جمع بندی چرا خدا اهل معامله با بنده اش نیست؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خدا اهل معامله با بنده اش نیست؟

چراخدابه تصورات بنده احترام نمی گذارد وبه بهانه مصلحت خواهی این بنده راافسرده کرده این بنده حرفی ندارددردوزخ بافرعون ونمرودباشدچراخدااهل معامله بااین بنده نیست وبرای انجام این تصورات درعالم بااوهمکاری نمی کند وهمه بندگان رافرمان برداراونمی کندتابرای انجام تصورات خودموفق شود.منظورازتصورات یعنی اندیشه های آمیخته الهی وشیطانی است

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد شعیب

[TD][/TD]

با سلام خدمت شما دوست گرامی
اولا خدا کسی را افسرده نمی کند بلکه اگر انسان افسرده می شود به خاطر عملکرد خود اوست افسردگی هم مانند همه بیماری هایی که انسان دچار آن می شود راه درمان دارد که باید در پی درمان این بیماری بود چه بسا افرادی کافری که حتی ادعای خدایی کرده و یا ادعای ضد الهی داشته ولی افسرده نشده اند پس این نشان می دهد این ادعا که افسردگی کسی که در مسیر دین نیست بلایی است که خدا به خاطر این تفکرات بر سر او آورده صحیح نمی باشد. گر چه افسردگی عواملی طبیعی دارد که یکی از آنها نداشتن مامن و ماوای مناسب و نداشتن تکیه گاه والا و عالی است که به تعبیر قرآن کسی که به خدا ایمان نمی آورد هیچ پناهگاهی ندارد:
ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْكافِرِينَ لا مَوْلى‌ لَهُمْ(محمد 11)
اين (كيفرِ كافران) به خاطر آن است كه خداوند، ياور كسانى است كه ايمان آورده‌اند و همانا كافران یاور ندارند.
کسی که مهمترین تکیه گاه خود را در عالم نادیده بگیرد و بخواهد بر خلاف دستورات او عمل کند بدون شک گرفتار افسردگی می شود و این نه از این باب است که خدا بخواهد به او ضرری بزند و انتقام بگیرد بلکه اثر طبیعی کنار گذاشتن دین است.

ادامه...
ثانیا: کسانی که به خدا ایمان دارند گرچه گناهکار هم باشند اگر در دنیا و برزخ پاک نشوند برای پاک شدن به طبقه های بالای جهنم برده می شوند تا مدتی که گناهانشان پاک شده و بعد به بهشت می روند . پس این که گفته اید که قبول می کنیدکه در دوزخ با فرعون و نمرود باشید حرف درستی نیست آنها به تعبیر قرآن سنگ های آتش گیره دوزخ هستند و در پایین ترین طبقات جهنم و در قعر جهنم مخلد در آتش هستند پس این گفتار نیکو نیست .
ان الذین کفروا... هم وقود النار• کداب ءال فرعون والذین من قبلهم کذبوا بـایـتنا فاخذهم الله بذنوبهم (آل عمران 10)

ادامه دارد...

ادامه..

ثالثا:
خود شما هم در سوالتان می گویید "تصورات آمیخته الهی و شیطانی" !! خب اگر قبول دارید که برخی از تصوراتی که در ذهن می آوریم شیطانی است باید سعی کنیم آن را رصد کرده و از ذهن خود بیرون کنیم نه این که از خدا بخواهیم که قدرتی به ما بدهد که به آنها جامه عمل بپوشانیم! شیطانی که دشمن قسم خورده ماست نمی خواهد بگذارد ما به سعادت و کمال برسیم و از هیچ چیز در راه گمراه کردن ما فروگذار نمی کند پس چرا باید به این تصورات دامن بزنیم؟ «ان الشیطان للانسان عدو مبین»

ادامه دارد..

ادامه..

رابعا:
سوال شما کامل واضح نیست بنده جزء جزء و مفردات جمله ای سوال شما را پاسخ گفتم اما منظور کلی شما از این سوال مشخص نیست اگر آن را به صورت واضح بیان کنید بهتر می توانیم درباره آن گفتگو کنیم.
اگر منظور شما این باشد که " چرا خدا آنچه را که انسان اراده کرده است جامعه عمل نمی پوشاند ؟ حتی اگر این خواست انسان افکار شیطانی باشد؟"
جواب این است که :
انسان به عنوان یک مخلوق الهی دارای محدودیت های در علم و قدرت خود است از طرفی این انسان به گونه ای آفریده شده است که دارای اختیار باشد و در حوزه قدرت و علم خود امور اختیاری خود رامی تواند جامه عمل بپوشاند اما باید توجه داشته باشید که قدرت او مطلق نیست بلکه حدودی دراد مثلا انسان تا یک وزن خاصی می تواند وزنه بلند کند نمی توان گفت چون او اختیار دارد باید بتواند هر وزنه ای بلند کند. البته انسان با علم و قدرت ساخت و پرداخت به جایی رسیده که ده ها هزار برابر آنچه که بادست می توانشته بلند کند با وسیله های ساخت دست خودش بر می دارد .
یا انسان اراده کرده بود که پرواز کند هروقت پرنده ها را می دید این آرزو را در سر می پروراند تا این که در طولانی مدت ابزاری ساخت که به این اراده خود دست پیدا کرد.
خداوند در قرآن می فرماید: «ان لیس للانسان الا ما سعی» آری انسان هر آنچه سعی کند به دست می آورد. فقط مهم این است که قدر خود را بداند و خود را محدود در این دنیا و خورد و خوراک و پوشاک این دنیا نبیند.
خدای تعالی این دنیا و و آن چه در آن است را برای انسان و به خاطر او خلق کرده و آن را مسخر انسان قرا رداده است"خلق لکم ما فی الارض جمیعا"

آقای شعیب به جای اینکه افکارشیطانی راازخوددورکنیم می توانیم پیروی ازاین افکاربی کفایتی خدارادرعالم نشان دهیم واثبات می کنیم دین خداخیلی مسخره است

آقای شعیب آمیختن تصورات الهی باشیطانی لذت بخش است هم نمازمی خوانیم هم واردآتش جهنم خدارسوامی شودبنده نمازخوان راواردآتش جهنم می کندخداخوارمی شودحاجت بنده رانمی دهدوروزونمازمی خواهد

صادقیه;1015680 نوشت:
آقای شعیب به جای اینکه افکارشیطانی راازخوددورکنیم می توانیم پیروی ازاین افکاربی کفایتی خدارادرعالم نشان دهیم واثبات می کنیم دین خداخیلی مسخره است

چگونه می خواهید با این افکار (نعوذ بالله ) بی کفایتی خدا را ثابت کنید این که انسان از افکار شیطانی پیروی کند نتیجه ای واضح دارد و آن هم ورود به آتش جهنم است خداوند در قرآن خطاب به شیطان می فرماید: " لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ" بدون شک جهنم را از تو و از هر کسی که از تو تبعیت کند پر می کنم .

این وعید خداست و هیچ شک و تردیدی در آن نیست .

صادقیه;1015682 نوشت:
آقای شعیب آمیختن تصورات الهی باشیطانی لذت بخش است هم نمازمی خوانیم هم واردآتش جهنم خدارسوامی شودبنده نمازخوان راواردآتش جهنم می کندخداخوارمی شودحاجت بنده رانمی دهدوروزونمازمی خواهد

لذت بخش است؟!!! هم زحمت نماز خواندن را می کشید و هم درد و رنج عذاب دیدن را !! این لذت دارد ؟؟
به راستی کسی که این گونه نماز می خواند خم و راست شدنی بیش تر نیست و اصلا نماز نمی خواند نمازش فقط یک شکل و قالب از درون تهی است مثل رباتی که خم و راست می شود چه ارزشی دارد روح نماز عبودیت است بندگی است سر فرود آوردن است ولی کسی که گمان کرده با نمازش خدا را دست می اندازد و او را مسخره می کند در واقع دارد خود را مسخره می کند و نمی داند که هیچ کدام از کارهایی که می کند اصلا قبول نیست که آنوقت به خاطر آن بتواند به واسطه آن از جهنم نجات پیدا کند.

دقیقا مثل کسی که نماز بی وضو بخواند بگوید نماز بی وضو می خوانم برای این که ببینم خدا مرا به جهنم می برد یا به بهشت!! باید بهشت ببرد چون نماز می خوانم به جهنم می برد چون نماز بی وضو می خوانم !!
این حرف خیلی مسخره است چرا که نماز بی وضو اصلا نمازنیست. اصلا نمازش شکل نگرفته که به واسطه آن بهشت بر او واجب شود.

آقای شعیب منظوراین نبودکه رفتن به آتش جهنم لذت بخش است منظورافکارشیطانی داشتن لذت بخش بود وخدابیش ازاین نیست که اجرومزد مومنین راضایع کندودروغ است "لایضیع اجرالمحسنین"وحلال وحرام الهی مسخره است

صادقیه;1015785 نوشت:
آقای شعیب منظوراین نبودکه رفتن به آتش جهنم لذت بخش است منظورافکارشیطانی داشتن لذت بخش بود وخدابیش ازاین نیست که اجرومزد مومنین راضایع کندودروغ است "لایضیع اجرالمحسنین"وحلال وحرام الهی مسخره است

سلام
بدون شک خدای تعالی عادل است و ظالم نیست و به کسی ظلم نمی کند و اجر و پاداش کسی را ضایع نمی سازد

در زیر سه دلیل برای عادل بودن خدا می آوریم:

1- در نظر عقل، عدل کاری شایسته و ظلم عملی ناشایست است و خداوند حکیم از انجام کارهایی که عقل ناشایست می شمارد، منزه است. پس، خداوند هیچگاه مرتکب ظلم و ستم نمی شود و تمام کارهای او عادلانه است.

2- اگر فرض کنیم خداوند سبحان مرتکب ظلم می گردد، با سه احتمال رو به رو خواهیم بود:
الف: یا این عمل ناشی از جهل است. که این با علم مطلق الهی ناسازگار است.
ب: یا این عمل از نیاز و فقر سرچشمه می گیرد. و در بحث غنی بودن خداوند ثابت شده که خداوند غنی مطلق است.
ج: یا ظلم، مقتضای ظلم است. با اینکه در بحث حسن و قبح عقلی ثابت شد که خداوند فعل زشت و قبیح انجام نمی دهد و تمام افعال خداوند عادلانه است.

3- برخی از اندیشمندان معتقدند که عدالت را در چند مقام و جایگاه باید در نظر گرفت و هر کدام را با دلیلی اثبات کرد:

الف: عدالت در مقام تکلیف
اگر خدای متعال، تکلیفی بالاتر و فوق طاقت بندگان، تعیین کند امکان عمل نخواهد داشت و کار لغو و بیهوده ای خواهد بود و حکمت الهی اقتضا می کند که این تکالیف، متناسب با توانایی های مکلفین باشد تا نقض غرض لازم نیاید زیرا غرض خداوند انجام تکالیف بندگان است برای بدست آوردن خیر و مصلحت و رسیدن به سعادت واقعی، وقتی خداوند تکالیفی به عهده آنها بگذارد که نتوانند انجام دهند چگونه این غرض ایجاد خواهد شد.

ب: عدالت در مقام قضاوت بین بندگان
این کار به منظور مشخص شدن استحقاق افراد برای انواع پاداش و کیفر، انجام می گیرد و اگر بر خلاف قسط و عدل باشد نقض غرض خواهد شد.

ج: عدالت در مقام پاداش و کیفر
با توجه به هدف نهایی آفرینش کسی که انسان را برای رسیدن به نتایج کارهای خوب و بدش آفریده است اگر او را بر خلاف اقتضای آنها پاداش یا کیفر دهد به هدف خودش نخواهد رسید.
پس صفات ذاتیۀ خداوند باعث می شود تا رفتار او حکیمانه و عادلانه باشد و هیچ صفتی که اقتضای ظلم و ستم یا لغو و عبث را داشته باشد در او وجود نداشته باشد.

بنا بر این سه دلیل (و دلایل مختلف دیگر ) خدا سر سوزنی در هیچ جنبه ای از جنبه ها ظلم نمی کند و این واقعیت را بارها در قرآن بیان فرموده است .

«فَمَنْ يَعْمَل مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرَّاً يَرَهُ» (زلزال ،آيه7-8) " هر كس به اندازه سنگيني ذره اي كار نيك كند آن را مي‌بيند و هر كس به مقدار ذره اي كار بد كند آن را خواهد ديد " به وضوح شامل مسلمان و غیر مسلمان می ‌شود؛ زيرا در آيه تصريح شده، عمل نيك پاداش و عمل بد عقاب را در پي دارد.
خوبي و بدي اعمال، قراردادي نيست، بلكه واقعي است و آثار خود را دارد؛ پس هرگاه اعمالي به‌ وجود آمد كه ذاتا خوب باشد، بالطبع ثواب دارد. به همين جهت است که قرآن مي فر مايد: «اِنَّا لَا نُضِيعُ اَجْرَ مَن اَحْسَنَ عَمَلاً"»؛ ما اجر کسانی را که کار نیکو کنند ضایع نمی کنیم. ( كهف،آيه 30) شهيد مطهري مي‌نويسد: "چون خداوند اهل تبعيض نيست و چون عمل نيك از هر كس نيك است، پس هر كس كار نيكي بكند ضرورتاً و الزاماً از طرف خداي متعال پاداش نيك خواهد داشت...". از اين آيات استفاده مي‌شود كه پاداش و عقاب بر نفس اعمال مترتب بوده و مسلمان بودن در اعطاي پاداش شرط نشده است، همان‌طوري كه در عذاب شدن غير مسلمان بودن شرط نشده است..

از اين سخنان چنين نتيجه مي‏گيريم كه چون خداوند اهل تبعيض نيست و چون عمل نيك از هر كس نيك است، پس هركس كار نيك بكند ضرورتاً و الزاماً از طرف خداي متعال پاداش نيك خواهد داشت. بنابراين توجه خدا به همه مساوي خواهد بود.

پس اگر انسان به جهنم می رود به خاطر افعال اوست به خاطر عقاید و اخلاقیاتش است و الا خدایی که واجد همه صفات عالیه است چرا کسی را بی علت به جهنم ببرد؟!

سوال:
چراخدابه تصورات بنده احترام نمی گذارد وبه بهانه مصلحت خواهی این بنده را افسرده کرده این بنده حرفی ندارد دردوزخ بافرعون ونمرود باشدچراخدا اهل معامله با این بنده نیست و برای انجام این تصورات درعالم با اوهمکاری نمی کند و همه بندگان را فرمان بردار او نمی کند تا برای انجام تصورات خود موفق شود.منظورازتصورات یعنی اندیشه های آمیخته الهی وشیطانی است.

جواب:
اولاً: خدا کسی را افسرده نمی کند بلکه اگر انسان افسرده می شود به خاطر عملکرد خود اوست افسردگی هم مانند همه بیماری هایی که انسان دچار آن می شود راه درمان دارد که باید در پی درمان این بیماری بود چه بسا افرادی کافری که حتی ادعای خدایی کرده و یا ادعای ضد الهی داشته ولی افسرده نشده اند پس این نشان می دهد این ادعا که افسردگی کسی که در مسیر دین نیست بلایی است که خدا به خاطر این تفکرات بر سر او آورده صحیح نمی باشد. گر چه افسردگی عواملی طبیعی دارد که یکی از آنها نداشتن مأمن و مأوای مناسب و نداشتن تکیه گاه والا و عالی است که به تعبیر قرآن کسی که به خدا ایمان نمی آورد هیچ پناهگاهی ندارد:
«ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْكافِرِينَ لا مَوْلى‌ لَهُمْ»
اين (كيفرِ كافران) به خاطر آن است كه خداوند، ياور كسانى است كه ايمان آورده‌اند و همانا كافران یاور ندارند.(1)
کسی که مهمترین تکیه گاه خود را در عالم نادیده بگیرد و بخواهد بر خلاف دستورات او عمل کند بدون شک گرفتار افسردگی می شود و این نه از این باب است که خدا بخواهد به او ضرری بزند و انتقام بگیرد بلکه اثر طبیعی کنار گذاشتن دین است.

ثانیا: کسانی که به خدا ایمان دارند گرچه گناهکار هم باشند اگر در دنیا و برزخ پاک نشوند برای پاک شدن به طبقه های بالای جهنم برده می شوند تا مدتی که گناهانشان پاک شده و بعد به بهشت می روند . پس این که گفته اید که قبول می کنیدکه در دوزخ با فرعون و نمرود باشید حرف درستی نیست آنها به تعبیر قرآن سنگ های آتش گیره دوزخ هستند و در پایین ترین طبقات جهنم و در قعر جهنم مخلد در آتش هستند پس این گفتار نیکو نیست .
انَ الذینَ کَفَروا... هُم وَقود النّار• كَدَأبِ ءالِ فِرعَونَ والَّذینَ مِن قَبلِهِم كَذَّبوا بِءایتِنا فَاَخَذَهُمُ اللهُ بِذُنوبِهِم واللهُ شَدیدُ(2)

ثالثا:
خود شما هم در سوالتان می گویید "تصورات آمیخته الهی و شیطانی" !! خب اگر قبول دارید که برخی از تصوراتی که در ذهن می آوریم شیطانی است باید سعی کنیم آن را رصد کرده و از ذهن خود بیرون کنیم نه این که از خدا بخواهیم که قدرتی به ما بدهد که به آنها جامه عمل بپوشانیم! شیطانی که دشمن قسم خورده ماست نمی خواهد بگذارد ما به سعادت و کمال برسیم و از هیچ چیز در راه گمراه کردن ما فروگذار نمی کند پس چرا باید به این تصورات دامن بزنیم؟ «إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ»(3)
اگر منظور شما این باشد که " چرا خدا آنچه را که انسان اراده کرده است جامعه عمل نمی پوشاند ؟ حتی اگر این خواست انسان افکار شیطانی باشد؟"
جواب این است که :
انسان، به عنوان یک مخلوق الهی، دارای محدودیت های در علم و قدرت خود است. از طرفی این انسان، به گونه ای آفریده شده است که دارای اختیار باشد و در حوزه ی قدرت و علم خود، امور اختیاری خود رامی تواند جامه عمل بپوشاند. اما باید توجه داشت که قدرت او مطلق نیست، بلکه حدودی دارد مثلا انسان تا یک وزن خاصی می تواند وزنه بلند کند؛ نمی توان گفت چون او اختیار دارد باید بتواند هر وزنه ای بلند کند. البته انسان با علم و قدرت ساخت و پرداخت به جایی رسیده که ده ها هزار برابر آنچه که با دست می توانسته بلند کند با وسیله های ساخت دست خودش بر می دارد.
یا انسان اراده کرده بود که پرواز کند هروقت پرنده ها را می دید این آرزو را در سر می پروراند؛ تا این که در طولانی مدت ابزاری ساخت که به این اراده خود دست پیدا کرد.
خداوند در قرآن می فرماید: «وَأَن لَيسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعىٰ» و اینکه برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست (4) آری انسان هر آنچه سعی کند به دست می آورد. فقط مهم این است که قدر خود را بداند و خود را محدود در این دنیا و خورد و خوراک و پوشاک این دنیا نبیند.
خدای تعالی این دنیا و و آن چه در آن است را برای انسان و به خاطر او خلق کرده و آن را مسخر انسان قرا رداده است«وَ الَّذي خَلَقَ لَکُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعا» (5)

پی نوشت ها:
1- محمد: 11.
2- آل عمران: 10.
3- یوسف:5.
4- نجم: 39.
5- بقره:29 .

موضوع قفل شده است