✜☷ قبله گاه غريبان ☷✜ ویژه نامه شهادت امام رضا علیه السلام
تب‌های اولیه
مختصری از زندگینامه امام رضا علیه السلام[b]content[/b]
[="Tahoma"][="#4169e1"] نیلی ترین رنگ ها بر پیکرش بود معلوم بود امروز روز آخرش بود معلوم بود آقای ما را زهر دادند وقتی که می آمد عبایش بر سرش بود دستی به پهلوی پر از درد خویش داشت بر شانه دیوار دست دیگرش بود دختر ندارد تا که دستش را بگیرد پس لااقل ای کاش آنجا خواهرش بود پا شد خودش را جمع کرد اما زمین خورد این ضعف خیلی مایه درد سرش بود اصلاً زمین خوردن برای او طبیعی است از بس که دنبال صدای مادرش بود در حجره بی فرش خود افتاده بود و تصویری از گودال در چشم ترش بود می گفت یا جدا "چرا خاکت نکردند " حتی "کفن بر جسم صد چاکت نکردند " علی اکبر لطیفیان :Sham:شهادت امام رئوف، علی ابن موسی الرضا المرتضی علیه السلام تسلیت باد :Sham:
قطره‌ای قصدِ نشان‌دادنِ دریا دارد
السلام علیک یا سلطان عشقــــ♥ علی بن موسی الرضا (ع)
مـَـن اسیـر ِهــر کـه بـاشـم ،
ضــامنـــم تنهــا یـکیـست ...
السََّلام علیـک یـا عـلی بـن مـوسی الـرضـا
غریبانه :
:hamdel:
غریب خراسان شهِ انس وجان
بلند آسمان درخراسان نهان
توی جلوه نور حق در زمین
ز تو کرد ه حق بر خودش آفرین
شکوه زمین از وجود شماست
ملایک وجودش زبود شماست
اگر زهره و ناهید و مهر وماه
بتابد به عالم به شام و پگاه
کند سجده بر بارگاهِ علی
از این سجده گردد زمین منجلی
سپهر است روشن ز نور شما
جهان سر به سر کوهِ طور شما
سرشکم ز مژگان ببارد همی
غمت را به قلبم نگارد همی
به یاد شما شور وپژواکی ام
چو امشب بود شام غمناکی ام
قبول کن ز ما شور وپژواک دل
که فردا نباشم به نزدت خجیل
از این راه دور و از این سایه سار
قبول کن زما این سرود و شعار
:hamdel::hamdel::hamdel::hamdel::hamdel:
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
ارزگانی
[="Indigo"]
[=Microsoft Sans Serif]
اى روشناى آب
اى على موسى الرضا! پاكمرد یثربى، در توس خوابیده![=Microsoft Sans Serif]
من تو را بیدار مى دانم.[=Microsoft Sans Serif]
زنده تر، روشن تر از خورشید عالم تاب،[=Microsoft Sans Serif]
از فروغ و فرّ و شور زندگى سرشار مى دانم.[=Microsoft Sans Serif]
گر چه پندارند: دیرى هست، همچون قطره ها در خاك،[=Microsoft Sans Serif]
رفته اى در ژرفناى خواب،[=Microsoft Sans Serif]
لیكن اى پاكیزه باران بهشت! اى روح! اى روشناى آب![=Microsoft Sans Serif]
من تو را بیدار ابرى پاك و رحمت بار مى دانم.[=Microsoft Sans Serif]
اى (چو بختم) خفته در آن تنگناى زادگاهم توس![=Microsoft Sans Serif]
ـ (در كنار دون تبهكارى كه شیر پیر پاك آیین، پدرت،[=Microsoft Sans Serif]
آن روح رحمان را به زندان كشت) ـ[=Microsoft Sans Serif]
من تو را بیدارتر از روح و راه صبح، با آن طرّه زرتار مى دانم.[=Microsoft Sans Serif]
من تو را بىهیچ تردیدى (كه دلها را كند تاریك)[=Microsoft Sans Serif]
زنده تر، تابنده تر از هر چه خورشید است، در هر كهكشانى، دور یا نزدیك،[=Microsoft Sans Serif]
خواه پیدا، خواه پوشیده،[=Microsoft Sans Serif]
در نهان تر پرده اسرار مى دانم.[=Microsoft Sans Serif]
با هزارى و دوصد، بل بیشتر، عمرت،[=Microsoft Sans Serif]
اى جوانى و جوان جاودان، اى پور پاینده![=Microsoft Sans Serif]
مهربان خورشید تابنده![=Microsoft Sans Serif]
این غمین همشهرى پیرت،[=Microsoft Sans Serif]
این غریبِ مُلكِ رى، دور از تو دلگیرت،[=Microsoft Sans Serif]
با تو دارد حاجتى، دَردى كه بى شك از تو پنهان نیست،[=Microsoft Sans Serif]
وز تو جوید (در نهانى) راه و درمانى.[=Microsoft Sans Serif]
جاودان جان جهان! خورشید عالم تاب![=Microsoft Sans Serif]
این غمین همشهرى پیر غریبت را، دلش تاریك تر از خاك،[=Microsoft Sans Serif]
یا على موسى الرضا! دریاب.[=Microsoft Sans Serif]
چون پدرت، این خسته دل زندانىِ دَردى روان كُش را،[=Microsoft Sans Serif]
یا على موسى الرضا! دریاب، درمان بخش.
یا على موسى الرضا! دریاب
آئین خطبه‌خوانی شب شهادت حضرت رضا(ع)
استقبال و پذیرایی از زائران پیاده توسط خدام حرم مطهر رضوی
اجتماع عظیم عزاداران رضوی در حرم مطهر امام رضا(ع)
آیین شام غریبان حضرت رضا(ع)
غروب آخرین روز صفر انگار، بغضی در سینه ات می کارد که تمام وجودت را در التهاب خود متاثر می کند. وقتی خورشید در واپسین لحظه های تلالو این روز به سر می برد گویی این شهر باز رنگ شهود می گیرد و مرور می کند ماجرای شهادت را ...
و آن ها که اینجا زائرند همه شاهدند که چه سوز و گدازی بر جان خادمان حضرتش می افتد در این لحظه ها. آن ها که هویت خود را از وجود با برکت این امام رئوف وام گرفته اند، در این لحظه ها سوگوارتر از هر آنی، همراه با یکدیگر به زیارت مشرف می شوند و باز با لاله های فروزان در دست، اشک های روی گونه، نوحه های روی لب و هزاران آه و سوز در دل به عزا بر میخیزند برای مولایشان حضرت امام علی ابن موسی الرضا(ع).
السلام علیکـــ یا علی بن موســی الرضا ـ ع
السلام عليک يا امام الرئوف!
سلام بر تو که مهرباني هايت از شمار زائران انبوهت بسيار بيشتر است.
امروز، سلام اشکبار ما با سوختن «اباصلت» همراه شده است.
[="Arial"][="Green"]مولای ما... ای آشنای غریب! علی ابن موسی الرضا(ع)
ما همواره همچون کبوتری غریب، در گوشه حرمت آشیان می کنیم.
«فروتنی»ات در برابر زیردستان؛ که هماره همدل و همزبانشان بودی و پیوسته یار مهربانشان؛ تا ما بدانیم که «فضیلت» به «کردار» است، نه «گفتار» و «شعار»!
ما از تو درس زندگی آموختیم؛ آیین بندگی؛ چه آن که حاجت نیازمندان را همواره برمی آوردی و گفتار مردم را قطع نمی کردی. بر آفریدگان پروردگار مهربان هرگز برنمی آشفتی و با هیچ کس جسورانه سخن نمی گفتی
ما، هر روز، در «مشهد» عاشقان، صدایمان را به نگاه تو پیوند می زنیم و بر مصیبتی جانکاه، اشک می ریزیم که تا صبح حشر، در دل ها مقیم است و پابرجا.
ما، هر سحر به کوچه های ایوان نگاه روشنت می کوچیم و همچون کبوتری غریب، در گوشه حرمت آشیان می کنیم.
ما، هر روز در سایه سار قبر غریبت مویه کنانیم و غبار غم از شانه های خسته و زخمی مان می تکانیم.
... و شبکوران، زهر جفای خویش در انگور ریختند، تا آفتاب خراسان را به کسوف وا دارند؛ اما خورشید دین، پیوسته پاینده است و نور خدا، هماره تابنده.
شیفتگان معارف شیعی، هنوز هم شعر ادب و اخلاق را در مکتب رضوی می سرایند و... هزار هزار خورشید، سر بر آستان قدس او می سایند؛ همو که نعمت «ولایت» بر ما بخشید و فقط رضای خدا را می طلبید. رضای آل محمد بود... و ما را فرمود:
«مَنْ فَرَّجَ مِنْ مُؤمِنٍ، فَرَّجَ اللّه ُ عَنْ قَلْبِهِ یَوْمَ القِیامَةِ»؛
هر آن کس شعر «نیکی» را سراید؛
و اندوهی ز خاطرها زداید؛
خدایش نیز در قیامت؛
گره از کارهایش می گشاید
مهدی خلیلیان
[=arial black]اینجا همه دلتنگند ... دلتنگ
سلام ای پسر حضرت زهرا ؛ تویی قبله دلها و ما محرم این کعبه و مبهوت تماشا
همه قطره تو دریا همه خار و تو اسطوره گل ها
تو غریب الغربایی و معین الضعفایی و به هر درد دوایی
تو خداوند سخایی
فقیریم فقیریم و فقیریم و عشق است فقیری که توحج فقرایی
....
و عجب نیست همان آهوی وحشی که تو ضامن شدی از لطف و کرامت
بشود ضامن مردم به قیامت ...
[=arial black]لحظه دلتنگی
شخصی نزد امام رضا علیه السلام آمد و عرض کرد ؛ آقاجان ما را هم از دعای خیرتان فراموش نکنید .
حضرت فرمود : مگر من فراموش میکردم که تو یادآوری کردی؟
شخص بعد از کمی تامل گفت : بله درست است شما امام امت هستید و به احوال ما آگاهید و نیازی به یادآوری من ندارید
حضرت فرمود : درست نفهمیدی
آن لحظه که تو در دلت میگفتی ای کاش امام رضا به یاد من هم باشد همان لحظه من دستم را بالا برده بودم و برایت دعا میکردم
این تو نبودی که به یاد امامت افتاده بودی این امامت بود که در یاد تو بود ...
می‌روم گاهی خراسان گاه‌گاهی کربلا
یک طرف شمس‌الشموس و یک طرف شمس‌الضحی
هر دو تنها، هر دو دور افتاده، هر دو خون‌جگر
کار عشق این است آری اَلبلاءُ لِلولا
از علی هر کس نشان دارد به غربت مبتلاست
او حسین بن علی شد، این علی موسی‌الرضا
او جوانان بنی‌هاشم شهیدانش شدند
"ای جوانان عجم! جان من و جان شما"
اصفهان، شیراز، مشهد، فکّه، خرّمشهر، فاو
سوریه، لبنان، فلسطین، کلُّ ارضٍ کربلا
مهدی جهداندار مِلک‌آبادی
امروز، عمارت بلند آوازه توس، غربت است و بر بالاى این بناى شهیر
کبوترى نیست که نالان نباشد. بر بالاى این بناى غریب، آسمان نیز به اشک ریزى ابرها تن داده است.
کـمـک کـن مـثـل مشهد، شهر رؤیا
دلـم پـر ازدحـام از نـور بـاشــد
پـر از پـرواز کـفـتـرهـاى کوچک
سـرم سـبـز و دلـم پـر شور باشد
شهادت امام رضا (ع)تسلیت باد
[h=2]گام‌هایی تا عرش[/h]
این جاده‌ها که تا تو می‌رسانند مرا، نردبانی است که مرا عروج می‌دهد تا جنات تجری من تحت الانهار.خوشا به سعادتشون
وقتی حسن ختام دو ماه عزاداری‌ات را در روزی قرار داده باشند که حواله‌ات کنند به آستانه‌ی خورشید، اینجاست که تقدیر دستت را گرفته و در آخرین روز از ماه صفر سال 1393 قرار داده است.
اما چه داستانی است سرگذشت دلداده‌ای که روزها و شب‌های بی‌تابی را در دو ماه سیاهپوشی، به رنگ تیره‌ی ماتم سپری کرده است و اینک، داغدار غمی دیگر است؛ داغی از جنس حسرتی عظیم بر غروب یک خورشید، آنجا که هشتمین خورشید را در آغوش خراسان سپرده‌اند و امانتی گران‌بها را در دل این سرزمین به ودیعه نهاده‌اند تا قیام قیامت.
آری! محرم، صفر و... پایان می‌پذیرد اما آنچه برجای خواهد ماند، معرفتی است برخاسته از اشک و آه و سوز دعای این ایام، که دست برنداریم از این خاندان و دل برنگیریم از این مسیر، که این طریق همچنان پابرجاست و رهرو طلب می‌کند به پای دل.
[="Arial"][="Green"]تحلیل رهبر انقلاب از سیاست‌ورزی امام هشتم
شش تدبیر حضرت امام رضا علیه‌السلام در نبرد با مأمون:
۱. پرکردن فضای مدینه از کراهت و نارضایتی خود در هنگام دعوت ایشان از مدینه به خراسان
۲. نپذیرفتن ولایت‌عهدی تا هنگام تهدید به قتل و ابراز اجباری بودن آن در هر فرصتی
۳. مشروط کردن پذیرش ولایت‌عهدی به دخالت نکردن در هیچ یک از شئون حکومت
۴. برملا کردن داعیه امامت شیعه در سطح عظیم اسلام و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمان‌ها
۵. استفاده امام از هر فرصتی برای قرارگیری در معرض ارتباط با مردم
۶. حمایت امام از شورشگران و سرجنبانان تشیع
بخش‌هایی از پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به کنگره‌ی جهانی امام رضا علیه‌السلام در ۱۳۶۳/۵/۱۸
متن کامل | farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8297
[/]
[="Olive"]دارم میمیرم....دلم مشهد میخواد دلم پابوس اقا امام رضا رو میخواد....خیلی بیقرارم....دلم اروم نمیشه...یا امام رضاارومم کن دارم پرپر میزنم واسه بودن کنارت....ضامن اهو بودی ضامن منم باش....پیش خدا ضمانتم کن:geryeh:[/]
