╰✿╮ کلبه فیروزه اﮮ ஜ محفلی پر از عطر حضور اسک دینی ها

تب‌های اولیه

18145 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

پرده‏هاى تیره شب به کنار رفت،
ماموران با شمشیرهاى برهنه به طور دسته جمعى به خانه رسول هجوم آوردند،
اما وقتى وارد خوابگاه محمد شدند، علی را جاى پیامبر یافتند...

«وَإذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَیَمْکُرُونَ وَیَمْکُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ»؛
«به یاد آور، هنگامى را که کافران بر ضد تو حیله کردند و بر آن شدند که تو را در زندان نگه دارند یا بکشند و یا تبعید کنند، آنان از در مکر وارد مى‏شوند و خداوند مکر آنان را به خودشان باز مى‏گرداند و خداوند از همه چاره‌جو تر است».

شعر زیبای آیه ی ترس از شاعر آیینی کشورمون سید حمید رضا برقعی درمورد لیله المبیت.
فایل تصویری از اینجا

شب همان شب که سفر مبداء دوران مي شد
خط به خط باور تقويم مسلمان مي شد
شب همان شب که جهاني نگران بود آن شب
صحبت از جان پيمبر به ميان بود آن شب
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علي بود نه آن ديگرها
مرد مردي که کمر بسته به پيکار دگر
بي زره آمده در معرکه يک بار دگر
تا خود صبح خطر دور و برش مي رقصيد
تيغ عريان شده بالاي سرش مي رقصيد
مرد آن است که تا لحظه ي آخر مانده
در شب خوف و خطر جاي پيمبر مانده
گر چه باران به سبو بود و نفهميد کسي
و محمد خود او بود و نفهميد کسي
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علي بود نه آن ديگرها
ديگراني که به هنگامه تمرّد کردند
جان پيغمبر خود را سپر خود کردند
بگذاريد بگويم چه غمي حاصل شد
آيه ي ترس براي چه کسي نازل شد
بگذاريد بگويم خطر عشق مکن
جگر شير نداري سفر عشق مکن
عنکبوت آيه اي از معجزه بر سر در دوخت
تاري از رشته ايمان تو محکم تر دوخت
از شب ترس و تباني چه بگويم ديگر؟!
از فلاني و فلاني چه بگويم ديگر؟!
چهارده قرن به دل سوخته ام مي داني
مُهر وحدت به لبم دوخته ام مي داني
باز هم يک نفر از درد به من مي گويد
من زبان دوختم و خواجه سخن مي گويد
من که از آتش دل چون خُم مِي در جوشم
مُهر بر لب زده خون مي خورم و خاموشم
طاقت آوردن اين درد نهان آسان نيست
شِقْشقِيّه است و سخن گفتن از آن آسان نيست
مي رود قصه ي ما سوي سرانجام آرام
دفتر قصه ورق مي خورد آرام آرام
چشم وا کن احد آيينه ي عبرت شد و رفت
دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت
آن که انگيزه اش از جنگ غنيمت باشد
با خبر نيست که طاعت به اطاعت باشد
داد و بيداد که در بطن طلا آهن بود
چه بگويم که غنيمت رکب دشمن بود
داد و بيداد برادر که برادر تنهاست
جنگ را وا مگذاريد پيمبر تنهاست
يک به يک در ملاء عام و نهاني رفتند
همه دنبال فلاني و فلاني رفتند
همه رفتند غمي نيست علي مي ماند
جاي سالم به تنش نيست ولي مي ماند
مرد مولاست که تا لحظه ي آخر مانده
دشمن از کشتن او خسته شده? درمانده
در دل جنگ نه هر خار و خسي مي ماند
جگر حمزه اگر داشت کسي مي ماند
مرد آن است که سر تا به قدم غرق به خون
آن چناني که علي از اُحد آمد بيرون
مي رود قصه ي ما سوي سرانجام آرام
دفتر قصه ورق مي خورد آرام آرام
مي رسد قصه به آن جا که علي دل تنگ است
مي فروشد زرهي را که رفيق جنگ است
چه نيازي دگر اين مرد به جوشن دارد
اِن يَکاد از نفس فاطمه بر تن دارد
کوچه آذين شده در همهمه آرام آرام
تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام
فاطمه فاطمه با رايحه ي گل آمد
ناگهان شعر حماسي به تغزّل آمد
مي رود قصه ي ما سوي سرانجام آرام
دفتر قصه ورق مي خورد آرام آرام
مي رسد قصه به آن جا که جهان زيبا شد
با جهاز شتران کوه اُحد بر پا شد
و از آن آينه با آينه بالا مي رفت
دست در دست خودش يک تنه بالا مي رفت
تا که از غار حرا بعثت ديگر آرد
پيش چشم همه از دامنه بالا مي رفت
تا شهادت بدهد عشق ولي الله است
پله در پله از آن ماذنه بالا مي رفت
پيش چشم همه دست پسر بنت اسد
بين دست پسر آمنه بالا مي رفت
گفت: اين بار به پايان سفر مي گويم
«بارها گفته ام و بار دگر مي گويم»
راز خلقت همه پنهان شده در عين علي ست
کهکشان ها نخي از وصله ي نعلين علي ست
گفت ساقيِ من اين مرد و سبويم دستش
بگذاريد که يک شمّه بگويم، دستش
هر چه در عالم بالاست تصرف کرده
شب معراج به من سيب تعارف کرده
گفتني ها همگي گفته شد آن جا اما
واژه در واژه شنيدند صدا را اما...
سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد
آن که فهميد و خودش را به نفهميدن زد
مي رود قصه ي ما سوي سرانجام آرام
دفتر قصه ورق مي خورد آرام آرام
شهر اين بار کمر بسته به انکار علي
ريسمان هم گره انداخته در کار علي
بگذاريد نگويم که اُحد مي لرزد
در و ديوار ازين قصه به خود مي لرزد
مي رود قصه ي ما سوي سرانجام آرام
دفتر قصه ورق مي خورد آرام آرام
مي نويسم که "شب تار سحر مي گردد"
يک نفر مانده ازين قوم که برمي گردد.

خداوندا! اگر خواهی که روح ما از این اجساد بستانی؛ تو را سوگند، بر مردی، که میدانی ظهورش آرزوی آخرین ماست؛ به وقت مرگ او را بر سر بالین ما بفرست. به نزد قلب های ساکت و غمگین ما بفرست. اجازَت ده که ما دستش به جان گیریم و بر این سینه بیمار بگذاریم و دست دیگرش را روی چشم خسته و تب دار بگذاریم. با او از تمام لحظه های منتظر بودن، سخن گوییم. ز رنج ظلم های رفته بر این جان و تن گوییم و گرد کفش هایش را به اشک چشم برگیریم. نگاه واپسین را بر رخ ماهش بیندازیم؛ سپس عزم سفر گیریم.
:Gol:
دوباره امشب به عشق آقا کنارهم دعای فرج میخونیم انشاءلله فردا شروع ربیع الاول همزمان شه باظهورآقا وواقعا بهار شه

http://www.askdin.com/group2.html


سلام علیکم:Gol:
بهار ماه‏ ها، ربیع الاول است چرا که آثار رحمت الهی و ذخایر برکات خداوندی در این ماه پدیدار می‏ شود و انوار جمال الهی بر زمین و زمینیان می‏ تابد . ولادت رسول اکرم(ص) اشرف و سید موجودات و نزدیک‏ ترین خلق به خدا ، در این ماه بوده است!
:Gol:
حلول ماه ربیع الاول را خدمت همکاران و کاربران گرامی سایت گفتوگوی دینی تبریک عرض می کنم!:Gol:
[=microsoft sans serif]امروز به عشاق حسین، زهرا دهد مزد عزا:Gol:[=microsoft sans serif]
یک عده را درمان دهد، یک عده بخشش در جزا
:Gol:[=microsoft sans serif]
یک عده را مشهد برد، یک عده را دیدار حج
:Gol:[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]باشد که مزد ما شود، تعجیل در امر فرج:Gol:

[="Arial Narrow"][="Black"]

[/]

[h=2]حلول ماه ربیع الاول مبارک[/h]

بسم الله الرحمن الرحیم
دعای آخر صفر رو همین حالا همه با هم بخونیم:
سبحان الله یا فارج الهمّ
[SPOILER]و یا کاشف الغم
فرّج همی وغمی
و یسرّ أمری
و أرحم ضعفی
وقلة حیلتی
وأرزقنی من حیث لا أحتسب
یارب العالمین

[/SPOILER]

سلام به همه ی دوستان کلبه نشین
حلول ماه ربیع الاول بر همه مباااارک باشه:Gol:
------------------
امروز تو مراسم بودیم یه خانمی بچه اش تالاسمی داره دکترها جوابش کردند:Ghamgin:
تو دعاهاتون این بچه هم فراموش نکنید :Doaa:

[="Times New Roman"][="Black"]دلم واسه مدیر چت باکس تنگ شده..:Ghamgin::Gol::Gol:
خیلی آدم خوبی بود..:Ghamgin::Gol::Gol:
امیدوارم هرجا هست تنش سلامت و لبش خندون باشه..:Ghamgin::Gol::Gol:
هرکی ازش خبر داره سلام منو بهش برسونه..:Ghamgin::Gol::Gol:
[/]


[h=1]بهار ماه ها از راه رسید/ حادثه مهم تاریخی که شب اول ربیع رخ داد[/h] فرهنگ > دین و اندیشه - ماه "ربیع الاول" همانگونه که از اسم آن پیداست بهار ماه هاست؛ به جهت اینکه آثار رحمت خداوند در آن هویداست.
ماه محرم و صفر را پشت سر گذاشتیم با اندوه و اشک و ناله ،اشک ریختیم و دل تازه کردیم و با یاد عظمت آقاابا عبدالله الحسین بزرگ شدیم، از خزان عفلت به برکت اشک های محرم و صفر به بهار رسیدیم و اکنون وقت آن است که در این بهار به یمن رویش دوباریمان سجده شکر به جای آوریم و این بهار را قدر بدانیم و بندگی کنیم.
ماه "ربیع الاول" همانگونه که از اسم آن پیداست بهار ماه ها مى باشد؛ به جهت اینکه آثار رحمت خداوند در آن هویداست . در این ماه ذخایر برکات خداوند و نورهاى زیبایى او بر زمین فرود آمده است . زیرا میلاد رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در این ماه است و مى توان ادعا کرد از اول آفرینش ‍ زمین رحمتى مانند آن به خود ندیده است . چرا که او داناترین مخلوقات خداوند و برترین آنها و سرورشان و نزدیکترین آنها به خداوند و فرمانبردارترین آنها از او و محبوبترینشان نزد او مى باشد، این روز نیز برتر از سایر روزهاست . و گویا روزى است که کاملترین هدیه ها، بزرگترین بخشش ها، شاملترین رحمتها، برترین برکتها، زیباترین نورها و مخفى ترین اسرار در آن پى ریزى شده است .
پس بر انسان مسلمان که برترى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) را قبول داشته و مراقب رفتار با مولایش مى باشد واجب است در این ماه به شکرانه ارزانی شدن آن نعمت بزرگ به عبادتی از سر شور و اشتیاق بپردازد،گرچه عبادات شبانه روزی عالمیان هرگز در خور چنین نعمتی نخواهد بود اما "آنچه سعی است ما در طلبش بنماییم".
یک حادثه مهم تاریخی

این شب به نام «لیلة المبیت» مزیّن است، در این شب یک حادثه مهمّ تاریخى واقع شد و آن این که در سال سیزدهم بعثت، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از مکّه به قصد هجرت به سوى مدینه، از شهر خارج شد و در «غار ثور» پنهان گردید و امیر مۆمنان على(علیه السلام) براى اغفال دشمنان، فداکارانه در بستر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) خوابید
آیه شریفه «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ ؛ بعضى از مردمِ (با ایمان و فداکار) جان خود را در برابر خشنودى خدا مى فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است» در حقّ آن حضرت نازل شد.
سال هجرت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مبدأ تاریخ مسلمانان است و تحوّلى عظیم در جهان اسلام روى داد.
اعمال اخلاقی ماه ربیع
1- روزه گرفتن به شکرانه سلامتی پیامبر اعظم و امیرمۆمنان از گزند کفار و مشرکان در اول ربیع‏الاول.
2- خواندن زیارت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) در این روز.

باز باران بی ترانه ....:Sham:

باز باران با تمام بی کسی های شبانه
می خورد بر مرد تنها
می چکد بر فرش خانه
باز می آید صدای چک چک غم
باز ماتم ...

من به پشت شیشه تنهایی افتاده
نمی دانم ، نمی فهمم
کجای قطره های بی کسی زیباست ....

نمی فهمم چرا مردم نمی فهمند


که آن کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد
:Sham:
کجای ذلتش زیباست ...
نمی فهمم ....
:Sham:

انسان چیست ؟
شنبه: به دنیا می آید.
یكشنبه: راه می رود.
دوشنبه: عاشق می شود.
سه شنبه: شكست می خورد.
چهارشنبه: ازدواج می كند.
پنج شنبه: به بستر بیماری می افتد.
جمعه: می میرد.

فرصت های زندگی را دریابیم و بدانیم که فرصت با هم بودن چقدر محدود است ...
از دلنوشته های پروفسور حسابی (پدر فیزیك ایران)

خدایا!
امیدم به توست،پس بی آنکه نامم رابپرسی
ودفترهای دیروزم را ورق بزنی،
رحمتت را در اولین روز ماه ربیع الاول برهمه دوستدارانت جاری کن..

حلول ماه ربیع الاول برشما مبارک :Mohabbat:

اللهم عجل لولیک الفرج:Rose:

نمیدونم چرا امشب ی جورایی دلم گرفت . . .

همین که از تلویزیون ماه ربیع الاول رو تبریک گفت اولش خوشال شدم اما بعدش به این فکر کردم که چقد زود محرم وصفر گذشت

و دلم برا عزاداری ها تنگ میشه

(ببخشید- دوس نداشتم کسی رو ناراحت کنم)

منم به همه اسک دینی ها تبریک میگم- انشالله که اعیاد این ماه به همگی خوش بگذره:Kaf:




سلام
حلول ماه مبارک ربیع الأول رو به همه تبریک میگم.
ان شاء الله که عزاداری های همه قبول باشه.

یک نکته ای خدمتتون عرض کنم: سرور واقعی ما شیعیان بهتره که از روز نهم ماه شروع بشه. چون در همین روزها (روزهای نخست پس از رحلت پیامبر (ص)) بوده که اون حوادث تلخ پشت در خانه ی امیرالمؤمنین (ع) و جسارتهایی که به فاطمه (س) شد اتفاق افتاده و در واقع ایام فاطمیه به نوعی از همین روزها شروع میشه.
پس بهتره که اینقدر زود از عزا بیرون نیایم و به فکر سرور و شادی نباشیم. حداقل تا روز نهم که شروع سرور واقعی ما شیعیان اون روز هست.

سلام و عرض ادب
من هم تبریک می گویم و البته آرزوی قبولی عرض ارادت ها به خاندان مطهر اهل بیت علیهم السلام وعزاداری های تک تک دوستان را دارم :Gol:

خب، مشاهده شد که جناب مهدی هم بسلامتی برگشته اند.... الحمدلله
الهی شکر
کم کم داشتیم عذاب وجدان می گرفتیم :khandeh!:

وای کـــاش بیایـــــــــــــی

پس از قرن و هزاره
هنوزم كه هنوز است
دو چشمش
به راه است
و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش
زیاد است
كه گویند
به اندازه یك « بدر » علمدار ندارد!
و گویند چرا این همه مشتاق، ولی او چرا یار ندارد!
تو خودت! مدعی دوستی و مهر شدیدی!
كه به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی، تو كجایی؟
تو كه یك عمر سرودی «تو كجایی؟» تو كجایی؟
باز گویی كه مگر كاستی ای بُد ز امامت،
ز هدایت،
ز محبت،
ز غمخوارگی و مهر و عطوفت
تو پنداشته ای هیچ كسی دل نگران تو نبوده؟
چه كسی قلب تو را سوی خدای تو كشانده؟
چه كسی در پی هر غصه ی تو اشك چكانده؟
چه كسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
چه كسی راه به روی تو گشوده؟
چه خطرها به دعایم ز كنار تو گذر كرد،
چه زمان ها كه تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر كرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی كجایی!؟
و ای كاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یكی بود، تو بودی ...
هر زمان بود تفاوت، تو رفتی، تو نماندی.
خواهش نفس شده یار و خدایت،
و همین است كه تاثیر نبخشند به دعایت،
و به افاق نبردند صدایت،
و غریب است امامت.
من كه هستم،
تو كجایی؟
تو خودت! كاش بیایی.
به خودت كاش بیایی...

اقا جون دلم گرفته ..

[b]content[/b]

[=Times New Roman]ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ :ﭘﺎﺷﻮ ﺑﯿﺎ ﺷﺎﻡ ﺑﺨﻮﺭ

من : ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﻡ …

ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ : ﺑﺎﺷﻪ ﻧﺨﻮﺭ !

ﺩﻭﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ : ﻧﺨﻮﺭ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﮐﺠﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ !

ﺳﻪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ : ﻧﺨﻮﺭ ﻓﺸﺎﺭﺕ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺿﻌﻒ ﮐﻨﯽ !

ﭼﻬﺎﺭ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ : ﻧﺨﻮﺭ ﺍﺯ ﮔﺸﻨﮕﯽ ﺑﻤﯿﺮﯼ؛ ﺷﮑﻞ ﺍﺳﮑﻠﺖ ﺷﺪﯼ ﺍﺯ ﺑﺲ ﻏﺬﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﯼ !..

ﻫﻤﺶ ﻣﻨﻮ ﺩِﻕ ﺑﺪﻩ … ﺑﯿـــــــــــــﺎ ﮐﻮﻭﻭﻓﺖ ﮐﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺟﻤﻊ ﮐﻨﻢ !

یعنی عشق اول و آخرمه..:hamdel::hamdel::hamdel::Gol::Gol::Gol:

.



خدایا

دلم می خواهد شبیه بی کس ترین آدمهای روی زمین باشم
شبیه آدمهایی که جز تو یاوری ندارند
از عظمت مهربانیت در حیرتم
چگونه به من محبت میکنی
در حالی که در سرزمین وجودم فصل سرد شیطانی حاکم است
خدایا!
سجده میکنم در برابرت که اینقدر در برابر من و گناهان من صبوری
کمکم کن تا این مهربانی هایت را درک کنم...
باسلام...حقیر هم حلول ماه ربیع الاول را تبریک
:roz::goleroz: میگویم..

[="Navy"]بسم الله
يا محمد ص
سلام به همه كلبه نشينان .
منم تبريك ميگم.
.
خب دادا مهدي هم كه برگشته .
دادا كليد كلبه كنار ارسال زير پيشرفته هست بردار :Nishkhand:
.
همگي موفق باشيد
يا حق
[/]

[="Times New Roman"][="Black"]

دايي حسن;454904 نوشت:
بسم الله
يا محمد ص
سلام به همه كلبه نشينان .
منم تبريك ميگم.
.
خب دادا مهدي هم كه برگشته .
دادا كليد كلبه كنار ارسال زير پيشرفته هست بردار :Nishkhand:
.
همگي موفق باشيد
يا حق

سلام علیکم..:Gol::Gol::Gol:
برو کنار بگذار نسیم بوزد..:khandeh!:[/]

[="Navy"]

Im_Masoud.Freeman;454907 نوشت:
سلام علیکم..
برو کنار بگذار نسیم بوزد..

بسم الله
يا محمد ص
سلام دادا.
دادا من برم كنار نسيم سرد مياد سرما ميخوري :ok:اونوقت كي جواب بزرگترتو بده.
منو دادا مهدي جلو طوفان ايستاديم و مي ايستيم تا به شما نخورد.
موفق باشي
يا حق[/]

[="Times New Roman"][="Black"]

دايي حسن;454912 نوشت:

بسم الله
يا محمد ص
سلام دادا.
دادا من برم كنار نسيم سرد مياد سرما ميخوري :ok:اونوقت كي جواب بزرگترتو بده.
منو دادا مهدي جلو طوفان ايستاديم و مي ايستيم تا به شما نخورد.
موفق باشي
يا حق


سلام به روی ماهت..:hamdel::hamdel::hamdel::hamdel::Gol::Gol::Gol:
به قول این گزارشگر مسابقات کشتی : خدا قوت دلاور..:khaneh::khaneh:[/]

[h=2]زندگی ...[/h]

[=&quot]زندگی مثل یک استکان‌چــــــای است!

[=&quot]به ندرت پیش می آید که

[=&quot]هم رنگش درست باشد..

[=&quot]هم طعمش و هم داغیش

این تاپیک ایستگاه خنده چرا بسته شده؟
فکرکردم همیشه بازه!

مورد داشتیم یه خواهر و برادره سر لوازم آرایش با هم دعواشون شده اونوقت پسره دو روزه که رفته توی اتاقش در رو روی خودش قفل کرده!!!

بسم الله ....

سلام

یه برنامه :

1. ایا شما هم عصر جمعه ها دلتون میگیره؟ چرا؟

2 .چیکارا میکنین که دلتون باز بشه؟

3.عصر جمعه رو دوس دارین اصلا ؟

4.روز جمعه حس و حالتون چه جوره؟


باورم نمیشه ایشون ابوالفضل پور عرب هستن بعدازسرطان ؟!!

عرض سلام و احترام :Gol:
:Gol:بنده هم حلول ماه ربیع الاول را تبریک میگم و آرزوی قبولی توسلات را برای تمامی اسک دینی ها دارم .:Gol:
امیدوارم در این ماه پر خیرو برکت عنایات پرودگار و باران رحمتش بر کشورمان و بر دلهامان افزون شود .


اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین

دوستان تو رو خدا برای فامیل ما که تازه رفته خونه بخت و تومور داشته و عمل کرده و الان تو کما است دعا کنید

یک روز علامه جعفری سوار تاکسی شده بودند ، در مسیر راه نفس عمیقی میکشه و از ته دل میگه : ای خدای من !
راننده تاکسی با اعتراض میگه یه جوری میگی ای خدای من که انگار فقط خدای شماست !!!
ایشان در جواب فورا دو بیت از سعدی می خواند :

چنان لطف او شامل هر تن است
که هر بنده گوید خدای من است
چنان کار هرکس به هم ساخته
که گویا به غیری نپرداخته

******

shaparak;454951 نوشت:

باورم نمیشه ایشون ابوالفضل پور عرب هستن بعدازسرطان ؟!!

اللّهمَّ إشفِ کلَّ مریض.
خدایا به حرمت این ماه عزیز و صاحبان این ماه(پیامبر رحمت«ص» و ائمه معصومین«علیهم السلام» ) همه بیماران در سرتاسر جهان را لباس عافیت بپوشان.
آمین:Doaa:

ابوالفضل;454945 نوشت:
1. ایا شما هم عصر جمعه ها دلتون میگیره؟ چرا؟

صبحش که خوبه اما رفته رفته دلگیر میشه تا اینکه در شب به اوج خودش میرسه ...

ابوالفضل;454945 نوشت:
2 .چیکارا میکنین که دلتون باز بشه؟

یاد خدا / درد دل با امام زمان

ابوالفضل;454945 نوشت:
.عصر جمعه رو دوس دارین اصلا ؟

اره ... یه جورایی ادم خیلی معنوی تر میشه ..

ابوالفضل;454945 نوشت:
4.روز جمعه حس و حالتون چه جوره؟

حس و حال غریب ... قابل وصف نیست ..


عاشق زمستان و برفم، او را نمی دانم... .
من و زمستان ، هیچوقت او را نفهمیدیم...!

سلام
عرض ادب و احترام
خوب هستید
خب من برگشتم و به امید خدا از امروز در خدمتون هستیم دوباره
کلبه که سر جاش است اعضای کلبه هم هستند؟
بذار بشمارم ببینم همه هستند
1 - 2 - 3 بچه تکون نخور دارم میشمارم:Ealam: یکی اون کبوتر بگیره هی نپره این و اون ور:Nishkhand:
.
.
.
خب ماه محرم و صفر هم تموم شد امیدوارم عزاداریهاتون قبول درگاه حق قرار بگیره:ok:
آیا این یک شروع دوباره است؟
شروع دوباره خوبه یا بده؟
شما تو زندگیتون شروع دوباره داشتید؟
خداوند تو قران گفته توابین را دوست داره خب توبه هم یه شروع دوباره است دیگه
چرا خداوند توابین را دوست داره؟

[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز کلبه فیروزه ای..:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

مدیر سایت نوشت:

متاسفانه تاپیک ایستگاه خنده با سیاست های سایت و رویکرد دینی سایت و مرکز که پاسخگویی به شبهات است سنخیت و مطابقت ندارد و عذر خواهی بنده را هم از فعالان این موضوع ابلاغ کنید.:Gol::Gol:

خوب این تاپیک ما هم پرونده اش بسته شد..
از همه ی دوستان عزیز مخصوصا مدیر عزیز و محترم سایت که تا به اینجا در حد توانشان از تاپیک حمایت کردن و لطفشان شامل حال بنده شده بی نهایت سپاسگذارم..:Gol::Gol:

موفق و سربلند باشید..:Gol::Gol:[/]

[="Century Gothic"][="Indigo"]

مهدی;455250 نوشت:
سلام
عرض ادب و احترام
خوب هستید
خب من برگشتم و به امید خدا از امروز در خدمتون هستیم دوباره
کلبه که سر جاش است اعضای کلبه هم هستند؟
بذار بشمارم ببینم همه هستند
1 - 2 - 3 بچه تکون نخور دارم میشمارم یکی اون کبوتر بگیره هی نپره این و و اون ور
.
.
.
خب ماه محرم و صفر هم تموم شد امیدوارم عزاداریهاتون قبول درگاه حق قرار بگیره
آیا این یک شروع دوباره است؟
شروع دوباره خوبه یا بده؟
شما تو زندگیتون شروع دوباره داشتید؟
خداوند تو قران گفته توابین را دوست داره خب توبه هم یه شروع دوباره است دیگه
چرا خداوند توابین را دوست داره؟

به آقا مهدی
سلام
کجا بودی آقا ؟!؟ دلمون برات تنگ شده بود !!![/]

مهدی;455250 نوشت:
خب من برگشتم و به امید خدا از امروز در خدمتون هستیم دوباره

سلام و عرض ادب

خوش آمدی آقا مهدی :roz:
وقتی نیستی جات حسابی خالیه

مهدی;455250 نوشت:
خوب هستید
خب من برگشتم و به امید خدا از امروز در خدمتون هستیم دوباره

سلام
خوش اومدید :Nishkhand: :Gol:

مهدی;455250 نوشت:
شما تو زندگیتون شروع دوباره داشتید؟

من همیشه میگم از فلان تاریخ دوباره شروع میکنم ولی تا الان موفق نشدم این شروع دوباره ها رو به نتیجه برسونم :Gol:

[="Times New Roman"][="Black"]یکی از فانتزی هام اینه بشم مدیر سایت اسکدین . بعد دایی حسن رو به دلیل عدم صلاحیت از پست مدیریت انجمن فرهنگ و رسانه مذهبی برکنار کنم..:khandeh!::Gol::Gol:[/]

مهدی;455250 نوشت:
سلام
عرض ادب و احترام
خوب هستید
خب من برگشتم و به امید خدا از امروز در خدمتون هستیم دوباره
کلبه که سر جاش است اعضای کلبه هم هستند؟
بذار بشمارم ببینم همه هستند
1 - 2 - 3 بچه تکون نخور دارم میشمارم:Ealam: یکی اون کبوتر بگیره هی نپره این و اون ور:Nishkhand:
.
.
.
خب ماه محرم و صفر هم تموم شد امیدوارم عزاداریهاتون قبول درگاه حق قرار بگیره:ok:
آیا این یک شروع دوباره است؟
شروع دوباره خوبه یا بده؟
شما تو زندگیتون شروع دوباره داشتید؟
خداوند تو قران گفته توابین را دوست داره خب توبه هم یه شروع دوباره است دیگه
چرا خداوند توابین را دوست داره؟

سلام ...
راسته راسته راسته راستش رو بخواین ... امروز شروع دوباره من هست ...

دیشب ... آخر وقت بود که یهو چشمم به اولین پست جناب مدیر فرهنگی از این موضوع خورد ...

[h=1]این تاپیک تقدیم به شهیده حاج رسولیها از اعضاء انجمن گفتگوی دینی[/h]
من با خانوم حاج رسولی ها دوست بودم ... نظراتشون به نظر من خیلی بلند پروازانه بود ... نمیدونستم ایشون شهید شدن ... خیلی خیلی ناراحت شدم ...
وقتی پست اول جناب مدیر فرهنگی رو خوندم ... خیلی خیلی رو من تاثیر گذاشت ...

اینی که همسره ایشون امسال شهید شد و خودشون هم چند ماه بعد مثله همسرشون شهید شدند ... و اینکه آخرین پستشون
در این سایت مطلب زیر بوده ...

نقل قول:

به نام خدا
سلام خدا و شهداء بر عزیزانی که در این تاپیک وپروفایل حقیر همدردی وابرازلطف واظهارمحبت فرمودند
خداوند باشهدای اسلام همنشینتان بفرماید.انشاءالله
ملتمس دعایتان..حاج رسولیها

باعث شد ... کمی بیشتر به زندگی فکر کنم ...

[=Century Gothic]

[=century gothic]
[=century gothic]

حقا که تو از سلاله ی فاطمه ای



[=century gothic]با خنده ی خود به درد ما خاتمه ای

[=century gothic]زیــباتر از این نام نـــــدیدم به جـــهان

[=century gothic]ســید عـــــلی حـــسینی خــامنه ای

*صرفا جهت تذکر*

فعالیت کردن در فضای مجازی و پاک ماندن در آن تقوای دو چندانی میخواهد.

یادمان نرود:

گاهی با گناه به اندازه یک کلیک فاصله داریم...

یادمان نرود:

فضای مجازی هم محضر خداست...در روز حساب تمام این سایت ها،...تمام کلیک ها ....یاهو مسنجر...آدی ها..

چت روم ها...به حرف می آیند و گواهی می دهند بر کارهایمان....

نکند که شرمنده شویم....امان از لحظه غفلت که خدا شاهد است و بس.....

اگر عمری گنه کردی ،مشو نومید از رحمت
تو ، توبه نامه را بنویس ، امضا کردنش با من


[="Century Gothic"][="Indigo"]

[/]

[="Tahoma"][="Indigo"]من کلا سعی می کنم هرروزم یه شروع دوباره باشه و متفاوت از روز قبل باشممممممممم
و هروقتم اینجوری فک میکنم انرزی دارم
[SPOILER]به قول دوستام اخر انرزی مثبتممممممممممم دلمون به شروع دوباره خوش نباشه به چی خوش کنیم؟؟؟؟؟؟؟کلا الکی خوشیم:khandeh!:[/SPOILER]
[/]

مهدی;455250 نوشت:
سلام
عرض ادب و احترام
خوب هستید

سلام جناب مهدی ....خوش اومدید به خونه ی خودتون ...:ok:
بچه:makhfi: اینقدر شلوغی نکن ..:khoshali:.برو واسه دایی ات یه لیوان اب بیار

مهدی;455250 نوشت:
آیا این یک شروع دوباره است؟
شروع دوباره خوبه یا بده؟

درسته ماه نو شده و برای شروع دوباره خوبه ...اما برای شروع کردن لازم نیست ماه نو بشه ..یا روز خاصی باشه
هر روزی که از نو شروع کنیم اون روز یه روز خاص میشه

مهدی;455250 نوشت:
سلام
عرض ادب و احترام
خوب هستید
خب من برگشتم و به امید خدا از امروز در خدمتون هستیم دوباره
سلام خوش اومدین.

مهدی;455250 نوشت:
آیا این یک شروع دوباره است؟
شروع دوباره خوبه یا بده؟
شما تو زندگیتون شروع دوباره داشتید؟
خداوند تو قران گفته توابین را دوست داره خب توبه هم یه شروع دوباره است دیگه
چرا خداوند توابین را دوست داره؟
این شروع دوباره های من واقعا داستانیه.ازهمونا که میگن ایشاا...ازشنبه.
مثلا ازشنبه بابرنامه ریزی درس میخونم!
ازشنبه روزی یه ساعت میشینم پای اینترنت!
ازشنبه قول میدم نذارم مامان کار کنه!
کلا درهمین حده....
ولی از ماه محرم پارسال یه قولی دادم مردونه پاش موندم.
امسالم یه کاری رو شروع کردم ان شاءالله پاش بمونم.:Gol:

[="Times New Roman"][="Black"]

آقا امیر;455314 نوشت:

بسم الله

موضوع قفل شده است