درمان درد تنهایی و پریشانی و نا امیدی

احساس نا امیدی

انجمن: 
سلام وقت بخیر عباداتتون قبول نمیدونم چرا چند وقته خیلی نا امید شدم از همه چی! راستش من چیزی که توی بچگی فکر میکردم نشدم! تلاش هم کردم (البته شاید کم بوده) اما خب بازم هیچی نشد. نه به شغل دلخواهم رسیدم نه ازدواج کردم نه اون چیزی که خدا میخواد هستم حتی فکر میکنم اون چیزی که خونواده مم میخوان نیستم ولی به روم نمیارن.... تازگیا در اثر این ناامیدی و شاید افسردگی اخلاقمم حتی خیلی بد شده بخصوص با پدرم (البته یک روز دلیل تغییر رفتارم را به ایشان گفتم که عمدی نیست)  ذهن مشغولیام خیلی زیاد شده، قبلنا اگه یه لحظه حس ناامیدی سراغم می اومد سریع از ذهنم پاکش میکردم باخودم میگفتم خدا بزرگه ناامیدی پایه ی شرکه نه اینطوری نیس خدا منو دوس داره و.... اما جدیدا دیگه توان مقابله با حس نا امیدی مو ندارم حتی به زبون میارم که بله من دیگه ناامید شدم.. ولی نه از خداوند.. من میدونم خدا هرکاری بخواد برا هر بنده ای انجام میده، تواناس و... اما نا امید از این شدم که شاید خدا این چیزا رو برا من نمیخواد.. دلیلشم حتما خودمم وگرنه خدا که برا کسی بد نمیخواد یا دوس نداره بنده ش سرگردون و معلق بین زمین و آسمون باشه ! ​​​خیلی از آینده نا امید شدم همین موضوع هم باعث شده حتی نمازمم فقط برا رفع تکلیف بخونم و هیچ لذتی از عبادت نبرم.. مدام دلم میخواد تنها باشم، دیگه حتی شاد نیستم با همه سرد برخورد می کنم حوصله هیچکسو ندارم ​​​​میخواستم مشاوره برم ولی گفتم الان میگه ورزش کن (که انجام میدم) چه میدونم کتاب بخون یه کار هنری بکن یا..... من خیلی از این کارا رو انجام دادم، تاثیر چندانی نداشته از اونجایی که این مسئله به اعتقاداتمم مربوطه و من میترسم از خدا دور بشم و کارم از اینی که هست بدتر بشه اومدم اینجا مطرح کنم که منو راهنمایی کنید.