لبخند را فراموش نکنيد!
ارسال شده توسط سادات در یکشنبه, ۱۳۸۹/۱۰/۱۲ - ۱۹:۵۷ررسی لغوی «ضحک»: راغب اصفهانی میگوید:
ضحک:باز شدن و شادابی چهره و ظاهر شدن دندانها از سرور و شادی روح است.
ضواحک: دندانهایی که هنگام تبسم ظاهر میشوند.خنده اختصاص به انسان دارد و در غیر انسان یافت نمیشود و باید همچنین اضافه کرد:تعجب از سببهای خنده است که در نهایت به خنده ختم میشود و آن به اراده خدا و انسان بستگی دارد.پس خندهای که به اراده از بنده صادر میشود، مانند سایر افعال انسان باید در جهت صلاح و نیکی لحاظ گردد. در باب کلمه «خنده» در لغت نامه دهخدا آمده است؛حالتی که انسان به واسطه شعف و خوشحالی و بشاشت پیدا میکند و در آن لبها و دهان به حرکت در میآیند و این حالت با آواز مخصوصی همراه است.
خنداننده و خنده کننده: خداوند در سوره نجم،آیه 43 میفرماید:«و انه هو اضحک و ابکی؛و هم اوست که میخنداند و میگریاند.» در این آیه، این مسئله که آیا خنده و گریه از اعمال خود انسان است یا بر طبق آنچه که از معنای این آیه برمیآید، تنها عامل خنده و گریه خداوند میباشد، مورد بررسی قرار گرفته است. در تفسیر المیزان، اشاره خوبی به این موضوع گردیده، با این مضمون که خنده و گریه را به خود انسانها نسبت دهیم.برای اینکه نسبت دادن، گریه و خنده و هر کار دیگری به انسان به این جهت است که او آن کار را انجام داده و به خدا، به این علت که او آن را ایجاد کرده، و بین این دو فرق زیادی میباشد، که با وجود این فرق هم باز بین اراده خدا و اراده انسان به خندیدن و گریه کردن منافاتی نیست.زیرا اراده الهی به خنده ارادی و به اختیار قرار گرفته است، نه هر خندهای، اگر چه به اجبار باشد.پس اراده انسان در خندیدن مؤثر است و آن سببی است که در طول، سببیت اراده خدا قرار گرفته، نه در عرض آن، تا منافاتی پیش آید و بگویند، چون دو علت در عرض هم هستند.پس چگونه دو سبب یک مسبب را بوجود میآورند.در بعضی از تفاسیر، این موضوع مطرح شده که اگر خنده و گریه بطور مطلق فعل خدا بود، دیگر امر و نهی به آن نمیشد، چنانکه در آیه 82 سوره توبه خداوند نمیفرمود:«فلیضحکوا قلیلاً و لیبکوا کثیرا» و یا در سوره نجم، آیه 60 میفرماید:«و تضحکون و لاتبکون» سبب خنده و گریه به انسان نسبت داده نمیشد.در تفسیر انوار درخشان آمده که خنده و گریه دو حالت روانی است که انسان در صورت تحقق شرایطی به اختیار مرتکب آن دو میشود و بر حسب ایجاد فعل اختیاری به شرط اراده پروردگار است،زیرا خداوند، انجام کاری را با لوازم تشخیص آن خواسته است که بوجود آید.