✿ღ✿ "آن مرد می آید " اگر ... ✿ღ✿

تب‌های اولیه

598 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سحرخیز مدینه کی میایی
حیف نیست تو باشی و ما تورا نبینیم
اگر درد دلمونا به امام زمانمون نتونیم بگیم ، اگر نتونیم از اماممون کمک بگیریم پس به کی بگیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شاه نشین چشم من تکیه گه خیال توست
جای دعاست شاه من، بی تو مباد جای تو

هوا گرم باشد اگر يا سرد،

ما درون سوراخ لانه هامان مي خزيم، تا خويش را از گزند در امان داريم!
پنجره هاي دو جداره...
عايق هاي يونوليت...
چوب كاري هاي داخلي...
انرژي خانه ها را هدر نمي دهند!
اين را هم داخل پرانتز بگويم آقا،
خانه هاي ما، هياهوي بيرون را نيز به داخل نشت نمي دهند!
حتي صداي تو را...
آن روز كه خواهي آمد!
جنون نوشست هايم كه به آسمان قد مي افرازند،

اميد استجابت دعايي به تمنا از خدا خواسته مي گردد:
"اللهم عجل لوليك الفرج"
من اما به عمق مكان خيزش اين دعا مي انديشم در منتهاي دلم!
تا بسنجم غلظت صداقتم را در حقيقت اين سخن كه:
"از ته دل براي ظهورت دعا كرده ام آقا! "
آقايي كه حتي به رويم نمي آورد منت نهادن وظيفه ام را بر سرش!
جنوننامردي ما را مي بيني آقا،

كه دعاي سلامتي ات را با سوز دل مي خوانيم، اما...
چشمانت را از اشك به خون نشانده ايم
و قلبت را از درد در فشار!
هر بار كه دعاي فرج خواسته اند، خوانده ايم:

"اللهم كن لوليك..."
و نفهميده ايم كه وقتي عمل نيست، سلامتي ات دعا نمي خواهد!
با اين همه اما –بي هيچ دعا براي ظهورت-
خويش را منتظِر منتظَر نام نهاده ايم!
واژه به واژه ندبه را كه به جانم مي ريزم،

مي بينم من چقدر از مفاهيم دعا فاصله دارم!
ندبه بايد معرفت افزا باشد، اما...
دعا به آخر كه مي رسد،
"يا ارحم الراحمين" هم كه بر زبان جاري مي گردد،
همه خوانده ها را به طاق نسيان مي سپارم!
من كه سهم او را از نجوايم هيچ كرده ام!
روزها به شب مي انجامند و شب ها به روز،
و در اين تعقيب و گريز مدام، خلاء هيچ حضوري در فهم نمي آيد.
قصه شوم عادت، همين جاست كه فرياد مي شود!
عادت به درازاي تلخ انتظار...
جمعه هاي دل اما...

طنين "أنا المهدي" را كم مي آورد!



بسم الله الرحمن الرحیم


بسم الله
مداحی حاج آقا رعنایی که خیلی خیلی دوسش دارم ولی ..... خودتون بخونید ببینید چه حالی میشوید!!!
گــــــل زهرا به عشقت آشنایم می کنی یا نه؟ / آقا نماز شب که میخوانی دعایم میکنی یا نه؟
اگر چه من رفیق نیمه راه و بی وفا بودم / چو عباس بن حیدر با وفایم می کنی یا نه؟
باور کنید مردم مهدی بدون یار است / سلطان عالم است دور، از سلطنت کنار است
باور کنید مردم تنها و بی حبیب است / یار همه غریبا اما خـــودش غریب است
باور کنید مردم رنجــــــــانده ایم او را / از شهر و خانه هامان ما رانده ایم او را
باور کنید مردم خیــــــــــلی بدون دردیم / آخر بگو برای برگشتنـــــــــش چه کردیم
گردیده یـــار خسته، غم بر دلش نشسته / ای خــــــــاک بر ســـر مــــا آقــــا دلـــــش شکستــــه
تو از تبــــــار بـــــــاران، من اوج تشنه کامی/ تو آخـــــر رفـــــاقت، من عیـــــــــــن بی مرامی
تا کی به تن کنیم این پیراهن ریــــــــــا را / در فکر تو نبودیم آقـــــــــا ببخــــــــــش ما
یا بن الحسن(عج) کجـــــایی من آمدم گــــدایی / یا بن الحسن(عج) کجـــــایی من آمدم گــدایی
اللهم عجل لولیک الفرج

برای آمدنت انتظار کافی نیست

دعاو اشک و دلی داغدار کافی نیست

چنین که یخ زده ایمان من،اگر هر روز

هزاربار بیاید بهار کافی نیست

خودت دعا بکن ای مهربان که برگردی

دعای این همه چشم انتظار کافی نیست

آن مرد می آید اگر...
[spoiler]همگی دعای قنوتمان شود دعای فرج[/spoiler]

آن مرد می آید اگر کمی هم ما مرد باشیم
مرد میدان
میدان جهاد اکبر با نفس خودمان و جهاد اصغر با شیطان اکبر
آری می آید او که باید اگر ما آن باشیم که شاید...

ظهور-دکتر عباسی

mohsen-gh;301204 نوشت:
ظهور-دکتر عباسی

میتوانید مجموعه کامل سخنرانی های مهدوی را در لینک زیر مشاهده کنید:

ان مرد می آید اگر ما منتظر باشیم

اگر اورا برای خودش بخواهیم

نه برای براوردن حویج شخصی مان

چون که صد اید نود هم پیش ماست

از میان اشک ها خندیده می آید کسی

خواب بیداری ما را دیده می آید کسی

با ترنم با ترانه با سروش سبز آب

از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی . . .





اللهم عجل لوییک الفرج

بسم الله الرحمن الرحیم

آقا اجازه! خستـه ام از این همه فریب
از های و هوی مردم این شهر نانجیب

آقا اجازه! پنجـره ها سنگ گشته اند،
دیوارهای خسته از کوچه بی نصیب

آقا اجازه! بـاز بـه من طعـنه می زنند
عاشق ندیده های پـر از نفـرت رقیب

شیــرینـی وجـود مـرا تلـخ می کـنند
فـرهادهای کـینه پرست پر از فریب!

آقا اجازه! گـنـدم و حـوا بـهــانـه بـود،
آدم نمی شویم! بیـا: ماجرای سیب!

آقا اجازه! مـا دلمـان تنـگ می شـود
آقا اجازه! یاد شمـا کـرده ام عجیب!

باشد، سکوت میکنم اما خودت ببین!
آقا اجازه! منتظرند این همـه غریب...


نقل قول:
آقا اجازه! خستـه ام از این همه فریب
از های و هوی مردم این شهر نانجیب

آقا اجازه! پنجـره ها سنگ گشته اند،
دیوارهای خسته از کوچه بی نصیب

آقا اجازه! بـاز بـه من طعـنه می زنند
عاشق ندیده های پـر از نفـرت رقیب

شیــرینـی وجـود مـرا تلـخ می کـنند
فـرهادهای کـینه پرست پر از فریب!

آقا اجازه! گـنـدم و حـوا بـهــانـه بـود،
آدم نمی شویم! بیـا: ماجرای سیب!

آقا اجازه! مـا دلمـان تنـگ می شـود
آقا اجازه! یاد شمـا کـرده ام عجیب!

باشد، سکوت میکنم اما خودت ببین!
آقا اجازه! منتظرند این همـه غریب...


خيليييييييييييي دلنشين بود.:Ghamgin:



با سلام

خدمت همه اسک دینی ها عزیز

گاهی اگر با ماه صحبت کرده
باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی

گاهی اگر در چاه مانند پدر ، آه
اندوه مادر را حکایت کرده باشی


گاهی اگر زیر درختان مدینه
بعد از زیارت استراحت کرده باشی


گاهی اگربعد از وضو مکثی کنی تا
آیینه ای را غرق حیرت کرده باشی

در سالهای سال دوری وصبوری
چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی

حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند
گاهی نمازی را امامت کرده باشی


یادر لباس ناشناسی در شب قدر
ازخود حدیثی را روایت کرده باشی

یا درمیان کوچه های سرد وتاریک
نان وپنیر وعشق قسمت کرده باشی

پس بوده ای و هستی و می آیی از راه
تاحق دلها را رعایت کرده باشی

پس مردمکهای نگاه ما عقیمند
تو بوده ای بی آنکه غیبت کرده باشی!

احساس شرمندگی از اقا....:Ghamgin:

خوشحالی از وجود اقا
و
افسوس از نبودن جز یاران واقعیشون

باسلام

من از خوشحالی اشک شوق میریزم!!!و خدا رو شکر میکنم که زنده موندم تا این گل نرگس رو که انتظار همه ست ببینم..وهرطوری شده دوست دارم در خدمت امام باشم اگه بپذیردم انشاالله وهر کاری از دستم برمیاد براشون انجام بدم..
یا علی مدد
اللهم عجل لولیک الفرج

آن مرد می آید اگر
اگرها از ذهن پاک بشه

آن مرد می آید اگر....گناه نکنیم.

[="Black"][="darkorange"]اگر واقعا منتظر باشیم آن مرد می آید[/][/]

مولایم !
دلم هر لحظه برای ورود تو لحظه شماری می کند و حنجره ام تو را فریاد می زند، تو که تجلی عشقی.
قنوتم را طولانی می کنم تا تو نیمه شبی برای آن دعا کنی. کوچه های غریب بی کسی را آب و جارو می کنم تا تو صبحی زود از آن کوچه عبور کنی.
هر روز چراغ دلم را با «جامعه الکبیره» روشن می کنم و سفره افطارم را با «آل یاسین»و «عهد» تزیین می کنم، برای ظهور تو هر روز پای درد «کمیل» می نشینم.
نمی دانم آخرین ایستگاه «توسل» چه هیجانی دارد که مرا با خود تا آن سوی فاصله ها می برد و صبح آدینه چه صفایی دارد، که صبح آسمانش پراز «ندبه» است.
مولایم …!
بی تو دفتر دلمان پر است از مشق های انتظار و من با دلم می خواهم آن روز که می آیی زیباترین مدال ایثار را تقدیم نگاه تو کنم.
«جمعه ها بی توفقط این دل من می گرید *** ازفراق توهمه کوی ومکان میگرید»
سلامتی و تعجیل در امر فرج یوسف زهرا (عج)
صلوات

[="courier new"][="darkorchid"]
اى محبوب دلها!

تمام هستي ‏ام را خاك قدمت مي ‏كنم تا شايد نظرى به جاده دلم بيندازى ،
چرا كه تو آفتاب يقينى، كه اميد فرداها هستى،
تو بهار رؤيايى كه مانند طراوت گل ‏سرخ مي ‏مانى و نرم و سبز و لطيفى ،
تو معنى كلمات آسمانى هستي كه دستهايش براى آمدنت
به زمين دعا مي ‏كند.

اى تجسّم مهربانى!

غيرت آفتاب و جلوه زيبايى ماه تو را توصيف مي ‏كنند
و نفس آب تو رامعنى مي ‏كند و نبض خورشيد تو را وصف مي ‏كند.
خوب مي ‏دانم كه تو مي ‏آيى؛
آرى تو مي ‏آيى
همانطور كه وعده كرده ‏اى و آنگاه است كه كلمه انتظار را از
لغتنامه ‏ها پاك خواهيم كرد.

پس اى تمام زيبايى!

بيا تا براى هميشه فريادرس عاشقان موعود باشى[/][/]

[="tahoma"][="darkorange"] امروز شهر ما، آكنده از عطر حضور تو است؛ اما دود گناهها كوچه پس كوچه‌هاي جهان را فرا گرفته و ديده‌ها به انواع فسادها و نابرابري‌ها تاريكند.

دستها به خيانت باز و به التماس دراز شده است…

پاها در طلب يك لقمه نان به سوي جباران كشيده شده است…

دلها سرگرم دنياي تاريك غفلت زا است و فكرها سرگرم زندگي پر فريب… زندگي سراسر دوري تو.

اما فردا اين حضور عطر تو به عطر ظهور مبدل ميشود و ديوار بلند و سياهي كه بنا كرديم فرو ميريزد

مشام و ديده و دست و پا و دل و فكر آن گونه ميشود كه تو مي پسندي و دلها شيداي تو كه قلب جهاني و اگر نباشي جهان را تپشي نيست. پاها رونده به سوي ياري

تو كه گوهرهاي نهفته در دل خاك و آب را نمايان ميكني، براي فردا، و اثري از فقر و فلاكت را نميگذاري.

دستهايمان گشوده به سوي آسمان به دعا براي تو

چشمهايمان در انتظار رويت جمال نوراني تو

بيا تا كوچه پس كوچه ها و حتي درون خانه ها را عدالت پر كند بيا تا هر چه زودتر جهان ما آكنده به عطرت گرد.[/][/]

یارانی داشته باشد.......

ان مرد می اید اگریارانی داشته باشد.......

يابن الحسن(عج)
غايب تونيستي
غايب منم كه بي تو رها ميشود دلم

دلم پر ز بوى یاس کردم
[=times new roman]خدا را پیش تو احساس کردم
[=times new roman]زمستانهاى من دور از بهارن[=times new roman]د
[=times new roman]تمام جمعه‏هایم بى قرارند

این جمعه ها بدون تو دلگیر می شود
آقا بدون نور تو گل پیر می شود
خورشید پشت ابر کجایی تلف شدیم..
آقا بیا، بیا به خدا دیر می شود

متشكرم عالي بود

سلام
ان مرد می اید اگر دیگر خداوند امر کند...
ان مرد می اید اگر منتظر باشیم ...اگر عاشق باشی واقعی باشیم
ان مرد با نور می اید...با خورشید می اید
یا علی:Gol:

با سلام
امام، زمانی می آیند که یک تعدادی (چندصد نفر یا چندهزار نفر) تابع ایشان باشند. ایشان خود تابع قرآن و سنت رسول خدا (ص) هستند، پس باید حتما قبل از ظهور، عده ای باشند که تبعیت بی چون و چرا از قرآن و سنت داشته باشند. حالا تشکیل این عده نیازمند تمهیداتیست. از جمله ی این تمهیدات، تبلیغات علمای سالم است. یعنی کسی که علم او به قدری باشد که اگر چیزی را نداند به راحتی به نادانی اعتراف کند! تعصب، جهل، احساسات و حب دنیا در تبلیغ دین و راهنمایی به سمت تعالی و کمال انسان نداشته باشد.
این چنین افرادی، وظیفه دارند جامعه را تربیت کنند تا به آن درجه از کمال مطلوب که لازمه ی ظهور است برسد.
حال اگر چنین افرادی در میان نباشند، و به جای ایشان، افرادی باشند که به ظاهر عالم دین، اما در باطن دعوت کنندگان به ظلمت هستند، این افراد جامعه را از رشد و تعالی و کمال مطلوب دور می کنند و به تبع آن، عددی از انصار که باید شکل بگیرد تا ظهور انجام شود، شکل نخواهد گرفت زیرا مردمی که شاید در نزدیکی صراط مستقیم باشند، با تبلیغات گمراه کننده ی این قبیل افراد که کارشان «مغالطه» است، از مسیر درست دور شده و باعث می شوند که عدد انصار به آن حد لازم برای ظهور نرسد.
در نتیجه:

مغالطه = تأخیر در ظهورامام زمان (عج)

بنده بیش از یک سال است که در این انجمن بسیاری از افراد را مورد وهن قرار داده ام و دلیل آن این بوده که می بینم یا شیعه نما، یا سنی نما، یا ملحد و یا کافر هستند و با «مغالطه» سعی در گمراهی مردم دارند و با تعصب یا جهل یا احساسات و یا حب دنیا، مشغول مغالطه و به غلط انداختن خلایق هستند و بندگان خدا را از مسیر صحیح دور می کنند. این امر باعث می شود که هیچ وقت عدد انصار مورد نظر به میزان مطلوب نرسد و دائما تأثیرات دعا از بین رفته و ظهور به تأخیر بیفتد.
این دلیل حساسیت شدید بنده به «مغالطه» است و دلیل اینهمه توهین بنده به کسانیست که مغالطه می کنند زیرا خواسته یا ناخواسته موجب تأخیر در ظهور امام زمان (عج) می شوند.
همین افراد، اگر فردا امام زمان (عج) هم ظهور کند، بخدا قسم در مقابل کلام حق ایشان هم می ایستند و چنان تکبری عظیمی دارند که نه ایشان را باور می کنند و نه به گفته هایشان بهایی می دهند، در حالیکه سوگند یاد می کنند منتظر مهدی هستند!
یا مهدی ادرکنی

[=times new roman]میگویند جمعه می آید ...

[=times new roman]آری ، روزی که بازار تعلقات دنیا را تعطیل کنیم ؛

[=times new roman]او خواهد آمد .

[=Comic Sans MS][=comic sans ms]نه در «گوگل» نشانی از تو می توان یافتنه در «فیس بوک»،[=comic sans ms]برای سر زدن به تو «فیلتر شکن» لازم نیست،[=comic sans ms]همه دلهایی که بدون «پسورد» بالا می آیند[=comic sans ms]نشانی از «تو» دارند.
[=comic sans ms]گل نرگس [=comic sans ms]برای ماهی ها « کامنت »می گذارم [=comic sans ms]برای پرنده ها « اف لاین »[=comic sans ms]
می خواهم عطر نامت را
[=comic sans ms]برای همه « چت روم »ها بفرستم[=comic sans ms]
می خواهم
[=comic sans ms]« بک گراند » همه دلها تو باشی
[=comic sans ms]گل نرگس من![=comic sans ms] می آید...[=comic sans ms]شنبه ها گل می فروشم.
[=comic sans ms]یک شنبه ، کفش هایم را واکس می زنم[=comic sans ms] و به زلزله ای که در راه است فکر می کنم.[=comic sans ms]
دوشنبه ها را سکوت می کنم.
[=comic sans ms]
سه شنبه، ایمیل هایم را چک می کنم
[=comic sans ms]و برای مرگ[=comic sans ms] لبخند می فرستم.[=comic sans ms]
چهار شنبه ،
[=comic sans ms]با دخترم به ملاقات خدا می روم.[=comic sans ms]
پنج شنبه، شعر هایم را حراج می کنم.
[=comic sans ms]
جمعه ها ... اما،
[=comic sans ms]فقط منتظر می مانم می دانم که می آید.


آن مرد می آید اگر دلم با او باشد او فقط به یک عمار نیاز دارد
وقتی او نیامده یعنی ما عمار و ابوذر نشدیم
انتظار برای او معنا ندارد
او هست اما من نیستم
من خودم نیستم
هرگاه به وجودی حقیقی خودم رسیدم
آنگاه آن مرد می آید

[=Verdana]علامه امینی شب و روز عاشورا مدام برای امام زمان(عج) صدقه کنار میگذاشتند و می گفتند فلب حضرت در فشار است.

بهترین صدقه برای ایشان گناه نکردن است...

مدام برای حضرت صدقه دهید..

مدام از گناه دوری کنید...



کلاس اول خواندیم ” آن مرد در باران آمد ” …

اکنون می فهمیم تا آن مرد نیاید باران نخواهد آمد …

[="Tahoma"][="Red"]

يا رب زغمش تا چند اشکم ز بصر آيد
بنشسته سر راهش ، شايد ز سفر آيد
تا چند بنالم زار شب تا سحر از هجرش
كوكب شِمُرم هر شب ، شايد كه سحر آيد
هر دم كه رخش بينم خواهم دگرش ديدن
بازش نگرم شايد يك بار دگر آيد

از ديده نهان اما اندر دل من جايش


او را طلبم هر شب شايد كه ز در آيد
با كس نتوانم گفت من راز درون خویش
كز درد غم هجرش دل را چه به سر آيد
مي سوزم و مي سازم از درد فراق اما
تير غم او بر دل افزون ز شمَر آيد
"حيران" به فغان تا کی با محنت و غم همدم

یارب نظری کان شاه از پرده بدر آید

[/]

[="Tahoma"][="Red"]

دانشگاه انتظار بعد از 1300 سال همچنان دانشجو می پذیرد [=Georgia], متاسفانه این دانشگاه

هنوز 313 فارغ التحصیل هم نداشته است , این دانشگاه در تمام شبانه روز از شما آزمون
به عمل می آورد . مدارک لازم برای ثبت نام :
1. نماز اول وقت

2 . ولایت مداری

3 . دائم الوضو بودن

4 . دلی پر از ثواب و قلبی آکنده ازیاد خدا داشتن

به امید قبولی همه ی ما در این دانشگاه

التماس دعا

«اللهم عجل لولیک الفرج»

class: contentpaneopen

[TD="class: contentheading width: 100%"]داستان زندگی امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف )
[/TD]
[TD="class: buttonheading width: 100% align: right"] [/TD]
[TD="class: buttonheading width: 100% align: right"] [/TD]
[TD="class: buttonheading width: 100% align: right"] [/TD]

1.ولادت
ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نيمه شعبان سال 255يا 256هجری بوده است . پس از اينکه دو قرن و اندی از هجرت پيامبر ( ص ) گذشت ، و امامت به امام دهم حضرت هادی ( ع ) و امام يازدهم حضرت عسکری ( ع ) رسيد ، کم کم در بين فرمانروايان و دستگاه حکومت جبار ، نگراني هايی پديد آمد . علت آن اخبار و احاديثی بود که در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسکری ( ع ) فرزندی تولد خواهد يافت که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشين ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود . در احاديثی که بخصوص از پيغمبر ( ص ) رسيده بود ، اين مطلب زياد گفته شده و به گوش زمامداران رسيده بود . در اين زمان يعنی هنگام تولد حضرت مهدی ( ع ) ، معتصم عباسی ، هشتمين خليفه عباسی ، که حکومتش از سال 218هجری آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مرکز حکومت عباسی قرار داد . اين انديشه - که ظهور مصلحی پايه های حکومت ستمکاران را متزلزل مي نمايد و بايد از تولد نوزادان جلوگيری کرد ، و حتی مادران بيگناه را کشت ، و يا قابله هايی را پنهانی به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاريخ نظايری دارد . در زمان حضرت ابراهيم ( ع ) نمرود چنين کرد . در زمان حضرت موسی ( ع ) فرعون نيز به همين روش عمل نمود . ولی خدا نخواست . همواره ستمگران مي خواهند مشعل حق را خاموش کنند ، غافل از آنکه ، خداوند نور خود را تمام و کامل مي کند ، اگر چه کافران و ستمگران نخواهند . در مورد نوزاد مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری ( ع ) نيز داستان تاريخ به گونه ای شگفت انگيز و معجزه آسا تکرار شد . امام دهم بيست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام يازدهم ( ع ) نيز در آنجا زير نظر و نگهبانی حکومت به سر مي برد . " به هنگامی که ولادت ، اين اختر تابناک ، حضرت مهدی ( ع ) ، نزديک گشت ، و خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پديد آمدن اين نوزاد جلوگيری کنند ، و اگر پديد آمد و بدين جهان پای نهاد ، او را از ميان بردارند . بدين علت بود که چگونگی احوال مهدی ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از مردم نهان داشته مي شد ، جز چند تن معدود از نزديکان ، يا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسکری ( ع ) کسی او را نمي ديد . آنان نيز مهدی را گاه بگاه مي ديدند ، نه هميشه و به صورت عادی " .
2. شيعيان خاص ، مهدی ( ع ) را مشاهده کردند
در مدت 5 يا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدی که پدر بزرگوارش حيات داشت ،شيعيان خاص به حضور حضرت مهدی ( ع ) مي رسيدند . از جمله چهل تن به محضر امام يازدهم رسيدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنماياند تا او را بشناسند ، و امام چنان کرد . آنان پسری را ديدند که بيرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبيه به پدر خويش . امام عسکری فرمود : " پس از من ، اين پسر امام شماست ، و خليفه من است در ميان شما ، امر او را اطاعت کنيد ، از گرد رهبری او پراکنده نگرديد ، که هلاک مي شويد و دينتان تباه مي گردد . اين را هم بدانيد که شما او را پس از امروز نخواهيد ديد ، تا اينکه زمانی دراز بگذرد . بنابراين از نايب او ، عثمان بن سعيد ، اطاعت کنيد " . و بدين گونه ، امام يازدهم ، ضمن تصريح به واقع شدن غيبت کبری ، امام مهدی را به جماعت شيعيان معرفی فرمود ، و استمرار سلسله ولايت را اعلام داشت . يکی از متفکران و فيلسوفان قرن سوم هجری که به حضور امام رسيده است ، ابو سهل نوبختی مي باشد . باری ، حضرت مهدی ( ع ) پنهان مي زيست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری در روز هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجری ديده از جهان فرو بست . در اين روز بنا به سنت اسلامی ، مي بايست حضرت مهدی بر پيکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفای ستمگر عباسی جريان امامت را نتوانند تمام شده اعلام کنند ، و يا بد خواهان آن را از مسير اصلی منحرف کنند ، و وراثت معنوی و رسالت اسلامی و ولايت دينی را به دست ديگران سپارند . بدين سان ، مردم ديدند کودکی همچون خورشيد تابان با شکوه هر چه تمامتر از سرای امام بيرون آمد ، و جعفر کذاب عموی خود را که آماده نماز گزاردن بر پيکر امام بود به کناری زد ، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد .
3. ضرورت غيبت آخرين امام
بيرون آمدن حضرت مهدی ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد .کارگزاران و ماموران معتمد عباسی به خانه امام حسن عسکری (ع ) هجوم بردند، اما هر چه بيشتر جستند کمتر يافتند ، و در چنين شرايطی بود که برای بقای حجت حق تعالی ، امر غيبت امام دوازدهم پيش آمد و جز اين راهی برای حفظ جان آن " خليفه خدا در زمين " نبود ، زيرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بين مردم همان بود و قتلش همان . پس مشيت و حکمت الهی بر اين تعلق گرفت که حضرتش را از نظرها پنهان نگهدارد ، تا دست دشمنان از وی کوتاه گردد ، و واسطه فيوضات ربانی ، بر اهل زمين سالم ماند . بدين صورت حجت خدا ، هر چند آشکار نيست ، اما انوار هدايتش از پس پرده غيبت راهنمای مواليان و دوستانش مي باشد . ضمنا اين کيفر کردار امت اسلامی است که نه تنها از مسير ولايت و اطاعت امير المؤمنين علی ( ع ) و فرزندان معصومش روی بر تافت ، بلکه به آزار و قتل آنان نيز اقدام کرد ، و لزوم نهان زيستی آخرين امام را برای حفظ جانش سبب شد . در اين باب سخن بسيار است و مجال تنگ ، اما برای اينکه خوانندگان به اهميت وجود امام غايب در جهان بينی تشيع پی برند ، به نقل قول پروفسور هانری کربن - مستشرق فرانسوی - در ملاقاتی که با علامه طباطبائی داشته ، مي پردازيم : " به عقيده من مذهب تشيع تنها مذهبی است که رابطه هدايت الهيه را ميان خدا و خلق ، برای هميشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پيوستگی ولايت را زنده و پابر جا مي دارد ... تنها مذهب تشيع است که نبوت را با حضرت محمد - صلی الله عليه و آله و سلم - ختم شده مي داند ، ولی ولايت را که همان رابطه هدايت و تکميل مي باشد ، بعد از آن حضرت و برای هميشه زنده مي داند . رابطه ای که از اتصال عالم انسانی به عالم الوهی کشف نمايد ، بواسطه دعوتهای دينی قبل از موسی و دعوت دينی موسی و عيسی و محمد - صلوات الله عليهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولايت جانشينان وی ( به عقيده شيعه ) زنده بوده و هست و خواهد بود ، او حقيقتی است زنده که هرگز نظر علمی نمي تواند او را از خرافات شمرده از ليست حقايق حذف نمايد ... آری تنها مذهب تشيع است که به زندگی اين حقيقت ، لباس دوام و استمرار پوشانيده و معتقد است که اين حقيقت ميان عالم انسانی و الوهی ، برای هميشه ، باقی و پا برجاست " يعنی با اعتقاد به امام حی غايب .
4.صورت و سيرت مهدی ( ع )
چهره و شمايل حضرت مهدی ( ع ) را راويان حديث شيعی و سنی چنين نوشته اند :" چهره اش گندمگون ، ابروانی هلالی و کشيده ، چشمانش سياه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهايش براق و گشاد ، بيني اش کشيده و زيبا، پيشاني اش بلند و تابنده . استخوان بندي اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهايش درشت . گونه هايش کم گوشت و اندکی متمايل به زردی - که از بيداری شب عارض شده - بر گونه راستش خالی مشکين . عضلاتش پيچيده و محکم ، موی سرش بر لاله گوش ريخته ، اندامش متناسب و زيبا ، هياتش خوش منظر و رباينده ، رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق . قيافه اش از حشمت و شکوه رهبری سرشار . نگاهش دگرگون کننده ، خروشش درياسان ، و فريادش همه گير " . حضرت مهدی صاحب علم و حکمت بسيار است و دارنده ذخاير پيامبران است . وی نهمين امام است از نسل امام حسين ( ع ) اکنون از نظرها غايب است . ولی مطلق و خاتم اولياء و وصی اوصياء و قائد جهانی و انقلابی اکبر است . چون ظاهر شود ، به کعبه تکيه کند ، و پرچم پيامبر ( ص ) را در دست گيرد و دين خدا را زنده و احکام خدا را در سراسر گيتی جاری کند . و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی کند . حضرت مهدی ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است . مهدی ( ع ) عادل است و خجسته و پاکيزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دين اسلام را به دست او عزيز گرداند . در حکومت او ، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا که حد خدايی جاری گردد . مهدی ( ع ) حق هر حقداری را بگيرد و به او بدهد . حتی اگر حق کسی زير دندان ديگری باشد ، از زير دندان انسان بسيار متجاوز و غاصب بيرون کشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حکومت مهدی ( ع ) حکومت جباران و مستکبران ، و نفوذ سياسی منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مکه - قبله مسلمين - مرکز حکومت انقلابی مهدی شود . نخستين افراد قيام او ، در آن شهر گرد آيند و در آنجا به او بپيوندند ... برخی به او بگروند ، با ديگران جنگ کند ، و هيچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی ، باقی نماند و ديگر هيچ سياستی و حکومتی ، جز حکومت حقه و سياست عادله قرآنی ، در جهان جريان نيابد . آری ، چون مهدی ( ع ) قيام کند زمينی نماند ، مگر آنکه در آنجا گلبانگ محمدی : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد . در زمان حکومت مهدی ( ع ) به همه مردم ، حکمت و علم بياموزند ، تا آنجا که زنان در خانه ها با کتاب خدا و سنت پيامبر ( ص ) قضاوت کنند . در آن روزگار ، قدرت عقلی توده ها تمرکز يابد . مهدی ( ع ) با تاييد الهی ، خردهای مردمان را به کمال رساند و فرزانگی در همگان پديد آورد ... . مهدی ( ع ) فرياد رسی است که خداوند او را بفرستد تا به فرياد مردم عالم برسد . در روزگار او همگان به رفاه و آسايش و وفور نعمتی بيمانند دست يابند . حتی چهارپايان فراوان گردند و با ديگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمين گياهان بسيار روياند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفينه های زمين و ديگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدی ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بيفسرد ، رسم ستم و شبيخون و غارتگری برافتد و جنگها از ميان برود . در جهان جای ويرانی نماند ، مگر آنکه مهدی ( ع ) آنجا را آباد سازد . در قضاوتها و احکام مهدی ( ع ) و در حکومت وی ، سر سوزنی ظلم و بيداد بر کسی نرود و رنجی بر دلی ننشيند . مهدی ، عدالت را ، همچنان که سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه های مردمان کند و دادگری او همه جا را بگيرد .
5.شمشير حضرت مهدی ( ع )
شمشير مهدی ، سيف الله و سيف الله المنتقم است . شمشيری است خدائی ،شمشيری است انتقام گيرنده از ستمگران و مستکبران . اما بر سر ضعيفان و مستضعفان رحمت مي بارد و آنها را مي نوازد . پيامبران و امامان و اولياء حق آمدند و آنچه لازمه پند دادن بود بجای آوردند . بسياری از مردم نشنيدند و راه باطل خود را رفتند و حتی اولياء حق را زهر خوراندند و کشتند . از روايات شگفت انگيزی که در مورد حضرت مهدی ( ع ) آمده است ، خبری است که از حضرت امام محمد باقر ( ع ) نقل شده و مربوط است به 1290سال قبل . در اين روايت حضرت باقر ( ع ) مي گويند : " مهدی ، بر مرکبهای پر صدايی ، که آتش و نور در آنها تعبيه شده است ، سوار مي شود و به آسمانها ، همه آسمانها سفر مي کند " . و نيز در روايت امام محمد باقر ( ع ) گفته شده است که بيشتر آسمانها ، آباد و محل سکونت است . البته اين آسمان شناسی اسلامی ، که از مکتب ائمه طاهرين ( ع ) استفاده مي شود ، ربطی به آسمان شناسی يونانی و هيئت بطلميوسی ندارد ... و هر چه در آسمان شناسی يونانی ، محدود بودن فلک ها و آسمانها و ستارگان مطرح است ، در آسمان شناسی اسلامی ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است و ستارگان بيشمار و قمرها و منظومه های فراوان . و گفتن چنين مطالبی از طرف پيامبر اکرم ( ص ) و امام باقر ( ع ) جز از راه ارتباط با عالم غيب و علم خدائی امکان نداشته است .
6.غيبت کوتاه مدت يا غيبت صغري

مدت غيبت صغری بيش از هفتاد سال بطول نينجاميد ( از سال 260ه. تا سال 329ه. )که در اين مدت نايبان خاص ، به محضر حضرت مهدی ( ع ) مي رسيدند ، و پاسخ نامه ها سؤوالات را به مردم مي رساندند . نايبان خاص که افتخار رسيدن به محضر امام ( ع ) را داشته اند ، چهار تن مي باشند که به " نواب خاص " يا " نايبان ويژه " معروفند . 1 - نخستين نايب خاص مهدی ( ع ) عثمان بن سعيد اسدی است . که ظاهرا بعد از سال 260هجری وفات کرد ، و در بغداد به خاک سپرده شد . عثمان بن سعيد از ياران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام يازدهم بود و خود در زير سايه امامت پرورش يافته بود . 2 - محمد بن عثمان : دومين سفير و نايب امام ( ع ) محمد بن عثمان بن سعيد فرزند عثمان بن سعيد است که در سال 305هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد . نيابت و سفارت محمد بن سعيد نزديک چهل سال بطول انجاميد . 3 - حسين بن روح نوبختی : سومين سفير ، حسين بن روح نوبختی بود که در سال 326 هجری فوت کرد . 4 - علی بن محمد سمری : چهارمين سفير و نايب امام حجه بن الحسن ( ع ) است که در سال 329هجری قمری در گذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وی نزديک آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد بن يعقوب کلينی است . همين بزرگان و عالمان و روحانيون برجسته و پرهيزگار و زاهد و آگاه در دوره غيبت صغری واسطه ارتباط مردم با امام غايب و حل مشکلات آنها بوسيله حضرت مهدی ( ع ) بودند .
7.غيبت دراز مدت يا غيبت کبری و نيابت عامه
اين دوره بعد از زمان غيبت صغری آغاز شد ، و تاکنون ادامه دارد .اين مدت دوران امتحان و سنجش ايمان و عمل مردم است . در زمان نيابت عامه ، امام ( ع ) ضابطه و قاعده ای به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصی که آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق کند ، نايب عام امام ( ع ) باشد و به نيابت از سوی امام ، ولی جامعه باشد در امر دين و دنيا . بنابراين ، در هيچ دوره ای پيوند امام ( ع ) با مردم گسيخته نشده و نبوده است . اکنون نيز ، که دوران نيابت عامه است ، عالم بزرگی که دارای همه شرايط فقيه و دانای دين بوده است و نيز شرايط رهبری را دارد ، در راس جامعه قرار مي گيرد و مردم به او مراجعه مي کنند و او صاحب " ولايت شرعيه " است به نيابت از حضرت مهدی ( ع ) . بنابراين ، اگر نايب امام ( ع ) در اين دوره ، حکومتی را درست و صالح نداند آن حکومت طاغوتی است ، زيرا رابطه ای با خدا و دين خدا و امامت و نظارت شرعی اسلامی ندارد . بنابر راهنمايی امام زمان ( عجل الله فرجه ) برای حفظ انتقال موجوديت تشيع و دين خدا ، بايد هميشه عالم و فقيهی در راس جامعه شيعه قرار گيرد که شايسته و اهل باشد ، و چون کسی - با اعلميت و اولويت - در راس جامعه دينی و اسلامی قرار گرفت بايد مجتهدان و علمای ديگر مقام او را پاس دارند ، و برای نگهداری وحدت اسلامی و تمرکز قدرت دينی او را کمک رسانند ، تا قدرتهای فاسد نتوانند آن را متلاشی و متزلزل کنند . گر چه دوری ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدی ( ع ) - بسيار درد آور است ، ولی بهر حال - در اين دوره آزمايش - اعتقاد ما اينست که حضرت مهدی ( ع ) به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و نهان از مردم جهان زندگی مي کند ، روزی که " اقتضای تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی خونين و پردامنه ، بشريت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحيد و آيين اسلامی را عزت دوباره خواهد بخشيد.
8.اعتقاد به مهدويت در دوره های گذشته
اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجی در دينهای ديگر مانند :يهودی ، زردشتی ، مسيحی و مدعيان نبوت عموما ، و دين مقدس اسلام ، خصوصا ، به عنوان يک اصل مسلم مورد قبول همه بوده است .
9.اعتقاد به حضرت مهدی ( ع ) منحصر به شيعه نيست
عقيده به ظهور حضرت مهدی ( ع ) فقط مربوطبه شيعيان و عالم تشيع نيست ،بلکه بسياری از مذاهب اهل سنت ( مالکی ، حنفی ، شافعی و حنبلی و ... ) به اين اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، اين موضوع را در کتابهای فراوان خود آورده اند و احاديث پيغمبر ( ص ) را درباره مهدی ( ع ) از حديثهای متواتر و صحيح مي دانند .
10.قرآن و حضرت مهدی ( ع )
در قرآن کريم درباره حضرت مهدی و ظهور منجی در آخر الزمان و حکومت صالحان وپيروزی نيکان بر ستمگران آياتی آمده است از جمله : " ما در زبور داوود ، پس از ذکر ( = تورات ) نوشته ايم که سرانجام ، زمين را بندگان شايسته ما ميراث برند و صاحب شوند " . حضرت امام محمد باقر ( ع ) درباره " بندگان شايسته " فرموده است : منظور اصحاب حضرت مهدی در آخر الزمان هستند . و نيز : " ما مي خواهيم تا به مستضعفان زمين نيکی کنيم ، يعنی : آنان را پيشوايان سازيم و ميراث بران زمين " . بسم الله الرحمن الرحيم . انا انزلناه فی ليله القدر ... ما قرآن را در شب قدر فرو فرستاديم . تو شب قدر را چگونه شبی مي دانی ؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است . در آن شب ، فرشتگان و روح ( جبرئيل ) به اذن خدا ، همه فرمانها و سرنوشتها را فرود مي آورند . آن شب ، تا سپيده دمان ، همه سلام است و سلامت . چنانکه از آيه های " سوره قدر " بروشنی فهميده مي شود ، در هر سال شبی هست که از هزار ماه به ارزش و فضيلت برتر است . آنچه از احاديثی که در تفسير اين سوره ، و تفسير آيات آغاز سوره دخان فهميده مي شود ، اين است که فرشتگان ، در شب قدر ، مقدرات يکساله را به نزد " ولی مطلق زمان " مي آورند و به او تسليم مي دارند . در روزگار پيامبر اکرم ( ص ) محل فرشتگان در شب قدر ، آستان مصطفی ( ع ) بوده است . هنگامی که در شناخت قرآنی ، به اين نتيجه مي رسيم که " شب قدر " در هر سال هست ، بايد توجه کنيم پس " صاحب شب قدر " نيز بايد هميشه وجود داشته باشد و گرنه فرشتگان بر چه کسی فرود آيند ؟ پس چنانکه " قرآن کريم " تا قيامت هست و " حجت " است ، صاحب شب قدر هست و همو " حجت " است . " حجت " خدا در اين زمان جز حضرت ولی عصر ( ع ) کسی نيست . چندانکه حضرت رضا عليه السلام مي فرمايد : " امام ، امانتدار خداست در زمين ، و حجت خداست در ميان مردمان ، و خليفه خداست در آباديها و سرزمينها ... " . فيلسوف معروف و متکلم بزرگ و رياضي دان مشهور اسلامی ، خواجه نصيرالدين طوسی مي گويد : " در نزد خردمندان روشن است که لطف الهی منحصر است در تعيين امام ( ع ) و وجود امام به خودی خود لطف است از سوی خداوند ، و تصرف او در امور لطفی است ديگر . و غيبت او ، مربوطبه خود ماست . "
11.طول عمر امام زمان ( ع )
درازی عمر امام ( ع ) با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن بدانها گواهی مي دهد ،و در کتابهای تاريخی نيز افراد معمر ( دارای عمر دراز ) زياد بوده اند ، و در گذشته و حال نيز چنين کسانی بوده و هستند ، عمر زياد حضرت مهدی ( ع ) به هيچ دليلی محال نيست ، بلکه از نظر عقلی و ديد وسيع علمی و امکان واقع شدن بهيچ صورت بعيد نيست . از اينها گذشته اگر از نظر قدرت الهي ، بدان نظر کنيم ، امری ناممکن نيست . در برابر قدرت خدا - که بر هر چيز تواناست - عمرهايی مانند عمر حضرت نوح ( ع ) و عمر بيشتر از آن حضرت و يا کمتر از آن کاملا امکان دارد. برای خدای قدير و حکيم ، کوچک و بزرگ ، کم و بسيار ، همه و همه مساوی است . بنابراين حکمت کامل و بالغ او ، تا هر موقع اقتضا کند بنده خود را در نهايت سلامت زنده نگاه مي دارد . پس طبق حکمت الهی ، امام دوازدهم ، مهدی موعود ( ع ) بايد از انظار غايب باشد و سالها زنده بماند و راز دار جهان و واسطه فيض برای جهانيان باشد تا هر وقت خدا اراده کند ظاهر گردد ، و عالم را پس از آنکه از ظلم و جور پر شده ، از قسط و عدل پر کند .
12.انتظار ظهور قائم ( ع)
بر خلاف آنان که پنداشته اند انتظار ظهور يعنی دست روی دست گذاشتن و از حرکتهاي اصلاحی جامعه کنار رفتن و فقط " گليم " خود را از آب بيرون بردن ، و به جريانات اسلام دينی و اجتماعی بي تفاوت ماندن ، هرگز چنين پنداری درست نيست ... بر عکس ، انتظار يعنی در طلب عدالت و آزادگی و آزادی فعاليت کردن و در نپذيرفتن ظلم و باطل و بردگی و ذلت و خواری ، مقاومت کردن و در برابر هر ناحقی و ستمی و ستمگری ايستادن است . " مجاهدات خستگی ناپذير و " فوران های خونين شيعه " در طول تاريخ ، گواه اين است که در مکتب ، هيچ سازشی و سستی راه ندارد . شيعه در حوزه " انتظار " يعنی ، انتظار غلبه حق بر باطل ، و غلبه داد بر بيداد ، و غلبه علم بر جهل ، و غلبه تقوا بر گناه ، همواره آمادگی خود را برای مشارکت در نهضتهای پاک و مقدس تجديد مي نمايد ، و با ياد تاريخ سراسر خون و حماسه سربازان فداکار تشيع ، مشعل خونين مبارزات عظيم را بر سر دست حمل مي کند " . اينکه به شيعه دستور داده اند که به عنوان " منتظر " هميشه سلاح خود را آماده داشته باشد ، و با ياد کردن نام " قائم آل محمد ( ص ) " قيام کند ناشی از همين آمادگی است . ناشی از همين قيام و اقدام است . پايان اين بحث را از نوشته زنده ياد آيه الله طالقانی ، عالم مبارز اسلامی بهره مي بريم که مي گويد : " ... توجه دادن مردم به آينده درخشان و دولت حق و نويد دادن به اجرای کامل عدالت اجتماعی ، و تاسيس حکومت اسلام و ظهور يک شخصيت خدا ساخته و بارز ، که مؤسس و سرپرست آن حکومت و دولت است ، از تعاليم مؤسسين اديان است ، و در مکتب تشيع ، که مکتب حق اسلام و حافظ اصلی معنويات آن است ، جزء عقيده قرار داده شده ... و پيروان خود را به انتظار چنين روزی ترغيب نموده ، و حتی انتظار ظهور را از عبادات دانسته اند ، تا مسلمانان حق پرست ، در اثر ظلم و تعدی زمامداران خودپرست و تسلط دولتهای باطل ، و تحولات اجتماعی و حکومت ملل ماده پرست ، اعم از شرقی و غربی ، خود را نبازند و دل قوی دارند و جمعيت را آماده کنند . و همين عقيده است که هنوز مسلمانان را اميدوار و فعال نگاه داشته است ، اين همه فشار و مصيبت از آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی ، تا جنگهای صليبی و حمله مغول ، و اختناق و تعديهای دولتهای استعماری ، بر سر هر ملتی وارد مي آمد ، خاکسترش هم به باد فنا رفته بود . ليکن دينی که پيشوايان حق آن دستور مي دهند که چون اسم صريح " قائم " مؤسس دولت حقه اسلام برده مي شود ، بپا بايستيد و آمادگی خود را برای انجام تمام دستورات اعلام کنيد ، و خود را هميشه نيرومند و مقتدر نشان دهيد ، هيچ وقت ، نخواهد مرد

سلام....
به یه بچه گفتم :چندتا امام زمون رو دوس داری گفت:نمی ونم .گفتم :چرا؟ گفت ندیدمش ...گفتم :باید با چشم دل ببینیش.گفت تو داری ؟دیدیش ؟اگه دیدیش بهش بگو بیاد خونمون مامان وبابام منتظرشن .....
:Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose:


نرگس چشم انتظاری ام از نو شکفت نرگس چشم انتظاری ام
گل کرد خار خار شب بی قراری ام تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تودیدم هزار چشم در آیینه کاری ام گر من به شوق دیدنت از خویش می روماز خویش می روم که تو با خود بیاری ام بود و نبود من همه از دست رفته استباری مگر تو دست بر آری به یاری ام کاری به کار غیر ندارم که عاقبتمرهم نهاد نام تو بر زخم کاری ام تا ساحل نگاه تو چون موج بی قراربا رود رو به سوی تو دارم که جاری ام با ناخنم به سنگ نوشتم : بیا , بیازان پیشتر که پاک شود یادگاری ام



یا حسین (ع) یا حسین (ع) یا حسین (ع) یا حسین (ع) یا حسین (ع) یا حسین (ع) یا حسین
یا حسین (ع) یا حسین (ع) یا حسین (ع) یا حسین (ع) یا حسین (ع) یا حسین (ع)
مرا که میسر نیست دیدار او / عشق بازی می کنم با نام او

[="System"][="Red"]امشب حديث عشق خود را فاش مي گويم، تا آسمان پولک نشان، چشمک زنان، بر قدسيان، باراني از عطر شقايق ها بريزد.
مي گويم امشب، نيمه شعبان، يک تکه از انوار يزدان،
يک گوشه از عرش الهي، فرش زمين را مهبط نور خدا کرد.
تندر، حديث شوق ما شد،
برقي جهيد و آذرخشي، بوم ما را از سپيدي روز روشن کرد.
از شاديش خنديد شبنم،
ياس سپيد مرغ ما - زهرا سلام الله عليها -
اين بار از زيبا گل نرگس، گل پاکي، گل شادي، گل سرشار از عطر حقيقت، هديه اي مي خواست.
[/]

[="System"][="Red"]نويد شادماني، بانگ آزادي، خروش عدل، گلبانگ رهائي را طلب مي کرد.
و نرگس - اين گل پاکي - پذيرا شد.
و عالم چشم بر نرگس، پر از عشق و تمنا شد.
بلورين يادگار فاطمه، از دامن نرگس،
جهاني را گلستان کرد:
بگو با آن که مي گويد به يک گل کي بهار آيد
گل نرگس، جهاني را گلستان مي کند امشب
در خزان زندگي،
مقدم سبز بهاران تو را،
لاله افشان، نقل پاشان کرده ايم
اي مسافر، اي غريب اي آفتاب!
کوچه هاي شام غيبت
غارهاي فصل حيرت گشته است.
جان خفته در وراي قرنها،
بي خبر، صد مهر غفلت خورده است.
[/]

[="Tahoma"][="#4169e1"]

بسم الله الرحمن الرحیم

زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرار در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر ؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم ؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

فاضل نظری

[/]


نفسم را بریده هجرانت ... نه ...نفس ... نه هوا نمی خواهم
خوب من ! هیچ چیز خوبی را مثل تو از خدا نمی خواهم
کوچه های غریب دنیا را ، عطر نرگس به وجد آورده
من از این زندگی به جز عطر ِ ...خوب ِ این کوچه ها نمی خواهم
قدم ات روی چشم ها برگرد... غیبت تو مصیبت ِ عظماست
هیچ چیزی من از قدمهایت ... غیر رفع بلا نمی خواهم
ماه من ! در مسیر آمدنت ... سر من روی تن نمی ماند
دستهایم ز شانه می افتند ... من سر و دست و پا نمی خواهم
خال لب های تو چه خواهد کرد ... با جهانی که سخت بیمار است
آه باران ! خدا به خیر کند ... ! از لبت جز دعا نمی خواهم
السلام علیک یا خورشید ...از پس ابرها بیا بیرون ...
دست ها را گرفته ام بالا ... جز ظهور شما نمی خواهم ..

[="Navy"]اگر ما از شعار منتظر بودن فاصله بگیریم و به وظایف مسلمانی مان عمل کنیم و در عمل انتظار را نشان دهیم ....

خدایا ! ما را جزء منتظران واقعی اخرین ذخیره ات قرار بده
[/]

سوال های امتحانی آخرالزمان

امام زمان(عج) داره ما رو تو لحظات زندگیمون سبک سنگین می کنه و می خواد ببینه چقدر تحمل داریم؟ چقدر محکمیم؟ چقدر وفادرایم؟

سؤال های امتحانی آخر الزمان
نام: …………………
نام خانوادگی: …………………
مدت امتحان: تمام عمر
مقطع: تمامی انسان ها
تاریخ: عصر غیبت امام زمان

سوالات امتحان
۱- تو انتخاب های زندگیت، نظر چه کسی برات از همه مهم تره؟
الف.خودم
ب.خانواده ام
ج. دوستان
د.خدای مهربون

۲- معمولا چه موقع صبرت تموم میشه؟
الف.وقتی که برای کارهای شخصی خودت عصبانی می شی.
ب.وقتی که یکی راکه خیلی دوست داری از دستش میدی.
ج. وقتی کسی با انجام گناه فردی و اجتماعی دل امام زمان(عج) رامی رنجونه.
د.وقتی که تیم مورد علاقت شکست بخوره.

۳- چقدر امام زمان (عج) رو دوست داری؟
الف.راستش تا حالا بهش فکر نکرده بودم.
ب.تو نمازام براش دعا می کنم.
ج.اگه دیدم یه جایی بهش توهین میشه ،حس غیرتم به جوش میاد.
د. اون قدر زیاد که برای تعجیل در ظهور هر کاری که لازمه حاضرم انجام بدم.

۴- فکر می کنی وظیفت درباره امام زمان(عج) چیه؟
الف.هر روز بعد نمازها بهش سلام میدم و دعای فرج می خونم.
ب.باید تو عصر غیبت به حرف علمای دین گوش بدم.
ج.باید مثل همه امامان که نیاز به یار داشتند، برای یاری آقا خودمو آماده کنم.
د.همه موارد

۵- فکر کن الآن مشغول انجام گناه هستی،وضعت نسبت به امام زمانت چطوره؟
الف.سعی می کنم اصلا بهش فکر نکنم و گناه را انجام بدم.
ب.گناه را انجام می دم، بعد میام ار آقا معذرت می خوام،حتما منو می بخشه.
ج. خاکستر می شم تو خودم،گناه کنم و امام زمان(عج) منو ببینه؟ نه نمیشه.
د.اصلا به فکر گناه کوچیک هم نیستم؛ بابا من بیام با تیر بزنم تو دل امام زمانم؟

۶- اگه داشتی کاری برای امام زمان(عج) انجام می دادی و اون وقت یکی تو را دید:
الف.خوشحال میشی و قند تو دلت آب می شه.
ب.بی تفاوت هستی و محل نمیذاری.
ج. کمی خوشحال می شی،اما میگی: هدف اصلی من رضای خدا بوده.
د.ته دلت ناراحت می شی و می گی:خدایا اومدم یه کار را خالص انجام بدم،باز نشد.

-۷دوست داری بیشتر چه قیافه و تیپی بزنی؟
الف.تیپ روز(هر چی باشه)
ب.تیپ ایرونی.
ج. تیپی که قشنگ تر باشه.
د.تیپی که مورد پسند خدا و امام زمان(عج) باشه.

۸- بهت میگن:فقط یه آرزو کن تا برآورده بشه و تو میگی:
الف.ازدواج موفقی داشته باشم.
ب.توی دانشگاه قبول بشم و یه کار خوب گیرم بیاد.
ج. طوری زندگی کنم و بمیرم که امام زمانم از من راضی باشه.
د.یک سفر به همه جاهای زیارتی.

۹-اگه بگن همین الآن می خواهیم شهادت را نصیبت کنیم،چی میگی؟
الف.خدایا من زندگی دارم،به فکر زن و بچه و مادرو…هستم!
ب.هنوز جوونم و خیلی آرزو دارم باشه یه وقت دیگه!
ج. من از خدامه، ولی خب کمی حق الناس بر گردنم هست، بهشون برگردونم و حلالیت بطلبم،بعدش میآم.
د.شهادت؟وای خدا جون، این چه سوالیه؟! یه عمر منتظر این لحظه بودم؛من آماده ام بریم که داره دیر می شه.

۱۰- اگه بگن دوست داری مرگت چطوری باشه،چی جواب می دی؟
الف.بازم حرف مرگ را پیش کشیدی،چرا هی دم از ناامیدی می زنی؟یه جوری می میرم دیگه.
ب.دوست دارم مسلمون از دنیا برم و وقت مرگ، شیطون گولم نزنه.
ج. دوست دارم شب بخوابم و بدون درد،صبح از دنیا رفته باشم.
د.دوست دارم در رکاب آقا شهید بشم، قطعه قطعه بشم، تازه دردش هم شیرینه.


۱۱- اگه در حال مرگ باشی یا مرده باشی وتقاضا کنی یه فرصت بهت بدن و دوباره به زندگی برگردی،این طرف چی کار می کنی؟
الف.خب میآم و دوباره زندگی میکنم و آرزوی عمر هزار ساله رو دارم.
ب.دیگه یه بنده صالح خدا می شم، از هر جهت.
ج. یک بار!؟ اگه هزار بارم بگن می تونی برگردی، زندگی خدا پسند را انتخاب می کنم ودلم می خواد هزار بار در راه خدا شهید بشم.
د.حق مردم را بر می گردونم و از کسانی که بهشون ظلم کردم حلالیت می طلبم.

۱۲- سوال اختیاری: اگه بر فرض بگن اینا شرط های پذیرفتن یاران امام زمانه، فکر می کنی قبول می شی؟
الف.نه بابا،من اگه اینطور بودم تا حالا شهید شده بودم.
ب.خب !بعضی ها را دارم و بعضی هارا نه.
ج. بعضی مواردش خیلی سختن، فکر نکنم امام زمان(عج) اینقدر سخت گیر باشن،احتمالا تک وتوکی را ندارم.
د.قبول میشم، مطمئن مطمئن خودمو برا ی اینا آماده کردم،پس یه عمر برا چی زندگی کردم؟

موفق باشید.
————————————————� �—تذکر:
-هر کس بتونه امتیاز لازم را از این آزمون بگیره، باید خودش را برای یاری و انشاالله شهادت در رکاب امامش در آخر الزمان آماده کنه، هر کس هم که نمی تونه یه فکری به حال خودش کنه که جا نمونه!جوابو پیش خودتون نگه دارید.
- خوش به حال اون هایی که از غربال آزمایش خدا رد می شن و به سعادت می رسن؛ ولی بعضی هامون باقی می مونیم و حسرت می خوریم، خدایا ما از کدوم دسته ایم؟
- خدایا ما را برای امتحانات سخت بعدی آماده و موفق بگردان.
آمین یا رب العالمین

بسم الله الرحمن الرحیم

من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم
از آن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم

همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس
من از خوابیدن منجی درون غار می ترسم !

رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار می ترسم

همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار می ترسم !

سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست
من از بی مهری این ابر های تار می ترسم!

تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم
از آن روزی که این منصب کند انکار می ترسم!

طببیم داده پیغامم بیا دارویت آماده است
از آن شرمی که دارم از رخ عطار می ترسم

شنیدم روز و شب از دیده ات خون جگر ریزد
من از بیماری آن دیده خونبار می ترسم!

به وقت ترس و تنهایی، تو هستی تکیه گاه من
مرا تنها میان قبر خود نگذار می ترسم!

دلت بشکسته از من لکن ای دلدار رحمی کن
من از نفرین و از عاق پدر بسیار می ترسم!

هزاران بار رفتم از درت شرمنده برگشتم
ز هجرانت نترسیدم ولی این بار می ترسم!

دمی وصلم،دمی فصلم،دمی قبضم،دمی بستم
من از بیچارگی آخر این کار می ترسم!

جهان را قطره اشکی می کند ویران
من از اشکی که می ریزد زچشم یار می ترسم