگ دیدن همسرمونو... پدری کردن هاش رو... از بزرگیش برای بچه هامون بگیم
کاش به جای هدیه دادنها و گرفتن ها، زمانی رو صرف شنیدن بدون قضاوت کنیم.
اصلا فکر کردیم که چرا اینهمه هدیه که این روزا رد و بدل میشه، ولی نتونسته عشق رو در جامعه بیشتر کنه؟
بانو جان بیا امسال کنار هر هدیه ای که برای همسرت گرفتی، توی یه برگ کاغذ حداقل 20 تا ویژگی همسرت رو هم بنویس و ازش بخاطر این ویژگی هاش تشکر کن... (اون رو هم ضمیمه ی هدیه ات کن)
مطمئن باش نتایج شگفت آوری در وجود خودت و او خواهی دید...
یادمون باشه بین ما، سپاسگزاری و مشاهده همه جانبه ی افراد خیلی کم شده...
و نوشته ی تو سپاسگزاری بزرگی خواهد بود برای جهان و جهانی
پیشاپیش روز شیرمردان و پدران مبارک

باسمه الحکیم

عرض سلام و ادب و تبریک ایّام

مسلم;1017769 نوشت:
خب این که فرمان به سجده نیست، بیان اوج احترام است!!

بیان اوج اطاعت (در غیر معصیة الله)همراه با احترام و ادب و محبت نیست؟

اگر بانویی در مقابل همسرش چنین آدابی را رعایت کند به آنچه از همسرش انتظار دارد خواهد رسید:

ای بسا از نازنینان خارکش
بر امید گلعذار ماه‌وش

ای بسا حمال گشته پشت ریش
از برای دلبر مه روی خویش

کرده آهنگر جمال خود سیاه
تا که شب آید ببوسد روی ماه

خواجه تا شب بر دکانی چارمیخ
زان‌که سروی در دلش کرده ست بیخ

تاجری دریا و خشکی می‌رود
آن به مهر خانه شینی(=خانه نشینی) می‌دود

هر که را با مرده سودایی بود
بر امید زنده سیمایی بود

آن دروگر( نجار) روی آورده به چوب
بر امید خدمت مه روی خوب

سلام
ضمن تبریک پیش از موعد روز مرد،پیامی از یک دوست در راستای این فحوا، فوروارد میکنم

نقل قول:
اما به عنوان حسن ختام میخواهم چند نکته کوچک تقدیم کنم . باشد که جرقه ای باشد برای تفکر و جهانی مهربانتر .برخی دوستان احساس میکنند من با فمینیسم مبارزه میکنم .
با احترام باید عرض کنم من با "مردستیزی " و "زن ستیزی " مبارزه میکنم .
آنچه اکنون در حال وقوع است - به گمان من -جنبشی برای برقراری تساوات و در جهت منافع انسانی نیست . حرکتی است مردستیزانه و زن ستیزانه که با قلب واقعیت ، مرد را موجودی ستمگر و استثمارگر نشان میدهد و تنفر پراکنی میکند !
از سوی دیگر زن را بخاطر زنانگی اش نکوهش میکند و تلاش میکند با ارایه الگوهای ناشی از عقده ها و کمپلکس های روانشناختی خود ، رفتار زن را سخیف و شخصیت زن را توسری خور و حقیر جلوه دهد .
حال آنکه به گمان من و با توضیحاتی که قبلا تقدیم شد ، زنان از استراتژی ها زیستی و تکاملی بسیار پیشرفته و جالبی بهرمند هستند .
مختصرا و در حد حوصله به چند نکته اشاره میکنم تا شاید اندکی بیشتر به این سوال که آیا مردان استعمارگر و ستمگرند فکر کنیم ...
اعداد و آمارهایی که تقدیم میشود ممکن است در کشور شما متفاوت باشد یا در منابع مختلف با در صد جزئی کمتر یا بیشتر باشند .

ما مردان اینقدر ستمگر هستیم که تمام مشاغل پست و پر زحمت و خطرناک و کثیف جهان را قبضه کرده ایم .
بیش از 90 درصد مشاغل مرتبط با زباله و ضایعات و پسماند در جهان را ما مردان به عهده میگیریم . تا جایی که حتی درب چاه فاضلاب را به نام خودمان " من-هول" ثبت کرده ایم .
98 درصد حمالان جهان را ما تشکیل میدهیم .
نزدیک به 100 در 100 کارگران معادن را ما تشکیل میدهیم .
95 در صد مشاغل خطرناک در ارتفاع را ما مردان تشکیل میدهیم .
بیش از 90 در صد کشتگان ارتش ها و نیرو های نظامی را ما مردان تشکیل میدهیم .
ما مردان ستمگر سپر دفاع زنان و کودکان هستیم و در نزاع و دفاع در برابر مهماجم 9 برابر بیشتر از زنان به طور اسفناک ( مثل کشته شدن با چاقو ) زخمی یا کشته میشویم . ما محافظان بی جیره مواجبیم !
از ساده ترین کارهای ممکن مثل عوض کردن یک لامپ گرفته تا کارهای پیچیده و سنگین را به عهده ما میگذارند و این از حیث ناتوانی زن در تعویض یک لامپ ( با دو تا گردش ساده ) در باز و بسته کردن نیست ، از حیث محول کردن احتمال خطر مرگ و برق گرفتگی و سقوط از بلندی به عهده مرد است ! فکر نمیکنم کسی شک داشته باشد که زنان هم میتوانند لامپ سوخته را عوض کنند یا برای تست یک اتصال برق یا سیمکشی از فازمتر استفاده کنند یا فیوزها را باز و بسته کنند ...
ساده ترین کارهای ممکن مثل تعویض زاپاس تایر اتومبیل تا پر کردن باک بنزین و ... به عهده مردان گذاشته میشود ، نه از جهت پیچیدگی فنی و یا سنگینی فیزیکی ... از جهت ارجاع کار کثیف به مردان !
ما مردان در مشاغل دیگر که خدماتی هستند هم شانس کمتری برای استخدام داریم ... مثلا شانس بانوان برای گرفتن مشاغلی مثل مربی و پرستار و گارسن و خدمه هتل و پذیرش و منشی و ... بسیار بیشتر است . در مقابل ما مردان نقش باربر هتل ، نگهبان یا بادیگارد درب ورود ، و انواع اقسام کارهای مرتبط با خطر جانی و آسیب جسمی استخدام میشویم .
در شرایط مساوی یک خدمتکار یا گارسون زن 9 برابر یک خدمتکار یا گارسون مرد انعام میگیرد !
فکر نکنید این ماجرا فقط در طبقات پایین اجتماع جاری است .
ما مردان در اثر سرطان پروستات 4 برابر بیشتر از زنان در اثر سرطان پستان میمیریم . اما اینقدر ستمگریم که خودمان بودجه تحقیقاتی سرطان پستان را ده برابر سرطان پروستات تعیین میکنیم !
ضمن اینکه از فرط زن ستیزی بیش از 90 درصد اکتشافات و ابداعات علمی حوزه مشکلات زنان را ما مردان انجام میدهیم و فن آوری های آن را توسعه میدهیم .
در مقابل نقش زنان در علوم مرتبط با مشکلات مردان ( مثلا پروستات ) نزدیک به صفر است !
ما مردان 9 برابر بیشتر از زنان با اتهام آزار و اذیت و تجاوز روبرو میشویم و تعداد زیادی از این ادعا ها واهی ست ...
فی الواقع شرایط آناتومیک زن به طریقی تکامل یافته که در صورت نارضایتی اش ، با چند میلیمتر جابجاکردن لگن میتواند تلاش مرد را به ورود ، نا ممکن کند . مگر اینکه تجاوز با ضرب و شتم و طناب پیچ کردن و چامیخ کردن باشد که در قرن 21 و اینهمه امکانات ارتباطی و پلیس و مدار بسته و زندگی اپارتمانی و شهرهای شلوغ و ... کمتر ممکن است ( ولی محال نیست )
ما مردان اینقدر ستمگریم که بطور متوسط 7 سال زودتر از زنان میمیریم !
مرگ میر ما مرتبط با فاکتورهای مختلفی است مثل استرس و کار و ..
به زبان ساده ، ما با شرایط سخت کار میکنیم و زودتر میمیریم بعد از مرگمان از دسترنج و مایه مرگ ما دیگران ( هرچند عزیزان ما ) استفاده میکنند .
ما تا کار میکنیم محترمیم و در بحرانها و مشکلات ناشی از فشارها تنها گذاشته میشویم . ما دور انداخته میشویم و 85 درصد کاتون خوابها و بیخانمانهای جهان را تشکیل میدهیم در حالی که دیگران شاید در خانه ما زندگی کنند .
در بحرانهای روانشناختی هم تنها میمانیم و 85 درصد الکلی ها و معتادان تزریقی جهان را تشکیل میدهیم .
ما تاوان جدایی و یک اشتباه مشترک زناشویی را هم پس میدهیم . در جدایی فرزندان را از ما میگیرند و چیزی که به ما میدهند مسئولیت مخارج و محل سکونت و ... فرزندان است .
ما مردان کار میکنیم در حالی که آرزو داریم اوقات را با فرزندانمان سپری کنیم ...
ما مردان ستمگر و استعمارگر 9 برابر بیشتر از زنان در قرار ها هزینه ها را متقبل میشویم . اگر چه اگر گشت و گذاری هم باشد مغازه های مربوط به زنان 7 برابر از مغازه های مربوط به مردان وفور بیشتری دارند !
ما زنان را با دسترنج جان کندن خودمان خوشحال میخواهیم .
و سر آخر اینکه ما مردان در اینهمه جنجال و هیاهوی زرد مردستیزانه سکوت میکنیم و لبخند میزنیم و به خدمات حمایتی خود عاشقانه ادامه میدهیم .
ما مردان زیاد هم بد نیستیم .

سلام
همه ی همه که نه .اما اکثر پست ها رو خوندم و متوجه شدم شما تحت تاثیر محیط اطراف خودت قرار گرفتی
به قول کارشناس بحث [SPOILER]پیاز داغ شو زیاد کردید
:khandan:[/SPOILER]
چیزی که عرف هست رو با دین قاطی کردید
چون کتاب خوندید دلیل نمیشه که ادعا کنید که خوب متوجه شدید .بعضی کلمات نیاز به توضیح و تفسیر هست که شما پیگیرش نشدید و بنا به معلومات خودتون میگید که حق مرد بر زن غیر قایل توصیفه
میگن اگه میخوای کسی رو درک کنید .با کفشش راه برو
شما باید مثل یک مرد زندگی کنی .کار کنی .زحمت بکشی .خرج و مخارج و بعده بگیرید
تا متوجه بشید پروردگار عادله

مسلم;1017769 نوشت:
خب این که فرمان به سجده نیست، بیان اوج احترام است!! می فرماید: اگر سجده بر غیر خدا جایز بود...
علاوه بر اینکه اصل این مسئله احترام در خصوص ارتباط مرد با همسرش نیز هست، منتهی بر عکسش موردتأکید بیشتری قرار گرفته است.

سلام علیکم
بله می دانم فرمان به پرستش نداده. سوال از همان اوج احترام است. چرا احترام مرد باید در حد سجده باشد؟

مسلم;1017769 نوشت:
آن دسته از احکامی که از سوی مراجع و در رساله های فقهی به عنوان حقوق مرد و زن بیان شده است حکم فقهی است، فراتر از آن هر چه هست احکام اخلاقی است.

نوشته اصلی توسط الرحیل
احادیثی که در مقام بیان احکام اخلاقی هستند، و در آن‌ها فرضا از لعن ملائکه گفته شده، یعنی چه؟ یعنی فرشتگان اخلاقا آن شخص را لعن می‌کنند؟

کدام حدیث؟
آن حدیثی که در مورد لعنت ملائکه اشاره فرمودید در خصوص احکام فقهی است:

ببینید، در این چند روایت و روایات مشابه آن، مقایسه ای بین حقوق زن و مرد شده و حقوقی برای هر کدام بیان شده که برخی از آن‌ها در رساله ها ذکر شده و بعضی دیگر ذکر نشده. خب این یعنی این روایات در مقام بیان حدود اخلاقی بوده اند که طبیعتا با حقوق فقهی هم پوشانی دارند و به همین دلیل از یک حق فقهی در کنار یک حق اخلاقی دیگر نام برده شده. و احتمالا واجب فقهی بودن این حقوق از روایات دیگری استنباط شده.
تا اینجا درست است یا نه؟

اگر درست باشد، پس مقایسه بین حقوقی که در یک روایت، که اتفاقا موضوعش مقایسه حقوق بوده، مقایسه شده اند (!) به نظر کار نادرستی نمی رسد. اگر اشتباه است بفرمایید.

مسلم;1017769 نوشت:
سرکار خانم الرحیل برای روشن تر شدن بحث میشود از شما خواهش کنم که ظلم را برای بنده معنا بفرمایید؟ یعنی ابتدا کاملا آن را از دیدگاه خودتان تعریف کنید، و سپس یک مصداق از ظلم مرد به زن بیان کنید که اسلام آن را جایز شمرده است، البته مصداق شفاف و جزئی، نه کلی
به نظرم بحث اینطوری بهتر پیش میرود
ممنونم

فکر می کنم اگر وارد بحث مصداقی نشویم بهتر است. به هر حال مثل هر دو انسان دیگری که ممکن است به هم ظلم کنند زن و مرد هم ممکن است به هم ظلم کنند و در همین روایت هم با فرض اینکه ظلم اتفاق افتاده به زن فرمان داده دل شوهرش را نسبت به خود راضی کند. حتی اگر ظلم هایی که در عرف یا فطرتا ظلم می شناسیم، یا در دادگاه ها تحت عنوان حقوق فردی و تعدی به آن ظلم دانسته می شود ظلم نباشد، این روایت صراحتا از ظالم بودن شوهر صحبت کرده.
ضمن اینکه اسلام نگفته ظلم کردن مرد جایز است. گناه مرد به جای خود. بلکه گفته زن حتی در این حالت هم باید شوهر را از خودش راضی کند. یعنی اگر زنی در برابر ظلم ساکت ننشیند و زیر بار ظلم نرود در حق شوهرش کوتاهی کرده است.

حبیبه;1017852 نوشت:
بیان اوج اطاعت (در غیر معصیة الله)همراه با احترام و ادب و محبت نیست؟

اگر بانویی در مقابل همسرش چنین آدابی را رعایت کند به آنچه از همسرش انتظار دارد خواهد رسید:


زن چه انتظاری از همسرش دارد که با رعایت این آداب به آن خواهد رسید؟

ماه تی تی;1018112 نوشت:
سلام
همه ی همه که نه .اما اکثر پست ها رو خوندم و متوجه شدم شما تحت تاثیر محیط اطراف خودت قرار گرفتی
به قول کارشناس بحث [SPOILER]پیاز داغ شو زیاد کردید [/SPOILER]
[SPOILER]:khandan:[/SPOILER]
چیزی که عرف هست رو با دین قاطی کردید
چون کتاب خوندید دلیل نمیشه که ادعا کنید که خوب متوجه شدید .بعضی کلمات نیاز به توضیح و تفسیر هست که شما پیگیرش نشدید و بنا به معلومات خودتون میگید که حق مرد بر زن غیر قایل توصیفه
میگن اگه میخوای کسی رو درک کنید .با کفشش راه برو
شما باید مثل یک مرد زندگی کنی .کار کنی .زحمت بکشی .خرج و مخارج و بعده بگیرید
تا متوجه بشید پروردگار عادله

سلام علیکم
ممنون بابت ریشه یابی مشکل

ولی خب مگه پدر دختر هم مثل یک مرد زندگی نکرده؟ کار نکرده؟ زحمت نکشیده؟ خرج و مخارج به عهده نگرفته؟ ولی حقوق شوهر بیشتر از پدره.

مسلم;1017605 نوشت:
[=113]

این مشکل از اسلام نیست، در اجراست!

سلام
اگه مشکل از اجراست یعنی قانون و حکم قابلیت اجرایی نداره و کاربردی نیست. پس بهتر نیست قوانین رو تغییر بدیم بجای اینکه مرتب بگیم چرا این مشکل وجود داره بگیم قوانین ایراد دارن.
از اون طرف بگیم قوانین کامله ولی اسلام دست و پای قانون رو بسته.
طبق اصل بیست قانون اساسی زن و مرد باید برابر باشند. باید حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یکسان داشته باشند. اما باز اینجا یه قید اضافه شده حقوق برابر با رعایت موازین اسلام!
کاهش دستمزد زنان نسبت به مردان در مشاغل یکسان، ممنوعیت غیرقانونی ورود زنان به ورزشگاه ها، خروج از کشور با اذن همسر و ...
این موارد نشان دهنده قوانین برابر نیست. مشخصه در قوانین کشور ما زنان شهروند دوم محسوب میشن.

با سلام و احترام

sнαвηαм;1018844 نوشت:
اگه مشکل از اجراست یعنی قانون و حکم قابلیت اجرایی نداره و کاربردی نیست. پس بهتر نیست قوانین رو تغییر بدیم بجای اینکه مرتب بگیم چرا این مشکل وجود داره بگیم قوانین ایراد دارن.

ببینید بهترین قانون ها هم اگر اجرا نشود کارآمد نخواهد بود، و این بدیهی است که در این صورت تقصیر از قانون نیست!!
سخن از دوندگی زن برای اثبات این بود که شوهرش نفقه نمیدهد، خب این به خاطر مشکلات و محدودیت هایی است که در دستگاه قضا وجود دارد، وگرنه اسلام که مخالف این نیست که به محض اینکه زن مدعی شد که شوهرش نفقه اش را نمیدهد همان ساعت و همان دقیقه پی گیری کنند. اتفاقا همین مطلوب اسلام است اما بالاخره در اجرا در شرایط امروز مشکلاتی وجود دارد. ما باید تلاش کنیم که بتوانیم هرچه سریع تر قانون اسلام را پیاده کنیم، نه اینکه آن را رها کنیم.

در مورد سایر امور هم امروز اینچنین است، اگر مردی بگوید زنش تمکین نمی کند یا بدون اجازه از خانه خارج میشود او هم باید همین روال را طی کند، یا اگر کسی از شخص دیگری دزدی کند و...، خب این روند قضایی که طولانی شده است ربطی به خود این احکام ندارد.

sнαвηαм;1018844 نوشت:
کاهش دستمزد زنان نسبت به مردان در مشاغل یکسان، ممنوعیت غیرقانونی ورود زنان به ورزشگاه ها، خروج از کشور با اذن همسر و ...

این مصادیقی که فرموده اید هم:
اولا به اسلام مربوط نمیشود، چون اسلام هرگز دستورنداده است که حقوق زنان در مشاغل یکسان، کمتر از مردها باشد، این جامعه است، و کارفرما و کارمندان هستند که بر سر دستمزد توافق می کنند وگرنه اسلام محدودیتی در این مورد ترسیم نکرده است، و البته یک مشکل همگانی اتس، یعنی در مقالات فلسفه اخلاق در غرب هم این سوء استفاده از زنان وجود دارد و یکی از آسیب های اشتغال زنان به شمار می رود.
در مورد ورود زنان به ورزشگاه هم همینطور، ما دستور اسلامی نداریم که زنان را به ورزشگاه راه ندهید!! آنچه اسلام فرموده پرهیز از اختلاط زن و مرد است، اگر روزی بیاید که جوّ ورزشگاه برای حضور زنان و مردان در ورزشگاه مهیا باشد از نظ اسلام منعی وجود ندارد.

ثانیا: در برخی موارد هم اصلا تبعیضی نیست، چون اینکه زنان را به ورزشگاه راه نمیدهند، برای دیدن ورزش کردن مردان است، خب مردان را هم به ورزشگاه اختصاصی زنان راه نمیدهند!! چبله اگر مردان میتوانستند ورزش کردن زنان را ببینند، اما زنان اجازه دیدن ورزش کردن مردان را نداشتند این میشد تبعیض! اما هرچ کدام اجازه ورود به ورزشگاه اختصاصی جنس مخالف را ندارند، پس تبعیضی در کار نیست.

اما در مورد اجازه خروج از کشور، این به مسئله اجازه زن برای خروج از منزل برمیگردد، که هرگز به خاطر برتری و مالکیت مرد نیست، از باب مدیریت مرد است، و یک مسئله عادی ای هم هست، عموم مردان هم اجازه میدهند

مسلم;1019035 نوشت:
با سلام و احترام

ببینید بهترین قانون ها هم اگر اجرا نشود کارآمد نخواهد بود، و این بدیهی است که در این صورت تقصیر از قانون نیست!!
سخن از دوندگی زن برای اثبات این بود که شوهرش نفقه نمیدهد، خب این به خاطر مشکلات و محدودیت هایی است که در دستگاه قضا وجود دارد، وگرنه اسلام که مخالف این نیست که به محض اینکه زن مدعی شد که شوهرش نفقه اش را نمیدهد همان ساعت و همان دقیقه پی گیری کنند. اتفاقا همین مطلوب اسلام است اما بالاخره در اجرا در شرایط امروز مشکلاتی وجود دارد. ما باید تلاش کنیم که بتوانیم هرچه سریع تر قانون اسلام را پیاده کنیم، نه اینکه آن را رها کنیم.

در مورد سایر امور هم امروز اینچنین است، اگر مردی بگوید زنش تمکین نمی کند یا بدون اجازه از خانه خارج میشود او هم باید همین روال را طی کند، یا اگر کسی از شخص دیگری دزدی کند و...، خب این روند قضایی که طولانی شده است ربطی به خود این احکام ندارد.

این مصادیقی که فرموده اید هم:
اولا به اسلام مربوط نمیشود، چون اسلام هرگز دستورنداده است که حقوق زنان در مشاغل یکسان، کمتر از مردها باشد، این جامعه است، و کارفرما و کارمندان هستند که بر سر دستمزد توافق می کنند وگرنه اسلام محدودیتی در این مورد ترسیم نکرده است، و البته یک مشکل همگانی اتس، یعنی در مقالات فلسفه اخلاق در غرب هم این سوء استفاده از زنان وجود دارد و یکی از آسیب های اشتغال زنان به شمار می رود.
در مورد ورود زنان به ورزشگاه هم همینطور، ما دستور اسلامی نداریم که زنان را به ورزشگاه راه ندهید!! آنچه اسلام فرموده پرهیز از اختلاط زن و مرد است، اگر روزی بیاید که جوّ ورزشگاه برای حضور زنان و مردان در ورزشگاه مهیا باشد از نظ اسلام منعی وجود ندارد.

ثانیا: در برخی موارد هم اصلا تبعیضی نیست، چون اینکه زنان را به ورزشگاه راه نمیدهند، برای دیدن ورزش کردن مردان است، خب مردان را هم به ورزشگاه اختصاصی زنان راه نمیدهند!! چبله اگر مردان میتوانستند ورزش کردن زنان را ببینند، اما زنان اجازه دیدن ورزش کردن مردان را نداشتند این میشد تبعیض! اما هرچ کدام اجازه ورود به ورزشگاه اختصاصی جنس مخالف را ندارند، پس تبعیضی در کار نیست.

اما در مورد اجازه خروج از کشور، این به مسئله اجازه زن برای خروج از منزل برمیگردد، که هرگز به خاطر برتری و مالکیت مرد نیست، از باب مدیریت مرد است، و یک مسئله عادی ای هم هست، عموم مردان هم اجازه میدهند

دستگاه قضا و قوانینی که تماما به ضرر زن حکم صادر میکنند ...
زمانی فکر می کردم که در ایران حقوق زنان رعایت می شود اما با توجه به مواردی که مشاهده کردم متوجه شدم سخت در اشتباه بودم ...
قانون مدنی ایران شدیدا نیاز به آپدیت دارد ‌...
در ایران نه عرف نه قانون هیچکدام حتی اگر زن حرف حق هم بزند به نفع او عمل نمیکنند ...
نمیدانم زنان ایرانی چه گناهی کرده اند که در این کشور بدنیا آمدند ...
واقعا متاسفم ....

یار مهربان;1017301 نوشت:
سوالی که خیلی برام مطرحه اینه که چرا حق مرد بر زن اینقدر غیرقابل وصفه؟حتی بیشتر از حق پدر و مادری که اونو بزرگ کردن!!
چرا اینقدر منت سر زنها میذارن؟
یعنی زن اینهمه به مرد احتیاج داره؟(میبینیم اگه یه زنی طلاق بگیره یا بیوه بشه معمولا دیگه ازدواج نمیکنه ولی مردا چندتا چندتا زن میگیرن)
و اگه یه مردی به زنش خوبی کنه خیییییلی لطف کرده ولی زن وظیفشه؟خب زن اگه ازدواج کنه همش باید حواسش باشه کاری نکنه که مورد نفرین قرار بگیره،ولی مرد تازه کلی موقعیت برای تعالی پیدا میکنه! خب زن ازدواج نکنه بهتره براش!

من وقتي بعضي احاديث را ميخونم آرزو ميكردم كاش اصلا سواد نداشتم يا اينكه اينا بدست ما نميرسيد
من كه پيگير احاديث هستم می بینم چه تناقضاتي هست در احاديث حتي در همين بحارالانوار و اصول كافي
بنظرم بعضي جاها به وجود مبارك پيامبر هم توهين شده
منظورم از توهين اينه كه يه حديثي را نسبت دادند كه ديگه بديهي هست همچين چيزي نيست .....

من اگه عالم بودم حلیه المتقین رو ویرایش میکردم.
متاسفانه بعضیا تا حرف بزنیم یا میگن غربزده،یا تحت تاثیر القایات غرب!
ولی من اصلا غربزده نیستم.چادری هستم و بجز موسیقی سنتی چیزی گوش نمیدم.
اولین باری که هرکدوم از این حدیثا رو (از بچگی) خوندم بدون اینکه کسی بهم القا کنه بدم اومده

. . .

با سلام و عرض ادب
سوال رو از کارشناسای محترم سایت پرسیده بودین ولی من فقط خواستم این نکته رو اضافه کنم
زن و مرد مکمل هم هستن و بدون یکی از اونها زندگی برای دیگری بینهایت سخت خواهد شد
متاسفانه فقط تو جوامع اسلامی شاهد این امر هستیم که به زن ها بها داده نمیشود یا دست کم گرفته میشن و مرد رو خیلی بالاتر از زن میدونن
در کل هر دو مخلوق پروردگار هستن و نباید فرق یا تمایزی بینشون قائل شد
انشاالله که این مشکلات حل شه

مسلم;1019035 نوشت:
در برخی موارد هم اصلا تبعیضی نیست، چون اینکه زنان را به ورزشگاه راه نمیدهند، برای دیدن ورزش کردن مردان است، خب مردان را هم به ورزشگاه اختصاصی زنان راه نمیدهند!! چبله اگر مردان میتوانستند ورزش کردن زنان را ببینند، اما زنان اجازه دیدن ورزش کردن مردان را نداشتند این میشد تبعیض! اما هرچ کدام اجازه ورود به ورزشگاه اختصاصی جنس مخالف را ندارند، پس تبعیضی در کار نیست.

سلام
این شیوه مقایسه اصلا درست نیست!
اولا ورزش فوتبال بخاطر جذابیتی که داره مورد استقبال همه هست از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان.
حتی ممکنه برخی ها هیچ ورزشی رو نگاه نکنن ولی طرفدار پر و پا قرص فوتبال باشن.
دوما فقط در کشور خودمون اجازه دیدن از ورزش زنان رو به مردان نمیدیم
وگرنه خیلی از همین ورزشکاران زن رو ما به میادین بین المللی میفرستیم و بازدید هم برای عموم آزاده.

مسلم;1019035 نوشت:
در مورد ورود زنان به ورزشگاه هم همینطور، ما دستور اسلامی نداریم که زنان را به ورزشگاه راه ندهید!! آنچه اسلام فرموده پرهیز از اختلاط زن و مرد است، اگر روزی بیاید که جوّ ورزشگاه برای حضور زنان و مردان در ورزشگاه مهیا باشد از نظ اسلام منعی وجود ندارد.

الان چه کسانی دارن با ورود زنان به ورزشگاه ها مخالفت میکنن ؟ با چه بهانه ای؟
شاید دستور مستقیم صرفاً برای ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه ها وجود نداشته باشه
ولی جلوگیری از اختلاط زن و مرد کافیه تا به راحتی از این حکم سوء استفاده کنن و برای حضور زنان بهانه تراشی کنن. و هیچ وقت هم بفکر فراهم اوردن شرایط نباشن.
روزگاران قبل نیز همین حکم و دیگر احکام رو دستاویزی قرار داده بودن و از حضور زنان در اجتماع و تحصیلشون ممانعت می کردن.
از اینم که بگذریم الان هر قانونی برای دفاع از حقوق زنان میخوان تصویب کنن
باید هفت خان رستم رو طی کنن و در بسیاری از مواقع موفق هم نمیشن مثل قوانین منع کودک همسری و .....

مسلم;1019035 نوشت:
اما در مورد اجازه خروج از کشور، این به مسئله اجازه زن برای خروج از منزل برمیگردد، که هرگز به خاطر برتری و مالکیت مرد نیست، از باب مدیریت مرد است، و یک مسئله عادی ای هم هست، عموم مردان هم اجازه میدهند

چندی پیش برای رفتن به کربلا پاسپورت گرفتیم من و خواهرم به راحتی پاسپورت گرفتیم بدون اجازه از کسی. ولی مادرم حتی برای پاسپورت گرفتن هم باید اجازه نامه کتبی پدرم رو میگرفت. 8-|
مشکل سر اجازه دادن و اجازه ندادن نیست. چون بهرحال طبق گفته شما اکثر مردان اجازه میدن همانطور که پدر من اجازه رو داد و پاسپورت گرفته شد.
مشکل اینه که من فکر میکردم وقتی زن و مردی با هم ازدواج میکنن هر دو عاقل و بالغ هستن.
ولی از دید احکام که نگاه میکنم حس می کنم یه بالغ با یه نابالغ ازدواج کرده
و قرار هم نیست این نابالغ هیچ وقت بالغ شه حتی اگه بچه هاش هم بالغ شده باشن.

با سلام و احترام

الرحیل;1018796 نوشت:
بله می دانم فرمان به پرستش نداده. سوال از همان اوج احترام است. چرا احترام مرد باید در حد سجده باشد؟

ببینید محدوده احترام زن و شوهر که تفاوتی ندارد، این تعابیر گویای تأکید است، آن اصلاحترامی که شما دغدغه دارید نسبت به زن هم سفارش شده است، مرد هم حق ندارد بی احترامی کند، اما این که چرا برای مرد اینقدر تأکید شده است خب اولا تبعیض محسوب نمیشود چون تفاوتی در قلمرو نیست،

ثانیا احتمالات متعددی در مورد حکمت آن وجود دارد که به شناخت خداوند از زن و شوهر بر می گردد ولو آنکه ما امروز حکمت آن را دقیق ندانیم، اما حکمت هایی میشود احتمال داد، مانند ضرورت پذیرش مدیریت مرد، ضرورت اطاعت از شوهر، حفظ نقش تربیتی پدر، یا اصلاح نوع نگاه و رفتار زنان با شوهر که خیلی این مسائل را جدی نمی گیرند و من خودم در اطرافم می بینمدر هر صورت این احترام چون در قلمرو بین زن و مرد مساوی است خیلی جای چنین دغدغه هایی باقی نمی گذارد.

الرحیل;1018796 نوشت:
ببینید، در این چند روایت و روایات مشابه آن، مقایسه ای بین حقوق زن و مرد شده و حقوقی برای هر کدام بیان شده که برخی از آن‌ها در رساله ها ذکر شده و بعضی دیگر ذکر نشده. خب این یعنی این روایات در مقام بیان حدود اخلاقی بوده اند که طبیعتا با حقوق فقهی هم پوشانی دارند و به همین دلیل از یک حق فقهی در کنار یک حق اخلاقی دیگر نام برده شده. و احتمالا واجب فقهی بودن این حقوق از روایات دیگری استنباط شده.تا اینجا درست است یا نه؟اگر درست باشد، پس مقایسه بین حقوقی که در یک روایت، که اتفاقا موضوعش مقایسه حقوق بوده، مقایسه شده اند (!) به نظر کار نادرستی نمی رسد. اگر اشتباه است بفرمایید

عیبی ندارد، بنده با مقایسه مخالف نیستم اما می گویم اولا به حقوق زن و مرد در دو حیطه اخلاق و احکام توجه داشته باشید، مثلا اگر مردی زنش را بدون دلیل از بیرون رفتن از خانه منع کند اینجا مرتکب گناه شده است، مثل هر مدیری که از مدیریتش سوء استفاده کند، این حقوق لازمه مدیریت است اما سوء استفاده از آن گناه است.ثانیا به حقوق زن و مرد مجموعی نگاه کنید.

شما ببینید مردی که دست ک زن را می گیرد و به خانه اش می آورد، باید تمام وسایل رفاه و آسایش را برای او فراهم کند، و همچنین هم کارهای بیرون از مزل بر عهده اوست، و هم کارهای داخل منزل!! و...اینها را که درکنار هم ببینید، خواهید دید که تبعیضی در کار نیست

الرحیل;1018796 نوشت:
فکر می کنم اگر وارد بحث مصداقی نشویم بهتر است. به هر حال مثل هر دو انسان دیگری که ممکن است به هم ظلم کنند زن و مرد هم ممکن است به هم ظلم کنند و در همین روایت هم با فرض اینکه ظلم اتفاق افتاده به زن فرمان داده دل شوهرش را نسبت به خود راضی کند. حتی اگر ظلم هایی که در عرف یا فطرتا ظلم می شناسیم، یا در دادگاه ها تحت عنوان حقوق فردی و تعدی به آن ظلم دانسته می شود ظلم نباشد، این روایت صراحتا از ظالم بودن شوهر صحبت کرده. ضمن اینکه اسلام نگفته ظلم کردن مرد جایز است. گناه مرد به جای خود. بلکه گفته زن حتی در این حالت هم باید شوهر را از خودش راضی کند. یعنی اگر زنی در برابر ظلم ساکت ننشیند و زیر بار ظلم نرود در حق شوهرش کوتاهی کرده است.

ببینید گذشت در برابر بدرفتاری های شخصی دیگران همواره در اسلام سفارش شده است، ربطی به شوهر و غیر شوهر هم ندارد، این هم نه از باب ظلم پذیری بلکه از باب تاثیر تربیتی است که دارد.این که شوهر اگر در حق زنش ظلم کرد، زن هم دوتا بگذارد روی آن و جواب بدهد کار درست نمیشود، چون نوع نگرش مرد با زن متفاوت است، آنچه که مرد را نرم می کند و خداوند جنس زن را مناسب با آن آفریده است همین عطوفت ها و ملاطفت هاست، اسلام راهکاری متناسب با ساختار زن و مرد داده است و مطلقا دنبال ظلم پذیری زن نیست، اما می داند راه اصلاح چیست.

علی رغم ضعف سند، قطعا منظور این روایت از رضایت این نیست که اگر شوهری در حق زنش ظلم کرد، زن برود از او حلالیت طلبیده و رضایت بگیرد، بلکه منظور رضایت در زندگی است، نه رضایت اخروی و حلالیت طلبیدن و اینها که اصلا ربط و موضوعیتی ندارد

زن اگر همچنان سعی کند با رفتار خودش، شوهرش را از زندگی زناشویی راضی نگه دارد، قطعا بداخلاقی ها و ظلم های مرد کمتر خواهد شد، اما اگر رفت دنبال جبران کردن و جواب دادن و اینها روز به روز زندگی سخت تر خواهد شد؛ در هر صورت قطعا ظلم مرد بازخواست در آخرت را به دنبال خواهد داشت، این توصیه به زن برای حفظ آرامش در زندگی دنیوی است، نه اینکه زن نسبت به این ظلم ها حق و حقوقی نداشته باشد.

رهگذر خسته;1019056 نوشت:
زن و مرد مکمل هم هستن و بدون یکی از اونها زندگی برای دیگری بینهایت سخت خواهد شد
متاسفانه فقط تو جوامع اسلامی شاهد این امر هستیم که به زن ها بها داده نمیشود یا دست کم گرفته میشن و مرد رو خیلی بالاتر از زن میدونن
در کل هر دو مخلوق پروردگار هستن و نباید فرق یا تمایزی بینشون قائل شد

با حرف شما موافق هستم مگر آن بخشی را که به رنگ قرمز در آورده ام
به وجود آمدن جریان های فمنیستی در غرب به خاطر ظلمی بود که در حق زن شده بود، امروز هم شما کلمات فیلسوفان و مشاهیر غربی را در مورد زن بخوانید ببینید چه جایگاهی برای زن قائل هستند. هنوز هم یکی از موضوعات پرکاربرد در غرب در خصوص فلسفه اخلاق، مربوط است به حقوق زن چون اشتغال و حقوق خانواده و...
سایر جوامع که دیگر وضعیتشان مشخص است، در جامعه ما هم اتفاقا هر کجا به حقوق زن بهایی داده نمیشود از دوری از اسلام است
البته با بقیه فرمایش شما موافق هستم

با سلام و احترام

sнαвηαм;1019059 نوشت:
این شیوه مقایسه اصلا درست نیست!
اولا ورزش فوتبال بخاطر جذابیتی که داره مورد استقبال همه هست از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان.
حتی ممکنه برخی ها هیچ ورزشی رو نگاه نکنن ولی طرفدار پر و پا قرص فوتبال باشن.
دوما فقط در کشور خودمون اجازه دیدن از ورزش زنان رو به مردان نمیدیم

میدانم، مزاح کردم و خواستم عرض کنم تبعیضی در کار نیست، اما همانطور که عرض کردم این محدودیت ها به خاطر این نیست که زنان حق ندارند به ورزش کردن نگاه کنند، بلکه از باب حضور سایر تماشاگران مرد است، یعنی یک موضوع جنبی موجب این حکم شده است، اگر تماشاگران مرد در ورزشگاه حضور نداشتند، یا کنترل رفتارشان ضمانت شده بود که مشکلی در این رابطه وجود نداشت.

sнαвηαм;1019059 نوشت:
الان چه کسانی دارن با ورود زنان به ورزشگاه ها مخالفت میکنن ؟ با چه بهانه ای؟
شاید دستور مستقیم صرفاً برای ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه ها وجود نداشته باشه
ولی جلوگیری از اختلاط زن و مرد کافیه تا به راحتی از این حکم سوء استفاده کنن

ببینید من اینجا از حکم اسلام دفاع می کنم، تشخیص موضوعات با مکلفین است
اسلام در مورد ورود زنان به ورزشگاه حکمی ندارد، آنچه حکم اسلام هست و در جای خودش صحیح است عدم اختلاط بین زن و مرد است
البته در مورد ورزشگاه بنده در دوران جوانی میرفتم، من که خودم اجازه نمیدهم ناموسم در چنین جوّی حاضر شود، نمیدانم شما چقدر شناخت دارید از جوّ حاکم بر ورزشگاه ها
بله اگر روزی ان شاالله اصلاح شد، و فرهنگ احترام و ادب حاکم شد از نظر سلام منعی ندارد


sнαвηαм;1019059 نوشت:
مشکل سر اجازه دادن و اجازه ندادن نیست. چون بهرحال طبق گفته شما اکثر مردان اجازه میدن همانطور که پدر من اجازه رو داد و پاسپورت گرفته شد.
مشکل اینه که من فکر میکردم وقتی زن و مردی با هم ازدواج میکنن هر دو عاقل و بالغ هستن.
ولی از دید احکام که نگاه میکنم حس می کنم یه بالغ با یه نابالغ ازدواج کرده
و قرار هم نیست این نابالغ هیچ وقت بالغ شه حتی اگه بچه هاش هم بالغ شده باشن.

بحث بر سر بالغ بود و نبودن نیست، بحث بر سر مدیریت است.
در یک شرکت مدیر آن مجموعه حق دارد رفت و آمدها را کنترل کند، کسی نمی گوید دیگران بالغ هستند!!

سلام علیکم

مسلم;1019315 نوشت:
ثانیا احتمالات متعددی در مورد حکمت آن وجود دارد که به شناخت خداوند از زن و شوهر بر می گردد ولو آنکه ما امروز حکمت آن را دقیق ندانیم، اما حکمت هایی میشود احتمال داد، مانند ضرورت پذیرش مدیریت مرد، ضرورت اطاعت از شوهر، حفظ نقش تربیتی پدر، یا اصلاح نوع نگاه و رفتار زنان با شوهر که خیلی این مسائل را جدی نمی گیرند و من خودم در اطرافم می بینمدر هر صورت این احترام چون در قلمرو بین زن و مرد مساوی است خیلی جای چنین دغدغه هایی باقی نمی گذارد.

مسلم;1019315 نوشت:
شما ببینید مردی که دست ک زن را می گیرد و به خانه اش می آورد، باید تمام وسایل رفاه و آسایش را برای او فراهم کند، و همچنین هم کارهای بیرون از مزل بر عهده اوست، و هم کارهای داخل منزل!! و...اینها را که درکنار هم ببینید، خواهید دید که تبعیضی در کار نیست

استاد شما چرا با اطراف خودتون مقایسه می کنید. این روایت مربوط به زمانی که مردان توی خونه ظرف می شورن که نیست. زمانی صادر شده که دختر زنده به گور می شده. زن هیچ ارزشی نداشته. و زنان نه تنها از شوهر خودشون که حتی از مرد همسایه هم باید تنشون می لرزیده. بعد می گید اسلام نیاز به فمینیسم نداشته و خودش حقوق زنان رو در نظر گرفته

مسلم;1019315 نوشت:
مثلا اگر مردی زنش را بدون دلیل از بیرون رفتن از خانه منع کند اینجا مرتکب گناه شده است،

کجا گفته شده بی دلیل زنانتان را از بیرون رفتن منع نکنید؟

مسلم;1019315 نوشت:
ببینید گذشت در برابر بدرفتاری های شخصی دیگران همواره در اسلام سفارش شده است، ربطی به شوهر و غیر شوهر هم ندارد، این هم نه از باب ظلم پذیری بلکه از باب تاثیر تربیتی است که دارد.این که شوهر اگر در حق زنش ظلم کرد، زن هم دوتا بگذارد روی آن و جواب بدهد کار درست نمیشود، چون نوع نگرش مرد با زن متفاوت است، آنچه که مرد را نرم می کند و خداوند جنس زن را مناسب با آن آفریده است همین عطوفت ها و ملاطفت هاست، اسلام راهکاری متناسب با ساختار زن و مرد داده است و مطلقا دنبال ظلم پذیری زن نیست، اما می داند راه اصلاح چیست.

این قسمت رو اجازه بدید باقی بمونه. نیاز به راهنمایی کارشناس مشاوره دارم

مسلم;1019315 نوشت:
علی رغم ضعف سند، قطعا منظور این روایت از رضایت این نیست که اگر شوهری در حق زنش ظلم کرد، زن برود از او حلالیت طلبیده و رضایت بگیرد، بلکه منظور رضایت در زندگی است، نه رضایت اخروی و حلالیت طلبیدن و اینها که اصلا ربط و موضوعیتی نداردزن اگر همچنان سعی کند با رفتار خودش، شوهرش را از زندگی زناشویی راضی نگه دارد، قطعا بداخلاقی ها و ظلم های مرد کمتر خواهد شد، اما اگر رفت دنبال جبران کردن و جواب دادن و اینها روز به روز زندگی سخت تر خواهد شد؛ در هر صورت قطعا ظلم مرد بازخواست در آخرت را به دنبال خواهد داشت، این توصیه به زن برای حفظ آرامش در زندگی دنیوی است، نه اینکه زن نسبت به این ظلم ها حق و حقوقی نداشته باشد.

البته منظور من این نبود که حلالیت بگیره. منظورم این بود که دقیقا زیر بار خواسته ناحق مرد بره. میشه از مرد نافرمانی کنه و در عین حال رضایتش رو هم به دست بیاره؟

مسلم;1019322 نوشت:
اسلام در مورد ورود زنان به ورزشگاه حکمی ندارد، آنچه حکم اسلام هست و در جای خودش صحیح است عدم اختلاط بین زن و مرد است
البته در مورد ورزشگاه بنده در دوران جوانی میرفتم، من که خودم اجازه نمیدهم ناموسم در چنین جوّی حاضر شود، نمیدانم شما چقدر شناخت دارید از جوّ حاکم بر ورزشگاه ها
بله اگر روزی ان شاالله اصلاح شد، و فرهنگ احترام و ادب حاکم شد از نظر سلام منعی ندارد

شنیده بودم که به خاطر پوشش ورزشکاران مرد هست که به زنان اجازه ورود به ورزشگاه داده نمیشه

سلام و عرض ادب

الرحیل;1019490 نوشت:
استاد شما چرا با اطراف خودتون مقایسه می کنید. این روایت مربوط به زمانی که مردان توی خونه ظرف می شورن که نیست. زمانی صادر شده که دختر زنده به گور می شده. زن هیچ ارزشی نداشته. و زنان نه تنها از شوهر خودشون که حتی از مرد همسایه هم باید تنشون می لرزیده. بعد می گید اسلام نیاز به فمینیسم نداشته و خودش حقوق زنان رو در نظر گرفته

احکام اسلامی که زمانمند نیستند، اسلام باید بهترین الگو را معرفی کرده و حکم خودش را بدهد، این جامعه است که باید خودش را با اجرای حکم تطبیق بدهد، نه بالعکس!

الرحیل;1019490 نوشت:
کجا گفته شده بی دلیل زنانتان را از بیرون رفتن منع نکنید؟

این نیاز به بیان ندارد، هر مدیری که از قوانین و اختیاراتی که دارد سوء استفاده کند طبیعتا ظلم خواهد بود، خصوصا روایاتی که می فرماید: «انما الاعمال بالنیات»؛ عمل در گرو نیت است؛ یعنی اگر مردی ممانعتش از خروج زن به قصد آزار او باشد گناه کرده است.
علاوه بر اینکه آن بیان های عامی که مرد را از ظلم به زنش نهی کرده است شامل این هم میشود، چرا که ممانعت بی دلیل از خروج زن از خانه مصداق ظلم است،

الرحیل;1019490 نوشت:
این قسمت رو اجازه بدید باقی بمونه. نیاز به راهنمایی کارشناس مشاوره دارم

بله حتما

الرحیل;1019490 نوشت:
البته منظور من این نبود که حلالیت بگیره. منظورم این بود که دقیقا زیر بار خواسته ناحق مرد بره. میشه از مرد نافرمانی کنه و در عین حال رضایتش رو هم به دست بیاره؟

دلیل های مختلفی دارد، پوشش مردان هم مطرح است منتهی در برخی از رشته ها، اما این اختلاط بین زن و مرد و جوّ نامناسب ورزشگاه ها هم یکی از موانع جدی به شمار میرود.

موضوع قفل شده است