.ღ خــلوت با خــدا... ღ.

تب‌های اولیه

3592 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

خدایا...

کمکمون کن که شرمنده ی خون شهدا نشیم
کمکمون کن اون دنیا سرمون رو پایین نگیریم و شرمنده مادر شهدا نباشیم



روز مرگم نفسي وعده ي ديدار بده

وانگهم تا به لحد خرم و دلشاد ببر
«شهیدمحمدرضاحقیقی»

[="purple"]پروردگارا!
گفتی در زندگی عاقل باش؛
عقل شدم.

گفتی عاشقم باش؛
عشق شدم.

فهمیدم که باید عاشقی عاقل باشم.

متشکرم از آنچه نصیبم کردی.[/]

اگر بنده های من می دانستند که چه اشتیاقی به آنها دارم هانا از شوق می مردند.

گفتگو با خدا
این مطلب اولین بار در سال 2001 توسط زنی به نام ریتا در وب سایت یک کلیسا قرار گرفت، این مطلب کوتاه به اندازه ای تاثیر گذار و ساده بود که طی مدت 4 روز بیش از پانصد هزار نفر به سایت کلیسا ی توسکالوسای ایالت آلاباما سر زدند. این مطلب کوتاه به زبان های مختلف ترجمه شد و در سراسر دنیا انتشار پیدا کرد .

Interview with god

گفتگو با خدا

I dreamed I had an Interview with god

خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم .

So you would like to Interview me? "God asked."

خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟

If you have the time "I said"

گفتم : اگر وقت داشته باشید .

God smiled

خدا لبخند زد

My time is eternity

وقت من ابدی است .

What questions do you have in mind for me?

چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟

What surprises you most about humankind?

چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟

Go answered ….

خدا پاسخ داد ...

That they get bored with childhood.

این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند .

They rush to grow up and then long to be children again.

عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند .

That they lose their health to make money

این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.

And then lose their money to restore their health.

و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند .

By thinking anxiously about the future. That

این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند .

They forget the present.

زمان حال فراموش شان می شود .

Such that they live in neither the present nor the future.

آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال .

That they live as if they will never die.

این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد .

And die as if they had never lived.

و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند .

God's hand took mine and we were silent for a while.

خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .

And then I asked …

بعد پرسیدم ...

As the creator of people what are some of life's lessons you want them to learn?

به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند ؟

God replied with a smile.

خدا دوباره با لبخند پاسخ داد .

To learn they cannot make anyone love them.

یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد .

What they can do is let themselves be loved.

اما می توان محبوب دیگران شد .

learn that it is not good to compare themselves to others.

یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .

To learn that a rich person is not one who has the most.

یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد .

But is one who needs the least.

بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد

To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love.

یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم .

And it takes many years to heal them.

و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد .

To learn to forgive by practicing forgiveness.

با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن .

To learn that there are persons who love them dearly.

یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند .

But simply do not know how to express or show their feelings.

اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند .

To learn that two people can look at the same thing and see it differently.

یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند .

To learn that it is not always enough that they are forgiven by others.

یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند .

They must forgive themselves.

بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند .

And to learn that I am here.

و یاد بگیرن که من اینجا هستم .

Always

همیشه

بسمه تعالي . گفتگويي با خدا بر گرفته از سايت ادعيه و اذكار

گفتم: خسته‌ام

گفت: لاتقنطوا من رحمة الله

.:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::.

گفتم: انگار، مرا فراموش کرده ای!

گفت: فاذکرونی اذکرکم

.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟

گفت: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا

.:: تو چه می‌دانی! شاید موعدش نزدیک باشد (احزاب/63) ::.

گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟

گفت: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله

.:: کاراهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس/109) ::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچک است... یک اشاره‌ کنی تمامه!

گفت: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم

.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟

گفت: ان الله بالناس لرئوف رحیم

.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه – مهربان است (بقره/143) ::.

گفتم: دلم گرفته

گفت: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا

.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند (یونس/58) ::.

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله

گفت: ان الله یحب المتوکلین

.:: خدا آنهایی را که توکل می‌کنند دوست دارد (آل عمران/159) ::.

گفتم: خیلی چاکریم!

ولی این بار، انگار گفتی: حواست را خوب جمع کن! یادت باشد که:

گفت: و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره

.:: بعضی از مردم خدا را فقط به زبان عبادت می‌کنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا می‌کنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنند (حج/11) ::

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم ؛

گفت: فانی قریب

.:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد به تو نزدیک بشوم

گفت: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال

.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!

گفت: ألا تحبون ان یغفرالله لکم

.:: دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم مرا ببخشی

گفت: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه

.:: پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخر چه کاری می‌توانم بکنم؟

گفت: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده

.:: مگر نمی‌دانید خداست که توبه را از بنده‌هایش قبول می‌کند؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگر روی توبه ندارم

گفت: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب

.:: (ولی) خدا عزیزو دانا است، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟

گفت: ان الله یغفر الذنوب جمیعا

.:: خدا همه‌ی گناه‌ها را می‌بخشد (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی اگر بازهم بیابم؟ بازهم مرا می‌بخشی؟

گفت: و من یغفر الذنوب الا الله

.:: به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم می‌زند؛ ذوبم می‌کند؛ عاشق می‌شوم! ... توبه می‌کنم

گفت: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین

.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک

گفت: الیس الله بکاف عبده

.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار می‌توانم بکنم؟

گفت:یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما

.:: ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هایش بر شما درود و رحمت می‌فرستند تا شما را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است. (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

گفتم: هیچ کسی نمی‌داند تو دلم چه می‌گذرد

گفت: ان الله یحول بین المرء و قلبه

.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

گفتم: غیر از تو کسی را ندارم

گفت : نحن اقرب الیه من حبل الورید

.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.

گفتم : ...

گفت : ...

سلام به همه
این یه متن خیلی جالبه امیدوارم خوشتون بیاد

از خدا پرسيدم:خدايا چطور مي توان بهتر زندگي کرد؟
خدا جواب داد :گذشته ات را بدون هيچ تاسفي بپذير،
با اعتماد زمان حال ات را بگذران و بدون ترس براي آينده آماده شو.
ايمان را نگهدار و ترس را به گوشه اي انداز .
شک هايت را باور نکن و هيچگاه به باورهايت شک نکن.
زندگي شگفت انگيز است فقط اگربدانيد که چطور زندگي کنيد
مهم این نیست که قشنگ باشی ، قشنگ این است که مهم باشی! حتی برای یک نفر
مهم نیست شیر باشی یا آهو مهم این است با تمام توان شروع به دویدن کنی
كوچك باش و عاشق.. كه عشق می داند آئین بزرگ كردنت را
بگذارعشق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو باکسی
موفقيت پيش رفتن است نه به نقطه ي پايان رسيدن
فرقى نمي كند گودال آب كوچكى باشى يا درياى بيكران... زلال كه باشى، آسمان در توست

نلسون ماندلا

خدايا ميدونم خيلي گناهكارم:Ghamgin: ولي تو بزرگي تو كريمي تو رحيمي بخشش تو از گناهاي من خيلي بيشتره پس اميدمو هيچوقت از دست نميدم.

[=times new roman]بر من در وصل بسته می دارد دوست ****** دل را به عنان، شکسته می دارد دوست

زین پس من و دلشکستگی بر در او

****** چون دوست دل ِ شکسته می دارد دوست

با سلام، ممنون از مطالب زیبایتان :Gol:

خدایا، حالا که هرچه دارم از توست، و کرم تو بینهایته، بذار یه چیز بزرگ بخوام. چرا چیز بزرگ نخوام، در حالی که کوچک و بزرگ از توست؟ خدایا بهشت نمی خوام. نه اینکه بهشت بد باشه. ولی بهتر از بهشت هم هست... خدایا رسولت فرمود:

رأيت ربى تبارك و تعالى في احسن صورة.
پروردگارم را در نیکوترین صورت دیدم.

خدایا می خوام به نیکوترین صورت تو را ببینم. می دونم لیاقت ندارم، ولی خواسته من اینه. اگر باید بهایی برای این هدف بپردازم، بهایش را شده به زور از من بگیر. چه طاقت بیارم چه نیارم. مهم آخرشه. :Gol:

یا حق

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم …
گفتی: فانی قریب
.:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم…ای كاش می‌شد به تو نزدیك شوم …
گفتی: و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت را پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لكم
.:: دوست ندارید خدا شمارا ببخشد؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشی …
گفتی: و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواهید شمارا ببخشد وسپس توبه كنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه… آخه چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگر نمی‌دانید خداست كه توبه را از بندگانش قبول می‌كند؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم ...
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزاست و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳ ) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای كدام گناهم توبه كنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خداوند همه‌ی گناهان را می‌بخشد (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا كیست كه گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌كنه؛ عاشق می‌شم! … توبه می‌كنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خداوند توبه‌كنندگان و نیز آنهایی كه پاك هستند را دوست دارد (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك
گفتی: الیس الله بكاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی:یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما .:: ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی است كه خودش و فرشته‌هایش بر شما درود و رحمت می‌فرستند تا شما را از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیاروند . خدا نسبت به مؤمنین مهربان است (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

جانم به فدای تو
آقا امیر المومنین علیه السلام چقدر زیبا مناجات نمودن با خدا را به ما آموزش میدهد:
إلهی کفی بي عزّاً أن أکونَ لکَ عبداً و کفی بي فخراً أن تکون لي ربّاً ؛ خدای من برای من این عزت و سر بلند کافیست که بنده تو هستم و این فخر و مباهات برای من بس که تو پروردگار منی.

[=Franklin Gothic Medium][=Franklin Gothic Medium]... راز و نیاز و عبادت پیامبر (ص) با پروردگار ...
[=Franklin Gothic Medium]
[=Franklin Gothic Medium]

[=Franklin Gothic Medium] پيامبر اعظم اسلام (ص) لذتبخش ترين كارها را ارتباط با معبود و راز و نياز با خدا می دانست و هيچ گاه از اظهار عبوديت در برابر خداوند خسته نمی شد چنانکه برخی اوقات در نماز حالاتی به آن حضرت دست می داد كه تنها محبان و اوليای الهی در خور دريافت اين نوع حالاتند.
[=Franklin Gothic Medium] بدون شك اظهار عبوديت و بندگی و راز و نياز با حضرت حق، شوقی در دل ها پديد می آورد كه محبت غير خدا را به وادی فراموشی می كشاند و صحرای دل انسان را به شورستانی تبديل می نمايد كه مهر غير خدا هرگز در آن نخواهد روييد.
[=Franklin Gothic Medium]با عبوديت و بندگی خداست كه آدمی در خود احساس آرامش می كند، خويش را درمی يابد و موقعيت خود را در نظام هستی پيدا می كند.
[=Franklin Gothic Medium] پيامبر عظيم الشأن اسلام به نحو اتم و اكمل حالت عبوديت خويش را حفظ می كرد و عبادت عارفانه ای داشت كه كمتر كسی آن حالت را می تواند داشته باشد.
[=Franklin Gothic Medium] عايشه همسر پيامبر می گويد: «رسول خدا (ص) با ما حرف می زد و ما با او سخن می گفتيم. همين كه موقع نماز می شد او را حالتی دست می داد كه گويی نه ما را می شناسد و نه ما او را می شناسيم. (بحارالانوار ج۸۴ ص۲۵۷)
[=Franklin Gothic Medium]
[=Franklin Gothic Medium] امير المؤمنين علی (ع) نيز می فرمايد: " رسول خدا(ص) هيچ چيز را بر نماز مقدم نمی داشت و چون وقت نماز داخل می شد گويا هيچ يك از اهل و عيال، قوم و خويش و دوست خود را نمی شناخت."
[=Franklin Gothic Medium]
[=Franklin Gothic Medium] و[=Franklin Gothic Medium] امام سجاد(ع) علاقه و شوق پيامبر را به عبادت چنين بيان می فرمايد: «پيامبر اكرم روی پا می ايستاد ( نماز می خواند) تا آن كه خداوند اين آيه را نازل كرد: « ما قرآن را براي اين نفرستاديم كه تو اين قدر خودت را به مشقت اندازی» همچنين وارد شده است كه :
[=Franklin Gothic Medium] «شبی پيامبر(ص) در خانه يكی از همسرانش (ام سلمه) بود. اندكی از شب نگذشته بود كه ام سلمه ديد رسول خدا در بستر نيست. ام سلمه برخاست و دنبال او گشت، ناگهان متوجه شد كه حضرت كنار اتاق ايستاده، دست ها را بلند كرده اشك از ديدگانش جاری است
[=Franklin Gothic Medium] و اين چنين با خدا راز و نياز می كند: خدايا، نيكی هايی كه به من عطا فرموده ای از من مگير، خدايا! دشمنان و حسودان مرا شاد مگردان، خدايا! مرا به بدی هايی كه از آنها نجاتم دادی باز مگردان، خدايا يك لحظه مرا به خودم وا مگذار».
[=Franklin Gothic Medium]

گفتم: خداي من، دقايقي بود در زندگانيم که هوس مي

کردم سرسنگينم را که پر از دغدغهء ديروز بود و

هراس فردا بر شانه هاي صبورت بگذارم، آرام

برايت بگويم و بگريم، در آن لحظات شانه هاي تو

کجا بود؟



گفت: عزيز تر از هر چه هست، تو نه تنها در آن

لحظات دلتنگي که در تمام لحظات بودنت بر من تکيه

کرده بودي، من آني خود را از تو دريغ نکرده ام که

تو اينگونه هستي. من همچون عاشقي که به معشوق

خويش مي نگرد، با شوق تمام لحظات بودنت را

به نظاره نشسته بودم.



گفتم: پس چرا راضي شدي من براي آن همه دلتنگي،

اينگونه زار بگريم؟



گفت: عزيزتر از هر چه هست، اشک تنها قطره اي

است که قبل از آنکه فرود آيد عروج مي کند،

اشکهايت به من رسيد و من يکي يکي بر زنگارهاي

روحت ريختم تا باز هم از جنس نور باشي و از

حوالي آسمان، چرا که تنها اينگونه مي شود تا هميشه

شاد بود.



گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگي بود که بر سر راهم

گذاشته بودي؟



گفت: بارها صدايت کردم، آرام گفتم از اين راه نرو

که به جايي نمي رسي، تو هرگز گوش نکردي و آن

سنگ بزرگ فرياد بلند من بود که عزيزتر از هر چه

هست، از اين راه نرو که به ناکجا آباد هم نخواهي

رسيد.



گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتي؟



گفت: روزيت دادم تا صدايم کني، چيزي نگفتي،

پناهت دادم تا صدايم کني، چيزي نگفتي، بارها گل

برايت فرستادم، کلامي نگفتي، مي خواستم برايم

بگويي آخر تو بندهء من بودي چاره اي نبود جز نزول

درد که تو تنها اينگونه شد که صدايم کردي.



گفتم: پس چرا همان بار اول که صدايت کردم درد را

از دلم نراندي؟



گفت: اول بار که گفتي "خدا" آنچنان به شوق آمدم که

حيفم آمد بار دگر خداي تو را نشنوم، تو باز گفتي خدا

و من مشتاق تر براي شنيدن خدايي ديگر، من اگر مي

دانستم تو بعد از علاج درد هم بر خدا گفتن اصرار

مي کني همان بار اول شفايت مي دادم.



گفتم: مهربانترين خدا ! دوست دارمت ...



گفت: عزيز تر از هر چه هست من دوست تر

دارمت ...

سلام،
به نظرم این مناجات امام سجاد علیه السلام بی نظیر است:
خدایا من در کلبه محقر خودم چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود ندارم، من خدایی چون تو دارم و تو نداری.

البته متنش را از چیزی که در ذهنم بود نوشتم.

[="darkred"]

خدايا
[/]

[="indigo"]

ميبيني و مي داني و برآوردن ميتواني پس چون حاضري و ناظري چه گويم؟!
[/]
[="purple"]
خواجه عبدالله انصاري
[/]

[="darkred"]

خدايا
[/]

[="darkgreen"]

امروز كه مرا اندوهي پيش آيد با تو گويم اگرم فردا از تو اندوهي رسد با كه گويم ؟!
[/]

[="darkred"]

ذوالنون مصري
[/]

[="darkred"]

خدايا
[/]

[="darkgreen"]

خواندي تاخير كرديم , فرمودي تقصير كرديم , هيهات آن چه كرديم بي تدبير كرديم .
[/]

[="darkred"]

خواجه عبدالله انصاري
[/]

[="darkred"]

نيايشهاي عارفانه شهيد چمران
[/]

[="indigo"]خدايا تو را شکر مي کنم که با فقر آشنايم کردي تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار دروني نيازمندان را درک کنم . [/]
[="purple"]خدايا هدايتم کن زيرا مي دانم که گمراهي چه بلاي خطرناکي است . [/]
[="darkorchid"]خدايا هدايتم کن که ظلم نکنم زيرا مي دانم ظلم چه گناه نابخشودني است .[/]
[="magenta"]خدايا ارشادم کن که بي انصافي نکنم زيرا کسي که انصاف ندارد ، شرف ندارد .[/]
[="navy"]خدايا راهنمايم باش تا حق کسي را ضايع نکنم که بي احترامي به يک انسان همانا کيفر خداي بزرگ است. [/]
[="blue"]خدايا مرا از بلاي غرور وخودخواهي نجات ده تا حقايق وجود را ببينم و جمال زيباي تو را مشاهده کنم .[/]
[="royalblue"]خدايا پستي دنيا و ناپايداري روزگار را هميشه در نظرم جلوه گر ساز تا فريب زرق وبرق عالم خاکي مرا از ياد تو دور نکند .[/]
[="deepskyblue"]خدايا من کوچکم ، ضعيفم ، ناچيزم ، پر کاهي در مقابل طوفانها هستم . به من ديده عبرت بين ده تا ناچيزي خود را ببينم و عظمت و جلال ترا براستي بفهمم و بدرستي تسبيح کنم[/] .

[="navy"]ای كریمی كه بخشنده عطایی و ای حكیمی كه پوشنده خطایی و ای صمدی كه از ادراك جدایی و ای احدی كه در ذات و صفات بی همتایی و ای قادری كه خدایی را سزایی و ای خالقی كه گمراهان را راهنمایی . جان ما را صفای خود ده و دل ما را هوای خود ده و چشم ما را ضیای خود ده و ما را از فضل و كرم خود آن ده كه آن به .
[/]

[="deepskyblue"]

خواجه عبدالله انصاری
[/]

[="darkred"]خدايا [/]

[="red"]من در كلبه فقيرانه خويش چيزي دارم كه تو در عرش كبريايي خود نداري , من چون تويي دارم كه تو همچون خودي نداري.[/]

[="darkred"]

امام سجاد (ع)
[/]

[="darkred"]

خدايا
[/]

[="navy"]دیگرا مست شرابند،من مست ساقی ، مستی ایشان فانی است و از من باقی[/]

[="navy"]

خواجه عبدالله انصاری
[/]

[="darkred"]

خدایا
[/]

[="darkgreen"]عاجز و سرگردانم ،نه آنچه را دانم دارم و نه آنچه را دارم دانم .[/]

[="yellowgreen"]

خواجه عبدالله انصاری
[/]

[="darkred"]

خدايا
[/]

[="indigo"]به من زیستنی عطا كن كه در لحظه ی مرگ ، بر بی ثمری لحظه ای كه برای زیستن گذشته است ، حسرت نخورم .[/]

[="plum"]
دكتر علی شریعتی
[/]

ای عزیزترین یارباوفاازدریای محبتت قطره ای بمن بچشان وه که چه گفتم بکفر بیشتر میمانداین منم که دهان بسته ام

[=Times New Roman]

[=Times New Roman]الهی: بدان حق بر ما بسیار دارند ،چه برسد به خوبان.

الهی: توبه از گناه آسان است، توفیق ده تا از عبادتهایمان توبه کنیم.

الهی: اگر آخرم مثل اولم باشد، بدا به اول وآخرم...

[=Times New Roman]الهی: آن که سحر ندارد، از خود خبر ندارد.

[=Times New Roman]الهی: وای بر من اگر دلی از من برنجد.

[=Times New Roman]الهی: عقل وعشق مثل سنگ وشیشه اند، عاشقان از عاقلان نالند نه ازجاهلان.

[=Times New Roman]الهی: خوشا آنان که درجوانی شکسته شدند که پیری خود شکستگی است.

[=Times New Roman]الهی: همه سر آسوده خواهند وحسن دل آسوده.

[=Times New Roman]الهی: آن که راعشق نیست، ارزش نیست.

[=Times New Roman]الهی: پرندگان همه یک طرف ومرغ عشق یک طرف،گیاهان همه یک جهت وگیاه عشق یک جهت،همه

[=Times New Roman]درسها یک جانب ودرس عشق یک جانب، همه یک سوی وعشق یک سوی.

[=Times New Roman]الهی: از گناه این وآن رنج می برم، که از چون تویی روی گردانند.

[=Times New Roman]الهی: وقتی بیدار شدم که ،هنگام خواب است...

[=Times New Roman]الهی: موج از دریا خیزد، وبا وی آمیزد، و در وی گریزد، و از وی ناگزیر است.

[=Times New Roman]الهی: شکرت که حیوانی را در قفس نکرده ام، دستم ده که در قفس شده ها را رهایی دهم.

[=Times New Roman]الهی: همنشین از همنشین رنگ می گیرد .خوشا آن که با توهمنشین است. . .

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

اي پيك را ستان خبر يار ما بگو .... احوال گل به بلبل دستان سرا بگو
ما محرمان خلوت انسيم غم مخور ............ احوال گل با يار آشنا بگو

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

............
......
.......ترا در وسع خود میخوانم و تونیز در وسع خود پاسخم را میدهی

.......و من متحیرم که تو خالق من چگونه این وسع اندک را با وسعی

..................................عالم گیر پاسخ میدهی؟

..............

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

...........

...................من به ظلمت میل میکنم وتو به سوی نور هدایتم میکنی

.........................خداوندا ظلمت ضمیرم را با نور حق خود بیارای

...............

maryam;25522 نوشت:
چند روز پیش مجلس سخنرانی بودم
میگفتن:خدا وقتی بنده ای با سرگرم شدن به دنیا ازش دور میشه و دیگه صداش نمیکنه یک مشکلی براش پیش میاره تا دوباره برگرده پیش خدا
خدا ممنون برای همه مشکلاتم:Gol:

این یه دونه جالبه اگه کسی به من بی محلی کنه من میرم پیش اتقاقا یکی از دوستام هم جدیدا کم محلی می کرد باز من چند بار رفتم سراغش

نه اینکه یه بلا سرش بیارم بیاد پیشم زاری کنه:Gig:

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

..............................

.......................خدایا : چنان در عشق خودت غرقم کن که جز یاد تو در

....................................................ذهنم نماند

..........................................

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

....................
......

......خدایا بارها از تو طلب سلامتی داشتم وتو پاسخی شایسته به این طلب دادی
.................... واکنون در شکر این داده ات ؛ لیاقت این دارایی راطلب
.........................................میکنم

........................

الهي العفو

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

......................................پروردگارا به من گوشی شنوا عطا کن تا کلامت را به جان خریدار

..............................................................................باشم

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

................................
.............................خدایا دلم را به وسعت کرمت وسیع گردان تا بتوانم رأفتی

.................. ..........................................شایسته را در آن بپرورانم

............................

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

.........................

................................الهی دیده ای ده پاک و روشن
............................................مرا اندیشه ای ده همچو توسن
.................................دو بال علم وتقوا را عطا کن
..............................................در اوج معرفت من را رهاکن

.................................

[="Navy"]خدایا فقط ازت یه چیز میخوام اونم توفیق بندگیته و اینکه عاقبت بخیر بشم :Ghamgin: فکر کنم دو تا شد!!!:Gig:
توفیق عبادتی که بعدش غرور نباشه و عملم نابود نشه .
[/]

به دنبال خدا نگرد خدا در بيابان هاي خالي از انسان نيست
خدا در جاده هاي تنهاي بي انتها نيست
به دنبالش نگرد

خدا در نگاه منتظر کسي است که به دنبال خبري از توست
خدا در قلبي است که براي تو مي تپد
خدا در لبخندي است که با نگاه مهربان تو جاني دوباره مي گيرد

خدا آن جاست
در جمع عزيزترين هايت
خدا در دستي است که به ياري مي گيري
در قلبي است که شاد مي کني
در لبخندي است که به لب مي نشاني
خدا در بتکده و مسجد نيست
گشتنت زمان را هدر مي دهد
خدا در عطر خوش نان است
خدا در جشن و سروري است که به پا مي کني
خدا را در کوچه پس کوچه هاي درويشي و دور از انسان ها جست و جو مکن
خدا آن جا نيست

او جايي است که همه شادند
و جايي است که قلب شکسته اي نمانده
در نگاه پرافتخار مادري است به فرزندش
در نگاه عاشقانه زني است به همسرش
بايد از فرصت هاي کوتاه زندگي جاودانگي را جست
زندگي چالشي بزرگ است
مخاطره اي عظيم
فرصت يکه و يکتاي زندگي را
نبايد صرف چيزهاي کم بها کرد
چيزهاي اندک که مرگ آن ها را از ما مي گيرد
زندگي را بايد صرف اموري کرد که مرگ نمي تواند آن ها را از ما بگيرد
زندگي کاروان سرايي است که شب هنگام در آن اتراق مي کنيم
و سپيده دمان از آن بيرون مي رويم
فقط چيزهايي اهميت دارند
چيزهايي که وقت کوچ ما از خانه بدن با ما همراه باشند
همچون معرفت بر الله و به خود آيي

دنيا چيزي نيست که آن را واگذاريم
دنيا چيزي است که بايد آن را برداريم و با خود همراه کنيم
سالکان حقيقي مي دانند که همه آن زندگي باشکوه هديه اي از طرف خداوند و بهره خود را از دنيا فراموش نمي کنند
کساني که از دنيا روي برمي گردانند
نگاهي تيره و يأس آلود دارند
آن ها دشمن زندگي و شادماني اند

خداوند زندگي را به ما نبخشيده است تا از آن روي برگردانيم
سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسيد: آيا «زندگي» را «زندگي کرده اي»؟

[=Garamond]خدایا:

[=Garamond]من گمشده ی دریای متلاطم روزگارم و تو بزرگواری! پس ای خدا! هیچ می دانی كه بزرگوار آن است كه گمشده ای را به مقصد برساند ؟ تا ابد محتاج یاری تو ، رحمت تو ، توجّه تو ، عشق تو ، گذشت تو ، عفو تو ، مهربانی تو ، و در یك كلام ... محتاج توام !

[=Garamond]خدايا :

[=Garamond]به من زيستنی عطا کن ،
[=Garamond]که لحظه ی مرگ ،
[=Garamond]بر بی ثمری لحظه ای که برای زيستن گذشته است ،
[=Garamond]حسرت نخورم .
[=Garamond]و مردنی عطا کن ،
[=Garamond]که بر بيهودگی اش ، سوگوار نباشم.
[=Garamond]بگذار تا آن را من ، خود انتخاب کنم ،
[=Garamond]امّا آن چنان که تو دوست داری .
[=Garamond]" چگونه زيستن " را تو به من بياموز ،
[=Garamond]" چگونه مردن " را خود خواهم آموخت !

مناجات نامه


الهی! اگر طاعت بسی ندارم در هر جهان جز تو کسی ندارم.
الهی! تا به تو آشنا شدم از خلق جدا شدم و در هر جهان شیدا شدم نهان بودم پنهان شدم.

الهی! تو دوستان را به دشمنانت می‌نمایی، درویشان را غم و اندوه دهی، بیمار کنی و خود بیمارستان کنی، درمانده کنی و خود درمان کنی، از خاک آدم کنی و با وی چندان احسان کنی، مجلسش روضه رضوان کنی،

الهی! از پیش خطر و از پس راهم نیست، دستم گیر که جز تو پناهم نیست.
الهی! دستم گیر که دست آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.
الهی! خود را از همه به تو وابستم، اگر بداری تو را پرستم و اگر نداری خود پرستم نومید مساز بگیر دستم.
الهی! ای دورنظر و ای نیکو حضر و ای نیکوکار نیک منظر، ای دلیل هر برگشته، و ای راهنمای هر سرگشته، ای چاره ساز هر بیچاره و ای آرنده هر آواره، ای جامع هر پراکنده و ای رافع هر افتاده. دست ما گیر ای بخشنده بخشاینده.
الهی! کار آن دارد که با تو کاری دارد. یار آن که دارد چون تو یاری دارد. او که در هر دو جهان تو را دارد هرگز کی تو را بگذارد.
الهی! در سر گریستنی دارم دراز. ندانم از حسرت گریم یا از ناز.
الهی! یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر وجان.
الهی! یکتای بی‌همتایی، قیوم توانایی، بر همه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب مصفایی، از شرک مبرایی، اصل هر دوایی، داروی دل‌هایی،بتو رسد ملک خدایی.
الهی! نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.
الهی! ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی. مومنان را گواهی. چه عزیز است آن کس که تو خواهی.
الهی! ای خالق بی‌مدد و ای واحد بی‌عدد، ای اول بی‌هدایت و ای آخر بی‌نهایت. ای ظاهر بی‌صورت و ای باطن بی‌سیرت، ای حی بی‌ذلت ای بخشنده بی‌منت، ای داننده رازها، ای شنونده آوازها، ای بیننده نمازها، ای شناسنده نامها، ای رساننده گامها، ای مطلع بر حقایق، ای مهربان بر خلایق، عذرهای ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر و بر عیب‌های ما مگیر که تو قوی و ما حقیر، از بنده خطا آید و ذلت و از تو عطا آید و رحمت.
الهی! ای کامکاری که دل دوستان در کنف توحید توست و ای که جان بندگان در صف تقدیر تو است، ای قهاری که کس را به تو حیلت نیست، ای جباری که گردن کشان را با تو روی مقاومت نیست، ای کریمی که بندگان را غیر از تو دست آویز نیست. نگاه دار تا پریشان نشویم و در راه آر تا سرگردان نشوی.
علامه آیت الله حسن زاده آملی


[=Verdana]الهی، بـه من آن ده كه لایـقـش بـاشـم
[=Verdana]مرا انگونه سازكه لایق عطای توباشم
[=Verdana]

[=Verdana]الهی، بـه من آن ده كـه درشـان تــوبـاشد
[=Verdana]مرا آنگونه بساز كه درشان عطای توباشم

[=Verdana]الهی، مـرا آن ده كــه دررضــای تـوبــاشد
[=Verdana]مرا آنگونه سازكه راضی بررضای توباشم
[=Verdana]

[=Verdana]الهی، بنده ی تـوهستم و براین بندگی مفتخـرم
[=Verdana]مـرا آنگونه بـاش كـه بـرخـدائیت مـفتخربـاشی
[=Verdana]

[=Verdana]الهی، ببخشای مرا كه بی پرده با تو سخن گفتم

خدايا ديگه خسته شدم...
ديگه تحمل اين همه سختي رو ندارم...
خدايا از دنيا و مردمش خسته ام...
دنيا خيلي اذيتم ميكنه...
خدايا غريب و تنهام...
خيلي تنهام...
خدايا براي مرگم دعا كن...:geryeh:

:Gol:

تنهام


خدايا! با اينكه تنهام، اما دلم به اين خوشه كه در خونت به روم بازه.
اله من! اگر از همه چيز و همه كس خسته شدم اما ميدونم تو هيچ وقت از بنده گناه كارت خسته نميشي.
محبوب من! تو از مادر مهربان تري و رئوف تر، مادر لحظه اي رو از رسيدگي به فرزندش غافل نميشه پس ...
خدايا! تو به من وجود دادي، هستي خودم رو مديون تو ام. پس مرا درياب.

:Gol:

خدایا در خوشی ها شاکرم و در سختی ها گلایه مند! کمکم کن شاکر بودن به معنای واقعی را بیاموزم

خدایا اجازه نده غرق دنیا بشم که دنیا فریبنده است و من چون کودکی ساده غرق زرق و برق آن خواهم شد مگر آن که خودت هوام را داشته باشی


« خدایا! به تو پناه می برم از اینکه چیزی از تو بخواهم که به آن آگاهی ندارم و اگر مرا نبخشی و مشمول رحمتت قرار ندهی از زیان کاران خواهم بود.» سوره هود، آیه

تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنه افتاد.
او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد و اگر چه روزها افق را به دنبال یاری رسانی از نظر می گذارند، اما کسی نمی آمد.
سرانجام خسته و از پا افتاده موفق شد از تخته پاره ها کلبه ای بسازد تا خود را از عوامل زیان بار محافظت کند و داراییهای اندکش را در آن نگه دارد.
اما روزی که برای جستجوی غذا بیرون رفته بود، به هنگام برگشتن دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود. متاسفانه بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه جیز از دست رفته بود.
از شدت خشم و اندوه درجا خشک اش زد............ فریاد زد:

'' خدایا چطور راضی شدی با من چنین کاری کنی؟''
صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید. کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد.
مرد خسته، از نجات دهندگانش پرسید: شما از کجا فهمیدید که من اینجا هستم؟
آنها جواب دادند: ما متوجه علائمی که با دود می دادی شدیم.


وقتی که اوضاع خراب می شود، ناامید شدن آسان است. ولی ما نباید دلمان را ببازیم..........
چون حتی در میان درد و رنج دست خدا در کار زندگی مان است.
پس به یاد داشته باش ، در زندگی اگر کلبه ات سوخت و خاکستر شد، ممکن است دودهای برخاسته از آن علائمی باشد که عظمت و بزرگی خداوند را به کمک می خواند

خدایا امروز تهنام نذار

ای خداوند تنهائی
آن زمان که همگان به انسان پشت می کنند تنها حضور تو تنهائی را طراوت می بخشد ،خود را از ما دریغ نکن .

ای خداوند صداقت
گوهرمفقود صداقت را از میان خاکستر روزمرگی عیان کن

ای خداوند پیمان و پیوند
اگر شکستن پیمان ها و گسستن پیوند ها سیاست است ما را از این سیاست مصون بدار

ای خداوند اجابت
هیچ خواستی در آستان تو بی اجابت نمی ماند ، ما را خواستن بیاموز

خدایا
ما اگر بد کنیم تو را بنده های خوب بسیار است ، تو اگر مدارا نکنی ما را خدای دیگری کجاست؟

خدایا
اگر خلایق به حلال تو قناعت می کردند ، شیطان را اینچنین چیره بر خویش نمی یافتند به غنای ما در حلالت ،بازار شیطان را کساد کن

ای خدای منتقم
در این وانفسای گرانی ، تنها کالای رو به تنزل دین توست .بهای آن را در چشم دین فروشان بیفزا تا جنین ارزانش نفروشند

ای تنها تکیه گاه
از چشیدن نامردی و کشیدن نامرادی گریزی نیست .باک هم نیست .به شرط آن که حسابش نزد تو محفوظ بماند و البته خوش حساب تر از تو کیست ؟
مناجات سید مهدی شجاعی

خدایا خودت گفتی توی خفا باهات حرف بزنیم خودت از درونم خبر داری پس به داد دلم برس .

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
....................در بهار عمر

...............................................خداوندا کمکم کن تا تنهاترا بپرستم وبتهای کعبه ی درونم
............................................................را بشکنم


خداوندا نمي دانم ...

در اين دنياي وانفسا كدامين تكيه گاه را تكيه گاه خويش سازم

نمي دانم خداوندا...نمي دانم

دراين وادي كه عالم سر خوش است و جاي خوش دارد

كدامين حالت و حال و دل عالم نصيب خويشتن سازم

نمي دانم خداوندا

به جان لاله هاي پاك و والايت نمي دانم

و مي گريم خداوندا

دگر گيجم خداوندا

خداوندا تو راهم ده پناهم ده

اميدم ده خداوندا كه ديگر نا اميدم من و مي دانم كه نوميدي ز درگاهت گناهي بس ستم بار است

وليكن من كه مي دانم

دگر پايان پايانم

و مي دانم كه آخر بغض پنهاني مرا بي جان و تن سازد

چرا پنهان كنم دردم؟

چرا با كس نگويم من؟

چرا با من نمي گويند ياران رمز رهگشايي را؟

همه ياران به فكر خويش ودر خويش اند گهي پشت وگهي پيش اند

ولي در انزواي اين دل تنهاچرا ياري ندارم من كه دردم را فرو ريزد؟

دگر هنگامه تركيدن اين درد پنهان است

خداوندا نمي دانم نمي دانم

ونتوانم به كس گويم... نمي دانم خداوندا

فقط مي سوزم ومي سازم وبادرد پنهاني

بسي من خون دل دارم ولي بي آب وگل دارم

[="DarkGreen"]خدايا بهم توفيق بده درد دين داشته باشم نه درد دنياي فاني .

خدايا بهم توفيق بده شيريني عبادتتو حس كنم تا گرد گناه و شيريني اون نگردم .

خدايا بهم توفيق بده غصه از دست دادن لحظاتي كه ميتونستم صرف عبادت كنم بخورم نه غصه از دست دادن لذت هاي مادي دنيا و خوشي هاش

خدايا بهم توفيق بده وقتي توبه ميكنم پايبند به اون و عهد و قرارم باشم .

خدايا بهم توفيق بده اگه روزي اين نعمتارو نصيبم كردي شكرگزارش باشم و قدر اين نعمتاي با ارزشو بدونم .[/]

[="SeaGreen"]خدايا ميدونم بايد به خاطر رفتارم روم نشه كه اينهمه ازت خواسته داشته باشم ولي لطف و مهربونيت نميزاره نااميد بشم :Ghamgin:ميدوني خيلي دوست دارم و عاشقتم ولي قبول دارم نتونستم دوست داشتنمو درست تو عمل نشون بدم خدايا خودت بهم توفيق بده در عمل بتونم دوست داشتنمو ثابت كنم تو كه بر هر چيز قادري منو دست خالي برنگردون .[/]

[="DarkRed"]

خدايا چنان كن سرانجام كار تو :Sham:خوشنود باشي و ما رستگار
[/]

[=arial, helvetica, sans-serif]خدا ، بنده ی گناه کاریم[/]
[=arial, helvetica, sans-serif] ولی بگو ، جز تو کـیـو داریم ؟![/]
[=arial, helvetica, sans-serif] بیشتر از اینا به تو بدهکاریم[/]
[=arial, helvetica, sans-serif] ولی به لطفت هنوز امیدواریم[/]
[=arial, helvetica, sans-serif] پروردگار من و بنده ها ، جای تو در قلب ما[/]
[=arial, helvetica, sans-serif] شرمندایم از کرده ها[/]
[=arial, helvetica, sans-serif] مرحم بذار بر درد ما[/]

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
..
.....................

..............ای یگانه مرا به افتخار بندگی خودت بپذیر وکمکم کن
.......................... تا از رانده شدگان درگاهت نباشم

..........................

:Sham:سراسیمه سلام .هنگام انتظار سلام .هنگام رسیدن سلام. قصه ی من قصه ی یه غریبی وسط پر از آشناست .دلم گرفته می دونی چرا آخه قصاص قبل جنایت می کنیم آخه بدون دشمنی همدیگر و آزار می دیم.مردم یادشون رفته باید عیب هم دیگرو بپوشونن .دایم ایراد میگیرن .دایم ندونسته نظر می دن ودل هم می سوزونن. به هم فخر می فرشن و دارم .نداری شده ورد زبونشون .شاخک محبتم شکسته میشه برای دلم کاری بکنی باید دعا باید عربی بخونم اگه جایی از آفریدت هیجان زده شدم هوس کرد م همون جا سجده کنم به مهربونیت مردم شروع میکنن به خرده گرفتن . اگه دلم گرفت کف دست راستم باز کردم خدا روتوش گذاشتم و شروع کردم به گریه به گله کردن اگه مثل بچه ها یادم بره منم کینه کنم واگه بدی مردم را فراموش کنم آدم عادی نیستم من غیر عادیم اما می خوام بگم ممنونم که کینه کردن .دلخوری و ناراحتی رو از گرفتی بزار هر چی می خوان بگن من به داشتن تو می نازم. آره اوایل سخت بود به درشتی اطرافیان خندیدن حالا دیگه نیست دلم برات تنگ شده مهربونم مگه حق گرفتنی نیست ؟مگه مرگ حق نیست باور کن دیگه موندن قشنگ نیست هر آنچه به عزیزانت دادی از من دریغ نکردی حالا راضی ام که پیش تو باشم .می دونم می دونی چقدر عزیزی و دوستت دارم اگه لایق شدم به اومدنم راضی باش :Mohabbat:

يا الله يا الرحمن الرحيم با ذالجلال و الاكرام
خدايا به خودت قسمت ميدم تنهام نذار يا الله
الهي و ربي من لي غيرك

خدایا کـمـک کن
دیرتر برنجیم،
زودتر ببخشیم،
کمتر قضاوت کنیم،
و بیشتر فرصت بدهیم...
الهـــــــــــــــــــــی آمیـــــــــــــــــــــــــــــن...
التماس دعا

دل به کف در جستجوی دلبری دلدار تر

یار یارانی و کو از من کسی بی یار تر

از شراب جود و احسان و عطایت می شود
مست تر، دیوانه تر، آواره تر، بی عار تر

حال خود می بینم و گویا نمی باشد ز من
خسته تر، غمدیده تر، رنجیده تر، بیمار تر

گر تزرع کردن از ترس عذابت کار نیست
بین بیکاران نمی بینم ز خود بیکار تر

اعتکافم را ببین و اعترافم گوش کن
نیست از من پست تر، بی آبرو تر، خار تر

دهر را گشتم به چشم دل ولی پیدا نشد
از تو بهتر، مهربان تر، یار تر، غفار تر

موضوع قفل شده است