ܓ✿ تفسیر قران کریم در یک دقیقه ܓ✿

تب‌های اولیه

211 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[=B Mitra]آيه شماره 63 از سوره مبارکه مومنون[=B Mitra]
دل غافل
[=B Mitra]
[=B Mitra]
[=B Mitra]بَلْ قُلُوبُهُمْ فىِ غَمْرَةٍ مِّنْ هَاذَا وَ لَهُمْ أَعْمَالٌ مِّن دُونِ ذَالِكَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ[=B Mitra]
ولی دلهای آنها از این نامه اعمال (و روز حساب و آیات قرآن) در بی‏خبری فرورفته; و اعمال (زشت) دیگری جز این دارند که پیوسته آن را انجام می‏دهند...
[=B Mitra] 1- ابتدا روح منحرف می ‏شود، سپس رفتار تغيير می كند. (قلوبهم لهم اعمال)
2- بدتر از رفتار زشت، اصرار و تكرار آن است. (لهم اعمال هم لها عاملون)
3- انسان، ابتدا دست به كار خلاف مى‏زند، سپس كار خلاف براى او عادت
می ‏شود و او را به خود جذب می ‏كند، يعنى در مسير عمل و ارتكاب آن قرار
می ‏گيرد و پس از ارتكاب گناه، اسير آن می شود. (لهم اعمال هم لها عاملون)

[=B Mitra]آيه شماره 62 از سوره مبارکه مومنون[=B Mitra]
توان وتکلیف
[=B Mitra]
[=B Mitra]
[=B Mitra]وَ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَ لَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بِالْحَقّ‏ِ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ[=B Mitra]
و ما هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمی‏کنیم; و نزد ما کتابی است که (تمام اعمال بندگان را ثبت کرده و) بحق سخن می‏گوید; و به آنان هیچ ستمی نمی‏شود.
[=B Mitra] 1- تكليف همه‏ى انسان ها يكسان نيست. هر كس به مقدار توانِ جسمي، فكرى
و ماليش مكلّف است و خداوند تكليف غنى را از فقير نمى‏خواهد. (لا نكلّف
نفساً الاّ وسعها)
2- در جهان بينى الهي، هيچ كس گرفتار عقده و احساس حقارت نمى‏شود، چون
بيش از توانش تكليفى ندارد. (الاّ وسعها) (آرى هر كس توانى دارد و
وظيفه‏اي، پس بايد آرامش داشته باشيم)
3- نظام آفرينش، حساب و كتاب دارد. (و لَدَينا كتاب)
4- برخى از شرايط مديريّت در اين آيه ذكر شده است، از جمله:
الف: آشنايى به توانايى افراد و واگذارى كار به مقدار توان آنان.(وسعها)
ب: نظارت دقيق بر كار و وظايف آنان. (كتاب ينطق بالحقّ)
ج: عدالت در تنبيه يا تشويق آنان. (و هم لا يظلمون)

[="Blue"][=times new roman]پذیرایى و پذیرایى كنندگان بهشت[=times new roman](ذیل آیات 17 تا 24 سوره واقعه.)

مسئولین پذیرایى و شیوه پذیرایى بهشتیان، خصوصیاتى دارد:
الف: هر لحظه در دسترس مى‏باشند.
«یطوف»
ب: نوجوانانى با قیافه‏اى زیبا و دلپذیرند.
«ولدان»
ج: دلپذیرى آنان موسمى و لحظه‏اى نیست.
«مخلّدون»
د: انواع وسایل پذیرایى را در دست دارند.
«اكواب، اباریق، كاس»
ه: پذیرایى ابتدا با مایعات و نوشیدنى‏هاست.
«كأس من معین»
و: آنچه عرضه مى‏شود، آفاتى ندارد.
«لا یصدّعون... لا ینزفون»
ز: مواد پذیرایى، متعدّد و متنوّع و به انتخاب مهمان است.
«فاكهة مما یتخیّرون»
ح: اولویّت با نوشیدنى، سپس میوه و آنگاه غذاى گرم و مطبوع است.
«معین، فاكهة، لحم»

آيه شماره 65 از سوره مبارکه مومنون ناله بی ثمر لاَ تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُمْ مِنَّا لاَ تُنْصَرُونَ (اما به آنها (کافران)گفته می‏شود:) امروز فریاد نکنید، زیرا از سوی ما یاری نخواهید شد! 1- روز قيامت، روز كيفر است نه التماس. (لا تَجئروا اليوم) 2- كسانى كه با مال و امكانات خود، مردم را يارى نكردند، در قيامت يارى نمى‏شوند. (لا تنصرون)

[=B Mitra]آيه شماره 45 از سوره مبارکه فرقان[=B Mitra]
خورشید وسایه
[=B Mitra]
[=B Mitra]
[=B Mitra]أَ لَمْ تَرَ إِلىَ‏ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَ لَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا[=B Mitra]
آیا ندیدی چگونه پروردگارت سایه را گسترده ساخت؟! و اگر می‏خواست آن را ساکن قرار می‏داد; سپس خورشید را بر وجود آن دلیل قرار دادیم!
[=B Mitra] 1-بهترین راه خداشناسى براى همگان، تفكّر در پدیده‏هاى هستى است كه بر اساس حكمت الهى آفریده شده‏اند. «ألم تر»
2- گردش زمین به دور خود و خورشید تصادفى نیست، حكیمانه و مدبرانه است. «ألم تَر الى ربّك كیف مدّ الظل»
3-گستردگى و طولانى شدن مدّت سایه به خاطر پرورش و رشد و شكوفایى است. «ربّك... مدّالظل» (اگر نور، مستقیم و یا سایه دائمى‏بود، یا همگى مى‏سوختند و یا منجمد مى‏شدند.)
4 - گرچه خداوند قدرت دارد كه در طبیعت، تغییر و تحوّل شدید ایجاد كند، ولى خداوند سنّت خود را ترك نمى‏كند. «ولوشاء»
5- تداوم گردش هستى به دست اوست. «ولوشاء لجعله ساكنا»

[=B Mitra]آيه شماره 46 از سوره مبارکه فرقان[=B Mitra]
سایه قدرت خدا
[=B Mitra]
[=B Mitra]
[=B Mitra]ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَيْنَا قَبْضًا يَسِيرًا[=B Mitra]
سپس آن را آهسته جمع می‏کنیم (و نظام سایه و آفتاب را حاکم می‏سازیم)!
[=B Mitra] 1 - حركت هستى و عملكرد طبیعت، عمل خداست. «مدّ - جعلنا – قبضنا»
2- همان گونه كه آفرینش جهان به تدریج و آرامى و در شش مرحله صورت گرفته است، تغییر آن نیز به تدریج خواهد بود. «قبضاً یسیراً»
3- گرفتن هیچ چیز براى خدا سخت نیست. «قبضاً یسیراً»

[="Blue"]كارهاى بزرگ با ابزارهاى كوچك

گاهى خداوند كارهاى بزرگ را با وسیله‏ هاى كوچك انجام مى‏دهد.
مثلاً سرنگونى سپاه ابرهه را با پرندگان ابابیل،
حفظ جان پیامبر اسلام را با تار عنكبوت،
آموزش دفن میّت را با كلاغ،
اثبات پاكى مریم‏ علیها السلام را با سخن گفتن نوزاد،
پاكى یوسف را با پاره شدن پیراهن،
ایمان آوردن یك كشور را با سفر هُدهُد
و كشف اصحاب كهف را با نمونه پول،
تحقّق بخشیده است.

[=B Mitra]آيه شماره 47 از سوره مبارکه فرقان[=B Mitra]
لباس خواب
[=B Mitra]
[=B Mitra]
[=B Mitra]وَ هُوَ الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الَّيْلَ لِبَاسًا وَ النَّوْمَ سُبَاتًا وَ جَعَلَ النهَّارَ نُشُورًا[=B Mitra]
او کسی است که شب را برای شما لباس قرار داد، و خواب را مایه استراحت، و روز را وسیله حرکت و حیات!
[=B Mitra] 1- گردش شب و روز تصادف نیست، اهداف و برنامه‏هاى حكیمانه‏اى در آن نهفته است. «جعل لكم اللیل لباسا والنوم سُباتا»
2- پدیده‏ى شب، یك نعمت الهى براى بشر است. «لكم»
3- خواب و بیدارى خود را با طبیعت هماهنگ كنیم. «اللیل لباسا والنوم سُباتا» تاریكى و سكوت، در ایجاد آرامش مؤثّرند، چنانكه وجود نور در تلاش و جنب و جوش انسان، مؤثّر است.
4- شب، حافظ جسم وسلامتى است، چنانكه لباس، حافظ بدن است. «اللیل ‏لباسا»
5- گردش شب و روز و آرامش در شب و تلاش در روز، نشانه‏ى ربوبیّت خداوند است. «ربّك كیف مدّ الظل... و هوالّذى...»

[=B Mitra]آيه شماره 67 از سوره مبارکه مومنون[=B Mitra]
تلاش کور
[=B Mitra]
[=B Mitra]
[=B Mitra]مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ[=B Mitra]
در حالی که در برابر او (پیامبر) استکبار می‏کردید، و شبها در جلسات خود به بدگویی می‏پرداختید؟!
[=B Mitra] 1- بدتر از عقب گرد واعراض از حقّ، آن است كه هدف از اين عمل، استكبار
باشد. (مستكبرين به)
2- كسى كه روز منطق ندارد، شب ياوه سرايى مى‏كند. (سامراً تَهجُرون)
3- كسى كه حرف حساب ندارد، فحش مى‏دهد. (تَهجُرون)


[h=1]٤) جزء یازدهم قرآن کریم، آیات 122 الی 129 سوره ی توبه[/h]





تاريخ : سه شنبه 5/12/1393 تعداد بازديد : 251
جانشین پیامبر(ص)
هنگامى كه حكم جهاد داده مى‏شود، مسلمانان نباید همگى به جهاد بروند، بلكه باید گروهى در شهر بمانند و به امور رسیدگى كنند تا گروه دیگر با خیالى آسوده به جهاد بروند، با دشمنان بجنگند و با تعلیمات اسلام آشنا شوند و تجربه بیندوزند و بعدها تجربیاتشان را به دیگران انتقال دهند. بر همین اساس، در جنگ تبوك، پیامبر اكرم(ص) حضرت على(ع) را همراه نبُرد و او را جانشین خود قرار داد تا مبادا منافقین و دشمنان از فرصت سوء استفاده كنند و به مسلمانان ضربه‏اى بزنند.
حضرت على(ع) از پیامبر(ص) تقاضا كرد كه اجازه بدهد او نیز همراه ایشان به جهاد برود. اما پیامبر(ص) فرمود: «نسبت تو به من مثل نسبت هارون است به موسى؛ به جز این كه پس از من پیامبرى نیست.» حضرت على(ع) در مدینه ماند و مراقب اوضاع بود. پیامبر(ص) با سپاه اسلام به سوى تبوك رفت. رومیان وقتى متوجه شدند سپاه بزرگى از مسلمانان به سوى آنان مى‏آید، ترسیدند و عقب‏نشینى كردند و به داخل كشورشان بازگشتند. مسلمانان وقتى به تبوك رسیدند، اثرى از سپاه دشمن نبود. پیامبر(ص) با سپاهیان مشورت كرد كه آیا به مدینه بازگردند یا پیشروى كنند. نتیجه این شد كه به مدینه بازگردند. قبل از بازگشت، امیران قبایل اطراف تبوك خدمت پیامبر(ص) رسیدند و با ایشان پیمان دوستى بستند. رومیان هم فهمیدند كه اگر قصد حمله به مسلمانان را داشته باشند، با سپاهى قوى و بزرگ روبرو خواهند شد. خداوند یگانه مى‏فرماید:
و مومنان نباید همگى سفر كنند. چرا از هر گروه از ایشان بعضى سفر نمى‏كنند تا در دین، دانش بیاموزند و هنگامى كه بازگشتند به قوم خود هشدار دهند؟ شاید آنان بترسند. اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، با كافرانى كه نزدیك شما هستند، بجنگید و آنان باید در شما خشونت ببینند و بدانید كه خدا با پرهیزكاران است.

آیات 122 و 123

آزمایش مى‏شوند، اما توبه نمى‏كنند

بعضى از مردم، دل‏هایشان، چنان آماده‌ی پذیرش دستورات الهى است كه با شنیدن هر آیه‏اى، ایمانشان به خدا بیش‏تر مى‏شود. اما منافقان و كوردلان، هنگامى كه آیات قرآن را مى‏شنوند، نه تنها ایمان نمى‏آورند بلكه پلیدى‏هایشان بیش‏تر مى‏شود. در زمان پیامبر(ص) نیز مردم همین‏طور بودند. در قرآن چنین مى‏خوانیم:

و هنگامى كه سوره‏اى نازل مى‏شود، از آنان كسانى هستند كه مى‏گویند: این، ایمانِ كدام یك از شما را زیاد كرد؟ اما كسانى كه ایمان آورده‏اند، ایمانشان زیاد مى‏شود و آنان شاد مى‏شوند. و اما آنان كه در دل‏هایشان بیمارى است، پلیدى بر پلیدى‏شان افزود و در حالى كه كافر بودند، مردند. آیا نمى‏بینند كه در هر سال یك یا دو بار آزمایش مى‏شوند؟ باز هم توبه نمى‏كنند و پند نمى‏گیرند.


آیات 124 الى 126

نمى‏فهمند

یكى دیگر از خصوصیات منافقین این بود كه هر گاه سوره جدیدى نازل مى‏شد، از ترس این كه بار دیگر رسوا شوند، تصمیم مى‏گرفتند كه از مجلس خارج شوند. به یكدیگر اشاره مى‏كردند و همین كه مى‏دیدند كسى متوجه‌ آنان نیست بیرون مى‏رفتند تا سخنان حق را نشنوند. در قرآن چنین مى‏خوانیم:

و هنگامى كه سوره‏اى نازل مى‏شود، بعضى از آنان به بعضى دیگر نگاه مى‏كنند: آیا كسى شما را مى‏بیند؟ آنگاه بازمى‏گردند. خدا دل‏هایشان را برگرداند؛ زیرا آنان مردمى هستند كه نمى‏فهمند.


آیه‌ی 127

پیامبر مهربان

در آخرین آیات سوره‌ی توبه، خداوند از مهربانى و دلسوزى پیامبر(ص) نسبت به مومنان خبر مى‏دهد و به پیامبر(ص) دلدارى مى‏دهد كه از رویگردانى مردم نگران نشود و بر او توكل كند:

به یقین براى شما پیامبرى از خودتان آمد كه بر او سخت است كه شما در رنج بیفتید. او بر هدایت شما حریص است. نسبت به مومنان، دلسوزِ مهربان است. پس اگر روى‏گردان شدند، بگو: خدا مرا بس است. هیچ خدایى جز او نیست. بر او توكل كردم و او پروردگار عرش بزرگ است.


آیات 128 و 129
موضوع قفل شده است