حقيقت وحي، اسلام، پيامبر، دين

آشنائي با وحي الهي

انجمن: 

با سلام

چه ميزان با حقيقت وحي آشنا هستيم؟ آيا اگر با شبهاتي كه امروزه از سوي دشمنان دين اسلام (جهان غرب) و برخي روشنفكران اسلامي متأثر از انديشه هاي فلاسفه و متكلمان غربي در جوامع اسلامي، خصوصاً در جوامع دانشجويي رواج داده شده و مي شود مواجه شويم چه رويكردي خواهيم داشت؟

شبهاتي كه قصد دارد سطح وحي را به همان سطح تجربه ديني، يا احساس شعر شاعران و خطاپذيري و زمانمند بودن تقليل دهد.

آيا رويكرد فعال خواهيم داشت يا منفعل؟؟؟ دچار شك و ترديد مي شويم يا پاسخ آماده براي اين تشكيكات داريم؟

آغاز كلام، مقدمه آشنائي با حقيقت وحي و كسب امادگي براي مواجهه با شبهات، معناشناسي وحي است. از اينرو بحث را با ...

معناشناسي وحي

شروع مي كنيم:

استوارترين و مطمئن ترين وسيله ارتباطى پيامبران الهى: با جهان غيب، ادراكى به نام (وحى ) است. پيامبران: از گذر وحى، پيام هاى الهى را بازمى گيرند و در اختيار مردم مى گذارند. ايـن راه ارتـبـاط بـا خـداونـد، از گـذر حـس و تـجـربـه يـا از طـريـق عـقـل صـورت نمى پذيرفت، بلكه از گذر ادراكى مرموز به نام (وحى) سامان مى يافت كه فهم انسان هاى عادى از درك آن عاجز است.

تعريف وحى
(وحـى) در لغـت بـه مـعناى گونه اى ارتباط پنهانى و سريع ميان متكلّم و مخاطب است؛ چونان كـه از ديـد ديـگـران نـهـان بـمـانـد. ابـن فـارس مـى نـويـسـد: (وحـى، تـعليمى است پنهانى )(1)
راغـب اصـفـهـانـى گـويـد: (وحـى، اشـاره اى سـريـع اسـت و بـه دليـل سـرعـتـى كـه در ايـن واژه نهفته است، گاهى به مطالبِ رمزى تعريض گونه ، وحى مى گويند.)(2)
و ابن منظور مى نويسد: (وحى ، اشاره ، نوشتن ، سخن پنهانى و آن چيزى است كه به ديگرى القا مى شود.)(3)

با توجه به نظريّه هاى لغت شناسان ، آشكار مى شود كه در واژه وحى، دو عنصر سرعت و خفا نـهـفـتـه است.

مصاديق وحي در قرآن
اين واژه در قرآن كريم كاربردى گسترده دارد و بر مفاهيم و معانى گوناگونى كـه بـا مـفـهـوم لغـوى آن ارتـبـاط مستقيم دارند، اطلاق شده است از جمله: هدايت تكوينى موجودات (4)، الهـام قـلبـى بـه انـسـان (5)، الهـام غـريـزى بـه حـيـوانـات (6)، تفهيم با اشاره (7)، وسوسه شيطانى (8)، القاى امر به فرشتگان (9) و سخن گفتن خداوند با پيامبران .(10)

از نـظـر كـاربـرد، شـايع ترين استعمال وحى در قرآن كريم همان معناى اصطلاحى آن است كه عبارت از وحى به پيامبر است.

اقسام وحي
قرآن مجيد به تشريح پديده وحى پرداخته و آن را سه قسم دانسته است: (وَ مـا كـانَ لِبـَشَرٍ اَنْ يُكَلِّمَهُ اللّهُ اِلاّ وَحْياً اَوْ مِنْ وَرآءِ حِجابٍ اَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِىَ بِاِذْنِهِ ما يَشاءُ اِنَّهُ عَلِىُّ حَكيمٌ)(شورى / 51)؛ و شـايـسـتـه هـيچ انسانى نيست كه خدا با او سخن گويد، مگر از راه وحى يا از پشت حجاب، يا رسولى فرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد، وحى مى كند؛ چرا كه او بلند مقام و حكيم است.

بـا تـوجـه بـه مـعـنـاى وحـى در ايـن آيـه، دريـافـت وحـى تـنـهـا در سـه شكل ممكن است:
1 ـ سخن گفتن خداوند با پيامبر(ص) بدون واسطه فرشته وحى . (اِلاّ وَحْياً)
2 ـ سخن گفتن خداوند با پيامبر(ص) از پس پرده و حجاب؛ همانند سخن گفتن خداوند با موسى (ع) از وراى درخت. (اَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ)
3 ـ القاى وحى توسط فرشته وحى. (اَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِىَ بِاِذْنِهِ ما يَشاءُ).(11)

انشاء الله در ادامه گام به گام به طرح ديگر مباحث مرتبط با وحي خواهيم پرداخت.

دوستان عزيز با مشاركت و با روح پرسشگري شان بر غناي مطالب بيفزايند ...

در پناه حضرت حق ... موفق باشيد ...:Gol:

پاورقي___________________________________________
1 ـ مقاييس اللغه، ج 6، ص 93.
2 ـ المفردات فى غريب القرآن، ص 515.
3 ـ لسان العرب، ج 15، ص 375.
4 ـ فصلت (41)، آيه 12.
5 ـ قصص (28)، آيه 7.
6 ـ نحل (16)، آيه 68 .
7 ـ مريم (19)، آيه 11.
8 ـ انعام (6)، آيه 121.
9 ـ انفال (8)، آيه 12.
10 ـ نساء (4)، آيه 163.

11- مباحث تكميلي عقايد، مركز تحقيقات اسلامي، با كمي تغيير.