یک حس منفی نا امیدی همیشه رنجم میده
تب‌های اولیه
ازگذشتم اصلا راضی نیستم
آرزوم اینه که آدم باشم اما فکر می کنم نیستم
از اون موقعی که شروع کردم عوض شم تاحدودی تونستم.اما همیشه یه حس ناامیدی آزارم میده
خیلی حالم ازخودم بهم میخوره
دلم خیلی هواییه.یه روز پیش خدا..یه روز دور ازخدا..
الان خیلی تو زندگیم کم آوردم
تلاشمیکنم اما این حس بد ناامیدی داغونم کرده
تو درس ورفتار واخلاقم بشدت پس رفت کردمپ
جوری که امسال تو مرز افتادن بودم تو دانشگاه
چجور امیدوار شم درحالیکه زورم به هوای نفسم نمیرسه...بایه به به وچه چه بقیه ...:Ghamgin:
الان فکر می کنم حتی اهل بیتم حالشون ازمن بهم می خوره. راهنمایی کنید.
خیلی ممنونم:Ghamgin:
ازگذشتم اصلا راضی نیستم
آرزوم اینه که آدم باشم اما فکر می کنم نیستم
از اون موقعی که شروع کردم عوض شم تاحدودی تونستم.اما همیشه یه حس ناامیدی آزارم میده
خیلی حالم ازخودم بهم میخوره
دلم خیلی هواییه.یه روز پیش خدا..یه روز دور ازخدا..
الان خیلی تو زندگیم کم آوردم
تلاشمیکنم اما این حس بد ناامیدی داغونم کرده
تو درس ورفتار واخلاقم بشدت پس رفت کردمپ
جوری که امسال تو مرز افتادن بودم تو دانشگاه
چجور امیدوار شم درحالیکه زورم به هوای نفسم نمیرسه...بایه به به وچه چه بقیه ...:Ghamgin:
الان فکر می کنم حتی اهل بیتم حالشون ازمن بهم می خوره. راهنمایی کنید.
خیلی ممنونم:Ghamgin:
بسمه تعالی
با تقدیم سلام و تحیت و نیز عرض خوش آمد محضر جنابعالی
با توضیحاتی که ارائه فرمودید، روشن می شود که دچار اضطراب و احیانا سطحی از افسردگی هستید. اضطراب شما ناشی از سخت گیری و خودسرزنشگری است که این وِیژگی نیز از توقعات بالایی که از خود دارید ناشی می شود!
بنابراین لازم است از کمال زدگی پرهیز کنید، خود را سرزنش نکنید و از خطاهای خود فاجعه نسازید.
گمان نکنید این حس سرزنش و تنفر از خود، شما را به خدا نزدیک می کند! خیر اگر به این روند ادامه دهید وضعیت روانی شما آشفته خواهد شد و در چنین فضایی احتمال لغزشهای غیر اخلاقی بیشتر است.
پس
مراقب وسوسه های شیطان باشید!!
از دست دادن فرصتهای پیش رو به خاطر گذشته، (آن هم گذشته ای که قابل جبران است) چیزی جز وسوسه نیست.
اجازه ندهید با باورهای بی پایه از قبیل؛ تنفر اهل بیت (ع) از شما !!!! فرصت های حال و آینده را از دست بدهید. نگاه شما به خدای متعال و اهل بیت عصمت نیازمند تغییر اساسی است!
اگر لغزش و یا اشتباهی صورت گرفته، بجای سرزنش و کم ارزش جلوه دادن خود در صورتی که برای شما مقدور است اشتباهات را جبران کنید
از خدای متعال کمک بگیرید و به رحمتش امیدوار باشید
برای جلوگیری از استمرار چنین وضعیتی لازم است:
_ توقعات را از خود کم کنید
_ از خطاها فاجعه نسازید
_ موفقیت های مادی و معنوی خود را ارج بگذارید و به پاس آنها خدای متعال را شکرگزار باشید
_ علاقمندیهای خود را به فعلیت برسانید
_ ورزش، گردش و تفریح را فراموش نکنید
_ حضور در جمع را پر رنگتر کنید
_ برای رسیدن به اهداف گامهای کوتاه بردارید و به اندازه کافی به خود فرصت دهید
_ سختگیری باعث یاس و نامیدی می شود یعنی درست همان چیزی که شیطان رجیم دنبال می کند، پس با رعایت حد وسط، چشم طمع این دشمن قسم خورده را کور کنید
در پناه خدای متعال موفق باشید
هر گاه او را بخوانی ندایت را می شنود .وچون با او راز دل گویی. راز تو را میداند. پس حاجت خود را به او بگوی.و انچه در دل داری نزد او باز گوی.غم و اندوه خود را در پیشگاه او مطرح کن.تا غمهای تو را بر طرف کند.و در مشکلات تو را یاری رساند. در تمام کارها خود را به خدا واگذار.که به پناهگاه مطمن و نیرومندی رسیده ای.در دعا با اخلاص پروردگارت را بخوان که بخشیدن.و محروم کردن به دست اوست.و فراوان از خدا در خواست خیر و نیکی داشته باش. امام علی علیه السلام.
[="#000080"][="#000080"][="#000080"][="#006400"]هوالعالم[/]
لطف عزیزان جایی برای پرت و پلاهای من نذاشته
ولی چون دیدم بعضیا میگن
ورزش و تفریح و گردش دیگه برای چیه !؟
خرج داره !
خسته کننده اس !
جاش نیست ! وقتش نیست و این حرفا ...
میدونید افکار و هوای تکراری باعث میشه که ذهن ادم به اصطلاح محدود یا بسته بشه
انسانه و عادت اگر یه مدت به یک چیز فکر کنه هر روزه ذهن و زبان و رفتارش بیشتر به سمت اون مساله مایل میشه و هر روز بیشتر از روز قبل درگیر مساله خوب یا بد میشه ...
مگر اینکه ذهن رو از مشغله و درگیری ازاد کنیم تا با توان و دقت بیشتری از روح دستور بگیره و به جسم انتقال بده
و گرنه هر سه بسته یا بیمار میشن ...
برای یک ورزشکار یا ورزش دوست یه فضای دو متری با هوای تازه کفایت میکنه
خرج زیادی جز دریافت کالری و پاسخگویی به سوخت و ساز بدن نداره ...
دو تا سیب زمینی . یا 1 تخم مرغ . نان . عسل و امثالهم و اب کافی ....
روزهای اول نشاط و خستگی با هم میان اما به مرور کاملا نشاط اور میشه
یه وقتا یه ادم دوست داره که فقط به یکی محبت کنه یا کمی محبت ببینه
و متاسفانه ممکنه در انتخاب مخاطب اشتباه کنه و کلی درد سر ساز بشه
ما میتونیم برای تخلیه یا تامین ظرف عاطفی وجود, به خیلی از اقوام مطمئن سر بزنیم
میتونیم گل کاری کنیم و باغبانی ! میتونیم پرنده پرورش بدیم یا به بهشون غذا بدیم ! میتونیم با کودکان بازی کنیم یا به اونها درس بدیم ...یا اصلا برای خود حریم سازی کنیم و پا رو فراتر نذاریم ...
[="#006400"]شاید درک و دریافت نیاز عاطفی از یک گل کمی سخت باشه اما شدنیه ! فقط زمان میبره
کمی بیشتر از همصحبتی با زبان ![/]
هر قدر وقت و میل بیشتری بذاریم
ارتباط ما حتی با کمترین موجودات بیشتر میشه و خلاصه راه درست و سالم پیدا میشه ...
------------------
[="#DAA520"]وسوسه میاد که ذهن درگیر بشه ذهن که درگیر بشه دیگه هیچ یک از اعضای بدن با کیفیت قبل کار نمیکنند
چون ذهن در خواب و بیداری اسیره یک مشغله شده و اینجا به مرور بدن ما ذهن و روح ما ضعیف میشه . تا جایی که ممکنه قدرت کنترل و اختیار رو از دست بده و به اجبار دیگری دست به هر کاری بزنه ..[/].[/][/][/]
من که نفهمیدم دقیقا چه مشکلی داری دوست عزیز!
ولی اگه الکی غم میاد تو دلت یه راه خوب ورزش و نشستن و خندیدن با رفیق سالمه . این چیزا طبیعیه:ok: