●₪●ذكر و عمل به احاديث امام صادق (ع) تا روز شهادت اين امام بزرگوار ●₪●

تب‌های اولیه

58 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

5- نظریه و داوری صحیح درباره امام صادق(ع) و سایر امامان (ع)، قضاوت سومی است که با تحقیق در منابع و مآخذ و دقت در آن به دست می‌آید و آن این است:
امامان شیعه، همانند خود پیامبر (ص) هدفی جز این نداشتند که نظام عادلانه اسلامی را با همان ویژگی‌ها و اهدافی که قرآن روشن کرده ایجاد کنند و یا استمرار بخشند. زیرا امامت، تداوم نبوت است، بر این اساس، برنامه عمومی امامان (ع) دو بخش اساسی و انفکاک ناپذیر داشت:
الف) تبیین ایدئولوژی اسلام.
ب) تامین قدرت اجرایی و اجتماعی.

6- امامت از نظر تاریخی چهار دوره را پیمود:
الف) سکوت.
ب) قدرت.
ج) شهادت.
د) جهادی دیگر.

دوره اول از رحلت رسول اکرم (ص) شروع شد و با آغاز حکومت امیرالمؤمنین (ع) پایان یافت.
دوره دوم، دوره حکومت امام علی (ع) و امام مجتبی (ع) است. دوره سوم عبارت از بیست سال میانه صلح امام حسن (ع) (سال 41 هجری) و شهادت امام حسین(ع) (سال 61 هجری) است. دوره چهارم، بعد از شهادت سیدالشهداء (ع) تا دو قرن بعد و آغاز غیبت است.
7- امام امیرالمؤمنین علی (ع) در دوره اول که بیست و پنج سال به طول انجامید، برای حفظ اسلام و جلوگیری از اختلاف، دست به قیام مسلحانه نزد و در برابر غاصبان حکومت سکوت کرد و بلکه از روی کمال علاقه و دلسوزی نسبت به اسلام و جامعه اسلامی، آنان را یاری کرد و در مسائل سیاسی، نظامی و غیره راهنمایی کرد، چنانچه این مطلب از نهج‌البلاغه و کتب تاریخ استفاده می‌شود.

8- در دوره دوم، هر چند بسیار کوتاه بود؛ حدود پنج سال، اما یک حکومت 100 درصد اسلامی ارائه و حاکم شد و عدالت استقرار یافت و ارزش‌های جاهلی رخت بر بست.
9- در دوره سوم، تلاش برای بازگرداندن قدرت به خاندان پیامبر (ص) در فرصت مناسب، شروع شد و شیعه، عملا به کار نیمه مخفی اهتمام ورزید.
10- دوره چهارم، ادامه دوره سوم و با همان روش و البته به صورت برنامه دراز مدت بود. این دوره، هر چند پیروزی‌ها و شکست‌هایی در مراحل مختلف داشت اما در زمینه کار ایدئولوژیک، به پیروزی قطعی رسید. برای آشنایی با زندگی امام صادق(ع) باید این دوره را بیشتر بررسی کنیم.
11- در دوره چهارم، امامان شیعه (ع) تلاشی مستمر داشتند تا با فعالیت ایدئولوژیک و مبارزه با تحریف، زمینه احیای حکومت اسلامی و حضور قرآن و سنت را در جامعه فراهم آورند و این انقلابی بزرگ و اساسی بود، شبیه انقلابی که رسول الله (ص) در جامعه جاهلی پدید آورد و شاید از آن هم مشکل‌تر، زیرا تجدید یک انقلاب، گاه از ایجاد آن دشوارتر است.
12- در آغاز دوره چهارم، وضعیت شیعه بنا بر روایت امام صادق (ع) چنین بود: «ارتدالناس بعدالحسین(ع) الا ثلاثه ابوخالدالکابلی و یحیی بن ام‌الطویل و جبیربن معطم ثم ان‌الناس لحقوا و کثروا و کان یحیی بن ام‌الطویل یدخل مسجد رسول الله(ص) و یقول: کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العداوه و البغضاء؛ پس از شهادت امام حسین(ع) همه منحرف شدند جز سه نفر: ابوخالدکابلی، یحیی بن ام طویل و جبیربن معطم. بعدها دیگران محلق شدند و شیعیان زیاد شدند. یحیی بن ام طویل به مسجد پیامبر(ص) در مدینه وارد می‌شد و خطاب به مردم می‌گفت: ما به شما کافریم و میان ما و شما خصومت و کینه است.
13- امام سجاد(ع) نمی‌توانست به صراحت خود را مستحق خلافت و حکومت اعلام کند. زیرا در آن صورت، خلیفه مقتدری چون عبدالملک بن مروان آن حضرت را پیش از آنکه موفق به انجام رسالتش شود به شهادت می‌رساند و تشکیلات نوپای شیعه ویران می‌شد.
14- البته در موارد نادری امام سجاد(ع) موضع حقیقی خود را در برابر حاکمان جور آشکار ساخت. اما نه آنچنان که خود را رویاروی آنان قرار دهد، بلکه تنها برای ثبت در تاریخ، مانند نامه‌ای که امام (ع) برای یکی از رجال دینی وابسته به حکومت بنی امیه به نام محمد بن شهاب زهری نوشته‌اند. نامه روشنگر امام زین العابدین(ع) در تحف العقول ذکر شده است.

15- امام سجاد(ع) می‌فرمود: در همه حجاز، دوستداران و علاقه‌مندان ما به بیست نفر نمی‌رسد. هر چند آن حضرت فعالیتی آرام و مخفی داشت اما گاه گاه، خود و یارانش مورد آزار و اذیت حکومت وقت قرار می‌گرفتند و خود آن بزرگوار حداقل یک مرتبه با وضعی تاثرانگیز و بسته به غل و زنجیر تحت نظر ماموران بسیار از مدینه به شام برده شد و بارها مورد تعرض و شکنجه قرار گرفت و سرانجام در سال 95 هجری به وسیله ولید بن عبدالملک خلیفه اموی به شهادت رسید.
16- امام باقر (ع) در مراسم حج به حاجیان اشاره کرد و به یار رازدارش، «فضیل بن یسار» گفت: در جاهلیت نیز بدین گونه می‌گرویدند! فرمان آن است که به سوی ما کوچ کنند و پیوستگی و دوستی خود را به ما بگویند و یاری خویش را برما عرضه کنند. قرآن از قول ابراهیم (ع) می‌گوید: (بارالها!) دلهایی از مردم را مشتاق ایشان کن!
17- یکی از یاران نزدیک امام باقر(ع) به نام جابرجعفی به دستور آن حضرت، کوفی بودن خود را کتمان می‌کند و وانمود می‌کند که از مردم مدینه است و نیز به فرمان آن بزرگوار، خود را به دیوانگی زد و حاکم کوفه که این وضع را مشاهده کرد، گفت: خدا را شکر که از قتل او معافم ساخت!

18- امام باقر (ع) در برابر حاکم اموی (هشام بن عبدالملک) خطاب به مردم کرد و فرمود: «ایهاالناس! این تذهبون؟ و این یرادبکم؟ بناهدی الله اولکم و بنا یختم آخرکم، فان کان لکم ملک معجل فان لنا ملکا موجلا و لیس بعد ملکنا ملک، لانا اهل العاقبه یقول الله عزوجل و العاقبه للمتقین»؛ به کجا می‌روید؟ ای مردم! و چه سرانجامی برای شما درنظرگرفته‌اند؟ به وسیله ما بود که خدا گذشتگان شما را هدایت کرد و به واسطه ما است که خدا مهر پایان برکار شما می‌زند. اگر شما را دولتی مستعجل است، ما را دولتی پاینده خواهد بود و پس از دولت ما کسی را دولتی نخواهد بود. چون ما اهل عاقبتیم که خدا فرمود: عاقبت برای اهل تقواست».
19- «ابوحمزه ثمالی» گوید: از امام باقر(ع) شنیدم که می‌گفت: خدا برای این امر (تشکیل حکومت علوی) سال 70 را معین کرده بود. چون حسین(ع) کشته شد خدا بر خاکیان خشم گرفت. پس آن را تا سال 140به تاخیر افکند، ما این موعد را برای شما (شیعیان) گفتیم و شما آن را افشا کردید. پس خدا دیگر موعدی را معین نکرد

ابوحمزه این سخن را برای امام صادق(ع) بیان کرد. آن حضرت فرمود: آری، این چنین بود.
20- امام باقر (ع) به فرزندش امام صادق (ع) دستور داد که بعد ازشهادت، بخشی از دارائی آن حضرت (800 درهم) را در مدت 10 سال، صرف عزاداری و گریستن بر ایشان در صحرای منی و در موسم حج کنند.

21- خطوط اصلی زندگی امام صادق(ع) چنین است:
1- تبلیغ و تبیین مساله امامت شیعی.
2- بیان و تبلیغ احکام دین و تفسیر قرآن به روش اهل‌بیت (ع).
3- ایجاد تشکیلات سیاسی ایدئولوژیک به صورت مخفی.
4- هدایت پنهانی جنبش‌های نظامی علویان.
5- فعالیت سیاسی به صورت بیان توصیه‌ها، گفتارها و نگارش نامه‌ها و ذکر شعرهایی خاص.

22- آمیختگی سه مفهوم «رهبری سیاسی» و «آموزش دینی» و «تهذیب روحی » در امامت، ناشی از آن است که اسلام در اصل، این سه جنبه را از یکدیگر تفکیک نکرده و به عنوان برنامه‌ای چند بعدی بر انسان عرضه کرده است و به این جهت شیعه عقیده دارد که امام باید از جانب خدا تعیین شود.
23- «کمیت»، شاعر نامدار و بسیار هنرمند و یکی از معروف‌ترین چهره‌های شیعی و شهید گرایش‌های تند علوی، در یکی از چندین قصیده معروف خود در توصیف ائمه، اهل‌بیت (ع) آنان را سیاست‌مدارانی می‌داند که برخلاف حاکمان مسلط زمان، سرپرستی و زمامداری انسان‌ها را با چوپانی گوسفندان و چارپایان، یکسان نمی‌سازند.

24- سخن اصلی امام صادق(ع) مانند دیگر امامان شیعه، عبارت از امامت بود و برای اثبات این واقعیت تاریخی، قاطع‌ترین مدرک، روایات فراوانی است که در آن، امام صادق(ع) ادعای امامت را به روشنی و صراحت بیان کرده است.


25- مردی از اهل کوفه به خراسان رفت و مردم را به ولایت جعفر بن محمد(ع) دعوت کرد. جمعی پاسخ مثبت گفتند و اطاعت کردند و گروهی سرباز زدند و منکر شدند و فرقه‌ای احتیاط کردند و دست نگه داشتند، یکی از احتیاط کنندگان به مدینه و ملاقات امام صادق(ع) رفت. آن حضرت با لحنی اعتراض آمیز فرمود: اگر تو اهل ورع و احتیاط بودی چرا در فلان مکان که فلان عمل هوس بازانه و شهوانی را انجام می‌دادی احتیاط نکردی؟!
26- فقه جعفری در برابر فقه رسمی آن روزگار، فقط یک اختلاف عقیده ساده نبود، بلکه دو مفهوم انتقاد آمیز نیز داشت:
نخست آن که اثبات می‌کرد دستگاه حکومت از آگاهی دینی بی بهره است و نمی‌تواند امور فکری مردم را اداره کند و دیگر آنکه نشان می‌داد تحریف‌های بسیاری در فقه رسمی برای جلب نظر حکام جور نفوذ کرده است و نیز امام صادق(ع) با تفسیر قرآن به روشی غیر از روش عالمان درباری، عملا به معارضه با حکومت برخاست و تمام تشکیلات مذهبی و فقاهت رسمی را تخطئه کرد.
27- وجود تعابیری چون «باب»، «وکیل»، «صاحب سر»، «مستودع سر» در روایات امام صادق(ع) و نیز در تاریخ، نشان می‌دهد که آن حضرت تشکیلاتی سیاسی، ایدئولوژیک را به صورت پنهانی هدایت می‌کرد. مثلا محمد بن سنان «باب » امام صادق(ع) و زراره و برید و محمد بن مسلم و ابوبصیر، «مستودع سر» آن حضرت و معلی بن خنیس، وکیل آن بزرگوار بود

امام صادق (علیه السلام) :
كسى كه قلب خويش را از غفلت ، و نفس خود را از شهوات ، و خرد خود را از جهل و نادانى باز دارد، نامش در ديوان آگاهان ثبت شود.

كسى كه علم خويش را از هوى و هوس ، دينش را از بدعت و مالش را از حرام حفظ كند، از صالحان است .

رهنمودهاى امام صادق عليه السلام ((ترجمه مصباح الشريعه ))

بسم الله الرّحمن الرّحیم


امام صادق علیه السلام :


اِمتَحِنُوا شِیعَتَنا عِندَ ثَلاثٍ:

عِندَ مَواقیتِ الصلَواتِ کیفَ مُحافَظَتُهُم علَیها،

وعِندَ أسـرارِهِم کیفَ حِفظُهُم لَها عَن عَدُوِّنـا،

و إلى‏ أموالِهِم کیفَ مُواساتُهُم لإِخوانِهم فیها

شیعیان ما را در سه چیز بیازمایید :

در مواظـبـت بر اوقـــات نمـــازها ،

در نگهدارى اسرارشان از دشمنان ما

و در همدردى و کمک مالى به برادرانشان



(میزان الحکمه، باب صفات الشّیعه)
موضوع قفل شده است