جمع بندی یک شبهه: آیه اول سوره اسرا از یک خدا سخن می گوید یا دو خدا؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یک شبهه: آیه اول سوره اسرا از یک خدا سخن می گوید یا دو خدا؟

بنام خدا....
با سلام...

شبهه ای در مفهوم معنی ایه 1 سوره اسرا دارم...
در این ایه من چنین برداشت اشتباه کردم که گویا دو خدا در متن معنی ایه نمایان است...نعوذ بالله مشخصا ایراد از برداشت غلط منه اما شبهه شده برام که چگونگی برطرف شدن این شبهه رو با پاسخ به سوال از کارشناس خواستارم با تشکر...

ترجمه استاد الهی قمشه‌ای:
پاک و منزه است خدایی که در ( مبارک ) شبی بنده خود ( محمّد ) را از مسجد حرام ( مکّه معظّمه ) به مسجد اقصایی که پیرامونش را مبارک و پر نعمت ساختیم سیر داد تا آیات و اسرار غیب خود را به او بنماییم که او ( خدا ) به حقیقت شنوا و بیناست.

خوب به شبهه ای که در سرم ایجاد شده دقت کنید...
در این ایه می فرمایدپاک و منزه است خدایی که.....در ادامه ایه می گوید...بهتر است بگم می گویند...چون جمع بسته...حالا کاری به جمعش ندارم...منظورم اینه که در ادامه ایه کسی که ایه را تعریف می کند مشخص می شود که خداست چون می فرماید به سوی مسجد اقصایی که پیرامونش را مبارک و پر نعمت ساختیم سیر داد... پر نعمت ساختیم مشخصه از جانب خداست دیگه....یعنی خداست که نعمت میده نه مخلوقات...اما ادامش می فرماید سیر داد...که به او بنمایانیم اسرار غیب را.....بنمایانیم...که او بحقیقت شنوا و داناست....
دوباره مشخصه یکی داره تعریف میکنه از خدا ...بجا خدا داره میگه اما خودشم خدا معرفی میکنه.... مثلا مثل بزنم...علی داره میگه سپاس خدایی را که به همسایه ما محمود...که ما به او (ما یعنی علی و مثلا خانوادش) روزی و نعمت می دهیم موتور داد تا با موتور به سر کار برود...خوب دقت کنید...روزی و نعمت دادن دقیقا کار خود خداست و غیر خدا روزی نمیده ...پس در این مثال منظور از شخص علی غلط است و در مثال باید خدا قرار دهیم بجای کلمه علی تا روزی بخش دادن نیز به او معنا دهد چون جز خدا روزی نمی دهد....خب اما اگه بگیم در ایه منظور خداست...پس چرا خدا خودشو سوم شخص معرفی می کنه...در قران خدا خودشو جمع می بنده و در جایی تکی هم سخن گفته...و از حرف انا استفاده کرده... و جمع را هم اگه اشتباه نکنم برای همکاری با ملائک و جبریل و حضرت محمد که همگی پشت همدیگر قران را نازل کردند خدا جمع می بنده برای نشان دادن اتحاد و اینکه خدا یار مومنان است جمع بسته...و در سراسر قران از یگانگی خدا یاد شده و شرک را پوچ می داند...پس جمع بستن این ایه که نعمت بخشیدیم دقیقا خود خدا رو داره میگه...اما اولش میگه سپاس خدایی را که...نمیشه که فردی خودشو سوم شخص معرفی کنه طوری که در همون جمله که سوم شخص معرفی کرده خودشو در همون جمله خودشو اول شخص هم معرفی کرده...سپاس خدایی را که.....سوم شخص خودش....نعمت بخشیدم اول شخص خودش برای حالت دوم هم مثال بزنم...اگه هر دو یک خدا را نشان می دهند از زبان یک خدا هستند چرا اینگونه گفته مگر می شود؟
مثلا من مهدی هستم من می خوام خودمو معرفی کنم....خب میگم...بنده خدا مهدی خیلی پسر مهربونیه که به مسعود دوستش که خونه دادم حسادت نمی کنه..... واقعا کی باور می کنه این مثال هر دو فرد دقیقا منظور مهدی است که برای مسعود کار خوب کرده....یعنی مهدی از زبون خودش نه تنها خودشو سوم شخص معرفی می کنه بلکه در همون جمله اول شخص معرفی می کنه که میگه بهش خونه دادم!!!!

امیدوارم شبهه سنگینی که دارم رو درست بهتون منتقل کرده باشم مفهومشو.... هیچ جوابی ندارم برای این ایه....اگر فقط سوم شخص خدا خودشو معرفی می کرد می شد باور کرد نه دیگه هم اول شخص هم سوم شخص معرفی کنه در یک جمله...
ممنون میشم کارشناسان و کاربران عزیز دقیق تفکر کنید و منو از این شبهه خلاص کنید...
فک نکنم ساده باشه جوابش...
این شبهه ی منه و در اینکه ایراد از منه و من جوابی ندارم شکی ندارم وگرنه قران اشتباه نداره وخدا یکیست وبس

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد هدی

با سلام و عرض ادب

سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ ( اسري/1)

در خصوص اين سوال شما دو احتمال مطرح است يكي اينكه در فعل اول ( يعني اسري) ضمير مفرد بكار رفته است زيرا اصل سير و معراج و بردن حضرت رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - به فرمان خداوند و تدبير ذات باريتعالي است، اما جزئيات آن مثل نشان دادن بهشت و جهنم و ... (لنريه) با حضور و دستور خداوند و بوسيله ي فرشتگان انجام شده است لذا فعل دوم يعني "لنريه" بصورت جمع آمده است . احتمال دوم هم اين است كه صيغه ي متكلم مع الغير در فعل دوم (لنريه) براي تفخيم و تعظيم است .
استاد جوادي آملي اين دو احتمال را بدين شرح توضيح فرموده اند :
"اين ﴿لِنُرِيَهُ﴾ كه ضمير متكلّم مع‌الغير است با آن ﴿أَسْرَي﴾ كه فعل مفرد است بايد فرق داشته باشد يعني اصل دستور سِير و سَيْر و بُردن اين به تدبير ذات اقدس الهي است، اما در كارگرداني آن صحنه، ارائهٴ جزئيات آن صحنه، نشان دادن بهشت، نشان دادن جهنم، نشان دادن باطن اعمال و اشخاص اين به وسيلهٴ فرشته‌ها انجام مي‌گيرد با دستور ذات اقدس الهي، با حضور الهي. يا نه، همه اين كارها را ذات اقدس الهي شخصاً به عهده گرفت بدون واسطه و اگر ﴿لِنُرِيَهُ﴾ فرمود ضمير متكلّم مع‌الغير آورد براي تفخيم و تعظيم است بالأخره يا در مقامي است كه فرشته‌ها حضور دارند - كه ظاهر اخبار معراج بخشي همين را تأييد مي‌كند كه اينها با حضور ذات اقدس الهي، با اذن الهي اين آيات را نشان پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) دادند- يا نه، طبق احتمال ديگر اين ضمير متكلّم مع‌الغير براي تفخيم باشد ، همان طوري كه ﴿أَسْرَي﴾ مفرد بود اينجا هم مفرد است منتها اينجا با متكلّم مع‌الغير تعبير شده است براي تجليل و تعظيم. ﴿لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا﴾. "(1)


(1)- ر.ك: بنياد علوم وحياني اسراء ، تفسير سوره مباركه اسري، جلسه دوم .

هدی;717483 نوشت:
با سلام و عرض ادب

سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ ( اسري/1)

در خصوص اين سوال شما دو احتمال مطرح است يكي اينكه در فعل اول ( يعني اسري) ضمير مفرد بكار رفته است زيرا اصل سير و معراج و بردن حضرت رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - به فرمان خداوند و تدبير ذات باريتعالي است، اما جزئيات آن مثل نشان دادن بهشت و جهنم و ... (لنريه) با حضور و دستور خداوند و بوسيله ي فرشتگان انجام شده است لذا فعل دوم يعني "لنريه" بصورت جمع آمده است . احتمال دوم هم اين است كه صيغه ي متكلم مع الغير در فعل دوم (لنريه) براي تفخيم و تعظيم است .
استاد جوادي آملي اين دو احتمال را بدين شرح توضيح فرموده اند :
"اين ﴿لِنُرِيَهُ﴾ كه ضمير متكلّم مع‌الغير است با آن ﴿أَسْرَي﴾ كه فعل مفرد است بايد فرق داشته باشد يعني اصل دستور سِير و سَيْر و بُردن اين به تدبير ذات اقدس الهي است، اما در كارگرداني آن صحنه، ارائهٴ جزئيات آن صحنه، نشان دادن بهشت، نشان دادن جهنم، نشان دادن باطن اعمال و اشخاص اين به وسيلهٴ فرشته‌ها انجام مي‌گيرد با دستور ذات اقدس الهي، با حضور الهي. يا نه، همه اين كارها را ذات اقدس الهي شخصاً به عهده گرفت بدون واسطه و اگر ﴿لِنُرِيَهُ﴾ فرمود ضمير متكلّم مع‌الغير آورد براي تفخيم و تعظيم است بالأخره يا در مقامي است كه فرشته‌ها حضور دارند - كه ظاهر اخبار معراج بخشي همين را تأييد مي‌كند كه اينها با حضور ذات اقدس الهي، با اذن الهي اين آيات را نشان پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) دادند- يا نه، طبق احتمال ديگر اين ضمير متكلّم مع‌الغير براي تفخيم باشد ، همان طوري كه ﴿أَسْرَي﴾ مفرد بود اينجا هم مفرد است منتها اينجا با متكلّم مع‌الغير تعبير شده است براي تجليل و تعظيم. ﴿لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا﴾. "(1)


(1)- ر.ك: بنياد علوم وحياني اسراء ، تفسير سوره مباركه اسري، جلسه دوم .


سلام استاد
امکانش هست کمی ساده تر بیان بفرمایید؟

Reza-D;717509 نوشت:
سلام استاد
امکانش هست کمی ساده تر بیان بفرمایید؟

با سلام و عرض ادب
قبل از اينكه پاسخ استاد جوادي آملي را قرار بدهم ، مفهوم ساده ترش را بيان كردم شايد تصور فرموديد جزيي از نقل قول ايشان است .
بهر حال منظور اين است كه فعل "اسري" در ابتداي آيه مفرد آمده است زيرا اصل اين سير ، به تدبير خداوند است [ مطلبي را داخل قلاب عرض ميكنم :حضرت موسي عليه السلام هم به ميقات خداوند رفتند اما ميان آن "رفتن" و اين" بردن=اسري بعبده" خيلي تفاوت است اين سير در خصوص نبي مكرم (صلي الله عليه و آله ) يك مساله ي خاص است يك عنايت تام و ويژه الهي است .در همان آدرسي كه در بالا عرض شد ، استاد جوادي آملي در خصوص تفاوت تعبير در خصوص اين دو نبي الهي عليهما السلام مي فرمايند:"اين تعبير، تعبير تشريفي است با تعبير مناجات موساي كليم فرق مي‌كند درباره موساي كليم فرمود: ﴿وَلَمَّا جَاءَ مُوسَي لِمِيقَاتِنَا﴾[4] فرمود موسي به ميقات و وعده‌گاه ما آمد، ولي درباره معراج حضرت فرمود خدا او را بُرد. خيلي فرق است بين اينكه كسي به ديدار محبوب برود يا محبوب مُحبّ خود را به همراه ببرد "اسرا" خيلي بالاتر از ﴿جَاءَ مُوسَي لِمِيقَاتِنَا﴾ است لكن در جريان موساي كليم و مانند آن كه دارد ﴿جَاءَ مُوسَي لِمِيقَاتِنَا﴾ و دربارهٴ حضرت فرمود: ﴿أَسْرَي﴾ براي آن است كه ثابت كند هيچ كاري را وجود مبارك پيامبر به عهده نگرفت اين همان مقام عبدِ محض است"(2)]

(2)- بنياد اسراء ، همان


خب بنابراين مفرد آمدن فعل "اسري" در ابتداي آيه خود حاكي از يك عنايت ويژه و خاص الهي در حق پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) است .
اما در بخش دوم از فعل "لنريه=براي اينكه نشانش بدهيم " يعني از صيغه ي جمع و متكلم مع الغير استفاده شده است چرا ؟
دو دليل براي اين مطلب فرمودند :
1- اين جمع بودن فعل دوم ممكن است به دليل اين باشد كه در نشان دادن جزئيات صحنه هاي بهشت و جهنم و ...، ملائكه واسطه بودند يعني بوسيله ملائكه اين كار صورت گرفت لذا اين فعل جمع است .
2- جمع بودن فعل دوم به دليل تجليل و تعظيم است يعني همانطور كه فعل اول مفرد است( و به عنايت ويژه الهي صورت گرفت ) ، اين فعل دوم هم همان است و مفرد است منتها جمع بودنش تعبيري است براي تجليل و تعظيم .

هدی;717529 نوشت:
با سلام و عرض ادب

ببخشید جوابتونو خوندم ولی زیاد متوجه نشدم تا اینکه خودم روی هم رفته از جواب شما و سوالاتم چنین برداشت کردم و گویا بجواب رسیدم و شبهه بر طرف شد...یعنی این ایه از زبان فرشتگان نقل شده است...و نعمت بخشیدیدم و اسرار غیب را به او بیاموزیم....یعنی فرشتگان از جانب خدا چنین دستور دارند که اسرار غیب رو بیاموزند و از جانب خدا نعمت بخشیده بودند...حالا دارند از از زبان خود ایه را نقل می کنند و از خدا هم تشکر و سپاس می کنند...با این اوصاف شبهه من بر طرف شد...معما چون حل شود اسان شود:Kaf: چقدر سر این موضوع فکر کرده بودم و ذهنم به جای نرسیده بود...خدا رو شکر اینم بر طرف شد ممنون

با سلام

نقل قول:
يعنی این ایه از زبان فرشتگان نقل شده است...و نعمت بخشیدیدم و اسرار غیب را به او بیاموزیم....یعنی فرشتگان از جانب خدا چنین دستور دارند که اسرار غیب رو بیاموزند و از جانب خدا نعمت بخشیده بودند...حالا دارند از از زبان خود ایه را نقل می کنند و از خدا هم تشکر و سپاس می کنند..

خير .آيه از زبان فرشتگان نقل نشده است . آيه شريفه جريان سير معراج حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه وآله) را توضيح مي دهد كه خداوند خود پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را به معراج برد نه اينكه آن حضرت خودشان به معراج رفته باشند ، اين فعل مفرد "اسري"كه به خداوند استناد دارد نشان از يك عنايت ويژه و خاص است كه محبوب -يعني خداوند متعال- خود محب خويش- يعني رسول اكرم- را به معراج برد .بخش دوم كه از فعل جمع استفاده شده است دو علت مي تواند داشته باشد :
يا اينكه مراد از "لنريه=ما نشانش داديم"اين است كه فرشتگان در اين نشان دادن ،واسطه بودند لذا فعل هم جمع آمده است .
يا اينكه خير فرشتگان واسطه نبودند و فقط خداوند به پيامبرش نشان داد منتها از باب تفخيم و تعظيم و تجليل، فعل بصورت جمع آمده و اين مورد در قران كريم مصاديق ديگري هم دارد كه از باب تعظيم و تفخيم ، فعلي بصورت جمع بيايد .

به نام خدا

با سلام و عرض ادب

استاد هدی گرامی با اجازه از محضر شریفتان نکته ای هم به ذهن حقیر رسیده است بیان می دارم:

و حضرتعالی بررسی بفرمائید:

در اسری بعبده ضمیر غایب اشاره به غیب ذات است و فعل هم گرچه مفرد است اما به صیغه ی غایب بیان شده است،آن مقامی نیست که کسی در آن حاضر بشود حتی انسان کامل.

اما این سیر آنقدر عظیم است که به مقام ذات نسبت داده شد.

در لنریه صیغه غایب به متکلم تغییر می کند و جمع می شود چرا که مقام شهود کثرات اسمائی است و مقامی است که در آن انسان کامل ذوات اشیاء و حقایق آنها را به تجلیات اسمائی

شهود می کند،سپس می فرماید "انه هو السمیع العلیم" اشاره به صفاتی است که مدلول آن افاضه علم لدنی الهی با تجلیات صفاتی و اسمائی بر نبی اکرم صلوات الله علیه و اله دارد!

سوال :شبهه ای در مفهوم معنی آیه 1 سوره اسرا دارم...چرا در بخش ابتدایی آیه خدا با صیغه مفرد صحبت میکند اما در انتهای ایه با صیغه ی جمع؟

پاسخ:

با سلام و عرض ادب
سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ ( اسري/1)

منزه است آن [خدايى] كه بنده ‏اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى كه پيرامون آن را بركت داده ‏ايم سير داد تا از نشانه ‏هاى خود به او بنمايانيم كه او همان شنواى بيناست

فعل "اسري" در ابتداي آيه مفرد آمده است زيرا اصل اين سير ، به تدبير خداوند است .مفرد آمدن فعل "اسري" در ابتداي آيه خود حاكي از يك عنايت ويژه و خاص الهي در حق پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) است .(1)
اما در بخش دوم از فعل "لنريه=براي اينكه نشانش بدهيم " يعني از صيغه ي جمع و متكلم مع الغير استفاده شده است چرا ؟
دو دليل براي اين مطلب فرمودند :
1- اين جمع بودن فعل دوم ممكن است به دليل اين باشد كه در نشان دادن جزئيات صحنه هاي بهشت و جهنم و ...، ملائكه واسطه بودند يعني بوسيله ملائكه اين كار صورت گرفت لذا اين فعل جمع است .
2- جمع بودن فعل دوم به دليل تجليل و تعظيم است يعني همانطور كه فعل اول مفرد است( و به عنايت ويژه الهي صورت گرفت ) ، اين فعل دوم هم همان است و مفرد است منتها جمع بودنش تعبيري است براي تجليل و تعظيم .


استاد جوادي آملي اين دو احتمال را بدين شرح توضيح فرموده اند :

"اين ﴿لِنُرِيَهُ﴾ كه ضمير متكلّم مع‌الغير است با آن ﴿أَسْرَي﴾ كه فعل مفرد است بايد فرق داشته باشد يعني اصل دستور سِير و سَيْر و بُردن اين به تدبير ذات اقدس الهي است، اما در كارگرداني آن صحنه، ارائهٴ جزئيات آن صحنه، نشان دادن بهشت، نشان دادن جهنم، نشان دادن باطن اعمال و اشخاص اين به وسيلهٴ فرشته‌ها انجام مي‌گيرد با دستور ذات اقدس الهي، با حضور الهي. يا نه، همه اين كارها را ذات اقدس الهي شخصاً به عهده گرفت بدون واسطه و اگر ﴿لِنُرِيَهُ﴾ فرمود ضمير متكلّم مع‌الغير آورد براي تفخيم و تعظيم است بالأخره يا در مقامي است كه فرشته‌ها حضور دارند - كه ظاهر اخبار معراج بخشي همين را تأييد مي‌كند كه اينها با حضور ذات اقدس الهي، با اذن الهي اين آيات را نشان پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) دادند- يا نه، طبق احتمال ديگر اين ضمير متكلّم مع‌الغير براي تفخيم باشد ، همان طوري كه ﴿أَسْرَي﴾ مفرد بود اينجا هم مفرد است منتها اينجا با متكلّم مع‌الغير تعبير شده است براي تجليل و تعظيم. ﴿لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا﴾. "(2)

پی نوشت ها:


1. حضرت موسي عليه السلام هم به ميقات خداوند رفتند اما ميان آن "رفتن" و اين" بردن=اسري بعبده" خيلي تفاوت است اين سير در خصوص نبي مكرم (صلي الله عليه و آله ) يك مساله ي خاص است يك عنايت تام و ويژه الهي است .در همان آدرسي كه در بالا عرض شد ، استاد جوادي آملي در خصوص تفاوت تعبير در خصوص اين دو نبي الهي عليهما السلام مي فرمايند:"اين تعبير، تعبير تشريفي است با تعبير مناجات موساي كليم فرق مي‌كند درباره موساي كليم فرمود: ﴿وَلَمَّا جَاءَ مُوسَي لِمِيقَاتِنَا﴾[4] فرمود موسي به ميقات و وعده‌گاه ما آمد، ولي درباره معراج حضرت فرمود خدا او را بُرد. خيلي فرق است بين اينكه كسي به ديدار محبوب برود يا محبوب مُحبّ خود را به همراه ببرد "اسرا" خيلي بالاتر از ﴿جَاءَ مُوسَي لِمِيقَاتِنَا﴾ است لكن در جريان موساي كليم و مانند آن كه دارد ﴿جَاءَ مُوسَي لِمِيقَاتِنَا﴾ و دربارهٴ حضرت فرمود: ﴿أَسْرَي﴾ براي آن است كه ثابت كند هيچ كاري را وجود مبارك پيامبر به عهده نگرفت اين همان مقام عبدِ محض است"( ر.ك: بنياد علوم وحياني اسراء ، تفسير سوره مباركه اسري، جلسه دوم)

2. بنیاد اسراء ، همان

موضوع قفل شده است