❤❤❤ پیوند نور با نور ❤❤❤ پیوندی آسمانی ❤❤❤

تب‌های اولیه

55 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="arial"][="red"]لبخند به لبهای علی بنشسته

پیداست که فاطمه به او دل بسته

میخواند نبی خطبه و حیدر میگفت

لعنت به عدوی فاطمه پیوسته

[/]
[/]

چگونگی مراسم خواستگارى حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

و

جهیزیه حضرت درادامه مطلب:


على علیه السلام مى فرماید:
برخى از صحابه نزد من آمدند و گفتند:
- چه مى شود محضر رسول الله صلى الله علیه و آله برسى و درباره ازدواج فاطمه علیها السلام با ایشان سخن بگویى !
من خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله رسیدم ، هنگامى که مرا دیدند، خنده اى بر لبانشان ظاهر شد و سپس فرمودند:
- یا اباالحسن ! براى چه آمدى ؟ چه مى خواهى ؟
من از خویشاوندى و پیش قدمى خود در اسلام و جهاد خویش در رکاب آن حضرت سخن گفتم .
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
- یا على ! راست گفتى و حتى بهتر از آنى که گفتى .
عرض کردم :
- یا رسول الله ! من براى خواستگارى آمده ام ، آیا فاطمه را به همسرى من قبول مى کنید؟
پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود:
- على ! پیش از تو هم بعضى براى خواستگارى فاطمه آمده اند و چون موضوع را با فاطمه در میان مى گذاشتم ، معمولا آثار نارضایتى در سیماى وى نمایان مى گشت ، اما اکنون تو چند لحظه صبر کن ! تا من برگردم .
رسول خدا صلى الله علیه و آله نزد فاطمه رفت آن بانو از جا برخاست به استقبال حضرت شتافت و عباى پیغمبر را از دوش گرفت ، کفش از پاى حضرت بیرون آورد و آب آماده کرد و با دست خویش پاى حضرت را شست و سپس در جاى خود نشست .
آن گاه پیامبر صلى الله علیه و آله به ایشان فرمود:
فاطمه جان ! على بن ابى طالب کسى است که تو از خویشاوندى و فضیلت و اسلام او به خوبى باخبرى و من نیز از خداوند خواسته بودم که تو را به همسرى بهترین و محبوبترین فرد نزد خدا در آورد. حال ، او از تو خواستگارى کرده است . تو چه صلاح مى دانى ؟
فاطمه ساکت ماند و چهره شان را از پیامبر برگرداند! رسول خدا رضایت را از سیماى زهرا علیها السلام دریافت .
آن گاه از جا برخاست و فرمود:
الله اکبر! سکوت زهرا نشان از رضایت اوست .
جبرئیل علیه السلام به نزد حضرت آمد و گفت :
اى محمد! فاطمه را به ازدواج على در آور! خداوند فاطمه را براى على پسندیده و على را براى فاطمه .
با این کیفیت ، پیغمبر فاطمه علیها السلام را به ازدواج من در آورد.
پس از آن ، رسول خدا صلى الله علیه و آله نزد من آمده ، دستم را گرفتند و فرمودند:
برخیز به نام خدا و بگو:

((على برکة الله ، و ماشاء الله ، لا حول الا بالله توکلت على الله ))

آن گاه مرا آوردند در کنار فاطمه علیها السلام نشاندند و فرمودند:
خدایا! این دو، محبوبترین خلق تو در نزد منند، آنان را دوست بدار و خیر و برکت بر فرزندانشان عطا فرما و از جانب خود نگهبانى بر آنان بگمار و من هر دوى آنان و فرزندانشان را از شر شیطان ، به تو مى سپارم.

  • جهیزیه حضرت زهرا علیهاالسلام :
هنگامى که پیغمبر صلى الله علیه و آله وسلم قصد داشت حضرت زهرا علیهاالسلام را براى على تزویج کند، فرمود:
- اى على ! برخیز و زرهت را بفروش !
على علیه السلام هم آن را فروخت و پولش را براى خرید جهیزیه در اختیار حضرت گذاشت . سپس پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم به اصحاب دستور فرمود، براى فاطمه لوازم خریده شود. بعضى از وسایل خریده شده عبارت بودند از:
پیراهنى به هفت درهم
نقاب به چهار درهم
قطیفه سیاه خیبرى
تختخواب بافته شده از برگ و لیف خرما
دو عدد تشک که درون یکى از آنها با پشم گوسفند و درون دیگرى با لیف خرما پر شده بود.
چهار بالش از پوست طایف ، میانش از علف اذخر پر کرده بودند.
پرده اى از پشم
یک تخته حصیر حجرى (نام شهرى است در یمن )
یک دستاس
یک طشت مسى
مشکى از پوست
کاسه چوبین
یک ظرف آب
یک سبوى سبز
یک آفتابه
دو کوزه سفالى
یک سفره ى چرمى
یک چادر بافت کوفه
یک مشک آب
مقدارى عطریات
اصحاب پس از خرید، اشیا را به خانه حضرت آوردند. پیغمبر صلى الله علیه و آله وسلم با دست مبارکش آنها را زیر و رو مى کرد و مبارک باد مى گفت .

لباس ياس برتن کرد زهرا

کنار دست او بنشست مولا

محمدخطبه خواند زهرا بلي گفت،

غلط گفتم بلي نه "ياعلي" گفت.

*سالروز اين پيوند آسماني مبارک*

امشب شب عروسي ماه و خورشيد است. آسمان، جلوي قدم‏هايشان دامن مي‏ گسترد.

نسيم، ديوارهاي کوچه را غرق بوسه مي‏کند؛

و نداي زيباي تکبير، موسيقي شادترين عروسي هستي مي شود.

چه مبارک شبي است امشب...