شعر فاطمی

llı.✿.ıll جمال کبریا llı.✿.ıll شعر تازه ای از یک مرجع تقلید ◆◆◆

به نام علی اعلی

آیت الله العظمی صافی به مناسبت شهادت ام ابیها، بانوی بی‌حرم،حضرت فاطمه زهرا(س)، در سروده‌ای با عنوان « جمال کبریا » به ساحت مقدسه آن حضرت ابراز ارادت کرده‌اند.

سروده و دل نوشته این مرجع تقلید در سوگ زهرای اطهر(س)، تقدیم همه عزادارن فاطمی می‌شود.

ای دخـــت گــرامـی پـیمبر ای سرّ رســول در تو مـضمر
در بـیت شریف وحی، خاتون بــر چــرخ رفــیع مَجد اختر

ای شبه نبی به خلق واوصاف ای نــور مـجسّــم مــصـوّر
ای خـــادم خــانه‌ی تـو حوّا و ای حاجــب درگه تو‌هاجر

در طــورِ لــقا یــگانـه بانو در مُـلک وجود زیب و زیور
بــا شــیر خــدا عـلیّ عالی هـم سنگر و هم پیام و همسر

مانند تو زن جهان‌ ‌ندیده‌‌است غــمـخوار و نـگاهبانِ شوهر
ای عــین کمال و جان بینش ای‌شخص‌شخیص عصمت‌و فرّ

بـر رفـعت قدر تو گواه است بــیت و حجر و مقام و مشعر
ای ســیّــده زنــان عــالـم ای بــضــعه حــضرت پیمبر

تـو اصلی و دیگران همه فرع تــو جـانی‌ ودیگران چو پیکر
در مُـــلــک وَلا ولــیّـة الله بـر نــخلِ وجــود احمدی بَر

قــرآن بــه فـضیلت تو نازل بــرهان تــو مــحکم و مقرّر
روی تــو جــمال کــبریایی کــوی تــو رواق قُرب داور

از جوی توشبنمی است زمزم واز بحر تو شعبه‌ای ‌است ‌کوثر
زان خـطبه آتشین که پیـچید در ارض و سـما بسان‌تنـدر

محکوم شد آن نظام وگردید حــق روشن و غالب و مظفّر
مـن عاجزم از بــیان وصفت تـو بحری و من ز قطره کمتر

ای امّ مــحـامـد و مـعــالی ای از تــو مــشام جان معطّر
بــا این‌همه عزّ و رفعت شأن بـا آن همه فخر بی حد و مرّ

از ظــلـم مــنافـقین امّــت شــد قـلـب مـنیر تـو مکدّر
آن را کــه نـمود حقّ مقدّم کـــردند مــعانــدان مـؤخّر

بردند فدک‌به‌غصب و بسـتند بــر بـاب تو گفته‌‌ای مـزوّر
افسوس شکست دشمـن‌دین ‌ پـهلوی تو را به ضربـت در

بــازوی تـو را به تازیــانه زد قــنفذ مــلحد سـتـمگر
از سیلی و شـرح آن نگویم کافتد بـه دل از بیانش آذر

در مــاتم مـحسن شهیدت ماییم به سوگ و ناله اندر
بر لطفی صافی از سر لطف بنگر که بُوَد پریش ومضطر

بس فخر ازآن کند‌که دارد بر سـر ز سـتایش تو افسر

منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله صافی

' قطعات ادبی و اشعار سروده شده مذهبی هنرمندان انجمن گفتگوی دینی

به نام خدا
عرض سلام ودرود

مدتی است در این فکر بودم که آثار دوستانم را در یک تاپیک مجزا و جدا جمع نمایم به پیشنهاد سید امیر عزیز این مهم هم اکنون پیش روی شماست
هر چند قبلا تاپیک این چنین در انجمن مشاوره اتفاق افتاد
ولی وجود واهمیت چنین بحثی در این بخش (ادبیات مذهبی) نیز می رفت
انشاء الله دوستان با نوشته های مذهبی خود این تاپیک را رونق بخشند
درپایان نکته ای آوردنش خالی از لطف نیست:
این تاپیک مختص:

قطعات ادبی و اشعار سروده شده مذهبی توسط کاربران
توضیحات:
یعنی اشعار و قطعاتی که خالق انها کاربران یا بستگان آنان باشند .و برای حفظ حقوق معنوی کاربران حق چاپ و کپی برداری منوط به ذکر نام شاعر و منبع گردد.
با تشکر مجدد از سید امیر عزیز
التماس دعای فرج:Gol:
مدیر فرهنگی
***
واژه ی بی معنا؟!

آه...آه در دلم به سکوت نشسته تنهاست اما حس عجیبی دارد قلبم همچون نگهبانی همدمی همصحبتی یاری یاوری و غمخواری درد دل میکند با این واژه ی بی صدا.صدایش میزنم میگویم:آه؟ اما صدایم را نمیشنود گفتم:چرا پاسخ نمیدهی؟میگوید:خسته شدم همه صدایم میکنند. گفتم:اما من عاشقم آه من آهی است عاشقانه نه دردمندانه بشنو صدایم را بشنو تا بگویم از این دل که تو در آن لانه کردی. گفت:اگر میخواهی جوابت دهم برو به سمت کوه آهی بکش میبینی که

انعکاس صدای تو همچون صدای من است...

تقدیم به شما
س.آفتاب


سلام.نوشته ای از خودم است ممنون میشم نظر بدید