به پروفایل این شهیده که می روم
می بینم http://www.askdin.com/member27285.html
بیست و هفت هزار و دویست و هشتادمین عضو اسک دین هست
92/5/17 عضو اسک دین شده
و همان طور از متن پیغام دانستید
در 27 آذر برابر با 15 صفر
درست 5 روز قبل از اربعین به دیدار مولایش سیدالشهداء رفت
در آخرین نوشته اش: در تاپیک همسر شهیدش چنین نوشته #10 http://www.askdin.com/thread30272.html#post401754
به نام خدا
سلام خدا و شهداء بر عزیزانی که در این تاپیک وپروفایل حقیر همدردی وابرازلطف واظهارمحبت فرمودند
خداوند باشهدای اسلام همنشینتان بفرماید.انشاءالله
ملتمس دعایتان..حاج رسولیها
اینجانب این ضایعه را به محضر خانواده و دوستان اسک دینی تسلیت و از حیث شهادت تبریک می گویم
[SPOILER] به شب اول ماه ربيع الاول سال سيزدهم بعثت كه حضرت على(عليه السلام) جاى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) خوابيد، «ليلة المبيت» مى گويند.خلاصه آن واقعه از اين قرار است كه در سال سيزدهم بعثت سران قريش در يك شوراى عمومى تصميم گرفتند كه نداى توحيد را با زندانى كردن پيامبر يا كشتن و يا تبعيد او خاموش سازند، چنان كه قرآن كريم مى فرمايد: «وَ إذ يَمكُرُ بِكَ الَّذيِنَ كَفَرُوا لِيُثبِتوكَ اَوْ يَقتُلوكَ أَو يُخْرِجُوكَ وَ يَمكُروُنَ وَ يَمكُرُ اللهَ وَ اللهُ خَيرُ المَاكِرينَ»; به خاطر بياور هنگامى را كه كافران نقشه مى كشيدند كه تو را به زندان بيفكنند يا به قتل برسانند و يا از مكه خارج سازند. آنها چاره مى انديشيدند و نقشه مى كشيدند، و خداوند هم تدبير مى كرد; و خدا بهترين چاره جويان و تدبيركنندگان است. سرانجام سران قريش تصميم گرفتند كه از هر قبيله، فردى انتخاب شود تا افراد منتخب در نيمه شب يك باره بر خانه حضرت هجوم برده، او را قطعه قطعه كنند. بدين طريق هم از تبليغات او آسوده شوند و هم خون او در ميان قبايل عرب پخش شود تا خاندان هاشم نتوانند با آنها به مبارزه برخيزند. فرشته وحى، پيامبر را از نقشه شوم مشركان آگاه ساخت و به آن حضرت دستور داد تا از مكه به عزم مدينه خارج شود. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) حضرت على(عليه السلام) را از اين نقشه آگاه كرد و به او فرمود: «امشب در خوابگاه من بخواب و رواندازِ سبزِ مرا به خود بپيچ تا آنان تصور كنند كه من هنوز در خانه و در بستر آرميده ام و مرا تعقيب نكند». آن گاه پيامبر مخفيانه به سمت غار ثور حركت كرد و از خداوند درخواست نمود تا دشمن را از دست يابى به او گمراه كند و آنان نتوانند او را پيدا كنند .
خدایا ! چگونه افرادی داوطلب می شوند که آگاهانه پای در میدان مین گذاشته و قطعه قطعه شوند ؟ چقدر تحمل می خواهد شخصی روی سیم خوار دار بخوابد تا دیگران از روی او عبور کنند ؟ دیگری روی نارنجک آتش زا بخوابد تا مبادا دشمن از نور آن آگاه شود و عملیات لو رود ؟ چگونه نوجوانی سیزده ساله نارنجک به کمر میبندد و خودش را زیر چرخ های تانک دشمن می اندازد ؟ کجای دنیا ؟؟؟ چه زمانی ؟؟؟ در کدام جنگ چنین فداکاری هایی دیده شده ؟؟؟