جمع بندی یمانی که یکی از نشانه های ظهور است چه ویژگی هایی دارد؟

تب‌های اولیه

46 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

چرا احمد اسماعیل برای ادعای خود به این حدیث تمسک کرد ؟

( صاحب این امر شناخته نمی شود مگر با سلاح وصیت و بیرق(
[=&quot]
[/]دلیل واضح است چون دیگر علامتها ی شناخت امامت ، ادعایشان برای احمد اسماعیل غیر ممکن است و به هیچ وجه نمی تواند آنها را ادعا کند وتنها چیزها یی که احمد اسماعیل می تواند آنها را ادعا کند همین سه چیز می باشد بلکه هر کس دیگری نیز می تواند آنها را ادعا کند،

چرا احمد اسماعیل این علامت را انتخاب نکرد؟؟؟

این روایت یکی از علامات اساسی را برای حجج الهی می باشد ودر اخر روایت امام به این نکته اشاره کرد که اگر کسی این علامت را نداشته باشد امام وحجت نیست وآن علامت عبارت است از

[=&quot]:

[/]...

وَيـُكـَلِّمُ النَّاسَ بِكُلِّ لِسَانٍ ثُمَّ قَالَ لِى يَا أَبَا مُحَمَّدٍأُعْطِيكَ عَلَامَةً قَبْلَ أَنْ تـَقـُومَ فـَلَمْ أَلْبـَثْ أَنْ دَخـَلَعَلَيْنَا رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ فَكَلَّمَهُ الْخُرَاسَانِيُّبِالْعَرَبِيَّةِ فَأَجَابَهُ أَبُو الْحَسَنِ ع بِالْفَارِسِيَّةِ فَقَالَ لَهُالْخُرَاسَانِيُّ وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا مَنَعَنِى أَنْ أُكـَلِّمـَكَبِالْخُرَاسَانِيَّةِ غَيْرُ أَنِّى ظَنَنْتُ أَنَّكَ لَا تُحْسِنُهَا فَقَالَسُبْحَانَ اللَّهِ إِذَا كُنْتُ لَا أُحـْسـِنُ أُجـِيـبـُكَ فَمَا فَضْلِىعَلَيْكَ ثُمَّ قَالَ لِى يَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ الْإِمَامَ لَا يَخْفَىعَلَيْهِ كـَلَامُ أَحـَدٍ مـِنَ النَّاسِ وَ لَا طـَيـْرٍ وَ لَا بـَهـِيـمـَةٍ وَلَا شـَيْءٍ فـِيـهِ الرُّوحُ فَمَنْ لَمْ يَكُنْ هَذِهِ الْخِصَالُ فِيهِ فَلَيْسَهُوَ بِإِمَامٍ
[=&quot]
[/]ترجمه[=&quot] :

[/]...و بـهر لغتى با مردم سخن گويد، سپس بمن فرمود: اى ابا محمد! پيش از آنكه از اين مجلس برخيزى نشانه ديگرى بتو مى نمايانم .


طـولى نـكـشـيد كه مردى از اهل خراسان وارد شد و بلغت عربى با حضرت سخن گفت و امام عـليـه السلام بفارسى جوابش داد، مرد خراسانى گفت . قربانت گردم ،بخدا من از سخن گفتن بلغت خراسانى با شما مانعى نداشتم جز اينكه گمان مى كردم شما آن لغت را خوب نمى دانيد، فرمود: سبحان الله ! اگر من نتوانم خوب جوابت گويم چه فضيلتى بر تو دارم ؟!! سپس بمن فرمود: اى ابا محمد: همانا سخن هيچيك از مردم برامام پوشيده نيست و نه سـخـن پـرنـدگان و نه سخن چارپايان و نه سخن هيچ جاندارى ،پس هر كه اين صفاترا نداشته باشد، امام نيست .


اصول الکافی کتاب الحجه باب الامور التی توجب الحجه.حدیث السابع
[=&quot].

[/]واضح است که احمد اسماعیل نمی توانداین را ادعاء کند چرا که واضح است او حتی زبان عربی که زبان مادریش است را نمی تواند به خوبی تلفظ بکند چه برسد به دیگر زبانهای جهان[=&quot] !!!

[/]واما کلام ما به پیروان او:

هر چند شما قانون معرفت حجت را در این سه علامت منحصر نمودید اما این روایت حداقل علامتی دیگر را برای امامان مشخص کرد حد اقل از خودتون بپرسید که آیا احمد اسماعیل (احمد الحسن )می تواند با شما به زبان خودتون حرف بزند؟؟؟







متن کامل روایت:


أَحـْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِى بَصِيرٍ قَالَقُلْتُ لِأَبِى الْحَسَنِ ع جُعِلْتُ فـِدَاكَ بـِمَ يـُعـْرَفُ الْإِمـَامُ قـَالَفـَقـَالَ بِخِصَالٍ أَمَّا أَوَّلُهَا فَإِنَّهُ بِشَيْءٍ قَدْ تَقَدَّمَ مِنْأَبِيهِ فِيهِ بِإِشَارَةٍ إِلَيْهِ لِتَكُونَ عَلَيْهِمْ حُجَّةً وَ يُسْأَلُفَيُجِيبُ وَ إِنْ سُكِتَ عَنْهُ ابْتَدَأَ وَ يُخْبِرُ بـِمـَا فـِى غـَدٍ وَيـُكـَلِّمُ النَّاسَ بِكُلِّ لِسَانٍ ثُمَّ قَالَ لِى يَا أَبَا مُحَمَّدٍأُعْطِيكَ عَلَامَةً قَبْلَ أَنْ تـَقـُومَ فـَلَمْ أَلْبـَثْ أَنْ دَخـَلَعَلَيْنَا رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ فَكَلَّمَهُ الْخُرَاسَانِيُّبِالْعَرَبِيَّةِ فَأَجَابَهُ أَبُو الْحَسَنِ ع بِالْفَارِسِيَّةِ فَقَالَ لَهُالْخُرَاسَانِيُّ وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا مَنَعَنِى أَنْ أُكـَلِّمـَكَبِالْخُرَاسَانِيَّةِ غَيْرُ أَنِّى ظَنَنْتُ أَنَّكَ لَا تُحْسِنُهَا فَقَالَسُبْحَانَ اللَّهِ إِذَا كُنْتُ لَا أُحـْسـِنُ أُجـِيـبـُكَ فَمَا فَضْلِىعَلَيْكَ ثُمَّ قَالَ لِى يَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ الْإِمَامَ لَا يَخْفَىعَلَيْهِ كـَلَامُ أَحـَدٍ مـِنَ النَّاسِ وَ لَا طـَيـْرٍ وَ لَا بـَهـِيـمـَةٍ وَلَا شـَيْءٍ فـِيـهِ الرُّوحُ فَمَنْ لَمْ يَكُنْ هَذِهِ الْخِصَالُ فِيهِ فَلَيْسَهُوَ بِإِمَامٍ
اصول كافى جلد 2 صفحه 38 رواية 7

ترجمه روايت شريفه :
ابـو بـصير گويد: به حضرت
ابوالحسن عليه السلام عرضكردم : قربانت گردم ، امام بـچـه دليـل شـنـاخته شود؟فرمود: بچند خصلت : اولش اينكه : چيزى از پدرش كه باو اشـاره داشـتـه بـاشد در بارهاش پيشى گرفته باشد (مانند تصريح بر امامت و وصيت درباره او و سپردن علم و سلاح وساير نشانه هاى امامت باو) تا براى حجت باشد و از هر چه بپرسند فورا جوابگويد و اگردر محضرش سكوت كنند. او شروع كند و از فردا خبر دهـد و بـهر لغتى با مردم سخن گويد،سپس بمن فرمود: اى ابا محمد! پيش از آنكه از اين مجلس برخيزى نشانه ديگرى بتو مىنمايانم .
طـولى نـكـشـيد كه مردى از اهل خراسان وارد شد و بلغت عربى با حضرتسخن گفت و امام عـليـه السلام بفارسى جوابش داد، مرد خراسانى گفت . قربانت گردم ،بخدا من از سخن گفتن بلغت خراسانى با شما مانعى نداشتم جز اينكه گمان مى كردم شماآن لغت را خوب نمى دانيد، فرمود: سبحان الله ! اگر من نتوانم خوب جوابت گويم چهفظيلتى بر تو دارم ؟!! سپس بمن فرمود: اى ابا محمد: همانا سخن هيچيك از مردم برامام پوشيده نيست و نه سـخـن پـرنـدگان و نه سخن چارپايان و نه سخن هيچ جاندارى ،پس هر كه اين صفاترا نداشته باشد، امام نيست.

جهت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان ارواحنا فداه صلوات

امین.ز;341123 نوشت:

، فرمود: سبحان الله ! اگر من نتوانم خوب جوابت گويم چه فضيلتى بر تو دارم ؟!! سپس بمن فرمود: اى ابا محمد: همانا سخن هيچيك از مردم برامام پوشيده نيست و نه سـخـن پـرنـدگان و نه سخن چارپايان و نه سخن هيچ جاندارى ،پس هر كه اين صفاترا نداشته باشد، امام نيست .

اصول الکافی کتاب الحجه باب الامور التی توجب الحجه.حدیث السابع[=&quot].[/]

خدمت برادر گرامی امین سلام .

احسنت برادر. و در این حدیث امام یک علامت کاملا اساسی را بیان کردند

وگفتند هرکس این صفت را نداشته باشد امام نیست.

مشخص است که قران و احادیث معصومین (ع) بزبان عربی حجت برای تمامی حق جویان جهان از هر قوم و زبانی بوده است و در این زمان هم خطبه ها و بیانیه های حجت معصوم(ع) بزبان عربی ،که زبان اصلی و اورجینال اسلام و قران است، کافی خواهد بود .
امام هم انسانی عادی است و همانند تمامی انسانها در محدوده زمان و مکان قرار دارد بنابرین حتی برفرض اینکه مثلا بر 10 زبان زنده دنیا هم تسلط داشته باشند زمان لازم برای بیان مطالبشان در تمامی زبانها را نخواهند داشت.
اینکه ائمه در مقاطعی از دوران امامتشان بزبان دیگر اقوام صحبت کرده اند در حقیقت صدور نوعی معجزه و کرامت بوده است و وقوع کرامت و معجزه خرق عادت بوده و شرایط و حالات خاصی دارد و حتی معدود بوده و حد و حدودی دارد وقوع ان بایستی به اذن و اراده خدا انجام شود نه اراده شخصی معصوم(ع) و اصلا در غیر ان شرایط معصوم(ع) حتی قدرت انجام معجزه را ندارد و انسانی است معمولی. حضرت موسایی که با معجزه دریا راشکافت و موجب نجات بنی اسرائیل و غرق فرعون و سپاهش شد، در ادامه اجازه چنین کاری را ندارد و بنی اسرائیل که انتظار دارد بدون تلاش و زحمتی صاحب همه چیز شود و انتظار دارد برای انجام هر امری از موسی(ع) معجزه صادر شود طغیان کرده و میگویند
: اذهب انت و ربک فقاتلا !

و مطلب دیگر حجت خدا بازیچه ای مانند بازیچه معرکه ها و شوهای تلوزیونی نیست که به درخواست هر کس و ناکسی معجزه و کرامتی نشان دهد!!!
و ایجاد بحث و جنجال و نظرات کارشناسی که معجزه بود یا حقه و سحر و تردستی ؟؟!!

ابوجهل ها بادیدن معجزه شق القمر بازهم بهانه آوردند و منکر قضیه شدند و به رسول الله(ص) ایمان نیاوردند و در جواب اراجیف آنها آیات سوره قمر نازل شد :



اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ
یعنی انجام این معجزه عظیم و شکافته شدن ماه، باعث نزدیک شدن ساعت قیامت شد

وَإِن يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ
و هر گاه نشانه‏اى ببينند روى بگردانند و گويند سحرى دايم است

الحمد لله رب العالمین

سیدرضا هاشمی;341178 نوشت:
خدمت برادر گرامی امین سلام .

و علیکم السلام و رحمة الله و برکاته برادر عزیز

ممکن است گاطعیون در جواب بگویند احمد اسماعیل امام نیست بلکه اول مهدیین است.

در جواب باید گفت اگر امام نیست پس تمسک او به روایت ( سلاح وصیت و بیرق) برای اثبات خود صحیح نیست جون به غیر از امام معصوم کسی نمی تواند ادعا کند صاحب این مواریث است.

پس احمد اسماعیل یا امام است که طبق این روایت باید به هر زبانی سخن گوید و همچنین جوابگوی تناقضات دیگر راجع به افزایش امامان اثنی عشر به بیشتر باشد.(1)

یا امام نیست که تمسک او به روایت وصیت و سلاح و پرچم دروغ است.

والحمدلله

1)عن أبي جعفر وأبى عبد الله عليهما السلام قال : الامام يعرف بثلاث خصال ، انه أولى الناس بالذي كان قبله ، وعنده سلاح رسول الله صلى الله عليه وآله ، وعنده الوصية ، وهو الذي قال الله تعالى : إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا (النساء:58) ، وقال : السلاح فينا بمنزلة التابوت في بني إسرائيل ، يدور الملك حيث دار السلاح كما كان يدور حيث دار التابوت
امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فرمودند : امام با سه خصوصیت شناخته می شود . همانا او نزدیکترینِ مردم به کسی که قبل از اوست می باشد . و نزد او سلاح رسول الله (ص) است . و وصیت

با او می باشد . او همان کسی است که خداوند متعال فرمود : همانا خداوند به شما امر می کند که امانتها را به صاحبش برسانید (النساء:58) . و فرمودند : آن سلاح در ما ، مانند تابوت است در بنی اسرائیل . مُلک در همانجایی است که سلاح باشد ، همانگونه که همان جایی بود که تابوت باشد .



بصائر الدرجات ص 200 . تفسير العياشي ج 1 ص 249 . بحار الانوار ج 23 ص 277
[=&quot] [/]

خادم الیمانی(ع);341273 نوشت:
مشخص است که قران و احادیث معصومین (ع) بزبان عربی حجت برای تمامی حق جویان جهان از هر قوم و زبانی بوده است و در این زمان هم خطبه ها و بیانیه های حجت معصوم(ع) بزبان عربی ،که زبان اصلی و اورجینال اسلام و قران است، کافی خواهد بود . امام هم انسانی عادی است و همانند تمامی انسانها در محدوده زمان و مکان قرار دارد بنابرین حتی برفرض اینکه مثلا بر 10 زبان زنده دنیا هم تسلط داشته باشند زمان لازم برای بیان مطالبشان در تمامی زبانها را نخواهند داشت. اینکه ائمه در مقاطعی از دوران امامتشان بزبان دیگر اقوام صحبت کرده اند در حقیقت صدور نوعی معجزه و کرامت بوده است و وقوع کرامت و معجزه خرق عادت بوده و شرایط و حالات خاصی دارد و حتی معدود بوده و حد و حدودی دارد وقوع ان بایستی به اذن و اراده خدا انجام شود نه اراده شخصی معصوم(ع) و اصلا در غیر ان شرایط معصوم(ع) حتی قدرت انجام معجزه را ندارد و انسانی است معمولی. حضرت موسایی که با معجزه دریا راشکافت و موجب نجات بنی اسرائیل و غرق فرعون و سپاهش شد، در ادامه اجازه چنین کاری را ندارد و بنی اسرائیل که انتظار دارد بدون تلاش و زحمتی صاحب همه چیز شود و انتظار دارد برای انجام هر امری از موسی(ع) معجزه صادر شود طغیان کرده و میگویند : اذهب انت و ربک فقاتلا !

شما مانند وهابیون میخواهید شأن ائمه را پایین میاورید که شأن گاطعی هم طراز آنان نشان دهید. فرق شما با آنان این است که آنها برای عمر تلاش میکنند و شما برای گاطعی.

روایت کاملاً صراحت دارد که امام رضا سلام الله علیه می فرماید امام باید به همه ی زبان ها تسلط داشته باشد. یعنی هر کس با هر زبانی سخن بگوید امام توانایی پاسخگویی داشته باشد. این که دیگر معجزه نیست! خصوصیت ذاتی امام است. جالب اینجاست که امام رضا سلام الله علیه می فرماید اگر نتوانم به همه ی زبان ها سخن بگویم پس چه فرقی با مردم عادی دارم؟!

ضمناً برای اینکه ثابت شود این امر معجزه نیست و امام معصوم به شکل ذاتی به همه ی زبان ها سخن مس گوید چند روایت بیان می شود تا انشاأالله مورد تأیید حق طلبان قرار گیرد.

جستاری در مورد آشنایی اهلبیت(ع) با زبانهای مختلف
سید مجید راستگو


مطالعه تاریخ اسلام و آیات و احادیثى که در شأن اهلبیت(علیهم السلام)به ما رسیده، بیانگر این حقیقت است که یکى از ویژگى هاى بارز امامان معصوم(علیهم السلام)آگاهى آنان به علوم مختلف و اسرار نهان و آشکار جهان هستى به صورت علم لدنّى و خدادادى است. به عبارت دیگر، آنان دریاى علم و سرچشمه اسرار الهى اند که تشنگان علوم و معارف از زلال آن سیراب مى شوند; گنجینه هاى عظیمى همچون پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمدبن عبدالله(صلى الله علیه وآله) و مولاى متقیان حضرت على بن ابى طالب(علیه السلام) که با بیان فرمایشاتى مانند: «انا مدینة العلم و على بابها» و یا «سلونى قبل أن تفقدونى» صدق این مدعا را آشکار ساختند. در لابه لاى اخبار و احادیث متعددى که از ائمه معصومین(علیهم السلام)روایت شده است، به احادیثى برمى خوریم که به آشنایى آنان به برخى زبان ها اشاره دارد. هدف این نوشتار کوتاه پرداختن به یکى از جنبه هاى علمى آن بزرگواران، یعنى تسلط و سخن گفتن ایشان به زبان هاى مختلف است[=&quot].

[/]ناشر[=&quot] : [/]چکیده[=&quot] : | | [/]در مقاله حاضر، نویسنده سعی دارد با استفاده از منابع تاریخی معتبر و احادیث وارد شده در شان اهل‏بیت (ع)، آشنایی امامان معصوم (ع) را با انواع زبان‏های مردم دنیا نشان دهد. به اعتقاد نویسنده از آنجا که ایمه (ع) دارای علم لدنی هستند و به تمام علوم به اذن پروردگار آگاهی دارند، قبول این مطلب در مورد آنان امری ساده و بدیهی می‏نماید. وی آنگاه آشنایی ایمه (ع) را با زبان‏های نبطی، سریانی، هندی، زطی، عبرانی، یونانی، رومی، حبشی، ترکی و صقلابی و ذکر نمونه‏ هایی از تکلم ایشان به این زبان‏ها را بیان می‏کند[=&quot]. | [/]
زبان نبطى و سریانى

نبطیان دسته اى از اقوام سامى و شعبه اى از اعراب اسماعیلى بودند. خط آنان داراى [=&quot]22 [/]حرف و به حساب جمل بوده است; یعنى همان ردیف «ابجد»، «هوز»، «حطى[=&quot]»[/][=&quot]، [/][=&quot]«[/]کلمن»، «سعفص» و «قرشت». اعراب شش حرف به نام «روادف» بر آخر این حروف اضافه کردند که «ثخذ» و «ضظغ» مى باشد. احادیث بسیارى مبنى بر این که ائمه بارها به زبان نبطى سخن گفته اند وجود دارد که براى نمونه مى توان به موارد ذیل اشاره کرد[=&quot]:

[/]الف. امیرالمؤمنین(علیه السلام) هنگامى که در دیدار با اهل نهروان، در محل «قطفتا» رحل افکندند، مردم «بادرویا» پیرامون آن حضرت سخن گفتند و عرضه داشتند: همسایگانى داریم با زمین هاى بیش تر و مالیات کم تر. آن حضرت به زبان نبطى در پاسخ گفتند: «رعرور ضا من عودیا[=&quot].» [/]این جمله به دو گونه زیر تفسیر شده است[=&quot]:

1. [/]ربِّ دُخن صغیر خیر من دُخن کبیر[=&quot].

2. [/]ربِّ رجز صغیر خیر من رجز کبیر[=&quot].

[/]ب[=&quot]. [/]امام على(علیه السلام) با حسن بصرى برخورد کردند. وى از نهر کوچکى وضو مى گرفت. حضرت فرمودند: اى «لفتى» شاداب و سرشار وضو بگیر. حسن بصرى گفت: تو دیروز، مردانى را کشتى که شاداب وضو مى گرفتند. حضرت فرمودند: آیا تو بر آنان اندوهناکى؟ حسن بصرى گفت: آرى. حضرت فرمودند: خداوند اندوهت را دوام بخشد. ایوب سجستانى گفت: من هیچ گاه حسن بصرى را ندیدم مگر این که اندوهناک بود، به گونه اى که گویا از خاکسپارى عزیز دلبندى برگشته است... با او درباره اندوهش سخن گفتم، گفت: این نتیجه نفرین آن مرد نیکوکار است. «لفتى[=&quot]» [/]به زبان نبطى، شیطان است. مادر حسن بصرى این نام را بر او نهاده بود و در خردسالى او را با این نام صدا مى زد و کسى آن را نمى دانست تا این که على(علیه السلام)او را به این نام خواندند[=&quot].

[/]ج. عمار ساباطى گفت[=&quot]: [/]امام صادق(علیه السلام) ]به زبان نبطى[ به من فرمودند: «ابومسلم فطلّله و کسا و کسیحه بساطورا.» عمار ساباطى گفت: به امام صادق(علیه السلام)عرض کردم: من هیچ نبطى را ندیدم که به زبان نبطى فصیح تر از شما سخن بگوید[=&quot]. [/]حضرت فرمودند: اى عمار، بلکه در همه زبان ها[=&quot].

[/]د. ابوبصیر مى گوید[=&quot]: [/]مردى از اهل جسر بابل برایم نقل کرد: در روستاى ما مردى بود که مرا مى آزرد و مى گفت: اى رافضى، و فحشم مى داد. او بوزینه دهکده لقب یافته بود. من سالى حج گزاردم و به محضر امام صادق(علیه السلام) رسیدم. آن حضرت در آغاز [=&quot]][/]به زبان نبطى [فرمودند: «قوفه ما نامت»; بوزینه مرده است. گفتم: جانم به فدایت باد، کِى مرد؟ حضرت فرمود: هم اکنون. من روز و ساعت را نوشتم. وقتى به کوفه آمدم به برادرم برخورد کردم، از او پرسیدم: چه کسى مرده و چه کسى مانده است؟ گفت: «قوفه ما نامت.» از او پرسیدم: چه وقت؟ گفت: فلان روز و فلان ساعت. و آن زمان، مطابق زمانى بود که امام صادق(علیه السلام) به من خبر داده بودند[=&quot].

[/]هـ . عبدالحمید جرجانى مى گوید: غلامى براى من تخم هاى «أجمه» آورد، من آن ها را گوناگون دیدم، از او پرسیدم: این ها تخم چیست؟ گفت: تخم هاى «دیوک الماء» است. نخواستم از آن ها بخورم، گفتم: ]نمى خورم [تا آن که از امام صادق(علیه السلام)بپرسم. سرانجام داخل مدینه شدم و به محضر امام صادق(علیه السلام)رسیدم، مسأله هایى را که داشتم پرسیدم، لیکن آن مسأله را فراموش کردم. وقتى که خواستیم از مدینه کوچ کنیم به یاد مسأله افتادم، با این که افسار شتران در دستم بود، آن را به برخى از همراهانم سپردم و به سوى امام صادق(علیه السلام) رفتم. جمعیت انبوهى را در حضور آن حضرت یافتم، وارد خانه شدم و روبه روى آن حضرت ایستادم. آن حضرت، سر بر افراشت و فرمود: اى عبدالحمید: «لنا تاتى دیوک هبر.» گفتم: آنچه را مى خواستم عطا فرمودى. آن گاه بازگشتم و به همراهانم پیوستم[=&quot].

[/]و. مردى از اهالى «دوین» گفت: مى خواستم از امام صادق(علیه السلام)درباره «دیوک الماء» بپرسم، حضرت فرمود: «یابت دعانا میتا بناحل» ]این جمله به زبان همان مرد است[. «یابت» یعنى «بیض» و «دعانا میتا» یعنى «دیوک الماء» و «بناحل[=&quot]» [/]یعنى نخور ]پس معناى جمله چنین است: تخم هاى «دیوک الماء» را نخور[=&quot][.

[/]ز[=&quot]. [/]امام صادق(علیه السلام) فرمودند: نوح(علیه السلام)هنگامى که از هر جفت حیوانات دو تا را به کشتى برد، به سوى الاغ آمد، الاغ تسلیم نشد. حضرت نوح، شاخه اى از نخل برگرفت و یک ضربه به آن زد و گفت: «عبسا شاطانا»; یعنى اى شیطان، داخل شو[=&quot].

[/]ح. یک یهودى نوشته اى از قبایش درآورد و به امیرالمؤمنین(علیه السلام) داد. حضرت نوشته را گشود و در آن نظر افکند و گریست. یهودى گفت: چه چیز شما را به گریه درآورده است؟ شما به این نوشته که به زبان سریانى است، نگاه کردید در حالى که شما عربید، آیا مى دانید چیست؟ امیرالمؤمنین(علیه السلام)فرمودند: آرى این نام من است که نگاشته شده[=&quot]. [/]یهودى گفت: نامت را به من نشان بده و بگو اسمت به سریانى چیست؟ حضرت نامشان را در آن نوشته به او نشان دادند و فرمودند: نام من ]به زبان سریانى[=&quot][ «[/]الیا» است. آن گاه یهودى گفت: اشهد ان لا اله الا اللّه و اشهد أنَّ محمداً رسول الله و اشهد انک وصىُّ محمد و اشهد انک اولى الناس بالناس بعد محمد(صلى الله علیه وآله). و گروهى که با او بودند با امیرالمؤمنین(علیه السلام)بیعت کردند[=&quot].

[/]زبان هندى

الف. ابوهاشم جعفرى مى گوید [=&quot]: [/]به محضر امام هادى(علیه السلام)شرفیاب شدم، با من به زبان هندى سخن گفت. من نتوانستم نیکو پاسخ بگویم. پیش آن حضرت کیسه اى چرمى پر از سنگ ریزه بود، آن حضرت یکى از سنگ ریزه ها را برگرفت در دهان خویش نهاد، خوب مکید و سپس نزد من نهاد، من در دهان گذاردم. به خدا سوگند، هنوز از محضر آن حضرت برنخاسته بودم که توان یافتم به هفتاد و سه زبان سخن بگویم که نخستین آن ها زبان هندى بود[=&quot].

[/]ب. علامه مجلسى نقل کرده است که شخصى به محضر امام زمان(علیه السلام)رسید. آن شخص پس از ملاقات با امام زمان(علیه السلام[=&quot]) [/]ماجرا را این گونه حکایت کرد: ناگهان دیدم که مولایم نشسته اند، وقتى به من نگاه کردند، با من به زبان هندى سخن گفتند و بر من سلام کردند و نام مرا گفتند و چهل نفر از مردان را با ذکر نامشان سراغ گرفتند[=&quot].

[/]زبان سندى

الف [=&quot]. [/]جاثلیق به امام رضا(علیه السلام) گفت: اى پسر محمد! در این جا مرد سندى نصرانى هست که به زبان سندى احتجاج و سخن پردازى مى کند. امام رضا(علیه السلام)فرمودند: او را پیش من بیاورید. او را به حضور آن حضرت آوردند. امام رضا(علیه السلام) با او به زبان سندى سخن گفتند. سپس با او به مباحثه پرداختند و او را به زبان سندى از موضعى به موضع دیگر در نصرانیت منتقل مى کردند. در نتیجه ما شنیدیم که مرد سندى مى گوید: «ثبطى ثبطله.» امام رضا(علیه السلام)فرمودند: به زبان سندى خداوند را یگانه دانست. پس از آن درباره عیسى و مریم با او سخن گفتند و پیوسته پله به پله او را از حالى به حال دیگر مى بردند، تا این که به زبان سندى گفت: اشهد ان لااله الااللّه و ان محمداً رسول اللّه. آن گاه کمربندش را بالا برد، زنّارى که به زیر میانه کمربند داشت آشکار گشت، گفت: اى پسر رسول خدا این زنّار را شما با دست خود قطع کنید. امام رضا(علیه السلام)کاردى خواستند و آن را قطع کردند. آن گاه به محمد بن فضل هاشمى فرمودند: این سندى را به حمام ببر و پاکش ساز و بر او جامه بپوشان و او و خانواده اش را به مدینه ببر[=&quot].

[/]ب. ابواسماعیل سندى مى گوید: در دیار هند شنیدم که خداوند در میان عرب حجتى دارد. از سرزمین هند در جستوجوى آن حجت به درآمدم. به سوى حضرت رضا(علیه السلام)راهنمایى شدم. آهنگ او کردم تا این که بر او وارد شدم، در حالى که یک واژه عربى را به نیکى نمى دانستم. بر او به زبان سندى سلام دادم. سلامم را به زبان سندى پاسخ داد. به زبان سندى شروع به سخن کردم و او پاسخ مرا به زبان سندى داد. به او گفتم: من در سرزمین سند شنیدم که خداوند در میان عرب حجتى دارد. از این رو، در طلب او از آن جا بیرون آمدم. او به زبان سندى گفت: آرى آن حجت من هستم. سپس فرمود: هرچه مى خواهى بپرس. من چیزهایى را که مى خواستم پرسیدم. آن گاه که خواستم از محضرش برخیزم، گفتم من عربى را نیک نمى دانم، از خداوند بخواه که به من الهام فرماید تا با عربى زبانان به زبان عربى سخن بگویم. دستش را بر لب من مالید، از آن هنگام به زبان عربى سخن گفته ام[=&quot].

[/]زبان اهل نوبه

امام رضا(علیه السلام) نقل کرده اند که: پدرم به حسین بن أبى علا فرمودند: براى من کنیز نوبى بخر. حسین بن أبى علا گفت: به خدا سوگند نوبى ارجمندى را مى شناسم که نیکوتر از او در میان نوبیان ندیده ام، و اگر یک خصلت وجود نداشت، او کسى بود که به نزد شما مى آمد. فرمود: آن خصلت چیست؟ حسین بن أبى علا گفت: او سخن شما را نمى فهمد و شما زبان او را نمى دانید. حضرت لبخند زدند و فرمودند: برو او را بخر. حسین بن أبى علا گفت: وقتى آن کنیز را پیش حضرت آوردم، حضرت به زبان اهل نوبه پرسید: نام تو چیست؟ گفت: مونسه. فرمود: به جانم سوگند تو مونسه اى و غیر از این نامى ندارى. اسم تو پیش از این حبیبه بود. گفت: راست مى گویى. سپس به حسین بن أبى علا فرمود: بى تردید این کنیز براى من پسرى مى آورد که در فرزندان من بخشنده تر، شجاع تر و نیایش کننده تر از او نیست [=&quot]. [/]حسین بن أبى علا پرسید: نام آن پسر را چه مى نهى تا او را بشناسم؟ حضرت فرمود: ابراهیم[=&quot].

[/]زبان زُطّى

پس از فراغت امام على(علیه السلام) از پیکار با اهل بصره (جنگ جمل)، هفتاد مرد از «زُط» پیش او آمدند، بر او سلام کردند و با زبان خویش با او سخن گفتند. حضرت على(علیه السلام [=&quot]) [/]به همان زبان، سلام آنان را پاسخ دادند. سپس فرمودند: من آن گونه که شما گفته اید نیستم، من بنده آفریده خدایم. آنان نپذیرفتند و گفتند: تو همانى [=&quot]([/]یعنى تو خدایى). حضرت على(علیه السلام)فرمودند: اگر دست برندارید و از آنچه گفته اید به سوى خداوند باز نگردید، حتماً شما را مى کشم. آنان نپذیرفتند که برگردند و توبه کنند. آن حضرت فرمان دادند تا چاه هایى براى آنان بکنند. چاه ها کنده شد، سپس بین چاه ها شکاف ایجاد کردند و آنان را در آن چاه ها افکندند و سر آن ها را پوشانیدند و در یکى از چاه ها که کسى نبود آتش افروختند و آن ها بر اثر دود جان سپردند[=&quot].

[/]زبان یونانى

الف [=&quot]. [/]در برخى از روایات، تسلط امامان بر زبان یونانى جلوه کرده است; از جمله این روایت که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: بدان اى مفضّل، نام این جهان به زبان یونانى که اکنون پیش آنان شهرت دارد، «قوسموس» به معناى زیور است. فیلسوفان و مدعیان حکمت، این گونه براى آن نام نهاده اند[=&quot].

[/]ب[=&quot]. [/]و در رقعه منقول به امام زمان (عج) چنین خطاب شده است: «والمترجم بالیونانى» که اگر اسم فاعل باشد، یعنى کسى که سخن را به زبان یونانى باز مى گرداند[=&quot].

[/]زبان عبرانى

الف. هارونى نوشته اى به زبان عبرانى از آستین درآورد و به على(علیه السلام) داد. حضرت به آن نظر انداختند و گریستند. هارونى به آن حضرت گفت: چه چیز شما را به گریه آورد؟ حضرت فرمودند: اى هارونى در این نوشته نام من نگاشته شده است. گفت: این نوشته به زبان عبرانى است و شما عربید. حضرت فرمودند: شگفتا از تو اى هارونى این نام من است، اسم من در تورات، «هابیل» و در انجیل «حبدار» است. آن گاه هارونى به آن حضرت گفت: راست گفتى، سوگند به خدایى که جز او خدایى نیست، این نوشته پدرم هارون و ایراد شده به زبان موسى بن عمران است. نیاکان من این را به ارث برده اند تا اکنون که به من رسیده است [=&quot].

[/]ب. عامر بن على جامعى گفت: به امام صادق(علیه السلام)گفتم: جانم به فدایت باد، ما حیوانات ذبح شده به دست اهل کتاب را مى خوریم و نمى دانیم هنگام ذبح نام خداوند متعال را ذکر مى کنند یا نه؟ حضرت فرمود: زمانى که شنیدید نام خداوند را ذکر مى کنند، بخورید. آیا مى دانى آنان براى ذبح حیواناتشان چه مى گویند؟ گفتم نه. آن حضرت چنان یک یهودى که با شتاب بخواند، قرائت کرد و فرمود: به چنین قرائتى مأمور شده اند. گفتم: جانم به فدایتان باد، صلاح مى دانید بنویسم؟ فرمود بنویس: «نوح ایوا ادینوا یلهیز مالحوا عالم اشرسوا او رضوا بنو یوسعه موسق دغال اسطحوا[=&quot].»

[/]زبان رومى

الف. امیرالمؤمنین(علیه السلام) به پرسش شخصى به زبان رومى پاسخ دادند [=&quot].

[/]ب. امام سجاد(علیه السلام) خط رومى دیوار زندان را خواندند[=&quot].

[/]ج. امام موسى بن جعفر(علیه السلام) با رومیان به زبان رومى سخن مى گفتند[=&quot].

[/]د. امام رضا(علیه السلام) با کنیز رومى به زبان رومى به گفتوگو پرداختند[=&quot].

[/]هـ. امام هادى(علیه السلام) به زبان رومى نامه مى نگاشتند[=&quot].

[/]و[=&quot]. [/]از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: ما به زندان برده شدیم، یاران من گفتند: ساختار این دیوار چه نیکوست. رومیان به زبان رومى به هم گفتند: اگر در میان این گروه، ولىّ دمى باشد، اوست و مقصودشان من بودم. پس از آن، ما دو روز در زندان ماندیم، آن گاه ما را فراخواندند و آزاد کردند[=&quot].

[/]ز[=&quot]. [/]یاسر خادم گفت: در خانه امام رضا(علیه السلام) غلامان صقلبى و رومى وجود داشتند. آن حضرت به آنان نزدیک بودند. شنیدم که شبانگاه به زبان صقلبى و رومى مى گفتند: ما هر سال در دیار خویش، فصد مى کردیم، لیکن در این جا فصد نکردیم. چون شب سپرى شد و روز فرا رسید، امام رضا(علیه السلام) طبیبى را طلبیدند و به او گفتند: از فلان غلام، این رگ را فصد کن و از بهمان آن رگ را[=&quot]... .

[/]زبان حبشى

از ابن ابى حمزه، روایت شده است که گفت [=&quot]: [/]من در محضر امام هفتم(علیه السلام) بودم، سى برده که از حبشه براى آن حضرت خریده بودند وارد شدند. یکى از آنان سخن گفت، خوش سخن بود. امام هفتم(علیه السلام) به زبان حبشى به او پاسخ دادند. آن غلام شگفت زده شد و همه غلامان تعجب کردند. آنان مى پنداشتند که آن حضرت سخنشان را نمى فهمند. امام هفتم(علیه السلام) به او فرمودند: من مالى را به تو مى پردازم، تو به هر یک از غلامان سى درهم بپرداز. غلامان بیرون رفتند و برخى از آنان به برخى دیگر گفتند: آن حضرت به زبان ما فصیح تر از ماست و این نعمتى از سوى خداوند بر ماست[=&quot].

[/]على بن حمزه گفت: آن گاه غلامان، بیرون رفتند. من گفتم[=&quot]: [/]اى پسر رسول خدا، دیدم که شما با حبشیان به زبان حبشى سخن مى گویید. فرمود[=&quot]: [/]آرى. گفتم: شما تنها به آن غلام فرمان دادید. فرمود: آرى، فرمان دادم که یارانش را سفارش به نیکى کند و به هر کدام از آنان ماهانه سى درهم بپردازد، از سخن گفتنش معلوم شد که داناترین آن هاست. او از پسران شاهان است. از این رو او را بر آنان گماشتم و درباره نیازمندى هایشان سفارش کردم. علاوه بر این ها، وى غلام راست پیشه اى است. سپس فرمود: شاید تو از سخن گفتن من با آنان به زبان حبشى شگفت زده شدى؟ گفتم: آرى به خدا سوگند. فرمود تعجب مکن، آنچه از کار من بر تو پوشیده مانده، شگفت تر و تعجب آمیزتر است. آن چه شنیدى نیست مگر مانند پرنده اى که با منقارش از دریا قطره اى برگیرد. آیا مى پندارى با یک قطره، از آب دریا مى کاهد؟ امام به گونه دریاست، آنچه دارد پایان نمى پذیرد و شگفتى هاى او از دریا بیش تر است[=&quot].

[/]زبان ترکى

الف [=&quot]. [/]ابن فرقد مى گوید: من نزد امام صادق(علیه السلام) بودم، غلامى غیرعرب پیامى آورد که آن را ناهنجار ادا مى کرد و نمى توانست درست تعبیر کند، به گونه اى که پنداشتم او واژه ها را آشکار نمى سازد. حضرت به او فرمود: چون عربى را نیک نمى دانى به هر زبانى که مى خواهى سخن بگو. من زبان ترکى را مى دانم، او به ترکى سخن گفت و امام هم پاسخش را دادند. وى شگفت زده رفت[=&quot].

[/]ب[=&quot]. [/]ابوهاشم جعفرى مى گوید: من در مدینه بودم تا این که گذر «بغا» (یکى از فرماندهان ترک) در زمان الواثق به مدینه افتاد. او در جستوجوى اعراب بود[=&quot]. [/]امام هادى(علیه السلام) فرمودند: ما را بیرون ببرید تا آرایش نظامى این مرد بزرگ را بنگریم. بیرون آمدیم و ایستادیم. سپاه او گذشت. یک مرد ترک به ما برخورد کرد. امام هادى(علیه السلام) به زبان ترکى با او سخن گفتند. وى از اسب پایین آمد و سم اسب حضرت را بوسید. من آن مرد ترک را سوگند داده و گفتم: حضرت با تو چه گفت: مرد ترک از من پرسید: این پیامبر است؟ گفتم: نه[=&quot]. [/]گفت: مرا با نامى خواند که هنگام خردسالى ام در دیار ترکان به این نام خوانده مى شدم و تاکنون هیچ کس آن را نمى دانست[=&quot].

[/]زبان صقلبى (صقلابى[=&quot])

[/]الف[=&quot]. [/]على بن مهزیار مى گوید: غلامم را که صقلابى بود به محضر امام هادى(علیه السلام)فرستادم. او شگفت زده بازگشت. گفتم: پسرکم تو را چه شده است؟ پاسخ داد: چرا شگفت زده نباشم، آن حضرت پیوسته با من صقلابى سخن گفت، گویا که او یکى از ما بود. من پنداشتم که آن حضرت با این زبان سخن مى گوید تا برخى از بردگان نشنوند[=&quot].

[/]ب. فرزندان موسى بن جعفر(علیه السلام)دیده نشده بودند. یک روز، اسحاق و محمد برادرشان به محضرشان آمدند. آن حضرت به زبانى که عربى نبود سخن مى گفتند. آن گاه برده اى صقلابى آمد. آن حضرت به زبان صقلابى با او سخن گفتند[=&quot].

1[/]ـ ر.ک: نهج البلاغه، خطبه 189[=&quot].

2[/]ـ على سامى، تمدّن هخامنشى، ص 111[=&quot].

3[/]ـ محمدبن الحسن (ابوجعفر) الصّفار القمى، بصائرالدرجات، ص 335یا 355/ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 41، ص 289[=&quot].

4[/]ـ دخن نوعى از غله است[=&quot].

5[/]ـ رجز به معناى گوسفند چاق، رجز به معناى زمین بى گیاه[=&quot].

6[/]ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 41، ص 302 و ج 42، ص 143[=&quot].

7[/]ـ بصائرالدرجات، ص 333یا353 / بحارالانوار، ج 26، ص 191[=&quot].

8[/]ـ همان، ص 334یا 354[=&quot].

9[/]ـ قطب الدّین راوندى، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 630 / بحارالانوار، ج 47، ص 105[=&quot].

10[/]ـ بحارالانوار، ج 47، ص 81 ـ مراد از دیوک الماء مرغ هاى آبزى ویژه اى است که خصوصیات مرغ هاى حلال گوشت را ندارند[=&quot].

11[/]ـ بصائرالدرجات، ص 335 یا355[=&quot].

12[/]الى 15ـ بحارالانوار، ج 38، ص 61 و ج 40، ص 289 / ج 50، ص 136/ ج 52، ص 29 / ج 49، ص 78[=&quot].

16[/]ـ سیدهاشم بحرانى، مدینة المعاجز (یک جلدى)، ص 511 و ج 7، ص 236 / بحارالانوار، ج 49، ص 50[=&quot].

18[/]ـ فروع الکافى، ج 7، ص 257 / بحارالانوار، ج 40، ص 301[=&quot].

19[/]الى21ـ بحارالانوار، ج 3، ص 146/ ج 91، ص 28/ ج 36، ص 222[=&quot].

22[/]ـ بصائرالدرجات، ص 334یا 354[=&quot].

23[/]الى29ـ بحارالانوار، ج 40، ص 171 / ج 46، ص 72 / ج 49، ص 80/ ج 49، ص 78/ ج 51، ص 6/ ج 45، ص 177 / ج 26، ص 192

30 ـ بحارالانوار، ج 48، ص70 و ج 48، ص 100 و ج 26، ص 190[=&quot].

31[/]ـ الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 759 / بحارالانوار، ج 47، ص 119[=&quot].

32[/]ـ بحارالانوار، ج 50، ص 124[=&quot].

33[/]ـ همان، ج 26، ص 191 و نیز بصائرالدرجات، ص 333 یا353[=&quot].

34[/]ـ همان، ج 48، ص 56[=&quot]. [/]




جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان ارواحنا فداه صلوات

نظر حضرت آیت الله قزوینی در مورد احمد اسماعیل گاطع صیامری و تحدی ایشان برای مناظره با این مدعی

طرفداران احمد اسماعیل جواب بدهند

http://www.youtube.com/watch?v=hcMjmWrngmw

قابل توجه آقایانی که به ائمه معصومین(ع) صفات لاهوت مطلق را نسبت میدهند!
آقایانی که بعضا صفات و کرامات و معجزاتی را به ائمه معصومین(ع) نسبت میدهند که بنابر قرآن حتی رسول الله(ص) هم چنان صفاتی را نداشت!!!

این ایات در مورد رسول الله (ص) است:

قابل توجه آقایانی که ادعا میکنند امام مسلط به تمام زبانهای زنده دنیاست و این امر را نه بصورت معجزه و کرامت و نشانه ای الهی که در بعضی مواقع به اذن خدا و برای اتمام حجت و اثبات حقانیت بروز میکند، بلکه مسئله ای بسیار عادی و پیش پا افتاده فرض میکنند!

وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ
إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ

اگر رسول الله(ص) به همه زبانهای غیر از عربی مسلط بود که شبهه همچنان پا برجا بود، یعنی این شبهه بود که مفاهیم قران را (نعوذ بالله ) از عجم زبان(احتمالا اشاره به سلمان فارسی) میگرفت و به عربی ترجمه میکرد!!!
پس نه رسول الله زبانی غیر از عربی میدانست ( مگر به اذن و قدرت خدا در مواقع خاص که حتی زبان حیوانات را هم میفهمید چون وارث سلیمان نبی است)
و نه سلمان فارسی بنا بر تاکید قران تسلط کافی به زبان عربی داشت(
لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ) یعنی عجم زبان است و به عربی مانند زبان مادریش تسلط ندارد و ادعا درست نمیباشد در صورتیکه در توصیف قران میفرماید وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ

قابل توجه آقایانی که ائمه معصومین(ع) را عالم به تمامی دانشهای زمین و زمان و اسرار و خزائن فیزیکی و غیبی جهان هستی میدانند:

قُل لَّا أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ

وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ

قابل توجه آقایانی که میگویند اگر امام بخواهد میتواند بدون هیچ محدودیتی هر امری را انجام دهد و امام آگاه به اسرار غیبی ، اسرار قلبی انسانها و... بدون هیچ محدودیتی است:

قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

قابل توجه آقایانی که امام را موجودی مافوق بشری تصور میکنند که حاله ای از نوری فیزیکی( مثل تصاویر کتابها و فیلمها) او را احاطه کرده ! ، پشت سرش را میبیند !، سایه ندارد !، هر لحظه اراده کند میتواند کرامت و معجزه انجام دهد ، بیمار نمیشود! هر چیزی میخورد به نور تبدیل میشود و دفع گوارشی ندارد! دچار سهو نمیشود و محدودیتهای جسمانی سایر انسانها راندارد .........

مَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَافَأْتِ بِآيَةٍ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

وَمَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَإِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ

فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِّثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَىٰ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ

وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ

فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ

لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْأَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ

وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَىٰ إِلَّا أَن قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَّسُولًا

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِّلْمُشْرِكِينَ

الحمد لله رب العالمین

خب بحمدالله که ماهیت اصلی این فرقه در حال آشکار شدن است!

عقاید این فرقه با دیگر فرقه ضاله وهابیت یکی می باشد البته فقط در مسأله ی امامت آنها باهم فرق می کنند واین هم یک طرفند جدید برای حمله به تشیع می باشد از شیعه می خواهند به شیعه ضربه بزنند .
آنها عقاید وهابیت را حمل می کنند واعتقاد دارند که :
امام فراموش می کند !!!
امام خطاء می کند !!!
امام معصوم نیست !!!
امام در حرف زدن اشتباه می کند !!!
امام علم کامل ندارد !!!
والبته برای اینکه بدانید عقاید آنها در رابطه با امامت هم از خود وهابیت می باشد کافی است به کتابهابی احمد کاتب وشبهات آن در مورد تشیع رجوع کنید وخواهید دید که شبه ی مهدیین وعدم انحصار امامان در دوازده معصوم زائیده ی عقیده خود او می باشد که الان این جاهلان هم تابع همان وهابی خبیث می باشند.


خادم الیمانی(ع);341375 نوشت:
رگاه به ادعیه معصومین (ع) مراجعه میکنیم وسعت علم و حکمت و معرفت ائمه را درک میکنیم. از امام رضا (ع) پرسیده شد: ای فرزند رسول الله به چه چیز امامت به مدعی اش ثابت می‌شود؟ فرمود: با نص(وصیت) و دلیل می‌آید.....گفتند دلایل امامت چیست؟ فرمود: علم و استجابت دعا. (عیون أخبار الرضا (ع) ج2 ص216) امام رضا (ع) فرمود: «امام باقر (ع) می‌فرمود: همانا مَثل سلاح در ما مانند تابوت است در بنی‌اسرائیل. یعنی هر كسی تابوت نزدش بود نبوت برای او بود و به همین صورت هر كدام از ما كه نزدش سلاح باشد صاحب امر است. از ایشان سؤال شد: آیا سلاح از علم جدا است؟ امام رضا (ع) فرمود: خیر. كافی ج 1 ص 238 عبد الأعلی گفت: به امام صادق (ع) عرض كردم: «حجت ما با مدعیان دروغین این امر چیست (چگونه او را بشناسیم؟)» فرمود: «از او در خصوص حلال و حرام سؤال می‌شود. (یعنی عـــلم)» (الكافی ج1 ص284) حرث بن المغیره گفت: به امام صادق (ع) عرض كردم صاحب این امر با چه چیزی شناخته می‌شود؟ فرمودند: «با آرامش و وقار و علم و وصیت.» (بصائر الدرجات ص 509)

جوابت را در پست بالا دادم که خیانتت معلوم شود

الحمدلله رب العالمین

baghiatosalam;342206 نوشت:
علیک سلام جالبه... کی داره از تحریف صحبت میکنه. یعنی من ندیدم تو طول زندگیم کسی مثل جنابعالی روایتها رو تحریف کنه و بر باد بده.

السلام علینا و علی عباد الله الصالحین

اولاً طرف صحبت من شما نبودی

ثانیاً حالا که میخوای دفاع کنی اشکال نداره اگه میتونی یک مورد بیار که مثل دجالین تحریف کرده باشم.

ثالثاً این دوست شما خادم الیمانی روایتی رو تقطیع کرد و به این وسیله تحریفش کرد و مدعی شد منظور امام صادق سلام الله علیه از سلاح، همون علم هست که بحمدلله تدلیس و کذبش اثبات شد. الان هم که حاضر نیست جواب بده.

هر اون یا شما وقت توضیح دادید به بقیه ی سوالهاتون می رسیم.


baghiatosalam;342206 نوشت:
یشه بفرمایید امام باقر ع دارند چی میگند : 1- وصیت رسول ص 2-پرچ رسول ص 3-سلاح ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگه ما نباید منتظر همچین شخصی باشیم که این سه تارو داشته باشه ؟

نکنه شما میگید اون که الان این 3 نشانه رو داره گاطعیه؟؟؟؟!!!!!! سبحان الله!

بخدا حیا هم خوب چیزیه.

اینها از مواریث ائمه سلام الله علیهم هستند که فقط و فقط در نزد امام زمان روحی فداه می باشند. اگه احمد اسماعیل ادعا داره امام زمان هست که این ادعاش رو بررسی کنیم. اگه هم امام زمان نیست پس کذاب و دجاله چون به دروغ ادعا میکنه که این مواریث نزد اون هستند.

حالا شما به عنوان یکی از مبلغین این مدعی جواب بده. جوابی صریح و بدون ابهام:

احمد اسماعیل امام زمان است یا نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اگر هست که ادعاش رو بررسی کنیم

اگر نیست پس دروغ میگه که این مواریث در دست اون هستند

منتظر جواب خادم الیمانی در باره ی تدلیسش در اون روایت نیز هستیم

والحمدلله

امین.ز;342220 نوشت:

اینها از مواریث ائمه سلام الله علیهم هستند که فقط و فقط در نزد امام زمان روحی فداه می باشند. اگه احمد اسماعیل ادعا داره امام زمان هست که این ادعاش رو بررسی کنیم. اگه هم امام زمان نیست پس کذاب و دجاله چون به دروغ ادعا میکنه که این مواریث نزد اون هستند.

احمد اسماعیل امام زمان است یا نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر هست که ادعاش رو بررسی کنیم
اگر نیست پس دروغ میگه که این مواریث در دست اون هستند

1-امام زمان ع به هر کس که دلش بخواهد می دهد و به احدی هم ربطی ندارد.
2- سید احمد الحسن الیمانی , ادعا می کند : من , مهدی اول و از خلیفه های خدا و یمانی موعود هستم و امام زمان ع این موارد را در اختیار من گذاشته است.
3- الان کامل متوجه شدید ؟ حالا بر شما واجب است طبق گفته ی امام صادق ع , (اگر کسی در زمان غیبت ادعایی کرد از او سوالهایی بپرسید که فقط مثل همو بتواند پاسخ دهد , ) پس او را برسی کنید .
4- چقدر تابلو به خیالتون زیرکانه از پاسخ دادن فرار کردید. سوال من مشخص بود. حدیث امام باقر ع را برای امام زمان ع پیاده کنید .

-منتظرید امام زمان ع , کدام وصیت را نشان دهد ؟ وصیتی که هیچ کس ندیده و دست هیچ کس نبوده ؟
-یک پارچه و چوبی بسازد بگیرد دست ؟
-یک شمشیر و زرهی را بیاورد ؟

اینطوری میتونید امام زمان ع رو بشناسید ؟
نه...
اهان ............. منتظر معجزه هستید. احسنت.

حاشا که امام زمان ع به امام حسین ع توهین کند. و واسه اینکه خلیفه اللهی بودن خودش رو اثبات کند , از رسول خدا پیشی بگیرد , کلی معجزه ارائه دهد و امام حسین ع اولی تر بودند واسه این کار , اما لب تشنه و خسته و یار کم و در گرما و با زن و بچه و ناموس و قاموس به وحشتناک ترین حالت ممکن تیکه پاره شدند و با داشتن 72 اسم اعظم , خیلی عادی و مثل بشر عادی با آنها برخورد کردند , و حال امام زمان ع العیاذبالله سیرک راه بندازند ؟؟؟؟
حاشا....

البته که شما با تفسیرتون از این حدیث امام باقر ع نمی تونید امام زمان ع رو بشناسید , و طبق روایات و قران , قائم ( مهدی ) (پرچمش ) لعنت می شود , خودش مسخره و ریشخند می شود , انکار می شود , جلوش شمشیر می کشند , واسه اینکه نتونستند امام رو بشناسند.

می دونید که امام صادق ع فرمودند : در دوران غیبت , خواندن یک دعا بر شما [="red"]واجب [/]است.
و آن دعا از خدا برای اینکه بتوانیم حجت خداوند رو بشناسیم و تشخیص دهیم.
مشکلی که از آدم ع تا امروز و ابلیس و اکثرا توش مشکل داشتند و دارند.

پاسخ به سوال هام فراموش نشه. [="red"]فقط حدیث امام باقر ع.[/]
3 مورد رو مشخص کنید.
نمیخوام از دوباره کلی مطلب کپی کنید.
به من بگید خیلی ساده توی یک خط , منظور از این 3 مورد گفته شده که باید منتظرش باشیم چی هست.

و الحمدلله وحده...

خادم الیمانی(ع);342229 نوشت:
امام صادق (ع) فرمود: «همانا براي صاحب اين امر دو غيبت است. در يكي از آنان به اهلش باز مي‌گردد و در ديگري گفته مي‌شود: هلاك شده است [و گر نه] در كدام سرزمين است؟» راوي پرسيد: در آن زمان چه كار كنيم؟ فرمود: اگر كسي مدعي شد، از او از مسائل عظيمي سؤال كنيد كه فقط كسي كه همانند اوست بتواند جواب بدهد. الغيبه النعماني ص173

امام صادق فرمودند از او = یعنی از خودش = یعنی مستقیم از فرد مدعی سوال کنیم!

baghiatosalam;342265 نوشت:
حالا بر شما واجب است طبق گفته ی امام صادق ع , (اگر کسی در زمان غیبت ادعایی کرد از او سوالهایی بپرسید که فقط مثل همو بتواند پاسخ دهد , ) پس او را برسی کنید .

آخه وقتی وجود خارجی ندارد چطوری از او سوالهایی عظیم بپرسیم و اورا بررسی کنیم؟ وقتی از شما یار و یاورانش میخواهیم که ثابت کنید که او زنده است پاسخ میدهید:

baghiatosalam;342206 نوشت:
از آنجایی که از طریق وصیت و علم و پرچم جناب احمد الحسن داریم اثبات میکنیم که از حجت های الهی و یمانی هستند , پس ایشون تا بعد از ظهور زنده هستند

و زمانی که میپرسیم چرا بین مردم ظاهر نمیشوند و یا چرا ویدیویی از ایشون پخش نمیشود پاسخ میدهید:
از ترس جانش!

بالاخره چی شد؟ دم خروسو باور کنیم یا قسم حضرت عباس؟ اگر مطمئن است که تا زمان بعد از ظهور زنده میماند و خدا حافظ اوست پس از چه میترسد؟ چرا آشکار نمیشود و مستقیم مناظره و مباهله نمیکند؟؟
چرا شما که اینقدر اصرار دارید سلاح را علم معرفی کنید علم این آقا را مستقیم به مردم نشان نمیدهید تا این همه مردم از ضلالت خارج شوند؟ با قایم باشک بازی که نمیتوانید مدعی علم شوید! ما از کجا باور کنیم سوالهایی را که میپرسیم چه کسی جواب میدهد؟؟؟ امام صادق کجا فرمودند ندیده و نشناخته با کسی بیعت کنید که از ترس جانش میترسد ظاهر شود؟؟؟؟

baghiatosalam;342265 نوشت:
و حال امام زمان ع العیاذبالله سیرک راه بندازند ؟؟؟؟

فرق امام زمان با بقیه در تشکیل حکومت جهانی ایشان است!
حکومت حضرت سلیمان نبی هم تقریبا شبیه به حکومت امام زمان در مقیاس کمتر بود و جتما حضرت سلیمان هم سیرک راه انداخته بود

baghiatosalam;342265 نوشت:
1-امام زمان ع به هر کس که دلش بخواهد می دهد و به احدی هم ربطی ندارد. 2- سید احمد الحسن الیمانی , ادعا می کند : من , مهدی اول و از خلیفه های خدا و یمانی موعود هستم و امام زمان ع این موارد را در اختیار من گذاشته است.

دلش خواسته به کسی هم ربطی نداره!!!!

عزیزم من نمیدونم شما چند سالته. اما اینجور استدلالات رو اگه جائی ارائه بدی باور کن مسخره ت می کنن!

الان مثلاً عمّه ی دوست بنده بیاد بگه مواریث ائمه دست منه. بعد به بگیم طبق این دلایل محکم و مستدل نباید دست شما باشه پس شما دروغ میگی. اصلاً دلیلت برای اینکه بگی این مواریث نزد شما هستن چیه؟ بعد ایشون جواب بده این چیزا به شما ربطی نداره امام زمان دلش خواسته این مواریث رو به من داده! خداوکیلی ققبول می کنی؟!!

باور کن الان دوستان حاضر در بحث دارند به این شیوه ی استدلال شما در یک محیط علمی میخندن!

baghiatosalam;342265 نوشت:
3- الان کامل متوجه شدید ؟ حالا بر شما واجب است طبق گفته ی امام صادق ع , (اگر کسی در زمان غیبت ادعایی کرد از او سوالهایی بپرسید که فقط مثل همو بتواند پاسخ دهد , ) پس او را برسی کنید .

چی رو باید متوجه بشم عزیزم؟ خب باشه ایشون تشریف بیارن توی یک کنفرانس زنده و مستقیم ازشون بپرسیم که دیگه مطمئن بشیم!!

ضمناً خواهش میکنم شما مثل اون دوست فراریمون ( خادم الیمانی) روایات رو تحریف نکنید. این روایت که میفر ماید از او سوالات مشکلی بپرسید در مورد کسی هست که ادعا میکنه امام زمانه نه یمانی.

از مفضل بن عمر روایت شده که گفت: شنیدم امام صادق ع می فرماید: همانا صاحب این امر را دوغیبت است که در یکی از آن دو نزد خانواده خود بازمی گردد و در دیگری گفته می شود: او مرده است، در کدام سرزمین رهسپار است؟ عرض کردم: چون آن زمان پیش آ ید ما چه کنیم؟ فرمود: اگر ادعا کننده ای مدعی شد( که من همان موعودم) از او آن مسائل بزرگ را که فقط کسی چون ا و می تواند بدان پاسخ دهد بپرسید.
غیبت نعمانی باب 14 ح 9

baghiatosalam;342265 نوشت:
4- چقدر تابلو به خیالتون زیرکانه از پاسخ دادن فرار کردید. سوال من مشخص بود. حدیث امام باقر ع را برای امام زمان ع پیاده کنید .

کدوم سوال عزیزم؟ کدوم روایت رو میگی شما؟

baghiatosalam;342265 نوشت:
اهان ............. منتظر معجزه هستید. احسنت. حاشا که امام زمان ع به امام حسین ع توهین کند. و واسه اینکه خلیفه اللهی بودن خودش رو اثبات کند , از رسول خدا پیشی بگیرد , کلی معجزه ارائه دهد و امام حسین ع اولی تر بودند واسه این کار , اما لب تشنه و خسته و یار کم و در گرما و با زن و بچه و ناموس و قاموس به وحشتناک ترین حالت ممکن تیکه پاره شدند و با داشتن 72 اسم اعظم , خیلی عادی و مثل بشر عادی با آنها برخورد کردند , و حال امام زمان ع العیاذبالله سیرک راه بندازند ؟؟؟؟ حاشا....

پسر گل! از ت خواهش میکنم فقط به شنیده ها اکتفا نکن. فقط به سایت احمداسماعیل هم مراجعه نکن. کتاب بخون. اگه نسخه ای از کتاب نوائب الدهور فی علائم الظهور رو پیدا کردی بخون!

مگه اجنه نیامدند به خدمت سیدالشهدا سلام الله علیه و از ایشون درخواست کردند که اجازه ی جهاد بهشون بدند و امام حسین ع قبول نکردند؟ مگه ملائکه نمیخواستن دخالت کنن و ایشون اجازه ندادن؟

پس چرا طبق صریح روایت خیلی از فتوحات امام زمان ارواحنا فداه توسط اجنه صورت میگیره؟!! معاذ الله این توهین به امام حسین سلام الله علیه هست؟؟!! سبحان الله از دست شما جوونا!!

سعی کن زیاد احساساتی نشی عزیزم! آروم و منطقی پیش برو انشاءالله حقیقت برات روشن میشه

baghiatosalam;342265 نوشت:
البته که شما با تفسیرتون از این حدیث امام باقر ع نمی تونید امام زمان ع رو بشناسید , و طبق روایات و قران , قائم ( مهدی ) (پرچمش ) لعنت می شود , خودش مسخره و ریشخند می شود , انکار می شود , جلوش شمشیر می کشند , واسه اینکه نتونستند امام رو بشناسند.

عزیز دلم باز که روایت رو تحریف کردی؟ چرا اینجوری میکنین شما بخدا این تحریف تاوان داره ها.

اصل روایت در غیبت نعمانی باب17 7ح5 اینه:

منصور بن حازم از امام صادق ع روایت کرده که آن حضرت فرمود: هنگامی که پرچم حق برافراشته شود اهل مشرق و مغرب آن را لعنت می کنند، به او عرض کردم: از چه رو چنان می شود؟ فرمود: به خاطر آنچه که از بنی هاشم دیده اند.

و با توجه به این روایت از غیبت نعمانی باب 13 ذیل روایت 10 به نقل از ارشاد شیخ مفید ره:

عن أبى عبدالله عليه السلام قال: " لا يخرج القائم حتى يخرج اثنا عشر من بنى هاشم كلهم يدعوا إلى نفسه ".
قائم خروج نمی کند تا اینکه 12 نفر از بنی هاشم خروج کنند که هر کدام مردم به خودشون میخوانند.

یعنی بنی هاشم قبل از ظهور ایشان مرتکب اعمالی شدند که مردم رو به رنج و عذاب انداختند و وقتی امام زمان ارواحنا فداه قیام میکند مردم گمان میکنن معاذالله ایشون هم مثل اون قبلی هاست. شما مطلب دیگه ای از این روایت متوجه میشی بفرما تا همه استفاده کنیم.

baghiatosalam;342265 نوشت:
ی دونید که امام صادق ع فرمودند : در دوران غیبت , خواندن یک دعا بر شما واجب است. و آن دعا از خدا برای اینکه بتوانیم حجت خداوند رو بشناسیم و تشخیص دهیم. مشکلی که از آدم ع تا امروز و ابلیس و اکثرا توش مشکل داشتند و دارند.

تو رو حون احمد اسماعیل موعظه نکن! باور کن وقتی یکی از پیروان گاطعی موعظه میکنه یه جوری میشم!

والحمدلله

سیدرضا هاشمی;342393 نوشت:
برادر محترم و عزیز آقای خادم یمانی سلام. البته با توجه کلام آخری که ذکر کردید دیگر لازم نیست شما جواب بنده را بدهید چون شما عالمی هستید که وقت اضافی ندارید به ما بدید (یک بار با یکی از انصار حضوری مباحثه ای داشتم و من او را کاملا میشناختم و سطح علمیش را هم کامل می دونستم و با این همه او ادعا کرد حتی بیشتر از ایت الله سیستانی علم دارد آیا خواندن چند جلد کتاب باعث علو تا این می شود.)

علیکم السلام برادر هاشمی
بنده ادعای علم و عالم بودن ندارم و طبق حدیث امام جعفر صادق ، علما فقط معصومین(ع) هستند و شیعیان در بهترین حالت حداکثر میتوانند متعلم باشند و بنده هم خود را متعلمی بیش نمیدانم
اما به معنی این نیست که عقلم را تعطیل کنم و بدنبال پیروی بی چون و چرا از به اصطلاح عالمان باشم ، مطالبشان را مطالعه میکنم و از دو فیلتر ثقلین و عقل عبور میدهم ، قسمتهای صحیح را برمیدارم و قسمتهای معارض عقل و ثقلین را محترمانه رد میکنم.

شما انسان محترم و مودبی هستید بنابرین نقدی که میکنم به شیوه بحث شماست نه شخصیت شما.
سیدرضا هاشمی;342393 نوشت:
بله درست می فرمایید چون حقیقتش از کپی پیست کردن خیلی خوشم نمی آید به همین علت اونهارو نمی خوانم. چون قبلا هم خواندم وهم در بالتاک با رفقاتون بحثشون کردم و قصد من هدایت شما می باشد البته ( وسیله هدایت نه خود هادی)

برادر عزیز مردم که مسخره شما نیستند ،که مطالبشان را نخوانید و انها را وادار کنید به سوالات و شبهات شما پاسخ دهند
این درست نیست که با پیش زمینه ذهنی و تجربه ای که در یک محیط دیگری در بحث با تفکری داشته اید را به اینجا نیز سرایت دهید ، در جایی که بحث مصداق نمیباشد و روشها ریشه ای و بنیانی و بصورت علمی بحث میشود اصرار شما و همفکرانتان بر رد مصداق مشخص است بدون توجه بر منطق ارائه شده در مطالب.
اگر کافر هم بگوید 2+2=4 حرفش حق است و باید پذیرفت ، بحث علمی با پیشداوری منافات دارد و بجای رسیدن به نتیجه ای مشخص به هیاهو و جنجال کشیده میشود که متاسفانه هدف همفکران شما نیز همین است

انشا الله که نیتتان خیر است اما این راهش نیست که به مطلب طرف مقابل توجه نکرد و مرتب شبهه و سئوالات تکراری مطرح نمود و طرف مقابل را مجبور کرد یک مطلب را با 10 شیوه بیان مختلف بیان کند و شما طرف را به نداشتن جواب و کپی پیست متهم کنید این توهین به مخاطب است ، البته این کمک میکند مطلب برای خوانندگان بی طرف کاملا واضح و شفاف و از راههای مختلف اثبات شود
و هدایت دست خداست شما مطلبی را که صحیح میدانید بشیوه کاملا علمی و طبقه بندی شده ارائه دهید و توکل بخدا کنید و دعا کنید برای هدایت خودتان و دیگران و برحق دانستن خود و گمرا پنداشتن دیگران عین غرور و منیتی است که شیطان (لع) دچار ان شد

سیدرضا هاشمی;342393 نوشت:
آیا امام فرمودند علم همان سلاح است ؟؟؟ یا اینکه فرمودند علم وسلاح از هم جدا نیستند پس مشخص می شود که آنها دو چیز هستند وهمیشه در کنار هم هستند.وما هم قبول داریم که امام باید علم داشته باشد. (البته ناگفته نماند که شخص مدعی یمانی تا به الان هیچ گونه علمی را ارائه ننموده و سخنان صوفیه از جمله خواجه عیدالله انصاری ویا شیخ احسایی می باشد.و شبهاتی که راجب 24 امام آورد همان شبهات احمدالکاتب می باشند.

صد بار گفتیم بحث مصداق نمیکنیم ، شما گیر کرده اید در رد کردن مصداق معینی و بخاطر ان در کامنتهایتان کم مانده نعوذ بالله منکر قران و احادیث معصومین هم بشوید

با ادعا که فلانی بیسواد است که نمیشود ایشان را باطل کرد! شما و هر کسی که مدعی علم سنگین است بفرمایید یک صفحه از مطالب ایشان را که مدعی است ،توسط ثقلین رد علمی کنید
آقایان مدعی علم شما دعوت به مناظره علمی ، مباهله ، طلب معجزه ، مناظره نوشتاری را اجابت نکردید حالا طلبکار هم هستید

مگر نمیگفتند و نمیگویید: اذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِی أُمَّتِی فَلْیُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ یَفْعَلْ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَهِ
پس چرا این فتنه را در نطفه خفه نکردید؟! ، دیروز و امروز که نیست بیش از 12 سال است!

حریف علمش نشدم توهین و تمسخر و تحقیر میکنم که نشد منطق! این که نشد دفاع از اسلام و تشیع !

در کامنتی در مبحث مشابه گفته بودید

سیدرضا هاشمی;339523 نوشت:

یکی از آقایون انصار در زمان حیات آیت الله بهجت برای تبلیغ و دعوت به ....نزد ایشون رفت و به او ادله را گفت ، می دونید آیت الله بهجت

بهش چی گفت ؟؟؟ چیزی نگفت فقط خندید ورفت...:hedye:


مرحوم بهجت(رحمت الله علیه) که نمونه ای از علمای با عمل اخر الزمان بود و عمری را صرف به تبلیغ و ترویج ظهور امام مهدی(عج) و مساله مهدویت کرد، ایا این روایت را نمیدانست که:
اذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِی أُمَّتِی فَلْیُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ یَفْعَلْ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَهِ

پس در مقابل این انحراف بزرگ باید موضع میگرفت و بیانیه ای صادر میکرد و یا به ان جوانان گمراه نصیحتی کوتاه میکرد!
پس سکوت و لبخند چه معنی داشت؟
آیا ممکن است سکوت و لبخندی که شما انرا به بی توجهی و تمسخر معنی کردید،
نشان از سکوت رضایت و لبخند ناشی از خوشحالی بوده باشد؟!

و البته حجت خدا (بدون مصداق) با تایید بزرگان شناخته نمیشود و نیازی هم ندارد از انها تایید و صلاحیت و مشروعیت کسب کند و این از باب ( انها را ملزم کنید به انچه که خود به ان ملزم هستند) گفته شد

بنابرین برادر عزیز بحث اصولی دارد ، قواعدی دارد الزاماتی دارد وقتی گفته میشود بحث بدون مصداق پس اگر علمش را دارید ، اندیشه و تفکر را نقد کنید بصورت کاملا علمی و بدور از ایجاد حواشی و تمر کز بر مصداق خاصی .

دیگر با شما عرضی ندارم

و ارزوی سلامتی و موفقیت شما را دارم.

الحمد لله رب العالمین

خادم الیمانی(ع);342250 نوشت:
دجال کسی است که روایت مشابه دیگری را انتخاب کرده و دیگران را به تدلیس و قطع روایت متهم کند و آنقدر فهم و شعور ندارد که قبل از تهمت به آدرس روایت مراجعه کند

البته به جز تدلیس در روایات چاره ای ندارید من از شما گاطعیون تعجب میکنم. مگه همین شعار شما نیست که الروایة تفسر الروایة؟

فکر میکنی این روایات رو ندیده بودم؟؟!! خب معلومه اون روایت با همین روایت کاملی که از امام صادق سلام الله علیه نقل کردم تفسیر میشن. مثل بسیاری از موارد مشابه دیگه که در نقلی کامل و در نقل دیگه ای قسمتی از اون ذکر شده. مثل این میمونه که شما همون نقلی که قسمتی از اون ذکر شده را می آرید و به اون استدلال میکنید که جز دجال از کسی این عمل زشت سر نمیزنه.

لعنت الله علی الکذابین

امین.ز;342591 نوشت:
البته به جز تدلیس در روایات چاره ای ندارید من از شما گاطعیون تعجب میکنم. مگه همین شعار شما نیست که الروایة تفسر الروایة؟ فکر میکنی این روایات رو ندیده بودم؟؟!! خب معلومه اون روایت با همین روایت کاملی که از امام صادق سلام الله علیه نقل کردم تفسیر میشن. مثل بسیاری از موارد مشابه دیگه که در نقلی کامل و در نقل دیگه ای قسمتی از اون ذکر شده. شما همون نقلی که قسمتی از اون ذکر شده را می آرید و به اون استدلال میکنید که جز دجال از کسی این عمل زشت سر نمیزنه.

دجال مشخص شد بحول و قوه الهی
تهمتی زدی و جوابت را گرفتی و حالا که رسوا شدی ادعای دیگری میکنی که من قبلا دیده بودم و میدانستم!!!
پس میخواستی جنجال بپا کنی و من جوابت را نمیدادم تا رسوا نشوی ولی بر جهلت اصرار کردی که جوابت را گرفتی
در پست 130 به لینک http://www.askdin.com/post342250-130.html

و حالا توهین و تهمت و ابروی رفته ات را باز نخواهد گرداند
توهین و تحقیر و تهمت شیوه کسانی است که در منطق علمی شکست خورده اند


و براستی مصداق کسانی که در مقابل حرف حق ، منطقی ندارند جز توهین و تهمت و ایجاد هیاهو و جنجال آیه کریمه زیر است:

يُرِيدُونَ
لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ


الحمد لله رب العالمین

شیـ«علی»ـعه;342332 نوشت:
دوست عزیز خاد الیمانی همیشه این قدر محسوس از جواب فرار میکنید؟؟؟ پاسخ دهید: نقل اگر شخصی با همین نشانه ها (وصیت/سلاح/پرچم) ادعای یمانی بودن بکند شما چطور میخواهید بگویید امکان ندارد؟؟؟؟

برادر عزیز جالبه که بدونید این اولین بار نیست که یک مدعی با این روایت صاحب وصیت و سلاح پرچم پیامبر بودن ادعا میکنه. تا کنون مدعیان زیادی از این روایت قصد سوء استفاده داشتند از دوره بنی عباس تابحال قریب به 70نفر با چنگ به این حدیث وصیت ادعای مهدویت کردند واولین انها خلیفه عباسی مهتدی بالله بود که وقتی خلیفه شد دربالای منبر به این حدیث استناد نموده وخود را امام مهدی ویامنجی بشریت خواند. فکر میکنم شرحش در تاریخ ذهبی اومده. الان دسترسی به منابع ندارم اگر از دوستان کسی تاریخ ذهبی رو داره میتونه مراجعه کنه و ببینه. به قول یکی از اساتید از این گاطعی بزرگتر که خلیفه عباسی بود وکلا عرب وعجم دراختیارش بود وفرمانروایی میکرد هیچ غلطی نتونست بکنه حالا ایشان باچندنفر دیوانه وعاقل الوالدین کجا رو میخواد فتح کنه؟!!

امین.ز;342564 نوشت:

دلش خواسته به کسی هم ربطی نداره!!!!

این در جواب شما بود که گفتی ,‌فقط و فقط دست امام زمان ع هست.
و هیچ دلیلی هم نداری واسه این حرفت.
و اتفاقا بر عکس حرفت , روایات چیزه دیگه ای می گند.
تو همون تاپیک مربوطه قبلا بحث شده.

امین.ز;342564 نوشت:

عزیزم من نمیدونم شما چند سالته. اما اینجور استدلالات رو اگه جائی ارائه بدی باور کن مسخره ت می کنن!

نه نمی کنند , چون می دونند طرف صحبتم کی هست :

چون که با کودک سر و کارت فتاد -- پس زبان کودکی باید گشاد

امین.ز;342564 نوشت:

الان مثلاً [="red"]عمّه [/]ی دوست بنده بیاد بگه مواریث ائمه دست منه.

عزیزم دقت کن ,
امام باقر ع : از هیچ‌ کس ابداً تبعیت نکن تا [="Red"]مردی[/] را از فرزندان حسین (ع) ببینی که با اووصیت رسول خدا (ص) و پرچم او و سلاح او باشد . تفسیر العیاشی ج 1 ص 64 . بحار الأنوار ج 52 ص 222 . إلزام الناصب ج 2 ص 96

امین.ز;342564 نوشت:

بعد به بگیم طبق این دلایل محکم و مستدل نباید دست شما باشه پس شما دروغ میگی. اصلاً دلیلت برای اینکه بگی این مواریث نزد شما هستن چیه؟ بعد ایشون جواب بده این چیزا به شما ربطی نداره امام زمان دلش خواسته این مواریث رو به من داده! خداوکیلی ققبول می کنی؟!!

بر فرض اینکه مرد باشه طرف مقابل و ادعا کنه ,[="red"] بله , چرا که نه ؟[/]

مگه امام باقر ع به ما گفتند دنبال این باشید ببینید اینها رو از کجا آوده ؟؟؟

دقیق باش عزیز :

امام باقر ع : از هیچ‌ کس ابداً تبعیت نکن تا [="Red"]مردی[/] را از [="red"]فرزندان حسین[/] (ع) ببینی که با او [="red"]وصیت رسول خدا (ص) و پرچم او و سلاح او باشد [/]. تفسیر العیاشی ج 1 ص 64 . بحار الأنوار ج 52 ص 222 . إلزام الناصب ج 2 ص 96

از امام ع جلو نزن.
منظورت از دلایل محکم هموناست که قبلا تو اون تاپیک خوندیم دیگه آره ؟ مگر به خیال خودت محکم باشه / خسته نباشی.

امین.ز;342564 نوشت:

باور کن الان دوستان حاضر در بحث دارند به این شیوه ی استدلال شما در یک محیط علمی میخندن!

نمی دونم چرا باید بخندند... ولی بذار بخندند.
بدكاران (در دنيا) پيوسته به مؤمنان مي‏خنديدند.( 29 آیه مطففین)
و چون بر ايشان مى‏گذشتند اشاره چشم و ابرو با هم رد و بدل مى‏كردند .( 30 آیه مطففین)
ولي امروز مؤمنانند که به كافران مي‏خندند.( 34 آیه مطففین)

امین.ز;342564 نوشت:

چی رو باید متوجه بشم عزیزم؟ خب باشه ایشون تشریف بیارن توی یک کنفرانس زنده و مستقیم ازشون بپرسیم که دیگه مطمئن بشیم!!

در غیبت موقتی به سر می برند.
این خودش می تونه یک امتحان باشه. ( مومنین از کفار ).
الحمدلله " وصیت " و " پرچم " و " سلاح " جایی واسه شک و شبهه باقی نمی گذاره.

امام باقر (ع) فرمود : هر چیزی برای شما ایجاد اشکال یا شبهه کند [="red"]وصیت و پرچم و سلاح پیامبر خدا (ص) جای هیچ گونه شبهه و اشکال برایتان باقی نمی‌ گذارد.[/]
تفسیر العیاشی ج 1 ص 64 . بحار الأنوار ج 52 ص 222 . إلزام الناصب ج 2 ص 96

اگر باز می خوای مسخره کنی و بخندی , بهتره اول به این فکر کنی که با امام زمان ع کنفرانسی تا حالا مستقیم نذاشتی و نه در غیبت صغری و نه کبری.

امین.ز;342564 نوشت:

ضمناً خواهش میکنم شما مثل اون دوست فراریمون ( خادم الیمانی) روایات رو تحریف نکنید. این روایت که میفرماید از او سوالات مشکلی بپرسید در مورد کسی هست که ادعا میکنه امام زمانه نه یمانی.

[="red"]توهم [/]اینو داری که همه ( مخالفین شخص شما ) در حال [="red"]فرار [/]هستند از دید شما ؟
اتفاقا شما هستید که چپ و راست با نوشتن کلمه[="red"] " فرار " [/]در جمله هاتون , می خواید ذهن خواننده رو منحرف کنید تا خیال کنند واقعا طرف مقابل شما پاسخی براتون نداره , و اینطوری با نوشتن این کلمه می تونید یک نفس راحتی بکشید .

طلایی که پاکه چه منتش به خاک.
ایشون که یک تنه بسیار خوب و منطقی و حدیثی و قرانی پاسخ میدهند.
نه فقط به شما بلکه به هر کس که طرف مقابلش هست.
عینک توهم رو بردارید.

امین.ز;342564 نوشت:

از مفضل بن عمر روایت شده که گفت: شنیدم امام صادق ع می فرماید: همانا صاحب این امر را دوغیبت است که در یکی از آن دو نزد خانواده خود بازمی گردد و در دیگری گفته می شود: او مرده است، در کدام سرزمین رهسپار است؟ عرض کردم: چون آن زمان پیش آ ید ما چه کنیم؟ فرمود: اگر ادعا کننده ای مدعی شد( که من همان موعودم) از او آن مسائل بزرگ را که فقط کسی چون ا و می تواند بدان پاسخ دهد بپرسید.
غیبت نعمانی باب 14 ح 9

عبارت داخل پرانتز رو از کجا وارد کردی ؟
چون به هوای نفست خورد اضاف کردی ؟
منظور امام ع کاملا مشخص و طبق قران است , که هر کس ادعایی می کند باید علم داشته باشد ,‌پس برسیش کنید و ازش سوال کنید.
روشنه عزیزم.
تحریف نکن طبق هوای نفست.

امین.ز;342564 نوشت:

کدوم سوال عزیزم؟ کدوم روایت رو میگی شما؟

خسته نباشی.
اصلا بحث من با شما سره چی بود ؟
وصیت - پرچم - سلاح.

امام باقر ع :از هیچ‌ کس ابداً تبعیت نکن تا مردی را از فرزندان حسین (ع) ببینی که با اووصیت رسول خدا (ص) و پرچم او و سلاح او باشد . تفسیر العیاشی ج 1 ص 64 . بحار الأنوار ج 52 ص 222 . إلزام الناصب ج 2 ص 96

امین.ز;342564 نوشت:

1-پسر گل! از ت خواهش میکنم فقط به شنیده ها اکتفا نکن.
2-فقط به سایت احمداسماعیل هم مراجعه نکن. کتاب بخون.


1- چشم حتما. والا اگر به شنیده هام فقط اکتفا کرده بودم الان اینجا جای شما بودم.
2- اینم چشم و من اتفاقا بعد از خوندن سایت ها و دلایل مخالفین , ایمانم قوی تر شد.
عزیز... ما خود از مَستانِ این مِی بوده ایم...

امین.ز;342564 نوشت:

مگه اجنه نیامدند به خدمت سیدالشهدا سلام الله علیه و از ایشون درخواست کردند که اجازه ی جهاد بهشون بدند و امام حسین ع قبول نکردند؟ مگه ملائکه نمیخواستن دخالت کنن و ایشون اجازه ندادن؟

بله دقیقا.

امین.ز;342564 نوشت:

پس چرا طبق صریح روایت خیلی از فتوحات امام زمان ارواحنا فداه توسط اجنه صورت میگیره؟!! معاذ الله این توهین به امام حسین سلام الله علیه هست؟؟!! سبحان الله از دست شما جوونا!!


انیشتین... راه شناخت حجت الهی رو گفتیم نه اینکه ملائکه و اجنه واسشون کاری نمی کنند.
ای بابا...
چه بسا هنگام قیام امام زمان ع , اتفاقات عجیب غریبی بی افته , اما اون لحظه دیگه موقع شناخت حضرت نیست و اون اتفاقات واسه اثبات این نیست که من بقیه الله هستم.
دقت کن.

يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلَائِكَةَ لَا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ وَيَقُولُونَ حِجْرًا مَّحْجُورًا (22 فرقان)
مکارم: (آنها به آرزوي خود مي‏رسند) اما [="red"]روزي كه فرشتگان را مي‏بينند روز بشارت مجرمان نخواهد بود![/] (بلكه روز مجازات و كيفر آنان است) و مي‏گويند ما را امان دهيد ما را معاف داريد.

امین.ز;342564 نوشت:

سعی کن زیاد احساساتی نشی عزیزم! آروم و منطقی پیش برو انشاءالله حقیقت برات روشن میشه

:ok:

امین.ز;342564 نوشت:

عزیز دلم باز که روایت رو تحریف کردی؟ چرا اینجوری میکنین شما بخدا این تحریف تاوان داره ها.
اصل روایت در غیبت نعمانی باب17 7ح5 اینه:
منصور بن حازم از امام صادق ع روایت کرده که آن حضرت فرمود: هنگامی که پرچم حق برافراشته شود اهل مشرق و مغرب آن را لعنت می کنند، به او عرض کردم: از چه رو چنان می شود؟ فرمود: به خاطر آنچه که از بنی هاشم دیده اند.

عجب... .
برادر مجبور نیستید تند تند جواب بدید که اینقدر فاجعه به بار بیاد.

برو بالا و دوباره نوشته ی منو بخون و تامل کن تا متوجه بشی.
من چیزی جز این نگفتم.
سبحان الله...

امین.ز;342564 نوشت:

یعنی بنی هاش م قبل از ظهور ایشان مرتکب اعمالی شدند که مردم رو به رنج و عذاب انداختند و و قتی امام زمان ارواحنا فداه قیام میکند [="red"]مردم گمان میکنن معاذالله ایشون هم مثل اون قبلی هاست.[/] شما مطلب دیگه ای از این روایت متوجه میشی بفرما تا همه استفاده کنیم.

:Moteajeb!:

خوب به قول خودت گل پسر , میشه بگی من چی گفتم اون بالا ؟
گفتم نمی تونند تشخیص بدند که این حجت الهی است.
سبحان الله...
برادر دقت کنید.

امین.ز;342564 نوشت:

تو رو حون احمد اسماعیل موعظه نکن! باور کن وقتی یکی از پیروان گاطعی موعظه میکنه یه جوری میشم!

آره چون مغرور هستی و خود پرست .

وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُواْ كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لاَ يَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ ﴿ بقره۱۷۱﴾

بدون ترجمه.

[="Blue"]اینقدر در این تاپیک نیز وارد مصداق نشوید.
[/]

دوست عزیز فقط و فقط و فقط حدیث امام باقر ع رو واسه من روشن کن نه بحث های بی خودی و ایراد های الکی به خیال خودت مهندسانه.

امام باقر (ع) فرمود : هر چیزی برای شما ایجاد اشکال یا شبهه کند [="red"]وصیت و پرچم و سلاح پیامبر خدا (ص) جای هیچ گونه شبهه و اشکال برایتان باقی نمی‌ گذارد[/] ... بر حذر باشید از کسانی که خود را به دروغ به آل محمد نسبت می‌ دهند . که [="red"]همانا برای آل محمد و علی (ع) پرچمی (یک پرچم) است [/]و برای دیگران پرچم ها . پس در جای خودت ثابت باش و از هیچ‌ کس ابداً تبعیت نکن تا مردی را از فرزندان حسین (ع) ببینی که با او [="red"]وصیت [/]رسول خدا (ص) و [="red"]پرچم [/]او و [="red"]سلاح [/]او باشد . تفسیر العیاشی ج 1 ص 64 . بحار الأنوار ج 52 ص 222 . إلزام الناصب ج 2 ص 96

[="red"]موارد قرمز شده رو توضیح بده .
یعنی چی شک و شبهه ای باقی نمیذاره این موارد ؟
یعنی چی یک پرچم واسه آل محمد و علی است ؟
وصیت رسول خدا , منظورش چیست ؟
پرچم منظورش چیست ؟
سلاح منظورش چیست ؟[/]

baghiatosalam;342655 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : امین.ز دلش خواسته به کسی هم ربطی نداره!!!! این در جواب شما بود که گفتی ,‌فقط و فقط دست امام زمان ع هست. و هیچ دلیلی هم نداری واسه این حرفت. و اتفاقا بر عکس حرفت , روایات چیزه دیگه ای می گند. تو همون تاپیک مربوطه قبلا بحث شده.


اولاً حالا نفهمیدیم بالاخره قبول داری مواریث ائمه ع جز در دست امام مان نمیتونه باشه یا نه؟ اگه قبول نداری پس دست عمه ی دوست منم میتونه باشه دیگه؟ مگه نه؟ حالا به قول تو دست عمه ش نه دست عموش که میتونه باشه. من حرفم اینه اگه فردا عموی دوست من ادعا کرد که مواریث ائمه دستشه باید قبول کنیم یا نکنیم؟! میتونی جواب این سوالمو بدی؟ گمان نکنم بتونی!! میدونی چرا؟ چون افراد زیادی با همین روایت ادعای مهدویت کردند که اولینشون خلیفه عباسی مهتدی بالله بود که وقتی خلیفه شد دربالای منبر به این حدیث استناد نموده وخود را امام مهدی ویامنجی بشریت خواند. فکر میکنم شرحش در تاریخ ذهبی اومده. الان دسترسی به منابع ندارم اگر از دوستان کسی تاریخ ذهبی رو داره میتونه مراجعه کنه و ببینه. بود. پس احمد اسماعیل اولینش نیست احتمالاً آخریش هم نخواهد بود!

ثانیاً اگه برای سوال بالا جوابی پیدا کردی این روایت رو که میفرماید صاحب وصیت از خصوصیات امام است رو جواب بده

عن أبي جعفر وأبى عبد الله عليهما السلام قال : الامام يعرف بثلاث خصال ، انه أولى الناس بالذي كان قبله ، وعنده سلاح رسول الله صلى الله عليه وآله ، وعنده الوصية ، وهو الذي قال الله تعالى : إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا (النساء:58) ، وقال : السلاح فينا بمنزلة التابوت في بني إسرائيل ، يدور الملك حيث دار السلاح كما كان يدور حيث دار التابوت

امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فرمودند : امام با سه خصوصیت شناخته می شود . همانا او نزدیکترینِ مردم به کسی که قبل از اوست می باشد . و نزد او سلاح رسول الله (ص) است . و وصیت با او می باشد . او همان کسی است که خداوند متعال فرمود : همانا خداوند به شما امر می کند که امانتها را به صاحبش برسانید (النساء:58) . و فرمودند : آن سلاح در ما ، مانند تابوت است در بنی اسرائیل . مُلک در همانجایی است که سلاح باشد ، همانگونه که همان جایی بود که تابوت باشد . بصائر الدرجات ص 200 . تفسير العياشي ج 1 ص 249 . بحار الانوار ج 23 ص 277

baghiatosalam;342655 نوشت:
در غیبت موقتی به سر می برند. این خودش می تونه یک امتحان باشه. ( مومنین از کفار ).

خب خوبه دیگه!!! نصی هم دارین که یمانی که همون مهدی اوله و با حفظ سمت همون حضرت خضر و حضرت عیسی و ... هم هست ( اینا همه اعتقادات دوستای شماست ها باور ندری از انصار عربش بپرس) غیبت میکنه یا چون شما میگی غیبت کرده ما باید قبول کنیم؟ ببینم اگه اومده که غیب بشه اصلاً چرا اومد؟! امام زمان روحی فداه که هستند دیگه چه نیازی به این آقا هست؟! جوابی داری؟! گمون نکنم!!

از مفضل بن عمر روایت شده که گفت: شنیدم امام صادق ع می فرماید: همانا صاحب این امر را دوغیبت است که در یکی از آن دو نزد خانواده خود بازمی گردد و در دیگری گفته می شود: او مرده است، در کدام سرزمین رهسپار است؟ عرض کردم: چون آن زمان پیش آ ید ما چه کنیم؟ فرمود: اگر ادعا کننده ای مدعی شد( که من همان موعودم) از او آن مسائل بزرگ را که فقط کسی چون ا و می تواند بدان پاسخ دهد بپرسید.
غیبت نعمانی باب 14 ح 9

baghiatosalam;342655 نوشت:
عبارت داخل پرانتز رو از کجا وارد کردی ؟ چون به هوای نفست خورد اضاف کردی ؟ منظور امام ع کاملا مشخص و طبق قران است , که هر کس ادعایی می کند باید علم داشته باشد ,‌پس برسیش کنید و ازش سوال کنید. روشنه عزیزم. تحریف نکن طبق هوای نفست.

نه گل پسر! داشتی این روایت رو به یکی دیگه میچسبوندی! خواستم توضیح بدم این روایت در مورد امام زمان عج هست. یعنی کسی که ادعای امام زمان بودن داره باید ازش مسائل مهم بپرسیم نه کسی که ادعای یمانی بودن داره! متوجه شدی یا با توضیح بدم؟

baghiatosalam;342655 نوشت:
انیشتین... راه شناخت حجت الهی رو گفتیم نه اینکه ملائکه و اجنه واسشون کاری نمی کنند. ای بابا... چه بسا هنگام قیام امام زمان ع , اتفاقات عجیب غریبی بی افته , اما اون لحظه دیگه موقع شناخت حضرت نیست و اون اتفاقات واسه اثبات این نیست که من بقیه الله هستم. دقت کن.

تو پسر خوبی هستی! جدی میگم. فقط مشکل اینه فکر میکنی زرنگی! البته یکم بزرگتر که بشی این توهم از سرت می افته منم جوونیام همینجورری بودم!

ببین گل پسر این نوشته ی تو بود:

baghiatosalam;342655 نوشت:
حاشا که امام زمان ع به امام حسین ع توهین کند. و واسه اینکه خلیفه اللهی بودن خودش رو اثبات کند , از رسول خدا پیشی بگیرد , کلی معجزه ارائه دهد و امام حسین ع اولی تر بودند واسه این کار , اما لب تشنه و خسته و یار کم و در گرما و با زن و بچه و ناموس و قاموس به وحشتناک ترین حالت ممکن تیکه پاره شدند و با داشتن 72 اسم اعظم , خیلی عادی و مثل بشر عادی با آنها برخورد کردند , و حال امام زمان ع العیاذبالله سیرک راه بندازند ؟؟؟؟
حاشا....

که من برای اینکه به خطا نری اون مطلب رو گفتم که اگه امام زمان عج معجزه هم بیارند یا از اجنه کمک بگیرند به امام حسین ع توهین نکردند. گرفتی عزیزم؟

baghiatosalam;342655 نوشت:
اینقدر در این تاپیک نیز وارد مصداق نشوید.

الان من وارد مصداق شدم؟! کجا؟ میشه بگی؟ غیر از اینکه جواب خودتو دادم که گفتی در غیبت هستند؟!

baghiatosalam;342655 نوشت:
امام باقر (ع) فرمود : هر چیزی برای شما ایجاد اشکال یا شبهه کند وصیت و پرچم و سلاح پیامبر خدا (ص) جای هیچ گونه شبهه و اشکال برایتان باقی نمی‌ گذارد ... بر حذر باشید از کسانی که خود را به دروغ به آل محمد نسبت می‌ دهند . که همانا برای آل محمد و علی (ع) پرچمی (یک پرچم) است و برای دیگران پرچم ها . پس در جای خودت ثابت باش و از هیچ‌ کس ابداً تبعیت نکن تا مردی را از فرزندان حسین (ع) ببینی که با او وصیت رسول خدا (ص) و پرچم او و سلاح او باشد . تفسیر العیاشی ج 1 ص 64 . بحار الأنوار ج 52 ص 222 . إلزام الناصب ج 2 ص 96

پسر خوب! باور کن اگه همین روایتی که آدرسشو دادی کامل بخونی همه چیز برات روشن میشه!

فقط یک سوال دارم جون من همین یک سوال منو جواب بده قول میدم این روایت رو کامل برات میشکافم.

به نظر تو منظور از این «مردی را از فرزندان حسین (ع) که با او وصیت رسول خدا (ص) و پرچم او و سلاح اوست» در این روایت کسی به جز امام زمان ارواحنا فداه است؟

همین یک سوال منو خواهش میکنم جواب بده.




یا علی مدد

امین.ز;342651 نوشت:
برادر عزیز جالبه که بدونید این اولین بار نیست که یک مدعی با این روایت صاحب وصیت و سلاح پرچم پیامبر بودن ادعا میکنه. تا کنون مدعیان زیادی از این روایت قصد سوء استفاده داشتند از دوره بنی عباس تابحال قریب به 70نفر با چنگ به این حدیث وصیت ادعای مهدویت کردند واولین انها خلیفه عباسی مهتدی بالله بود که وقتی خلیفه شد دربالای منبر به این حدیث استناد نموده وخود را امام مهدی ویامنجی بشریت خواند. فکر میکنم شرحش در تاریخ ذهبی اومده. الان دسترسی به منابع ندارم اگر از دوستان کسی تاریخ ذهبی رو داره میتونه مراجعه کنه و ببینه. به قول یکی از اساتید از این گاطعی بزرگتر که خلیفه عباسی بود وکلا عرب وعجم دراختیارش بود وفرمانروایی میکرد هیچ غلطی نتونست بکنه حالا ایشان باچندنفر دیوانه وعاقل الوالدین کجا رو میخواد فتح کنه؟!!

سلام (البته برادر نیستم)

پس با این مطلبی که شما گفتید استناد به اولین ها هم باطل میشود! یعنی جناب خادم الیمانی دیگر نمیتواند بگوید هرکس زودتر استناد کرد حجت خدا همان است! چون اگر قرار بود طبق این استدلال جناب خادم الیمانی پیش برویم الان باید 70تا حجت خدا قبل از احمد الحسن میداشتیم!

اما در کل اگر تا الان هیچ کس هم ادعا نکرده باشد بازهم از جواب دادن به سوال من ناتوان است و حتی حاضر نیست دراین مورد اظهار نظر کند چون جای هیچ توجیهی برایش نمانده است و ترجیح میدهد با زیاد شدن پست ها سوال من را به فراموشی بسپارد که نمیتواند چون من این دفعه مثل دفعه قبل مسافرتی در پیش ندارم و پیگیر سوالم هستم تا رسواییه این جماعت بیش از پیش برای همه روشن شود!!!!!

دوست عزیز جناب خادم الیمانی شما نشانه هایی را برای حجت خدا ذکر کردید که هرکسی میتوانید بلند شود و با آنها احتجاج کند و خود را امام معرفی کند!
مثلا الان خود من میتوانم اینکار را بکنم!
بعد شما پاسخ میدهید: طبق قسم جلاله ی معصومین امکان ندارد!
با ابن حرفتان یاد فیلم مختار می افتم:

زمانی که لشگر یزید به سوی مکه برای کوبیدن کعبه در حرکت بود پسرزبیر خیالش راحت بود که خداوند از کعبه محافظت میکند و پرستوها میآیند و اصحاب فیل را سنگباران میکنند! و زمانی که این اتفاق نیافتاد خودش اعتراف کرد که : ((یا ما بر حق نیستیم یا یزید اصحاب فیل نیستند)

حال شما هم گمان میکنید شخص مورد نظرتان آن چنان بر حق است که هرکس جز او به این روایات استناد کند در جا خداوند او را سنگ میکند و به قسم جلاله ی معصومین ربطش میدهید!
نه برادر عزیز خداوند خودش حکیم است و میداند دارد چه میکند نیازی نیست شما از خدا جلو بزنید و مدام بر طبل خود بکوبید و بگویید : امکان ندارد!!

منتظر بی جوابی شما هستم!

امین.ز;342674 نوشت:
دست عمه ی دوست منم میتونه باشه دیگه؟ مگه نه؟

به کسی ربطی نداره امام زمان دست هرکی دلش بخواد میده:ghash:

شیـ«علی»ـعه;342711 نوشت:
سلام (البته برادر نیستم) پس با این مطلبی که شما گفتید استناد به اولین ها هم باطل میشود! یعنی جناب خادم الیمانی دیگر نمیتواند بگوید هرکس زودتر استناد کرد حجت خدا همان است! چون اگر قرار بود طبق این استدلال جناب خادم الیمانی پیش برویم الان باید 70تا حجت خدا قبل از احمد الحسن میداشتیم! اما در کل اگر تا الان هیچ کس هم ادعا نکرده باشد بازهم از جواب دادن به سوال من ناتوان است و حتی حاضر نیست دراین مورد اظهار نظر کند چون جای هیچ توجیهی برایش نمانده است و ترجیح میدهد با زیاد شدن پست ها سوال من را به فراموشی بسپارد که نمیتواند چون من این دفعه مثل دفعه قبل مسافرتی در پیش ندارم و پیگیر سوالم هستم تا رسواییه این جماعت بیش از پیش برای همه روشن شود!!!!! دوست عزیز جناب خادم الیمانی شما نشانه هایی را برای حجت خدا ذکر کردید که هرکسی میتوانید بلند شود و با آنها احتجاج کند و خود را امام معرفی کند! مثلا الان خود من میتوانم اینکار را بکنم! بعد شما پاسخ میدهید: طبق قسم جلاله ی معصومین امکان ندارد!

علیکم السلام خواهر محترمه

اگر کسی ادعایی دارد باید بتواند از فیلترهایی که قران برای تشخیص حجج الهی مشخص کرده است ، بگذرد!!
مهمترین دلیلی که حجج الهی با ان شناخته میشوند علم و حکمت است
علم لدنی هم مشخصاتی دارد که هر دیوانه یا فرصت طلبی نمیتواند انرا ادعا بکند، علمی است که مختص رسول الله(ص) و معصومین(ع) میباشد

از علم اکتسابی صحبت نمیکنم که نابغه ای با خواندن چند جلد کتاب و ارائه چند مقاله و مطلب انرا ادعا کند!
از علمی صحبت میکنم که معلم و مربی آن رب العالمین است که علم مطلق( العلیم) و حکمت مطلق(الحکیم) است
وحتی معیار نشانه های دیگر (وصیت و معرفی توحید حقیقی و دعوت به بیعت لله) وابسته به علم است.
برای اثبات توحید ، و جواب دادن به تئوریهای قدرتمند ماتریالیستها که تا کنون بصورت قطعی و محکم رد علمی و فلسفی نشده اند، علم لازم است و برای معرفی و شناساندن اسما الحسنی الهی و صفات الهی ، علم و حکمت لازم است که حجت الله و خلیفه الله تجلی صفات الهی در خلق است و البته تجلی این صفات نسبی است و مطلق نیست و تجلی مطلق این صفات فقط مختص ذات الله عز و جل میباشد.

برای استناد به وصیت و دفاع از ان هم علم لازم است . کتابی است بنام وصیت مقدس، که تمامی سئوالات و شبهات در مورد وصیت رسول الله(ص) و اینکه کسی بجز صاحبان آن نمیتوانند ادعایی در مورد ان داشته باشند و به بدروغ به ان احتجاج کنند، در ان موجود است. از تمامی علما و مدعیان علم سنگین دعوت میشود به این کتاب پاسخ دهند و بر مبنای ثقلین ان را رد علمی کنند و اگر توانستند این تحدی را اجابت کنند! در انصورت ادعای شما اثبات میشود که هر فرصت طلبی میتواند بدروغ به این وصیت احتجاج کند!

شناخت محکم و متشابه قرآن و برگرداندن متشابه قران به محکم آن علمی میخواهد که مختص معصومین(ع) است
تفسیر حروف مقطعه قران علمی میخواهد که مختص معصومین(ع) است و کسی توانایی ورود به این حوزه را ندارد
اثبات حقانیت و تفسیر آیات قران از طریق علم حروف ، علمی میخواهد که مختص معصوم(ع) است و کار هر دیوانه و فرصت طلبی نیست

آشنایی به کتب آسمانی قبلی، و تسلط مطلق بر مفاهیم تورات و انجیل و تفسیر انها و احتجاج به آنها علمی میخواهد که مختص معصوم(ع) است
تعبیر رویا و معرفی عالم ملکوت و اسرار غیبی علم میخواهد

مگر کسی که علم ندارد میتواند علمای هردین و مذهبی را به مناظره رسمی و از طریق کتب و منابع خودشان دعوت کند و با انان تحدی علمی کند؟؟
با دو سئوال سنگین و اساسی و یا یک تناقض در مطلب بلافاصله رسوا و باطل میشود!!

مگر کسی که دعایش از سقف اتاق بالاتر نمیرود میتواند ، علما و بزرگان را به مباهله دعوت کند؟! مطمئنا بلافاصله رسوا میشود!!
هر دعایی که مستجاب نمیشود ، استجابت دعا نیاز به معرفت حقیقی الله و حضور قلب و تقوی مطلق و نفس مطمئنه دارد ، و همه اینها با علم حقیقی و یقین در حد شهود بدست میاید.

مگر فردی عادی و فرصت طلب میتواند علما را بطور رسمی دعوت به طلب معجزه ای مانند معجزات انبیا پیشین بکند؟ که بلا فاصله کذب و دروغگو بودنش مشخص میشود!


مطلب زیاد است ولی محدودیت بسیار، هر چند پیش بینی میشود که بجای پاسخ علمی و قانع کننده به تکرار شبهات سطحی ادامه داده شود !

الحمد لله رب العالمین

خادم الیمانی(ع);342934 نوشت:
علیکم السلام خواهر محترمه

السلام برشما
حرفهایی که منتظرش بودم را بالاخره زدید:

خادم الیمانی(ع);342934 نوشت:
علم لدنی هم مشخصاتی دارد که هر دیوانه یا فرصت طلبی نمیتواند انرا ادعا بکند، علمی است که مختص رسول الله(ص) و معصومین(ع) میباشد

خدا خیرت دهد! منظورت 14 معصوم خودمان است دیگه؟

خادم الیمانی(ع);342934 نوشت:
!مگر کسی که علم ندارد میتواند علمای هردین و مذهبی را به مناظره رسمی و از طریق کتب و منابع خودشان دعوت کند و با انان تحدی علمی کند؟؟

خادم الیمانی(ع);342934 نوشت:

با دو سئوال سنگین و اساسی و یا یک تناقض در مطلب بلافاصله رسوا و باطل میشود!!!

حالا که دیدیم توانسته اما از ترس مناظره حضوری در غیبت صغری به سر میبرد و به مناظره ی کتبی بسنده میکند و فلسفه ی این غیبت ترس از رسوایی است و بس! و قصد دارد در این مدت غیبتش شیعه را به جان شیعه بیاندازد!!!!

خادم الیمانی(ع);342934 نوشت:
مگر کسی که دعایش از سقف اتاق بالاتر نمیرود میتواند ، علما و بزرگان را به مباهله دعوت کند؟! مطمئنا بلافاصله رسوا میشود!!

خادم الیمانی(ع);342934 نوشت:

هر دعایی که مستجاب نمیشود ، استجابت دعا نیاز به معرفت حقیقی الله و حضور قلب و تقوی مطلق و نفس مطمئنه دارد ، و همه اینها با علم حقیقی و یقین در حد شهود بدست میاید. .

من هم میتوانم علما را به مباهله دعوت کنم! اما فقط میتوانم دعوت کنم! نمیتوانم انجام دهم! و از ترس انجامش میتوانم بگویم فعلا در غیبت صغری هستم و هروقت خوب مردم را به جان هم انداختم زمان غیبتم تمام میشود ! این هم روشیست خب....

خادم الیمانی(ع);342934 نوشت:
!مگر فردی عادی و فرصت طلب میتواند علما را بطور رسمی دعوت به طلب معجزه ای مانند معجزات انبیا پیشین بکند؟ که بلا فاصله کذب و دروغگو بودنش مشخص میشود!

چرا نتواند؟ آخرالزمان است و دشمن از هر حربه ای برای تفرقه استفاده میکند! میتواند خوب هم میتواند منتهی خوب دعوتهایش را میکند و منتظر مینشیند تا غیبتش به پایان برسد بعد از غیبتش هم که رسوا شد مهم نیست ! مهم اینه که طی مثلا 12 یا 20 سال تفرقه رو ایجاد کرده و دشمن رو به هدفش رسونده!

خادم الیمانی(ع);342934 نوشت:
مطلب زیاد است ولی محدودیت بسیار، هر چند پیش بینی میشود که بجای پاسخ علمی و قانع کننده به تکرار شبهات سطحی ادامه داده شود !

مطلب بسیار است اما هرچه بیشتر از این مطالب مفیدتان رو کنید بیشتر رسوا میشوید! چون هیچ کدامش را تا به حال این مدعی دروغینی که من میشناسم انجام نداده است!

خادم الیمانی(ع);342934 نوشت:
کتابی است بنام وصیت مقدس، که تمامی سئوالات و شبهات در مورد وصیت رسول الله(ص) و اینکه کسی بجز صاحبان آن نمیتوانند ادعایی در مورد ان داشته باشند و به بدروغ به ان احتجاج کنند، در ان موجود است. از تمامی علما و مدعیان علم سنگین دعوت میشود به این کتاب پاسخ دهند و بر مبنای ثقلین ان را رد علمی کنند و اگر توانستند این تحدی را اجابت کنند! در انصورت ادعای شما اثبات میشود که هر فرصت طلبی میتواند بدروغ به این وصیت احتجاج کند!

بگو کسی که این کتاب رو نوشته بیاد حضوری بشینه با هم بحث کنیم ببینیم کی رسوا میشه!!!

حال دیدید که هر فرد دیوانه و فرصت طلبی میتواند با کمک چند ترفند ساده تمام این ادعاها را بکند؟؟؟؟

شیـ«علی»ـعه;342939 نوشت:
خدا خیرت دهد! منظورت 14 معصوم خودمان است دیگه؟

معصومینی که در وصیت رسول الله(ص) ذکر شده است
شیـ«علی»ـعه;342939 نوشت:
حالا که دیدیم توانسته اما از ترس مناظره حضوری در غیبت صغری به سر میبرد و به مناظره ی کتبی بسنده میکند و فلسفه ی این غیبت ترس از رسوایی است و بس! و قصد دارد در این مدت غیبتش شیعه را به جان شیعه بیاندازد!!!!

لا اله الا الله
زمانی که حاضر بود ، اقایان مدعی علم کجا تشریف داشتند؟
مگر نمیدانستند:اذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِی أُمَّتِی فَلْیُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ یَفْعَلْ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَهِ
هنگامی که بدعت در امتم ظاهر شود پس بتحقیق عالم علمش را آشکار میکند پس کسی که ان را انجام نمیدهد پس لعنت خدا بر او باشد

چرا در مورد دعوتهای دروغین قبلی واکنش نشان دادند و مدعی را از نظر علمی رسوا و باطلش کردند!
و چرا در حال حاضر پاسخی به علم ارائه شده نمیدهند ، پس بر مدعیان علم لازم است از طریق ثقلین ابطال علمش را نشان دهند!

عیسی (ع) هم وقتی ظهور کرد ، با آنکه منتظرش بودند ،علمای فاسد یهود همین ادعا ها را در موردش تکرار کردند که عیسی(ع) میخواهد بنی اسرائیل را دچار تفرقه کند و تاریخ و سنت
دعوتهای الهی تکرار میشود همانگونه که معصومین(ع) پیش بینی کرده بودند!!!

شیـ«علی»ـعه;342939 نوشت:
چرا نتواند؟ آخرالزمان است و دشمن از هر حربه ای برای تفرقه استفاده میکند! میتواند خوب هم میتواند منتهی خوب دعوتهایش را میکند و منتظر مینشیند تا غیبتش به پایان برسد بعد از غیبتش هم که رسوا شد مهم نیست ! مهم اینه که طی مثلا 12 یا 20 سال تفرقه رو ایجاد کرده و دشمن رو به هدفش رسونده!

در این که آخر الزمان است شکی نیست مگر برای غافلان
و مطالب دیگرتان ، شعارهایی سطحی بود!!!
عرض کردم اگر مدعی هستید که حق را میگویید بفرمایید مطالب ارائه شده را رد علمی کنید

شیـ«علی»ـعه;342939 نوشت:
بگو کسی که این کتاب رو نوشته بیاد حضوری بشینه با هم بحث کنیم ببینیم کی رسوا میشه!!! حال دیدید که هر فرد دیوانه و فرصت طلبی میتواند با کمک چند ترفند ساده تمام این ادعاها را بکند؟؟؟؟

این بهانه ها و لجبازیهای کودکانه لازم نیست ، شما و اساتیدتان ، صفحه ای از علوم منتشره را از طریق ثقلین رد علمی کنید ، کافی است!

و باور بفرمایید شما با این لجبازیهایتان ، بهانه های سطحیتان تحقیر ها و تهمتها و توهینهایتان بزرگترین دلیل حقانیت مدعی ، برای صاحبان اندیشه میباشید!
الحمد لله رب العالمین

خادم الیمانی(ع);342698 نوشت:
بنده مطالبم را مبتنی بر ثقلین عرض کردم که منظور و مفهوم اصلی ازسلاح، علم وحکمت است

خب این نظر شماست که برای ما پذیرفته نیست چون با آسمان و ریسمان بافتن هم قادر به اثبات آن نبودید و حتی یک روایت صریح هم نتوانستید بیاورید که سلاح همان علم است. اما دیدی که در روایتی که نقل کردم دقیقاً منظور از سلاح همان ابزارآلات جنگی بود.

مگر اینکه شما نبی مرسل یا امام معصوم باشی که مجبور به قبول نظرت شویم!

خادم الیمانی(ع);342698 نوشت:
و منکر سلاح فیزیکی و شمشیر نیز نشدم

خوبه یک قدم جلو اومدی همینجوری یک قدم یک دم جلو بیای انشاءالله به راه راست هدایت میشی!!

خادم الیمانی(ع);342698 نوشت:
فقط عرض کردم برای احتجاج در مرحله دعوت مناسب نمیباشد

خادم الیمانی(ع);342698 نوشت:
و وقتی قیام و جهاد مسلحانه به قائم(ع) تحمیل شد ، سلاح شمشیر هم کاربرد پیدا خواهد کرد انشا الله


لطفاً خواهش میکنم جواب این سوال رو بده که خیلی چیزا معلوم بشه:

منظورت مرحله ی دعوت کی هست؟ مرحله ی دعوت امام زمان عج یا مرحله ی دعوت یمانی؟؟؟؟؟ جهاد مسلحانه به کی تحمیل بشه؟؟ به امام زمان عج یا یمانی؟؟؟؟

اینو جواب بدی خیلی از مسائل حل میشه!

خادم الیمانی(ع);342698 نوشت:
و نیاز به توضیح بیشتر هم نمیبینم ،و بدنبال این هم نیستم که صحت مطالبم را به هر قیمتی به خوانندگان نشان دهم پس شما هم مطالب خود را ارائه کنید قضاوت بر عهده خوانندگان محترم که انشاالله صاحبان تعقل و تفکر خود بهترین نظر را انتخاب خواهند کرد :

اتفاقاً منم از بحث با امثال شما گاطعیون خسته شدم. قضاوت با حق طلبان

امین.ز;342978 نوشت:
خب این نظر شماست که برای ما پذیرفته نیست چون با آسمان و ریسمان بافتن هم قادر به اثبات آن نبودید و حتی یک روایت صریح هم نتوانستید بیاورید که سلاح همان علم است. اما دیدی که در روایتی که نقل کردم دقیقاً منظور از سلاح همان ابزارآلات جنگی بود.

امام صادق (ع) فرمود: «همانا مثل سلاح در ميان ما (اهل بيت) مانند تابوت است در بني اسرائيل. همان طور كه [در بني اسرئيل] هر كس صاحب تابوت بود، صاحب ملك بود. پس هر كس از ما سلاح نزدش باشد علم نزد او است. كافي ج1 ص238


امام رضا (ع) فرمود: «امام باقر (ع) می‌فرمود: همانا مَثل سلاح در ما مانند تابوت است در بنی‌اسرائیل. یعنی هر كسی تابوت نزدش بود نبوت برای او بود و به همین صورت هر كدام از ما كه نزدش سلاح باشد صاحب امر است. از ایشان سؤال شد: آیا سلاح از علم جدا است؟امام رضا (ع) فرمود: خیر. كافی ج 1 ص 238

احادیث بحد کافی واضح و روشن هستند که نیاز به توضیح اضافی نداشته باشد یعنی علم و سلاح بر هم منطبق و از هم جدا نیستند.

و برای نفهمیدن این موضوع یا باید انسان مشکل آی کیو داشته باشد یا عمدا خودش را به نفهمی بزند تا از حق فرار کند!

امین.ز;342978 نوشت:
لطفاً خواهش میکنم جواب این سوال رو بده که خیلی چیزا معلوم بشه: منظورت مرحله ی دعوت کی هست؟ مرحله ی دعوت امام زمان عج یا مرحله ی دعوت یمانی؟؟؟؟؟ جهاد مسلحانه به کی تحمیل بشه؟؟ به امام زمان عج یا یمانی؟؟؟؟ اینو جواب بدی خیلی از مسائل حل میشه!

پرچم حق یکی است و تعدد پذیر نیست که تو این دو پرچم را از هم جدا میدانی

رواية الإمام الباقر (ع): وليس في الرايات راية أهدى من راية اليماني ، هي راية هدى ، لأنه يدعو إلى صاحبكم ، فإذا خرج اليماني حرم بيع السلاح على الناس وكل مسلم ، وإذا خرج اليماني فانهض إليه فإن رايته راية هدى ، ولا يحل لمسلم أن يلتوي عليه ، فمن فعل ذلك فهو من أهل النار ، لأنه يدعو إلى الحق وإلى طريق مستقيم .
«در پرچـم‌ها پرچـمي هدايت‌كننده‌تر از پرچم يماني نيست و آن پرچم هدايت است چون كه شما را به صاحبتان دعوت مي‌كند، و اگر يماني خروج (قيام) كرد، فروختن اسلحه حرام مي‌شود. و اگر يماني خروج كرد، به پا خيز به سوي او كه همانا پرچمش پرچم هدايت است. و جايز نيست مسلمانان از او سرپيچي كنند، و اگر كسي اين كار را انجام دهد از اهل جهنم مي‌باشد. زيرا كه او دعوت به حق و هدايت به راه راست مي‌كند.» الغيبه النعماني ص264، بحار الانوار ج52 ص232

یمانی صاحب پرچم هدایت مطلق است:
1- وليس في الرايات راية أهدى من راية اليماني
2-هي راية هدى
3-وإذا خرج اليماني فانهض إليه فإن رايته راية هدى

و یمانی برای امر امام مهدی(عج) دعوت میکند :
لأنه يدعو إلى صاحبكم

و یمانی بسوی حق مطلق ( الحق یعنی تمامی حق نه قسمتی از ان) و راه مستقیم هدایت میکند!
لأنه يدعو إلى الحق وإلى طريق مستقيم

و چه کسی به الحق وإلى طريق مستقيم دعوت میکند؟
جواب : قران

قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُّسْتَقِيمٍ (اشاره به قران که هدایت به حق(تمامی حق) و طریق مستقیم میکند)

و چه کسی به راه مستقیم هدایت میکند؟

جواب: رسول الله(ص)

وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ( یعنی رسول الله(ص) ، بصورت جدی، دعوت به صراط مستقیم میکند)

وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (اشاره به رسول الله(ص) که هدایت به صراط مستقیم میکند)

ویمانی برای امر او قیام میکند:

فإذا خرج اليماني حرم بيع السلاح على الناس وكل مسلم

و چه زمانی معامله سلاح برای مردم حرام است؟

امام باقر (ع) فرمود: اگر ما (اهل بيت) جنگي داشتيم، سلاح را براي آنها (دشمنان ما) حمل نكنيد (نفروشيد) و هر كس كه سلاح را براي دشمنانمان حمل كند، مشرك است. كافي ج5 ص112

و مهمتر ازهمه:

ولا يحل لمسلم أن يلتوي عليه ، فمن فعل ذلك فهو من أهل النار
و جايز نيست مسلمانی از او سرپيچي كند، و اگر كسي اين كار را انجام دهد از اهل جهنم مي‌باشد.

و چه کسی است که سرپیچی از او انسان را وارد جهنم میکند؟
جواب
: الله و رسول الله(ص) و معصومین(ع)

ألَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّهُ مَن يُحَادِدِ اللّهَ وَرَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدًا فِيهَا ذَلِكَ الْخِزْيُ الْعَظِيمُ

إِلَّا بَلَاغًا مِّنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا

پس با توجه به موارد بالا نتیجه میشود یمانی(ع) معصوم و از اهلبیت(ع) است بی هیچ تعارفی چه شما بخواهید و چه نخواهید

حال سئوال اینجاست که خود یمانی چگونه شناخته میشود؟
طبق احادیث معصومین(ع) و حدیث معروف امام باقر(ع) مشخص شد که یمانی:
1- هدایتگرترین پرچم
2- دعوت کننده بسوی صاحبمان(امام مهدی(عج))
3-دعوت کننده به حق مطلق(الحق یعنی تمام حق نه قسمتی از ان) و دعوت کننده به صراط مستقیم
4-کسی است که بموقع قیامش تجارت اسلحه حرام است
5- کسی است که هیچ مسلمانی حق ندارد در مقابل او بایستد وگرنه اهل جهنم است

و بررسی شد که صفات فوق یعنی صفات اهلبیت(ع) و صفات فوق درکسی جمع نمیشود مگر اینکه معصوم و منصوص العصمه و حجتی از حجتهای خدا بر روی زمین باشد.
و بهمین دلیل است که معصومین(ع) تا این اندازه بر روی پرچم یمانی تاکید دارند و اطاعت از این پرچم را واجب دانسته اند و سرپیچی کردن از آن را موجب آتش جهنم تعریف کرده اند.

و همین امام محمد باقر(ع) در حدیث دیگری میفرمایند:

«اگر هر چيزي براي شما ايجاد اشكال يا شبهه كند، وصيت و پرچم و سلاح پيامبر خدا (ص) جاي هيچ گونه شبهه و اشكال برايتان باقي نمي‌گذارد. بر حذر باشيد از كساني كه خود را به دروغ به آل محمد نسبت مي‌دهند. كه همانا براي آل محمد و علي (ع) يك پرچم است و براي ديگران پرچم‌ها. پس در جاي خودت ثابت باش و ابداً از هيچ‌كس تبعيت نكن تا مردي را از فرزندان حسين (ع) ببيني كه با او وصيت رسول الله(ص) و پرچم او و سلاح او باشد.» تفسير العياشي ج1 ص64، بحار الأنوار ج52 ص222، الزام الناصب ج۲ ص96

در حدیث اول میفرماید از یمانی(ع) اطاعت کنو اطاعت او واجب است و سرپیچی از او جهنم!
و در حدیث دوم میفرماید از هیچ کس تبعیت مکن مگر کسی که دارای وصیت و سلاح و پرچم رسول الله(ص) باشد

پس یمانی باید ، صاحب وصیت و سلاح و پرچم رسول الله(ص) باشد وگرنه دو حدیث دچار تناقض میشود و تناقض باطل است و سخن معصوم(ع) حق و هدایت است و بدور از تناقض.

پس درنتیجه:
یمانی با پرچم رسول الله(ص) یعنی معرفی توحید واقعی و نفی هر گونه شرک (بیعت لله) شناخته میشود

و یمانی با سلاح رسول الله(ص) یعنی علم و حکمت شناخته میشود، که فیلتری بسیار محکم است و مدعی دروغگو با یک مناظره ساده رسوا و باطل میشود.

یمانی با وصیت رسول الله (ص) شناخته میشود.

الحمد لله رب العالمین

سلام علیکم

چندین مورد هست که مطرح می کنم

این روایاتی که شما می آورید تمام بر خلاف ادعای کذب احمد الحسن است چرا چون وی الان در بصره زندگی می کند و رایات سود در خراسان بلند میشوند بصره کجا و خراسان کجا

دوم اینکه حضرت یمانی (ع) طبق روایات از صنعا ی یمن ظهور می کند و احمد الحسن در بصره است .

سوم اینکه کتاب شریف کافی را بخوانید بخش حجت را

سلاح و علم رسول الله فقط دست معصوم است و حتی دست یمانی (ع) هم نیست . شما این سه دلیل را برای من رد نمایید تا ببنیم چه میشود

سلام!

خادم الیمانی(ع);342947 نوشت:
لا اله الا الله زمانی که حاضر بود ، اقایان مدعی علم کجا تشریف داشتند؟

عجیب است! واقعا در حیرتم از طرز سخن گفتن شما! مگر بازی قایم باشک است که اینگونه سخن میکنید؟؟ شاید 12 سال پیش کسی متوجه ایشان نبوده! مثلا عالمی در روستایی زندگی میکرده که فاقد اینترنت بوده و نمیتوانسته از دعوت این شخص مطلع شود! مثلا خود من! فقط یک سال است که متوجه دعوت او شده ام! حالا تکلیف من و اون عالمی که تازه متوجه شده ایم چیست؟ آیا چون دیر متوجه شدیم حق نداریم با او مناظره کنیم و از او سوالهایی عظیم بپرسیم؟؟ پس از کجا مطمئن شویم که دعوتهایش واقعی است؟ از کجا بفهمیم دعوت به مباهله هایش جدی است؟؟ از کجا بفهمیم معجزاتی که ادعای آن را دارد میتواند انجام دهد؟ از کجا بفهمیم علمی که از آن سخن میگوید مختص به خودش است و از مغز خودش تراوش میشود؟؟؟ چطور فقط با خواندن چند کتاب ایمان بیاوریم؟ مگر شما خودت با زبان خودت نمیگی که نباید به هر دیوانه ی فرصت طلبی اعتماد کرد؟؟؟؟ مگر خودت با زبان خودت نگفتی که یک دیوانه ی فرصت طلب نمیتواند معجزه کند! نمیتواند مباهله کند؟ نمیتواند مناظره کند؟؟ و در صورت انجام رسوا میشود؟؟؟؟؟
مگر این نشانه ها را برای تشخیص یک دیوانه ی فرصت طلب از حجت خدا بر نشمردی؟؟؟؟
خب ما که چیزی بر آن اضافه نکردیم! ما هم طبق فرمایشات خودتان همین ها را از آن شخص خواستار شدیم و چیزی ندیدیم!!!!! مباهله ای ندیدیدم ! مناظره حضوری ندیدیم! معجزه ای ندیدیم! اصلا کسی رو ندیدیم! هرچه شنیدیدم فقط حرف بود و حرف بود و حرف....
و بنده عرض کردم هرکسی میتواند با حرف زدن مدعی یمانی شود! و شمایی که صرفا با حرف زدن ایمان میاورید باید به هرکس دیگری که این دکان را راه اندازد ایمان بیاورید!
ایمان کشک و دوغی....

قضاوت با خوانندگان!

خادم الیمانی(ع);342947 نوشت:
این بهانه ها و لجبازیهای کودکانه لازم نیست ، شما و اساتیدتان ، صفحه ای از علوم منتشره را از طریق ثقلین رد علمی کنید ، کافی است!

اینکه میگوییم طرف مناظره مان بیاید و بنشیند رو در رو مناظره کنیم کودکانه است یا اینکه مثل بچه ها از مناظره ی حضوری فرار میکند و فقط ادعایش را دارد؟؟؟؟
اصلا کودکان را دیده اید؟ در زبان خیلی خوب ادعا میکنند تا نشان دهند از همه قوی ترند اما زمانی که از آنها عمل میخواهی به آغوش مادر پناه میبرند!
کدام کودکانه است کار من یا شما؟

ثانیا این صفحه ای از علوم منتشره باید بدانیم از کیست یا نه؟؟؟؟ باید بدانیم کسی که این صفحه را نوشته خودش نوشته یا با کمک گروهی نوشته یا نه؟
این چه مناظره ایست که معلوم نیست طرف صحبتمان با کیست؟ مثلا وقتی شکست بخوریم از کجا بفهمیم از چه کسی شکست خورده ایم؟؟؟ از گروهی شکست خورده ایم یا از شخصی؟ به گروهی ایمان بیاوریم یا به شخصی؟ اصلا خصوصیت مناظره این است که یک نفر که مدعی علم است یک تنه به همه جواب دهد! مثل امام رضا ع که یک نفره نشست و با تمام عالمان تمام ادیان مناظره کرد! و افراد زیادی که با چشم دیدند به او ایمان آوردند چون بلافاصله و از زبان خودش حرفهایش زده شد و همه با چشم دیدند که افراد عادی نمیتوانند به این سرعت و با این تسلط پاسخ آنها را بدهند لذا ایمان آوردند! و اگر همان حرفهایی که امام رضا حضوری زده بود را در کتابی میخواندند و در کشور خودشان میخواندند مسلما به حجت خدا ایمان نمی آوردند چرا که ندیده بودند این کتاب توسط چه شخصی نوشته شده و در چه زمانی طول کشیده تا نوشته شده و توسط چه تحقیقاتی نوشته شده و با کمک مشورت یا چیزی نوشته شده....بنابراین ایمان نمی آوردند!

این تکه از سخنانتان را باید طلا گرفت!!!

خادم الیمانی(ع);342934 نوشت:
مگر کسی که علم ندارد میتواند علمای هردین و مذهبی را به مناظره رسمی و از طریق کتب و منابع خودشان دعوت کند و با انان تحدی علمی کند؟؟

خادم الیمانی(ع);342934 نوشت:

با دو سئوال سنگین و اساسی و یا یک تناقض در مطلب بلافاصله رسوا و باطل میشود!!

مگر کسی که دعایش از سقف اتاق بالاتر نمیرود میتواند ، علما و بزرگان را به مباهله دعوت کند؟! مطمئنا بلافاصله رسوا میشود!!
هر دعایی که مستجاب نمیشود ، استجابت دعا نیاز به معرفت حقیقی الله و حضور قلب و تقوی مطلق و نفس مطمئنه دارد ، و همه اینها با علم حقیقی و یقین در حد شهود بدست میاید.

مگر فردی عادی و فرصت طلب میتواند علما را بطور رسمی دعوت به طلب معجزه ای مانند معجزات انبیا پیشین بکند؟ که بلا فاصله کذب و دروغگو بودنش مشخص میشود! !

خدا واقعا خیرتان دهد که مارا راهنمایی کردید که چطور بفهمیم کسی دیوانه ی فرصت طلب است یا حجت خدا!

خودتان نوشتید بلافاصله بعد از دو سوال سنگین
بلافاصله بعد از مباهله
بلافاصله بعد از طلب معجزه
رسوا میشود

خب بنده یک سوال از شما و از شخص مدعی دارم : (حتما جواب دهید)

آیا اگر زمانی که غیبتش تمام شد و ما این کرامات را از ایشان طلب کردیم و بلافاصله رسوا نشد ایمان بیاوریم ایمانمان مورد قبول است یا خیر؟؟؟

اگر بلی که هیچ! فعلا از دید ما با یک فرصت طلب طرفیم و ایمان نمی آوریم تا با چشم ببینیم! (شما نمیدانم چطور تشخیص دادیدو بقین کردید)

اگر خیر! پس این کرامات به چه دردی میخورد؟؟؟ مگر خود شما نمیگویید اینها برای تشخیص دیوانه از حجت لازم است ؟ خب چه جوری الان که در غیبت است بدون اینها تشخیص دهیم؟

پاسخ دهید!

عبد آل محمد;343041 نوشت:
سلام علیکم چندین مورد هست که مطرح می کنم این روایاتی که شما می آورید تمام بر خلاف ادعای کذب احمد الحسن است چرا چون وی الان در بصره زندگی می کند و رایات سود در خراسان بلند میشوند بصره کجا و خراسان کجا دوم اینکه حضرت یمانی (ع) طبق روایات از صنعا ی یمن ظهور می کند و احمد الحسن در بصره است . سوم اینکه کتاب شریف کافی را بخوانید بخش حجت را سلاح و علم رسول الله فقط دست معصوم است و حتی دست یمانی (ع) هم نیست . شما این سه دلیل را برای من رد نمایید تا ببنیم چه میشود

علیکم السلام برادر عبد ال محمد

در این تاپیک بحث مصداق نمیشود ، روشهای شناخت حجج الهی بطور کلی بررسی میشود

اما اینکه شما میگویید یمانی موعود حتما و حتما باید از یمن باشد پس بموارد زیر دقت فرمایید:

باید توجه داشت که یمانی یک لقب است که شامل کلیه اهلبیت میشود:

در آغاز بايد بدانيم كه مكه از تهامه است، و تهامه از يمن است، و يمن از ريشه ايمان است:

رسول خدا (ص) فرمود: «همانا ايمان در مكّه ظهور كرد و مكّه در تهامه و تهامه در سرزمين يمن است و به همين سبب، كعبه را كعبه‌ي يمانيه مي‌گويند.» بحار الأنوار ج22 ص137
و از رسول خدا (ص) منقول است که فرمودند: (بهترین مردان اهالی یمن و ایمان یمانی و من نیز یمانی هستم).
اصول سته عشر : ص 81 – بحارالانوار : ج 57 ص 232
و از اینجا می فهمیم که رسول خدا و اهل بیت او (ع) همه یمانی هستند به این معنی که مرجع و بازگشت و اصل و نسب آنها به یمن باز می گردد و اصل آنها از یمن است هر چند که در جاهای دیگری غیر از یمن متولد شدند پس امام مهدی م ح م د بن الحسن العسکری (عج) یمانی است هر چند که در عراق و در شهر سامراء متولد شدند .

پس حضرت محمد (ص) و خاندان ايشان همگي يماني هستند، حضرت محمد يماني است و امام علي (ع) يماني است و امام مهدي (ع) و همه‌ي اهل بيت (ع) يماني هستند

علامه‌ي مجلسي (ره) در بحار الانوار كلام اهل بيت (ع) را «حكمت يمانيه» ناميده است. مقدمه‌ي بحار الانوار جلد 1 ص1از پيامبر خدا (ص) وارد شده كه عبدالمطلب (ع) نيز خانه كعبه را به نام «كعبه يمانيه» ناميده بود. بحارالانوار ج22 ص51
پس روشن شد كه وصف يماني در خصوص پيامبر (ص) و بقيه‌ي اهل بيت (ع) نيز به كار رفته است.

ولی شما اصرار دارید که نخیر برای یمانی بودن حتما باید متولد یمن بود یا حرکت یمانی از یمن باید شروع شود و گرنه کل دعوت و ادعای یمانی بودن باطل میشود!!
پس به این حدیث امام باقر(ع) دقت کنید:

امام باقر (ع) فرمود : هرگاه منتظرش باشيد از سمتي بيايد و از سمتي ديگر آمد او را انكار نكنيد . الامامة والتبصرة : ص 94


و این هم جواب کسانی که میگویند چرا قائم ، یمانی(ع) است در صورتیکه قائم باید حتما و حتما امام مهدی(عج) باشد و چرا بجای خودش فرزندش امر( دعوت و قیام) را برعهده میگیرد؟

امام صادق (ع) فرمود : اگر درباره مردى سخنى گوييم و در او نباشد و در فرزند يا فرزند فرزند او باشد ، آن را انكار نكنيد ، زيرا خداى تعالى هر چه خواهد مى كند . الكافي : ج 1 ص 535

امام صادق (ع) فرمود : خداى تعالى به عمران (ع) وحى كرد كه من به تو پسرى مى بخشم ، سالم و مبارك كه به اذن خدا كور مادر زاد و پيس را درمان كند و مردگان را زنده كند . و او را رسولي براي بني اسرائيل قرار مي دهم . عمران اين مطلب را به همسرش حنة كه مادر مريم است خبر داد . چون به مريم حامله گشت ، فكر مى كرد كه حملش پسر است . ( چون او را زائيد ، گفت : پروردگارا ، من دختر زائيده ام و پسر و دختر همانند نيستند )(آل عمران:36) . يعني دختر كه رسول نمي شود . خداى عزوجل (درباره او) مى فرمايد : ( خدا به آنچه او زائيده داناتر است )(آل عمران:36) . سپس چون خداى تعالى عيسى را به مريم بخشيد ، او همان پيغمبرى بود كه به عمران بشارت داده شده بود و به او وعده داده بودند . پس اگر ما درباره مردى از خاندان خود چيزى گفتيم ، و در فرزند يا فرزند فرزند او انجام شد آن را انكار نكنيد . الكافي : ج 1 ص 535


در سنت ائمه علیهم السلام به هیچ عنوان این مسئله اتفاق نیفتاده است، امام صادق (ع) چه چیزی را می خواستند به شیعیان خود برسانند؟ سپس به حدیث دقت کنید در بین ائمه نداشتیم که وصایت مستقیما به نوه رسیده باشد
بنابراین منظور امام صادق علیه السلام چه بوده است:
و در فرزند يا فرزند فرزند او باشد.

الحمد لله رب العالمین

شیـ«علی»ـعه;343061 نوشت:
عجیب است! واقعا در حیرتم از طرز سخن گفتن شما! مگر بازی قایم باشک است که اینگونه سخن میکنید؟؟ شاید 12 سال پیش کسی متوجه ایشان نبوده! مثلا عالمی در روستایی زندگی میکرده که فاقد اینترنت بوده و نمیتوانسته از دعوت این شخص مطلع شود! مثلا خود من! فقط یک سال است که متوجه دعوت او شده ام! حالا تکلیف من و اون عالمی که تازه متوجه شده ایم چیست؟
.........
از کجا بفهمیم علمی که از آن سخن میگوید مختص به خودش است و از مغز خودش تراوش میشود؟؟؟ چطور فقط با خواندن چند کتاب ایمان بیاوریم؟....

ثانیا این صفحه ای از علوم منتشره باید بدانیم از کیست یا نه؟؟؟؟ باید بدانیم کسی که این صفحه را نوشته خودش نوشته یا با کمک گروهی نوشته یا نه؟

و بنده عرض کردم هرکسی میتواند با حرف زدن مدعی یمانی شود! و شمایی که صرفا با حرف زدن ایمان میاورید باید به هرکس دیگری که این دکان را راه اندازد ایمان بیاورید!
ایمان کشک و دوغی....



علیکم السلام خواهر محترمه
شبهاتی که وارد میکنید شامل ایمان و اعتقاد شیعه بودنتان نیز میشود یعنی این سئوالات را با وجدان خودتان پاسخ دهید!

ما که زمان رسول الله(ص) و معصومین (ع) را درک نکرده ایم، حضرت حجت(عج) نیز که غایبند پس چگونه به حقانیت انها ایمان و یقین داریم؟

علومی که منتسب به اهلبیت(ع) است چگونه مطمئن شویم واقعا صادره از ایشان میباشد و کار گروهی دیگران نیست ؟

از کجا اطمینان داریم معجزات و کراماتی که به معصومین(ع) نسبت داده میشود حقیقی است و ساخته پرداخته ذهن دیگران نیست؟

نقل قول:

از کجا بفهمیم دعوت به مباهله هایش جدی است؟؟
یکی از روشهای مشابه مباهله ، قسم برائت است که قسمی سنگین است و ادعا میشود هر کس بدروغ ان را انجام دهد در مدت کوتاهی هلاک میشود و نمونه مستند وجود دارد که قسم برائت را رسما منتشر کرد و پس از مدتی کوتاه هلاک شد!
چرا کسی از بزرگان و مدعیان علم این دعوت را اجابت نکرد؟ و بصورت رسمی قسم برائت را منتشر نکرد؟

نقل قول:

از کجا بفهمیم معجزاتی که ادعای آن را دارد میتواند انجام دهد؟

حداقل چند مورد کرامت و معجزه ، مستند و غیر قابل انکار موجود است!

آیا وقتی صدام ملعون به قران اهانت کرد و ان را با خون نجسش نوشت، و سپس جشن تولد مفصلی گرفت! و کلیه علما تقیه کرده و از ترس جانشان اعتراضی نکردند!
آیا فقط و فقط یمانی انرا محکوم نکرد و خبر نداد که این آخرین جشن تولد این ملعون است و با این کارش حکم مرگش را امضا کرد و ایا صدام با خفت و خواری اعدام نشد و ایا این کرامت و خبر غیبی نبود که محقق شد؟

آیا محقق شدن دو معجزه ای که شیخ کورانی در برنامه زنده تلوزیون کوثر، از انصار طلب کرد معجزه نیست ! و مگر نخواسته بودند که شارون جنایتکار هلاک شود و از حضورش در تلوزیون کوثر منع شود؟!
ایا شارون هلاک نشد؟ و آیا پس از آن شیخ کورانی موفق به حضور دوباره در تلوزیون کوثر شد؟

آیا دود ناشی از اتشفشان ایسلند در سال 2010
بوضوح نام یمانی(ع) را در اسمان اورپا ننوشت و ایا این اشاره ای آشکار به ایات سوره دخان قران ، و همچنین آیات انجیل نبود؟
ایا اگر عبارت "

رَسُولٌ مُّبِينٌ " که در کل قران فقط یکبار و در سوره دخان بکار رفته را، با علم جفر و حساب ابجد محاسبه کنی نتیجه اش مساوی با نتیجه حساب ابجد نام و کنیه یمانی نمیشود؟ و آیا این معجزه اشکار قرانی نیست؟

آیا خطیب معروف بصره ، شش روز پس از توهین و تهمت به یمانی(ع) در منبر بصره در شب تاسوعا، و شاهد گرفتن خدا به اینکه حق را میگوید ، در حادثه تصادف مغزش متلاشی نشد در حالیکه بقیه سرنشینان اتومبیل سالم ماندند ! و ایا این غیر از حمایت خدا از صاحب حق است؟ و ایا کرامتی برای صاحب حق نیست؟

آیا ظاهر شدن کلمه کافر بر پیشانی شیخ سلفی در مناظره زنده تلوزیونی با انصار، که نخ های عمامه اش بوضوح کلمه کافر را تشکیل داد معجزه نیست؟

آیا زنده شدن کودکی پس از مرگ قطعی به تایید پزشکان دو بیمارستان ، معجزه نیست؟


که این موارد مستند برای کسی که بدنبال حقیقت باشد کافی است ولی برای بهانه گیران شق القمر رسول الله (ص) هم کافی نبود و نخواهد بود!

الحمد لله رب العالمین

خادم الیمانی(ع);343125 نوشت:
حداقل چند مورد کرامت و معجزه ، مستند و غیر قابل انکار موجود است! آیا وقتی صدام ملعون به قران اهانت کرد و ان را با خون نجسش نوشت، و سپس جشن تولد مفصلی گرفت! و کلیه علما تقیه کرده و از ترس جانشان اعتراضی نکردند! آیا فقط و فقط یمانی انرا محکوم نکرد و خبر نداد که این آخرین جشن تولد این ملعون است و با این کارش حکم مرگش را امضا کرد و ایا صدام با خفت و خواری اعدام نشد و ایا این کرامت و خبر غیبی نبود که محقق شد؟ آیا محقق شدن دو معجزه ای که شیخ کورانی در برنامه زنده تلوزیون کوثر، از انصار طلب کرد معجزه نیست ! و مگر نخواسته بودند که شارون جنایتکار هلاک شود و از حضورش در تلوزیون کوثر منع شود! ایا شارون هلاک نشد، و آیا پس از آن شیخ کورانی موفق به حضور دوباره در تلوزیون کوثر شد؟ آیا دود ناشی از اتشفشان ایسلند در سال 2010 بوضوح نام یمانی(ع) را در اسمان اورپا ننوشت و ایا این اشاره ای آشکار به ایات سوره دخان قران ، و همچنین آیات انجیل نبود؟ ایا اگر عبارت "رسول مبین" که در کل قران فقط یکبار و در سوره دخان بکار رفته را، با علم جفر و حساب ابجد محاسبه کنی نتیجه اش مساوی با نتیجه حساب ابجد نام و کنیه یمانی نمیشود؟ و آیا این معجزه اشکار قرانی نیست؟ آیا خطیب معروف بصره ، شش روز پس از توهین و تهمت به یمانی(ع) در منبر بصره در شب تاسوعا، و شاهد گرفتن خدا به اینکه حق را میگوید ، در حادثه تصادف مغزش متلاشی نشد در حالیکه بقیه سرنشینان اتومبیل سالم ماندند ! و ایا این غیر از حمایت خدا از صاحب حق است؟ و ایا کرامتی برای صاحب حق نیست؟ آیا ظاهر شدن کلمه کافر بر پیشانی شیخ سلفی در مناظره زنده تلوزیونی با انصار، که نخ های عمامه اش بوضوح کلمه کافر را تشکیل داد معجزه نیست؟ آیا زنده شدن کودکی پس از مرگ قطعی به تایید پزشکان دو بیمارستان ، معجزه نیست؟ که این موارد مستند برای کسی که بدنبال حقیقت باشد کافی است ولی برای بهانه گیران شق القمر رسول الله (ص) هم کافی نبود و نخواهد بود!

جالب بود! ایمان آوردیم! این پیامبر یا امام جدید شیعه کجاست؟

خادم الیمانی(ع);343125 نوشت:
الحمد لله رب العالمین

أَلرَّحْمانِ الرَّحيمِ مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيّاكَ نَسْتَعينُ إِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ صِراطَ الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضّالِّينَ

نکته ای درباره وصیت ...........


افرادی که معتقد به حقانیت سید احمد اسماعیل مدعی یمانی موعود هستند به وصیت پیامبر بسیار احتجاج می نمایند و می فرمایند طبق روایات مدعی وصیت اگر به دروغ به وصیت احتجاج نماید توسط خداوند عمرش تقطیع می گردد و زنده نمی ماند!!!!!!!!!!
در حالی که امام دوازدهم در توقیع زیر به صراحت می فرمایند کسی که به جز فرزند حسن عسگری به وصیت احتجاج نماید جز کذاب نیست (على عهد عهده، ووصية أوصى بها إلى وصى ستره الله عزوجل )و علم لدنی تنها با فرزند عسگری است ( وفينا موضعه، ولنا فضله )و کسی جزفرزند عسگری این ادعا را کند گمره است (لا يقول ذلک سوانا إلا کذاب مفتر، ولا يدعيه غيرنا إلا ضال )و فرزند حسن عسگری هم به اراده الهی ( و نه به اراده خودش) از دیده ها پنهان گشته و کسی چیزی را که خداوند پنهان کرده آشکار ننماید که پشیمان می گردد. (ولا يکشفوا ستر الله عزوجل فيندموا،) بحار الانوار، ج53، ص190

توقيع منه عليه السلام کان خرج إلى العمرى وابنه رضى الله عنهما رواه سعد بن عبد الله قال الشيخ أبو جعفر رضى الله عنه: وجدته مثبتا بخط سعد بن عبد الله رضى الله عنه. وفقکما الله لطاعته، وثبتکما على دينه، وأسعدکما بمرضاته، انتهى إلينا ما ذکرتما أن الميثمى أخبرکما عن المختار، ومناظرته من لقى، واحتجاجه بأن لا خلف غير جعفر بن على، وتصديقه إياه، وفهمت جميع ما کتبتما به مما قال أصحابکما عنه، وأنا أعوذ بالله من العمى بعد الجلاء، ومن الضلالة بعد الهدى ومن موبقات الأعمال، ومرديات الفتن، فانه عزوجل يقول: " الم أحسب الناس أن يترکوا أن يقولوا آمنا وهم لا يفتنون "کيف يتساقطون فى الفتنة، ويترددون فى الحيرة، ويأخذون يمينا وشمالا فارقوا دينهم أم ارتابوا، أم عاندوا الحق أم جهلوا ما جاءت به الروايات الصادقة والأخبار الصحيحة، أو علموا ذلک فتناسوا، أما تعلمون أن الأرض لا تخلو من حجة إما ظاهرا، وإما مغمورا، أولم يعلموا انتظام أئمتهم بعد نبيهم صلى الله عليه وآله واحدا بعد واحد إلى أن أفضى الأمر بأمر الله عزوجل إلى الماضى - يعنى الحسن ابن على - صلوات الله عليه، فقام مقام آبائه عليهم السلام يهدى إلى الحق وإلى طريق مستقيم. کان نورا ساطعا وقمرا زهرا، اختار الله عزوجل له ما عنده، فمضى على منهاج آبائه عليهم السلام حذو النعل بالنعل، على عهد عهده، ووصية أوصى بها إلى وصى ستره الله عزوجل بأمره إلى غاية، وأخفى مکانه بمشيته، للقضاء السابق والقدر النافذ، وفينا موضعه، ولنا فضله، ولو قد أذن الله عزوجل فيما قد منعه وأزال عنه ما قد جرى به من حکمه، لأراهم الحق ظاهرا بأحسن حلية، وأبين دلالة، وأوضح علامة، ولأبان عن نفسه، وقام بحجته، ولکن أقدار الله عزوجل لا تغالب، وإرادته لا ترد، وتوفيقه لا يسبق. فليدعوا عنهم اتباع الهوى، وليقيموا على أصلهم الذى کانوا عليه، ولا يبحثوا عما ستر عنهم فيأثموا، ولا يکشفوا ستر الله عزوجل فيندموا، وليعلموا أن الحق معنا وفينا، لا يقول ذلک سوانا إلا کذاب مفتر، ولا يدعيه غيرنا إلا ضال غوى فليقتصروا منا على هذه الجملة دون التفسير، ويقنعوا من ذلک بالتعريض دون التصريح، إنشاء الله.

امین.ز;343146 نوشت:
ثانیاً یک بار تدلیست را در این روایات نشان دادم که گویا قصد نداری از رو بری و جاهلانه بر تدلیست اصرار میکنی.

جوابت را هم گرفتی در پست 130 به لینک http://www.askdin.com/post342250-130.html


يُرِيدُونَ
لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ

الحمد لله رب العالمین

[="Black"]سلام!

خادم الیمانی(ع);343125 نوشت:
ما که زمان رسول الله(ص) و معصومین (ع) را درک نکرده ایم، حضرت حجت(عج) نیز که غایبند پس چگونه به حقانیت انها ایمان و یقین داریم؟

علومی که منتسب به اهلبیت(ع) است چگونه مطمئن شویم واقعا صادره از ایشان میباشد و کار گروهی دیگران نیست ؟

از کجا اطمینان داریم معجزات و کراماتی که به معصومین(ع) نسبت داده میشود حقیقی است و ساخته پرداخته ذهن دیگران نیست؟

یا نمیدانید یا خود را به نادانی زده اید تا از مخمصه فرار کنید!
اولا هریک از ائمه را همه ی مردم دیده بودند و میشناختند و چون امام قبل از هرکدام زنده بودند لذا احدی نمیتوانست خود را جای ائمه جای بزند و به قول شما فرصت طلب دیوانه لقب بگیرد!
ثانیا دوست عزیز علوم و معجزات پیامبر و ائمه را افراد زیادی دیده اند و از طریق اخبار متواتر و صحیح السند اخبارش به ما رسیده است لذا به حجت بودن ایشان ایمان پیدا کرده ایم!

یعنی تعداد زیادی آدمی زاد با چشم سر دیده اند که امام رضا ع به تنهایی مناظره کرده اند و پیروز شده اند! و این اخبار را به گوش من و شما رسانده اند!
یعنی تعداد زیادی انسان عاقل معجزات پیامبر و ائمه را دیده اند و اکنون که اخبارش به ما میرسد ما ایمان می آوریم


اینطور نبوده که قران که کلام خداست و از لسان پیامبر جاری میشد را هیچ کس پیامبر را هنگام خواندن قران ندیده باشد و فقط پیامبر کل قران را یک جا در قالب کتابی حاضر آماده ارائه کرده باشد و مدعی شود این را من نوشتم! و مردم به آن ایمان آورده باشند!
اینطور نبوده که واقعه ی غدیر را هیچ کس ندیده باشد و مردم فقط به یک نوشته ایمان آورده باشند!
اینطور نبوده که علوم امام باقر و امام صادق به صورت یک جا در قالب کتابی به مردم ارائه شده باشد! تمام این علوم و کرامات را مردم با چشم میدیدند و افراد مطمئن آنها مینوشتند!
این کرامات از حجت های الهی از طریق مردم دیده شده است و از طریق اخبار متواتر و افراد قابل اعتماد به گوش بنده و شما رسیده است و ما شیعه شده ایم!!!!!!!
و همانطور که گفتم در آن زمان هیچ احدی نمیتوانست خود را جای امام جا بزند چون قرار نبود امامی غایب باشد! لذا مثالتان اشتباه است!

حال در مورد شخص مورد نظر ما چه کار کنیم! نه خودمان دیده ایم ! نه اخبار کراماتش را شنیده ایم!
فقط ادعاهایش به گوشمان خورده است و بس!
شما بفرمایید چطور تشخیص دهیم که طرفمان فرصت طلبی دیوانه است یا حجت خدا!
نه چیزی دیده ایم ! نه شنیده ایم! منتظر راهنمایی تان هستم!

خادم الیمانی(ع);343125 نوشت:
یکی از روشهای مشابه مباهله ، قسم برائت است که قسمی سنگین است و ادعا میشود هر کس بدروغ ان را انجام دهد در مدت کوتاهی هلاک میشود و نمونه مستند وجود دارد که قسم برائت را رسما منتشر کرد و پس از مدتی کوتاه هلاک شد! چرا کسی از بزرگان و مدعیان علم این دعوت را اجابت نکرد؟ و بصورت رسمی قسم برائت را منتشر نکرد؟

قسم برائت از چه کسی؟ مثلا فرض بفرمایید بنده میخواهم این قسم برائت را منتشر کنم! و همچنین احمد الحسن هم بر ضد من! و منتشر هم میکنیم! خب اگر من بر حق باشم باید احمدالحسن هلاک شود! وقتی کسی اورا نمیبیند از کجا بفهمیم که هلاک شده است یا نه؟؟؟؟
وقتی ما هنوز مطمئن نیستیم چنین شخصیتی وجود خارجی دارد چطور از او قسم برائت بجوییم؟ از که بجوییم؟ از کسی که وجود ندارد؟

خادم الیمانی(ع);343125 نوشت:
آیا وقتی صدام ملعون به قران اهانت کرد و ان را با خون نجسش نوشت، و سپس جشن تولد مفصلی گرفت! و کلیه علما تقیه کرده و از ترس جانشان اعتراضی نکردند! آیا فقط و فقط یمانی انرا محکوم نکرد و خبر نداد که این آخرین جشن تولد این ملعون است و با این کارش حکم مرگش را امضا کرد و ایا صدام با خفت و خواری اعدام نشد و ایا این کرامت و خبر غیبی نبود که محقق شد؟

به خدا نمیخوام بزنم تو ذوقت اما پدر من هم میگه من از 30 سال پیش میگفتم صدام دووم نمیاره و به خواری و ذلت می افته!
پس پدر من حجت خداست؟

خادم الیمانی(ع);343125 نوشت:
آیا محقق شدن دو معجزه ای که شیخ کورانی در برنامه زنده تلوزیون کوثر، از انصار طلب کرد معجزه نیست ! و مگر نخواسته بودند که شارون جنایتکار هلاک شود و از حضورش در تلوزیون کوثر منع شود؟! ایا شارون هلاک نشد؟ و آیا پس از آن شیخ کورانی موفق به حضور دوباره در تلوزیون کوثر شد؟ آیا دود ناشی از اتشفشان ایسلند در سال 2010 بوضوح نام یمانی(ع) را در اسمان اورپا ننوشت و ایا این اشاره ای آشکار به ایات سوره دخان قران ، و همچنین آیات انجیل نبود؟ ایا اگر عبارت "رَسُولٌ مُّبِينٌ " که در کل قران فقط یکبار و در سوره دخان بکار رفته را، با علم جفر و حساب ابجد محاسبه کنی نتیجه اش مساوی با نتیجه حساب ابجد نام و کنیه یمانی نمیشود؟ و آیا این معجزه اشکار قرانی نیست؟ آیا خطیب معروف بصره ، شش روز پس از توهین و تهمت به یمانی(ع) در منبر بصره در شب تاسوعا، و شاهد گرفتن خدا به اینکه حق را میگوید ، در حادثه تصادف مغزش متلاشی نشد در حالیکه بقیه سرنشینان اتومبیل سالم ماندند ! و ایا این غیر از حمایت خدا از صاحب حق است؟ و ایا کرامتی برای صاحب حق نیست؟ آیا ظاهر شدن کلمه کافر بر پیشانی شیخ سلفی در مناظره زنده تلوزیونی با انصار، که نخ های عمامه اش بوضوح کلمه کافر را تشکیل داد معجزه نیست؟ آیا زنده شدن کودکی پس از مرگ قطعی به تایید پزشکان دو بیمارستان ، معجزه نیست؟

موجبات مضحکه شیعیان را توسط وهابیون فراهم کردید! اینها که هیچ کدام بر شخص خاصی منطبق نمیشود! یعنی من هم میتوانم بگویم یمانی هستم و اسمم در آسمان ظاهر شده است!
بعد شما به من ایمان میاری؟
دوست عزیز اینها سخنان شما هست یا نیست؟

نقل قول:

مگر کسی که علم ندارد میتواند علمای هردین و مذهبی را به مناظره رسمی و از طریق کتب و منابع خودشان دعوت کند و با انان تحدی علمی کند؟؟
با دو سئوال سنگین و اساسی و یا یک تناقض در مطلب بلافاصله رسوا و باطل میشود!!

مگر کسی که دعایش از سقف اتاق بالاتر نمیرود میتواند ، علما و بزرگان را به مباهله دعوت کند؟! مطمئنا بلافاصله رسوا میشود!!
هر دعایی که مستجاب نمیشود ، استجابت دعا نیاز به معرفت حقیقی الله و حضور قلب و تقوی مطلق و نفس مطمئنه دارد ، و همه اینها با علم حقیقی و یقین در حد شهود بدست میاید.

مگر فردی عادی و فرصت طلب میتواند علما را بطور رسمی دعوت به طلب معجزه ای مانند معجزات انبیا پیشین بکند؟ که بلا فاصله کذب و دروغگو بودنش مشخص میشود! !


حال ما حق داریم از فرد مدعی اینها را طلب کنیم یا خیر؟؟؟

فقط به همین سوال جواب دهید ما را بس است!!!!![/]

برای چند صدمین بار تدلیس دجال گونه ی گاطعیون در روایات:

خادم الیمانی(ع);343085 نوشت:
رسول خدا (ص) فرمود: «همانا ايمان در مكّه ظهور كرد و مكّه در تهامه و تهامه در سرزمين يمن است و به همين سبب، كعبه را كعبه‌ي يمانيه مي‌گويند.» بحار الأنوار ج22 ص137


گفتن اینکه تهامه از یمن میباشد در اینجا(همانا ايمان در مکّه ظهور کرد و مکّه در تهامه و تهامه در سرزمين يمن است و به همين سبب کعبه را "کعبهء يمانيه" می گويند . بحار الأنوار ج22 ص137)این گفتار را علامه مجلسی از ابن اثیر صاحب کتاب
النهاية في غريب الأثر
که سنی میباشد نقل کرده وخودش هم نگفته

النهاية في غريب الأثر - مؤلف : أبو السعادات المبارك بن محمد الجزري مشهور به ابن الاثیر

،ابن اثیر این گفتار را در کتابش البته به زبان عربی هست گفته

جلد5ص722 الناشر : المكتبة العلمية - بيروت ، 1399هـ - 1979م

در صورتی که شما گفتید(رسول خدا(ص) فرمود Smile واین دروغ محض هست و رسول خدا فرمودند(من کذب عليَّ متعمّداً فلیتبوأ مقعده من النار)

خادم الیمانی(ع);343085 نوشت:
علامه‌ي مجلسي (ره) در بحار الانوار كلام اهل بيت (ع) را «حكمت يمانيه» ناميده است. مقدمه‌ي بحار الانوار جلد 1 ص1از پيامبر خدا (ص) وارد شده كه عبدالمطلب (ع) نيز خانه كعبه را به نام «كعبه يمانيه» ناميده بود. بحارالانوار ج22 ص51

این روایت رو پیدا نکردم میشه لینکش رو بدی؟

ضمناً کعبة یمانی در روایات خود اهل سنت در یمن بوده وپیامبر برای نابودی ان سپاه فرستاد میتوانید مراجعه کنید به همین کتاب که گذشت ابن اثیر در همین چاپ به جلد2ص141 گفته:
قيل ذُو الخَلَصة : الكعْبة اليمانِيَّة التي كانت باليَمين فأنْفذَ إليها رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلم جَرِيرَ بن عبد اللّه فخرّبها،کعبه یمانیه در یمن بود و پیامبر یکی را با نام جریر ین عبدالله رهسپار کرد تا ان را واژگون کند

خادم الیمانی(ع);343085 نوشت:
ولی شما اصرار دارید که نخیر برای یمانی بودن حتما باید متولد یمن بود یا حرکت یمانی از یمن باید شروع شود و گرنه کل دعوت و ادعای یمانی بودن باطل میشود!!

اگه وقت کردی و برات مهم بود روایات رو بخون. ما برای خروج یمانی از یمن دلیل داریم

بر اساس روایات اسلامی،حسینی یمانی قیام خود را از صَنعا، پایتخت فعلی یمن، آغاز خواهد کرد.
عُبَید بن زُرارَه می گوید: نزد امام صادق(علیه السلام) از سفیانی یاد شد، فرمود:
زرارة، قال:" ذكر عند أبي عبد الله (عليه السلام) السفياني فقال: أنى يخرج ذلك؟ ولما يخرج كاسر عينيه بصنعاء. (1)
نزد امام جعفر صادق علیه السلام ذکر سفیانی شد پس ایشان فرمودند:چگونه خارج می شود در حالی که هنوز شکننده ی چشم او از صنعا خارج نشده است؟
فضل‏بن شاذان از امام صادق‏علیه السلام روایت مى‏كند كه در ضمن یك حدیث طولانى فرمودند: قَد یَكونُ خُروجُه وَ خُروج الیمانىِّ مِنَ الیمن مَع الرَّایاتِ البیضِ فى یَومٍ واحِدٍ وَ شَهرٍ واحِد وَ سُنَّةٍ واحِدَة؛ خروج سفیانى با خروج یمانى از یمن با پرچمهاى سفید در یك روز، در یك ماه و در یك سال رخ خواهد داد.(2)
امام باقر علیه السّلام می فرمایند:
سفیانی از شام و یمانی از یمن خروج می کند.(3)
امام باقر( علیه السلام ) درپاسخ این سوال که قائم شما چه زمانی قیام می کند فرمودند :
وخروج سفیانی من الشام والیمانی من الیمن وخسف بالبیداء (4)
هنگام خروج سفیانی ازشام وخروج یمانی ازیمن وفرو رفتن (سپاه سفیانی ) درسرزمین بیداء
روایت دیگری که احتمالا مضمون یاد شده را تایید می کند این حدیث امام باقر (علیه السلام ) است :
وخروج رجل من ولد عمی زید بالیمن(5)
وقیام مردی ازخاندان عمویم زید دریمن

جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده است که گروهی اهل یمن بر رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) وارد شدند، آن بزرگوار فرمود:
گروهی هستند که دلهاشان نازک و ایمانشان استوار می باشد. از ایشان است منصور که در میان هفتاد هزار نفر خروج می کند؛جانشین من و جانشین وصیّ من را یاری می رساند،
و بند شمشیرهایشان از چرم است(6).
منظور پیامبر گرامی اسلام(صلّی الله علیه و آله) از «وصیّ من» امام علی(علیه السلام) و مراد از «جانشین من» امام مهدی(علیه السلام) است. بر این اساس، اهل یمن در آخرالزمان، از زمینه‌سازان ظهور و یاری‌کنندگان آخرین جانشین پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله) خواهند بود.

1. بحار الأنوار، ج 52، ص 245، ب 25، ح 123.
2. فضل‏بن شاذان، مختصر اثبات‏الرجعة، تراثنا، ش 15،ص 215؛ میر لوحى، كفایه المهتدى، ص 262؛ خاتون آبادى، كشف الحق،ص 169
3 . (الزام الناصب: حائری، ص67* بشاره الاسلام: کاظمی، ص100)
4. معجم الاحادیث الامام المهدی ( عجل الله تعالی فرجه شریف) ج3 ص 49455
5. سید بن طاووس ، فلاح السائل ص 171
6.الغیبة، ص 46، ب 2، ح 1.

توضیحی مهم پیرامون حدیث امام صادق سلام الله علیه منقول از زراره در باره ی شکننده ی چشم:
این حدیث به هیچ عنوان با همزمانی قیام سفیانی و یمانی تعارض ندارد چرا که:
اولا: در احادیث دیگر مذکور است که یمانی سفیانی و پسرش را تکه تکه می کند. اگر این یمانی خروج کننده ی از یمن، قاتل سفیانی نیست، پس کیست؟
ثانیاً: با دقت بیشتر در متن روایت، متوجه می شویم که نفی خروج همزمان استنباط نمی شود. برای روشنتر شدن موضوع مثالی می زنیم:
دو گوی هم جرم و هم حچم را در شرایط یکسان از ارتفاع یکسان به طور همزمان به پایین می اندازیم. طبیعتاً این دو همزمان به زمین می رسند. در هنگام سقوط کسی از شما می پرسد: گوی دوم به زمین رسیده؟ و شما می گویید: چگونه گوی دوم به زمین رسیده و در حالی که هنوز گوی اول به زمین نرسیده است؟ آیا این نفی همزمان بودن از جانب شماست؟ مطمئناً پاسخ منفی است.


خادم الیمانی(ع);343085 نوشت:
امام باقر (ع) فرمود : هرگاه منتظرش باشيد از سمتي بيايد و از سمتي ديگر آمد او را انكار نكنيد . الامامة والتبصرة : ص 94

منتظر کی؟؟؟؟ این حدیث در شأن کی هست؟؟ یمانی یا امام زمان؟؟!!!! میشه بگی؟؟!!!

خادم الیمانی(ع);343085 نوشت:
و این هم جواب کسانی که میگویند چرا قائم ، یمانی(ع) است در صورتیکه قائم باید حتما و حتما امام مهدی(عج) باشد و چرا بجای خودش فرزندش امر( دعوت و قیام) را برعهده میگیرد؟

در روایات آخرالزمان به روایاتی برمیخوریم که در آنها کلمه ی «قائم» آمده است.
کلمه ی قائم اسم فاعل از حروف (ق و م) که معانی متفاوتی برای آن ذکر شده اما در روایات به شکل اخص منظور آن قیام کننده ای از فرزندان امام حسین سلام الله علیهم است که دنیا را پس از آنکه مملو از ستم شده است پر از عدل میکند و پایان بخش حکومت شیطان است و به طور اعم به هر قیام کننده که شورش می کند گفته می شود.

در اینجا بحث ما بر معنای اول است. یعنی میخواهیم بدانیم منظور از اسم قائم به معنای اخص آن شخص «امام دوازدهم حضرت حجة بن الحسن» ارواحنا فداه است یا «یمانی»؟ و یا در برخی روایات معنای این اسم خاص امام زمان عج و در برخی دیگر یمانی است؟

نظر گاطعیون:
از نظر گاطعیون منظور از اسم خاص قائم یمانی است. دلایل آنها برای اثبات این مدعا منتج به اعتقاد به باطل بودن همه ی قیام های قبل از قیام قائم (ولو به حق و در راه خدا و اهل بیت ع) ، واحد بودن پرچم حق در آخرالزمان، خروج یمانی با پرچم های سیاه از مشرق، جعل امام سیزدهم و بعضاً افزایش تعداد ائمه به 24 امام ، قائل شدن به مهدیون و اعتقاد به امامت آنها و دیگر اعتقادات تازه می گردد و این مسئله را به عنوان «امر جدید» می شناسند چنانکه در روایت است که :

«إذا خرج القآئم، يأتي بأمر جديد و كتاب جديد و سنة جديدة و قضاء جديد»
هنگامي كه قائم خروج مي كند، فرمان نو و كتاب نو و روش نو و دادگاه نو مي آورد.

و البته اینان قائم را همان یمانی میدانند که با امر نو آمده است.

می گویند:
« روایاتی موجود است که می فرمایند برافراشته شدن هر پرچمی پیش از «قائم» را مصداق طاغوت می داند:»

1 - عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کُلُ‏ رَایَةٍ تُرْفَعُ‏ قَبْلَ‏ قِیَامِ‏ الْقَائِمِ‏ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

2- وَ أَخْبَرَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ الْبَنْدَنِیجِیُّ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَى الْعَلَوِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ مَالِکِ بْنِ أَعْیَنَ الْجُهَنِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ الْبَاقِرَ ع یَقُولُ‏ کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ أَوْ قَالَ تَخْرُجُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ ع صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ
ترجمه : هرپرچمی که قبل از قیام قائم برافراشته شود صاحب آن طاغوتی است که غیر خدا را میپرستد

4-[=&quot]مَاخَرَجَ وَ لَايَخْرُجُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ إلَي‌ قِيَامِ قَآئِمِنَا أَحَدٌ لِيَدْفَعَ ظُلْمًا أَوْ يَنْعَشَ حَقًّا إلَّا اصْطَلَمَتْهُ الْبَلِيَّةُ؛ وَ كَانَ قِيَامُهُ زِيَادَةً فِي‌ مَكْرُوهِنَا وَ شِيعَتِنَا

ترجمه:امام صادق فرمود: هیچیک از ما اهل البیت تا قیام قائم ما، برای جلوگیری از ستمی یا برای بپاداشتن حقی خروج نمی کند، مگر آنکه بلا و آفتی، او را از بیخ برکند و قیام او بر اندوه ما و شیعیانمان بیافزاید.

و در روایات واحدی از امام محمد باقر سلام الله علیه می فرمایند:

قَالَ ع خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِيِّ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ وَ فِي شَهْرٍ وَاحِدٍ فِي يَوْمٍ وَاحِدٍ وَ نِظَامٍ كَنِظَامِ الْخَرَزِ يَتْبَعُ بَعْضُهُ بَعْضاً فَيَكُونُ الْبَأْسُ مِنْ كُلِّ وَجْهٍ وَيْلٌ لِمَنْ نَاوَاهُمْ

وَ لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ هِيَ رَايَةُ هُدًى لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُمْ

فَإِذَا خَرَجَ الْيَمَانِيُّ حَرَّمَ بَيْعَ السِّلَاحِ عَلَى النَّاسِ وَ كُلِّ مُسْلِمٍ وَ إِذَا خَرَجَ الْيَمَانِيُّ فَانْهَضْ إِلَيْهِ فَإِنَّ رَايَتَهُ رَايَةُ هُدًى وَ لَا يَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ يَلْتَوِيَ عَلَيْهِ فَمَنْ فَعَلَ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى صراط مُسْتَقِيمٍ

ترجمه: سپس فرمود: خروج سفیانی ویمانی وخراسانی در یک سال ویک ماه و یک روز واقع خواهد شد با نظام و ترتیبی همچون نظام یک رشته که به بند کشیده شده هر یک از پی دیگری، و جنگ قدرت و هیبت از هر سوی فراگیر شود،وای بر کسی که با آنان دشمنی و ستیز کند،

در میان پرچمها راهنماتر از پرچم یمانی نیست که آن پرچم هدایت است، زیرا به سوی صاحب شما دعوت میکند.

وقتى يمنى قيام كرد، فروش اسلحه بر هر مسلمانى حرام است وقتى او خروج كرد بطرف وى برويدهیچ مسلمانی را روا نباشد که با آن پرچم مقابله نماید، پس هرکس چنین کند او از اهل آتش است، زیرا او به سوی حق و راه مستقیم فرا می خواند.»

می گویند:

«چون اولاً هر قیامی قبل از قائم طاغوت است و ثانیاً در این روایت اطاعت از یمانی واجب است پس قائم همان یمانی است.»

می گویند:

«پرجم حق در آخرالزمان واحد است ( یک پرچم است) و آن پرچم قائم (یمانی) است. و یک اشتباه اساسی که مخالفین احمد اسماعیل دچار آن شده اند این است که گمان می کنند خروج یمانی از یمن است در حالی که اینگونه نیست. خروج یمانی از مشرق ( ایران) است.

و بدین ترتیب روایاتی که اشاره به خروج پرچم های سیاه حق در پیش از ظهور امام مهدی عج دارند مربوط به یمانی هستند نه هیچ کس دیگر. هر دیدگاهی به جز این معارض با روایات است چون امکان ندارد 2 پرچم حق در آخرالزمان باشد»

می گویند:

در روایتی که قیام قائم بین رکن و مقام ذکر شده در واقع رکن و مقام کعبه نیست بلکه منظور کوفه و نجف است که رکن و مقام جهان اسلامند . و برخی از آنها توجیهی خنده دار می آورند که رکن و مقام به رمز بیان شده اند تا از جان حضرت محافظت شود چون تک تیر اندازهای آمریکایی بر بلندی ابراج البیت کمین کرده و منتظر قتل ایشانند!

************************************************************

تا اینجا کافی است. بحث نقد امام بودن یمانی و صاحب مواریث انبیاء بودن او بسیار مفصل است که تاکنون بارها ارائه شده انشاءالله باز هم ارائه می شود.

الف: ((قائم بودن یمانی نظریه ای خنده دار))

(الف-1):

در روایات متعددی کیفیت قیام قائم عج برای ما تبیین شده و شکی در آن نمی ماند که قیام مائم عج از مکه و در بین رکن مقام است و این با ادعای گاطعیون مبنی بر خروج قائم ( به قول آنها یمانی) از مشرق منافات دارد برای نمونه:

1-[=&quot]إذا ظهر القائم(عج) قام بین الرکن و المقام، و ینادی بنداءات خمسه: الأولی: ألا یا أهل ال[=&quot]عالم[=&quot]! [=&quot]أنا الإمام القائم، الثانی: ألا یا أهل ال[=&quot]عالم[=&quot]! [=&quot]أنا الصمصام المنتقم، الثالث: ألا یا اهل ال[=&quot]عالم[=&quot]! [=&quot]إن جدّی الحسین(ع) قتلوه عطشاناً، الرابع: ألا یا أهل ال[=&quot]عالم[=&quot]! [=&quot]إن جدّی الحسین(ع) طرحوه عریاناً، الخامس: ألا یا أهل ال[=&quot]عالم[=&quot]! [=&quot]إن جدّی الحسین(ع) سحقوه عدواناً

ترجمه: هنگامی که حضرت قائم(عج) ظهور کند، بین رکن و مقام می‌ایستد و پنج ندا را سر می‌دهد:

ندای اول: الا ای اهل عالم! منم آن امام قائم.

ندای دوم: الا ای اهل عالم! منم شمشیر انتقام.

ندای سوم: الا ای اهل عالم! به درستی که جدّم حسین(ع) را تشنه کشتند.

ندای چهارم: الا ای اهل عالم! به درستی که جدّم حسین را عریان بر روی زمین رها کردن.

ندای پنجم: الا ای اهل عالم! به درستی که جدّم حسین(ع) را از سر کینه و دشمنی پامال کردند

الزام الناصب/جلد2/صفحه233

2-[=&quot]حسن بن بشير ، از ابي الجارود ، روايت كرده كه ميگويد[=&quot] : [=&quot]از امام باقر عليه السلام سئوال كردم قائم شما چه زماني قيام ميفرمايد ؟ فرمود : اي ابا جارود شما آنزمان را نخواهيد ديد . عرضكردم اهل زمانش چطور ؟ فرمود : اهل زمانش راهم نمي بينيد قائم ما بعد از مأيوس شدن و نا اميد گشتن شيعيان قيام ميكند ومردم را سه بار دعوت مي كند وبه كمك مي طلبد ولي هيچكس پاسخ او را نميدهد ، تا آنكه روز چهارم به پرده كعبه مي چسبد ومي گويد : خدا يا ياريم كن ودعايش رد نميشود خداوند نيز به ملائكه اي كه رسول الله ( صلي الله عليه وآله ) را در روز بدر ياري كردند دستور مي دهد حضرت مهدي عليه السلام را ياري كنند وآنها كه تا آنزمان هنوز آماده باش بوده وزين اسبهاي واسلحه هاي خود را زمين نگذاشته اند با حضرت بيعت ميكنند ، سپس سيصد وسيزده مرد با حضرت بيعت مي نمايند و حضرت به مدينه رفته ومردم نيز همراه حضرت به مدينه مي روند براي رضايت خدا... ، و آنگاه به سمت كوفه حركت مي نمايد.... (سپس) فرمود : حضرت قائم عليه السلام سيصد ونه سال به مقدار توقف اصحاب كهف در غار حكومت خواهد نمود ، وجهان را پس از پرشدن از ظلم وستم ، پر از عدل و داد خواهد كرد...

غيبة الطوسي : ص 283

و روایات زیادی که صریحاً به قیام قائم بین رکن و مقام در مکه اشاره دارد و به هیچ وجه حمل بر رمز نمی توان نمود.

(الف-2):
روایاتی از اهل البیت سلام الله علیهم وارد شده که صراحتاً اشاره به «نشانه بودن یمانی برای قائم» دارد. یعنی «یمانی خود قائم نیست بلکه نشانه ای برای ظهور قائم است» برای نمونه:


مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏ خَمْسُ عَلَامَاتٍ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ- الصَّیْحَةُ وَ السُّفْیَانِیُّ وَ الْخَسْفُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ وَ الْیَمَانِیُّ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنْ‏ خَرَجَ‏ أَحَدٌ مِنْ‏ أَهْلِ‏ بَیْتِکَ‏ قَبْلَ‏ هَذِهِ الْعَلَامَاتِ أَ نَخْرُجُ مَعَهُ قَالَ لا (الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏8 ؛ ص310)

ب: ((خروج یمانی از مشرق مخالف با روایات))


قبلاً در دو مقاله ی جدا گانه ، با استفاده از روایات ثابت کردیم که خروج یمانی با پرچم های سفید از یمن و خروج خراسانی با پرچم های سیاه از دورترین نقاط مشرق یعنی مرزهای چین خواهد بود. هر گونه نظری به جز این ها مخالف با محکمات روایات اهل البیت علیهم السلام و دوری از حقیقت است.

و البته تاکنون « هیچ کدام از گاطعیون» نتوانسته اند خلاف این مسئله را اثبات کنند و با اینکه آن مقالات، ماه هاست در همین صفحه موجود است این جماعت تجاهل نموده و بر باطل خود مبنی بر خروج یمانی از مشرق با پرچم های سیاه لجاجت می کنند و حق را نمی پذیرند.

ج : ((واحد بودن پرچم حق)):

(ج-1)

اولین نظریه این است که در این لینک مفصلاً بیان شده است:

http://www.intizar.ir/vdcakuny149n6.5k4.html

(ج-2)

البته ما هم معتقدیم که پرچم حق واحد است. اما پرچم حق چیست؟

ما معتقدیم پرچم حق همان پرچم امام زمان ارواحنا فداه است و هر پرچمی که برای ایشان نباشد طاغوت است.

در آخرالزمان و اندکی پیش از ظهور چند قیام گر بر علیه ظلم و به نیت امام زمان ارواحنا فداه قیام می کنند.

حسینی یمانی ، حسینی خراسانی به همراه شعیب بن صالح، و حسنی دیلمی.

ابتدا ببینیم دلیل هدایتگر بودن پرچم یمانی در آن روایت چیست؟ آیا به دلیل «یمانی» بودن است یا دیگر؟

در آن روایت اولاً در ابتدای همین بخش میفرماید که یدعو الی صاحبکم و بلافاصله می فرماید یدعو الی الحق و الی صراط مستقیم
پس این شد که
:
صَاحِبِكُمْ = الْحَقِّ = صراط ٍ مُسْتَقِيمٍ

ثانیاً در روایت داریم که پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله فرمودند که :«یا علی أنت الصراط المستقیم»
و در روایت دیگر فرمودند:« علی مع الحق و الحق مع علی»

و چون امام زمان عج وارث ائمه هستند پس منظور از حق و صراط مستقیم شخص ایشان است
.

پس شرافت یمانی فقط و فقط به دلیل هدایت شیعیان به سوی امامشان است و نه هیچ چیز دیگر. دستور پیروی از یمانی به دلیل امام معصوم بودن! او نیست بلکه فقط به این دلیل است که از بقیه ی قیامگران برحق پیرو امام در آستانه ی ظهور نزدیکتر به امام زمان عج است و مستقیماً و بدون درگیری به ایشان می رسد و هسته ی اولیه سپاه ایشان را تشکیل می دهند همانطور که در مقاله ی فوق الذکر اثبات شد.

و در واقع همه ی قیامگرانی که نام برده شد مصداق پرجم حق هستند. به چه دلیل؟ به همان دلیلی که یمانی مصداق حق است و دلیل آن «دعوت به سوی امام زمان عج » است و دلیل آن اثبات شد.

مثال:

برای تقریب به ذهن مثالی می زنیم:

در قیام مختار ثقفی در کوفه، سپاهیان او سه پرچم داشتند به رنگ های سبز، سفید و سرخ. در واقع هر کدام از این پرچم ها متعلق به مختار بودند و از خود موجودیتی نداشتند. شرافت هر کدام از اینها به دلیل انتساب به مختار بود و هر کدامشان اگر به جای مختار به خودشان دعوت می کردند از دایره ی قیام مختار خارج و مظهر ضلالت می شدند.

نتیجه گیری:

در این مقاله اثبات گردید که «قائم» در معنای اخص آن فقط به امام حجة بن الحسن ارواحنا فداه قابل انتساب است و نسبت دادن این عنوان به یمانی مطلب کودکانه و خنده داری بیش نیست. نیز ثابت شد که منظور از پرچم حق در آخرالزمان پرچم امام حجة بن الحسن ارواحنا فداه است که چون قیامگران پیش از ظهور هدفی جز ایشان ندارند پس مصداق پرچم حق هستند.


شیـ«علی»ـعه;343225 نوشت:
یا نمیدانید یا خود را به نادانی زده اید تا از مخمصه فرار کنید! اولا هریک از ائمه را همه ی مردم دیده بودند و میشناختند و چون امام قبل از هرکدام زنده بودند لذا احدی نمیتوانست خود را جای ائمه جای بزند و به قول شما فرصت طلب دیوانه لقب بگیرد! ثانیا دوست عزیز

همه مردم؟
وسعت جغرافیای جهان اسلام را در ان زمان میدانی؟
بالفرض همه مردم دیده بودند چطور حقانیت امام را میشناختند ؟ مگر زیدیه و واقفیه و اسمائیلیه و... با وجود حجت معصوم(ع) و از میان شیعیان بوجود نیامد؟؟

نقل قول:

علوم و معجزات پیامبر و ائمه را افراد زیادی دیده اند و از طریق اخبار متواتر و صحیح السند اخبارش به ما رسیده است لذا به حجت بودن ایشان ایمان پیدا کرده ایم! یعنی تعداد زیادی آدمی زاد با چشم سر دیده اند که امام رضا ع به تنهایی مناظره کرده اند و پیروز شده اند! و این اخبار را به گوش من و شما رسانده اند! یعنی تعداد زیادی انسان عاقل معجزات پیامبر و ائمه را دیده اند و اکنون که اخبارش به ما میرسد ما ایمان می آوریم اینطور نبوده که قران که کلام خداست و از لسان پیامبر جاری میشد را هیچ کس پیامبر را هنگام خواندن قران ندیده باشد و فقط پیامبر کل قران را یک جا در قالب کتابی حاضر آماده ارائه کرده باشد و مدعی شود این را من نوشتم! و مردم به آن ایمان آورده باشند! اینطور نبوده که واقعه ی غدیر را هیچ کس ندیده باشد و مردم فقط به یک نوشته ایمان آورده باشند! اینطور نبوده که علوم امام باقر و امام صادق به صورت یک جا در قالب کتابی به مردم ارائه شده باشد! تمام این علوم و کرامات را مردم با چشم میدیدند و افراد مطمئن آنها مینوشتند! این کرامات از حجت های الهی از طریق مردم دیده شده است و از طریق اخبار متواتر و افراد قابل اعتماد به گوش بنده و شما رسیده است و ما شیعه شده ایم!!!!!!! و همانطور که گفتم در آن زمان هیچ احدی نمیتوانست خود را جای امام جا بزند چون قرار نبود امامی غایب باشد! لذا مثالتان اشتباه است!

خانم محترم چند تا کتاب بوده که در طول تاریخ توسط هر فردی میتوانسته نوشته شود!!

برای اثبات وجود تاریخی رجال حدیث هم در بیشتر موارد به اندازه پر کاهی سند تاریخی موجود نیست و اگر هم وجود شخص ثابت شد نمیتوان اثبات کرد که مواردی که میگوید حقیقت تاریخی است یا تخیلات ذهنیش بوده است!

اکثر ما بیش از 5 یا شش نسل قبل از خود را نمیشناسیم و اگر هم بشناسیم یک تکه لباس ، یک دستخط یک وسیله زندگی ، که مربوط به مثلا 200 سال پیش است ، و قدمت ان با ازمایش کربن 12 اثبات شود نمیتوانیم ارائه دهیم متوجه منظور من هستی ؟

من چگونه از خواندن یک کتاب میتوانم مطمئن شوم که چنین افرادی حقیقتا بوده اند تا مطمئن شوم که این حوادث اتفاق افتاده این کرامات و معجزات اتفاق افتاده؟
چون در فلان کتاب نوشته شده است؟؟؟
که در اکثر موارد حتی نسخه خطی و اورجینالی مربوط به دورانی که نوشته شده وجود ندارد و خود نسخ خطی هم قابل جعل هستند!

قدیمیترین اسناد مربوط به داستان طوفان نوح الواح سومری مربوط به حدود 5000 سال پیش است که قومی بت پرست بودند یعنی بیشتر داستانهای تورات در الواح سومریهای بت پرست موجود است و داستانهای قران هم در تورات اصلا اینها را میدانستی ؟ پس چگونه ادعا میکنی که تورات و قران وحی الهی است در صورتیکه در اسناد تاریخی اقوام کهن موجود است چگونه این مسائل را توجیه میکنی!!!

اصلا فرض کن غیر مسلمانی ادعا میکند ثابت کن قران کلام خداست ، و کار گروهی و تیمی نیست چطور برایش اثبات میکنی ؟

اصلا به این شبهه در مورد وجود خدا پاسخ بده !
مگر نمیگویید هر معلولی علتی دارد و هر مصنوعی صانعی پس حتما جهان به این عظمت خالق و ایجاد کننده ای دارد و نمیتواند خود بخود بوجود امده باشد؟!
من هم میگویم کل هستی از یک ابر انرژی متراکم اولیه بوجود امده است و نیازی هم به ایجاد کننده نداشته است چون وقتی خدا، قائم بذات است و نیازی به ایجاد کننده نداشته پس این توده انرژی اولیه هم میتواند خودبخود وجود داشته باشد و نیازی به ایجاد کننده ندارد!!!

بفرما شبهه را پاسخ بده خانم شیعه اصیل ببینیم اصول دین که مهمترین رکن ان توحید است را شما چگونه درک کرده اید ، که به راههای شناخته شدن حجت الهی شبهه وارد میکنید؟!!!

شیـ«علی»ـعه;343225 نوشت:
به خدا نمیخوام بزنم تو ذوقت اما پدر من هم میگه من از 30 سال پیش میگفتم صدام دووم نمیاره و به خواری و ذلت می افته! پس پدر من حجت خداست؟

البته مشخص است که اعتقادات شما حتی اصول دین شما محیطی و وراثتی( دین پدران) و تقلیدی است نه تحقیقی !


قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ

قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَٰذَا ۖ أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ

شیـ«علی»ـعه;343225 نوشت:
موجبات مضحکه شیعیان را توسط وهابیون فراهم کردید! اینها که هیچ کدام بر شخص خاصی منطبق نمیشود! یعنی من هم میتوانم بگویم یمانی هستم و اسمم در آسمان ظاهر شده است! بعد شما به من ایمان میاری؟ دوست عزیز اینها سخنان شما هست یا نیست؟

حقانیت شیعه با تایید وهابیان به دست نمی اید که با تمسخر انها از بین برود!

الحمد لله رب العالمین

انگار خیلی دوست دارید سوالی که از شما پرسیدم را بی جواب بگذارید! لذا تا میتوانید بحث وارد بحث میکنید! خوب شد تاکید کردم که فقط جواب همون سوال برای من بس است !

شیـ«علی»ـعه;343225 نوشت:
فقط به همین سوال جواب دهید ما را بس است!!!!!

الان که تاکید کردم وضع ما این است:

خادم الیمانی(ع);343247 نوشت:
قدمت ان با ازمایش کربن 12 اثبات شود نمیتوانیم ارائه دهیم متوجه منظور من هستی ؟

خادم الیمانی(ع);343247 نوشت:
بیشتر داستانهای تورات در الواح سومریهای بت پرست موجود است

خادم الیمانی(ع);343247 نوشت:
اصلا به این شبهه در مورد وجود خدا پاسخ بده !

اگر تاکید نمیکردم معلوم نبود بحث را به کجا میبردی!

برادر من چرا جوش میاری ! اینهمه آسمان ریسمان بافی لازم نبود ! میتوانستید به جای اینهمه موضوع بی ربط از اول همین موضوع را مطرح کنید و راحت شوید:

خادم الیمانی(ع);343252 نوشت:
با توجه به حجم کاری سنگین در چند روز آینده ، از شرکت در مباحث و پاسخگویی به شبهات و سئوالات عزیزان معذورم

به خدا اینجوری کمتر کسی متوجه میشد که جوابی ندارید! اما با این داستان سرایی هایی که من از شما دیدم بعید میدانم تا قیامت هم جواب سوالم را بگیرم!

سوال بنده واضح و مشخص پرسیده شد:

دوست عزیز اینها سخنان شما هست یا نیست؟

نقلمگر کسی که علم ندارد میتواند علمای هردین و مذهبی را به مناظره رسمی و از طریق کتب و منابع خودشان دعوت کند و با انان تحدی علمی کند؟؟
با دو سئوال سنگین و اساسی و یا یک تناقض در مطلب بلافاصله رسوا و باطل میشود!!

مگر کسی که دعایش از سقف اتاق بالاتر نمیرود میتواند ، علما و بزرگان را به مباهله دعوت کند؟! مطمئنا بلافاصله رسوا میشود!!
هر دعایی که مستجاب نمیشود ، استجابت دعا نیاز به معرفت حقیقی الله و حضور قلب و تقوی مطلق و نفس مطمئنه دارد ، و همه اینها با علم حقیقی و یقین در حد شهود بدست میاید.

مگر فردی عادی و فرصت طلب میتواند علما را بطور رسمی دعوت به طلب معجزه ای مانند معجزات انبیا پیشین بکند؟ که بلا فاصله کذب و دروغگو بودنش مشخص میشود! !

حال ما حق داریم از فرد مدعی اینها را طلب کنیم یا خیر؟؟؟

[="Black"]

خادم الیمانی(ع);343247 نوشت:
من چگونه از خواندن یک کتاب میتوانم مطمئن شوم که چنین افرادی حقیقتا بوده اند تا مطمئن شوم که این حوادث اتفاق افتاده این کرامات و معجزات اتفاق افتاده؟ چون در فلان کتاب نوشته شده است؟؟؟

به کتاب اعتماد ندارید ! به عقلتان که اعتماد دارید! دارید؟
حوادثی که متواترا انتقال یافته باشد (مخصوصا تواتر لفظی) عقل حکم میکند که احتمال خطا و اشتباه و دروغ و حیله صفر است!
اگر عقل شما این حکم را نمیکند دوحالت دارد! یا معنای تواتر را نمیدانید یا عقلتان....
بنابراین میتوانیم با کمک این علم مطمئن شویم که قران از لسان پیامبر جاری شده!
میتوانیم مطمئن شویم معجزات و کرامات ائمه واقعا وجود داشته است!
و اگر مطمئن نبودیم الان ایمان همه ی ما بر پایه ی فرضیات و شک و مبهمات بود! پس مطمئن هستیم!

حال سوال من را جواب بده!
من از کجا مطمئن شوم کتبی که احمد الحسن نوشته است از مغز خودش تراوش یافته است؟؟؟؟[/]

خادم الیمانی(ع);343252 نوشت:
به هر حال اگر در طول مباحث مطلبی از طرف بنده عرض شده که موجب تکدر خاطر عزیزان شده ، از همه طلب حلالیت نموده و همه شما را موقتا بخدای بزرگ میسپارم و امیدوارم همگی در امان الله و بیاد الله باشید.

خب اولین گاطعی که مفتضحانه گریخت! هر جا که نور حقیقت بتابد جایی برای ظلمت و تاریکی نیست. این دجال بصری عمری کوتاه دارد و فتته ی او بدتر از فتنه ی بابیت و بهائیت نیست. اما علی ای حال بحمدالله در نطفه در حال خفه شدن است. الحمدلله رب العالمین.

امین.ز;342980 نوشت:
عزیزم جواب ندادی هنوز baghiatosalam

[="blue"]اونی که باید جواب می داد شما بودی.
[/]

دوست عزیز فقط و فقط و فقط احادیث زیر رو واسه من روشن کن نه بحث های بی خودی .

بعدشم میگه کِی اسم مصداق آوردم. لا اله الا الله

امام صادق (ع) فرمود : [="blue"]صاحب این امر[/] با سه خصوصیت شناخته می‌ شود که [="red"]در هیچ‌ کس جز او نیست[/] . او نزدیک ترینِ مردم به کسی که قبل از او است می‌ باشد و او وصیش است . [="red"]با او سلاح رسول الله (ص) است . با او وصیت رسول الله (ص) می‌ باشد[/] . الكافي ج 1 ص 379 . بصائر الدرجات ص 202


امام باقر (ع) فرمود : هر چیزی برای شما ایجاد اشکال یا شبهه کند [="red"]وصیت و پرچم و سلاح پیامبر خدا (ص) جای هیچ گونه شبهه و اشکال برایتان باقی نمی‌ گذارد[/] ... بر حذر باشید از کسانی که خود را به دروغ به آل محمد نسبت می‌ دهند . که [="red"]همانا برای آل محمد و علی (ع) پرچمی (یک پرچم) است [/]و برای دیگران پرچم ها . پس در جای خودت ثابت باش و از هیچ‌ کس ابداً تبعیت نکن تا مردی را از فرزندان حسین (ع) ببینی که با او [="red"]وصیت [/]رسول خدا (ص) و [="red"]پرچم [/]او و [="red"]سلاح [/]او باشد . تفسیر العیاشی ج 1 ص 64 . بحار الأنوار ج 52 ص 222 . إلزام الناصب ج 2 ص 96

عبد الاعلی گوید : به امام صادق (ع) گفتم : چه حجتی (دلیلی) بر [="red"]مدعی صاحب این امر [/]است ؟ فرمود : از حلال و حرام سوال شود . سپس به سوی من آمد و فرمود : [="red"]سه حجت (نشانه) است که هرگز در غیر از صاحب این امر جمع نخواهد شد .[/] او نزدیک ترينِ مردم به کسی که قبل از او است می باشد . و [="red"]سلاح [/]نزد او می باشد . و [="red"]صاحب وصیت آشکار [/]باشد . الكافي ج 1 ص 284 . الخصال ص 117 . بحار الانوار ج 25 ص 138

[="red"]موارد قرمز شده رو توضیح بده :
یعنی چی شک و شبهه ای باقی نمیذاره این موارد ؟
یعنی چی یک پرچم واسه آل محمد و علی است ؟
وصیت رسول خدا , منظورش چیست ؟
وصیت آشکار چیه ؟
پرچم منظورش چیست ؟
سلاح منظورش چیست ؟

[/]

[="blue"]می خوام از این راه امام زمان ع رو بشناسم. یا علی. احادیث چی دارند میگند ؟؟؟؟؟[/]

دوست عزیز... فقط راجعبه همین قسمت صحبت کن.
نه مصداق بگو
نه گاطعی بگو
نه یمانی بگو
نه هیچی.
بگو این سه حدیث چی می گند ؟

یا الله...

BaghiatoSalamعزیزم جواب ندادی هنوز

BaghiatoSalam;342655 نوشت:
دوست عزیز فقط و فقط و فقط حدیث امام باقر ع رو واسه من روشن کن نه بحث های بی خودی و ایراد های الکی به خیال خودت مهندسانه.

امام باقر (ع) فرمود : هر چیزی برای شما ایجاد اشکال یا شبهه کند وصیت و پرچم و سلاح پیامبر خدا (ص) جای هیچ گونه شبهه و اشکال برایتان باقی نمی‌ گذارد ... بر حذر باشید از کسانی که خود را به دروغ به آل محمد نسبت می‌ دهند . که همانا برای آل محمد و علی (ع) پرچمی (یک پرچم) است و برای دیگران پرچم ها . پس در جای خودت ثابت باش و از هیچ‌ کس ابداً تبعیت نکن تا مردی را از فرزندان حسین (ع) ببینی که با او وصیت رسول خدا (ص) و پرچم او و سلاح او باشد . تفسیر العیاشی ج 1 ص 64 . بحار الأنوار ج 52 ص 222 . إلزام الناصب ج 2 ص 96

پسر خوب! باور کن اگه همین روایتی که آدرسشو دادی کامل بخونی همه چیز برات روشن میشه! فقط یک سوال دارم جون من همین یک سوال منو جواب بده قول میدم این روایت رو کامل برات میشکافم. به نظر تو منظور از این «مردی را از فرزندان حسین (ع) که با او وصیت رسول خدا (ص) و پرچم او و سلاح اوست» در این روایت کسی به جز امام زمان ارواحنا فداه است؟ همین یک سوال منو خواهش میکنم جواب بده. یا علی مدد

BaghiatoSalam ضمناً روایت رو تقطیع نکن گل پسر!

BaghiatoSalam;343306 نوشت:
عبد الاعلی گوید : به امام صادق (ع) گفتم : چه حجتی (دلیلی) بر مدعی صاحب این امر است ؟ فرمود : از حلال و حرام سوال شود . سپس به سوی من آمد و فرمود : سه حجت (نشانه) است که هرگز در غیر از صاحب این امر جمع نخواهد شد . او نزدیک ترينِ مردم به کسی که قبل از او است می باشد . و سلاح نزد او می باشد . و صاحب وصیت آشکار باشد . الكافي ج 1 ص 284 . الخصال ص 117 . بحار الانوار ج 25 ص 138

این روایت رو بدجوری تقطیع کردی! همون چند کلمه ی آخر روایت رو ذکر کنی معنیش روشن میشه!

عن عبد الاعلى قال:
قلت لابي عبد الله عليه السلام: ما الحجة على المدعي لهذا الامر بغير حق ؟ قال:
ثلاثة من الحجة لم يجتمعن في رجل إلا كان صاحب هذا الامر: أن يكون أولى الناس بمن
قبله، ويكون عنده سلاح رسول الله صلى الله عليه وآله، ويكون صاحب الوصية الظاهرة
الذي إذا قدمت المدينة سألت العامة والصبيان: إلى من أوصى فلان ؟ فيقولون: إلى فلان


این قسمت قرمز رنگ که ذکر نکردی معنای وصیت آشکار رو روشن میکنه!!میفرماید اون کسی است که اگر کسی وارد شهر بشه و از بزرگ و کوچیکی سوال کنه که وصی فلانی کیه جواب بدند فلانی!

متوجه شدی معنی وصیت آشکار رو؟؟ دیگه خود امام ع توضیح دادند نگی امین تفسیر به رأی کرده!!

واالجمدلله

به نام خدا

سلام علیکم

دوستان برای اطلاعات بیشتر راجع به موضوع یمانی ، میتونند به تاپیک زیر هم مراجعه کنند :

http://www.askdin.com/thread8460-9.html

موفق باشید

پرسش:
با توجه به فرمودنده امام باقر(ع):از هیچ‌ کس ابداً تبعیت نکن تا مردی را از فرزندان حسین (ع) ببینی که با او وصیت رسول خدا (ص) و پرچم او و سلاح او باشد(1) شخصی به نام احمد اسماعیل خود را «یمانی»، و مصداق این حدیث معرفی نموده و دیگران را به مناظره و مباهله دعوت نموده، چرا نباید دعوت او را پذیرفت؟

پاسخ:
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه نمایید:

نکته اول: تفاوت های بنیادین احمد الحسن با یمانی

اولین گام برای تحقیق شخصت هایی که برای آمدنشان در احادیث وعده داده شده، تطبیق علائم عمومی است، یعنی اگر این علائم عمومی مطابقت نکند، اصلا نوبت به بررسی های عمیق تر و دقیق تر نمی رسد، احمد اسماعیل در حالی ادعا می کند که یمانی موعود است که حتی در خصائص بنیادین با یمانی متفاوت است:

الف)
بدون شک احمد الحسن اهل بصره است در حالی که یمانی اهل یمن است، مدعی مذکور برای توجیه چنین تفاوتی گفته است: که چون مکّه از تهامه است، وتهامه از یمن است، پس محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) همگی یمانی هستند.
اما روشن است که تهامه یک منطقه جغرافیایی است که از شمال جزیرة العرب یعنی بالاتر از مکه و مدینه آغاز می شود ، وجنوب آن به یمن می رسد. بنابراین مکه و مدینه جزء تهامه است . ویمن هم از تهامه است، ولی تهامه از یمن نیست. بلکه یمن در جنوب جزیرة العرب قرار دارد وشامل شمال و میانه جزیرة العرب نیست. بنابراین محمد وآل محمد(صلی الله علیه وآله) حجازی وتهامی هستند، امّا یمانی نیستند(2)

ب)
یمانی از یمن خروج میکند، نه از بصره:
در روایات متعدد خروج یمانی از یمن دانسته شده است:
«إِنَّ مِنْ عَلَامَاتِ خُرُوجِهِ خُرُوجَ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الشَّامِ وَ خُرُوجَ الْيَمَانِيِّ مِنَ الْيَمَن‏»؛ به درستی که از علائم خروج قائم(عجل الله فرجه)، خروج سفیانی از شام، و خروج یمانی از یمن است.(3)
«إذا ظهر الابقع مع قوم ذوی أجسام فتكون بینهم ملحمة عظیمة، ثم یظهر الاخوص السفیانی الملعون فیقاتلهما جمیعا فیظهر علیهما جمیعا، ثم یسیر إلیهم منصور الیمانی من صنعاء بجنوده»؛ هنگامی که ابقع (ابرص) به همراه قومی که دارای هیکل های قوی هستند ظهور کند پس میان آنها جنگ بزرگی اتفاق خواهد افتاد؛ پس از آن اخوص سفیانی ظهور میکند و با آنها می جنگد و بر آنها پیروز می شود و سپس بر آنها منصور یمانی از شهر صنعاء به همراه جنود خود وارد می شود.(4)

اشخاصی که تابع احمد الحسن هستند وقتی این حدیث را شنیدند برای فرار از این حدیث دست به تحریف حدیث زده، و دو کلمه (یستقل و قبل) که در ادامه روایت آمده «و له فورة شدیدة یستقل الناس قبل الجاهلیه» را به (یستقبل و قتل) تبدیل کردند، تا بگویند این یمانی، غیر از آن یمانی هدایتگر است!(5)

ج)
همچنین از روایت فوق روشن میشود که اسم یمانی هم «منصور» است، نه «احمد»!

د)
احمد اسماعیل صیمری از طایفه صیامر منطقه زبیر است، و این طائفه بر خلاف ادعای احمد الحسن اصلا از بنی هاشم نیستند!

ه)
طبق روایات یمانی، به همراه سفیانی و خراسانی خروج می کند: «خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِيِّ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ وَ فِي شَهْرٍ وَاحِدٍ فِي يَوْمٍ وَاحِد»(6) و ما هیچ روایتی برخروج پیش از موعد او برای مقدمه سازی یا مانند آن نداریم.

نکته دوم: بطلان ادله مورد استناد احمد الحسن
اگرچه این تفاوت هایی که در نکته اول بیان شد، کار را تمام می کند، اما برای اثبات بیشتر و روشن ترِ انحراف این مدعی به بطلان ادله اثباتی ایشان می پردازیم تا روشن شود این مسیر اثبات ادعا، مغایر با روایات اهل بیت(علیهم السلام) است.

الف)
استناد به خواب
احمد الحسن در حالی به خواب های خود، و طرفدارانش استناد می کند که امام صادق(علیه السلام) در جواب سوالى از خوابِ «ابىّ‏ بن كعب» فرموده است:
«كَذَبُوا فَإِنَّ دِينَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَعَزُّ مِنْ أَنْ يُرَى فِي النَّوْم‏ » به خدا دروغ می گویند، دین خداوند تبارک و تعالی عزیزتر و گرامی تر از این است كه در خواب دیده شود (و با خواب ثابت گردد).(7)

ب)
پیشگویی های روشن، و مباهله ای که هرگز اتفاق نیفتاد!
احمد الحسن برای اثبات ادعای خود به پیشگویی اش در خصوص سرنگونی صدام، و موارد مشابه استناد می کند، در حالی که تحقق چنین وقایعی بسیار روشن بوده، و امام خمینی(ره) هم قبل از وی سرنگونی صدام، و حتی بالاتر از آن، تجزیه سقوط شوروی را پیش بینی کرده بودند.
آمادگی برای مناظره ومباهله نیز تا زمانی که اتفاق نیفتد چیزی را اثبات نمی کند.

ج)
ادعای رویت امام زمان(عجل الله فرجه) طبق فرمایش خود امام زمان(عجل الله فرجه) هر کسی قبل از خروج سفیانی ادعای مشاهده امام زمان(عجل الله فرجه)بکند دروغگو و افترا زننده است: «سَيَأْتِي شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَاذِبٌ مُفْتَرٍ»؛ و به زودی برای شیعیانم كسانی ظاهر خواهند شد كه ادعای مشاهده ی مرا خواهند نمود، آگاه باشید هركس قبل از خروج سفیانی و صیحه ی آسمانی چنین ادعایی بنماید ، مسلما دروغگو و افترا زننده است.(8)

د)
ترادف علم و سلاح
وی و طرفدارانش سلاح را در روایات به علم تأویل می برند در حالی که دست برداشتن از چنین ظهوری دلیل محکم می طلبد، خصوصا اینکه در روایات این دو در کنار هم آمده پس معلوم می شود دوچیز هستند:
«إن رسول الله صلى الله علیه وآله لما قبض ورث علی علیه السلام علمه وسلاحه»(9)
علاوه بر اینکه در روایات برای شناخت حجج الهی علائم دیگری غیر از پرچم و وصیت و سلاح نیز وارد شده است، مانند اینکه آنها قادر هستند به هر زبانی سخن بگویند، همان طور که امام باقر(ع) می فرمایند: « يُكَلِّمَ النَّاسَ بِكُلِّ لِسَانٍ وَ لُغَة»؛ امام قادر است به تمام لهجه ها و زبان ها سخن بگوید!(10)
طبیعتا مدعیان دروغگو هرگز نمی توانند چنین ادعایی بکنند، لذا برای اثبات ادعای خویش به همان علامات مشتبه اکتفا می کنند.

نکته سوم: بوی توطئه دشمنان علیه اسلام

فارغ از بطلان ادعای احمدالحسن، رویکردها و تعالیم وی نشان می دهد این جریان به دنبال تضعیف تعالیم حقیقی اسلام است، و این گمانه زنی را برای دست داشتن جریان های وهابی، صهیونیستی در این جریان تقویت می کند، به عنوان مثال این شخص در حالی به مقابله با علما و تضعیف آنها می پردازد که امام زمان(عجل الله فرجه) و سایر ائمه(ع) مردم را در زمان غیبت به علما ارجاع می دهد:
«إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ ذَاكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُورِثُوا دِرْهَماً وَ لَا دِينَاراً وَ إِنَّمَا أَوْرَثُوا أَحَادِيثَ مِنْ أَحَادِيثِهِم‏»؛ به درستی که عالمان، وارثان انبیا هستند، البته انبیا درهم و دینار به ارث نمی گذارند، بلکه فقط احادیثی از احادیثشان را به ارث می برند.(11)

امام زمان(عجل الله فرجه)هم می فرمایند:
«أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏»؛ اما حوادثی که اتفاق می افتد به راویان احادیث ما رجوع کنید، پس به درستی که آنها، حجت من بر شما هستند، و من حجت خدا بر ایشان.(12)
اگر قرار بوده یک روزی این علما از مسیر حق بازگشته، و مردم را منحرف کنند، آیا ائمه(ع) و خود امام زمان(ع) نعوذ بالله از این ماجرا بی اطلاع بوده اند که مردم را به علما ارجاع داده و موجب انحراف آنها شده اند؟!
وجود شاخه نظامی این جریان و تحرکات نظامی، و دستگیری سعدی حمد نعیم با مقادیر زیادی اسلحه و ادوات نظامی هم گواه دیگری بر وجود چنین فتنه و توطئه ای است که البته اعترافات عوامل وابسته به این جریان، چون سید حسن حمامی را نیز باید بر آن افزود.
__________________________________
1. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج1، ص65.
2. به نقل از پایگاه مهدیون: www.mahdyoon.net
3. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، ج1، ص328.
4. نعیم بن حماد، الفتن، : ص ۷6 و 77.
5. به نقل از پایگاه مهدیون.
6. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج52، ص232.
7. کلینی، محمد، الکافی، ج3، ص482.
8. کمال الدین، ج2، ص516.
9. الکافی، ج1، ص235.
10. بحارالانوار، ج25، ص141.
11. الکافی، ج1، ص32.
12. کمال الدین، ج2، ص482.

موضوع قفل شده است