๑۩۞۩๑در مدح مولایم علی[ع] ๑۩۞۩๑

تب‌های اولیه

219 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال



نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی


نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی

شده مات عقل موحدین همه در جمال تو یا علی


چو نیافت غیر تو آگهی ز بیان حال تو یا علی


نبرد به وصف تو ره کسی مگر از مقال تو یا علی


ای عبور سبز نخلستان به دوش؛

بازهم از ذهن نخلستان بجوش.

:Gol:
تیغ دستت بسکه برصحرا نشست؛

شد کویر ازدست تو خرما فروش.

:Gol:
یوسف آه تو عمری بین چاه

می وزد درخویش ومی گوید خموش

:Gol:
ای بت سجاده آدم ,علی

زین سجود آدم نمی آید به هوش؛

:Gol:
کودکی دارد صدایت می کند؛

کفشهای وصله دارت رابپوش.

:Gol:
بازهم ازکاسه طفل یتیم؛

شربت شام تجلی را بنوش.

:Gol:
تا لباس آینه برتن کنی؛

آه را افکنده ای ازروی دوش.

:Gol:
یک شب ازعمرت هزاران رکعت است.

رکعتی از غشوه های پرخروش.

:Gol:


هله شمع بزم صفوت در برج لافتايى

گل گلشن ولايت، مه برج هل اتايى

:Gol:
كه وسيله نجاتى و صحيفه وجودى

و خليفه رسولى و لطيفه خدايى

:Gol:
همه خلعت و صفايى، كه خليل را سليلى

همه رفعت و علائى، كه على مرتضايى

:Gol:
هله برفراز , شاها! به فلك لواى دولت

كه خدا پس از پيمبر به تو داده كدخدايى

:Gol:
بفراز چتر ميرى، بفروز تخت شاهى

كه به جز تو كس نزيبد، به بزرگى و كيايى

:Gol:
بگذار شهر غربت، بدر آ ز چاه عزلت

بنشين به تخت عزت، كه عزير مصر مايى

:Gol:
تو شهاب ديو سوزى بستان ز ديو خاتم

مگذار تا نشيند به سرير پادشايى

:Gol:
بشكن شكوه ديوان، بنشين به صدر ايوان

به فراز چرخ كيوان، بفروز چتر شايى

:Gol:
ز فلك فرشته آيد به تو تهنيت بگويد

كه خجسته باد اميرا به تو منصب كيايى

:Gol:
همه شب به چرخ ناهيد سرايد اين ترانه

كه مبارك است تشريف جناب كبريايى

:Gol:
ز زلال عمر بخشت، قدحى به تشنگان ده .

نه ره است تشنه مردن، چو تو مى كنى سقايى.

:Gol:
نه عجب بود كه نسرين فلك شكار سازم؛

چو كبوتر دلم شد به هواى تو هوايى .

:Gol:
نه ز موج بحر ترسم، نه ز انقلاب دريا

به سفينه اى نشستم كه در او تو ناخدايى .

:Gol:
چو نداى فقر و فخرى بشنيدم از پيمبر

ندهم به سلطنت دولت فقر و بينوايى

:Gol:
به همه ديار رفتم، ز همه نشان گرفتم ؛

نه كس از توام نشان داد و نگفت از كجايى؛

:Gol:
ز كَست نشان چه جويم كه تو در ميان جانى

ز دلم سراغ گيرم كه تو با دل آشنايى.

:Gol:


تیر محبت تو را منم نشانه یا علی

گرفته بر زیارتت دلم بهانه یا علی

:Gol:
بار ولایت تو را به دوش دل گذاشتم

کوه معاصیم فتاد از سرشانه یا علی

:Gol:

ای ز دو دیده ام روان خون سرِ شکسته ات

ای زدلم گل غمت زده جوانه یا علی

:Gol:

تو کز عطوفت دلت شیر دهی به قاتلت

دست تهی کجا مرا کنی روانه یا علی

:Gol:

تو قهرمان خیبری چرا کنار بستری

هما چگونه سر کند در آشیانه یا علی

:Gol:

ای پدری تیم ها دو چشم خود ز هم گشا

طفل یتیمت آمده بر درخانه یا علی

:Gol:

داغ تو کرده آتشم هر نفسی که می کشم

شعله آهت از دلم کشد زبانه یا علی

:Gol:

فدای دیده ترت چه شد که مثل همسرت

شد بدن مطهرت دفن شبانه یا علی

:Gol:

قسم یه خون پاک تو به قلب چاک چاک تو

که کشته بارها تو را تیغ زمانه یا علی

:Gol:

مرگ تو بود آن زمان که بین خانه دشمنان

زدند همسر تو را به تازیانه یا علی

:Gol:

عمر تو یافت خاتمه درشب دفن فاطمه

برجگرت ز داغ او مانده نشانه یا علی

:Gol:

طوطی طبع «میثمت» یادکند چو از غمت

ناله دمد ز سینه اش جای ترانه یا علی

:Gol:

خجسته باد نام خداوند نیکوترین آفریدگاران که تو را آفرید
از تو در شکفت هم نمی توان بود که دیدن بزرگیت را چشم کوچک من بسنده نیست
مور چه داند که بر دیواره اهرام می گذرد... یا بر خشتی خام؟
تو آن بلندترین هرمی که فرعون تخیل می تواند ساخت، و من آن کوچکترین مور که بلندای تو را در چشم نمی تواند داشت

چگونه این چنین که بر زبر ماسوا ایستاده‌ای
در کنار تنور پیرزنی جای می‌گیری
و زیر مهمیز کودکانهٔ بچگکان یتیم
و در بازار تنگ کوفه...

شب از چشم تو آرامش را به وام دارد و طوفان از خشم تو خروش را
کلام تو گیاه را بارور می کند و از نفست گل می روید
چاه از آن زمان که تو در آن گریستی جوشان است
و سحر از سپیدی چشمان تو می شکفد و شب در سیاهی آن به نماز می ایستد

هنگام که به همراه آفتاب، به خانه یتیمکان بیوه زنی تابیدی
و صولت حیدری را، دست‌مایه شادی کودکانه‌شان کردی
و بر آن شانه که پیامبر پای ننهاد، کودکان را نشاندی!
و از آن دهان که حرای شیر می‌خروشید کلمات کودکانه تراوید
آیا تاریخ به تحیر به در سرای خشک و لرزان نمانده بود

در اُحد که گلبوسه زخم ها تنت را دشت شقایق کرده بود
به کدام باده ی مهر مست بودی که با تازیانه هشتاد زخم بر خود حد زدی؟

دری که به باغ بینش ما گشودی هزار بار خیبری تر است

خجسته باد نام خداوند که نیکوترین آفریدگاران است و نام تو که نیکوترین آفریدگانی


مصرع ناقص من کاش که کامل می شد
شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد

شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست
واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست

من که حیران تو حیران توام می دانم
نه فقط من که در این دایره سرگردانم

همه ی عالم و آدم به تو می اندیشد
شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد

کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است
راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است

کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»

کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید
خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید

کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت
قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:

«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید

می رسد دست شکوه تو به سقف ملکوت
ای که فتح ملکوت است برای تو هبوط

نه فقط دست زمین از تو تو را می خواهد
سالیانی ست که معراج خدا می خواهد-

زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند
لحظه ای جای یتیمان عرب بنشیند

دم به دم عمر تو تلمیح خدا بود علی
رقص شمشیر تو تفریح خدا بود علی

وای اگر تیغ دو دم را به کمر می بستی
وای اگر پارچه ی زرد به سر می بستی

در هوا تیغ دو دم نعره ی هو هو می زد
نعره ی حیدریه «أینَ تَفرو» می زد

بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار
پا در این دایره بگذار عدم را بردار

بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی
یازده مرتبه در آینه تکرار شدی

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی

بـابـی انـت و امـّی

گوئیا هیچ نه همی به دلم بوده نه غمّی

بـابـی انـت و امّـی

توکه از مرگ و حیات این‌ همه فخری و مبـاهات

علی ای قبله حاجات

گوئی آن دزد شقی، تیغ نیالوده به سمّــی

بـابـی انـت و امّـی

گوئی آن فاجعه دشت بـلا هیچ نبوده ­است

درِ این غم نگشوده است

سینه هیچ شهیـدی نخراشیـده به سُمّی

بـابـی انـت و امّـی

حق اگر جلوه با وجه اتـم کرده در انسان


کان نه سهل است و نه آسان


بخود حق کـه تـو آن جـلوه با وجه اتمـّی


بـابـی انـت و امّـی


منکر عید غدیر خم و آن خطبه و تنزیل


کر و کور است و عزازیل


با کـر و کـور چه عید و چه غدیری و چه خمّی


بـابـی انـت و امـّی


در تولا هم اگرسهو ولایت، چه سفاهت؟


اف بر این شم فقاهت


بی ولای علی و آل چه فقهی وچه شمّی


بـابـی انـت و امـّی


آدمی، جامع جمعیت و مـوجود اتم است


گر به معنای اعم است


تو بهین مظهر انسان، بـه معنای اعمـی


بـابـی انـت و امـّی


تو کم و کیف جهانی وبه کمبود تو دنیا


از ثـری تا بـه ثریا


شر و شور است و دگر هیچ، نه کیفی و نه کمّی


بـابـی انـت و امّـی


چو نبود آدم کامل غرض از خلقت آدم


پس بـه ذریّه آدم


جـز شمـا مهـد نبوت نبـود چیز مهمّی


بـابـی انـت و امّـی


عاشق توست که مستوجب مدح است و معظّم


منکرت مستحق ذم


و زتو بیگانه نیرزد نه به مـدحی نه به ذمّی


بـابـی انـت و امّـی


بی ‌تو ای شیر خدا سبحه و دستار مسلمان


شده بازیچه شیـطان


این چه بوزینه که سرها همه بسته به دمّی


بـابـی انـت و امّـی


لشکر کفر اگر موج زند در همه دنیـا


همه طوفان همه دریا


چه کند باتو که چون صخره صمّا و اصمّی


بـابـی انـت و امّـی


یاعلی! خواهمت آن شعشعه تیغ زرافشان


هم بدو کفر سر افشان


بایدم این لمعان دیده، ندانم به چه لمّی


بـابـی انـت و امّـی



شعر: شهريار

شاهی که خفی بود و جلی بود علی بود

مرآت جمال ازلی بود علی بود

انوار شه لم یزلی بود علی بود

شاهی که وصی بود و ولی بود علی بود

سلطان سخا و کرم و جود علی بود

یا علی مهر تو در عالم ذَر یافته ام

وَه از این لعل که بی خون جگر یافته ام

:Gol:

تا تو را دیده ز غیر تو نظر پوشیدم

دولت عشق ازین حسن نظر یافته ام

:Gol:

من بی مایه کجا دولت عشق تو کجا

آری آن طفل فقیرم که گهر یافته ام

:Gol:

اَندرین دشت که در هر قدمش بس دام است

با ولای تو رهایی زخطر یافته ام

:Gol:

هیچ عصیان به ولایت نرساند ضرری

در احادیث من این طرفه خبر یافته ام

:Gol:

همه را میرسد از آه سحر صبح وصال

من به شام غم تو آه سحر یافته ام

:Gol:

نَفس اَمّاره بود سرکش و از همت تست

گاه گاهی که بر این دیو ظفر یافته ام

:Gol:

پرتو حسنِ تو با جان من آن کرد که من

نعمت سوز دل و دیده تر یافته ام

:Gol:

مادرم شهدِ غَمت ریخت به کامم با شیر

هنر نوکریت را ز پدر یافته ام

:Gol:

عمر فانی شد و مدح تو بود حاصل عمر

از نهالی که شکسته است ثمر یافته ام

:Gol:

ای (موید) من و مهر علی و عشق حسین

آنچه می خواستم امروز دگر یافته ام

:Gol:


ای نثار شام گیسویت ,خراج مصر و شام

هندوی خال ترا, صدیوسف مصری غلام

چهره ات افروخته , ماه درخشان را عُذار

جلوه ات آموخته, کبک خرامان را خرام

کاکلت برآفتاب از ساحری افکنده ظل

سنبلت برروی آب , از جادوئی گسترده دام

طوبی از قدّت پیاپی می کند رفتار, کسب

طوطی از نطقت ,دمادم می کند گفتار وام

گل ببویت گرچه می ماند, نمی پاید بسی

مه برویت گرچه می ماند, نمی ماند تمام

گرنسازم سرفدایت, برتو خونِ من حلال

ور نمیرم در هوایت , زندگی برمن حرام

کوکبِ اوج جلالی باد, حُسنت لایزال

آفتاب بی زوالی باد, ظلت مستدام

شاه خوبانی ,چوجولان می کنی برپشت زین

ماه تابانی,چو طالع میشوی از طَرفِ بام

صد هزاران شیوه دارد , آن پری در دلبری

من ندارم جز دلی, آیا نهم دل برکدام؟

یافتم دی, رخصتِ طوفِ ریاض عارضش

زد صبا زان گلسِتان, بوی بهشتم بر مشام

روضه ای دیدم چوجنت, جنت از وی برده فیض

چشمه ای دیدم چو کوثر, كوثر از وی جسته کام

بر لب آن چشمه, از خالش نشسته هندویی

چون سواد دیده ی مردم , به عین احترام

مانع لب تشنه ها, زان چشمه ی زمزم صفات

ناهیِ دلخسته ها, زان شربت عناب فام

حیدرِ صفدر, که در رزم از تن شیرفلک

جان برآرد چون برآرد تیغ خونریزد از نیام

ساقی کوثر, که تا ساقی نگردد در بهشت

انبیا را زآب کوثر , تر نخواهد گشت کام

فاتح خیبر, که گر بودی زمین را حلقه ای

در زمان کندی و افکندی در این فیروزه بام

قاتل عنتر, که بریکران چو می گردد سوار

می فرستدخصم را, سوی عدم درنیم گام

خواجه ی قنبر, که هندوی کُمیتش ماه را

خوانده چون کیوان, غلام خویش بدرش کرده نام

داور محشر , که تا ذاتش نگردد مُلتطف

برخلایق, جنتُ دوزخ نیابد انقسام

ابن عم مصطفی , بحرالسخا بدرالدُجی

اصل ونسل بوالبشر, خیر البشرکهف الانام

درتقدم در امور مومنان , نعم الامیر

وز تقدُّس درصلوه قدسیان, نعم الامام

آنکه گر تغییر اوضاع جهان خواهد ,شود

شرق مغرب,غرب مشرق,شام صبحُ صبح شام

و آنکه گر جمع نقیضین آید او را درضمیر

آب و آتش را دهد با هم , به یکدم التیام

ای مقالت مثل ما قال النبی ,خیر المقال

وی کلامت بعد قرآن مبین ,خیر الکلام

روزِ احباب تو , نورانی الایوم الحساب

روزِ اعدای تو , ظلمانی الا یوم القیام





جوانمرد اگر راست خواهی ولی ست

کرم پیشه ی شاه مردان علی ست



یک قـبله دارد عاشـقـان آنـهم علی مرتضاست
یک شـمع دارد عـارفـان آنهم علی مرتضاست

:Gol:
یک جلوه دارد این جهان آنهم علی مرتضاست
یک روح دارد شــیعـیان آنهم علی مرتضاست
:Gol:
یک راه دارد رهـــروان آنهم علی مرتضاست
یک نابغه دارد زمان آنهم علی مرتضاست
:Gol:
قدسی شجر نیکو ثمر والا گهر صاحب نظر
فرخنده فر بهجت اثر احمد سیر قرص قمر
:Gol:
هم دادور هم دادگر قدرت قدر فخر بشر
هم نامور هم تاجور هم صاحب تیغ دو سر
:Gol:
بر خرمن هر خیره سر ریزد ز تیغ خود شرر
یک یل فقط دارد یلان آنهم علی مرتضاست
:Gol:
شمس الضحی بدر الدجی میر هدی نور خدا
هم مقتدا هم رهنما هم ابتدا هم انتها
:Gol:
هم دلربا هم دلگشا خیبر گشا مشکل گشا
هم بی ریا هم با صفا هم با حیا هم با وفا
:Gol:
هم کیمیا رمز دوا سر شفا راز بقا
یک راز دارد قدسیان آنهم علی مرتضاست
:Gol:
هم با حسـب هم با نسـب هم بوالعجب کنـزادب
هم منتخب هم منتصب هم منتجب محبوب ربّ
:Gol:
دوراز طرب درتاب و تب صدها دعا در زیرلب
فیض رجب فخر عرب باذکر رب هر نیمه شب
:Gol:
بـهــر یـتیمـان عـرب مـی برد او نـان و رطـب
یک یار دارد بیکسان آنهم علی مرتضاست
:Gol:
لشکر ازو خیبر ازو سنگر ازو کشور ازو
محشر ازو کیفر ازو باور ازو داور ازو
:Gol:
زمزم ازو تسنسم ازو کوثر ازو ساغر ازو
مسجد ازو محراب ازو طاعت او منبر ازو
:Gol:
بوی خوش گلزارها مجمر ازو عنبر ازو
یک تاج گل دارد شهان آنهم علی مرتضاست
:Gol:
بی مثل در روی زمین پیرایه ی عرش برین
شاگرد ختم المرسلین استاد بر روح الامین
:Gol:
بنت اسد را نازنین ناز آفرین راز آفرین
عرش متین و آهنین حصن حصین یعسوب دین
:Gol:
شد قبله ی اهل یقین مولا امیر المومنین
یک میر دارد مومنان آنهم علی مرتضاست
:Gol:
سیر الی الله راه او روشن دل آگاه او
قران کتاب الله او ایمان تجلیگاه او
:Gol:
خندق نمایشگاه او بنگر به عز و جاه او
کعبه ولادتگاه او مسجد شهادتگاه او
:Gol:
عشاق خاطر خواه او شاگرد دانشگاه او
یک پیر دارد ملک جان آنهم علی مرتضاست
:Gol:
او قاسم النار است و بس حق را طرفدار است و بس
او محرم یار است و بس آگه ز اسرار است و بس
:Gol:
تنها علمدار است و بس سالار و سردار است و بس
او خصم اشرار است و بس او مرد پیکار است و بس
:Gol:
مظلوم ادوار است و بس محروم اعصار است و بس
یک سرو دار بوستان آنهم علی مرتضاست
:Gol:
نام علی پیرایه ام حب علی سرمایه ام
من تاجری پر مایه ام با عرشیان هم پایه ام
:Gol:
ای خاکیان افلاکیان من با علی همسایه ام
خوش زاد دارد یک نشان آنهم علی مرتضاست
:Gol:



ای علی نام تو و داغ تو در سینه دارم


من به لوح سینه ی درد آشنا نقش تو کندم


هر دم آهنگ علی بر خیزد از نای وجودم

ای علی بشنو نوای عشق را از بند بندم

ای علی مرتضی ای آیت حسن القضا
ای که ز اکسیر عنایت خاک ره را زر کنی


:Gol:
آفتاب اولیائی سایه لطف خدا
دوستان را سایبانی در صف محشر کنی

:Gol:
سایه لطف و کرم از دوستداران وامگیر
ای که از داروی احسان چاره مضطر کنی


:Gol:
تشنه کامانیم ای ابر کرامت خوش ببار
تا گلوی خشک ما از آب رحمت تر کنی

:Gol:
تو شفیع مذنبانی و «سنا» غرق گناه
چشم دارم کش شفاعت در بر داور کنی

:Gol:
مدح کس گر گفته ام نعت توام کفاره است
بو که زین کفاره ام آسوده از کیفر کنی

به ذره گر نذر لطف؛ بو تراب کند



به آسمان رود و کار آفتاب کند

اى على كه جمله عقل ودیده اى
شمه اى واگو از آنچه دیده اى

تیغ حلمت جان ما راچاك كرد
آب علمت خاك ما را پاك كرد

بازگو اى باز عرش خوش شكار
تا چه دیدى این زمان از كردگار

چشم تو ادراك غیب آموخته
چشمهاى حاضران بردوخته

رازبگشا اى على مرتضى
اى پس سوء القضا حسن القضا

چون تو بابى آن مدینه علم را
چون شعاعى آفتاب حلم را

,باز باش اى باب , بر جویاى باب
تا رسد از توقشور اندر لباب

باز باش اى باب رحمت تا ابد
بارگاه ما له كفوا احد


ذکر دلم مدح و ثنای علیست:Gol:
حال خوشم حال و هوای علیست

ذات الهی چو مرا خلق کرد:Gol:
هر چه به من داد ولای علیست

خلوت من، جَلوت من، با علیست:Gol:
دار و ندارم همه یک یا علیست

کیست علی؟ آن که ندانند کیست:Gol:
کیست علی؟ آن که خدا هست و نیست

کیست علی؟ کسی که پیش از مکان:Gol:
به ذل غیب لا مکان داشت زیست

لعل و دم جان محمد علیست:Gol:
تمام قرآن محمد علیست

مغز علی و دگران پوستند:Gol:
تمام انبیا علی دوستند

امیر مومنین عالم علیست:Gol:
حقیقت رسول خاتم علیست

کعبه علی قبله علی حج علیست:Gol:
ذکر علی حمد علی دم علیست

علی بود احمد و احمد علیست:Gol:
تمام اسلام محمد علیست

علی، کسی که خون عدل، جاری کند:Gol:
رسول را یک تنه یاری کند

امیر مرحب کش خیبر شکن:Gol:
دیده کسی یتیم داری کند !

خاک کجا و مظهر او کجا:Gol:
تنور پیرزن کجا او کجا

وای به من، من و ثنای علی:Gol:
عفو کند مرا خدای علی

جهان چه قابل که فدایش شود:Gol:
فاطمه می‎شود فدای علی

آیینه‎ی روی خدا، چهره اوست:Gol:
دین تمام انبیا، مهر اوست

کیست علی؟ معلم جبرئیل:Gol:
کیست علی؟ پیر هزاران خلیل

کیست علی؟ امیر خیرالعمیر:Gol:
کیست علی؟ وکیل نعم العمیر

کیست علی؟ تمام آئین من:Gol:
عقل من و عشق من و دین من

پاک سرشتم که سرشتم علیست:Gol:
محشر و میزان و بهشتم علیست

میثم بی دست و زبانم ولی:Gol:
هر چه که در نخل نوشتم علیست

گو که در آرند ز تن پوستم:Gol:
تا ابدالدهر علی دوستم

صفحه ی مجنون دلم؛ بسته به موی حیدر است
خواب و خیال من؛ فقط دیدن روی حیدر است:Gol:

کعبه ی من، منای من، مروه ی من، صفای من
عقربه ی قبله نما، یکسره سوی حیدر است:Gol:

حج نروم بدون او؛ از چه به احرام شوم
چون حجر الاسود من؛ چشم نکوی حیدر است:Gol:

باد صبا که مرده را حیات نو عطا کند
وزیدنش ذره ای از ؛شمیم بوی حیدر است:Gol:

گاه دلم سوی نجف، گاه رود غدیر خم
این دل دیوانه ی من؛ به جستجوی حیدر است:Gol:

عزم سفر نموده ام تا حرم ابوتراب
مسافرم؛ مقصد من رفتن کوی حیدر است:Gol:

طعنه ی دشمن علی؛ هیچ اثر نمی کند
مرحم نیش دشمنان، نوش سبوی حیدر است:Gol:

نغمه ی جمع شیعیان؛ یکسره باشد این چنین
لعنت بی شمار؛ بر آن که عدوی حیدر است:Gol:




خورشید بزرگ آسمان است علی

رخشنده فروغ جاودان ست علی

معنای حقیقت خدای عالم

مر آت یگانه ی جهان ست علی

يا حضرت مرتضي علي (ع) مستم
يک لحظه شها رها مکن دستم

من در پي آن نگاه جانسوزم
اينگونه گذر کند شب و روزم

اينگونه که جاري است الطافت
ماندم که چه خلوت است اطرافت

اي آنکه تو از هميشه تنهايي
هرگز نبود چنان تو مولايي

اينگونه که مي پراکني گرما
اينگونه که لطف مي کني بر ما

بر قامت خستگان تواني تو
اميد ز پا فتادگاني تو

از کنج خرابه يا علي(ع) آيد
شايد که ز کوچه ها علي(ع) آيد

آقا تو بيا که بي تو بشکستيم
ما بي تو يتيم و بي پدر هستيم

شمشير به فرق عبدود ها زن
آتش به تنور پيرزن ها زن

ما گرچه ز اهل کوفه بيزاريم
اما به مرامشان وفاداريم

ما تشنه عدل مانده ايم آقا
خطي ز شما نخوانده ايم آقا

گشتيم در اين مسير سرگردان
ما را به مسير خويش برگردان

:Gol:اي شير خدا به ما نظر کردي
ما را به خودت حريص تر کردي

دانم که ز کار خويش خرسندي
حقا که ظريفي و هنرمندي

ما را که اسير عقل خود بوديم
بيچاره نموده اي به لبخندي

دانم که تو را خدا فرستاده
تا در دو جهان کني خداوندي

در اين همه کائنات و مخلوقات
هرگز نبود تو را همانندي

ما را غم بي کسي نمي گيرد
تا بين شما و ماست پيوندي:Gol:


[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]دل سر نکشد دمی ز پیمان علی

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]جانم شود ای کاش به قربان علی

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]خواهی که به ملک دل شوی حکم روا

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]مانند قلم باش به فرمان علی

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]غلامرضاقدسی(مشهدی)


علی(ع) مولای ما و شاه دین است

شفیع امت و حبل المتین است

به او ایمانم از روی یقین است

نگاه من به دنیا اینچنین است:

"تمام لذت عمرم همین است

که مولایم امیرالمومنین است"

به دنبال علی(ع) افتاده ام من

چه راهی بهتر از اینگونه رفتن

زبانم از بیان اوست الکن

همی گویم پس از یک عمر گفتن:

"تمام لذت عمرم همین است

که مولایم امیرالمومنین است"

من از دلدادگان کوی اویم

که جز حب علی(ع) راهی نپویم

و جز ذکر علی(ع) چیزی نگویم

و این است آنچه باشد در گلویم:

"تمام لذت عمرم همین است

که مولایم امیرالمومنین است"

بگویم با علی(ع) هر مشکلم را

که معنی داده عمر باطلم را

ز او بگرفته اند آب و گلم را

بگویم گر هم حرف دلم را:

"تمام لذت عمرم همین است

که مولایم امیرالمومنین است"

بدون اذن مولا(ع) من نبودم

که من قائم به او باشد وجودم

به هر شعری به نام او سرودم

همین یک نکته را هی می گشودم:

"تمام لذت عمرم همین است

که مولایم امیرالمومنین است"

از اول خاکم از خاک علی(ع) بود

خدا آب محبت را بیفزود

که نوح و موسی و عیسی و داوود

وحتی خضر را دیدم که فرمود:

"تمام لذت عمرم همین است

که مولایم امیرالمومنین است"

چو در این آسمان قدری پریدم

نگه کردم به هر چیزی رسیدم

تعجب کردم از آنی که دیدم

که از هر ذره ای این را شنیدم:

"تمام لذت عمرم همین است

که مولایم امیرالمومنین است"



ما طایر قدسیم نوا را نشناسیم
مرغ ملکوتیم هوا را نشناسیم

با لنگر دل کشتی توحید برانیم
موج غم و توفان را نشناسیم

از بوی دل سوخته پرورده مشامیم
جان بخشی انفاس صبا را نشناسیم

دل بسته ی عشقیم خرد را نپذیریم
پرورده ی فقریم غنا را نشناسیم

از زخم نترسیم و به مرهم نشتابیم
از درد ننالیم و دوا را نشناسیم

نور نبوی در نظر ماست هویدا
روشن نظرانیم و عمی را نشناسیم

جاوید بسوزیم ز خورشید قیامت
گر پرتو آن شمس ضحی را نشناسیم

قربان حریم حرم عصمت اوئیم
بلقیس و سلیمان و سبا را نشناسیم

با مشعل خورشید اگر گرم بگردیم
بی نور علی راه علا را نشناسیم

از کحل یقین دیده ی ما گر بگشایند
بی خاک رهش کشف غطا را نشناسیم

بر گردن ما طوق وبال ابدی باد
گر سلسله شیر خدا را نشناسیم

عالم ز ازل یکسره اظهار علی(ع)بود

هر ذره که دیدیم ز آثار علی(ع)بود

کنکاش نمودم چو صداهای دلم را

دیدم ضربانش همه تکرار علی(ع)بود

هر کس به مقامات رسید از همه دهر

در زندگی اش نوکر دربار علی(ع)بود

حاضر شود آزاده به صحرای قیامت

آن کس که همه عمر گرفتار علی(ع)بود

هر نغمه که بیرون شده از سینه عود و

تنبور و دف و چنگ و نی و تار، علی(ع)بود

آن کس که به خورشید نگه کرد و پس از آن

خورشید پر از نور شد انگار علی(ع)بود

صد بار نگه کردم و دیدم که ز مشرق

خورشید نه بر آمد و هر بار علی(ع)بود

هر کس که شهید ره حق شد ز علی(ع) شد

ذکر لب منصور سر ِ دار، علی(ع)بود

از پل به سلامت گذرد روز قیامت

آن کس که به عمرش همه بیمار علی(ع)بود

هر لطف و عنایت که به من شد همه عمر

کاویدم و دیدم که همه کار علی(ع)بود

هر جا سخن از عشق شنیدیم برفتیم

مقصود فقط زین همه دیدار علی(ع)بود

در خانقه افسوس ولی هرچه که دیدم

-بی پرده بگویم - همه انکار علی(ع)بود

بی معرفتش ذکر علی(ع) بر لبشان سرد

ذکر لبشان مایهء آزار علی(ع)بود

در عالم ذر خود به علی(ع) عرضه شدیم و

ما برده بازار و خریدار، علی(ع)بود

"تا الله لقد آثرک الله علینا"

از روز ازل مجد سزاوار علی(ع)بود

اسرار خدا را به پیمبر شب معراج

گفتند و گویندهء اسرار، علی(ع)بود

آیات الهی تهی از نور علی(ع)نیست

هر صفحه قرآن همه سرشار علی(ع)بود

در وصف خدا بس که علی(ع) بندهء او بود

در وصف علی(ع)بس که خدا یار علی(ع)بود

در اوج همه خواسته هایم فقط این است

گویند که این برده بازار علی(ع)بود

ای کاش بگویند مرا روز قیامت

گر شیعه نبوده است هوادار علی(ع)بود

این بیست و یک بیت که من زمزمه کردم

-گفتم که بدانی- همه اشعار علی(ع)بود

:Gol::Gol::Gol:

:Gol:ما که ایم؟اول تویی آخر تویی

حق تویی ناصر تویی یاور تویی


بای بسم الله یعنی ابتدا

لافتی یعنی که تا آخر تویی


تاکها هم از تو مستی مس کنند

خم تویی مستی تویی ساغر تویی


ساقی کوثر فقط نام شماست

ساقی و حوض و می و کوثر تویی


که قسیم النار و الجنه بود؟

مرز بین مومن و کافر تویی


دلخوشی ما فقط حب شماست

مایه امید در محشر تویی


راس دین ما ولایت هست و هیچ...

دین ما را یا علی جان سر تویی:Gol:


[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]دركوچه درويشان يك شب گذرم افتاد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در محفل بي خويشان آنجا نظرم افتاد

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ديدم كه خرد آنجا بنشسته زده زانو
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]مست از مي يا حيدر در زمزمه يا هو

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]عقل و خرد و دينم نذر قدمش كردم
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]از كوچه درويشان ميل حرمش كردم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در شهر نجف ديدم ليلا وزليخا را
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در طوف حرم ديدم من آدم و عيسي را

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ديدم كه علي باشد بر مسند سلطاني
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]جبرئيل و ملك ديدم در خدمت درباري

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]هم راز پيامبر را در تخت شرف ديدم
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]من صورت داور را در شاه نجف ديدم

مولای ما نمونه ي دیگر نداشته است

اعجاز خلقت است و برابر نداشته است:Gol:


وقت طواف دور حرم فکر می کنم

این خانه بی دلیل ترک برنداشته است:Gol:

دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی

آیینه ای برای پیمبر نداشته است:Gol:

سوگند می خورم که نبی، شهر علم بود

شهری که جز علی، در دیگر نداشته است:Gol:

طوری ز چارچوب در قلعه کنده است

انگار قلعه هیچ زمان، در نداشته است:Gol:

یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود

یا جبرِِییل واژه ي بهتر نداشته است:Gol:

چون روز روشن است که در جهل گمشده است

هر کس که ختم نادعلی، بر نداشته است:Gol:

این شعر استعاره ندارد برای او

تقصیر من که نیست برابر نداشته است:Gol:


ز عهده ی که برآيد بجز خدای علی

که گويد آنچه بود در خور ثنای علی:Gol:

نگر به چشم بصيرت که جمله موجودات

نشسته اند سر سفره عطای علی:Gol:

نبود لطف و صفايی به بوستان وجود

نگشته بود اگر جلوه گر صفای علی:Gol:

چو بلبلان چمن نغمه سر دهند به باغ

رسد به گوش زهر پرده ای نوای علی:Gol:

به نحوه ای که سزاوار طاعت است خدا

نکرده است کسی طاعتش سوای علی:Gol:

هر آنچه داشت علی داد از برای خدا

هر آنچه هست خدا را بود برای علی:Gol:

سزد که سايه به خورشيد محشر اندازد

به هر سری که فتد سايه هوای علی:Gol:

اگر رضای خدا را طلب کنی هشدار

رضای حق نبود جز که در رضای علی:Gol:

رسانده ای به يقين دست خود به حبل الله

به چنگ آری اگر دامن ولای علی:Gol:

برای گفتن مدحش زيان گويايی

هميشه می طلبد بنده از خدای علی:Gol:


داریم ز هر چه غیر رویت اکراه

هر راه به جز ره تو باشد بیراه:Gol:

زان روز که خلقت جهان کامل شد

گشتیم همه فقط تو را خاطرخواه:Gol:

خورشید خجالت زده رویت شد

فردای تولد تو کامل شد ماه:Gol:

من در پی ناله های تو می گردم

این بادیه وسیع را چاه به چاه:Gol:

ما با تو نداریم ز دشمن باکی

لا حول و لا قوة الا بالله:Gol:

سر بر در خانه تو بگذاشته ام

تا پا بگذاری سر چشمم ای شاه:Gol:

ما شیعه شدیم از همان روزی که

فرمود پیمبر:...فعلیُ مولاه...:Gol:

چیزی ز وجودمان نماند بر جای

گر یک سر سوزن از تو گردیم آگاه:Gol:

آقا تو کجا و ما کجا؟! استغفار!

گر شعر سروده ام برایت گه گاه:Gol:

تا باب بهشت را به ما بگشایند

بر ما ز سر لطف بیانداز نگاه:Gol:

"هر کس به کسی نازد و ما هم به شما"

هر کس برود به راهی و ما این راه:Gol:

ما را بطلب به زیر ایوان نجف

ما را به حریم خلوت خویش بخواه:Gol:

از اول عمر مونسم بودی تو

تا آخر عمر هم تو ان شاء الله...:Gol:



خورشید بزرگ آسمان ست علی

رخشنده فروغ جاودان است علی

معنای حقیقت خدای عالم

مرآت یگانه ی جهان ست علی



تمام لذت عمرم در این است
که مولایم امیرالمومنین است
روز محشر کار ما با فاطمه است
نقش پیشانی ما یا فاطمه است

مائيم و علي(ع) و عشق و دوري:Gol:

عاشق چه كند، به جز صبوري

مائيم و علي(ع) و جاده عشق:Gol:
هي مست شدن ز باده عشق

مائيم و علي(ع) و دل سپردن:Gol:
در بسط و نشاط و غم نخوردن

ماييم و علي(ع) و عشق بازي:Gol:

در محفل عشق دلنوازي

ما ساكن كشتي نجاتيم :Gol:

مستيم و دائم الصلاتيم

مرا درتن بود تا جان ,علی گویم علی جویم
چه در پیدا چه در پنهان,علی گویم علی جویم:Gol:


به کامم تا زبان باشد ,زبان تادر دهان باشد
به هر لفظ به هر عنوان؛علی گویم علی جویم:Gol:

علی مولای درویشان ؛صفا بخش دل ایشان
به هردردی پی درمان؛علی گویم علی جویم:Gol:

نخواهم جز علی دینی ,نه جز آئینش آئینی
به هردم از سر ایمان ,علی گویم علی جویم:Gol:

زمهرش مست وحیرانم,غم وشادی نمی دانم
چه در باغ وچه در بستان,علی گویم علی جویم:Gol:

من آن مرغ شب آویزم ,به ذکر او سحر خیزم
همه شب با هزار افغان ,علی گویم علی جویم:Gol:


سلطان لافتی و شه انّما علی است

مرآت ذات و آینه حق نما علی است:Gol:


میزان کفر و دین و قسیم جحیم و خلد

فرمانده قضا شه ارض و سما علی است:Gol:


دست خدا، لسان خدا، دیده ی خدا

شیر خدا، ولی خدا، مرتضی علی است:Gol:


زاید بود اضافت دست و زبان و چشم

بگذار این اضافه و بر گو خدا علی است:Gol:


خود رمز «الاضافة کفرٌ» شنیده ئی

حق بی اضافه بین که ز سر تا به پا علی است :Gol:


من کفر می نگویم، توحید کامل است

یعنی که در بقای الهی فنا علی است:Gol:


شرک این سخن نباشد، شرک آن بود

که تو گوئی که از خدای یگانه جدا علی است:Gol:

اندر میان ما و تو یک «با» تفاوت است

من حق علی گویم و تو حق با علی است:Gol:


تکرار می کنم که من اندر بیان حق گویم

علی خداست تو گوئی خدا علی است:Gol:


هو حق علی یکی است به معنی از این سبب

ذکر فقیر یا حق و یا هو و یا علی است:Gol:


هر کس غلام و بنده شاهی و دولتی است

ما بنده حقیم و شهنشاه ما علی است:Gol:


آسان شود ز دست علی مشکلات ما

دست خدا و پنچه مشکل گشا علی است:Gol:


هر کس به پیروی امامی و مرشدی است

مولا و مقتدا و امام سنا علی است:Gol:



سخن با کوفه

فضای تو چقدرغم فزاست؛ ای کوفه

بگوامام غریبت کجاست؛ ای کوفه:Sham:

صدای یا ابتا از خرابه ها آید

تمام شهر پراز این صداست ای کوفه:Sham:




قسم به شام غریبان مرتضی سه شب است

که سفره فقرا بی غذاست ای کوفه:Sham:

هنوز از جگر نخل های تو به فلک

صدای ناله شیر خداست ای کوفه:Sham:


دل شکسته یتیمی نشسته چشم به راه

هنوز منتظر مرتضاست ای کوفه:Sham:

به اشك غربت و خون سر علی سوگند

تو را نه دوستی و نه وفاست ای کوفه:Sham:

زدست مردم نامرد تو علی چه کشید

که مرگ خود زخداوند خواست ای کوفه:Sham:

چرا علی دل شب دفن شد جواب بده

مگر نه او شه ارض و سماست ای کوفه:Sham:

گذشت هرچه شد از زینبش تلافی کن

اگرچه کار تو جور و جفاست ای کوفه:Sham:

بیا و بعد علی با حسین خوبی کن

که از تو خون جگر مجتباست ای کوفه:Sham:

روا بود که خرابت کنند از ریشه

زبس تو را ستم نارواست ای کوفه:Sham:

ز بی وفایی و جور و جفای مردم تو

هماره ناله «میثم» به پاست ای کوفه :Sham:

نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی

نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی:Sham:


شده مات عقل موحدین همه در جمال تو یا علی

چو نیافت غیر تو آگهی ز بیان حال تو یا علی:Sham:


نبرد به وصف تو ره کسی مگر از مقال تو یا علی

هله ای مجلی عارفان تو چه مطلعی تو چه منظری:Sham:


هله ای موله عاشقان تو چه شاهدی تو چه دلبری

که ندیده ام به دو دیده ام چو تو گوهری چو تو جوهری:Sham:


چه در انبیا چه در اولیا نه ترا عدیلی و همسری

بکدام کس مثلت زنم که بود مثال تو یا علی:Sham:


تویی آن تجلی ذوالمنن که فروغ عالم و آدمی

زبروز جلوه ما خلق به مقام و رتبه مقدمی:Sham:


هله ای مشیت ذات حق که به ذات خویش مسلمی

به جلال خویش مجللی ز نوال خویش منعمی:Sham:


همه گنج ذات مقدست شده ملک مال تو یا علی

تو چه بنده ای که خدائیت ز خداست منصب و مرتبت:Sham:


رسدت ز مایه بندگی که رسی به پایه سلطنت

احدی نیافت ز اولیا چو تو این شرافت و منزلت:Sham:


همه خاندان تو در صفت چو تو اند مشرق معرفت

شده ختم دوره ی علم و دین به کمال آل تو یا علی:Sham:






تویی آنکه هستی ما خلق شده بر عطای تو مستدل

ز محیط جود تو منتشر قطرات جان رشحات دل:Sham:


بدل تو چون دل عالمی دل عالمی شده متصل

نه همین منم ز تو مشتعل نه همین منم به تو مشتغل:Sham:


دل هر که می نگرم در او بود اشتغال تو یا علی

به می خم تو سرشته شد گل کاس جان سبوکشان:Sham:


ز رحیق جام تو سرگران سر سرخوشان دل بیهشان

به پیاله دل عارفان شده ترک چشم تو می فشان:Sham:


نه منم ز باده عشق تو هله مست و بیدل و بی نشان

همه کس چشیده به قدر خود ز می زلال تو یا علی:Sham:


منم آن مجرد زنده دل که دم از ولای تو می زنم

ره کوه و دشت گرفته ام قدم از برای تو میزنم:Sham:


به همین نفس که تو دادیم نفس از ثنای تو می زنم

شب و روز حلقه التجا بدر سرای تو میزنم:Sham:


نروم اگر بکشی مرا ز صف نعال تو یا علی:Sham:


شده ام گداى درت بجان چه در اين جهان ودرآن جهان
بودش شرف بهمه شهان يقين گداى تو يا على

يل صف شكن بگه غزا، يم بخشش و كرم و سخا
وصىّ نبىّ، ولىّ خدا كه بود سواى تو يا على

تو باولياء همه سرورى ، تو بانبياء همه رهبرى
ز سماء گرفته الى ثرى ، شده از نواى تو يا على

دم ذوالفقار تو شعله كش ، دل خصم دون تو در طپش
تن دشمنان تو مرتعش ، گه غزاى تو يا على

شده تاج فرق تو اِنّما، بنموده مدح تو كبريا
مه و مهر گر شده بر ضياء، بود از ضياى تو يا على

علی مهر جهان آرا , علی ماه فلک پیما
علی بدر و علی بیضا, علی نجم و علی اختر :Gol:



علی در ملک دین حاکم, امیر قائد و قائم
قضا بزم وقدرخادم , ملک عبدو فلک چاکر :Gol:



علی دریای بی ساحل , علی غواص بحر دل
علی شاهنشه عادل , علی سلطان بحر و بر :Gol:


سفیران نبوت را, علی پیرو علی مرشد
نکوکاران امت را , علی یارو علی یاور :Gol:


ولایت را علی والی , نبوت را علی تالی
امامت را علی مخزن , کرامت را علی گوهر :Gol:


همه لا وعلی والا , همه عبد و علی مولا
همه اسم و علی معنا, همه جسم و علی جوهر :Gol:


علی لولا ک را تالی, علی افلاک را والی
علی نه طاق را مرکز , علی آفاق رامحور :Gol:





تبریک به فاطمه و مولا

میلاد امام حسن مجتبی

من ذکر علي(ع) فقط به لب دارم
با او سر و سرّ نيمه شب دارم :Gol:

از اوست نفس کشيدنم، از او
هم ديدن و هم شنيدنم از او :Gol:

او واسطه من و خدا باشد
بر من همه حکم او روا باشد :Gol:

نرو اي گداي مسكين در خانه ي علي زن:Gol:

كه زند علي شبانه، در خانه ي گدا را :Gol:

ای دل بيا مناقبی از اصفيا بخوان

يک شمه ای ز تاج سر اوليا بخوان

با خاکيان ، کواکبيان ، آسمانيان

يک دم حديث کنت مع الانبيا بخوان

از مظهرالعجائب عالم نمی بدان

وز مظهرالغرائب حق کيميا بخوان

در مصحف خدا لقبش هل اتی ببين

واندر زبور نام ورا ايليا بخوان

سرمايه ولای علی را به جان بخر

خود را فراتر از همه اغنيا بخوان

خاک در سراچهء قنبر غلام او

بر ديدگان خويش چنان توتيا بخوان

نيت علی است ، حلقه علی ، ذکر ما علی است

برتر علی است ، خواجه علی ، ذوالعلی علی است

قفلی که بی کليد بود وا نمی شود

بيت خدا بغير خدا جا نمی شود

خانه بغير صاحب خود ره نمی دهد

کعبه بدون نام علی وا نمی شود

ديوار هم برای علی باز می شود

کاری که بهر هيچ کس امضاء نمی شود

تنها ميان بيت خدا آشنا بود

اين خانه غير خوبش پذيرا نمی شود

بنت اسد نه، ام اسد ، راه وا کنيد

جز ماده شير مادر مولا نمی شود

خلقت علی است ، قبله علی ، عشق ما علی است

فرياد کعبه هم به خدا ذکر يا علی است

مادر به زادگاه علی خيره مانده است

کعبه به پيشگاه علی خيره مانده است

اطراف بيت، گرد حرم، دور تا به دور

يک امتی به راه علی خيره مانده است

ناگه خبر رسيد که هجران به سر رسيد

عالم از اين پگاه علی خيره مانده است

آمد برون ز کعبه خداوند نوريان

مادر به روی ماه علی خيره مانده است

لبخند آشنا به پيمبر نشاط داد

احمد از اين نگاه علی خيره مانده است

حجاج اگر هنوز طواف حرم کنند

خلقت به زادگاه علی خيره مانده است

جنت علی است ، کوثر علی ، مصطفی علی است
ذکر نبی و فاطمه يا مرتضی علی است

[=Georgia]شبی در محفلی [=Georgia]ذکر [=Georgia]علی بود

[=Georgia]شنیدم عاقلی فرزانه [=Georgia]فرمود:

[=Georgia]اگر [=Georgia]دوزخ به زیر [=Georgia]پوست داری

[=Georgia]نسوزی گر [=Georgia]علی را دوست [=Georgia]داری

[=Georgia]اگر مهر [=Georgia]علی در سینه ات [=Georgia]نیست

[=Georgia]بسوزی [=Georgia]گر هزاران [=Georgia]پوست داری
[=Georgia]
[=Georgia]

[=Georgia]
[=Georgia]
[=Georgia]
[=Georgia]همتای امیر عشق تنها زهرا ست
[=Georgia]با دخت رسول همزبان است علی
[=Georgia]
[=Georgia]بر هـر نبی و ولـی ولـی الله است
[=Georgia]مولای جمیع انس و جان است علی
[=Georgia]
[=Georgia]در نور محبتش پر از جاذبه است
[=Georgia]محبوب قلوب شیعیان است علـی
[=Georgia]
[=Georgia]بر غیب و شهود حاكم و سلطان است
[=Georgia]آگاه ز راز كهكشان است علی
[=Georgia]
[=Georgia]جنت یكی از صنایع دستانش
[=Georgia]صنعتگر آفریدگان است علی
[=Georgia]
[=Georgia]ایمان و نماز و اصل اسلام علی است
[=Georgia]توحید و معاد عارفان است علی
[=Georgia]
[=Georgia]مفتاح علوم ایزدی در نزدش
[=Georgia]دیباچه ی علم لا مكان است علی
[=Georgia]
[=Georgia]این است گواه لا مكان بودن او
[=Georgia]یك شب به چهل مكان عیان است علی
[=Georgia]
[=Georgia]مولا و امام متقین كیست علی است
[=Georgia]حقا كه امیر مومنان است علی

[=Georgia]

:Gol:با نام تو ، که نام کلامی مقدس است

با یاد تو ، که یاد سلامی ، مقدس است !

می خواهم از نگاه تو گویم ، برای تو

از عارفانه های بسی ، دل ربای تو :Gol:

وا می کنم کتاب تو را ، آه می کشم

تصویری از نگاه تو با ماه ، می کشم

:Gol:نهج البلاغه ، آینه خاطرات کیست !

آیینه ای که نزد تو بودست ، دیدنی ست

با ما بگو ، که لحن کلامت ، کجایی است ؟!

این خطبه ها ، نشانه عشق خدایی است :Gol:

گویی که پرده از رخ بیداد می کشند

با واژه های خاطره ، فریاد می کشند

:Gol:تا با شروع خاطره ، آغاز می کنی

دل را اسیر پنجه پرواز می کنی

پرواز در مسیر شروعی که از غدیر

تا کوفه شد ، بهانه یک فصل بی نظیر :Gol:

فصلی که در فضیلت آن ، مثنوی کم است

فصلی که جاودانه ترین ، فصل عالم است

:Gol:آغوش ناز سمت شما ، باز می کند

دریا ، به نام آبی خود ، ناز می کند!

باید به احترام شما شعر نغز گفت !

باید بدون واسطه از مغز مغز گفت:Gol:

جام شما کجا و تماشای ما کجا ؟!

دست شما کجا و تمنای ما کجا ؟!

:Gol:مهتاب رنگ خورده ، کجا و جمالتان !

خورشید پا برهنه کجا و جلالتان !

سرو از قیام قامتتان ، شرم می کند

کوه از مرام طاقتتان ، شرم می کند:Gol:

در خاک هم ، به اوج فلک می رسد مرام

هفت آسمان ، به نام شما می دهد: سلام !

:Gol:گویی فقط به مست خود ، ناز می کنیم

صحبت ز عاشقانه ترین راز می کنیم:Gol: