مهدی( عج)، امام حسین،معرفت، لشکر یزید، لشکر امام زمان

حرفهایی برای کربلای و عاشورای امروز

بسم الله الرحمن الرحیم


با نام تو آغاز میکن مطلع کلام را و از تو یاری میخواهم که راه درست را نشانمان دهی.
سلام
سلام نام توست و قسمت میدهم به نام زیبایت که ما را به مقصد برسانی.

میخواهم یک بحث شروع کنیم و هر کسی نظرش را بگه و یا نظر من را نقد کنه.

خیلی هامون عزاداری میریم و عزاداری میکنیم،اما چقدر به این مسئله توجه میکنیم که اماممون بیشتر از تشنگی لبهاش تشنه ی یار بود تشنه ی معرفت بود.
(عین)عطشی که ازش توی حروف مقطعه سوره کهف یاد میکنیم ،تشنگی لبهای امام حسینه؟
(کاف) کربلا همین کربلای ظاهری است که ما برایش مقتل میخونیم؟در بطن کاف و کربلای سوره کهف چیست؟در کربلا چه گذشت که شد کرب بلا؟اگر فقط بنا بر جنگ و تشنگی و آزار و ... باشه که زمین های زیادی بودند که روشون جنگ شد و خونهای زیادی بود که بی گناه ریخته شد اما چرا کربلا؟
(صاد)صبر حضرت زینب بر تشنگی و آزار هایی است که این بانوی بزرگوار در کربلا دیدند؟
حضرت زینب که در موردش میگیم"حدیث لیلة القدری که جز علی هیچ کس نشناخت زینب را" صبرش تو کربلا خلاصه میشه؟توی کشیدن روبنده از صورتشون، توی شام غریبان بچه های امام حسین(ع)؟حضرت زینب که فراق مادر را در کودکی دیده ،طعم تلخ نداشتن پدر را چشیده ،حالا خیلی برایش مهمه که وقتی کربلا میومد رکاب اسبش را علمدار کربلا میگرفت و حالا اسبی نیست که رکابش را کسی بخواهد بگیره
یک بار دیگه این جمله را قدری با فکر و دقت بیشتر بخونیم.
"در عجبم از مردمی که زیر بار ستم زندگی میکنند و بر حسینی میگریند که آزاد زیست،حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود،افسوس که به جای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند"( شریعتی )