دنیای مجازی

دغدغه های ذهنی یک خانم متاهل در دنیای مجازی و رضایت همسر


با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:

سلام بزرگواران
خانمی هستم متاهل که دغدغه هایی دارم خواستم اینجا مطرح کنم تا پاسخ داده شود:

1- من اگر میخوام تو دنیای مجازی فعالیت کنم باید از همسرم اجازه بگیرم؟!
آياهمين طور كه بيرون رفتن از منزل نیاز به اذن از شوهر دارد، سر کشیدن در كوچه ها و خيابان هاي ديناي مجازي هم اذن مي خواهد؟
آیا اگر بدون اطلاعش بیام و اصلا نگذارم بفهمه اشکالی داره؟!

2- آيا هزينه اينترنت جز نفقه است؟ اگر بدون اذن شوهر از اينترنت براي افزودن مهارت هاي پزشكي و خانه داري استفاده كنيم اشكال شرعي دارد؟

3- مثلا در یک سایتی هستم اگر کاربرهای اون سایت دارند در مورد کاربری بد و بیراه میگند و مسخره ش می کنند و من تاپیکو بخونم و هیچ حرفی نزنم بازم گناه مثل اونا مرتکب شدم؟! (غیبت و ...)؟؟
البته این ساییت یک سایت عمومی هست و من فقط یه اسم از کاربرها میدونم و نه شخصیت حقیقی و واقعی شون.

4- مدتی هست خیلی بیشتر نازک دل شدم و اشک می ریزم. با شنیدن صدای اذان، یا دیدن صحنه در آغوش گرفتن مادر و فرزند و ... گریه ام می گیره.یا یه دختر بچه ای رو می بینم حسرت داشتنش میاد سراغم و اشک می ریزم
انگاری یه جور غیر عادی مهربان شدم :Nishkhand:
البته من مهربان بوده و هستم اما شدت پیدا کرده و دلم برای همه میسوزه، حتی توی سایتی که هستم برای کاربرها اینقدر اشک ریختم بابت مشکلاتشون
یا وقتی همسرمو می بینم یا بهش فکر می کنم،گریه م می گیره :geryeh:
الحمدالله من مشکلی ندارم، همسر خوب و مهربانی دارم. خانواده ام هم کنارم هستند (البته از این بابت کمی اذیت میشم که مدتی هست اوضاع روبراه هست خدا رو شکر)
ایا این احساساتی بودنم خوبه؟! در ضمن افسرده نیستم و میخندم.

یه چیز دیگه هم هست: مدتی هست نسبت به خواندن درس و دانشگاه بی تفاوت شدم در صورتی که ترم اول حسابی درس میخوندم

ببخشید پراکنده نوشتم خواستم همه رو تو یه تاپیک بیارم


پیشاپیش از کارشناس محترم سپاسگزارم

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

آیا این یک فاجعه نیست؟ (نسل جدید و دنیای مجازی )

سلام
نظرتون در مورد این عکس ها چیه:
[SPOILER]بازی نوجوانان قبل از دهه 70 :



:[/SPOILER]و این

[SPOILER]بازی نوجوانان بعد از دهه 80 :
دیشب شکارش کردم:khaneh:
[/SPOILER]

خودم نظرم اینه : برای انسانهایی که تو عالم مجازی سیر میکنن و بزرگ میشن , زندگی تو عالم حقیقی چطور ممکنه؟
ما روی زمین مدویدیم و گاهی زمین میخوردیم , گاهی پابرهنه میدویدیم,گاهی دست و پامون زخمی میشد, تو دنیای واقعی قهر و آشتی می کردیم , گاهی دعوا می کردیم و زودی آشتی می کردیم , گریه ها و خنده هامون راستکی بود. اگه سر باختن تو فوتبال و ... گریه می کردیم , چون واقعا دویده بودیم و واقعا عرق ریخته بودیم و واقعا گریه می کردیم. حالا تو زندگی ای هستیم که ماشیناش واقعیه , تصادفاش واقعیه و آدماش واقعین. همسر و فرزند واقعیه!
سردی برف و داغی آفتاب و خنکی نسیم رو با تمام سلولهامون حس می کردیم !
هیچی دیجیتال و مجازی نبود.
ما از اول undo تو کارمون نبود و الآن هم زندگیا undo ندارن!
برای نسلی که روزانه 5-6 ساعت بچه هاش تو عالم مجازی هستن و دوستی ها و قهر و آشتی و برد و باختشون مجازیه ؟ زندگی در عالم حقیقی براشون چطوری خواهد بود؟

این جمله اصلا اغراق نیست " دنیای مجازی و دنیای حقیقی! واقعا بچه ها دارن توی یه دنیای دیگه ای بزرگ میشن و تو یه دنیای دیگه ای زندگی خواهند کرد. تو دنیایی بزرگ میشن که خیلی مهربون و بخشندست و با یک دکمه تمام اشتباهاتو می بخشه ولی تو یه دنیایی زندگی خواهند کرد که خیلی بی رحمه!"
فکرشو بکن تو ی دنیای مجازی شنا یاد بگیری و وقتی بزرگ شدی بندازنت توی دریا!

ما که آخر خطیم . فقط خدا به فریاد بچه های الآن برسه!

التماس دعا