یهودیان بهشتی در قرآن
تبهای اولیه
آیه 114 سوره آل عمران می گوید یهودیانی که به خداوند و روز قیامت ایمان دارند و به کار پسندیده فرمان می دهند و از کارهای ناپسند باز می دارند و در کارهای نیک شتاب می کنند، و آنان از شایستگانند.
حال پرسش این است که چرا قران با آمدن دین جدیدی مانند اسلام هنچنان یهودیان را تایید می کند ؟چرا یهودیانی با این خصلت به بهشت می روند در حالی که قرآن می فرماید دین نزد پروردگار فقط اسلام است ؟ قرآن در جایی دیگر می گوید : اشد الناس عداوة للذین آمنوا الیهود ... در حالی که اینجا می گوید ،انها بهشتی اند ؟
يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُوْلَـئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ
- ترجمه فولادوند
به خدا و روز قيامت ايمان دارند و به كار پسنديده فرمان مىدهند و از كار ناپسند بازمىدارند و در كارهاى نيك شتاب مىكنند، و آنان از شايستگانند.
- ترجمه مجتبوی
به خدا و روز بازپسين ايمان دارند و به كار نيك و پسنديده فرمان مىدهند و از بدى و زشتى بازمىدارند و خود در كارهاى نيك مىشتابند، و اينان از نيكان و شايستگانند.
- ترجمه مشکینی
به خدا و روز واپسين ايمان مىآورند، و به كار پسنديده فرمان مىدهند و از كار ناپسند بازمىدارند، و در كارهاى خير مىشتابند، و آنها از شايستگانند
- ترجمه بهرام پور
به خدا و روز بازپسين ايمان دارند و به نيكى فرمان مىدهند و از كار ناپسند باز مىدارند و در كارهاى خير پيشتازند و آنان از صالحانند
شان نزول آیه
هنگامى كه "عبد اللَّه بن سلام" كه از دانشمندان يهود بود با جمع ديگرى از آنها اسلام آوردند، يهوديان و مخصوصا بزرگان آنها از اين حادثه بسيار ناراحت شدند، و در صدد بر آمدند كه آنها را متهم به شرارت سازند تا در انظار يهوديان، پست جلوه كنند و عمل آنها سرمشقى براى ديگران نشود. لذا علماى يهود اين شعار را در ميان آنها پخش كردند كه تنها جمعى از اشرار ما به اسلام گرويدهاند! اگر آنها افراد درستى بودند، آئين نياكان خود را ترك نمىگفتند و به ملت يهود خيانت نمىكردند. آيات 113 تا 115 نازل شد و از اين دسته دفاع كرد.
تفسیر الميزان
[سوره آلعمران (3): آيات 111 تا 120] ترجمه آيات جز دردسر زيانى به شما وارد نمىآورند و اگر به جنگ با شما برخيزند آن چنان مىگريزند كه پشت سر خود را ننگرند و بعد از آن هم يارى نخواهند شد (111). ذلت بر آنان هر جا كه ديده شوند نوشته شده، مگر اينكه متوسل به خدا و يا به وسيلهاى مردمى بشوند و زورمندانى از ايشان حمايت كند و ايشان براى خود جايى از غضب خدا گرفتند و خوارى و مسكنت بر آنان حتمى شده و اين بدان جهت است كه همواره به آيات خدا كفر مىورزيدند و انبيا را به ناحق مىكشتند و منشا اين كفر و جنايتشان، معصيتهايشان بود و مردمى تجاوزگر بودند (112). اهل كتاب همه يكسان نبودند طائفهاى شبزندهدار و تلاوت آيات خدا در لحظه لحظههاى شب داشتند و سجده مىكردند (113). آنها به خدا و روز قيامت ايمان داشته و امر به معروف و نهى از منكر مىكردند و در كارهاى خير از يكديگر پيشى مىگرفتند. و ايشان از صالحانند (114). و هر كار خيرى كه از ناحيه خدا كفران نمىشود و خدا داناى به حال متقين است (115). محققا كسانى كه كافر شدند، نه اموالشان به دردشان مىخورد و نه اولادشان از خدا بىنيازشان مىسازد و آنان اهل آتش و هم در آن جاودانند (116). مثل آنچه در اين زندگى دنيا خرج مىكنيد وصفش نظير بادى است كه در آن سرمايى شديد باشد و به زراعت مردمى كه بر خود ستم كردند برسد و آن را نابود سازد، همانطور كه خدا به آن قوم ستم نكرده به اينان نيز ستم ننموده است، بلكه خودشان به خود ستم كردهاند (117). اى كسانى كه ايمان آوردهايد، دوست و محرم رازى از غير خود مگيريد كه غير شما لحظهاى از رساندن شر، به شما نمىآسايند، آنها دوست مىدارند شما را به ستوه آورند. دشمنى درونى و باطنيشان با شما از مطاوى كلماتشان پيدا است. و آنچه در دل دارند، بسى خطرناكتر از آن است. ما آيات را برايتان بيان مىكنيم، اگر تعقل كنيد (118). هان! شما همانهائيد كه اين كفار را دوست مىداريد، با اينكه آنان شما را دوست نمىدارند. شما به همان كتاب ايمان داريد ولى وقتى آنان به شما برمىخورند، مىگويند ايمان آورديم و چون به خلوت مىروند سرانگشت خود را از شدت كينهاى كه با شما دارند، گاز مىگيرند. بگو از خشم خود بميريد كه خدا دانا است به آنچه در باطن دلها است (119). اگر خيرى به شما برسد آنها ناراحت مىشوند و اگر مصيبتى برسد خوشحال مىگردند و شما اگر صبر كنيد و از خدا بترسيد، كيد آنها هيچ ضررى به شما نمىزند كه خدا به آنچه مىكنيد، احاطه دارد (120).
تفسیر نور
همان گونه كه در سورهى بقره آيه 3، در كنار ايمان، نماز مطرح شده است، «الّذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة» در اين آيه نيز در كنار ايمان، امر به معروف و نهى از منكر آمده است. «يؤمنون... يأمرون» شيوهى قرآن آن است كه امر به معروف را قبل از نهى از منكر مىآورد. آرى، اگر درهاى معروف باز شود، راه منكر بسته مىشود. ازدواج آسان، جلو فحشا را مىگيرد. نماز، انسان را از فحشا ومنكر باز مىدارد. اشتغالِ صحيح مىتواند مانع فسادهاى اجتماعى گردد. شخصيّت دادن به افراد، آنان را از سقوط به ابتذال باز مىدارد. صالحان كسانىاند كه همگان آرزوى ملحق شدن به آنان را دارند: «اَلحِقنى بالصّالحين» و هر مسلمانى در هر روز، پنج مرتبه به آنان سلام مىكند. «السلام علينا و على عباد اللّه الصالحين» در بينش الهى، هيچ عمل صالحى ضايع نمىشود. «فلن يُكفروه» البتّه چنانكه در قرآن مىخوانيم: «انّما يتقبّل اللّه من المتّقين» شرط قبولى، ايمان و تقواست، لذا در اينجا مىفرمايد: ما خود مىشناسيم كه متّقين چه كسانيند كه بايد عملشان مورد قبول واقع شود. 1- امر به معروف ونهى از منكر، در اديان ديگر نيز مطرح بوده است. «اهلالكتاب... يأمرون بالمعروف» 2- سجدههاى سحر بايد همراه با امر و نهى در روز باشد. «يسجدون... يأمرون» 3- سرعت در كار خير، ارزش آن را بيشتر مىكند. «يسارعون فى الخيرات» 4- سبقت وسرعت صالحان در نيكىها، موسمى نيست دائمى است.«يسارعون» 5 - افراد صالح، كسانى هستند كه با نشاط وشتاب، به سراغ هر كار خيرى مىروند، نه فقط بعضى از كارها. «الخيرات» 6- ايمان، عبادت، تلاوت، امر به معروف و نهى از منكر و سرعت در كار خير انسان را در زمره صالحان مىبرد. «اولئك من الصالحين»
تفسیر نمونه
گويند هنگامى كه عبد الله بن سلام كه از دانشمندان يهود بود با جمع ديگرى از آنها اسلام آوردند يهوديان و مخصوصا بزرگان آنها از اين حادثه بسيار ناراحت شدند، و در صدد بر آمدند كه آنها را متهم به شرارت سازند تا در انظار يهوديان ، پست جلوه كنند، و عمل آنها سرمشقى براى ديگران نشود، لذا علماى يهود اين شعار را در ميان آنها پخش كردند كه تنها جمعى از اشرار ما به اسلام گرويده اند! اگر آنها افراد درستى بودند آئين نياكان خود را ترك نمى گفتن ملت يهود خيانت نمى كردند، آيات فوق نازل شد و از اين دسته دفاع كرد. روح حق جوئى اسلام به دنبال مذمتهاى شديدى كه در آيات گذشته از قوم يهود بعمل آمد، قرآن در اين آيه براى رعايت عدالت و احترام به حقوق افراد شايسته ، و اعلام اين حقيقت كه همه آنها را نمى توان با يك چشم نگاه كرد مى گويد: اهل كتاب همه يكسان نيستند، و در برابر افراد تبهكار، كسانى در ميان آنها يافت مى شوند كه در اطاعت خداوند و قيام بر ايمان ثابت قدمند ليسوا سواء من اهل الكتاب امة قائمة صفت ديگر آنها اين است كه : و پيوسته در دل شب آيات خدا را تلاوت مى كنند، يتلون آيات الله آناء الليل ... و در پايان آيه از خضوع آنها ياد مى كند و مى فرمايد: و در برابر عظمت پروردگار به سجده مى افتند، بخدا و روز رستاخيز ايمان دارند، و بوظيفه امر به معروف و نهى از منكر قيام مى كنند، و در كارهاى نيك بر يكديگر سبقت مى گيرند، و بالاخره آنها از افراد صالح و با ايمان هستند. و به اين ترتيب قرآن از اينكه نژاد يهود را به كلى محكوم كند، و يا خون آنها را كثيف بشمرد، خوددارى كرده ، و تنها روى اعمال آنها انگشت مى گذارد، و با تجليل و احترام از افرادى كه به اكثريت فاسد نپيوستند و در برابر ايمان و حق تسليم شدند به نيكى ياد مى كند، و اين روش اسلام است كه در هيچ مورد مبارزه او، رنگ نژادى و قبيلهاى ندارد، و تنها بر محور عقائد و اعمال و رفتار افراد دور مى زند. ضمنا از پارهاى از روايات استفاده مى شود كه ستايش شدگان در اين آيات منحصر به عبد الله بن سلام و همراهان او از قوم يهود نبودند، بلكه چهل تن از مسيحيان نجران و 32 تن از مردم مسيحى حبشه ، و 8 تن از مردم روم كه تا آن روز اسلام را پذيرفته بودند، مشمول اين آيه مى باشند و تعبير اهل كتاب كه تعبير وسيعى است نيز گواه بر اين مطلب است . و ما يفعلوا من خير فلن يكفروه اين آيه در حقيقت مكمل آيات قبل است ، و مى فرمايد: اين دسته از اهل كتاب در برابر اعمال نيكى كه انجام مى دهند پاداش شايسته خواهند داشت ، يعنى هر چند در گذشته مرتكب خلافهائى شده باشند اكنون كه در روش خود تجديد نظر به عمل آورده اند و در صف متقين و پرهيزگاران قرار گرفته اند، نتيجه اعمال نيك خود را خواهند ديد و هرگز از خدا، ناسپاسى نمى بينند!. به كار بردن كلمه كفر در اينجا در برابر شكر است ، زيرا شكر در اصل به معنى اعتراف به نعمت است و كفر و كفران به معنى انكار آن است يعنى خداوند هيچگاه اعمال نيك آنها را ناديده نخواهد گرفت . و الله عليم بالمتقين با اينكه خداوند بهمه چيز آگاهى دارد. در اين جمله فرموده است : خداوند از پرهيزكاران آگاه است گويا اين تعبير اشاره به آن است كه افراد پرهيزگار با اينكه غالبا در اقليت هستند، و مخصوصا در ميان يهوديان معاصر پيامبر اقليت ضعيفى را تشكيل مى دادند و طبعا بايد چنين افراد قليلى به چشم نيايند اما از ديده تيزبين علم و دانش بى پايان پروردگار هرگز مخفى نمى مانند، و خداوند از آنها آگاه است ، و اعمال نيك آنها، كم باشد يا زياد، هرگز ضايع نمى شود.
تفسیر آیه 113 سوره آل عمران
تفسیر نور
اين آيه وآيه بعد، صفات خوب گروهى از اهل كتاب را بيان مىدارد كه عبارت است از قيام به اطاعت خدا، تلاوت كتاب آسمانى، سجده، امر به معروف و نهى از منكر و سرعت در كارهاى خير. شايد همين اعمال، بيانگر «حبل اللّه» در آيه قبل باشد. همانگونه كه تلاوت قرآن براى مسلمين به همراه اقامه نماز مورد ستايش الهى است، تلاوت كتب آسمانى، همراه با عبادت و سجده براى اهل كتاب نيزمورد ستايش است. «يتلون... يسجدون» خداوند در اين آيه به ارزش علم، عمل، تداوم، نشاط و عشق و جهت داشتن اشاره كرده است. با كلمه «يتلون» به علم، با كلمه «يسجدون» به عمل، با عبارت «اناءالليل» به تداوم و با كلمه «قائمة» به عشق و نشاط و با عبارت «آيات اللّه» به جهت اشاره كرده است. 1- خوبى وكمال را از هر گروه و طايفهاى كه باشد، بپذيريم و بدان اقرار كنيم. در كنار انتقاد از ديگران، از خوبىهاى آنان غافل نشويم. «من اهلالكتاب امّة قائمة» 2- يكى از راههاى جذب و دعوت ديگران، اقرار و اعتراف به كمالاتِ آنان است. «من اهلالكتاب امّة قائمة» 3- عبادت، نياز به همّت، جدّيت، عشق و آمادگى دارد. «امّة قائمة» 4- تلاوت آيات خدا و سجدههاى شبانه، موجب ستايش خداوندى است. «يتلون آيات اللّه آناء الليل» 5 - تلاوت آيات الهى وسجده به درگاه او، قيام به امر الهى است. «قائمة يتلون» 6- شب و بالاخص سحر، بهترين وقت براى مناجات است. «آناء الليل» 7- عالىترين حالات عبادت، سجده است. «وهم يسجدون»