╰✿╮ کلبه فیروزه اﮮ ஜ محفلی پر از عطر حضور اسک دینی ها

تب‌های اولیه

18145 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Navy"]

خدایا نیکی به مردم را با دستان من جاری ساز.
امام سجاد(ع)
دعای مکارم الاخلاق

[/]

جهت کمک به چربی سوزی اهالی اسک دین
:Nishkhand::Nishkhand::Nishkhand:
:Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!:
:khaneh::khaneh::khaneh:
:Kaf::Kaf::Kaf:
:hamdel::hamdel::hamdel:


شادی92;802474 نوشت:

جهت کمک به چربی سوزی اهالی اسک دین
:Nishkhand::Nishkhand::Nishkhand:
:Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!:
:khaneh::khaneh::khaneh:
:Kaf::Kaf::Kaf:
:hamdel::hamdel::hamdel:


:bale::khandeh:

حالا هی نمیخوام بگم ریا نشه !! اما خب میگم ..

.
.
.

همیشه در حال چربی سوزیم !! :khoshali:

اینام از طرف من :

حتما این کلیپ رو دیدید ... که تو لواشک و آلوچه ها چیا میریزن !! مثلا رنگ فرش :Moteajeb!: کلیک کنید اگر ندیدید ..

بهتره خودتون حتی الامکان درست کنید ..

:Rose::Norani:

بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام وعرض ادب
دهنم اب افتاد.:ok:نذاریددلم کشید.:Narahat az:
ان شاءلله امام زمان راتاوقتی زنده ام ببینم.

بر شیر خدا و نسل شیرش صلوات
بر فاطمه (س) و پور و دلیرش صلوات
میلاد حسین(ع) است و اباالفضل (ع) و علی (ع)
بر شاه و ولیعهد و وزیرش صلوات


نماز و ذکر و دعا های زیادی از معصومین علیهم السلام جهت زیاد شدن مال و توسعه رزق وارد شده است که در ذیل به چند نمونه آن اشاره می کنیم. ولی لازم است که نخست چند نکته را متذکر شویم.
1- اسلام، مسلمانان را موظف کرده است که در راه کسب مال حلال و تحصیل علم بکوشند و سه عنصر «تدبیر، تلاش و توکل» را در مقیاس حداکثری به کارگیرند، زیرا بسیاری مواقع فقر و تنگدستی نتیجه تنبلی و سستی یا فقدان تدبیر و برنامه‌ریزی و یا محصول گناه و حرام‌خواری است. اما باید بدانند که آن سه عنصر اگر چه در فزونی مال بسیار مؤثرند لیکن علت کامل نیستند، زیرا اگر چنین می‌شد، انسان‌هایی که توانایی جسمانی و عقلانی و ایمانی ضعیفی دارند، می‌بایست از گرسنگی بمیرند، ولی چنین نیست. امام صادق (ع) می‌فرماید:
«خداوند روزی کم عقل ها و احمق‌ها را وسیع و فروان قرار داد تا موجب عبرت عاقلان گردد و بدانند که همه­ی رزق و روزی با عقل و تدبیر و ترفند به دست نمی‌آید». (1)
2- گاهی فزونی ثروت، کیفر و مجازات الهی است که خداوند در دنیا متوجه برخی متجاوزان می‌کند.
بنابر این اگر انسان به همه عوامل مادی و معنوی توسل جست و نهایت تلاش و تدبیر را به کار گرفت، در عین حال وضع مالی‌اش خوب نشد و درها را به روی خود بسته دید، بداند که در این امر حکمت و مصلحتی وجود دارد. پیامبر فرمود:
«در چنین وضعیتی تقوا و پرهیزگاری پیشه کنید، از خدا بترسید، راه قناعت گزینید، مبادا به خاطر دیر یا کم رسیدن روزی به دنبال حرام بروید». (2) چون «خداوند هیچ‌گاه در روزی مؤمنی را نمی‌بندد مگر آن که در جای دیگر جبران نماید و دری بهتر از آن به رویش بگشاید». (3)
3- خداوند برای دستیابی به وسعت رزق، دو دسته عوامل (مادی و معنوی) قرار داده، هیچ یک از عوامل جایگزین دیگری نمی شود، مثلاً کار و تلاش، استفاده از تخصص ، تدبیر و برنامه ریزی، ارزیابی و آینده نگری، نظم و انضباط، موقعیت سنجی، ملاحظه امکانات مادی، توانایی جسمانی، استعدادهای عقلانی و روانی، از اصول اولیه پیشرفت و توسعه است.
بر اساس آیه «لیس للإنسان إلاّ ما سعی» (4) هر میزان از این اصول بهره گرفتیم و تلاش کردیم، در مسیر پیشرفت و توسعه قرار خواهیم گرفت.
در معارف اسلامی در کنار آن اصول تأثیرگذار، عوامل دیگری تحت عنوان عوامل معنوی،که باعث توسعه رزق می گردد، معرفی شده است. در ذیل به برخی از آن ها اشاره می شود.
1- ترک گناه و معصیت و توبه و استغفار، حضرت علی(ع) می فرماید: «خدا استغفار را سبب جلب روزی (5) و فزونی رزق (6) قرار داده است ».
2- انجام واجبات مالی مثل پرداخت زکات و فطریه و خمس. (7)
3- پایبندی به عبادات به ویژه نماز اول وقت. (8)
4- صلة ارحام
5- خوش اخلاقی
6- تلاوت قرآن کریم، به خصوص در هنگام سحر و صبح، به ویژه خواندن سوره واقعه و یس در هر شب و سوره انا انزلناه و توحید بعد از هر نماز.
7- خواندن دعای علقمه بعد از خواندن زیارت عاشورا در هر روز
8- رفتن به زیارت ائمه علیهم السلام به ویژه امام حسین (ع)
9- خواندن دو رکعت نماز: در رکعت اول یک مرتبه حمد و هر یک از سوره های کوثر و قدر سه مرتبه، در رکعت دوم حمد یک مرتبه و هر یک از سوره های ناس و فلق سه مرتبه. (9)
10- خواندن 30 مرتبه تسبیحات اربعه بعد از نماز صبح. (10)
نکته 1:
در مستحبات ، حال و ظرفیت روحی خود را در نظر بگیرید و در زمان هایی که کشش و حوصله لازم را ندارید ، کمتر به مستحبات بپردازید.
نکته 2:
برای خانه دار شدن می توانید نذر کنید که اگر صاحب خانه شدید ، 5 سال در میلاد یا شهادت امام جواد (ع) ، 10 سید را اطعام نمایید.

پی‌نوشت‌ها:
1. ثقه الاسلام کلینی، الکافی، دار الکتب الاسلامیه،تهران، 1365 ه ش، ج 5، ص 83.
2. مدینه البلاغه، ج 2، ص 33.
3. الفقیه، ج 3، ص 166.
4. نجم (53) آیه 39.
5. علامه مجلسی، بحار الانوار ،مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404 ه ق. ج 100، ص 21.
6. فیض الاسلام ، شرح نهج البلاغه، خطبه 143.
7. عبد الواحد بن محمد تمیمی آمدی، معجم الفاظ غرر الحکم، تحقیق مصطفی درایتی، مرکز الابحاث و الدراسات الاسلامیه،ذی القعده 1413، ص 417.
8. شیخ حر عاملی،وسایل الشیعه،مؤسسه آل البیت، قم، 140 ه ق، ج15، ص347.
9. وسایل الشیعه ، ج8، ص 124.
10. وسایل الشیعه، ج15، ص 347.

[="Navy"]

شعبان بهانه ای است برای دوستی با خدا، لحظه هایتان سرشار از این دوستی باد.

[/]

یکی از بزرگان می گفت: در سفر به فرانسه از خانمی که مسلمان شده بود، پرسیدم: چگونه مسلمان شدید؟

گفت: من سال ها پیش مقیم الجزایر بودم، یک روز از جاده ای عبور می کردم که در کنار آن مزرعه ای بود. دیدم کسی رو به سمتی ایستاده و حرکاتی انجام می دهد. کنجکاو شدم و از دیگران پرسیدم: این حرکات چیست؟ گفتند: نماز می خواند. کنجاوتر شدم و سراغش رفتم، پرسیدم چه می کنی، چه می گویی و چه می خواهی ؟

وقتی متوجه شدم که در اسلام ارتباط با خالق این اندازه آسان و این قدر عمیق و لطیف است، تکان خوردم و این بود علت اصلی مسلمان شدن من .

هزار و یک نکته درباره نماز، نکته658

روزی محمدعلی پاش، حاکم مصر، از کوچه ای عبور می کرد. بر سر راه خویش پسر نُه ساله ای را دید. به او گفت: سواد داری یا نه؟ پسرک جواب داد: قرآن را خوانده ام و سوره (انا فتحنا) را حفظ کرده ام.

پاشا از این پسر خوشش آمد و یک دینار طلا به او بخشید. پسرک سکه را بوسید و پس داد و سپس گفت: از قبول آن معذورم! پاشا تعجب کرد و پرسید: چرا؟

طفل گفت: پدرم مرا تنبیه خواهد کرد، زیرا می پرسد که این سکه طلا را از کجا آورده ای؟ اگر من بگویم که سلطان پاشا به من لطف کرده است، می گوید: دروغ می گویی، چون لطف و بخشش سلطان، از هزار دینار کمتر نیست.

پاشا بسیار خوشحال شد و از هوش و ذکاوت او متعجب گردید. بعد پدرش را خواست و مخارج تحصیل کودک را تأمین کرد.


به نقل از: داستان دوستان، ج3

حضرت الیاس علیه السلام از پیامبرانی است که هنوز زنده و غایب از نظرهاست. نقل شده: حضرت عزرائیل علیه السلام نزد او رفت تا روحش را قبض کند. الیاس علیه السلام به گریه افتاد.

عزرائیل علیه السلام گفت: آیا گریه می کنی، در حالی که به سوی پروردگارت باز می گردی! الیاس علیه السلام گفت: گریه ام از ترس مرگ نیست، بلکه برای شبهای [طولانی[ زمستان و روزهای [گرم و طولانی] تابستان است که دوستان خدا، در این شبها به عبادت می گذرانند و در این روزها روزه می گیرند و در خدمت خدا هستند و از مناجات با محبوب لذت می برند؛ ولی من از صف آنها جدا شده، اسیر خاک می گردم.

خداوند به الیاس علیه السلام وحی کرد: تو را به خاطر آنکه دوست داری در خدمت ما باشی، تا روز قیامت مهلت دادم تا زنده باشی [و در صف اولیاء خدا مشغول مناجات بمانی].

مجله :مبلغان - مهر و آبان 1385، شماره 83


انسان کامل اگر مرد باشد مظهر و صورت عقل کل است و اگر زن باشد مظهر و صورت نفس کل است؛ بنابر این سیّد اوصیاء و سرّ انبیاء و مرسلین علیّ عالی اعلی، صورت عقل کلّ و مظهر او بر وجه اتمّ است، و همچنین حقیقت امّ الکتاب سیّده نساء عالمین فاطمه بتول زهراء(س) صورت نفس کل بر وجه اتمّ است.« مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخٌ لایبغیان،....یخرج منهما الّوءلوء والمرجان.(دو دریا را روان ساخت و به هم آمیخت در حالی که به همدیگر می رسند و سطوح آن دو با هم تلاقی می کنند، درمیان این دو برزخی است-یعنی حاجز و مانع و پرده ای است- که از حدّ خود تجاوز نمی کنند و به در نمی روند، از آن دو لوءلوء و مرجان بیرون می آید.)

امین الاسلام طبرسی در تفسیر مجمع البیان از سلمان فارسی و سعید بن جبیر و سفیان ثوری روایت نقل کرده است که آن دو دریا علی و فاطمه اند و برزخ محمد(ص) است و لوءلوء ومرجان حسن و حسین اند.
در روایت آمده است که پیغمبر(ص) فاطمه را دوست می داشت و او را به «امّ ابیها» -یعنی مادر پدرش- کنیه داده بود.
و من می گویم: چون عقل کلّ،پدر است و نفس کلّ مادر ، و همه موجودات از آن دو ظهور یافته اند، و مادر انوار و فضائل فاطمه عقیله رسالت، مظهر نفس کلّ بر وجه اتمّ است؛ پس بنابر این تفسیر انفسی اقوم، آن جناب مادر پدرش حضرت خاتم انبیاء (ص) است.پس بفهم.
شرح فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة،علامه حسن زاده آملی، ص121


زنگ تفریح

مشک;803868 نوشت:
حضرت الیاس علیه السلام از پیامبرانی است که هنوز زنده و غایب از نظرهاست

سلام

من خوندم که روزی پیامبر روح شخصی را در بالای کوهی دید که طولش سیصد ذراع بود!(یعنی نزدیک 160 متر) بعد از جبرییل پرسید او کیست گفت الیاس نبی !
پیامبر هم به او سلام کرد و او نیز برای پیامبر و امتش طلب امرزش کرد

این درسته؟

اتمچه;804367 نوشت:
سلام

من خوندم که روزی پیامبر روح شخصی را در بالای کوهی دید که طولش سیصد ذراع بود!(یعنی نزدیک 160 متر) بعد از جبرییل پرسید او کیست گفت الیاس نبی !
پیامبر هم به او سلام کرد و او نیز برای پیامبر و امتش طلب امرزش کرد

این درسته؟

سلام ...

نمیدونم درسته یا نه!!

مشک;804445 نوشت:
سلام ...

نمیدونم درسته یا نه!!

گمونم کنم درست باشه
چند وقت پیش توی تلوزیون یک عالمی یک شعری درباره سروقامتان (اولیا لله ) خوند که خیلی جالب بود و مضمونش این بود که شما بر یال های کوه های دماوند نشته اید و بر اسرار جهان دست یافتید!

از مامانم پرسيدم،
بهترين دختر دنيا رو داشتن چه حسيه؟
.
.
.
.
.
.
گفت نميدونم برو از مادر بزرگت بپرس Fool

[="Navy"]

هیچوقت دلخوشی کسی رو ازش نگیرید!

این دلخوشی می تونه:
یه سلام
یه احوال پرسی
یه حواسم بهت هست
یه صدای گرم و دوستانه
و یه حس خوب باشه ...

عشق و محبت رو دست کم نگیرید
و ابرازش را فراموش نکنید ...

[/]

از مشغله هاي ذهني من در خيابان

عجب اراده اي دارن اين باقالي فروشا
من اگه بودم تا دونه آخرشو با سركه وگل پر ميخوردم و ورشكست ميشدم !


[="Navy"]

ما گنهکاریم آری جرم ما هم عاشقی است

آری اما آن که آدم هست و عاشق نیست٬ کیست؟

*

زندگی بی عشق٬ اگر باشد همان جان کندن است

دم به دم جان کندن ای دل کار دشواری است٬ نیست؟

*

زندگی بی عشق٬ اگر باشد٬ لبی بی خنده است

بر لب بی خنده باید جای خندیدن گریست

*

زندگی بی عشق اگر باشد هبوطی دائم است

آن که عاشق نیست٬ هم این جا هم آن جا دوزخی است

*

عشق عین آب ِ ماهی یا هوای آدم است

می توان ای دوست بی آب و هوا یک عمر زیست؟

*

تا ابد در پاسخ این چیستان بی جواب

بر در و دیوار می پیچد طنین ِ چیست؟ چیست؟...

[/]



برای رسیدن به آرامش

تنها به تکرار اسم تو بسنده خواهم کرد ...




[="Navy"]


به مناسبت فرا رسیدن ایام امتحانات

بهش گفتند اگر تا ظهر درساشو نخونه کبابش می کنند:Moteajeb!::Moteajeb!:

[/]

درختان زیبا ... :aks:

[SPOILER] مثلا یعنی نمیدونیم فتوشاپم قاطیشه :nashenas:[/SPOILER]

برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری ست معرفت کردگار

بلنـــدترین ارتـــــفاع برای سقــــــــــوطمان ...افتــــــــادن از چشمـــ مهـــــدی فاطمه (عجل الله) است

***

خمیده قامت صبرم قرار نتوانم
دمی تحمل این اضطرار نتوانم
بگو به قاصد شب،قامتم شکسته شده
برای صبح وصال،انتظار نتوانم
برای بنده ی زاری که دل شکسته شده
برای حال حزینش،دعا بفرمایید



[=Times New Roman][=times new roman]شعری زیبا برای جانبازان مظلوم موجی و اعصاب:
[=times new roman]

[=times new roman]دوباره منو سفت بستن به تخت
گمونم دوباره حالم بد شده
گمونم دوباره تو فکر و خیال
یه خمپاره از تو سرم رد شده
دوباره یادم رفته اینجا کجاست
دوباره اتاقم شده سنگرم
دارن بچه ها رو درو میکنن
صدای بیسیم پر شده تو سرم
یه وقتایی یادم میره جنگ نیس
صدام اوج میگیره بعضی شبا
یه وقتایی خیلی حالم بد میشه
منو موج میگیره بعضی شبا
یه میدون مین رو تخت من
منور زدن ما رو پیدا کنن
باید از تو میدون یه راه وا کنم
باید دستامو از رو تخت وا کنن
یه وقتایی روزامو گم میکنم
یه روزایی یادم میره زنده ام
تو دنیای من جنگ میشه هنوز
تا وقتی نفس هست رزمنده ام
یه وقتایی تو خاطره ها هنوز
تو کارون دارم آب تنی میکنم
خودم که یادم نیس اما میگن
یه وقتا فقط خود زنی میکنم
یه وقتایی یادم میره جنگ نیس
صدام اوج میگیره بعضی شبا
یه وقتایی خیلی حالم بد میشه
منو موج میگیره بعضی شبا
یه میدون مین رو تخت من
منور زدن ما رو پیدا کنن
باید از تو میدون یه راه وا کنم
باید دستامو از رو تخت وا کنن

علیرضا مرتضی قلی

درد دل...

توي اتوبوس واحد بيش از هر زمان ديگري از آدم ها نااميد مي شوم و اين دست خودم نيست...نگاه هاي زن هاي دور و برم پر از كينه، حسادت، فخر، تنفر، عصبانيت و خشمي است بي دليل...زن ها به هم طعنه مي زنند، هم ديگر را زير آتش رگبار فحش هاي مدامشان له مي كنند و سر هر چيز كوچكي دعوا مي كنند حتی باز يا بسته ماندن پنجره! ما با هم مهربان نيستيم..اين جمله اي است كه وقتي توي اتوبوس واحد زير نگاه هاي سنگين زن هاي دور و برم ايستادم مدام در سرم چرخ مي خورد..ما به هم بد نگاه مي كنيم.نگاه هايمان هميشه پر است از چيزي كه رنگ قشنگي ندارد.حاضر نيستيم صندلي خود را به نوبت با ايستاده ها عوض كنيم، حاضر نيستيم از جلوي اتوبوس تكان بخوريم و كمي عقب تر بايستيم، برايمان مهم نيست كه يك زن، يكي از ما لاي در اتوبوس گير افتاده و اگر با همچين منظره اي رو به رو شويم به جاي كمك و هم دردي به گريه هايش مي خنديم!و مي گوييم چه نازك نارنجي....

ما با هم مهربان نيستيم حتی به اندازه ي سي دقيقه كنار هم ايستادن در اتوبوس..:hey:

بسمه الرحیم

چون نمی دانی که عاقبت چیست دل به خداوند خوش دار

صخره های بزرگ نیز به او تکیه کرده اند و گلبرگهای لطیف نیز

و آسمان آبی و نسیم روح پرور و آهو بچه های زیبا و درختان سرو بلند

و دریاهای خروشان و برکه های آرام و ذره ذره در هستی

پس چرا من از این خیل آرام،آرامش نیاموزم؟!

اگر ما خداوند و صفات و اسمای او را به طور حقیقی بشناسیم، می‏توانیم انسان‏های کامل راستین (امامان) را نیز بشناسیم؛ زیرا آنان آینه تمام‏نمای صفات جمال و جلال حضرت حق‏اند و در نامگذاری به اسمای الهی، از تمامی موجودات عالم امکان برترند. بر این اساس، با شناخت خدا و صفات او، می‏توانیم به اوصاف و ویژگی‏های امامان نیز آگاه گردیم. شاید دعایی که سفارش شده در زمان غیبت بعد از نماز خوانده شود، ناظر به همین حقیقت باشد: «اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک. اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک. اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی؛ خداوندا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی پیامبر را نمی‏شناسم؛ خدایا! پیامبرت را به من بشناسان که اگر به پیامبرت معرفت پیدا نکنم، نمی‏توانم امامم را بشناسم؛ خدایا! حجت و امامت را به من بشناسان که اگر امام را نشناسم، در دین خود گمراهم».( مفاتیح‏الجنان، دعا در غیبت امام زمان.)

[="Navy"]

هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست

ببار ابر بهاری، ببار... کافی نیست

چنان که یخ زده تقویم ها اگر هر روز

هزار بار بیاید بهار، کافی نیست

به جرم عشق تو باشد که آتشم بزنند

برای کشتن حلاج، دار کافی نیست

گل سپیده به دشت سپید می روید

سپیدبختی این روزگار کافی نیست

خودت بخواه که این انتظار سر برسد

دعای این همه چشم انتظار کافی نیست

[/]


فرق بین عرفان و اخلاق ؟

عرفان به عنوان یک دستگاه علمی و فرهنگی دارای دو بخش است: بخش عملی و بخش نظری.
بخش عملی عبارت است از آن قسمت که روابط و وظائف انسان را با خودش و جهان و خدا بیان می‌کند. عرفان در این بخش مانند اخلاق است؛ یعنی یک علم عملی است. این بخش از عرفان را علم « سیر و سلوک» می‌نامند. در این مرحله عارف باید منازلی را طی کند تا به توحید واقعی برسد. توحید عارف یعنی موجود حقیقی، منحصر به خدا است. جز خدا هیچ نیست. توحید عارف یعنی طی طریق کردن و رسیدن به مرحله­ای که جز خدا هیچ ندیدن. بخش عملی عرفان شبیه علم اخلاق است که درباره " چه باید کرد "ها بحث می‌کند، با این تفاوت که اوّلاًعرفان درباره روابط انسان با خودش و جهان و خدا بحث می‌کند و عمده نظرش درباره روابط انسان با خدا است، حال آن که همه سیستم­های اخلاقی ضرورتی نمی­بینند که درباره روابط انسان با خدا بحث کنند و فقط سیستم‌های اخلاقی مذهبی این جهت را مورد عنایت قرار می‌دهند. ثانیاً سیر و سلوک عرفانی پویا و متحرک است، بر خلاف اخلاق که ساکن است؛ یعنی در عرفان سخن از نقطهء آغاز است و از مقصد و منازل و مراحلی که به ترتیب باید طی شود تا انسان به سر منزل مقصود برسد. از نظر عارف برای انسان عارف واقعا و بدون هیچ شائبه مجاز، برای انسان «صراط» وجود دارد و آن صراط را باید بپیماید تا به منزل بعدی برسد، ولی در اخلاق صرفاً سخن از یک سلسله فضائل است، از قبیل راستی و درستی و عدالت و عفّت واحسان و انصاف و ایثار. عناصر روحی اخلاقی محدود به معانی و مفاهیمی است که غالباً آن‌ها را می‌شناسند، امّا عناصر روحی عرفای وسیع­تر و گسترده­تر است.(1)
پی‌نوشت‌ها:
1.شهید مطهری، آشنایی با علوم اسلامی (کلام و عرفان )، ص 73-71 با تلخیص.


[="Arial"]برین صفحه یعدی ....شانس مارو ته موندش همیشه واس ماس

بچه ها میشه تشریف بیارین تو تایپیک سید میثم برا سالگرد و تولدش

منتظر بروز رسانیش باشین

http://www.askdin.com/showthread.php?t=15633&page=5

[="Navy"]


[/]

السلام علینا و علی عباد الله الصالحین.

ربنا اغفر لنا و لإخواننا الذین سبقونا بالایمان و لا تجعل فی قلوبنا غلاّ للذین آمنوا ربنا إنک روءف رحیم.

در مورد مادیات نکته مهم این است که مورد توجه استقلالی انسان نباشند، یعنی این گونه نباشد که تمام ارزش مربوط به آن باشد. به گونه‏ای که راه معنویات و رسیدن به قرب الهی را بر روی انسان ببندد و تمام توجه و فکر و اندیشه و استعداد و تلاش انسان را متوجه خود نماید و راهزن انسان گردد. به عبارت دیگر آن مادیّتی به حال انسان زیانبار است که در نزد او حقیقی و اصیل جلوه کند و تمام همت خود را به آن معطوف دارد. به گونه‏ای که گویا در پشت آن هیچ حقیقت و معنویتی وجود ندارد. اما اگر نگاه انسان به مادیات نگاه ابزاری بود، یعنی توجه کند که وجود مادیات برای زندگی مادی انسان و ادامه بقای او امر ضروری است، ولی فراتر از حدّ ابزار واقعیتی ندارد و وسیله‏ای جز برای رسیدن به اهداف والای انسانی و الهی نمی‏باشند، در این صورت آن مادیت در خدمت معنویت انسان قرار می‏گیرد. امیر مؤمنان (ع) در این باره تعبیر جامع و جالبی دارند؛ در قسمتی از خطبه 81 در نهج البلاغه می‏فرماید: »من ابصر بها بصرته و من ابصر الیها اعمته« هر که به دنیا و امور مادی، به نظر ابزاری و وسیله‏ای بنگرد، دنیا او را بینا می‏سازد و هر که به نظر استقلالی و میل به آن نظر افکند، دنیا او را بینا می‏سازد.
یعنی مادیّت و معنویّت تابع داشتن و نداشتن نیست، بلکه تابع چگونگی نظر به دنیا و امور مادی است. چه بسیار انسان‏هایی که با وجود داشتن ثروت فراوان، مرد حق و بنده خالص خداوند باشند و برای مال و ثروت و مادیّات بیش از ارزش آنها، ارزش قایل نمی‏شوند و هرگز آن را هدف اصیل و مقصد نهایی نمی‏شمرند، لذا به آن دل نمی‏بندند و چنین ترنم دارند: آن چه که نپاید، دلبستگی را نشاید و بر عکس فراوانند آنانی که در عین فقر و تنگدستی سخت دلبسته و وابسته به دنیا می‏باشند و به آن فریفته گشته‏اند و مال و ثروت دنیا به جان آنها بسته است. پیامبر بزرگ الهی حضرت سلیمان (ع) با وجود آن دستگاه پادشاهی عظیم و آن همه خَدم و حشَم و خدمتگزار و قصر با شکوه و لشکریان فراوان و مرکب سریعی چون باد و خدمتگزارانی قوی و نیرومند از جنّیان باز بنده صالح خداوند بود و هرگز این نیرو و قدرت و سلطنت را از آنِ خود نمی‏دانست و خود را بنده کوچک خدا می‏دانست و از این قدرت و نیرو برای پیشبرد اهداف الهی و هدایت انسان‏ها و سرکوب طاغیان و عاصیان استفاده می‏نمود.

روزي يك مرد ثروتمند،پسر بچه ي كوچكش را به يك ده برد تا به او نشان دهد مردمي كه در آنجا زندگي مي كنند،چقدر فقير هستند.آن ها دو سه شبانه روز در خانه ي محقر يك روستايي مهمان بودند.

در راه بازگشت و در پايان سفر،مرد از پسرش پرسيد : ((نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟))
پسر پاسخ داد: ((عالي بود پدر!)) پدر پرسيد: ((آيا به زندگي آنها توجه كردي؟))
پسر پاسخ داد : (( بله پدر!)) و پدر پرسيد: ((چه چيزي از اين سفر يادگرفتي؟))

پسر كمي انديشيد و بعد به آرامي گفت : (( فهميدم كه ما در خانه يك سگ داريم و آنها چهار تا.ما در حياطمان يك فواره داريم و آنها رودخانه اي دارند كه نهايت ندارد.ما در حياطمان فانوسهاي تزئيني دارم و آنها ستارگان را دارند.حياط ما به ديوارهايش محدود مي شود،اما باغ آنها بي انتهاست!))

باشنيدن حرفهاي پسر،زبان مرد بند آمده بود.پسر بچه اضافه كرد : ((متشكرم پدر،تو به من نشان دادي كه ما چقدر فقير هستيم!))

خانواده درمانگران سیستمی بر این اعتقادند که وقتی دختر و پسری با هم ازدواج می‌کنند از سیستم قبلی خود که خانواده های اصلی هستند جدا می‌شوند و بنای سیستم جدیدی را می ریزند، و بدینسان یک سیستم جدید شکل می گیرد. هر سیستم برای بقاء نیاز به رعایت قوانین خاصی دارد که اگر رعایت نشود سیستم از هم می پاشد. یکی از قوانین سیستم اینست که اعضاء نباید اجازه دخالت افراد خارج از سیستم را در سیستم خودشان بدهند، یعنی زن و شوهر باید بطور مودبانه و قاطع به خانواده های خود تفهیم کنند که اگر دوستشان دارند از دخالت بپرهیزند، و در صورت نیاز به مشورت با آنها حتما اطلاع خواهند داد. در قرآن کریم حتی دادن مشورت به زوجین منوط به تقاضای آنها از دیگران شده است. یعنی هیچ کس نباید به خود حق دهد که در زندگی دیگران دخالت کند و لو اینکه پدر و یا مادر زن و شوهر باشند. شعار معروف زوج درمانگران اینست که وقتی دختر و پسری با هم ازدواج کردند به معنی اینست که به همدیگر سلام می کنند و به پدر و مادر خود می گویند، خداحافظ البته خداحافظ به معنی این نیست که دیگر آنها را نمی خواهند ببینند، بلکه به این معنی است که حالت قبلی که من دختر و یا پسر شما بودم و مطیع شما و هرچه شما می گفتید من باید گوش می کردم به پایان رسید. الان من خودم شوهر و یا زن یک خانه هستم و مستقل شده ام.

حتماً شما هم از بسیاری از افراد ارزشی شنیده اید که چرا در سینما و صدا و سیما فساد وجود دارد. در این میان عده ای از بیخ و بن ساختار سینما را فساد آلود دانستند و از این فضا کاملا دوری جستند عده ای دیگر به مقابله رفتاری پرداختند و حتی در مقابل سینما ها تجمع و شعار میدادند و عده ای دیگر همراه با نقد فیلم های غیر ارزشی قدمی را برای تولید و یا حمایت از فیلم های ارزشی داشته اند.
براستی کدامیک از این افراد کار درستی را انجام می‌دهند؟
کدامیک از ما در به صورت چهره به چهره یا در رسانه هایمان فیلم های ارزشی را تبلیغ کرده ایم؟!
کدامیک از ما در مسجد محلمان تبلیغ فیلم های ارزشی را کرده ایم؟!
چه اشکالی دارد که امام جماعت یک مسجد یا مسئول بسیج یا مدیر یک ساختمان یا مسئول یک اداره یا پدر یک خانواده برای اعضای خود بلیط تهیه کند و آنان را به دیدن فیلم های ارزشی دعوت کند؟!
مگر نه این است که باید از کار خوب حمایت کنیم؟ این حمایت ما به غیر از لذت بردن از پیام های مثبت فیلم نقش مهمی در تداوم و پرنگ شدن آن فیلم و ان کارگردان یا فیلمنامه نویس دارد.
آیا می‌ دانید وقتی فروش یک فیلم در سینما بالا باشد در دوره بعد فیلم های این کارگردان میتواند در سالن های بیشتری نمایش داده شود؟
آیا می‌دانید یک کارگردان وقتی فیلمش از استقبال آنچنانی برخوردار نباشد ناخودآگاه کم انگیزه می‌شود؟
آیا میدانید تبلیغ یک فیلم ارزشی میتواند در گسترش فرهنگ اسلام تا چه حد می تواند مفید باشد؟
پس بیائید بجای نق زدن های بیهوده قدمی را برای ترویج و تبلیغ دین برداریم.
این روزها فیلم فوق العاده زیبا و ارزشی بادیگارد در جدول فروش سینما ها در رده چهارم قرار گرفته و از فیلم های مجهول الهویه ای چون ابد و یک روز فروش کمتری داشته است.

پ.ن:خودم این فیلم فوق العاده رو دیدم و به همه پیشنهاد میکنم برای دیدنش حتما به سینما برین.حتما حتما برین.اگه نرین زیباترین قیلم ایران رو از دست دادین

[="Navy"]

لحظه ها می گذرند، گرم باشیم و پر از فکر و‌امید...
عشق باشیم و سراسر خورشید☀
زندگی همهمه ی مبهمی از رد شدن خاطره هاست...
بی خیال همه ی تلخی ها،،،
هر کجا می خندیم،،،
هر کجا خنداندیم،،،
زندگانی آنجاست

[/]

[="Navy"]

ای دوست!!!
آرزویم این است که بهاری بشود روزو شبت،
که ببارد به تمام رخ تو بارش باران شعف،
و من از دور ببینم که پر از لبخند است،چشم و لبت.......

[/]

[="Black"]بسم الله.
سلام به همه
.
چقدر اين جمله را قبول داريد.
.
پرنده ای که پرواز بلد نیست به قفس میگوید تقدیر!!!
.
منتظر نظرتون هستيم.
ممنون
التماس دعا

دايي حسن;807103 نوشت:
بسم الله.
سلام به همه
.
چقدر اين جمله را قبول داريد.
.
[=microsoft sans serif]پرنده ای که پرواز بلد نیست به قفس میگوید تقدیر!!!
.
منتظر نظرتون هستيم.
ممنون
التماس دعا

سلام

پرنده ای که "پرواز" بلد نیست،
به "قفس" میگوید:"تقدير"

میان پرواز تا پرتاب تفاوت از زمین تا آسمان است
پرواز که کنی،
آنجا میرسی که خودت می خواهی
پرتابت که کنند ،
آنجا می روی که آنان می خواهند
پس پرواز را بیاموز...

...

به شخصه به قضا و قدر اعتقاد دارم ، یعنی گاهی گمان نمیکنی ولی می شود ، گاهی نمی شود که نمی شود .. گاهی هزار دوره دعا بی اجابت ست ،گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود .. گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست، گاهی تمام شهر گدای تو میشود.. شاید اسم اینو قضا و قدر بشه گذاشت..

اما انسان نباید در هر شرایطی هم که هست ، دست از تلاش برداره .. به یه نتیجه ای رسیدم تو این زندگی اونم اینه که اگر سالها تلاش کردیم به چیزی برسیم و نشده ، مطمین باشیم که در جایی گوشه ی همین دنیا تمام اون تلاشمون به شکل دیگه ای داره ثمره میده ولی وقتش الان نیست که بهش برسیم.. منتها نباید ناامید و سرخورده و منفعل بشیم .. بعدها به تمام اونها میرسیم یه جا.. ان شاالله..

موضوع قفل شده است