۱۰۱ گناه

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Tahoma"][="Blue"]۲۱. شاید غیبت کردم.

۲۲. نفس در آرامش بود.

۲۳. خدا را ناظر بر اعمالم ندیدم.

۲۴. غیبت شنیدم.

۲۵. کنترل زبان کم بود.

۲۶. تندخویی کردم.

۲۷. کم فکر کردم.

۲۸. به آنچه علم داشتم عمل نکردم.

۲۹. درسم را خوب نخواندم.

۳۰. خیلی صحبت بیخود کردم و همین سبب شد که حالت غفلت از خدا داشته باشم.

۳۱. یاد مرگ و قیامت و روز جزا نبودم.

۳۲. خود را بزرگ جلوه دادم.

۳۳. دخالت در امور معصیت آلود کردم.

۳۴. مراقبت از چشم خیلی کم بود.

۳۵. بی وضو خوابیدم.

۳۶. میل زیادی به ریا داشتم و امور را آن گونه جلوه می دادم که حقیقت نداشت تا سببی برای خوشحالی نفس شود.
۳۷. حب مقام داشتم و آنرا نیز ارضاء کردم.

۳۸. معاشرت با افراد غیر لازم کردم.

۳۹. خود بزرگ بینی و عجب داشتم.

۴۰. از فرصتهایم خیلی کم بهره بردم و استفاده خوبی نکردم.[/]

[="Tahoma"][="Blue"]۴۱. به طور جدی یاد مرگ نبودم.[/]

[="Tahoma"][="Blue"]۴۱. به طور جدی یاد مرگ نبودم.

۴۲. زیاد به یاد امام زمان روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء نبودم.

۴۳. با نفس درگیر نبودم.

۴۴. کبر داشتم و به خود مغرور شدم.

۴۵. ذکر درونی و برونی خیلی کم بود و اگر هم بود بی توجه بود.

۴۶. دقت در اعمال و فکر قبل از آنها کم بود و یا اصلاً نبود.

۴۷. زخم زبان زدم.

۴۸. قرآن کم خواندم.

۴۹. در مهلکه سقوط قرار گرفته ام.

۵۰. خواطر نفسانی کنترل نشد.[/]

[="Tahoma"][="Blue"]
۵۱. نمازها را با علاقه و شوق نخواندم.

۵۲. در جهت خود سازی گام برنداشتم.

۵۳. در حال موتورسواری حب دنیا تاثیر گذاشت و موجب شد معصیت کنم.

۵۴. یقین و اخلاص نبود.

۵۵. توجیه می کردم معاصی ام را.

۵۶. تواضع و زهد نبود.

۵۷. کمبود شخصیت داشتم و با خود بزرگ نمایی سعی در جبران آن داشتم.

۵۸. خوف نداشتم.

۵۹. گستاخی داشتم و حیا نداشتم.

۶۰. ایذاء مومن نمودم.[/]

[="Tahoma"][="Blue"]۶۱. نماز را در حالت خواب خواندم و اصولاً به یاد مولایم نبودم.

۶۲. دعای عهد را نخواندم.

۶۳. عبرت از احوالات دنیا نگرفتم.

۶۴. حب دنیا خیلی دارم و حقیقتاً نفس در کنترل شیطان است و نه در کنترل خودم.

۶۵. واجبات را متوجه نبودم.[/]

[="Tahoma"][="Blue"]
۶۶. دقت در نیات وجود نداشت.

۶۷. نفس خیلی طغیان کرد.

۶۸. قلب متوجه خداوند تبارک و تعالی نبود.

۶۹. آمادگی برای مرگ وجود نداشت.

۷۰. احساس مسئولیت کم بود.[/]

۱۵. یاد دنیا بودم.

۶۳. عبرت از احوالات دنیا نگرفتم.

[="Tahoma"][="Blue"]
۷۱. نظم کم بود.

۷۲. تفکر و تعمق وجود نداشت.

۷۳. چشم آزاد بود و بیهوده به اطراف نگاه می کرد و گاهی به محارم الهی برمی خورد که متاسفانه حتماً بر قلب نیز تاثیر سوء گذاشته است.

۷۴. ذکری که موجب صعود شود وجود نداشت.

۷۵. آنچه نباید می گفتم، گفتم.

۷۶. شهوت خواب پیدا کردم.

۷۷. ریا کردم و خواستم سواد خود را به رخ دیگران بکشم.

۷۸. در حال خنده نوعی غفلت در خود احساس کردم.

۷۹. در مقابل روی کردن دنیا سوی خودم سست بودم و دائماً در ذهنم بود.

۸۰. تعارف و تمجیدها وسوسه می نمودند.[/]

چقدر دقیق و ظریف به موضوع نگاه کرده. بسیار عالی و سپاس

[="Tahoma"][="Blue"]۸۱. پناه بردن به حضرت حق تعالی و استغاثه حقیقی از او کم بود.

۸۲. عشق به خداوند را تقویت ننمودم.

۸۳. حالت انابه وجود نداشت.

۸۴. دعا را به علت کسب صفات رذیله در روز و سریع خواندن، با توجه کامل نخواندم.

۸۵. چند شبی است که سوره واقعه را بی رغبت می خوانم.[/]

سلام
یا علییی....چقدر ای بنده خدا گناه داشت!
من با این وضعم شمردم چند تا ازش کمتر داشتم!
الان بنظرتون اون بعد از من قرار میگیره!؟؟(بعد از اینکه من مردم میگم!)

[="Tahoma"][="Blue"]
۸۶. با آنکه می دانستم دارم اشتباه می کنم اما اشتباه کردم.

۸۷. چند مورد عجله و شتابزدگی وجود داشت.

۸۸. علاقه به مدح دیگران وجود داشت.

۸۹. حفظ سرّ نشد.[/]

[=verdana]با سلام.
فکر می کنم بدون شک، این شهید بزرگوار، به فکر نیمه ی پر لیوان هم بوده اند.
چون به نظرم این محاسبه درست نیست که انسان صرفا به کارهایی که انجام نداده
و در اونها کوتاهی کرده فکر کنه.
بلکه باید گاهی خوبی هایی که با لطف و یاری خدا ازش سر زده رو هم برای خودش یادآوری کنه و خدا رو بخاطر این
نقاط مثبت شاکر باشه...

[="Tahoma"][="Blue"]۹۰. سوز و ناله کم بود.

۹۱. بصیرت نبود.

۹۲. توسل و ارتباط با عالم قدس خوب نبود.[/]

موضوع قفل شده است