*** یادواره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) *****

تب‌های اولیه

481 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

یکی دیگه.;821303 نوشت:
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی
ممکن است آدرس این حدیث را بفرمایید یا اگر برایتان مقدور هست سلسله سند آن را بیان بفرمایید؟
سپاس فراوان

با سلام وسپاس .
در کتاب شناخت عارفانه حضرت فاطمه زهرا در این باره از جنبه های مختلف به تفصیل بحث شده است .

2 - دائم در ركوع و سجود
امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود:
در شب جمعه اى مادرم فاطمه عليهاالسلام را ديدم كه در محراب عبادت ايستاده است و تا سپيده صبح ، دائم در ركوع و سجود بود، و مى شنيدم كه براى مومنين و مومنات دعا مى نمود و نام آن ها را مى برد و براى آن ها بسيار دعا مى كرد، ولى براى خود هيچ دعايى نمى نمود. گفتم : اى مادر! چرا همان طور كه براى ديگران دعا مى كنى ، براى خود دعا نمى كنى ؟
حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود: فرزندم ! اول ، همسايه ؛ سپس خانه .
(2)
3 - نور افشانى هنگام نماز
ابن عمره از پدرش نقل مى كند كه گفت : از امام صادق عليه السلام پرسيدم : چرا حضرت فاطمه عليهاالسلام زهرا ناميده شد؟
فرمود: براى آن كه وقتى فاطمه زهرا عليهاالسلام در محراب عبادت (به نماز) مى ايستاد، نورش براى اهل آسمان مى درخشيد، همان طورى كه نور ستارگان براى اهل زمين مى درخشد.
(3)
4 - سفارش رسول خدا (ص ) به نماز
رسول خدا صلى الله عليه و آله پيوسته هنگام نماز به منزل حضرت فاطمه عليهاالسلام و حضرت على عليه السلام مى رفت ، و مى فرمود: خداوند شما را مورد لطف و رحمت نماز قرار داد، خداوند مى خواهد كه شما را از هر پليدى ، مبرا قرار دهد


ازدواج در جامعه ما باید مثل ازدواج فاطمه‌ زهرا (سلام‌الله‌علیها) باشد
ازدواجها در دوران انقلاب و به برکت آن آسان شد؛ چون تشریفات و سخت‌گیریها کم شد. نگذارید دوباره به خانه‌ی اول برگردیم. پدران و مادران، نسبت به مقدّمات غیر لازمِ ازدواج سخت‌گیری نکنند؛ جوانان که سخت‌گیری‌یی ندارند. بگذارند ازدواج اسلامی انجام بگیرد. بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان و زن جوانی که در محیط اسلامی است، مثل ازدواج فاطمه‌ی زهرا (س) باشد؛ ازدواجی با پیوند عشقی معنوی و الهی و جوششی بی‌نظیر میان زن و مرد مؤمن و مسلمان و همکاری و همسری به معنای واقعی بین دو عنصر الهی و شریف، اما بیگانه از همه‌ی تشریفات و زروزیورهای پوچ و بی‌محتوای ظاهری. این است ازدواج درست زن مسلمان و تربیت فرزند و اداره‌ی محیط خانه و البته اندیشیدن و پرداختن به همه چیز جامعه و دین و دانش و فعالیت اجتماعی و سیاسی. اسلام، این است.

بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶

غضب خداوند به غضب فاطمه (علیهاالسلام)

حضرت علی علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل نموده که ایشان فرمودند: « انَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَیَغضِبُ لِغَضِبِ فاطِمَه وَ یَرضی لِرِضاها » ؛ خداوند عزوجل به خاطر خشم فاطمه ، خشمگین ؛ و برای خشنودی و رضایت فاطمه راضی می‌ شود .

« خدا چنین خواست که او زودتر از دیگران به رسول خدا بپیوندد ، پس از او شکیبایی من به پایان رسیده و خویشتن‌ داری از دست رفته ، اما آنچنان که در جدایی تو صبر کردم در مرگ دخترت نیز جز صبر چاره‌ ای ندارم شکیبایی بر من سخت است . پس از او آسمان و زمین در نظرم زشت می‌ نماید و هیچ گاه اندوه دلم نمی ‌گشاید . چشمم بی‌ خواب ، و دل از سوز غم سوزان است . تا خداوند مرا در جوار تو ساکن گرداند . مرگ زهرا ضربه‌ ای بود که دل را خسته و غصه‌ ام را پیوسته گردانید و چه زود جمع ما را به پریشانی کشانید ... و در حدیث دیگر خطاب به حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند : « انَّ اللهَ لَیَغضِبُ لِغَضَبِک وَ یَرضی لِرِضاک » ؛ خداوند برای خشم تو ، خشمگین و برای خشنودی تو ، خشنود می ‌شود

ام ابیها
حضرت زهرا سلام‌الله علیها به‌عنوان دختر و مادر

خدمت به پدر راهی برای کمال انسانی
مسائل معنوی تا حدود زیادی به فضایل عملی ارتباط پیدا می‌کند. یعنی به آنچه که از تلاش فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها ناشی می‌شود. مفت نمی‌دهند و بدون دلیل نمی‌بخشند. عمل انسان - در حد بالایی - در احراز فضایل و مناقب تأثیر می‌کند. دختری که در کوره‌ی گداخته‌ی مبارزات سخت پیغمبر در مکه متولد شد و در شعب ابی‌طالب یار و غمگسار پدر بود.این دختر مثل یک فرشته‌ی نجات برای پیغمبر؛ مثل مادری برای پدر خود؛ مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمل کرد. غمگسار پیغمبر شد، بارها را بر دوش گرفت، عبادت خدا را کرد، ایمان خود را تقویت کرد، خودسازی کرد و راه معرفت و نور الهی را به قلب خود باز کرد. اینهاست آن ویژگیهایی که آدمی را به کمال می‌رساند.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵


تسلی‌بخش پیغمبر
شما ببینیدحضرت[فاطمه(سلام‌الله‌علیها)] چگونه زندگی کرده است! تا قبل از ازدواج که دخترکی بود، با آن پدرِ به این عظمت کاری کرد که کنیه‌اش را امّ‌ابیها - مادرِ پدر – گذاشتند. در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدیدآورنده‌ی دنیای نو و رهبر و فرمانده‌ی عظیم آن انقلاب جهانی - انقلابی که باید تا ابد بماند - در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بی‌خود که نمی‌گویند امّ‌ابیها! نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست. آن حضرت چه در دوران مکّه، چه در دوران شعب‌ابیطالب - با آن‌همه سختیهاکه داشت - و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوارِ پدر بود. دلِ پیغمبر در مدّت کوتاهی با دو حادثه‌ی وفات خدیجه و وفات ابیطالب شکست. به فاصله‌ی کمی این دو شخصیّت از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایی کرد. فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها در آن روزها قدبرافراشت و با دستهای کوچک خود غبار محنت را از چهره‌ی پیغمبر زدود. امّ‌ابیها؛ تسلّی‌بخش پیغمبر. این کُنیت از آن ایام نشأت گرفت.

بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۳/۰۹/۰۳


تربیت فرزندانی که الگوی بشریتند
زندگی فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها از همه‌ی ابعاد، زندگی‌ای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است. شوهر جوان او دائماً در جبهه و میدانهای جنگ است؛ اما در عین مشکلات محیط و زندگی، فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله علیها، مثل کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان است. او دختر کارگشای پیغمبر است و در این شرایط، زندگی را با کمال سرافرازی به پیش می‌برد: فرزندانی تربیت می‌کند مثل حسن و حسین و زینب؛ شوهری را نگهداری می‌کند مثل علی و رضایت پدری را جلب می‌کند مثل پیغمبر! راه فتوحات و غنایم که باز می‌شود، دختر پیغمبر ذره‌ای از لذتهای دنیا و تشریفات و تجملات و چیزهایی را که دل دختران جوان و زنها متوجه آنهاست، به خود راه نمی‌دهد. عبادت فاطمه‌ی زهرا، سلام اللَّه علیها، یک عبادت نمونه است.

بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵


تربیت نسل معرفت و معنویت
تطبیق سوره‌ی کوثر با فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) یک تطبیق مصداقی درست است؛ این همه برکات بر خاندان پیغمبر، بر یکایک ائمه‌ی هدی (علیهم‌السّلام)! عالم پُر است از نغمه‌های دلنواز فردی و اجتماعی و دنیائی و اخروی که از این حنجره‌های پاک برخاسته؛ حسین‌بن علی، زینب کبری، امام حسن مجتبی، امام صادق، امام سجاد؛ هر کدام از ائمه. ببینید چه غوغائی است در عالم معرفت، در عالم معنویت، در بزرگراه هدایت از کلمات این بزرگواران و درسهای آنها و معارف آنها! این نسل فاطمه‌ی زهراست.

بیانات‌ در دیدار مداحان اهل بیت(ع) به مناسبت میلاد حضرت فاطمه‌ی زهرا(س) ۱۳۸۶/۰۴/۱۴

الگوی زن مسلمان

زنی که اسلام میخواهد بسازد
اسلام، فاطمه - آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی - را به عنوان نمونه و اسوه‌ی زن معرفی میکند. آن، زندگی ظاهری و جهاد و مبارزه و دانش و سخنوری و فداکاری و شوهرداری و مادری و همسری و مهاجرت و حضور در همه‌ی میدانهای سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همه جانبه‌ی او که مردهای بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار میکرد، این هم مقام معنوی و رکوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحیفه و تضرّع و ذات ملکوتی و درخشندگی عنصر معنوی و همپایه و هموزن و همسنگ امیرالمؤمنین و پیامبر بودن اوست. زن، این است. الگوی زنی که اسلام میخواهد بسازد، این است.
بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶


الگویی برای فهم درست و هوشیاری در موقعیت‌ها
فاطمه‌‌ی زهرا و زینب کبری (سلام‌‌الله‌‌علیهما) زنان الگو و نمونه‌‌ی اسلامند. زن امروز دنیا الگو می‌خواهد. اگر الگوی او زینب و فاطمه‌‌ی زهرا باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها؛ و لو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز برای انجام تکلیف بزرگی که خدا بر دوش انسانها گذاشته است، همراه باشد. زن مسلمانی که الگویش فاطمه‌‌ی زهرا یا زینب کبری (علیهماالسّلام) باشد، این است.
اگر زن به فکر تجملات و خوش‌گذرانی‌ها و هوسهای زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بی‌بنیاد و بی‌ریشه باشد، نمی‌تواند آن راه را برود؛ باید این وابستگیها را که مثل تار عنکبوت بر پای یک انسان رهروست، از خود دور کند، تا بتواند آن راه را برود؛ کمااینکه زن ایرانی در دوران انقلاب و در دوران جنگ همین کار را کرد، و انتظار این است که در همه‌ی دوران انقلاب همین کار را بکند.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران
۱۳۷۰/۰۸/۲۲

الگوی زن مسلمان ایرانی
زنهای مؤمن در جامعه‌ی ما سعی کنند قدر زن ایرانیِ مسلمان را بدانند. ارزش زن اسلامی و مسلمان را بدانید. زنی که در اختلاط و معاشرت، با مرد قاطی نمی‌شود و خود را وسیله‌یی برای جلب چشم مرد نمی‌داند و خود را بالاتر از این می‌داند؛ زنی که شأنش را عزیزتر از این می‌شمارد که خود را عریان کند و با صورت و موی و بدن خود، چشم روندگان را به سمت خویش جلب کند و هوس آنها را اشباع نماید؛ زنی که خود را در دامنه‌ی قله‌یی می‌داند که در اوج آن، فاطمه‌ی‌زهرا(س) - بزرگترین زن تاریخ بشر - قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ایرانی است. این زن باید دیگر از این بازیچه‌های فراهم آمده‌ی تمدن غربی و روشهای توطئه‌آمیز آن، رو بگرداند و به آن بی‌اعتنایی کند.

بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶


الگویی برای درس گرفتن و گرایش قلبها وابسته شدن جوانان
فاطمه‌ی زهرا (سلام‌‌الله‌‌علیها) را که می‌خواهید معرفی کنید، آن‌چنان معرفی کنید که یک انسان مسلمان، یک زن مسلمان، یک جوان مسلمان از آن زندگی درس بگیرد؛ در دل خود نسبت به آن مجسمه‌ی قداست و طهارت و حکمت و معنویت و جهاد، احساس خشوع و خضوع و وابستگی کند. این، طبیعت انسان است. ما انسانها تابع و متمایل به کمالیم. اگر بتوانیم کمال را در خودمان ایجاد کنیم، می‌کنیم؛ اگرنه، آن کسی که صاحب کمال است، به طور طبیعی انسان به او گرایش دارد.

بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۹/۰۳/۱۳

ما ضربدر تمام جهان در برابرش
صفریم اگر حساب کسی میشود سرش

(1)
....

----------------------------------------------------
1.شکوهی

رمز «یازهرا»
هیچ کس - نه امام بزرگوار، نه بزرگان انقلاب - در دوران دفاع مقدس به رزمندگان نگفت که رمز «یا زهرا» براى حملاتتان بگذارید، یا سربند «یا زهرا» ببندید؛ اما هرچه که شما نگاه میکنید، در طول دوران دفاع مقدس، اسم مبارک حضرت زهرا از همه‌ى نامهاى مطهر و مبارک دیگر بیشتر مطرح است، بیشتر آورده میشود؛ همچنین نام مبارک حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه). این دو نام در انقلاب، به طور طبیعى، بدون دستور، بدون یک مطالعه‌ى قبلى، همین طور از دلها و از ایمانها و از عواطف روئیده است؛ این نشانه‌ى مبارکى است؛ نشانه‌ى توجه آن بانوى دو عالم، آن عنصر ملکوتىِ الهىِ بى‌نظیر در عرصه‌ى وجود از لحاظ نورانیت - بعد از پدر بزرگوار و امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) - است.

بیانات در دیدار جمعی از شاعران و ذاکرین اهل بیت(ع) ۱۳۹۰/۰۳/۰۳

بسم ربّ الزهرا(س)

ای سالک ره رمز عبورت به سما****باید که گذاری به یقین یا زهرا(س)

هر کس که فتوحی شده اش در ره عشق**با نام شریفش بُده و یا مولا


- نور فاطمه (س ) براى ملائكه آسمان
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله در شاءن مقام دختر بزرگوارش ‍ حضرت زهرا عليهاالسلام فرمودند: دخترم فاطمه سيده بانوان جهان از پيشينيان و آيندگان است وى پاره تن من است و نور چشم و ميوه قلب و روحى كه در ميان دو پهلوى من است . او حوريه است به صورت انسان . آن هنگام كه در محراب عبادت در برابر پروردگارش مى ايستد، نور وى براى ملائكه آسمان مى درخشد، آن گونه كه نور ستارگان براى اهل زمين درخشندگى دارد. در آن هنگام پروردگار بلند مرتبه به فرشتگان خود مى فرمايد: اى فرشتگانم ! به بنده ام نظر افكنيد، فاطمه سيده و سرور كنيزانم كه در برابر ايستاده ، اعضاء و جوارح او از ترس من مى لرزد و با تمام قلب و وجود خويش به عبادتم ايستاده شما را به شهادت مى گيرم كه شيعيان وى را از آتش ايمن گردانم .
- شوق به عبادت
عبادت هاى فاطمه زهرا فراوان است ، خصوصا در آن عباداتى كه با پرورگار خويش مناجات مى كند كه ما عبادت وى و نيز شوق و رغبتش به نماز و كثرت علاقه قلبى اش به مناجات با خداى تعالى را احساس نمى كنيم و چرا اين گونه نباشد؟ زيرا كه فاطمه زهرا دختر برترين عبادتگر است ؛ يعنى آن پيامبرى كه براى عبادت ساعات طولانى بر سر پا مى ايستد تا اين كه خدايش به وى فرمود: طه ما انزلنا عليك القرآن لتشفى و نيز فاطمه زهرا دقيقا معنى و قدر و قيمت عبادت را به خاطر معرفت عظيمش ‍ نسبت به پروردگار مى دانست ، پس جاى تعجب و شگفت نيست كه اين بزرگوار تا اين حد از عبادت لذت ببرد و خود، را با ايستادن در برابر خداى تعالى به رنج افكند و اظهار تذلل و خشوع نمايد، گويى كه هيچ گاه از قيام و ركوع و سجود ناراحت نمى گردد.
- نماز در شب ازدواج
نماز در شب ازدواج اهميت و فضيلت زيادى دارد، مرد و زن جوان بايد زندگى خود را با نماز شروع كنند، به وسيله نماز به حيات خود آرامش ‍ ببخشند.
فاطمه زهرا در شب ازدواج از على عليه السلام مى خواهد كه با هم به نماز بايستند و در اين شب خدا را عبادت كنند

حضرت فاطمه عليهاالسلام به آن درجه از ايمان مى رسد كه باورش شده است خدا هست و شاهد اعمال است ، انسان در برابر او متعهد و مسئول است ، باورش شده بود كه قيامت حق است ، قبر حق است ، صراط و ميزان حق است ، بهشت و دوزخ راست است و...در وصيتنامه اش مى خوانيم :
- هذا ما اوصت به فاطمة بنت رسول الله
اين وصيتى است كه فاطمه عليهاالسلام دختر پيامبر آن را نوشته است :
- و هى تشهد ان لا اله الا الله
او گواهى مى دهد كه خدايى جز الله نيست .
- و ان محمدا رسول الله
و گواهى مى دهد كه محمد فرستاده خداوند است .
- و ان الجنة حق و النار حق
و گواهى مى دهد بهشت حق است و دوزخ نيز حق است .
و ان الساعة آتية لاريب فيها
و گواهى مى دهد كه قيامت آمدنى است و در آن شكى وجود ندارد.
و ان الله يبعث من فى القبور
و گواهى مى دهد كه خداى عز و جل همه مردگان را بيدار و مبعوث مى كند.
- يا على انا فاطمة بنت محمد، زوجنى الله منك لاكون لك فى الدنيا والاخرة ...
اين باورها روان او را پر كرده و آثار آن در جوارح و اعضا او ظاهر شده بود. رسول خدا صلى الله عليه و آله در شاءن ايمانش فرمود: خداوند دل و اعضاى دخترم فاطمه عليهاالسلام را از ايمان و يقين سرشار فرمود: ان ابنتى فاطمة ملا الله قلبها و جوارحها ايمانا و يقينا.
او ايمان و يقينش به خدا و معاد به حدى است كه گوئى جهان غيب را مى بيند، بهشت را با همه نعمت هايش و دوزخ را با همه عذاب و شكنجه هايش شهود مى كند.
او در دعا و عبادت خود، در ارتباط و مناجات با خداى خود ترسان و نگران است ، در حين مناجات با خدا و سخن گفتن با او دلش مى لرزد گوئى مورد خطاب خدا با موسى عليه السلام است كه خدا فرمود: يا موسى ، كن اذا دعوتنى خائفا مشفقا، وجلا، و ناجنى حين ناجيتنى بحسنة من قلب وجل .
- درخواست زهرا(س ) براى اذان
يكى از اقدامات فاطمه زهرا عليهاالسلام بعد از رحلت پدر بزرگوارش صلى الله عليه و آله زنده نگهداشتن خاطرات دوران پدر بود. او مى خواست با احيا و يادآورى آن دوران دل هاى مرده را بيدار كند و از تاريكى به سوى روشنايى هدايت كند، و توطئه هاى دشمن و افكار پليد آن ها را به وسيله اذان خنثى كند، چون روح اذان گواهى به توحيد و رسالت رسول خدا صلى الله عليه و آله و ولايت على عليه السلام مى دهد.
به راستى كه زهرا عليه السلام آموزگار بيدارى و ظرافت است .
وقتى رسول خدا صلى الله عليه و آله از دنيا رفت و وصى او را كنار نهادند، بلال به عنوان اعتراض ديگر اذان نگفت و هر چه به سراغش مى آمدند، امتناع مى كرد و عذر مى آورد. زهرا عليهاالسلام از او خواست كه اذان بگويد، گفت : بسيار مشتاقم كه صداى موذن پدرم را بشنوم .
بلال بر بالاى بام مسجد رفت . آواى گرم بلال در مدينه پيچيد: الله اكبر، همه دست از كار كشيدند. هر كس دست ديگرى را مى كشيد و به شتاب به طرف مسجد مى آورد، همه حتى زنان و كودكان در بيرون مسجد جمع شدند، مدينه به يكباره تعطيل شد.
همه به طنين روح افزاى بلال گوش مى دادند و بر دهان او خيره شده بودند. ناگاه ، به ياد ايام رسول خدا صلى الله عليه و آله افتادند، فرياد هاى هاى گريه ها در مدينه پيچيد، مدينه كمتر اين گونه روزهايى به ياد داشت . همه از يكديگر سوال مى كردند، چرا بلال اذان نمى گفت ؟ چه شده كه به درخواست زهرا عليهاالسلام اذان مى گويد؟ چرا زهرا عليهاالسلام گريه مى كند؟ به يكديگر نگاه مى كردند، سپس سرها را به زير مى انداختند و از خود و بيعتشان با ابوبكر شرمشان مى آمد. زهرا عليهاالسلام هم همراه جماعت به اذان گوش داده بود و به ياد دوران پدر و غدير و...افتاد. و همچون ابر باران اشك مى ريخت .
در فضاى مدينه پيچيد: اشهد ان محمدا رسول الله زهرا عليهاالسلام ديگر طاقت نياورد، فرياد و ناله و آهى زد و از حال رفت . آن چنان كه همه گمان كردند از دنيا رفته .
مردم فرياد برآوردند: بلال بس كن ، دختر رسول الله صلى الله عليه و آله را كشتى !
بلال ، اذان را نيمه رها كرد و ندانست كه چگونه خود را بر بالين زهرا عليهاالسلام رساند.
زهرا عليهاالسلام را به هوش آوردند. درخواست اتمام اذان كرد.
بلال گفت : از اين درگذريد كه بر جان شما نگرانم .
با اصرار بلال ، التماس و گريه هاى مردم ، زهرا عليهاالسلام از خواسته خود درگذشت .
- شهادت فاطمه (س ) در اذان
اكنون كه فهميدى بقيه نبوت و عقيله رسالت و وديعه مصطفى و زوجه ولى الله و كلمه تامه الهى ، فاطمه عليهاالسلام حائز مقام عصمت است ، پس ‍ مانعى ندارد كه در فصول اذان و اقامه به عصمت آن حضرت شهادت دهيد و مثلا چنين بگوييد:
اشهد ان فاطمة بنت رسول الله عصمة الله الكبرى ؛ يعنى شهادت مى دهم كه فاطمه دختر رسول خدا عصمت كبراى خدا است . (سعى كنيم در اذان و اقامه نماز خويش گواهى فاطمه زهرا عليهاالسلام را فراموش نكنيم ، و نماز خود را با نام زهرا مزين كنيم


عبادت حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام يك عبادت نمونه است . حسن بصرى كه يكى از عباد و زهاد دنياى اسلام است درباره فاطمه زهرا عليهاالسلام مى گويد: به قدرى دختر پيغمبر صلى الله عليه و آله عبادت كرد و در محراب عبادت ايستاد كه تورمت قدماها پاهاى آن بزرگوار از ايستادن در محراب عبادت ورم كرد.




برخى از روايات نشان مى دهند كه گاهى مردم مدينه در حين عبور نيمه شب از در خانه حضرت زهرا عليهاالسلام نورى از خانه او متجلى و ساطع مى ديدند، از پيامبر صلى الله عليه و آله علت را مى پرسيدند و فاطمه عليهاالسلام را در محراب عبادت مى يافتند و هم رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: به هنگامى كه فاطمه عليهاالسلام در محراب عبادت است ، هزاران فرشته بر او درود مى فرستند و او را سيده زنان عالم خطاب مى كنند...او اهل سجده هاى طولانى و قيام و ركوع طولانى بود و خداى را با تمام وجودش عبادت مى كرد.

- عبادت و آبادى درون

حضرت فاطمه عليهاالسلام آن بنده پاك و خالص خداوند است كه سعى دارد حركت خود را در سير كمالى و در مسير بى نهايت طلبى قرار دهد و آن انسان فهميده اى است كه در سايه اخلاص و رهائى از ثقل ها و پاى بندى ها به مقام ان الى ربك الرجعى مى رسد و آماده پذيرش خطاب يا ايتها النفس المطمئنة و براى رجوع به خدا راضيه و مرضيه مى شود.
فاطمه عليهاالسلام به آن درجه از ادراك مى رسد كه در مى يابد اساس ‍ آبادانى درون ، ايمان به خداست و حاصل آن رهائى از بندها و اسارت ها، وابستگى به خداى حى ازلى و سرمدى است و مهم اين است كه ايمان او از سنخ ادراك است و مورد خطاب اعبد الله كانك تراه و ان كنت لا تراه فانه يراك .
چنين ايمانى است كه براى او امنيت پديد مى آورد و او را راضى به قضا و قدر الهى مى سازد. به گفته علامه طباطبائى مرحوم آدمى در حقيقت خود را در قبول امر مقبول در امنيت مى بيند و قلبش به آن تسكين و آرامش مى يابد. انسان كه در آرامش و امنيت باشد مى تواند نيكو بينديشد، نيكو تصميم بگيرد و درست عمل كند و اين يكى از رموز عدم اضطراب فاطمه عليهاالسلام در برابر كشاكش زندگى است


در حديث آمده كه : پيامبر صلى الله عليه و آله از حضرت على عليه السلام پرسيد: همسرت را چگونه يافتى ؟
پاسخ داد: او بهترين ياور من بر اطاعت خداوند است . و از فاطمه عليهاالسلام درباره على عليه السلام پرسيد، گفت : بهترين شوهر است .

جواب سوال نماز

زنى خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام رسيد و عرض كرد: مادر پير و ناتوانى دارم كه در نماز بسيار اشتباه مى كند، مرا فرستاده تا از شما بپرسم كه چگونه نماز بخواند.
آن حضرت فرمود: هر چه مى خواهى بپرس !
آن زن سوالات خود را مطرح كرد تا به ده سوال رسيد و حضرت زهرا عليهاالسلام با روى گشاده جواب داد. زن از زيادى پرسش خود شرمنده شده ، گفت : شما را بيش از اين زحمت نمى دهم .
حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود: باز هم بپرس . آن گاه براى تقويت روحيه وى چنين فرمود: اگر به كسى كارى واگذار كنند، براى مثال از او بخواهند كه بار سنگينى را به ارتفاع بلندى حمل كند و در برابر اين كار صد هزار دينار به او جايزه بدهند آيا او با توجه به آن پاداش احساس خستگى مى كند؟
زن جواب داد: نه .
آن حضرت فرمود: من در مقابل هر پرسشى كه جواب مى گويم از خدا پاداشى به مراتب بيشتر دريافت مى كنم و هرگز ملول و خسته نمى شوم . از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه روز قيامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر مى شوند و به اندازه علم و تلاش و كوشش كه در راه آموزش و هدايت مردم داشته اند از خداى خود پاداش مى گيرند

مس اسم زهرا(س ) با وضو
كسى كه وضو ندارد، حرام است اسم خداوند متعال را به هر زبانى كه نوشته باشد مس نمايد. و همچنين است بنابراحتياط واجب اسم مبارك پيغمبر و امام و حضرت زهرا عليهاالسلام .
توقف در مسجد

مسجد پيامبر اكرم نسبت به ديگر مساجد امتيازى خاص دارد، به اين معنى كه هر شخص جنب و نفساء و حائض مى تواند به هر مسجدى وارد شود و بدون توقف از آن جا عبور كند، ولى هرگز كسى مجاز نيست در حال جنابت و حيض و نفاس از مسجد النبى عبور نمايد و اين حكم مخصوص است به مسجد پيامبر اكرم و مسجد الحرام ، ولى از اين حكم ، على و فاطمه و حسنين عليهم السلام مستثنى هستند. آنان مى توانند در هر حالتى كه باشند از مسجدالرسول عبور كنند؛ و نه تنها مى توانند از آن جا عبور كنند، بلكه مى توانند در آن جا ازدواج نمايند و يا در حال جنابت در آن جا توقف كنند، و حتى حضرت زهرا عليهاالسلام مجاز است كه فرزندانش را در آن مكان مقدس و مطهر به دنيا آورد


- زهرا(س ) در اوج قله ايمان

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اى سلمان ! خداوند دل و تمام اعضا و جوارح فاطمه را پر از ايمان كرده است . او براى بندگى و اطاعت از خداوند كه به جاى خلوتى مى رود، يكى از فرشتگان الهى به نام زوقائيل (و در روايت ديگرى به نام جبرئيل ) فرود آمده آسياب او را مى چرخاند و خداوند رنج و زحمت دنيا را به همراه زحمت آخرت از او برطرف كرده او را كفايت مى كند.
زهرا عليهاالسلام در اوج قله ايمان است . و بهترين گواه بر وجود سراسر ايمان او، يكى تامل در زندگى و رفتار و حالات خود اوست و ديگرى هم شهادت رسول خدا صلى الله عليه و آله .
- اى سلمان ! دخترم فاطمه آن چنان ايمان در اعماق دل و تمامى وجودش ‍ نفوذ كرده كه براى عبادت خدا خود را از همه چيز فارغ مى سازد.
خدا تمامى وجود دخترم فاطمه را لبريز از ايمان و يقين نموده است .
- صلوات فرستادن بر فاطمه (س )

صلوات فرستادن بر حضرت فاطمه عليهاالسلام و كيفيت زيارتش ، كه همانند صلوات بر پيامبر اكرم و اميرالمومنين و حسنين عليهم السلام و زيارات آنان است ؛ يعنى همانگونه كه به صلوات بر آن چهار وجود مقدس ‍ و زيارتشان امر شده است ، نسبت به حضرت زهرا عليهاالسلام نيز در اين موارد، همگان مامور و ماجورند. فاطمه عليهاالسلام كه مشمول آيه تطهير و از اهل بيت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است كيفيت صلوات بر او را رسول خدا به صراحت چنين بيان داشته است :
بر من صلوات بتراء ( ناقص ، دم بريده ، و بريده شده ) نفرستيد.سوال شد: يا رسول الله صلوات بتراء (= بريده شده ) چيست ؟
فرمود: اين كه (بر من صلوات بفرستيد و بگوييد اللهم صل على محمد ولى درباره آل من ساكت باشيد. شما بايد بگوييد: اللهم صل على محمد و آل محمد. صلواتى كه شامل على و فاطمه و حسنين عليهم السلام نباشد، مقطوع و بريده و مورد قبول خدا و رسولش نمى باشد. لذا حضرت صديقه زهرا هم رديف و برابر افرادى است كه جميع مسلمين با ايمان جهان - از شيعه و سنى - هر شبانه روز در تشهد نمازهاى پنجگانه بر او درود مى فرستند ؛ و او در اين مقام ، همتاى محمد بن عبدالله ، و على ، و حسنين عليهم السلام است ؛ و همين لزوم صلوات بر فاطمه در هنگام اقامه نماز يك منقبت و فضيلت ساده نيست ، بلكه نشانگر مرتبه اعلى و منصب والاى آن حضرت است كه اين چنين در جنب صاحبان رسالت و امامت قرار گرفته است . بدون ترديد بايد فاطمه خود ولية الله و داراى مقام ولايت بوده باشد، تا هم رديف و همتاى اولياء خدا، مورد خضوع و مشمول صلوات و درود جميع مومنين جهان در هر زمان و مكان باشد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
من صلى عليك يا فاطمة غفرالله له و الحقه بى حيث كنت من الجنة .
يا فاطمه ! هر كس بر تو صلوات فرستد، خداى متعال از او درگذرد، و او را در بهشت به من ملحق گرداند


- طعام غيبى در سجده گاه زهرا (س )

اميرالمومنين عليه السلام روزى به خانه آمد، ديد كه فاطمه عليهاالسلام حسنين عليهاالسلام را مى خوابانيد، ايشان به خواب نمى رفتند از شدت گرسنگى . فاطمه طاهره عرض كرد: يا اباالحسن ! برو قدرى طعام طلب كن كه اين كودكان از گرسنگى به خواب نمى روند.
اميرالمومنين عليه السلام نزد عبدالرحمن بن عوف رفت و از وى دينارى قرض خواست ، عبدالرحمن به خانه رفت و كيسه زرى بيرون آورد و عرض ‍ كرد: در اين كيسه يكصد دينار است بگير يا على ! و هرگز عوض آن را مده .
حضرت عليه السلام فرمودند: از تو قبول نكنم كه از پيغمبر صلى الله عليه و آله شنيده ام : اليد العليا خير من يد السفلى . يك دينار به من قرض بده و اين حديث را بشنو كه عوض مى دهند و قرض را يكى هيجده عوض ‍ مى دهند.
عبدالرحمن يك دينار به جناب امير قرض داد، آن حضرت چون روانه شد، در راه مقداد را ديد كه بر كنار راه نشسته فرمود: اى مقداد! در اين وقت اينجا چرا نشسته اى ؟
عرض كرد: از جهت ضرورتى .
فرمود: آن ضرورت چيست ؟
عرض كرد: چهار روز است كه طعامى نيافته ام .
فرمود: بگير اين دينار را، تو از ما اولى ترى كه چهار روز است طعام نيافته اى و ما سه روز است .
مقداد دينار را گرفت و حضرت وقت نماز شام بود روانه مسجد شد، به همراهى پيغمبر صلى الله عليه و آله فريضه را ادا نمود، چون فارغ شد جناب رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: يا على ! امشب به خانه شما مى آيم و مهمان شما خواهم بود.
جناب امير عرض كرد: حبا و كرامة .
از پيش روانه شد و فاطمه زهرا عليهاالسلام را خبر كرد، فورا فاطمه زهرا به مصلى خود رفت و روى مبارك بر خاك نهاد و به ايزد پاك عرض كرد: خداوندا! به حق محمد و آل محمد كه بر ما طعامى فرست .
هنوز فاطمه عليهاالسلام در سجده بود كه بوى طعام به مشام وى رسيد، سربرداشت كاسه بزرگى ديد پر از طعام كه بوى آن خوشبوتر از مشك بود، آن را برداشته و در خدمت پدر بزرگوار خود نهاد، حضرت فرمود: انى لك هذا الطعام ؟ عرض كرد: من عند الله ، ان الله يرزق من يشاء بغير حساب .
پس حضرت امير و فاطمه و حسنين از آن طعام تناول كردند. ناگاه سائلى بر درآمد، اميرالمومنين خواست او را از آن طعام بدهد حضرت رسول صلى الله عليه و آله نگذاشتند و فرمودند: يا على ! اين ابليس است . خبر شده كه ما از طعام بهشت مى خوريم آمده كه با ما مشاركت كند

فاطمه زهرا عليها السلام :
هر كه عبادت خالصانه خود را به درگاه خدا فرا برد ، خداوند عز و جل بهترين چيزى را كه به صلاح اوست برايش فرو فرستد .

تكبير در شب عروسى
تكبير در مجالس عروسى از شب عروسى حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام مرسوم شد، زيرا در آن شب جبرئيل و ميكائيل و فرشتگان و پيامبر صلى الله عليه و آله تكبير گفتند.
راز مقام عبادى زهرا (س )

آرى ! فاطمه عليهاالسلام به تمامى عاشق و شيداى خداى خويش است و او را با همه ذرات وجودش مى پرستد و لذا اعبدالناس مى گردد.
سوالى كه وجود دارد اين است كه چرا فاطمه عليهاالسلام به اين مقام مى رسد؟
نگارنده را نظر بر اين است كه در تحقيق شخصيت هر فرد انسانى ، امور ذيل تاثيرى انكارناپذير دارند:
1- امور تكوينى
2 - شخصيت و افكار پدر و مادر در زمان نطفه فرزند و روحيه آنها.
3 - روح و رفتار مادر در دوران باردارى .
4 - تربيت
5 - انتخاب شخصى
از جهت تكوينى ، در عالم ذر، نور فاطمه عليهاالسلام از نور پدر و از شجره طوبى و نطفه او از ميوه هاى درختان بهشتى كه خداوند متعال آن ها را توسط جبرييل براى پيامبر صلى الله عليه و آله تحفه فرستاده است .
از جهت امور غير تكوينى ، نيز ضرورت ندارد كه سخنى به درازا گفته شود، فقط همين مقدار كافى است كه بگويم :
فاطمه عليهاالسلام دختر خديجه و محمد صلى الله عليه و آله است ، خديجه كه يكى از چهار زن برتر در جهان است و خداوند به او مباهات مى نمايد، و محمد صلى الله عليه و آله كه برترين پيامبر الهى و خاتم ايشان است ، و فاطمه عليهاالسلام در دامان چنين پدر و مادرى پاى بر عرصه گيتى مى گذارد و پرورش مى يابد. او از همان روز اول كه چشمش گشوده مى شود و گوشش شنوا مى گردد و عرفان پدر و مادرش را مى بيند و در هر روز و شب عبادت خالصانه و تضرع آن ها را به درگاه ربوبى مشاهده مى كند و پدر را مى بيند كه در ميان شب بر مى خيزد و ساعت هاى متمادى با خداى جهانيان به راز و نياز مى پردازد، و...
و هنگامى كه قوه درك اين كودك به كمال مى رسد، ادراك مى كند كه آن چه از پدر و مادر خود مى بيند و مى شنود و آن چه پيامبر به آن عمل مى كند و توصيه مى نمايد حق حقيقى است كه از عمق جان بر مى خيزد و در عمق دل ها نفوذ مى كند، پس جز آن را بر خود نمى پسندد و پاى در جاى پاى پدر مى نهد، و از اين روست كه فاطمه ، فاطمه مى شود و لياقت آن را پيدا مى كند كه سيدة نساء العالمين من الاولين و الاخرين خوانده شود.
پس بنابر عوامل تكوينى و تربيتى و خواست آگاهانه فاطمه است كه او را شخصيتى متكامل و برخوردار از همه صفات عالى ، از آن جمله : زهد، ورع ، عرفان و عبادت به بار مى آورد و الگوى كسانى مى سازد كه مى خواهند مقام واقعى انسانيت را بشناسند و چنان باشند

شهادتين در بدو تولد

آدم عليه السلام پس از اكمال خلقت و نفخه روح عطسه كرد و تحميد نمود، فاطمه زهرا عليهاالسلام پس از ولادت شهادتين گفت و يكان يكان از فرزندان معصومين خود عليهم السلام را نام برده ، ياد فرمود. )
افضليت بر آدم (ع )

آدم عليه السلام به واسطه خوردن گندم از بهشت بيرون آمد، فاطمه زهرا عليهاالسلام از ايثار قرص نان تمام جنات ثمانيه را متصرف گرديد و سوره هل اتى در شاءن ايشان نازل گرديد.
48 - برترى بر ابراهيم (ع )

حضرت ابراهيم عليه السلام را خداوند به شكر ياد فرمود، فاطمه زهرا عليهاالسلام را به ذكر ياد فرمود: الذين يذكرون الله قياما و قعودا. (36)
49 - طالب رضاى حق

آدم عليه السلام از حضرت احديت تمناى منزلت و مكانت اوليه مى كرد و از پروردگار خود تمناى بهشت مى نمود، ولى فاطمه زهراء عليهاالسلام پيوسته رضاى خداى خود را مى خواست .
عباد مكرمون لا يسبقونه بالقول .
- دو ركعت نماز احياگر

روايت است كه : روزى سيد انبياء صلى الله عليه و آله در مسجد نشسته بودند كه جماعتى از بزرگان عرب و قريش خدمت آن بزرگوار شرفياب شدند و عرض كردند: اى افتخار عرب ! ما را عروسى هست و دختر فلان را به پسر فلان مى دهيم و آن ها از اشرافند و با شما نسبتى دارند، استدعا مى كنيم كه فاطمه عليهاالسلام را در اين عروسى رخصت فرمايى كه مجلس ‍ ما را مزين فرمايد به قدوم خود.
حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمودند: از فاطمه طاهره مى پرسم : اگر اراده كند خواهد آمد.
اين را فرمود و تشريف به خانه بردند و فرمودند: اى فاطمه و اى نور ديده من ! اكابر عرب جمع شدند و عروسى دارند و به نزد من آمدند كه تو را به عروسى خود برند خواهى رفت يا نه ؟
فاطمه عليهاالسلام زمانى سر در پيش افكند، بعد از آن سر برآورد و عرض ‍ كرد: اى پدر بزرگوار! ايشان كه مرا به عروسى خواسته اند مقصود آن ها استهزاء است نسبت به من ؛ زيرا كه زنان قريش همه با لباس هاى فاخر و جواهر زينت كرده اند و با كمال حشمت و تنعم نشسته اند و مرا لباسى غير از چادرى و كهنه پيراهنى و كفشى كه چند جاى او را وصله زده ام چيز ديگر نيست و با اين حال رفتن به آن جا غير شماتت حاصلى ندارد.
چون رسول اكرم صلى الله عليه و آله از فاطمه عليهاالسلام اين كلمات را شنيد، بسيار غمناك گرديد، در آن حال جبرئيل نازل شد و عرض كرد: يا رسول الله ! حق تعالى سلام مى فرستد و مى فرمايد فاطمه را با لباسى كه دارد به عروسى بفرست كه ما را در اين حكمتى است .
رسول اكرم صلى الله عليه و آله پيغام حق تعالى را به فاطمه رسانيد، پس آن مخدره شكر حق تعالى را به جا آورد و عرض كرد: صدقنا و آمنا هر چه امر و حكم الهى است عين لطف و مرحمت است .
سپس حضرت صديقه عليهاالسلام برخاست و با جامه هاى كهنه خود به عروسى تشريف برد، اما از جهت شماتت زنان قريش دلتنگ بود، فرشتگان هفت آسمان و زمين سرنياز به درگاه بى نياز نهادند، عرض كردند: باز خدايا! اين دختر پيغمبر آخرالزمان است كه او را از جمله پيغمبران برگزيدى ، آيا او را دلشكسته مى نمايى ؟
خطاب از جانب رب الارباب به جبرييل شد كه دختر برگزيده ما را درياب و آن چه بايد به جهت او مهيا كن .
پس امين وحى به شتاب تمام به جنت فردوس شتافت و براى او جامه هاى بهشتى حاضر نمود و هنوز حضرت فاطمه عليهاالسلام هفت قدم از خانه بيرون ننهاده كه صد هزار حورى ماه لقاگرد وى حاضر شدند و جبرئيل سر تا پاى فاطمه طاهره را از سندس و استبرق بياراست و حوريان هر ساعت خاك قدم فاطمه را به ديده مى كشيدند، چون فاطمه اين لطف و حشمت حق تعالى را نسبت به خود ملاحظه كرد، به سجده شكر رفته و حق تعالى چندان از نور لطف خود روشنايى و تجلى به فاطمه عليهاالسلام نثار كرد كه شرح آن ممكن نيست ، پس فاطمه حمد و ثناى الهى مى كرد و مى رفت تا آن كه به خانه عروس رسيد، زنان قريش به انتظام مقدم شريف فاطمه عليهاالسلام بودند كه ناگاه روشنايى و نورى مشاهده كردند، چون برق كه عالم از آن روشن شد. مردم آن محله همگى متعجب شدند كه اين روشنايى چيست . ناگاه آواز از حوريان برآمد كه هر كه مى شنيد از خود بى خود مى شد و همه زنان از حسن صورت فاطمه عليهاالسلام متحير شدند و عروس را تنها گذاشتند و به استقبال ايشان شتافتند. فاطمه را ديدند كه صد هزار حور بهشتى با او خرامان مى آمدند و حوران عود و عنبر مى سوختند و از بوى خوش ايشان جمله زنان مدهوش شدند، همه به يك بار در قدم فاطمه افتادند و دست و پاى او را بوسيده و با تعظيم هر چه تمامتر او را به خانه آوردند.
چون آن سيده زنان قرار گرفت ، حوريان گرد او صف زده بر روى هوا ايستادند، به نحوى كه پاى هيچ كدام بر زمين نبود، زنان عرب از مشاهده اين امر و عطرهاى بهشتى دم به دم مى افتادند و سجده مى كردند و عروس ‍ نيز از كرسى درافتاد و بى هوش گرديد و بعد از ساعتى در آن بى هوشى مرد، چون عروس را مرده يافتند همه فرياد واويلا برآوردند و به گريه و زارى نشستند و عروسى به عزا مبدل شد.
حضرت فاطمه عليهاالسلام از مشاهده آن حال بسيار دلتنگ گرديد، در آن حال برخاست تجديد وضو نمود و دو ركعت نماز به جاى آورد، بعد از آن سر به سجده نهاد و عرض كرد: ملكا! پادشاها! به عزت و جلال بى زوال تو و به حرمت شرف طاعت بندگان خالص تو و به بركت محمد و على كه برگزيدگان درگاه تواند كه اين عروس را زنده گردان !
هنوز حضرت فاطمه عليهاالسلام در مناجات بود كه عروس عطسه زد و از جا برخاست و به دست حضرت فاطمه عليهاالسلام افتاد و عرض كرد: السلام عليك يا بنت رسول الله ! تو و پدر تو بر حقيد و خداى را كه شما پرستش مى كنيد بر حق است و كفارى كه راه بت پرستى را گرفته اند بر باطلند.
گويند: در آن روز هفتصد مرد از كسان عروس و غير ايشان به شرف اسلام مشرف شدند و اين مطلب در تمام شهر منتشر گرديد. پس فاطمه زهرا عليهاالسلام مراجعت نمود به خانه و شرح آن واقعه را براى پدر بزرگوار خود بيان نمود. رسول خدا صلى الله عليه و آله سجده شكر به جا آوردند، سپس فرمودند: اى نور ديده ! از آن چه گفتى من هزاران بيشتر و بهتر از حق تعالى اميد دارم

بسم ربّ الزهرا علیها السلام

چو استاد ازل تصویر می کرد

وجود نفس کل تدبیر می کرد

به نورانیتش ربُّ المشارق

مه و ماه و فلک را سیر می کرد

به یک اشراقِ زهرا نفسِ بطحا

همه امِّ أبی تفسیر می کرد

قلم در دست مولا بود امّا

صدیقه مشق وی تقریر می کرد

نبودش یک مثل در عالم عین

اگر غیر علی تحریر می کرد

شب قدر از ازل تا مطلع الفجر

صدیقه سرّ ما تقدیر می کرد

مرا چون ذکر زهرایست روزی

بهشت و دوزخم توفیر می کرد؟

به جانم گر نمی گفتم ز زهرا(س)

قلم در روز محشر گیر می کرد.

.
تابش نور از چادر نماز زهرا(س )
اميرالمومنين عليه السلام از مرد يهودى مبلغى جو قرض گرفت ، يهودى عرض كرد: بايد چيزى به رهن بگذارى ؟
آن حضرت چادر نماز زهرا عليهاالسلام را به رهن گذاشت و جو را گرفت و از آن سوى يهودى چادر را به خانه برد و در اتاقى جاى داد، نيمه شب زن يهودى براى حاجتى بدان اتاق رفت و نورى ساطع ديد كه شعشعه آن نور، چشم را خيره مى كرد، دويد و شوهر را آگهى داد، مرد يهودى آمد و اين را ديد، خاندان خويش را دعوت كرد، هشتاد تن يهود گرد آمدند، چون بدان نور نظاره كردند و بدانستند از چادر حضرت فاطمه عليهاالسلام است ، همگان اسلام آوردند و در بعضى روايات آمده كه نام يهودى زيد بود.
- شريك عبادت پروردگار
حضرت زهرا عليهاالسلام آنقدر به عبادت پروردگارش علاقه مند و وابسته است كه در شب اول زندگانى مشتركش با على عليه السلام او را به عبادت و نمازگزارى فرامى خواند و سه روز بعد از پيامبر از على عليه السلام مى پرسد كه فاطمه چگونه همسرى است ، پاسخ مى دهد: نعم العون على طاعة الله ؛
او بسيار مددكار و يارى كننده به عبادت و طاعت خداوند است .
تفسير حى على خيرالعمل
از امام صادق عليه السلام درباره معنى حى على خيرالعمل سوال شد فرمودند: همانا عمل خير عبارت از نيكى و محبت نسبت به فاطمه و فرزندان اوست .
و در روايت ديگرى آمده است :
عمل خير عبارت از ولايت فاطمه و اولاد اوست


فصل دوم : نماز و خانواده

- توصيه اهل البيت به نماز

وقتى آيه و امر اهلك بالصلوة نازل شد، رسول خدا صلى الله عليه و آله همواره تا هشت ماه به در خانه على عليه السلام مى آمد و مى فرمود: الصلوة رحمكم الله انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا؛
نماز، خدا رحمت تان كند، همانا خدا مى خواهد پليدى را از شما اهل بيت دور نموده ، آن طور كه خود مى داند تطهيرتان كند. (39)
55 - معنويت در خانه فاطمه (س )

زندگى فاطمه زهرا عليهاالسلام سراسر نور و پر از معنويت بود. او توانست در خانه كوچك و با تمام مشكلات به عرفان كامل برسد و به جايى رسيد كه جبرئيل بر او نازل مى شد.
فاطمه عاشق عبادت بود، او در تسليم و اطاعت و در استقبال در عبادت چنان به پيش رفت ، كه حتى بدن و سلامت خود را فراموش كرد.
امام باقر عليه السلام در شان عبادتشان فرمود: كانت تقوم حتى تورم قدماها. در عبادت چنان قيام و ايستادگى كرد كه پاهايش ورم كرده بود. و با اين حال اين عبادت را براى رشد مادى خود انجام نمى دهد.
روزى رسول خدا به او فرمود: دخترم از خدا چيزى بخواه كه جبرئيل از جانب خدا وعده اجابت داده است .
فاطمه عليهاالسلام عرض كرد: حاجتى جز توفيق در بندگى خدا ندارم و آرزويم اين است كه ناظر جمال او باشم و به وجه كريمش نظاره كنم . و خود در مناجاتش مى فرمود: اسالك لذة النظر الى وجهك .
همسر او على عليه السلام و فرزندان او عاشق معبود بى همتا بودند.
خانه اى كه پر از نور نماز و قرآن و عبادت است ، آن خانه ارزشمند است .
حضرت على عليه السلام و فاطمه زهرا عليهاالسلام هر دو عاشقانه و خالصانه عبادت مى كردند. اين طور نبود كه فقط على عليه السلام در نماز غرق شود و تير را از پايش درآورند و متوجه نشود، بلكه فاطمه زهرا عليهاالسلام نيز همچنان در محراب عبادت مى ايستاد كه از شدت ترس ‍ نفسش به شماره مى افتاد.
امروز بايد زن و شوهر اقتدا به اين زوج ملكوتى بكنند، هر دو در نماز به معراج برسند، عرفان و معنويت و سير و سلوك براى هر دو لازم است .
پس خانه اى كه اين دو زوج گرامى با آن عظمتى كه هر كدام در نزد پروردگار دارند، معلوم است كه آن خانه چه ارزش و فضيلت معنوى را داراست . خانه اى كه فاطمه زهرا عليهاالسلام در آن سكونت داشت آن قدر داراى قداست و روحانيت و فضيلت هاى ربوبى بود كه علامه مجلسى از انس بن مالك ، و بريره نقل مى كند: هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله اين آيه را خواند:
فى بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو و الاصال (40)
در خانه هايى (مانند معابد و مساجد و منازل انبيا و اوليا) خدا رخصت داده كه آن جا رفعت بايد و در آن ذكر نام خدا شود و صبح و شام تسبيح و تنزيه ذات پاك او كنند.
مردى برخاست و سوال كرد: يا رسول الله ! اين خانه ها كدامند؟
فرمود: خانه هاى انبيا، سپس ابوبكر برخاست و پرسيد: اى رسول خدا! آيا اين خانه (اشاره به خانه على و فاطمه نمود) نيز از همان خانه هاست ؟
فرمود: آرى و از برترين آنان است .
و ابن عباس گويد: در مسجد پيامبر بوديم كه قاريى آيه فى بيوت اذن الله ... را تلاوت كرد.
پرسيدم : اى رسول خدا! اين خانه ها كدام خانه ها هستند؟
فرمود: خانه هاى انبيا و سپس به دست خويش به خانه فاطمه زهرا عليهاالسلام اشاره فرمود.
(
56 - عبادت در كودكى

يكى از محورهاى اساسى كه حضرت زهرا عليهاالسلام بدان توجه و تاكيد داشتند بعد پرستش و گرايش فرزندان به انجام تكليف عبادى و الهى بود. آن حضرت شوق بندگى و خضوع در برابر معبود را از همان دوران كودكى در جان فرزندان خود تقويت نموده و آنان را چنان تربيت كرد كه بهترين كارها را عبادت خداوند دانسته و از آن بالاترين لذتها را مى بردند.
دخت گرامى رسول اكرم صلى الله عليه و آله بر اين مطلب تاكيد داشت كه بچه ها را از كوچكى به انجام عبادت فرا خواند و آنان را به خدا پيوند دهد و بذر محبت و ارتباط با معبود را دركام آنان بيفشاند تا انجام تكليف براى آنان نه تنها رنج و مشقتى نداشته باشد بلكه با شوق و اشتياق به استقبال آن بروند.
بر اين اساس فاطمه عليهاالسلام فرزندان خود را حتى به شب زنده دارى عادت ميدادند. البته او شيوه تربيت را به خوبى مى دانست و به گونه اى برخورد مى كرد كه در حد توان و استعداد فرزندان باشد.
- كار منزل و عبادت

حضرت فاطمه عليهاالسلام در خانه على عليه السلام بچه دارى مى كند و آب مى كشد و آسياب مى نمايد و غذا درست مى كند و زحمات زيادى را به تنهايى تحمل مى كند، ولى عبادت و شب زنده دارى و در محراب مخصوص خودش راز و نياز و دعا براى مومنين و پيروزى اسلام و سرفرازى مسلمين را هم فراموش نمى كند، سرور زنان عالم با آن كه در منزل خسته و رنجور مى شود، ولى وقتى كه على عليه السلام به خانه مى آيد، آن چنان چهره بشاش و شادابى دارد كه وقتى چشم مباركش به چهره زيبا و نورانى زهرا عليهاالسلام مى افتد همه خستگى و ناملايمات و رنج هاى او برطرف مى شود و مثل اين كه على عليه السلام هيچ ناراحتى نداشته است

.- تشويق فرزندان به عبادت

بسيار مى شد كه با مناجات ها و گريه هاى شبانه مادر، بچه ها از خواب بيدار مى شدند. امام حسن عليه السلام مى گويد: در يك شب جمعه ديدم مادر در محراب عبادت ايستاده و تا طلوع صبح در ركوع و سجده بود و همه را دعا مى كرد. گفتم : مادرم ! چرا براى خود چيزى نخواستى ؟
گفت : پسرجانم ! اول همسايه بعد خودت .
زهرا عليهاالسلام در هنگام غروب نمى گذاشت بچه ها بخوابند و اگر در خواب بودند آن ها را بيدار مى كرد كه آن وقت ، وقت استجابت دعاست . و همچنين در شب هاى قدر آن ها را با غذاى سبك دادن بيدار نگاه مى داشت .
او بچه ها را زياد به ياد رسول الله صلى الله عليه و آله مى انداخت و به سفارش پدرش بچه ها را دسته گل مى دانست و آن ها را براى ياد گرفتن قرآن و دعا به نزدش مى فرستاد.
- بيدار كردن كودكان براى عبادت

حضرت زهرا عليهاالسلام در شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان كودكان خود را به بيدارى و نخفتن وادار مى كرد. ممكن است كسى تعجب كند كه او چگونه بچه ها را به اين كار كه حتى براى اشخاص بزرگ هم زحمت دارد فرا مى خواند.
حضرت در روز بچه ها را مى خوابانيد تا كاملا استراحت كنند و غذاى كمترى به آنان مى داد تا بدين گونه زمينه و موقعيت بهتر و مطلوب ترى از نظر جسمى و روحى براى شب زنده دارى داشته باشند. او به حدى در اين كار جدى و قاطع بود كه نمى گذاشت احدى از اهل خانه خوابش ببرد و مى فرمود: محروم است كسى كه از بركات شب قدر محروم بماند.
گويا فاطمه عليهاالسلام مى خواهد از دوران كودكى در قلب پاك فرزندان خود جمال خدا را به تجلى ، و جان و زبانشان را به حلاوت و شيرينى عبادت آشنا كند و محبوب راستين را به آنان نشان دهد تا در جوانى جذب جلوه هاى دروغين نشود. اين روش تربيتى فاطمه عليهاالسلام به عنوان يك سنت بسيار پسنديده و قابل اجرا در گفتار امامان معصوم عليهم السلام نيز به چشم مى خورد.
از جمله امام صادق عليه السلام فرمودند: زمانى كه كودك به سن شش ‍ سالگى رسيد او را به نماز و چنان چه تحمل گرفتن روزه را داشت ، او را به انجام آن وادار نماييد

.
فصل سوم : خوف فاطمه زهرا عليهاالسلام از خداوند

- خوف و خشيت فاطمه (س )

زمانى كه اين آيه شريفه بر پيامبر (ص ) نازل شد:
و ان جهنم لموعدهم اجمعين لها سبعة ابواب لكل باب منهم جزء مقسوم ؛ ميعادگاه همه آنهاست ! هفت در دارد، و براى هر درى ، گروه معينى از آن ها تقسم شده اند!
رسول خدا (ص ) با شنيدن اين آيه به شدت گريه كرد؛ به گونه اى كه از گريه آن حضرت ، اصحاب نيز گريستند، هرچند كسى نمى دانست جبرئيل چه چيز بر او نازل كرده است و كسى نيز نمى توانست در آن حال با رسول خدا(ص ) سخن بگويد. چون پيامبر صلى الله عليه و آله از ديدن فاطمه (س ) خوشحال مى شد، برخى از اصحاب به سراغ آن حضرت رفتند (تا با آمدنش گريه رسول خدا صلى الله عليه و آله تمام شود) آن ها فاطمه (س ) را در حال آسياب كردن جو يافتند كه مى فرمود: آن چه نزد خداست برتر و ماندگارتر است ؛ بر او سلام دادند و جريان گريه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را به عرض او رساندند.
حضرت زهرا(س ) به خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد و گفت : پدر جان ! فدايت شوم ، چه چيز باعث گريه تو شده است ؟
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله آياتى را كه جبرئيل عليه السلام بر وى نازل كرده بود، قرائت فرمود.
صديقه طاهره (س ) چون آيات عذاب را شنيد، با رو به زمين افتاد، در حالى كه زير لب زمزمه مى كرد: واى ! واى بر كسى كه داخل آتش جهنم گردد.

خوف در نماز

يكى از خصوصيات ويژه در نماز و عبادت حضرت فاطمه عليهاالسلام خوف و خشيت وى بوده است .
ابومحمد ديلمى در ارشاد القلوب روايتى را در اين باره نقل نموده و گويد:
كانت فاطمة تنهج فى صلواتها من خوف الله ؛
و روايت شده كه حضرت فاطمه عليهاالسلام به هنگام نماز نفسش به شماره مى افتاد.
سبب اين حالت كه در نماز و دعا براى فاطمه عليهاالسلام پيش مى آمد خوف و خشيت وى از حضرت بارى تعالى بوده است .
ممكن است پرسيده شود كه : خوف از چه چيزى ؟ مگر حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام ، معصوم نبوده و آيه تطهير در شان او نازل نشده است ؟ پس كسى كه خداوند او را از معاصى و پليدى ها تطهير نموده گناهى از او صادر نمى شود، چرا بايد خائف و ترسان باشد؟
در پاسخ گوييم : خوف اسباب متعدد دارد، گاهى به سبب گناه و سوء عمل است و اين كه فردى مى داند در محضر كسى ايستاده كه او را به دليل گناهش مجازات خواهد كرد و گاهى منشاء خوف ، اطلاع و يقين نسبت به نقص خود و كمال معبود است ، و ناقص وقتى خود را در محضر كامل بيند، البته نفسش به شماره مى افتد، رنگش متغير مى شود و حتى غش به او دست مى دهد.
در روايتى آمده است : كان اميرالمومنين عليه السلام اذا اخذ بالوضوء يتغير وجهه من خيفة الله ؛
على عليه السلام هرگاه وضو مى ساخت ، رنگ چهره اش از خوف الهى تغيير مى كرد.
و در روايت ديگرى آمده است :
امام حسن مجتبى عليه السلام هرگاه سجده شكر را به جاى مى آورد از خشيت و خوف مقام ربوبى حالت غش به او دست مى داد.
و در روايت ديگر، درباره امام حسن عليه السلام آمده است :
امام وقتى از وضو فارغ مى گرديد، رنگ چهره اش تغيير مى كرد، هنگامى كه از وى درباره علت اين حالت سوال كردند، فرمود:
حق آن است كه وقتى در برابر كسى چون (پروردگار عالميان ) مى ايستيم رنگ از چهره ما پريده باشد.
و شبيه اين روايات را درباره ساير امامان شيعه عليهم السلام و صديقين نيز نقل نموده اند: در روايتى آمده است كه :
از امام سجاد عليه السلام پرسيدند: چرا وقتى براى وضو حاضر مى شويد رنگ چهره شما زرد مى گردد؟ فرمود: چه ميدانيد كه به حضور چه كسى مى روم !
بنابراين معلوم مى شود كه علت خوف و خشيت حضرت فاطمه عليهاالسلام معرفت تمام نسبت به خداوند متعال مى باشد.
حال اگر كسى بگويد: جايگاه خوف و خشيت در قلب است ؟ گوييم : امام مومنان على بن ابى طالب عليه السلام در اين باره گويد: بنده خداوند طعم ايمان را وقتى مى چشد كه داراى خوف و رجا باشد و اگر خوف و رجاى او صحيح و كامل باشد، اثر آن ، در جسد و عمل مومن ديده مى شود

باسمه الخبیر

صادق;828514 نوشت:
چون پيامبر صلى الله عليه و آله از ديدن فاطمه (س ) خوشحال مى شد، برخى از اصحاب به سراغ آن حضرت رفتند (تا با آمدنش گريه رسول خدا صلى الله عليه و آله تمام شود) آن ها فاطمه (س ) را در حال آسياب كردن جو يافتند كه مى فرمود: آن چه نزد خداست برتر و ماندگارتر است ؛ بر او سلام دادند و جريان گريه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را به عرض او رساندند.

عرض سلام و ادب

در روایات داریم که صدیقه کبری سلام الله علیها از مرد نابینا حریم گرفتند و نیز در روایت دیگری فرمودند بهترین

چیز برای زن این است که مرد نامحرمی را نبیند و ....

امّا روایتی که نقل قول نمودم ظاهرا حاوی نکاتی خلاف روایات فوق است،سؤال حقیر این است که:

1-آیا ورود به حریم منزل حضرت زهرا(س) اینقدر راحت بود که اصحاب وقتی وارد منزل ایشان شدند او را در حال آسیاب کردن جو دیدند؟

2-آیا لباس و نوع پوشش حضرت(س) در خانه و هنگام کار با خارج منزل فرقی نداشت؟

3-آیا ملاقات مردان نامحرم با حضرت زهرا(س) تا این حدّ ساده بود؟

یا باید تضاد ظاهری موجود در این روایات را در صورت صحت و قوت سند، به گونه ای حل نمود؟

با تشکر

حبیبه;828518 نوشت:
باسمه الخبیر

عرض سلام و ادب

در روایات داریم که صدیقه کبری سلام الله علیها از مرد نابینا حریم گرفتند و نیز در روایت دیگری فرمودند بهترین

چیز برای زن این است که مرد نامحرمی را نبیند و ....

امّا روایتی که نقل قول نمودم ظاهرا حاوی نکاتی خلاف روایات فوق است،سؤال حقیر این است که:

1-آیا ورود به حریم منزل حضرت زهرا(س) اینقدر راحت بود که اصحاب وقتی وارد منزل ایشان شدند او را در حال آسیاب کردن جو دیدند؟

2-آیا لباس و نوع پوشش حضرت(س) در خانه و هنگام کار با خارج منزل فرقی نداشت؟

3-آیا ملاقات مردان نامحرم با حضرت زهرا(س) تا این حدّ ساده بود؟

یا باید تضاد ظاهری موجود در این روایات را در صورت صحت و قوت سند، به گونه ای حل نمود؟

با تشکر



با سلام وتشکر .
بفرض صحت روایات :
1- چه اشکال دارد که اصحاب خاص مثل سلمان با سلام ویا الله گفتن وارد منزل بی بی شده باشد .؟
2- نو ع لباس قدیم (وحتی در روستا ها و برخی مناطق سنتی مذهبی در همین عصر ) با لباس برونی فرق نداشته و زن در بین خانه همانند برون با پوشش کامل بوده واست .
3- ملاقا ت در میحطی که افراد نظیر فضه و فرزندان ودیگر ان همراه فاطمه بود وحتی حضرت امیر شاید حضور داشته گر چه در نقل ذکر نشده چه منعی دارد ؟
از این گذشته مگر حضرت بی بی در مسجد با صدای بلند در حضور آنهمه جمعیت سخنرانی ننمود ؟

باسمه اللطیف

صادق;828521 نوشت:
چه اشکال دارد که اصحاب خاص مثل سلمان با سلام ویا الله گفتن وارد منزل بی بی شده باشد .؟

1-در روایات منقول نامی از سلمان برده نشده است و ما نمی توانیم بدون دلیل و سندی که از روایت استفاده شود چنین استنباطی

داشته باشیم درست است استاد بزرگوار؟ گذشته از این روایت مشعر بر تعدادی از اصحاب است نه یک صحابی.

صادق;828521 نوشت:
- نو ع لباس قدیم (وحتی در روستا ها و برخی مناطق سنتی مذهبی در همین عصر ) با لباس برونی فرق نداشته و زن در بین خانه همانند برون با پوشش کامل بوده واست .

بله صحیح میفرمائید پوشش قدیم آزاد نبوده و زنان در منزل هم پوشیده بودند ولی نه به قدر خارج از منزل،

پوشش زنان در مقابل نامحرم با استناد به حدیث نبوی(ص)این چهار بخش بوده است:

«لغیر ذی محرم أربعة أثواب درع و خمار و جلباب و إزار» (مجمع البیان، ج7، ص243)

زن در برابر نامحرم لازم است چهار پوشش داشته باشد: درع، خمار، جلباب و إزار.

آیت الله العظمی بروجردی(ره) در معنای این چهار واژه می‌نویسند: «درع یعنی پیراهن و خمار؛ آن چیزی است که زن،

سرش را با آن می پوشاند [مانند مقنعه یا روسری] و جلباب؛ پوششی است بزرگتر از مقنعه، و إزار؛

پوششی است که تمام بدن از سر تا پاها را می پوشاند.»

(نهایة التقریر، ج‌1، ص260 ؛ تقریر بحث السید البروجردی، ج‌1، ص 63)

مسلم است که در منزل فقط قسمتی از این پوشش بوده است نه همۀ آن.

صادق;828521 نوشت:
از این گذشته مگر حضرت بی بی در مسجد با صدای بلند در حضور آنهمه جمعیت سخنرانی ننمود ؟

به شهادت تاریخ،حضرت زهرا سلام الله علیها با جمعی از زنان در حالیکه در میان جمع قرار داشتند به سوی مسجد حرکت نمودند

و بعد از ورود ایشان بین زنان و مردان پرده افکندند،بنابراین نامحرم ایشان را نمی دیدند.

. ( خشيت زهرا (س )
خشيت آن حالتى است كه عارض مى شود بر اولياء خدا هنگامى كه نفس ‍ ايشان متوجه عظمت و جلالت و هيبت ذات احديت مى شود، در آن وقت اين حالت او را دست مى دهد كه مبادا حاجبى بين محبوبش پيدا بشود و اين حالت حاصل نمى شود مگر از براى كسى كه مطلع بر عظمت كبريايى بوده باشد و لذت قرب را چشيده باشد، از اين جهت خداى تعالى مى فرمايد: انما يخشى الله من عباده العلماء. پس خشيت خوف خاصى است كه گاهى اطلاق خوف بر او مى شود.
پس بايد دانست كه خوف فاطمه زهرا عليهاالسلام و سائر ائمه هدى عليهم السلام از اين سنخ است نه آن كه به واسطه اين است كه كوچكترين معصيتى از آن ها سرزده باشد، ترك اولى هم از آن ها سر نمى زند.
- لقب تقيه
شريف ترين لقب حضرت زهرا عليهاالسلام تقيه مى باشد، به معناى كسى كه از خدا بترسد و خدا را حاضر داند و از گناهان دورى و پرهيز كند. فاطمه زهرا عليهاالسلام عين و خود كلمه تقوى است و هيچ يك از زنان عالم همانند آن حضرت خوف و خشيت از خداوند را نداشت ، عارفين گفته اند: همه خير دنيا و آخرت در يك كلمه جمع شده و آن كلمه تقوى مى باشد.
(48)
فصل چهارم : نماز شب فاطمه زهرا عليهاالسلام

شب زنده دارى فاطمه

حسن مثنى ، حضرت امام حسن عليه السلام ، نزد عموى خويش ، حضرت امام حسين عليه السلام براى خواستگارى يكى از دخترانش (فاطمه يا سكينه ) آمد.
امام حسين عليه السلام به او فرمودند: فاطمه را براى تو اختيار مى كنم ، زيرا شباهت بيشترى به مادرم فاطمه ، دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله دارد. او در ديانت ، تمام شب را بيدار بوده و روز را روزه مى گيرد و در شكل و جمال شبيه حورالعين است . و اما سكينه ، استغراق با خدا بر او غلبه داشته و شايسته نيست كه با مردى ازدواج كند

حبیبه;828528 نوشت:
«درع یعنی پیراهن و خمار؛ آن چیزی است که زن،

سرش را با آن می پوشاند [مانند مقنعه یا روسری] و جلباب؛ پوششی است بزرگتر از مقنعه، و إزار؛

پوششی است که تمام بدن از سر تا پاها را می پوشاند.»


با عرض سلام خدمت شما خواهر محترمة
یعنی می توان اینگونه برداشت کرد که جلباب چیزی شبیه مانتوِ امروزیست و ازار یعنی چادر؟؟؟ یا اینکه جلباب از مقنعه بزرگتر است و ازار یعنی چادر ؟؟
سپاس

ستاد فاطمی نیا:

اعمال و عبادات اولياء خدا كه به آن مقامات عاليه رسيدند، با اعمال وعباداتي كه ما بايد انجام بدهيم فرقي نداشته است! آنها هم در همين دنيا و با همين مشكلات و تحت همين شريعت زندگي ميكردند!
سنت هاي الهي عوض نشده است!
نماز شب خواندن صدسال پيش نور داشته است ، الان هم دارد!
آبروي مومن را بردن ، صدسال پیش موجب ازبين رفتن انوار مي شده است ، الان هم میشود!
سنت هاي خدا ثابت است و تغییر نمیکند
راه كمال و رسيدن به مقامات عاليه براي ما هم باز است و الطاف وفيوضات خداوند هميشه در حال ريزش است ؛ اما كسي بايد باشد تا قابلیت دریافت آنها را داشته باشد.
و عمده مساله برای حصول قابلیت ، عمل به وظيفه است!

باسمه الستّار

مکیال;828710 نوشت:

با عرض سلام خدمت شما خواهر محترمة
یعنی می توان اینگونه برداشت کرد که جلباب چیزی شبیه مانتوِ امروزیست و ازار یعنی چادر؟؟؟ یا اینکه جلباب از مقنعه بزرگتر است و ازار یعنی چادر ؟؟
سپاس

سلام علیکم

طبق تعریف حضرت آیت الله بروجردی(ره) ظاهرا إزار چادر است اما در نقلهایی که مربوط به نحوۀ پوشش

صدیقه کبری سلام الله علیها هنگام خروج از منزل در جریان فدک و سخنرانی ایشان در مسجد است، جلباب به عنوان

پوشش حضرت(س) ذکر شده است.می توانید حدّ این پوشش را در لینک ذیل مشاهده بفرمائید:

http://www.khabaronline.ir/detail/283807/culture/religion

حبیبه;829080 نوشت:
سلام علیکم

طبق تعریف حضرت آیت الله بروجردی(ره) ظاهرا إزار چادر است اما در نقلهایی که مربوط به نحوۀ پوشش

صدیقه کبری سلام الله علیها هنگام خروج از منزل در جریان فدک و سخنرانی ایشان در مسجد است، جلباب به عنوان

پوشش حضرت(س) ذکر شده است.می توانید حدّ این پوشش را در لینک ذیل مشاهده بفرمائید:

http://www.khabaronline.ir/detail/28...lture/religion


با عرض سلام مجدد
ممنون از پاسخ و آدرسی که دادید. خدا رحمت کند آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه را.
آن سوالی که بنده پرسیدم به این دلیل بود که علامه طباطبایی رحمة الله علیه نظر دیگری داشتند که شاید بشود گفت تا حدودی تقریبا همان مطالب در لینک بالاست.
ولی به نظر بنده ازار پارچه ای شبیه لُنگ بود که به کمر می بستند که تقریبا از کمر تا روی زانو و یا ساق پا را می پوشاند.و جلباب می تواند همان چادر باشد(البته این فقط یک نظر شخصیست). شما هم نظر علامه را بررسی بفرمایید.
و اما:
حجاب قرآنی ( از فرمایشات آیت الله صمدی آملی)
استاد صمدی حجاب قرآنی برای خانمهاچادراست:
سپاس

.
- مواظبت بر نماز شب در كودكى

حضرت فاطمه عليهاالسلام انس با كسى نمى گرفت جز حضرت رسول صلى الله عليه و آله شب و روز خود را به مراحم آن بزرگوار مشغول مى نمود، حتى در روز روزها و قيام ليالى مراقبت و مواظبت فوق العاده مى كرد و بر عبادات و طاعات اقبال و اهتمام چنان مى نمود كه زنان زمانش ‍ متحير بودند كه فاطمه با اين كمى سن چگونه تحمل مشقت هاى زياد صعبه كه خارج از عادت بشر است مى نمايد.
تهجد زهرا(س )

جميع بن عمير از عمه اش روايت كرده كه گفت :
از عايشه پرسيدم : چه كسى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله محبوب تر از همه بود؟
عايشه گفت : فاطمه .
گفتم : من درباره مردان سوال كردم .
گفت : شوهرش ، به خداوند سوگند، هيچ چيز مانع نمى شد از اين كه در روزها روزه دار، و در شب ها متهجد باشد و چيزى را بگويد كه خداوند آن را دوست مى دارد و به آن راضى مى شود.
- نماز در شب زفاف
سوره الم سجده آيه 16 تتجافى جنوبهم عن المضاجع يدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقنا هم ينفقون .
يعنى شبها هنگامى كه همه مردم در خواب خوشند از بستر خواب پهلو جدا نموده و بر پا براى عبادت ايستند و پروردگارشان را بخوانند و نماز كنند و از روى بيم از عذاب آخرت و اميدوارى به ثواب و تفضلات الهى در آن عالم و از آن چه ما به آن ها داده ايم از مال و ساير نعمت ها به ديگران بخشش بنمايند.
اين آيه در شب زفاف فاطمه عليهاالسلام نازل گرديد، حضرت امير عليه السلام مى فرمايد: در شف زفاف زمانى نگذشت كه فاطمه زهرا عليهاالسلام برخاست و چراغ را خاموش كرد از شدت حيا و حجاب ، اسماء گفت : چندان نور از جمال آن دو بزرگوار تابنده و درخشنده بود كه خانه روشن و منور گرديد، حضرت امير فرمود: در دفعه اول چون بر رخساره زهرا نظر انداختم ، هيبتى در دل من قرار گرفت كه گويى رسول خدا را ديدم و آن مخدره در حسن صورت و استقامت قامت و راه رفتن و سخن گفتن شبيه ترين مردم به پدر بزرگوارش بود، آن گاه اسماء گويد: حضرت امير از فاطمه اذن خواسته تا به جهت اداى شكر نعمت پروردگار به نماز و ذكر و دعا مشغول شود، فاطمه زهرا اذن داد و خود نيز مشغول به نماز گرديد و از براى احياء آن شب آيه مذكور نازل گرديد

.
- ميراث حضرت زهرا(س )

حضرت زهرا عليهاالسلام شب ها را نماز مى خواند تا نزديك طلوع آفتاب و دعا به مومنين و مومنان مى كرد ذريه او هم اين ميراث را داشته اند. (50)
طلب حاجت در نماز شب

در روايتى آمده است : روزى حضرت زهرا عليهاالسلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله تقاضاى انگشترى نمود، رسول خدا صلى الله عليه و آله اين مربى بيدار و هشيار، براى آن كه به دخترش درس هميشگى بدهد، در جواب اين در خواست عادى او فرمود: نمى خواهى تو را به بهتر از انگشتر راهنمايى كنم ؟ آن گاه ادامه داد: امشب پس از نماز شب خواسته ات را از خدا بخواه ، ان شاء الله به آن خواهى رسيد.
زهرا عليهاالسلام نيز همان گونه كه پدر گفته بود، پس از نماز شب حاجتش ‍ را از خدا طلبيد، به ناگاه هاتفى ندا سر داد: فاطمه آن چه از من خواستى اجابت شد، سجاده خود را كنار بزن .
زهرا عليهاالسلام در دم ، سجاده را كنار زد، انگشترى گرانبها از ياقوت يافت ؛ بسيار مسرور گشته و در حالى كه آن را به انگشت نموده بود خوابيد. در رويا ديد در بهشت است ، در مقابل سه قصر زيبا كه در بهشت مانندش را نديده بود. پرسيد: اين قصرهاى بى نظير از آن كيست ؟
گفتند: از براى فاطمه دختر محمد صلى الله عليه و آله با خوشحالى داخل يكى از آن قصرها شد، در آنجا تختى را ديد كه تنها سه پايه داشت . با تعجب پرسيد: پس پايه ديگر تخت چه شده ؟
گفتند: صاحبش در دنيا از خداوند انگشترى تقاضا نموده ، از اين رو يكى از اين پايه ها به صورت انگشترى براى او درآمده است .
و اين پايان خواب بود و شروع درسى بزرگتر براى زهرا عليهاالسلام از اين رو صبح اول وقت خود را به پدررسانيد و نگران و محزون خواب خود را تعريف كرد. رسول خدا صلى الله عليه و آله هوشيار و آگاه از قبل چنين صحنه اى را پيش بينى مى كرد و گويا منتظر دخترش بود، فرمود: دنيا براى شما نيست ، آن چه براى شماست سراى ديگر است ، و وعده گاه شما بهشت است ، دنيا فريبنده اى گذرا بيش نيست .
آن گاه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: فاطمه جان ! انگشتر را در زير سجاده بگذار.
او نيز همين كار را كرد و همين كه بر روى سجاده اش خوابش برد در رويا ديد كه داخل همان قصر در بهشت شده ، اما اين بار تخت چهارپايه دارد. در حيرت بود كه ندا رسيد: صاحبش انگشترى را پس فرستاد و پايه هاى تختش هم كامل شد. زهرا از خوشحالى از خواب بيدار شد

باسمه الحق

صادق;830046 نوشت:
- ميراث حضرت زهرا(س )

عرض سلام و ادب

استاد گرامی منبع روایت فوق را عنایت بفرمائید.

با تشکر


فصل پنجم : انس فاطمه زهرا عليهاالسلام با قرآن

- خواندن قرآن در خانه

فاطمه زهرا با قرآن مانوس بود.
سلمان مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله مرا براى كارى به خانه فاطمه فرستاد، به در خانه كه رسيدم ، صداى زهرا را كه در درون خانه قرآن مى خواند شنيدم .
- قرآن خواندن زهرا(س )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله سلمان را نزد فاطمه عليهاالسلام فرستاد.
سلمان مى گويد: من بر درب خانه ايستاده و سلام كردم ، و شنيدم كه فاطمه عليهاالسلام در داخل خانه مشغول تلاوت قرآن است و آسيا مى چرخيد، در حالى كه كسى در آن جا نبود...و سلمان - رحمة الله عليه - در آخر روايت مى گويد:
وقتى اين مطالب را به عرض رسول خدا صلى الله عليه و آله رسانيدم ، وى تبسمى كرده فرمود: اى سلمان ! همانا خداوند متعال قلب و جوارح دخترم فاطمه را از ايمان مملو نموده است ، لذا وى بدون دغدغه مشغول عبادت پروردگار مى باشد، پس خداوند ملكى به نام زوقابيل را مامور نموده تا آسيا را بگرداند و خداوند كارهاى دنيا و آخرت فاطمه را عهده دار شده و او را كفايت مى نمايد


.
وصيت در مورد قرآن
فاطمه زهرا وصيت مى كند در شب اول قبر، على عليه السلام بر سر مزارش ‍ زياد قرآن بخواند.
- انس با قرآن
همان طور كه فاطمه عليهاالسلام با قرآن بود، فضه خادمه او تا بيست سال به غير از قرآن لب نگشود و جز با قرآن پاسخ نداد.
باز از همين انس او با قرآن بود كه در صحراى محشر هم قرآن را زمزمه مى كند. تا آن جا كه حتى در هنگام داخل شدن به بهشت هم آيات قرآن را مى خواند.
چهار عمل قبل از خواب
از حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام روايت شده كه در حالى كه بستر را گسترانيده و مى خواستم بخوابم ، پدرم رسول خدا صلى الله عليه و آله بر من وارد شد و فرمود: اى فاطمه ! مخواب مگر اين كه چهار عمل را انجام داده باشى : قرآن را ختم نمايى و انبيا را شفيع خود گردانى و مومنين را از خود راضى كنى و حج و عمره بجاى آورى ، اين را فرمودند و به نماز مشغول شدند.
من هم كنار بستر ايستادم تا نمازشان تمام شد پس گفتم اى رسول خدا مرا به چهار چيز امر نمودى كه در اين حال نمى توانم انجام دهم ، حضرت تبسمى نمود و فرمود: اگر سه مرتبه سوره قل هو الله را بخوانى ، مثل اين است كه ختم قرآن كرده اى و اگر بر من و انبيا گذشته درود فرستى ، شفيعانت در روز قيامت شده ايم و اگر براى مومنين استغفار نمايى همه از تو راضى خواهند بود و اگر بگويى سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر ثواب حج و عمره را به دست آورده اى

.
فصل ششم : نمازهاى فاطمه زهرا عليهاالسلام
نماز استغاثه به حضرت فاطمه (س )
روايت شده كه : هرگاه حاجتى دارى ، دو ركعت نماز به جاى آور و پس از سلام نماز سه بار تكبير بگو و پس از تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام به سجده برو، يكصد مرتبه بگو: يا مولاتى يا فاطمة اغيثينى . سپس ، جانب راست صورت را بر زمين بگذار و همان ذكر را صد مرتبه بگو سپس جانب چپ صورت را بر زمين بگذار و صد مرتبه بگو، باز هم به سجده رفته و صد مرتبه بگو و حاجت خود را ياد كن ، به خواست خداوند حاجتت برآورده مى شود.
متمسك به نماز
شيخ الطائفة طوسى گويد: نماز حضرت زهرا عليهاالسلام دو ركعت است . در ركعت اول حمد و صد مرتبه انا انزلناه فى ليلة القدر و در ركعت دوم حمد و صد مرتبه قل هو الله احد ؛ و پس از سلام ، تسبيح حضرت زهرا گفته بخوانيد:
سبحان ذى العز الشامخ المنيف ، سبحان ذى الجلال الباذخ العظيم ، سبحان ذى الملك الفاخر القديم ، سبحان من لبس البهجة و الجمال ، سبحان من تردى بالنور و الوقار، سبحان من يرى اثر النمل فى الصفا، سبحان من يرى وقع الطير فى الهواء، سبحان من هو هكذا و لا هكذا غيره .
پاك و منزه است دارنده عزت والاى پيروز، پاك و منزه است دارنده برترين شكوه و جلال بزرگ ، پاك و منزه است دارنده حكومت ارزنده جاويد، پاك و منزه است آن كس كه لباس و جامه زيبايى و طراوت پوشيده ، پاك و منزه است كسى كه جامه نور و وقار بر تن كرده ، پاك و منزه است كسى كه رد پاى مورچه را بر سنگ صاف مى بيند، پاك و منزه است كسى كه جايگاه پرنده را در فضا مى بيند، پاك و منزه است كسى كه اين چنين است و غير از او كسى چنين نيست .
هرگاه كسى اين نماز را بخواند و از تسبيح فارغ شود، مى بايد دو زانو نشسته دو دستش را بگشايد و تمام مواضع سجده اش را بدون اين كه مانعى بين او و زمين باشد، روى زمين بگذارد و دعا كند و حاجتش را بخواهد و هر اندازه كه خواست ، دعا كند و در حال سجده بگويد:
يا من ليس غيره رب يدعى ، يا من ليس فوقه اله يخشى ، يا من ليس ‍ دونه ملك يتقى ، يا من ليس له وزير يوتى ، يا من ليس له حاجب يرشى ، يا من ليس له بواب يغشى ، يا من لا يزداد على كثرة السوال الا كرما وجودا و على كثرة الذنوب الا عفوا و صفحا، صل على محمد و آل محمد و افعل بى كذا و كذا.
اى كسى كه غير از او پروردگارى نيست كه خوانده شود! اى كسى كه برتر از او خدايى نيست كه از او ترسيده شود! اى كسى كه غير او حكمرانى نيست كه از او پرهيز شود! اى كسى كه وزيرى ندارد كه از رهگذرش نزد او روند! اى كسى كه حاجب و دربانى ندارد كه رشوه به او بدهند! اى كسى او خدايى نيست كه از او ترسيده شود! اى كسى كه غير او حكمرانى نيست كه از او پرهيز شود! اى كسى كه وزير ندارد كه از رهگذرش نزد او روند! اى كسى كه حاجب و دربانى ندارد كه رشوه به او بدهند! اى كسى كه نگهبانى ندارد كه در پس پرده نگه دارى شود! اى كسى كه زياده خواهى و بسيار سوال و گدائى از درگاهش جز بر جود و كرم او و بر كثرت گناهان جز عفو و بخشش نيفزايد! بر محمد و آل محمد درود بفرست و (حاجتت را مى خواهى و مى گويى (اين كارها را برايم انجام ده !


نماز براى امور بسيار خطرناك
نماز ديگرى منسوب به آن حضرت است كه براى كارهاى خطرناك و امور مهم و خوف انگيز خوانده مى شود.
ابراهيم بن عمر صنعانى از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود: براى امور مهم و بسيار خطرناك دو ركعت نماز مى خوانى ، و اين همان نمازى است كه حضرت زهرا عليهاالسلام آن را مى خواند. در ركعت اول پس از حمد قل هو الله را پنجاه مرتبه و در ركعت دوم نيز پس از حمد پنجاه مرتبه مى خوانى . پس از سلام نماز، بر پيامبر صلى الله عليه و آله صلوات بفرست و سپس دستت را بلند كن و بگو:
اللهم اتوجه اليك بهم ، و اتوسل اليك بحقهم (بحقك ) العظيم الذى لا يعلم كنهه سواك ، و بحق من حقه عندك عظيم ، و باسمائك الحسنى و كلماتك التامات التى امرتنى ان ادعوك بها، و اسالك باسمك العظيم الذى امرت ابراهيم عليه السلام ان يدعو به الطير فاجابته ، و باسمك العظيم الذى قلت للنار: كونى بردا و سلاما على ابراهيم فكانت ، و باحب اسمائك اليك و اشرفها عندك ، و اعظمها لديك ، و اسرعها اجابة ، و انجحها طلبة ، و بما انت اهله و مستحقه و مستوجبه ؛ و اتوسل اليك ، و ارغب اليك ، و اتصدق منك ، و استغفرك ، و استمنحك ، و اتضرع اليك ، و اخضع بين يديك ، و اخشع لك ، و اقر لك بسوء صنيعتى ، و اتملق والح عليك ، و اسالك بكتبك التى انزلتها على انبيائك و رسلك صلواتك عليهم اجمعين من التوراة و الانجيل و القرآن العظيم من اولها الى آخرها، فان فيها اسمك الاعظم ، و بما فيها من اسمائك العظمى ، اتقرب اليك ، و اسالك ان تصلى على محمد و آله ، و ان تفرج عن محمد و آله ، و تجعل فرجى مقرونا بفرجهم ، و تبدا بهم فيه ، و تفتح ابواب السماء لدعائى فى هذا اليوم ، و تاذن فى هذا اليوم و هذه الليلة بفرجى و اعطاء سولى و املى فى الدنيا و الاخرة ، فقد مسنى الفقر و نالنى الضر و شملتنى الخصاصة ، و الجاتنى الحاجة ، و توسمت بالذلة ، و غلبتنى المسكنة ، و حقت على الكلمة ، و احاطت بى الخطيئة ، و هذا الوقت الذى وعدت اولياءك فيه الاجابة . فصل على محمد و آله ، و امسح ما بى بيمينك الشافية ، و انظر الى بعينك الراحمة ، و ادخلنى فى رحمتك الواسعة ، و اقبل الى بوجهك الذى اذا اقبلت به على اسير فككته ، و على ضال هديته ، و على حائر اديته ، و على فقير اغنيته ، و على ضعيف قويته ، و على خائف آمنته ؛ و لا تخلنى لقا لعدوك و عدوى ، يا ذوالجلال و الاكرام . يا من لا يعلم كيف هو، و حيث هو، و قدرته الا هو، يا من سد الهواء بالسماء، و كبس الارض على الماء، و اختار لنفسه احسن الاسماء، يا من سمى نفسه بالاسم الذى به يقضى حاجة كل طالب يدعوه به ، و اسالك بذلك الاسم ، فلا شفيع اقوى له منه ، و بحق محمد و آل محمد ان تصلى على محمد و آل محمد، و ان تقضى لى حوائجى ، و تسمع محمدا و عليا و فاطمة و الحسن و الحسين و عليا و محمدا و جعفرا و موسى و عليا و محمدا و عليا و الحسن و الحجة - صلوات الله عليهم و بركاته و رحمته - صوتى ، فيشفعوا لى اليك ، و تشفعهم فى ، و لا تردنى خائبا، بحق لا اله الا انت ، و بحق محمد و آل محمد، و افعل بى كذا و كذا يا كريم .
پروردگارا! با نام آنان به تو روى مى آورم ، و به حق آنان ، كه جز تو كسى از ژرفاى آن آگاه نيست ، به تو درمى آويزم . به حق كسى كه حق او نزد تو بسيار بزرگ است ، و به نام هاى نيكويت ، و موجودات كاملت ، كه مرا امر فرمودى با نام آنان تو را بخوانم ، و تو توسل مى جويم . و به نام بزرگت ، كه به ابراهيم امر فرمودى كه با آن ، پرنده را ندا دهد و پرنده او را پاسخ گفت ، و به نام بزرگت ، كه به آتش فرمان دادى كه بر ابراهيم سرد و سلامت باشد، و آتش ‍ چنين شد. و به محبوبترين نام هايت ، و شريف ترين آنها در پيشگاهت ، و بزرگ ترين آنها نزد تو، و به نامهايت كه اجابت دعا با آنها سريعتر انجام مى پذيرد و به مقصود بهترين نائل مى شويم . و به آن چه تو شايسته آنى ، تو را مى خوانم ، و به تو توسل جسته ، و به تو روى مى آورم ، و از تو كمك خواسته ، و طلب بخشش گناه و احسان و فضل تو را دارم ، و در پيشگاهت زارى كرده و خضوع و خشوع مى نمايم ، و به كردار زشتم اقرار كرده ، و بر تو اصرار مى نمايم . و به حق كتاب هايى كه بر پيامبران و رسولانت - كه درود تو بر تمامى آنان باد - فرستادى ، از تورات و انجيل و قرآن بزرگ و ديگر كتب ، كه اسم اعظم تو در آن هاست ، و به حق نام هاى بزرگ تو كه در آن ست ، به تو نزديكى مى جويم . و از تو مى خواهم ، كه بر محمد و خاندانش درود فرستاده و بر آنان گشايش عطا فرمايى ، و گشايش كار مرا مقرون به گشايش ‍ كار آنان قرار دهى ، و آنان را در هر كار نيكى مقدم كرده و از ايشان آغاز نمايى . و در اين روز درهاى آسمان را براى دعايم بگشايى ، و در اين روز و اين شب به گشايش كارم و دادن حاجتم در دنيا و آخرت ، اجازه صادر فرمايى . به راستى كه فقر و بيچارگى مرا در خود فرو برده ، و پريشان حالى بر من غالب آمده ، و نياز و حاجت مرا به تو پناهنده ساخته ، و ذلت و مسكنت بر چهره ام نقش بسته بسته ، و درماندگى بر من چيره شده ، و رافت و رحمت بر من لازم گرديده ، و گناه ، مرا احاطه نموده است ، و اين زمان زمانى است كه به دوستانت وعده اجابت دعا را داده اى . پس بر محمد و خاندانش درود فرست ، و آن چه از فقر و بيچارگى مرا در خود گرفته ، را با قدرتت از من دور ساز، و با چشم رحمتت بر من نظر افكن ، و مرا در رحمت واسعه خود داخل ساز، و به من توجه در نماز عطا فرما. توجهى كه هرگاه بر اسيرى افتد او را آزاد سازد، و آن گاه كه بر گمراهى افتد هدايت شود، و آن هنگام كه بر حيران و سرگردانى افتد او را از حيرت رها سازد، و وقتى بر فقيرى افتد او را بى نياز گرداند، و آن زمان كه بر ناتوانى افتد نيرومند گردد، و هرگاه بر خائفى افتد او را ايمنى دهد. مرا در معرض دشمنان خود و دشمنانم قرار نده ، اى صاحب جلالت و بزرگوارى . اى كسى كه هيچ كس جز تو به كيفيت و جايگاه و قدرتت آگاه نيست ، اى كسى كه هوا را به آسمان بست ، و زمين را بر روى آب گستراند، و بهترين نام ها را براى خود برگزيد. اى كسى كه خود را به نامى ناميد، كه حاجت هر كه با آن نام او را بخواند مستجاب مى شود. از تو مى خواهم به آن نام ، كه براى من شفيعى نيرومندتر از او وجود ندارد، حاجتم برآورى ، و به حق محمد و خاندانش ، از تو مى خواهم كه بر محمد درود فرستى ، و حاجت هايم را روا فرمايى ، و صدايم را به گوش محمد، على ، فاطمه ، حسن ، حسين ، على ، محمد، جعفر، موسى ، على ، محمد، على ، حسن ، حجت - كه درود تو و بركات و رحمتت بر آنان باد - برسانى ، تا برايم نزد تو شفاعت كنند و آنان را شفيعم گردانى ، و مرا نااميد ننمايى . به حق آن كه خدايى جز تو نيست ، و به حق محمد و خاندانش ، حاجاتم را روا ساز، اى بخشنده

نماز ديگر در روز جمعه
زاهد عابد، سيد بن طاووس حلى قدس سره گويد:
صفوان روايت كند كه محمد بن على حلبى در روزجمعه بر حضرت صادق عليه السلام وارد شد و به حضرت عرض كرد: برترين كارى را كه مى توان در چنين روزى انجام داد، به من بياموز!
حضرت فرمود: اى محمد! من كسى را بزرگ تر از فاطمه عليهاالسلام نزد رسول خدا نمى شناسم و كارى را برتر از آن چه كه پدرش حضرت محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله به او آموخت ، نمى دانم .
آن حضرت صلى الله عليه و آله فرمود: صبح روز جمعه غسل كند و قدم هايش را صاف و مرتب بگذارد، دو نماز دو ركعتى بخواند؛ در نماز اول كه ركعت اول پس از حمد پنجاه مرتبه سوره توحيد و در ركعت دوم پس ‍ از حمد پنجاه مرتبه سوره والعاديات و در نماز دوم در ركعت اول پس از حمد پنجاه مرتبه سوره اذا زلزلت الارض و در ركعت دوم پس از حمد پنجاه مرتبه سوره اذا جاء نصر الله - كه اين سوره آخرين سوره اى است كه بر آن حضرت نازل شد - و پس از فراغت از نماز اين دعا را بخواند:
الهى و سيدى من تهيا او تعبا او اعد او استعد لوفادة الى مخلوق رجاء رفده و فوائده و نائله و فواضله و جوايزه فاليك يا الهى كانت تهيئتى و تعبيتى و اعدادى و استعدادى رجاء رفدك و معروفك و نائلك و جوائزك فلا تحرمنى ذلك ، يا من لا يخيب عليه مسالة السائل و لا تنقصه عطية نائل فانى لم آتك بعمل صالح قدمته و لا شفاعة مخلوق رجوته ، اتقرب اليك بشفاعة محمد و اهل بيته صلواتك عليهم اجمعين ، ارجو عظيم عفوك الذى عفوت به على الخاطئين عند عكوفهم على المحارم فلم يمنعك طول عكوفهم على المحارم ان عدت عليهم بالمغفرة و انت سيدى العواد بالنعماء و انا العواد بالخطاء، اسئلك بمحمد و آله الطاهرين ان تغفر لى الذنب العظيم ، فانه لا يغفر ذنبى العظيم الا العظيم ، يا عظيم يا عظيم يا عظيم يا عظيم يا عظيم يا عظيم يا عظيم .
اى معبودم و اى آقايم ! هر كسى مهيا و مجهز و آماده و توشه برگرفته است ، تا به اميد صله و عطا و بهره و عطيه و بخشش و جايزه اى نزد مخلوقى برود.
پس مهيا شدنم ، و مجهز بودنم ، و آمادگيم ، و توشه برگرفتنم ، به اميد بهره هايت و نيكى شناخته شده ات ، و عطيه مطلوبت و جايزه هايت ، به سوى توست ، اى معبودم ! پس اى آن كه درخواست درخواست كننده اى نزد او ضايع نشد، و بخشش خواهنده اى در او كاستى پديد نياورد، مرا محروم مفرما، چرا كه من با عمل صالحى كه قبلا انجام داده ام ، و يا شفاعت مخلوقى كه اميد بدو بسته ام ، و تقرب بدو جسته ام ، نزد تو نيامده ام ، جز به شفاعت محمد و خاندانش - كه درود تو بر او و خاندان پاكش باد - به درگاه تو آمده ام ، و اميدوار به عفو و بخشش بزرگت ، كه بر خطاكارانى كه محرمات تو را انجام داده اند، وعده داده اى مى باشم . آن گونه كه پافشارى طولانى آنان در انجام امور حرام ، تو را از بخشش و جود به آنان بازنداشت .
و تو اى آقاى من ! بسيار نعمت دهنده اى و من بسيار خطاكارم ، به حق محمد و خاندان پاكش از تو مى خواهم ، كه گناه بزرگم را ببخشايى ؛ چرا كه نگاه بزرگ را جز بزرگ نمى بخشد.
اى بزرگ ، اى بزرگ ، اى بزرگ ، اى بزرگ ، اى بزرگ ، اى بزرگ ، اى بزرگ


توبه كنندگان
شيخ صدوق رحمه الله از هشام بن سالم (به حذف اسناد) از حضرت صادق عليه السلام روايت كند كه فرمود:
هر كس چهار ركعت نماز بخواند و درهر ركعت پنجاه مرتبه قل هو الله احد بخواند، نماز حضرت فاطمه عليهاالسلام را به جاى آورده و اين نماز، نماز توبه كنندگان است .

شيخ و استاد، محمد بن حسن بن وليد رضى الله عنه اين نماز را با ثوابش ‍ روايت مى كرد، ولى مى گفت :
من اين نماز را به نام حضرت فاطمه عليهاالسلام نمى دانم ، اما اهل كوفه آن را به نام نماز حضرت فاطمه عليهاالسلام مى شناسند.
- ثواب نماز
از عبدالله بن سنان ، از حضرت صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: هركس وضو بگيرد و وضويش را كاملا پرآب و كامل بسازد و شروع به خواندن نماز كند و چهار ركعت نماز بخواند كه بين آن با دادن يك سلام فاصله بيندازد و در هر ركعت فاتحة الكتاب و پس از آن پنجاه مرتبه قل هو الله احد را بخواند، پس از فراغ از نماز، ديگر بين او و خداوند متعال گناه نابخشودنى وجود نخواهد داشت .
- بخشش گناهان
ابوبصير از حضرت صادق عليه السلام روايت كند كه فرمود: هركس چهار ركعت نماز با دويست مرتبه قل هو الله احد بخواند (يعنى در هر ركعت پنجاه مرتبه )، قبل از آن كه از نماز فارغ شود، خداوند تمام گناهان او را مى بخشد

- درخواست حاجت
سيد بن طاووس گويد:
از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه به اميرالمومنين عليه السلام و به دخترش حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: من مى خواهم خيرى را كه پروردگارم به من آموخته و مرا بر آن آگاه ساخته ، شما را نيز به آن مخصوص گردانم ، آن را حفظ كنيد!
گفتند: بسيار خوب اى رسول خدا! آن چيست ؟
فرمود: دو ركعت نماز بخوانيد و در هر ركعت سوره حمد و سه مرتبه آية الكرسى و سه مرتبه قل هو الله احد و آيات آخر سوره حشر را از لو انزلنا هذا القرآن على جبل لرايته تا آخر سوره سه مرتبه بخوانيد، آن گاه كه نشستيد، تشهد خوانده ، حمد وسپاس الهى به جا آوريد و بر پيامبر درود بفرستيد و براى مومنين و مومنات دعا كنيد و پس از فراغت از نماز بگوييد:
اللهم انى اسالك بحق كل اسم هو لك يحق عليك فيه اجابة الدعاء اذا دعيت به و اسالك بحق كل ذى حق عليك و اسالك بحقك على جميع ما هو دونك ان تفعل بى كذا و كذا.
خداوندا! از تو مى خواهم به حق هر نامى كه دارى و آن گاه كه بدان نام خوانده شوى ، اجابت دعا بر تو حق و شايسته است ، و از توبه حق هر صاحب حقى بر تو درخواست مى كنم و از تو مى خواهم به حق خودت بر تمام كسانى كه غير تو هستند، حاجات مرا برآورده سازى .
و نيز سيد بن طاووس رحمة الله در كتاب زوائد الفوائد، پس از آن كه زيارت مختصر و مخصوص آن حضرت را مى آورد و ضمن آن كه متذكر مى گردد: اين زيارت مخصوص به اين روز، يعنى روز سوم جمادى الثانى است كه روز وفات آن حضرت مى باشد، مى گويد: سپس نماز زيارت و يا نماز آن حضرت را مى خوانى ، كه آن دو ركعت است و در هر ركعت حمد يك مرتبه و قل هو الله احد شصت مرتبه .
شيخ بزرگوار حسين بن فضل طبرسى رحمة الله گويد: نماز استغاثه به حضرت زهرا عليهاالسلام بدين گونه است : دو ركعت نماز مى خوانى بعد سر به سجده گذاشته صد مرتبه مى گويى يا فاطمة بعد قسمت راست صورت را بر روى زمين گذاشته صد مرتبه يا فاطمة مى گويى و سپس ‍ قسمت چپ را و صد مرتبه آن را مى گويى بعد سجده كرده يكصد و ده مرتبه همان كلمه را بگو و بعد اين دعا را بخوان :
يا آمنا من كل شى ء و كل شى ء منك خائف حذر، اسالك بامنك من كل شى ء و خوف كل شى ء منك ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تعطينى امانا لنفسى و اهلى و مالى و ولدى حتى لا اخاف احدا ولا احذر من شى ء ابدا، انك على كل شى ء قدير.
اى كسى كه از همه چيز در امان و همه چيز از تو ترسان و هراسناك است ! تو را به ايمن بودنت از همه چيز و ترس همه چيز از تو مى خوانم و از تو مى خواهم كه بر محمد و آل محمد درود فرستى و امانى براى من و خانواده و اموال و فرزندانم عطا فرمايى تا از هيچ كس نترسم و هيچ گاه از چيزى وحشت نداشته باشم ، كه تو بر همه چيز توانايى